eitaa logo
داستان راستان🇵🇸
28.4هزار دنبال‌کننده
33.6هزار عکس
27.6هزار ویدیو
315 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 حضرت امام علی (ع) میفرمایند: إذا رَاَيتَ مَظلُوما فَاَعِنهُ عَلَى الظّالِمِ. هرگاه ستمديده اى ديدى، او را در مقابل ستمگر يارى كن . غرر الحكم و درر الكلم، ح 4068 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 💠جایگاه رفیع و ملا نصرالدین یک روز ملا نصر الدين براي تعمير بام خانه خود مجبور شد مصالح ساختماني را بر پشت الاغ بگذارد و به بالاي پشت بام ببرد. الاغ هم به سختي از پله ها بالا رفت. ملا مصالح ساختماني را از دوش الاغ برداشت و سپس الاغ را بطرف پايين هدايت كرد. ملا نمي دانست كه خر از پله بالا مي رود، ولي به هيچ وجه از پله پايين نمي آيد. هر كاري كرد، الاغ از پله پايين نيامد. ملا الاغ را رها كرد و به خانه آمد كه استراحت كند. در همين موقع ديد الاغ دارد روي پشت بام بالا و پايين مي پرد. وقتي كه دوباره به پشت بام رفت، مي خواست الاغ را آرام كند كه ديد الاغ به هيچ وجه آرام نمي شود. برگشت و بعد از مدتي متوجه شد كه سقف اتاق خراب شده و پاهاي الاغ از سقف آويزان شده است. بالاخره الاغ از سقف به زمين افتاد و مرد. بعد ملا نصرالدين گفت لعنت بر من كه نمي دانستم كه اگر خری به جايگاه رفيع و پست مهمي برسد، هم آنجا را خراب مي كند و هم خودش را مي كشد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 گویند:دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت پیرمرد خوشحال شد و گوشه های دامن را گره زد و رفت! درراه با پرودرگار سخن می گفت: ( ای گشاینده گره های ناگشوده، عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای ) در همین حال ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و گندمها به زمین ریخت! او با ناراحتی گفت: من تو را کی گفتم ای یار عزیز کاین گره بگشای و گندم را بریز! آن گره را چون نیارستی گشود این گره بگشودنت دیگر چه بود؟ نشست تا گندمها را از زمین جمع کند , درکمال ناباوری دید دانه ها روی ظرفی از طلا ریخته اند! ندا آمد که: تو مبین اندر درختی یا به چاه تو مرا بین که منم مفتاح راه •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 ما ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﯾﺎﺩ ﻣﯿﺪهیم ﭼﻄﻮﺭ ﺑﺎ ما ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﻨﻨﺪ! ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﻢ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ! ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯽﮐﻨﯽ ﺩﺭﻭﺍﻗﻊ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﺤﻮﻩ ﻣﺤﺘﺮﻣﺎﻧﻪ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺁﻣﻮﺯﯼ! ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﺑﻄﺖ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪﺍﻧﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ، ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺑﺎ ﻓﺮﺩ ﺗﻮﺍﻧﻤﻨﺪﯼ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﻫﯽ؟ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺗﺤﻮﻝ ﺁﻧﻬﺎ اﯾﺠﺎد ﺩﮔﺮﮔﻮﻧﯽ ﺩﺭ ﺧﻮﺩﺕ ﻫﺴﺖ. ﺗﻮ ﺑﻬﺘﺮ ﺷﻮ ﺗﺎ اطرافیانت ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺑﻬﺘﺮﯼ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎشند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
‌مادرم زمانی که خبر شهادتم را شنیدی گریه نکن زمانِ تشیع و تدفینم گریه نکن زمان خواندنِ وصیت‌نامه‌ام گریه نکن؛ فقط زمانی گریه کن که مردانِ ما غیرت را فراموش کنند و زنانِ ما عفت را... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍃🌸🌸🍃 مراقب‌ورودۍ‌هاوخروجـےهاتون‌باشید!! ورودۍ‌هاخیلـےمھم‌ترازخروجیاس.. اینکھ‌چـےواردقلب‌وگوش‌وچشم‌و...میشہ!! یِ‌دربسآزیـم‌براۍاین‌مرزهـآ🚶🏿‍♂❗️ ╭─⇨۞⊰•🦋•⊱۞⇦─╮ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ╰─⇨۞⊰•
💠▫️آیت الله بهاءالدینی فرمودند: ◆✨اگر زنان چادری می خواستند نشانشان می دادم عرقی که در فصل گرما به خاطر حفظ حجاب می ریزند, دانه دانه اش خورشید است. شما خورشید خدا هستید. ◆✨و ایشان این روایت را از ثواب الاعمال نقل می کردند عرقی که زن زیر چادر می ریزد سه جا برای او نور می شود: 📌در درون قبر 📌در بـــــــــرزخ 📌در قیــــــــــامـت ◆✨و اگر زنان بی حجاب از من می خواستند همین الان نشانشان می دادم که این موی سر که به نامحرم نشان می دهند آتش است. آنها در آرایش زیبایی نیستند، بلکه در آرایش آتش هستند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
❤️ 🍂 روح خسته‌ی شهر، حبس در بحران‌های پی در پیِ، نبودنت؛ انگار خاک مرگ روی ثانیه‌ها پاشیده‌... ! دیگر همه می‌دانند؛ تا نیایی خبری از بهار نیست... 🌤 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
صداقت‌ و شهادت اتفاقی هم‌قافیه نشده‌اند، اگر صادق باشیم حتما شهیدمی‌شویم :)♥️ 📻| • ليَجْزِيَ‌‌اللَّهُ‌الصَّادِقِينَ‌بِصِدْقِهِم‌‌ • •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💢هروقت میدید دوستانش در حال غیبت هستند، بحث رو عوض میکرد و یا مدام با صدای بلند میگفت صلوات بفرست. 🌷 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬ویدیوی درد دل ڪردن گوشی موبایل با قرآن ➕‌حقيقتى بسيار تلخ اما واقعى... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📜 ♥️ امام صادق عليه السلام: بهترين ارثى كه پدران براى فرزندان باقى مى گذارند ، ادب است نه ثروت.🌷 📚الكافى جلد8 صفحه150 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سخنرانی حاج آقا دانشمند ✍موضوع: میخایی چشمات پاک بشه ‌‌‌‌【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 ╔═🌎🌙══════╗ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ╚══════🌎🌙═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌾میگویند خیرات برای رفتگان 🥀مثال نسیم خنکی ست که 🌾در هوای داغ 🥀به صورت انسانی می وزد 🌾به همین لذت ‌بخشی 🥀و به همین لطافت 🌾پنجشنبه است، به یاد آنهایی 🥀که دیگر تکرار بودنی نیستند 🌾بفرستیم هدیه ای 🥀به زیبایی فاتحه و صلوات 🌾روحـشان شـاد
❤️ 🍂 روح خسته‌ی شهر، حبس در بحران‌های پی در پیِ، نبودنت؛ انگار خاک مرگ روی ثانیه‌ها پاشیده‌... ! دیگر همه می‌دانند؛ تا نیایی خبری از بهار نیست... 🌤 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
خواندن نماز_شب •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
قاݪ رسول‌الله(ص): ساعت‌هاىِ آزار اين دنيا، ساعت‏هاىِ آزار آخرت را نابود می‌كند..! •نهج‌الفصاحه •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸✨پیامبر اڪرم ص ؛ هر ڪس چشمش بہ ذریہ من( سادات) بیفتدبر من و آل من صلوات فرستد نور چشم و گوش ظاهرے و باطنے او قوے گردد✨ 📚تحفه رضوی ص 144 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠شهید باکری، شهرداری که رفتگر شد. 💐اوایل انقلاب بود و مهدی باکری شهردار ارومیه بود. در گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شدم. چشمم به رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود؛ دیدم امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است. نزدیکتر رفتم، او رفتگر همیشگی محله ی ما نبود. کنجکاوم شد، سلام دادم و دیدم رفتگر امروز، آقا مهدی است. آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی؟ آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت. ادامه دادم، آقا مهدی شما شهرداری، اینجا چیکار میکنی؟ رفتگر همیشگی چرا نیست؟ شما رو چه به این کارا؟ جارو رو بدین به من، شما آخه چرا؟ خیلی تلاش کردم تا بالاخره زیر زبون آقا مهدی رو کشیدم. زن رفتگر محله، مریض شده بود؛ بهش مرخصی نمی دادن می گفتن اگه شما بری، نفر جایگزین نداریم؛ رفته بود پیش شهردار، آقا مهدی بهش مرخصی داده بود و خودش اومده بود جاش. اشک تو چشمام حلقه زد. هر چی اصرار کردم، آقا مهدی جارو رو بهم نداد؛ ازم خواهش کرد که هرچه سریعتر برم تا دیگران متوجه نشن، رفتگر آن روز محله ما، شهردار ارومیه بود. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
‼️امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»: لایَبقی مُؤمنٌ مَیِّتٌ اِلاّ دَخَلتْ عَلیهِ الفَرحةُ فی ‌قَبرِه. در وقت ظهور حضرتش، هیچ مؤمن از دنیا رفته باقی نمی‌ماند مگر آن که سرور و شادمانی قبر او را فرا می‌گیرد. (بحار، ج 52، ص 328) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ 💢راه و رسم امانت داری این گونه است؟! ✍ تا جوانید فکری کنید، نگذارید پیر و فرسوده شوید... شما اگر خدای نخواسته خود را اصلاح نکردید و با قلبهای سیاه، چشم ها، گوش ها و زبان های آلوده به گناه از دنیا رفتید ، خدا را چگونه ملاقات خواهید کرد؟ این امانات الهی را که با کمال طهارت و پاکی به شما سپرده شده، چگونه با آلودگی و رذالت مُستَرَد خواهید داشت؟ این چشم و گوشی که در اختیار شماست، این دست و زبانی که تحت فرمان شماست، این اعضا و جوارحی که با آن زیست می کنید، همه امانات خداوند متعال می باشد که با کمال پاکی و درستی به شما داده شده است. اگر ابتلاء به معاصی پیدا کند، آنگاه که بخواهید این امانات را مُستَرَد دارید ممکن است از شما بپرسند که راه و رسم امانت داری این گونه است؟ ما این امانات را این طور در اختیار شما گذاشتیم؟ قلبی که به شما دادیم چنین بود؟ چشمی که به شما سپردیم این گونه بود؟ دیگر اعضاء و جوارحی که در اختیار شما قرار دادیم چنین آلوده و کثیف بود؟ 💥در مقابل این سؤالها چه جواب خواهید داد؟ خدای خود را با این خیانتهایی که به امانات او کرده اید چگونه ملاقات خواهید کرد؟ 📚امام خمینی - ره ، جهاد اکبر،انتشارات امیر کبیر، 1360، ص 61 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
گاهۍ علی؏ شب‌ تاریك مۍرفت‌ ڪنار‌ قبرستان از دور‌ مۍایستاد‌ ؛ بھ‌ زهراۍ محبوبش‌ سلام‌ میکرد و میگفت مالۍ وقفت‌‌ علی القبور‌ مسلما‌ قبر‌ الحبیب‌ ولم‌ یرد‌ جوابـۍ . . چرا من‌ ایستادھ‌ام‌ بھ‌ قبر‌‌ حبیبم‌ سلام‌ میکنم و‌ او‌ بھ‌ من‌ جواب‌ نمۍدهد♡!💔 ⸣ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸✨🌸 🌻‍ پـرخــوری مـانع عبـادت 🌻‍ حضرت یحیی از شیطان پرسید: که شیطان تو بر من هم تسلطی داری؟ بر من هم پیروز می شوی. شیطان گفت نه. من بر شما پیروز نمی شوم ولی از یک چیز شما خوشم می آید. یک صفتی داری که من خوشم می آید؟ حضرت یحیی گفت من چی دارم که شیطان خوشش می آید؟ شیطان گفت شما گاهی شب زیاد می خوری. بعد سنگین هستی . موقع خواب. تو عبادت های شبانه تان که بلند می شوی سنگین هستی. من خیلی خوشم می آید. البته سنگین خوردن حضرت یحیی مثل سنگین خوردن ما نیست. ماها گاهی اوقات سوپ می خوریم. تا اشتهایمان باز شود تازه. بعدش هم که غذا می خوریم، دسر می خوریم تا هضم شود. سنگین خوردن ایشان این بوده که کنار نانش یک نمک و شیری هم بخورد. سنگین خوردن حضرت یحیی تناسب با خودش دارد. وقتی این را گفت، حضرت یحیی گفت عهد می بندم با خداا که دیگر شب را سیر نخورم. شیطان هم گفت عهد می کنم دیگر نصیحت به مؤمن نکنم. 〖از بیانات حجت الاسلام عالی〗 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•