🌸🍃🌸🍃
#محتسب_دربازار_است
روزی هارون الرشید بهلول را خواست و او را به سمت نماینده ی تام الاختیار خود به بازار بغداد فرستاد و به او گفت:
اگر دیدی کسی به دیگری ظلم و تعدی میکند و یا کاسبی در امر خرید و فروش اجحاف میکند همان جا عدالت را اجرا کن و خطا کار را به کیفر برسان.
بهلول ناچار قبول کرد و یک دست لباس مخصوص مُحتسبان پوشید و به بازار رفت. اول پیرمرد هیزم فروشی دید که هیزمهایش را برای فروش جلویش گذاشته که ناگهان جوانی سر رسید و یک تکه از هیزمها را قاپید و بسرعت دور شد. بهلول خواست داد بزند که بگیریدش که جوان با سر به زمین افتاد و تراشه ای از چوب به بدنش فرو رفت و خون بیرون جهید, بهلول با خود گفت: حقت بود.
راه افتاد که برود بقالی دید که ماست وزن میکند و با نوک انگشت کفه ترازو را فشار میدهد تا ماست کمتری بفروشد.
بهلول خواست بگوید چه میکنی؟ که ناگهان الاغی سررسید و سر به تغار ماست بقال کرد و بقال خواست الاغ را دور کند تنه الاغ تغار ماست را برگرداند و ماست بریخت و تغار شکست.
بهلول جلوتر رفت و دکان پارچه فروشی را نگاه کرد که مرد بزاز مشغول زرع کردن پارچه بود و حین زرع کردن با انگشت نیم گز را فشار میدهد و با این کار مقداری از پارچه را به نفع خود نگه میدارد.
جلو رفت تا مچ بزاز را بگیرد و مجازاتش کند ولی با کمال تعجب دید موشی پرید داخل دخل بزاز و یک سکه به دهان گرفت بدون اینکه پارچه فروش متوجه شود به ته دکان رفت.
بهلول دیگر جلوتر نرفت و از همان دم برگشت و پیش هارون رفت و گفت:
محتسب در بازار است و احتیاجی به من و دیگری نیست....
@DastaneRastan_ir
🌸🍃🌸🍃
#اخلاق_نيكو
اميرالمؤمنين عليه السلام درباره كرامت و حسن خلق و آقايى و عفو و گذشت رسول خدا صلى الله عليه و آله مىفرمايد:
زمانى كه اسيران طائفه طى را به مدينه آوردند، در بين آنان دخترى بود كه به رسول خدا صلى الله عليه و آله عرضه داشت:
يا محمّد! چه شود كه مرا آزاد نماييد تا من از شماتت و سرزنش قبايل عرب در امان بمانم؛ زيرا من دختر رئيس قبيله هستم و پدرم اشخاص بى پناه را پناه مىداد، اسير را آزاد مىكرد، به واردين غذا مىداد، افشاى سلام مىكرد و هيچ وقت حاجتمندى را بدون روا شدن حاجتش رد نمىكرد، من دختر حاتم طايى هستم.
پيامبرفرمود: اى دختر! آنچه بيان كردى اوصاف مردم مؤمن است، اگر پدرت اهل اسلام بود براى وى از خداوند طلب رحمت مىكردم. سپس فرمود: دختر را آزاد كنيد؛ زيرا پدرش اخلاق نيك را دوست مىداشت و خدا اخلاق نيك را دوست دارد.
ابو بردة بن دينار در آزادى دختر حاتم از جاى برخاست و عرضه داشت:
اى رسول خدا! پروردگار اخلاق نيك را دوست دارد؟ حضرت فرمود: سوگند به خدايى كه جانم به دست اوست، وارد بهشت نمىشود مگر صاحب اخلاق پسنديده.
@DastaneRastan_ir
🌸🍃🌸🍃
#صدقه
امام صادق علیه السلام :
جلوی چشم مردم ، صدقه نده تا تو را ستایش کنند.
زیرا اگر چنین کنی، پاداش خود را فقط در دنیا گرفته ای نه در آخرت.
بلکه طوری پنهانی ، با دست راستت صدقه بده،
که حتی دست چپت هم خبردار نشود.
زیراآن کسی که به خاطراو پنهانی صدقه میدهی،
پاداش تو را آشکارا خواهد داد.
#بحارالانوارج٧٨ص٢٨٤
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#فضايل_اميرالمومنين
در زمان خلافت امام على (علیه السلام) در کوفه، زره آن حضرت گم شد. پس از چندى در نزد یک مرد مسیحى پیدا شد. على (علیهالسلام) او را به محضر قاضى برد و اقامه دعوى کرد که این زره از آن من است، نه آن را فروختهام و نه به کسى بخشیدهام و اکنون آن را در نزد این مرد یافتهام. قاضى به مسیحى گفت: خلیفه ادعاى خود را اظهار کرد، تو چه مىگویى؟ او گفت: این زره مال خود من است و درعینحال گفته ي مقام خلافت را تکذیب نمىکنم (ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد). قاضى رو کرد به على (علیهالسلام) و گفت: تو مدعى هستى و این شخص منکر است، علیهذا بر تو است که شاهد بر مدعاى خود بیاورى. على (علیهالسلام) خندید و فرمود: قاضى راست مىگوید، اکنون مىبایست که من شاهد بیاورم، ولى من شاهد ندارم. قاضى روى این اصل که مدعى شاهد ندارد، به نفع مسیحى حکم کرد و او هم زره را برداشت و روان شد.
مرد مسیحى که خود بهتر مىدانست که زره مال کیست، پسازآنکه چند گامى پیمود وجدانش مرتعش شد و برگشت، گفت: این طرز حکومت و رفتار از نوع رفتارهاى بشر عادى نیست، از نوع حکومت انبیاست و اقرار کرد که زره از على (علیه طولى نکشید او را دیدند مسلمان شده و با شوق و ایمان در زیر پرچم على (علیهالسلام) در جنگ نهروان مىجنگد.
#الامام_علي_صوت_العداله_الانسانيه_ص٦٣
@DastaneRastan_ir
🌸🍃🌸🍃
#سوادزندگی
چگونه نه بگوییم؟
مهارت «نه» گفتن یکی از مهارت های جرأت ورزی است.
اگر نگران هستید که چگونه نه بگویید، برای شروع بهتر است جملات زیر را مد نظر قرار دهید؛
می شه چند لحظه بهم فرصت بدید؟
الان یه مقدار مشغولم ، چطوره بعدا باهم صحبت کنیم؟
اجازه می دید یه مقدار درموردش فکر کنم ,بعدا بهتون خبر می دم.
خیلی دوست دارم بهتون کمک کنم، ولی متاسفانه نمیتونم.
الان خودم لازمش دادم نمی تونم بهتون قول بدم...
@DastaneRastan_ir
هدایت شده از داستان راستان🇵🇸
✅ماجراي مسجد آدم کُش🚷 در شهر ری👇
https://eitaa.com/ghiamat_ir/1845
🌸🍃🌸🍃
افرادی که درصدد بودند با برنامه ریزی دقیقی آتش پرستی را در ایران زنده کنند، مراسم جشن آتش را برپا و شاه را به این مراسم دعوت کردند.
وقتی خبر برگزاری این مراسم و دعوت از شاه به آقای بروجردی رحمه الله رسید، عصبانی شد و پیکی فرستاد تا شاه را از حضور در این مراسم باز دارد. وقتی فرستاده آیت اللّه بروجردی پیام اعتراض ایشان را به شاه رساند، شاه گفت: «آتش که چیزی نیست. ما نیز مایلیم در این مراسم حضور پیدا کنیم.» فرستاده (آیت اللّه سید موسی شبیری زنجانی) گفت: «بله، آقا خودشان می دانند که آتش چیزی نیست، ولی می فرماید: چنانچه شما در این مراسم شرکت کنید، بیگانگان در خارج از ایران این گونه تبلیغ می کنند که آتشی را که پیامبر اسلام هزار و چهارصد سال پیش خاموش کرده است، شاه دوباره روشن کرده است.» این سخنان، شاه را به فکر واداشت و دستور داد این مراسم به کلی لغو شود
#الگوي_زعامت_ص١٨٦_١٨٧
@DastaneRastan_ir
🌸🍃🌸🍃
بعضیا خوشی و خوشبختی رو در ریاست، ثروت، شهرت و آزادی شهوانی میدانند، در حالی که عاقلترین فرد عالم که به هر دو عالم احاطه و اشراف دارد، خوشبختی واقعی رو اینگونه معرفی میکند:
حضرت پيامبر اعظم (ص) فرمودند:
به هر كس در دنيا چهار خصلت داده شود، خير دنيا و آخرت به او داده شده و بهره خويش را از دنیا و آخرت گرفته است:
1⃣ تقوايی كه او را از حرام های خدا باز دارد ،
2⃣ اخلاق خوشی كه با آن در ميان مردم زندگی كند ،
3⃣ حلمی كه با آن جهالت نادان را از خود دور سازد ،
4⃣ زنی شايسته كه در كار دنيا و آخرت او را ياری رساند .
مَنْ اُعطِي اَربَعَ خِصالٍ فِي الدُّنْيا
فَقَد اُعطِي خَيْرَ الدُّنْيا وَ الآخِرَةِ وَ
فازَ بِحَظِّهِ مِنْهُما :
وَرَعٌ يَعصِمُهُ عَنْ مَحارِمِ اللّه
،
وَ حُسْنُ خُلُقٍ يَعيشُ بِهِ فِي
النّاسِ ،
وَ حِلْمٌ يَدفَع بِهِ جَهْلَ الْجاهِلِ ،
وَ زَوجَةٌ صالِحَةٌ تُعينُهُ عَلی اَمرِ
الدُّنْيا وَ الآخِرَةِ .
#بحارالانوارج٦٩ص٤٠٤
@DastaneRastan_ir