6.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدایا شکرررت خدایا شکرررت خدایا شکرررت🙏
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸استغفار از الحمد لله 🌸
🌹عارفی 30 سال مرتب ذکر استغفرالله می گفت
🌿مریدی به او گفت: چرا این همه استغفار می کنی ما که از تو گناهی ندیدیم.
جواب داد: سی سال استغفار من به خاطر یک الحمد لله نابجاست
روزی خبر آوردند بازار بصره آتش گرفته
پرسیدم: حجره من چه؟ گفتند: مال شما نسوخته
گفتم: الحمدلله…
معنیش این بود که مال من نسوزد مال مردم به درک!
آن الحمدلله از سر خودخواهی بود نه خداخواهی.
🍃چه قدر از این الحمدلله ها گفتیم و فکر کردیم ......
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
3.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥زندگی در دنیا از نگاه مردی که مرگ را ۲ بار تجربه کرد
🔹فصل دوم زندگی پس از زندگی
👤تجربه گر: آقای امید چهره گشا
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
❣داستانی زیبا ازحضرت موسی❣
🌹روزی حضرت موسی ( ع ) در خلوت خویش از خدایش سئوال می کند : آیا کسی هست که با من وارد بهشت گردد ؟ خطاب میرسد : آری ! حضرت موسی با حیرت می پرسد : آن شخص کیست ؟
خطاب میرسد : او مرد قصابی است در فلان محله ، حضرت موسی می پرسد : میتوانم به دیدن او بروم ؟ خطاب میرسد : مانعی ندارد !
🌿فردای آن روز حضرت موسی به محل مربوطه رفته و مرد قصاب را ملاقات می کند و می گید : من مسافری گم کرده راه هستم ، آیا می توانم شبی را مهمان تو باشم ؟ قصاب در جواب می گوید : مهمان حبیب خداست ، لختی بنشین تا کارم را انجام دهم ، آن گاه با هم به خانه می رویم.
🌿 حضرت موسی با کنجکاوی وافری به حرکات مرد قصاب می نگرد و می بیند که او قسمتی از گوشت ران گوسفند را برید و قسمتی از جگر آنرا جدا کرد در پارچه ای پیچید و...کنارگذاشت
🍀 ساعاتی بعد قصاب می گوید : کار من تمام است برویم ، سپس با حضرت موسی به خانه قصاب می روند و به محض ورود به خانه ، رو به حضرت موسی کرده و می گوید : لحظه ای تامل کن ! حضرت موسی مشاهده می کند که طنابی را به درختی در حیاط بسته ، آنرا باز کرده و آرام آرام طناب را شل کرد.
شیئی در وسط توری که مانند تورهای ماهیگیری بود نظر حضرت موسی را به خودجلب کرد ، وقتی تور به کف حیاط رسید ، پیرزنی را در میان آن دید با مهربانی دستی بر صورت پیرزن کشید ، سپس با آرامش و صبر و حوصله مقداری غذا به او داد ، دست و صورت او را تمیز کرد و خطاب به پیرزن گفت :
مادرجان دیگر کاری نداری ، و پیرزن می گوید : پسرم ان شاءالله که در بهشت همنشین موسی شوی.
🍃 سپس قصاب پیرزن را مجدداً در داخل تور نهاده بر بالای درخت قرارداده و پیش حضرت موسی آمده و با تبسمی می گوید : او مادر من است و آن قدر پیر شده که مجبورم او را این گونه نگهداری کنم و از همه جالب تر آن که همیشه این دعا را برای من می خواند که " انشاء الله در بهشت با حضرت موسی همنشین شوی ! "
چه دعایی !! آخر من کجا و بهشت کجا ؟ آن هم با حضرت موسی !
حضرت موسی لبخندی می زند و به قصاب می گوید : من موسی هستم و تویقیناً به خاطر دعای مادر در بهشت همنشین من خواهی شد.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
8.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸تلاوتی ناب با نفسی عجیب
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
1.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باز کردن راه کربلا سهم شما بود ،
دعا کنید تا خدا برای باز کردن راھ قدس
انتخابمان کند.
#شهیدابراهیمهادے
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•