#داستان_آموزنده
💰روزی تاجری موفقی از مسافرت بازگشت
و متوجه شد خانه و دکانش در غیاب او آتش گرفته🔥😶
و اجناس گرانبهایش همه سوخته و خاکستر شده اند و خسارت زیادی به او وارد آمده است .📉
فکر می کنید آن مرد چه کرد؟!🤔
خدا را مقصر شمرد و ملامت کرد؟
و یا اشک ریخت ؟
نه.....
او با لبخندی بر لبان 😊و نوری بر دیدگان سر 😇
به سوی آسمان بلند کرد🙏🏻
و گفت : "خدایا ! می خواهی که اکنون چه کنم؟
مرد تاجر پس از نابودی کسب پر رونق خود ، تابلویی بر ویرانه های خانه و مغازه اش آویخت که روی آن نوشته بود :
مغازه ام سوخت ❗️ اما ایمانم نسوخته است✅
فردا شروع به کار خواهم کرد👍
مال دنیا 💸امروز است فردا ممکن است نباشد
اما ایمان واقعی همیشه همراهت است✅😍
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#اندکی تامل
💥زمین پر است از قبرهای جوانانی که میخواستند توبه کنند ولی اجل مهلتشان نداد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
☘داستان زیباوتکان دهنده زهیر بن القین ☘
❣در بین اصحاب امام حسین(ع) مردی است به نام زهیر بن القین. او اول از پیروان و هواداران خلیفه سوم بود؛ یعنی از کسانی بود که اعتقاد داشت خلیفه سوم مظلوم کشته شده است و العیاذ بالله حضرت علی(ع) در این فتنه دخالت داشته و بر همین اساس با علی(ع) میانه خوبی نداشت.
🌹هنگامی که حسین(ع) از مکه به جانب عراق در حرکت بودند، زهیر هم با آن حضرت هم مسیر شده بود. اما در همه این مدت تردید داشت که آیا با امام حسین(ع) روبرو بشود یا نه؟ چون در عین حال مردی بود که در عمق دلش مؤمن بود، میدانست که حسین بن علی فرزند پیامبر نیز هست و حق بزرگی بر این امت دارد. به همین جهت میترسید که با آن حضرت روبرو شود؛ زیرا که ممکن بود امام(ع) از وی تقاضایی کند و او در انجام آن کوتاهی نماید و این البته کار بد و ناپسندی است.
🌱از قضا در یکی از منازل بین راه بر سر یک چاه آب اجباراً با امام فرود آمد. امام(ع) شخصی را دنبال زهیر فرستاد و پیام داد که زهیر را بگویید نزد ما بیاید،
🌹 وقتی که فرستاده حسین(ع) به جایگاه زهیر رسید، زهیر و اعوان و قبیلهاش در خیمهاش مشغول نهار خوردن بودند. فرستاده امام حسین(ع) رو به زهیر کرد و گفت: یا زهیر اجب الحسین، یعنی ای زهیر! بپذیر دعوت حسین را تا زهیر این کلمه را شنید رنگ از رخسارش پرید و گفت: آنچه نمیخواستم، شد.
🖌نوشته اند: همانطور که غذا میخورد دستش درون سفره مانده بود و اطرافیان و اعوانش نیز همین حالت را پیدا کردند. نه میتوانست بگوید میآیم، نه میتوانست بگوید نمیآیم.
☘ او زنی صالحه ومؤمنی داشت،که متوجه قضیه شد، دید که زهیر در جواب نماینده امام حسین(ع) سکوت کرده، لذا جلو آمد و با یک ملامت عجیبی فریاد زد: زهیر! خجالت نمیکشی؟ پسر پیامبر فرزند زهرا تو را خواسته است، باید افتخار کنی که بروی، تازه تردید داری؟ بلند شو.
☘ زهیر بلند شد و به جانب خیمه گاه حسین(ع) حرکت کرد اما با کراهت قدم بر میداشت، من نمیدانم یعنی تاریخ هم ننوشته است و شاید هیچکس نداند که در آن مدتی که اباعبدالله با زهیر ملاقات کرد، میان آن دو چه گذشت؟ چه گفت و چه شنید.
🌱اما آنچه مسلم است این است که چهره زهیر بعد از بازگشتن غیر چهره او در وقت رفتن بود. وقتی میرفت چهرهای گرفته و درهم داشت ولی وقتی میآمد چهرهاش خوشحال و خندان بود.
🌹چه انقلابی، حسین در وجود او ایجاد کرد؟ چه چیز را به یادش آورد که برخلاف انتظار اطرافیانش دیدند، زهیر دارد وصیت میکند اموال و ثروتم را چنین کنید، بچه هایم را چنان، زنم را به خانه پدرش برسانید و... خودش را مجهز کرد و گفت: من رفتم.
⬅️همه فهمیدند که دیگر کار زهیر تمام است. میگویند: وقتی که میخواست برود و به حسین(ع) بپیوندد، زنش آمد و دامن او را گرفت و گفت:
زهیر! تو رفتی، اما به یک مقام رفیع نائل شدی؛ زیرا حسین(ع) از او شفاعت خواهد کرد. من امروز دامن تو را میگیرم که در قیامت جد حسین، مادر حسین هم نیز از من شفاعت نمایند.
❣زهیر به همراه حسین(ع) رفت و از اصحاب صف مقدم کربلا شد. زن زهیر خیلی نگران بود که بالاخره قضیه به کجا میانجامد؟ تا این که به او خبر رسید که حسین و اصحابش همه شهید شدند و زهیر هم به مانند آنها به فیض شهادت نائل آمده است. پیش خودش فکر کرد که لابد دیگران همه کفن دارند ولی زهیر کفن ندارد،
❣پس کفنی را به یک غلامی داد تا بدن زهیر را کفن نماید. وقتی که آن غلام به قتلگاه رسید، یک وضعی را دید که شرم و حیا کرد، بدن زهیر را کفن کند؛ زیرا که میدید بدن حسین که آقا و مولای او به شمار میآید همچنان بیکفن بر روی خاک گرم کربلا مانده است
گفتارهای معنوی، ص 160
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⚡️تلنگر⚡️
☘انسانهای عجیبی هستیم وقتی به دستفروش فقیری می رسیم که جنس خود را به نصف قیمت می فروشد با کلی چانه زدن او را شکست می دهیم و اجناسش را به قیمت ناچیز می خریم
🍜بعد به یک کافی شاپ ،یه رستوران یا... می رویم و بدون چونه زدن چیزی راچند برابر قیمت نوش جان میکنیم و انعامی اضافه نیز روی میز می گذاریم و شادمانیم
👈شادمانیم که فقیران را فقیر تر میکنیم
شادمانیم که ثروت مندان را ثروتنمند تر میکنیم
این است داستان زندگی ما....
⬅️باید خیلی مراقب بودچون خودش فرموده:
🌹 فمن یعمل مثقال.....
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠زنی که از مرگ نجات یافت و از ناراحتی اشک ریخت!
🔹فصل دوم زندگی پس از زندگی
👤تجربه گر: خانم سعادت علیاری
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✾͜͡🌱•
#شهیدشوشتری چھقشنگگفتہ:
قدیمبُویِ " ایمان "میدادیم...
الان ایمانمان بُو میدهد!
قدیم دنبال "گُمنامی" بودیم...
الان مُواظبیم ناممان گُم نشود! :)
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔴 توجه به حضرت، حلال مشکلات
🔹 آیت الله مصباح(ره):
🔵 میشود ما هدیهای بدهیم و او ندیده بگیرد؟ اگر این را باور کنیم و توجه کنیم، خیلی وضعمان عوض میشود. بسیاری از مشکلاتمان با همین حل میشود. مشکلات لاینحلمان که حاضریم برایش میلیونها پول خرج کنیم، روزها و ساعتها وقت صرف کنیم، پیش هر کس و ناکسی برویم و سر خم کنیم، التماس کنیم؛ اما با یک توجه به وجود مقدس ولی عصر، بیمنت و با عزت حل میشود؛ اما غافلیم.
۱۳۹۰/۰۹/۲۹
#امام_زمان
#توسلات_مهدوی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاشو نمازت دیر نشه
استاد عالی
#اصحاب_المهدی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔴 پرسش و پاسخ مهدوی
⭕️ از طرفی داریم امر ظهور، بغتة و فجاة و ناگهانی است؛ از طرفی داریم علائم حتمی باید محقق شود تا ظهور نیز واقع شود؛
چطور بین این دو مطلب جمع میشود؟
🌕 محمد بن صامت روایت میکند که به امام صادق علیه السلام عرض کردم: آیا پیش از ظهور حضرت قائم علامتی هست؟ فرمودند: آری! گفتم: آن علامت چیست؟ فرمودند: نابودی عباسی؛ آمدن سفیانی؛ قتل نفس زکیه؛ فرو رفتن بیابان بیداء و صدای آسمانی؛ عرض کردم: قربانت گردم! میترسم این امور به طول بینجامد. فرمودند: نه! این امور مانند ترتیب مهره ها، یکی پس از دیگری به ترتیب میآید.
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الصَّامِتِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السّلاَمُ قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَا مِنْ عَلَامَةٍ بَیْنَ یَدَیْ هَذَا الْأَمْرِ فَقَالَ بَلَی قُلْتُ مَا هِیَ قَالَ هَلَاکُ الْعَبَّاسِیِّ وَ خُرُوجُ السُّفْیَانِیِّ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیَّةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَیْدَاءِ وَ الصَّوْتُ مِنَ السَّمَاءِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَخَافُ أَنْ یَطُولَ هَذَا الْأَمْرُ فَقَالَ لَا إِنَّمَا هُوَ کَنِظَامِ الْخَرَزِ یَتْبَعُ بَعْضُهُ بَعْضاً.
📗بحارالأنوار،ج52، ص235،ح1٠2
✅ پس دقت کنید:
➖ اگر ظهور را نزدیک میبینیم و در دعای عهد میگوییم: «إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً وَ نَرَاهُ قَرِیباً»
➖ و اگر در روایات داریم هر صبح و شام منتظر ظهور باشید: «تَوَقَّعْ أَمْرَ صَاحِبِكَ لَيْلَكَ وَ نَهَارَك»
➖ و اگر در روایات داریم ظهور مثل قیامت ناگهانی است و امر ظهور در یک شب اصلاح می شود: «مَثَلُهُ مَثَلُ السَّاعَةِ»
منافاتی با این ندارد که نشانه ها و علامات ظهور هم حتما و قطعا محقق خواهد شد؛ چون که وقوع نشانههای حتمی ظهور پی در پی و مثل دانههای تسبیح و گردنبند است. از تمام این استدلالات و مطالب نیز که بگذریم از ما خواستند که منتظر باشیم و برای فرج دعا کنیم و صبح و شام انتظار بکشیم و ما هم باید تسلیم باشیم و بس!
🌹 «اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
﷽
❀
#حســیـــن_جان
دخیـل می بنـدم نہ
اینکہ گـره بگشایی
می بـندم کہ رهایم
نکنی ! یـا حسیـن
#لبیـڪ_یـا_حســــین
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
CQACAgQAAx0CVc35HwACpXFkTrDwbQkiE-wIDPNR5R0PfCMUSgACDRIAAq62cFKHjuMI34soai8E.mp3
5.54M
🎧 جریان تشرف مرد کاشانی به محضر مقدّس امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف
▫️اینجاست طبیبی که ندارد نوبت
هر دل که شکستهتر بود پیشتر است...
🎙 مرحوم شیخ احمد کافی
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#یااباصالح
بی خبر در بزن و
سر زده از راه برس...
#بحق_زینب_کبری_سلام_الله
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
__توبه کردم ولی احساس گناه دارم
استاد رفیعی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یااباعبدلله_الحسین
دستمو بگیر که به موی بندم…
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام ای شهید امر به معروف
سلام شهید غیرت 🖤
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
امام علی عليه السلام:
بسا روزه دارى كه از روزه اش جز گرسنگى و تشنگى نصيب نگردد. وبسا نمازگزارى كه از ايستادنش به نماز جز بيدارى وزحمت سود نگيرد
حکمت 145نهج البلاغه
توضیح:
درراستای این حکمت ارزشمند درآیه 3 سوره «غاشیه» مطلبی مهم است. آنجا که حال عده ای مجرمان شرح داده می شود و مى فرماید: «(عَامِلَةٌ نَّاصِبَةٌ); پیوسته عمل کرده و خسته شده اند (و نتیجه اى نگرفته اند)» و دلیلش آن است که نه معرفت کافى براى عمل داشتند نه شرایط آن را رعایت کردند و نه موانع آن را برطرف نمودند و حتى گاهى با اعمال ناشایست خود اگر بهره اى هم از اعمال پیشین برده بودند آنها را حبط و باطل نمودند
در روایات اسلامى تأکید زیادى برآداب نماز وروزه وسایر عبادات شده است تا عبادات افزون بر عمل به تکلیف، به درجه قبولى درنزد پرورگار برسد
کلام حکیمانه فوق ناظر به تمام این امور نیز هست; کسانى که روزه مى گیرند; اما انواع گناهان را درحال روزه انجام مى دهند; ظلم مى کنند، مال مردم مى خورند، آبروى مسلمانان را مى ریزند وبا غیبت و تهمت افراد بى گناه را آزار مى دهند به یقین این گونه اشخاص از روزه خود جز گرسنگى وتشنگى بهره اى نمى برند
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌿 پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله) :
🍁 «هنگامی که قیامت بر پا شود، نماز شب به صورت سایه ای در بالای سر نماز شب خوان قرار می گیرد و تاج روی سر او و لباسی برای بدنش می باشد.
(در آنجا که همه لخت و عریان می باشند).
(نمازشب)نوری است در پیش پای او،و پرده و حایلی است بین او و آتش،
حجت و دلیلی است برای مؤمن در پیشگاه خداوند مایه سنگینی اعمال او در میزان اعمال است جواز عبور نماز شب خوان از پل صراط است
کلیدی برای باز کردن درب بهشت است و...».
📚 ارشاد القلوب، ص 316.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
مرحوم علامه سیدمحمدحسن میرجهانی طباطبایی : درخواب حضرت زهرا(سلام الله علیها) را دیدم خدمت ایشان عرض کردم: احوال شما چطور است؟
بانوی دو جهان در جواب شعری [ در بیان حال خود و فرزندش امام زمان (عج) ] فرمودند:
دلی شکسته تر از من، در آن زمانه نبود
در این زمان دل فرزند من شکسته تر است
شیفتگان حضرت مهدی، ج۱، ص۱۶۰ به نقل از عنایات حضرت مهدی به علما و طلاب، ص۱۷۶
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا اینقدر دروغ میگید؟!
چرا به فهم مردم توهین میکنید؟!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌹داستان آموزنده🌹.
كلاسِ نرمافزار همهمه بود؛ معلم برای اینکه سروصدا را آرام کند به بچهها گفت: یک سؤال! خداوند چطور تمام اعمال ما را زیر نظر دارد؟!
در ابتدا هر کسی مزهای پراند! یکی گفت: به سختی! یکی گفت: با دوربین مخفی! یکی گفت: مگر اعمال ما زیر نظر است؟!!!😱
بالاخره یکی از بچهها گفت: «با یک مثال جواب شما را میدهم! وقتی وارد اینستگرام میشویم از آن لحظه به بعد تمام حرکات و اطلاعات ما در سرور مرکزی آن ثبت و ذخیره میشود، آنان میتوانند بفهمند چه پستی را لایک میکنیم؛ چه کامنتی میگذاریم؛ چه پستها و استوریهایی را در چه زمانی و چندبار دیدهایم! چه کسانی را دنبال میکنیم؛ چه کسانی ما را دنبال میکنند؛ آنها حتی به دایرکت و پیامهای خصوصی ما اعم از متن و صوت و عکس و فیلم دسترسی دارند؛ آنها میتوانند با لوکیشن مکان ما را بدانند؛ از روی پستها و استوریهای که دیده یا گذاشتهایم علاقه ما را متوجه شوند و طبق همان الگوریتم، پستهای دیگر به ما نشان دهند و یا برایمان به خاطر نقض قوانین آن محدودیت ایجاد نمایند! میتوانند برای ما تعیین نمایند که برای استفاده از برنامهیشان باید چه قوانینی را رعایت کنیم و حتی برای ساعت ورود و خروجمان ساعتی تعیین نمایند! و صدها قانون دیگر که همه آنها را زیر نظر دارند!
اینستگرام با تمام قوانین و اطلاعاتی که به ما میدهد ساخته ذهن بشر است؛ قطعا و یقینا خدایی که جهان هستی با آن عظمت را آفریده به مراتب دقیقتر و کاملتر اعمال ما را زیر نظر دارد».
🌹
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•