eitaa logo
داستان راستان
11.6هزار دنبال‌کننده
401 عکس
106 ویدیو
3 فایل
مدیریت کانال: @salmanzadeh57 لینک کانال تبلیغات ارزان: https://eitaa.com/joinchat/3347906861C14c82f0d0b
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 همواره به خاطر بسپارید که تغییر نیازمند تمرین و تکرار است تا عادتهای جدید فکر کردن موثر شکل گیرند. ممکن است سالها در یک چهارچوب منفی اندیشیده باشید. جایگزین و حک کردن افکار جدید نیازمند زمان و تلاش فراوان است،ولی هر لحظه ی آن ارزش دارد. به گفته شکسپیر "هیچ چیز خوب یا بدی وجود ندارد،بلکه مردم آنها را خوب و بد می سازند." آسمان سقف پرواز تو نیست سقف پرواز تو ذهن توست. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 در بازار شهر تبریز، دو عالِم در مورد اداره یک مسجد، به اختلاف خوردند. بنّایی را صدا کردند و مسجد را از وسط دیواری کشیدند و درب دیگری برای آن نهادند تا اهل بازار راحت‌تر برای نماز به آنجا روند. وسایل مسجد (سماور و استکان‌ها و...) را هر چه بود، نصف کردند. مرد مؤمن و ظریفی به نام «سیفعلی» در بازار بود. روزی سماور مسجد سمتِ بازار را روشن کرد و قلیان‌ها را حاضر نمود. (در آن زمان در مسجد قلیان اجباری و از ملزومات بود.) و اهلِ بازار را به مسجد دعوت کرد. هر کس چای و قلیان کشید سؤال کرد، این مراسم برای چیست؟ سیفعلی گفت: خدا مُرده است و برای خدا مجلس ختم گرفته‌ایم!!! همه از شنیدن این سخن در حیرت افتادند. گفت: مسجد را نگاه کنید، اگر خدا (العیاذ بالله) نمرده است، خانه‌ی او را ورثه پیدا نمی‌شد که دو قسمت کند و اموال مسجد را تقسیم نماید. این حرکت سیفعلی در بازار پیچید و آن دو عالِم به وسوسه‌ی شیطان در وجود خود پی بردند و استغفار کردند و مانند گذشته، دیوار را از وسط مسجد برداشته و اموال را یکی کردند. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 نظر شیطان درباره حضرت علی(ع ) پیامبر اکرم(ص) از شیطان پرسیدند: نظرت درباره علی بن ابیطالب(ع)، وصی من چیست؟ شیطان پاسخ داد: یا رسول الله امکان دستیابی به علی(ع) وجود ندارد. این آدم از نظر ما دست نیافتنی است؛ چون به پروردگار عالمیان متصل است و ما نمی توانیم به او برسیم و من راضی هستم که او کاری با من نداشته باشد چرا که من طاقت یک لحظه دیدار او را ندارم چون نور الهی علی آنقدر قوی است که ما را دفع می کند منبع از کتاب انوار المجالس به نقل از کتاب سراج القلوب ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 راننده گفت: اين چراغ لعنتي چقد دير سبز ميشه در همین زمان... دخترك گل فروش به دوستش گفت: سارا بيا الان سبز ميشه؛ سارا نگاهي به چراغ انداخت و گفت: اه اين چراغ چرا اينقد زود سبز ميشه، نميذاره دو زار كاسبي كنيم... و این حکایت زندگی ماست که بخاطر سختی رانندگی از هوای بارانی شاکی هستیم و کشاورزی در دور دست بخاطر همین باران لبخند می زند یادمان باشد خداوند؛ فقط خدای ما نیست بندگان دیگری هم دارد... @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 از امام علی ( علیه السلام ) پرسیدند مؤمن واقعی کیست؟ ایشان فرمودند: مؤمن کسی است که؛ کسبش حلال است.. اخلاقش مهربان و رئوف است.. قلبش سالم از کینه و کدورت است.. زیادی مالش را انفاق می کند.. زیادی سخنش را نگه می‌دارد.. مردم از شرّش در امان باشند.. و به خیرش‌ امیدوار.. و با انصاف با ديگران برخورد می‌كند.. نصایح ۲۸۱ @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 روزی سلیمان پیامبر در میان اوراق کتابش جانوران ریزی را دید که صفحات او را خورده و فرو برده اند. در خیال خود از خداوند میپرسد: غرض از خلقت اینها چه بوده است؟ در حال به سلیمان خطاب میرسد که به جلال و جبروت خودم سوگند که هم اکنون همین سوال را این ذره ناچیز درباره خلقت تو از من پرسید... داستانهای امثال @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 قرآن کریم می‌فرماید: «و عاشِروهنَّ بالمعروف»؛ «شما مردان با همسرانتان به طور شایسته معاشرت کنید.» رسول اکرم (ص) فرمودند: جبرئیل در باره حقوق زنان به من خبر داد آنقدر در باره زنان سفارش کرد که من گمان کردم که جایز نیست برای مرد که به همسرش حتّی اُفّ و سخنی لطیف‌تر از گل بگوید، بعد گفت:‌ «ای محمّد، در مورد زنان از خداوند بزرگ بترسید، زنان آن‌ها امانت‌های الهی هستند که شما آنان را به همسری گرفته‌اید و به سبب سخن و کتاب خداوند و سنّت و شریعت پیامبر، به شما حلال شده‌اند، حقوق واجبی بر عهده شما دارند، بنابراین با آن‌ها با مهربانی رفتار کنید و دل‌هایشان را خوشحال کنید تا آن‌ها هم با شما خوب زندگی کنند، در زندگی به آن‌ها سخن زور نگویید و اذیّت و غضبناکشان نکنید.» ١٠٣ص٣٥١ @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 امام علی (ع) میفرمایند: الصِّدقُ صَلاحُ كُلِّ شيءٍ ، الكِذبُ فَسادُ كُلِّ شَيءٍ . راستى، مايه درستى هر چيزى است ؛ دروغ، مايه تباهى هر چيزى است . غرر الحكم،ح 1115-1116 @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 ✍کشتی از چوب ساج ساخته شد.1پیامبر و یارانش برای ساخت کشتی کافی نبودند،پس نوح به کافرانی که برای تمسخر او می آمدند رو کرد و گفت: هرکس در ساخت کشتی به ما کمک کند دستمزدش را از طلا و نقره خواهیم داد.2 ⚱این گونه بود که قوم کافر در حالی که حتی برای یک لحظه از تمسخر مومنان دست بر نمی داشتند،به طمع طلا شروع به ساخت کشتی کردند. ⚰این واقعه داستان همیشگی حزب شیطان است.دقیقا زمانی که می پندارند در حال پیروزی بر لشگریان خدا هستند، در حال کندن گور خود به دست خویش اند.اوج این قصه را می توان در واقعه ی کربلا مشاهده کرد. ⚓️اینگونه بود که سهم ایشان از کشتی نجاتی که به دست خود ساختند،چیزی نبود جز تکه های طلا و نقره ای که به معجزه از خرده های چوب پدید می آمد. 🚢سرانجام ساخت کشتی به اتمام رسید. پیامبر بر عرشه کشتی نشسته بود و به حاصل کار خود می نگریست،که متوجه حضور فرشته وحی در کنار خود شد. 📍جبرئیل امین گفت:وقت آن است که کار را به اتمام برسانی.سپس دست خود را گشود و پنج ميخ درخشان را به پیامبر تقدیم کرد.چنان درخشان که گویی عرش خدا نور خود را از ایشان می گرفت.پنج میخ متبرک به نور پنج تن آل عبا. 🌀نوح(ع)به دستور خداوند ميخ اول را با نام حضرت رسول در جلوی کشتی سمت راست،ميخ دوم را سمت چپ به نام امیرالمومنین، میخ سوم را به نام حضرت زهرا در کنار میخ اول،و ميخهای چهارم و پنجم را به نام های امام حسن و امام حسین،در کنار میخ پدرشان نصب کرد.آنگاه که نوح به نام سيدالشهداء رسید ناگاه حالش دگرگون شد و بی اختیار قطرات اشک از چشمانش جاری گشت. ⁉️پیامبر رو به فرشته وحی کرد و گفت: برادرم جبرئیل!این چه حالیست که با بردن این نام بر من گذشت؟! اینگونه بود که جبرئیل برای پیامبر روضه خواند و هر دو بر سوگ حضرت عشق اشک ها ریختند.3 📚منابع: 1)مجلسی،بحارالانوار،ج11،ص328 2)تفسير القمی، ج1،ص326 مجلسی،بحارالانوار،ج11،ص311 مجلسی 3)بحارالانوار،ج11،ص329 @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 ای آرامش دلهای بی­قرار ... من نتیجه ی کمال آسمانی هستم و تواستادانه مرا برای ماموریت الهی ام در زندگی طراحی کرده ای، همه چیز از همه لحاظ سنجیده شده است. امشب، به شکرانه این موهبت الهی، از کمالم بهره مند میشوم. همه چیز در من نظم کاملی دارد. یاری ام کن تا بیش از پیش کمالم را بشناسم، تا بیشتر طرح الهی ام را تجربه کنم .... خدای من ... به من بصیرت و شعور  عطا کن ، تا نکند در غفلت بمانم و نتوانم از آب زلال حکمتت بنوشم. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 چگونه نه بگوییم؟ مهارت «نه» گفتن یکی از مهارت های جرأت ورزی است. اگر نگران هستید که چگونه نه بگویید، برای شروع بهتر است جملات زیر را مد نظر قرار دهید؛ می شه چند لحظه بهم فرصت بدید؟ الان یه مقدار مشغولم ، چطوره بعدا باهم صحبت کنیم؟ اجازه می دید یه مقدار درموردش فکر کنم ,بعدا بهتون خبر می دم. خیلی دوست دارم بهتون کمک کنم، ولی متاسفانه نمیتونم. الان خودم لازمش دادم نمی تونم بهتون قول بدم... @DastaneRastan