eitaa logo
داستان راستان🇵🇸
28.2هزار دنبال‌کننده
34.5هزار عکس
28.5هزار ویدیو
325 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜ 💛 □○پاداش درود فرستادن بر سلام الله علیها○□ ◾️ صلی الله علیه و آله و سلم به فاطمه سلام الله علیها فرمودند: ◾️«مَن صَلّی عَلَیْکِ غَفَرَ اللهُ لَهُ وَ اَلحَقَهُ بِی حَیْثُ کُنْتُ مِنَ الْجَنَّةِ» "(1) ◾️ای فاطمه! هر که بر تو صلوات فرستد؛ خدای متعال همه‌ی گناهان او را، بدون استثناء، می‌بخشد و هر جا که من در بهشت باشم؛ خدا او را در بهشت به من ملحق می‌کند. ☑️و این صلوات چقدر زیباست: «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ فاطِمَةَ و اَبِیها وَ بَعْلِها وَ بَنِیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ» 📚 بحارالانوار جلد 43 ص55 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⚜من حلال زاده بوده‌ام روزی متوکل عباسی در حالی که جمع کثیری از مردم در دربارش حاضر شده بودند نظرش به شخصی افتاد که وضع سایر مردم را نداشت. از او سؤال کرد نامت چیست و از چه قبیله‌ای هستی؟ گفت نام من منصور و از قبیله‌ی بنی مخنث هستم. متوکل عباسی پرسید بگو بدانم خلیفه بعد از رسول خدا که بود؟ گفت اسد الله الغالب و مظهر العجائب مولانا علی بن ابی طالب. متوکل ناراحت شد و به غلامان دستور داد تا او را مفصل بزنند. در همین حال غلامی به او رساند که بگوید ابوبکر. او هم گفت ای امیر ابوبکر. متوکل سؤال کرد خلیفه دیگر کیست؟ گفت الطاعن بالرمحین و الضارب بالسیفین و المصلی القبلتین ابی الحسنین امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب.(کسی که به دو نیزه می‌جنگید و با دو شمشیر ضربه می‌زد؛ کسی که به دو قبله نماز خواند؛ پدر حسن و حسین، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب). باز متوکل امر کرد تا او را بزنند تا این که غلامی به او رساند که بگوید عمر. او هم گفت عمر. برای سومین بار همان سوال متوکل تکرار شد و او گفت ابن عم الرسول و زوج البتول الذی انزل فیه «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون» مولانا مولی الثقلین علی بن ابی طالب. (پسر عموی رسول و همسر بتول است کسی که درباره‌ی او نازل شد «سرپرست شما خدا است و رسول خدا و کسانی که ایمان آوردند نماز را اقامه می‌کنند و زکات می‌دهند در حالی که در رکوع هستند» مولای ما مولای جن و انس علی بن ابی طالب). بار هم متوکل دستور داداو را بزنند تا این که به او رساندند بگوی عثمان او هم گفت عثمان. تا این که وقتی برای چهارمین بار متوکل از او سؤال کرد خلیفه‌ی چهارم کیست؟ گفت یا امیر حجاج بن یوسف ثقفی. متوکل گفت ای مردک این بار که نوبت علی بود چرا نام او را نبردی؟ گفت هر بار که نام علی را بردم امر به زدن کردی این بار از تو ترسیدم و نام حجاج ظالم را بردم تا در شأن و هم ردیف همان سه نفر باشد. باز هم متوکل دستور داد او را بزنند. متوکل از او سؤال کرد بگو بدانم عایشه افضل بود یا ؟ به کنایه گفت: عایشه. گفت: چرا؟ گفت زیرا که خداوند فرموده «فضل الله المجاهدین علی القاعدین درجة» یعنی «خداوند مجاهدین را بر کسانی که در خانه نشستند یک درجه برتری داده است» و عایشه بارها در بصره به جنگ با امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) برخواست در حالی که فاطمه هرگز از خانه برنخواست. باز هم متوکل دستور داد او را بزنند. متوکل گفت از طایفه‌ی تو هیچکس شیعه نبوده است چگونه تو شیعه ‌ای؟ گفت اگر امان دهی می‌گویم. گفت در امان هستی. گفت چون من حلال زاده‌ام و مادر و جد و اجداد من زنا نکرده‌اند. متوکل بسیار غضبناک شد و چون او را امان داده بود دستور داد او را از دربار و از بغداد خارج کنند. 📜دوبال برای پرواز (تولی و تبری) ص43 به نقل از کتاب أنساب النواصب •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✳️ دوستدار اهل‌بیت کیست؟ ✍ تو اى دوستدار ، تو اى دوستدار ، و تو اى دوستدار (علیهم‌السلام)، فكر مكن كه دوستى تو نسبت به آن‌ها به اين است كه چيزى نذرشان كنى! مثلاً سفره نذرشان كنى، چلچراغ نذرشان كنى... اين دوستى آن‌ها نيست. آن‌ها اهل اين حرف‌ها نيستند تا دوستی‌شان به اين چيزها باشد. ⁉️ دوستى تو به آن‌ها در كجا نمودار می‌شود؟ فقط يك جا، و آن تو، تو، تو، تو و توست. هر قدر عقيده و انديشه و عملت به اين‌ها نزديك‌تر باشد، نشانه‌ی آن است كه دوستى راستين صحيح آن‌ها در تو ريشه‌دارتر است. اهل بيت و آن‌ها بازده و ثمره‌اى جز بيشتر خدا و پرهيز بيشتر از خدا ندارد. لذاست كه در آن روايت كافى امام على(ع) بانگ و فرياد می‌زند: واللَّه واللَّه، ولايت ما را ندارد جز آن كسى كه خدا را اطاعت می‌كند. هر كس از خدا اطاعت كند از ولايت ما برخوردار است و هر كس خدا را معصيت كند از ولايت ما برخوردار نيست. 👤 شهید بهشتی 📚 از کتاب «ولایت، رهبری، روحانیت» 📖 صفحات 63 و 64 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⚜من حلال زاده بوده‌ام روزی متوکل عباسی در حالی که جمع کثیری از مردم در دربارش حاضر شده بودند نظرش به شخصی افتاد که وضع سایر مردم را نداشت. از او سؤال کرد نامت چیست و از چه قبیله‌ای هستی؟ گفت نام من منصور و از قبیله‌ی بنی مخنث هستم. متوکل عباسی پرسید بگو بدانم خلیفه بعد از رسول خدا که بود؟ گفت اسد الله الغالب و مظهر العجائب مولانا علی بن ابی طالب. متوکل ناراحت شد و به غلامان دستور داد تا او را مفصل بزنند. در همین حال غلامی به او رساند که بگوید ابوبکر. او هم گفت ای امیر ابوبکر. متوکل سؤال کرد خلیفه دیگر کیست؟ گفت الطاعن بالرمحین و الضارب بالسیفین و المصلی القبلتین ابی الحسنین امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب.(کسی که به دو نیزه می‌جنگید و با دو شمشیر ضربه می‌زد؛ کسی که به دو قبله نماز خواند؛ پدر حسن و حسین، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب). باز متوکل امر کرد تا او را بزنند تا این که غلامی به او رساند که بگوید عمر. او هم گفت عمر. برای سومین بار همان سوال متوکل تکرار شد و او گفت ابن عم الرسول و زوج البتول الذی انزل فیه «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون» مولانا مولی الثقلین علی بن ابی طالب. (پسر عموی رسول و همسر بتول است کسی که درباره‌ی او نازل شد «سرپرست شما خدا است و رسول خدا و کسانی که ایمان آوردند نماز را اقامه می‌کنند و زکات می‌دهند در حالی که در رکوع هستند» مولای ما مولای جن و انس علی بن ابی طالب). بار هم متوکل دستور داداو را بزنند تا این که به او رساندند بگوی عثمان او هم گفت عثمان. تا این که وقتی برای چهارمین بار متوکل از او سؤال کرد خلیفه‌ی چهارم کیست؟ گفت یا امیر حجاج بن یوسف ثقفی. متوکل گفت ای مردک این بار که نوبت علی بود چرا نام او را نبردی؟ گفت هر بار که نام علی را بردم امر به زدن کردی این بار از تو ترسیدم و نام حجاج ظالم را بردم تا در شأن و هم ردیف همان سه نفر باشد. باز هم متوکل دستور داد او را بزنند. متوکل از او سؤال کرد بگو بدانم عایشه افضل بود یا ؟ به کنایه گفت: عایشه. گفت: چرا؟ گفت زیرا که خداوند فرموده «فضل الله المجاهدین علی القاعدین درجة» یعنی «خداوند مجاهدین را بر کسانی که در خانه نشستند یک درجه برتری داده است» و عایشه بارها در بصره به جنگ با امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) برخواست در حالی که فاطمه هرگز از خانه برنخواست. باز هم متوکل دستور داد او را بزنند. متوکل گفت از طایفه‌ی تو هیچکس شیعه نبوده است چگونه تو شیعه ‌ای؟ گفت اگر امان دهی می‌گویم. گفت در امان هستی. گفت چون من حلال زاده‌ام و مادر و جد و اجداد من زنا نکرده‌اند. متوکل بسیار غضبناک شد و چون او را امان داده بود دستور داد او را از دربار و از بغداد خارج کنند. 📜دوبال برای پرواز (تولی و تبری) ص43 به نقل از کتاب أنساب النواصب •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⚜من حلال زاده بوده‌ام روزی متوکل عباسی در حالی که جمع کثیری از مردم در دربارش حاضر شده بودند نظرش به شخصی افتاد که وضع سایر مردم را نداشت. از او سؤال کرد نامت چیست و از چه قبیله‌ای هستی؟ گفت نام من منصور و از قبیله‌ی بنی مخنث هستم. متوکل عباسی پرسید بگو بدانم خلیفه بعد از رسول خدا که بود؟ گفت اسد الله الغالب و مظهر العجائب مولانا علی بن ابی طالب. متوکل ناراحت شد و به غلامان دستور داد تا او را مفصل بزنند. در همین حال غلامی به او رساند که بگوید ابوبکر. او هم گفت ای امیر ابوبکر. متوکل سؤال کرد خلیفه دیگر کیست؟ گفت الطاعن بالرمحین و الضارب بالسیفین و المصلی القبلتین ابی الحسنین امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب.(کسی که به دو نیزه می‌جنگید و با دو شمشیر ضربه می‌زد؛ کسی که به دو قبله نماز خواند؛ پدر حسن و حسین، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب). باز متوکل امر کرد تا او را بزنند تا این که غلامی به او رساند که بگوید عمر. او هم گفت عمر. برای سومین بار همان سوال متوکل تکرار شد و او گفت ابن عم الرسول و زوج البتول الذی انزل فیه «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون» مولانا مولی الثقلین علی بن ابی طالب. (پسر عموی رسول و همسر بتول است کسی که درباره‌ی او نازل شد «سرپرست شما خدا است و رسول خدا و کسانی که ایمان آوردند نماز را اقامه می‌کنند و زکات می‌دهند در حالی که در رکوع هستند» مولای ما مولای جن و انس علی بن ابی طالب). بار هم متوکل دستور داداو را بزنند تا این که به او رساندند بگوی عثمان او هم گفت عثمان. تا این که وقتی برای چهارمین بار متوکل از او سؤال کرد خلیفه‌ی چهارم کیست؟ گفت یا امیر حجاج بن یوسف ثقفی. متوکل گفت ای مردک این بار که نوبت علی بود چرا نام او را نبردی؟ گفت هر بار که نام علی را بردم امر به زدن کردی این بار از تو ترسیدم و نام حجاج ظالم را بردم تا در شأن و هم ردیف همان سه نفر باشد. باز هم متوکل دستور داد او را بزنند. متوکل از او سؤال کرد بگو بدانم عایشه افضل بود یا ؟ به کنایه گفت: عایشه. گفت: چرا؟ گفت زیرا که خداوند فرموده «فضل الله المجاهدین علی القاعدین درجة» یعنی «خداوند مجاهدین را بر کسانی که در خانه نشستند یک درجه برتری داده است» و عایشه بارها در بصره به جنگ با امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) برخواست در حالی که فاطمه هرگز از خانه برنخواست. باز هم متوکل دستور داد او را بزنند. متوکل گفت از طایفه‌ی تو هیچکس شیعه نبوده است چگونه تو شیعه ‌ای؟ گفت اگر امان دهی می‌گویم. گفت در امان هستی. گفت چون من حلال زاده‌ام و مادر و جد و اجداد من زنا نکرده‌اند. متوکل بسیار غضبناک شد و چون او را امان داده بود دستور داد او را از دربار و از بغداد خارج کنند. 📜دوبال برای پرواز (تولی و تبری) ص43 به نقل از کتاب أنساب النواصب •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✳ کاش آقا بود و این خنده را می‌دید... ✍ زینب گفت: «دلت چگونه شاد می‌شود؟» به حسن نگاه کرد. گفت: «وقتی حسن هیبت پدرش را به خود می‌گیرد و خطبه‌های او را می‌خواند، دلم شاد می‌شود.» زینب به حسن نگاه کرد. گفت: «چرا معطلی پسرم؟ یکی از خطبه‌های پسرعمو را بخوان!» فاطمه هرچند درد در پهلوها و در شکمش پیچید اما از آن‌که زینب چنان در جلد او فرو رفته بود که حتی آگاه بود پدرش را پسرعمو خطاب می‌کند، بلند خندید. نه زینب انتظار داشت نه حسن نه حسین. صدای خنده‌ی فاطمه، فضه را هم به اتاق کشاند. آستین‌های فضه تا بازو بالا بود و دست‌هایش تا نزدیک بازو از آرد سفید. گفت: «الهی قربان صدای خنده‌تان بروم، فاطمه جان!» و با اشک‌های جاری آمد و پیش از آن‌که فاطمه بتواند مانع شود، بوسه بر پای فاطمه زد. گفت: «کاش آقا بود و این خنده را می‌دید و می‌شنید.» فاطمه گفت: «از دست این زینب!» و دوباره از خنده ریسه رفت. و حسن دید که خنده‌ی مادرش آن‌قدر قدرت دارد که می‌تواند کورترین گره اندوه را باز کند... 📚 از کتاب 📖 صفحات 69 و 70 👤 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
☑️پیامبر خدا صلی‌الله علیه‌وآله: ﺗَﻮَﺩُّ ﺍﻟْﺨَﻠَﺎﺋِﻖُ ﺃَﻧَّﻬُﻢْ ﻛَﺎﻧُﻮﺍ ﻓَﺎﻃِﻤِﻴِّﻴﻦَ در روز قیامت تمام خلق آرزو مى‌كنند: ای‌كاش از (شيعيان و دوستان) بودند 📚بحارالانوار ج۸ص۵۴ پس برای کاری کنیم... واِلا روز قیامت، روز حسرت و پشیمانی خواهد بود 🖤🖤🖤🖤🖤🖤 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💚پیامبر خدا صلی‌الله علیه‌وآله: در روز قیامت تمام خلق آرزو مى‌كنند: ای‌كاش از شيعيان و دوستان بودند 📚بحارالانوار ج8 ص54 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🏴 آیت الله وحید خراسانی : 👌 آن وقتی که همه‌ی اهل محشر متحّیر هستند، وقتی همه بیچاره شدند ، گره‌گشای محشر حضرت (سلام‌الله‌علیها) است. 👌 او برای روز است، آن روزی که تمام انبیاء همه بگویند : وانفسا ؛ آن روز ، روز سلطنت ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🏴 آیت الله وحید خراسانی : 👌 آن وقتی که همه‌ی اهل محشر متحّیر هستند، وقتی همه بیچاره شدند ، گره‌گشای محشر حضرت (سلام‌الله‌علیها) است. 👌 او برای روز است، آن روزی که تمام انبیاء همه بگویند : وانفسا ؛ آن روز ، روز سلطنت ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⚜من حلال زاده بوده‌ام روزی متوکل عباسی در حالی که جمع کثیری از مردم در دربارش حاضر شده بودند نظرش به شخصی افتاد که وضع سایر مردم را نداشت. از او سؤال کرد نامت چیست و از چه قبیله‌ای هستی؟ گفت نام من منصور و از قبیله‌ی بنی مخنث هستم. متوکل عباسی پرسید بگو بدانم خلیفه بعد از رسول خدا که بود؟ گفت اسد الله الغالب و مظهر العجائب مولانا علی بن ابی طالب. متوکل ناراحت شد و به غلامان دستور داد تا او را مفصل بزنند. در همین حال غلامی به او رساند که بگوید ابوبکر. او هم گفت ای امیر ابوبکر. متوکل سؤال کرد خلیفه دیگر کیست؟ گفت الطاعن بالرمحین و الضارب بالسیفین و المصلی القبلتین ابی الحسنین امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب.(کسی که به دو نیزه می‌جنگید و با دو شمشیر ضربه می‌زد؛ کسی که به دو قبله نماز خواند؛ پدر حسن و حسین، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب). باز متوکل امر کرد تا او را بزنند تا این که غلامی به او رساند که بگوید عمر. او هم گفت عمر. برای سومین بار همان سوال متوکل تکرار شد و او گفت ابن عم الرسول و زوج البتول الذی انزل فیه «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون» مولانا مولی الثقلین علی بن ابی طالب. (پسر عموی رسول و همسر بتول است کسی که درباره‌ی او نازل شد «سرپرست شما خدا است و رسول خدا و کسانی که ایمان آوردند نماز را اقامه می‌کنند و زکات می‌دهند در حالی که در رکوع هستند» مولای ما مولای جن و انس علی بن ابی طالب). بار هم متوکل دستور داداو را بزنند تا این که به او رساندند بگوی عثمان او هم گفت عثمان. تا این که وقتی برای چهارمین بار متوکل از او سؤال کرد خلیفه‌ی چهارم کیست؟ گفت یا امیر حجاج بن یوسف ثقفی. متوکل گفت ای مردک این بار که نوبت علی بود چرا نام او را نبردی؟ گفت هر بار که نام علی را بردم امر به زدن کردی این بار از تو ترسیدم و نام حجاج ظالم را بردم تا در شأن و هم ردیف همان سه نفر باشد. باز هم متوکل دستور داد او را بزنند. متوکل از او سؤال کرد بگو بدانم عایشه افضل بود یا ؟ به کنایه گفت: عایشه. گفت: چرا؟ گفت زیرا که خداوند فرموده «فضل الله المجاهدین علی القاعدین درجة» یعنی «خداوند مجاهدین را بر کسانی که در خانه نشستند یک درجه برتری داده است» و عایشه بارها در بصره به جنگ با امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) برخواست در حالی که فاطمه هرگز از خانه برنخواست. باز هم متوکل دستور داد او را بزنند. متوکل گفت از طایفه‌ی تو هیچکس شیعه نبوده است چگونه تو شیعه ‌ای؟ گفت اگر امان دهی می‌گویم. گفت در امان هستی. گفت چون من حلال زاده‌ام و مادر و جد و اجداد من زنا نکرده‌اند. متوکل بسیار غضبناک شد و چون او را امان داده بود دستور داد او را از دربار و از بغداد خارج کنند. 📜دوبال برای پرواز (تولی و تبری) ص43 به نقل از کتاب أنساب النواصب •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🏴 آیت الله وحید خراسانی : 👌 آن وقتی که همه‌ی اهل محشر متحّیر هستند، وقتی همه بیچاره شدند ، گره‌گشای محشر حضرت (سلام‌الله‌علیها) است. 👌 او برای روز است، آن روزی که تمام انبیاء همه بگویند : وانفسا ؛ آن روز ، روز سلطنت ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
❇️ عمار به سلمان گفت: چیز شگفتی به تو بگویم؟ 🔹 گفتم: ای عمّار! برایم بگو. ❇️ عمّار گفت: ✍ آری، امیرالمؤمنین علیه‌السلام را دیدم در زمانی که بر وارد شده بود. 👈 چون فاطمه علیهاالسلام او را دیده بود، به امیرالمومنین علیه‌السلام ندا داد که نزدیک بیا تا 👌 هر چه در گذشته و آنچه در هم اکنون و آنچه در آینده هنگامی که قیامت برپا می‌شود رخ داده و می‌دهد را به تو خبر دهم..!! 📚 بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۸. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨| ↻|خبرآمدنش‌راهمہ‌جاپخش‌ڪنید ↻|مےرسدلحظہ‌میعاد، ↻|منتقم‌مےرسدوروز حتما ↻|مےشود دلشادبہ‌امیدخدا ‌‌‌‌『اللّٰھُمَ‌عجلْ‌لِّوَلیڪَ‌الفࢪَج』 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⚜من حلال زاده بوده‌ام روزی متوکل عباسی در حالی که جمع کثیری از مردم در دربارش حاضر شده بودند نظرش به شخصی افتاد که وضع سایر مردم را نداشت. از او سؤال کرد نامت چیست و از چه قبیله‌ای هستی؟ گفت نام من منصور و از قبیله‌ی بنی مخنث هستم. متوکل عباسی پرسید بگو بدانم خلیفه بعد از رسول خدا که بود؟ گفت اسد الله الغالب و مظهر العجائب مولانا علی بن ابی طالب. متوکل ناراحت شد و به غلامان دستور داد تا او را مفصل بزنند. در همین حال غلامی به او رساند که بگوید ابوبکر. او هم گفت ای امیر ابوبکر. متوکل سؤال کرد خلیفه دیگر کیست؟ گفت الطاعن بالرمحین و الضارب بالسیفین و المصلی القبلتین ابی الحسنین امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب.(کسی که به دو نیزه می‌جنگید و با دو شمشیر ضربه می‌زد؛ کسی که به دو قبله نماز خواند؛ پدر حسن و حسین، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب). باز متوکل امر کرد تا او را بزنند تا این که غلامی به او رساند که بگوید عمر. او هم گفت عمر. برای سومین بار همان سوال متوکل تکرار شد و او گفت ابن عم الرسول و زوج البتول الذی انزل فیه «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون» مولانا مولی الثقلین علی بن ابی طالب. (پسر عموی رسول و همسر بتول است کسی که درباره‌ی او نازل شد «سرپرست شما خدا است و رسول خدا و کسانی که ایمان آوردند نماز را اقامه می‌کنند و زکات می‌دهند در حالی که در رکوع هستند» مولای ما مولای جن و انس علی بن ابی طالب). بار هم متوکل دستور داداو را بزنند تا این که به او رساندند بگوی عثمان او هم گفت عثمان. تا این که وقتی برای چهارمین بار متوکل از او سؤال کرد خلیفه‌ی چهارم کیست؟ گفت یا امیر حجاج بن یوسف ثقفی. متوکل گفت ای مردک این بار که نوبت علی بود چرا نام او را نبردی؟ گفت هر بار که نام علی را بردم امر به زدن کردی این بار از تو ترسیدم و نام حجاج ظالم را بردم تا در شأن و هم ردیف همان سه نفر باشد. باز هم متوکل دستور داد او را بزنند. متوکل از او سؤال کرد بگو بدانم عایشه افضل بود یا ؟ به کنایه گفت: عایشه. گفت: چرا؟ گفت زیرا که خداوند فرموده «فضل الله المجاهدین علی القاعدین درجة» یعنی «خداوند مجاهدین را بر کسانی که در خانه نشستند یک درجه برتری داده است» و عایشه بارها در بصره به جنگ با امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) برخواست در حالی که فاطمه هرگز از خانه برنخواست. باز هم متوکل دستور داد او را بزنند. متوکل گفت از طایفه‌ی تو هیچکس شیعه نبوده است چگونه تو شیعه ‌ای؟ گفت اگر امان دهی می‌گویم. گفت در امان هستی. گفت چون من حلال زاده‌ام و مادر و جد و اجداد من زنا نکرده‌اند. متوکل بسیار غضبناک شد و چون او را امان داده بود دستور داد او را از دربار و از بغداد خارج کنند. 📜دوبال برای پرواز (تولی و تبری) ص43 به نقل از کتاب أنساب النواصب •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
به امام صادق علیه‌السلام عرض کرد: ای فرزند رسول خدا من نزد خدا حاجتی دارم، و می‌خواهم که واقع شود حضرت فرمودند: در هر روز هنگام غروب خورشید بگو: اُقسِمُ عَلَی الله بحق فاطمه و اَبیها و بَعلها و بَنیها و السّر المُستودع فیها اِلا ما قَضَیتُ حاجَتی " قسم می‌دهم خدارا بحق فاطمه و پدر فاطمه و شوهر فاطمه و فرزندان فاطمه و آن سِری که نزد است، که حاجت مرا برآورده کنی " آن مرد رفت و بعد از سه روز آمد عرض کرد: حاجتم برآورده شد حضرت گریستند و این آیه را قرائت کردند👇 وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ﻭ آن قسمی بس بزرگ است، اگر بدانید. واقعه/آیه76 بحارالانوار ج٣١ص٣٠٧ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⚜من حلال زاده بوده‌ام روزی متوکل عباسی در حالی که جمع کثیری از مردم در دربارش حاضر شده بودند نظرش به شخصی افتاد که وضع سایر مردم را نداشت. از او سؤال کرد نامت چیست و از چه قبیله‌ای هستی؟ گفت نام من منصور و از قبیله‌ی بنی مخنث هستم. متوکل عباسی پرسید بگو بدانم خلیفه بعد از رسول خدا که بود؟ گفت اسد الله الغالب و مظهر العجائب مولانا علی بن ابی طالب. متوکل ناراحت شد و به غلامان دستور داد تا او را مفصل بزنند. در همین حال غلامی به او رساند که بگوید ابوبکر. او هم گفت ای امیر ابوبکر. متوکل سؤال کرد خلیفه دیگر کیست؟ گفت الطاعن بالرمحین و الضارب بالسیفین و المصلی القبلتین ابی الحسنین امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب.(کسی که به دو نیزه می‌جنگید و با دو شمشیر ضربه می‌زد؛ کسی که به دو قبله نماز خواند؛ پدر حسن و حسین، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب). باز متوکل امر کرد تا او را بزنند تا این که غلامی به او رساند که بگوید عمر. او هم گفت عمر. برای سومین بار همان سوال متوکل تکرار شد و او گفت ابن عم الرسول و زوج البتول الذی انزل فیه «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون» مولانا مولی الثقلین علی بن ابی طالب. (پسر عموی رسول و همسر بتول است کسی که درباره‌ی او نازل شد «سرپرست شما خدا است و رسول خدا و کسانی که ایمان آوردند نماز را اقامه می‌کنند و زکات می‌دهند در حالی که در رکوع هستند» مولای ما مولای جن و انس علی بن ابی طالب). بار هم متوکل دستور داداو را بزنند تا این که به او رساندند بگوی عثمان او هم گفت عثمان. تا این که وقتی برای چهارمین بار متوکل از او سؤال کرد خلیفه‌ی چهارم کیست؟ گفت یا امیر حجاج بن یوسف ثقفی. متوکل گفت ای مردک این بار که نوبت علی بود چرا نام او را نبردی؟ گفت هر بار که نام علی را بردم امر به زدن کردی این بار از تو ترسیدم و نام حجاج ظالم را بردم تا در شأن و هم ردیف همان سه نفر باشد. باز هم متوکل دستور داد او را بزنند. متوکل از او سؤال کرد بگو بدانم عایشه افضل بود یا ؟ به کنایه گفت: عایشه. گفت: چرا؟ گفت زیرا که خداوند فرموده «فضل الله المجاهدین علی القاعدین درجة» یعنی «خداوند مجاهدین را بر کسانی که در خانه نشستند یک درجه برتری داده است» و عایشه بارها در بصره به جنگ با امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) برخواست در حالی که فاطمه هرگز از خانه برنخواست. باز هم متوکل دستور داد او را بزنند. متوکل گفت از طایفه‌ی تو هیچکس شیعه نبوده است چگونه تو شیعه ‌ای؟ گفت اگر امان دهی می‌گویم. گفت در امان هستی. گفت چون من حلال زاده‌ام و مادر و جد و اجداد من زنا نکرده‌اند. متوکل بسیار غضبناک شد و چون او را امان داده بود دستور داد او را از دربار و از بغداد خارج کنند. 📜دوبال برای پرواز (تولی و تبری) ص43 به نقل از کتاب أنساب النواصب •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
▪️ در‌مدینه‌ماتمی‌چون‌ماتم‌‌زهرا‌نبود چون‌‌به‌گلزار‌نبی‌جز‌یک‌گل‌زیبا‌نبود ⚫️ حضرت صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: 👈 ﺗَﻮَﺩُّ ﺍﻟْﺨَﻠَﺎﺋِﻖُ ﺃَﻧَّﻬُﻢْ ﻛَﺎﻧُﻮﺍ ﻓَﺎﻃِﻤِﻴِّﻴﻦَ 👌 در روز قیامت، تمامی خلق، آرزو مى‌كنند به گونه‌اى منسوب به حضرت علیهاالسلام باشند و در زمره‌ی شیعیانشان به شمار آیند. 📚 بحارالانوار، ج۸، ص۵۴. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ حضرت امام علیه‌السلام فرمودند: ▪️ چون آن مردم كردند آنچه كردند، یعنی درِ خانه‏ حضرت عليهاالسلام را آتش زده و عليه‌السلام را به مسجد بردند ☑️ حضرت عليها‌السلام فرمودند: 👌 همانا به خدا اگر من از رسيدن بلا به بی‌گناهان نداشتم، می‌‌فهمیدی كه خدا را سوگند می‌‌دادم و او را زود اجابت‏كننده می‌یافتى. 👈 يعنى من نفرين می‌‌كردم و به زودى بلا نازل مى‏‌شد و تو را و بی‌‌گناهان را شامل می‌‌گشت ولى نمی‌‌خواهم بی‌‌گناهان به آتش تو بسوزند. 📚 كافي، ج۱، ص۴۶۰. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
▪️ در كتاب ثاقب المناقب از امام صادق عليه‌السلام نقل شده است كه فرمودند: 🔹 امّ ايمن گفت: 👈 به طرف مكّه راه افتادم، در جُحفه تشنگى زيادى به من دست داد كه ترسيدم هلاک شوم ، به درگاه خداوند ناليدم و عرض كردم: 👌 خداوندا! مرا به تشنگى مبتلا مى‌كنى در حالی‌كه خدمت‌گزار دختر پيغمبرت هستم؟ ✍ همين‌كه گفتار من به پايان رسيد ناگهان سطلى كه در آن از آب‌هاى بهشتى بود فرود آمد من از آن آشاميدم و به حقّ سرور خودم حضرت عليها‌السلام تا هفت سال بعد از آن هرگز گرسنه و تشنه نشدم. 📚بحار الأنوار، ج۴۳، ص۴۶. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ڪسی ڪه شاهد از زهرا طلب ڪرد ڪند انڪار قرآن ای جوان مرد ▪️ابوهاشم مى‌گويد: 👈 هنگامى كه عليه‌السّلام را از خانه بيرون بردند حضرت عليها‌السّلام نيز به دنبال آن حضرت بيرون آمد 🔳 در حالى كه پيراهن صلی‌الله‌علیه‌وآله را روى سر گذاشته بود و دست حسن و حسين عليهماالسّلام را در دست داشت و مى‌فرمود: 👌 مرا با تو چكار اى فلانی؟ مى‌خواهى بچه‌هايم را يتيم كنى و مرا بى‌شوهر؟ به خدا سوگند اگر بد نمى‌بود مو پريشان مى‌كردم و به درگاه پروردگارم فرياد مى‌زدم ▪️ مردى از ميان آن جمعيت آن ملعون را مورد خطاب نموده گفت: 👈 از اين كار چه منظورى دارى‌؟ يعنى مى‌خواهى عذاب بر اين امّت نازل كنى 👌 سپس حضرت عليها‌السّلام دست عليه‌السّلام را گرفت و از مسجد بيرون برد. 📚 الکافي ج ۸، ص ۲۳۷. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
▪️ صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: 👈 خداوند هیچ زنی را با مردی مساوی قرار نداده است؛ ✍ مگر حضرت عليهاالسلام را که با حضرت علیه‌السلام مساوی قرار داده و ملحق به وی نموده است 👈 و همانا علیهاالسلام از تمامی مردان هر دو جهان افضل است. 📚 بحار الأنوار، ج‏۳۷، ص۴۸. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
▪️ حضرت علیه‌السلام روایت فرمودند: 👈 روزی صلّی‌الله‌علیه‌وآله به منزل ما آمدند و حضرت سلام‌الله‌علیها را غمگین دیدند... (پس از اخبار و بشاراتی درباره‌ی قیامت و مقام شفاعت اهل‌بیت که به صدّیقه‌کبری علیهاالسلام دادند) ⚫️ حضرت به رسول‌خدا صلوات‌الله‌علیهما عرض کردند: 🔹 پدرجان! دوست ندارم روز شهادت شما را ببینم و نمی‌خواهم بعد از شما زنده بمانم. ▪️ صلّی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: 👈 دخترم! جبرئیل از جانب خدای تعالی برایم خبر آورده است که تو اولین فرد ﺍﺯ ﺍﻫﻞ‌بیتم هستی که ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﻠﺤﻖ می‌ﺷﻮی 👌 پس وَیل و شدیدترین عذاب جهنّم برای کسی است که ﺩﺭ ﺣﻖّ ﺗﻮ ظلم و ستم کند و رستگاری و فوز عظیم از آنِ کسی است که تو را نصرت و یاری نماید. 📚 بحار الانوار، ج۴۳، ص۲۲۵. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
👌 دوستی با علیهاالسلام دوستی با خدا، و دشمنی با او دشمنی با خداست ✍🏻 وقتی پذیرفتیم که اهل بیت رسالت علیهم‌السلام همگی برگزیده خداوند بوده ودر همه کارها به امر خالق یکتا عمل می کنند ↩️ و وقتی دانستیم که خاندان نبوت علیهم‌السلام "یدُ الله"، "اُذُنُ الله"، "عَینُ الله" و زبان گویای پروردگارند ↩️ و زمانی که پذیرفتیم آن عزیزان لحظه ای از خدا جدا نیستند، پس دوستی باخاندان رسالت علیهم السلام همان دوستی باخدا بوده و دشمنی با آنان عداوت و دشمنی باخداوند منان است. 👈 حضرت علیهاالسلام در مقامی است که دوستی با او به منزله دوستی باخدا، و دشمنی با او دشمنی با خداوند قهّار است 🔹 لذا صلی‌الله‌علیه‌وآله به سلمان فرمودند: 👌 اى سلمان! كسى كه دخترم را دوست داشته باشد، در بهشت با من است و كسى كه دشمن او باشد در آتش است. 📚 ينابيع المودة، ص۲۶۳. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
▪️ در كتاب ثاقب المناقب از امام صادق عليه‌السلام نقل شده است كه فرمودند: 🔹 امّ ايمن گفت: 👈 به طرف مكّه راه افتادم، در جُحفه تشنگى زيادى به من دست داد كه ترسيدم هلاک شوم ، به درگاه خداوند ناليدم و عرض كردم: 👌 خداوندا! مرا به تشنگى مبتلا مى‌كنى در حالی‌كه خدمت‌گزار دختر پيغمبرت هستم؟ ✍ همين‌كه گفتار من به پايان رسيد ناگهان سطلى كه در آن از آب‌هاى بهشتى بود فرود آمد من از آن آشاميدم و به حقّ سرور خودم حضرت عليها‌السلام تا هفت سال بعد از آن هرگز گرسنه و تشنه نشدم. 📚بحار الأنوار، ج۴۳، ص۴۶. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•