🔻از فخرالذاکرین سید محمد علی (مهرداد) علوی سوال شد،اینکه میگویند حضرت سید الشهدا (ع) سریع تر از دیگران سالکین را دست میگیرد به چه نحو می باشد؟
💠فرمود:امام #رضا (ع) فرموده :
همه ی ما کشتی نجات هستیم و کشتی جدّم امام حسین (ع) وسیع تر است.امامان ما میان بُر هستند برای رسیدن به مقصود.
امام حسین (ع) در میان امامان (ع) میان بُر است.این عصاره ی کلام است.فلذا همان طوری که علاقه ی مردم به امام حسین (ع) بیشتر است،دستگیری امام حسین (ع) هم به یک تعبیر به مردم بیش تر از سایر امامان (ع) است.
📕گلباغ لاله،ص 688
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨✨✨✨✨✨✨
استادمونمیگفت↓
بچہوقتےمیخوادیہچیزۍ
براےبابامامانشبخره ... ؛
ازخودشونپولمیگیرهوبرااونامیخره
وکُلےذوقمیکنہازاینکہخودشبراشون
خریده🌱
درحالیکہهمشازبابایامامانہ !
ماماینجورےشدیم ... ؛
یہکارِخوبےازمونسرمیزنہ
ذوقمیڪنیم !
درحالیکہهمشازخداست🧡!
[ نبینیمخودمونو^^]🎈
#جانمچهخدایی♥️🍃
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍥💞
دِلَم عِشقے میخواهَد ڪه مَرا ،
بآ هَمه ے خُوبے هآ و بَدے هآیَـم بخواهَد
بآ هَمه ے ضَعف هآ و قوت هآیَم
دِلَم عِشقے میخواهَد ڪه
پَر پَروازم بَرآے رسیدَن به خُدا بآشَد
نه غُل و زنجیـر اَسارتم بَرآی فـرو رَفتَن در بَدے هآ
دِلَم عِشقے میخواهَد ڪه نَمآز خواندَنَم ،
عَقاید و بآورهایَم را بآل و پَر دَهد.
نه اینڪـه داشته هآیَـم را هَم از مَـن بگیرَد
دِلَم عِشقے میخواهَد ڪه. . .
دِلَم یڪ عآشـــــقآنه ے آرامـ مے خواهَد
بآ چاشنے یآد " خُـــــــــــدا "
#زندگیتون_سرشار_از_عشق_پاڪ❤️
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#سید_علی_قاضی:
این وسوسه شـیطان است
که شما گمان میکنید حال
ندارید . باید توجـه کرد به
نماز اول وقت دایم الوضـو
بودن ، نماز شب ، مراقبه و
#محاسبه از ملزومات سیر و
سلوک است.
꧁•°┅🍃🌺❀🌺🍃┅°•꧂
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸[خدای_خوب_ابراهیم]🌸
همراه با نیروهای کمیته در روز های انقلاب شخصی را دستگیر کردند . ولی ابراهیم صورت شخص را پوشاند !
ابراهیم می گوید : ما بر اساس یک گزارش آمدیم . اگر این مرد گناه کار نباشد آبرویش می رود و نمیتواند در این محل زندگی کند ، برای همین با چفیه صورتش را بستم تا کسی او را نبیند و گمان بدی پیدا نکند . چرا که خداوند میفرماید :
يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إثمٌ وَ لَا تَجَسَّسُوا
ای کسانی که ایمان آورده اید ! از بسیاری از گمانها بپرهیزید ، چرا که بعضی گمانها گناه است . و ( هرگز در کار دیگران ) تجسس نکنید . ( سوره حجرات / 12
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌼🍃🌼🍃🌼🍃
پیرمردی با همسرش در فقر زیاد زندگی میکردند. هنگام خواب ، همسر پیرمرد ازو خواست تا شانه برای او بخرد تا موهایش را سرو سامانی بدهد.
پیرمرد نگاهی حزن امیز به همسرش کرد و گفت که نمیتوانم بخرم، حتی بند ساعتم پاره شده و در توانم نیست تا بند جدیدی برایش بگیرم. پیرزن لبخندی زد و سکوت کرد.. پیرمرد فردای انروز بعد از تمام شدن کارش به بازار رفت و ساعت خود را فروخت و شانه برای همسرش خرید ..
💭 وقتی به خانه بازگشت شانه در دست با تعجب دید که همسرش موهایش را کوتاه کرده است و بند ساعت نو برای او گرفته است .مات و مبهوت اشکریزان همدیگر را نگاه میکردند.اشکهایشان برای این نیست که کارشان هدر رفته است برای این بود که همدیگر را به همان اندازه دوست داشتند و هرکدام بدنبال خشنودی دیگری بودند.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💢معنای کار برای خدا چیست؟
✍امام صادق(علیه السلام):
خداوند بندگانی دارد که روز قیامت پروندۀ اعمالشان کاملاً خالی و سفید است. ملائکه از پروردگار میپرسند: چرا هیچ چیزی در پروندۀ اعمال اینها ثبت نشده است؟ خداوند میفرماید: اینها برخی از بندگان مخلص من هستند که آنقدر خلوصشان بالا بوده که وقتی کار خوبی انجام میدادند حتی دوست نداشتند ملائکهای که اعمال را ثبت میکنند هم ببینند، فقط دوست داشتند خدا ببیند! لذا هر وقت اینها میخواستند کار خوب انجام دهند، خدا اجازه نمیداد ملائکه ببینند و ثبت کنند. اینها حسابشان با خود خداوند است.
📚عدة الداعی و نجاح الساعی/ص207
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
پادشاهی در خواب دید
تمام دندانهایش افتادند!
دنبال تعبیر کنندگان خواب فرستاد...
◇ اولی گفت:
تعبیرش این است که مرگ تمام خویشاوندانت را به چشم خواهی دید!پادشاه ناراحت شد و دستور داد او را بکشند...
◇ دومی گفت:
تعبیرش این است که عمر پادشاه از تمام خویشاوندانش طولانی تر خواهد بود پادشاه خوشحال شد و به او جایزه داد!
❗️ هر دو یک مطلب یکسان را بیان کردند اما با دو جمله بندی متفاوت!نوع بیان یک مطلب، میتواند نظر طرف مقابل را تغییر دهد. در صحبت کردن لطفا بقیه را با "رک بودن" خودمان اذیت نکنیم!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌼🍃🌼🍃🌼🍃
#درس_زندگی
چارلی چاپلین می نویسد با پدرم رفتم سیرک، توی صف خرید بلیط؛ یه زن و شوهر با 4 تا بچشون جلوی ما بودند. وقتی به باجه رسيدند و متصدی باجه، قیمت بلیط هارو بهشون اعلام کرد، ناگهانرنگ صورت مرد،تغییر کرد !!
نگاهی به همسرش انداخت،معلوم بود که پول کافی ندارد و نميدانست چه بکند. ناگهان پدرم دست در جیبش کرد و یک اسکناس صد دلاری بیرون آورد و روی زمین انداخت،سپس خم شد و پول را از زمین برداشت و به شانه مرد زدو گفت: ببخشید آقا،این پول از جیب شما افتاد. مرد که متوجه موضوع شده بود،بهت زده به پدرم نگاه کردو گفت:متشکرم آقا !!! مرد شریفی بود ولی برای اینکه پیش بچهايش شرمنده نشود،کمک پدر را پذیرفت
بعد ازينکه بچه ها بهمراه پدر و مادرشان داخل سیرک شدن،ما آهسته از صف خارج شدیم و بدون دیدن سیرک به طرف خانه برگشتیم و من در دلم به داشتن چنین پدری افتخار کردم! "آن زیباترین سیرکی بود که به عمرم نرفته بودم"
ثروتمند زندگی کنیم، بجای آنکه ثروتمند بمیریم!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌼🍃🌼🍃🍃
مواظب باشید عاق والدین نشوید و پدر و مادر نفرینتان نکنند و بگویند:"خدایا من از این فرزندم نمی گذرم" یک وقت خیره خیره به پدر و مادرتان نگاه نکنید. حالا پدرتان سر شما داد زده است، نباید کاری کنی.
💠 پدر حاج شیخ عباس قمی مفاتیح الجنان، پای منبر حاج شیخ غلامرضا نشسته بود. حاج شیخ غلامرضا داشت از روی کتابی که حاج شیخ عباس قمی نوشته بود، مسأله می گفت. پدر حاج شیخ عباس نمی دانست که این کتاب را پسرش نوشته و حاج شیخ عباس هم چیزی به او نگفته بود.
حاج شیخ عباس آمد در گوش پدرش چیزی بگوید، ناگهان پدرش جلوی مردم سر او داد زد که "بیا و بنشین ببین حاج شیخ غلامرضا چه می گوید؟ بیا و بنشین و بفهم!" حاج شیخ عباس قمی به پدرش گفت:"پدر جان! دعا کن بفهمم" نگفت این کتاب را من خودم نوشتم،
نرفت به مادرش بگوید پدرم جلوی جمع آبروی مرا ریخت، خیره خیره به پدرش نگاه نکرد، فقط آهسته گفت: "پدر جان! دعا کن بفهمم"
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•