10.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر صبور باشی....
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
CQACAgQAAx0CVc35HwAC7VxlrUyXcl3Ejt9qtR6ZyqkHtO9keAACeAsAAuLIwFEVjOKLRI0o-TQE.mp3
زمان:
حجم:
1.84M
🌱 واسه خدا خوشگل کار کن!
🔻خدا دوست داره اینجوری عبادت کنی...
🎤 استاد پناهیان
💚
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
4.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقای امامرضا..
بیا و مرهم تمامِ زخمهایمان باش!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
يـا بـاب الحــوائـج يـاسـيدي ياقمـر بنـي هـاشـم.
#ياأبا_الفضل
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
11.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پیشنهاد_دانلود
آيا تا الان توفيق زيارت مقام باب الحوائج شاهزاده #حضرت_علي_اصغر عليه السلام در كربلاي معلي را داشته ايد؟؟؟
🔺حتما اين كليپ را ببينيد
کانال کربلا؛
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#نمی_از_دریای_فضیلت_امیرالمومنین علی
السَّمْعَانِيُّ فِي فَضَائِلِ الصَّحَابَةِ عَنِ ابْنِ الْمُسَيَّبِ عَنْ أَبِي ذَرٍّ إِنَّ النَّبِيَّ صلی اللّه علیه وآله قَالَ يَا أَبَا ذَرٍّ عَلِيٌّ أَخِي وَ صِهْرِي وَ عَضُدِي إِنَّ اللَّهَ لَا يَقْبَلُ فَرِيضَةً إِلَّا بِحُبِّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ سلام اللّه علیه.
يَا أَبَا ذَرٍّ لَمَّا أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ مَرَرْتُ بِمَلَكٍ جَالِسٍ عَلَى سَرِيرٍ مِنْ نُورٍ عَلَى رَأْسِهِ تَاجٌ مِنْ نُورٍ إِحْدَى رِجْلَيْهِ فِي الْمَشْرِقِ وَ الْأُخْرَى فِي الْمَغْرِبِ وَ بَيْنَ يَدَيْهِ لَوْحٌ يَنْظُرُ إِلَيْهِ وَ الدُّنْيَا كُلُّهَا بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَ الْخَلْقُ بَيْنَ رُكْبَتَيْهِ وَ يَدُهُ تَبْلُغُ الْمَشْرِقَ وَ الْمَغْرِبَ فَقُلْتُ يَا جَبْرَئِيلُ مَنْ هَذَا فَمَا رَأَيْتُ مِنَ مَلَائِكَةِ رَبِّي جَلَّ جَلَالُهُ أَعْظَمَ خَلْقاً مِنْهُ قَالَ هَذَا عَزْرَائِيلُ مَلَكُ الْمَوْتِ ادْنُ فَسَلِّمْ عَلَيْهِ فَدَنَوْتُ مِنْهُ فَقُلْتُ سَلَامٌ عَلَيْكَ حَبِيبِي مَلَكَ الْمَوْتِ فَقَالَ وَ عَلَيْكَ السَّلَامُ يَا أَحْمَدُ مَا فَعَلَ ابْنُ عَمِّكَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ سلام اللّه علیه.
فَقُلْتُ وَ هَلْ تَعْرِفُ ابْنَ عَمِّي؟
قَالَ وَ كَيْفَ لَا أَعْرِفُهُ وَ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ وَكَّلَنِي بِقَبْضِ أَرْوَاحِ الْخَلَائِقِ مَا خَلَا رُوحَكَ وَ رُوحَ عَلِيِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ سلام اللّه علیه فَإِنَّ اللَّهَ يَتَوَفَّاكُمَا بِمَشِيَّتِه.
📚مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) 2/236
رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:
ای اباذر علی #برادر من ، #داماد من، #بازوی من و خداوند هیچ #فریضه ای را قبول نمی کند مگر به #محبت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام.
ای اباذر ! هنگامی که در آسمان ها سیر داده شدم، فرشته ای را دیدم که بر تختی از #نور نشسته و بر روی سرش #تاجی از نور بود، یکی از دو پای او در طرف #مشرق و دیگری در طرف #مغرب بود، در مقابل او تخته ای بود که به اونگاه می کرد و تمام #دنیا پیش روی او و مخلوقات بین دو
#زانوی او و دو دستش به مشرق و مغرب می رسید.
گفتم: ای جبرئیل، این کدامیک از فرشتگان است؟
در میان ملائکه پروردگارم بزرگتر از این مخلوقی ندیده ام.
عرض کرد: این ملک الموت #عزرائیل است، نزدیک شو و بر او سلام کن، به او نزدیک شدم و گفتم:
سلام بر توای دوست من، ای ملک الموت.
عرض کرد:
درود و سلام بر شما ای احمد، از پسر عمویت #علی علیه السلام چه خبر؟
او چه می کند؟
گفتم: آیا پسر عموی مرا می شناسی؟ عرض کرد:
چگونه او را نشناسم در حالی که خداوند تبارک و تعالی مرا مأمور گرفتن #ارواح همه بندگانش #جز روح شما و #روح علی بن ابی طالب علیه السلام نموده است؟
این دو روح مقدّس را خداوند به #مشیّت خود خواهد گرفت.
#بحق_زینب_کبری_سلام_الله
#اللھمعــــجلݪوݪیــــڪاݪفــــࢪج
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📚حکایت بخشش حضرت زهرا(س)
روزى سلمان فارسى براى اجراى فرمان رسول خدا(ص) در تهيه غذا براى يك اعرابى تازه مسلمان شده، به درب خانه حضرت فاطمه عليهاالسلام رفت. پس از درخواست سلمان، حضرت فاطمه عليهاالسلام فرمود: «سوگند بخدا كه حسن و حسين از شدت گرسنگى مضطربند و با شكم گرسنه خوابيده اند و لكن خيرى را ردّ نمىكنم، بخصوص اينكه به خانه من آمده باشد».
سپس فرمودند: «اى سلمان! اينك اين پيراهن مرا به نزد شمعون يهودى ببر و يك صاع خرما و يك صاع جو بگير و بياور».سلمان با پيراهن به نزد شمعون رفت و ماجرا را گفت. شمعون اشك از چشمانش جارى شد و گفت: اين است زهد در دنيا و اين است آنچه كه موسى عليهالسلام در تورات خبر داده بود. پس من هم مىگويم: اشهد ان لا اله الا الله و انّ محمدا رسول الله . سپس به سلمان صاعى از خرما و جو داد و سلمان آنها را به نزد فاطمه عليهاالسلام آورد. آن حضرت با دست خود آرد كرد و نان پخت و به سلمان داد. سلمان عرض كرد:اى دختر پيامبر! مقدارى هم براى حسن و حسين عليهمالسلام بردار. حضرت فاطمه عليهاالسلام در پاسخ فرمود: «چيزى را كه براى خدا داده ام، در آن تصرف نمیكنم».
📚رياحين الشريعة ج1، ص130 تا 134 به نقل از زندگانى صديقه كبرى حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام، ص67 و 68
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#معرفی ملائکه ها
💫ملائڪه مقربین در دنیا چهار و در قیامت هشت ملڪ می باشند؛ مقربین بارگاه الهی یعنی دارای پایه و مرتبه بلندی می باشند :
❶ جبرئیل : امین و مامور وحی از طرف خداوند متعال ﷻ برای پیامبران .
❷ میڪائیل : مامور رزق تمام جانداران .
❸ عزرائیل : مامور قبض ارواح .
❹ اسرافیل : مامور نفخ صور برای ویران ڪردن دنیا و مرگ جانداران و حیات و زنده ڪردن آن ها در روز قیامت .
❺ و ❻ نڪیر و منڪر : ملائڪه ای ڪه ڪردار و گفتار ما را می نویسند و در نماز صبح و عصر عوض می شوند ، همچنین مامور سوال از مردگان در قبر می باشند، ڪرام الکاتبین (نڪیر و منڪر) نام دارند .
🔻ملائڪه قبر و برزخ، نڪیر و منڪر نام دارند .
❼ مالڪ : فرمانده نوزده طایفه ملائڪ مامور عذاب در جهنم است .
🔻مامور عذاب قبر و برزخ ڪه نوزده طایفه یا نوزده نفر هستند و بزرگ آن ها مالڪ است .
❽ رضوان : بعضی از ملائڪ مامور بهشت هستند و بزرگ آن ها رضوان نام دارد .
❤️ رســول الله ﷺ می فرماینــد :
✨در آسمان جایی نیست ڪه ملائڪ در آن وجود نداشته باشد
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
مؤمن، مؤمن واقعی نیست،
مگر آن که سه خصلت در او باشد:
سنتی از پروردگارش و سنتی از
پیامبرش و سنتی از امامش.
اما سنت پروردگارش،
پوشاندن راز خود است
اما سنت پیغمبرش،
مدارا و نرم رفتاری با مردم است
اما سنت امامش صبر کردن
در زمان تنگدستی و پریاشان حالی است.
🌺🍃امام رضا علیه السلام
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍حضرت آدم پنج وصیت به فرزندش شیث کرد ودستور داد او هم این وصیت ها را به فرزندانش بکند.
1- به دنیا مطمئن نشوید که من به بهشت جاوید اطمینان یافتم خدا این اطمینان را نپسندید وبیرونم کرد.
2- به رای زنان رفتار نکنید که من به میل زن عمل کردم از درخت خوردم وپشیمان شدم.
3- هر کاری می خواهید بکنید اول عاقبتش را بنگرید که من اگر عاقبت اندیشی کرده بودم به این مصیبت دچار نمی شدم.
4- کاری را که دل در انجامش ارام ندارد ،نکنید؛که من هنگام خوردن از آن درخت دلم می لرزید اما اعتنا نکردم ،خوردم و پشیمان شدم.
5- در کارها مشورت کنید که اگر من با ملا ئکه شور کرده بودم،گرفتار نمی شدم.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⚜اخلاق الهی
یکی از فرزندان مرحوم شیخ مرتضی انصاری به واسطه نقل می کند که:
مردی روی قبر شیخ افتاده بود وبا شدت گریه می کرد. وقتی علت گریه اش را پرسیدند، گفت:
جماعتی مرا وادار کردند به این که شیخ را به قتل برسانم. من شمشیرم را برداشته نیمه شب به منزل شیخ رفتم . وقتی وارد اتاق شیخ شدم، دیدم روی سجاده در حال نماز است، چون نشست من دستم را با شمشیر بلند کردم که بزنم در همان حال دستم
بی حرکت ماند وخودم هم قادر به حرکت نبودم به همان حال ماندم تا او از نماز فارغ شد بدون آن که
بطرف من برگردد گفت:
خداوند چه کرده ام که فلان کس را فرستاده اند که مرا بکشد ( اسم مرا برد ) . خدایا من آن ها را بخشیدم تو هم آن ها را ببخش .
آن وقت من التماس کردم ، عرض کردم: آقا مرا ببخشید.
فرمود : آهسته حرف بزن کسی نفهمد برو خانه ات صبح نزد من بیا .
من رفتم تا صبح شد همه اش در فکر بودم که بروم یا نروم واگر نروم چه خواهد شد بالاخره بخودم جراءت داده رفتم . دیدم مردم در مسجد دور او را گرفته اند ، رفتم جلو وسلام کردم ، مخفیانه کیسه پولی به من داد و فرمود:
برو با این پول کاسبی کن .
من آن پول را آورده سرمایه خود قرار دادم وکاسبی کردم که از برکت آن پول امروز یکی از تجار بازار شدم وهر چه دارم از برکت صاحب این قبر دارم.
📙زندگانی شیخ مرتضی انصاری
📔داستان هایی از مقامات مردان خدا، ص8
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•