eitaa logo
داستان راستان🇵🇸
28.1هزار دنبال‌کننده
35.9هزار عکس
30.4هزار ویدیو
332 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
مرحوم آیت الله اراکی درباره شخصیت والای میرزا تقی خان امیرکبیر فرمود: شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت. پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟ با لبخند گفت: خیر سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟ گفت: نه با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟ جواب داد: هدیه مولایم حسین است! گفتم: چطور؟ با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! 2 تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد. آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت: به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💕داستانی آموزنده از حضرت زهرا سلام الله علیها حضرت فاطمه (س) تعريف می کنند که شبی به بستر رفته بودم تا بخوابم پيامبر صدايم کرد فرمود تا چهار کار انجام نداده ای نخواب: - قران را ختم کن . - مومنان را از خودت خوشنود و راضی کن . - حج و عمره به جای بياور . - پيامبران را شفيع خودت کن . و بعد بخواب . آنگاه به نماز ايستاد. من صبر کردم تا نماز پدر تمام شود و گفتم ای رسول خدا چهار کار برايم مشخص کرده ايد که توان انجام آنها را ندارم .پيامبر فرمود: - سه مرتبه قل هو الله بخوان مثل اين است که قرآن را ختم کرده ای . - برای مومنان آمرزش بخواه تا همگی آنان را خوشنود کنی . - با فرستادن صلوات من و ديگر پيامبران شفيع تو خواهيم شد . - با گفتن ذکرسبحان الله ،الحمدالله ،لا اله الا الله و الله اکبر مثل اينکه حج و عمره به جای آورده ای . •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ﺁﯾﺎ ﺩﻗﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﺪ ﺍﮐﺜﺮ ﺍﺣﮑﺎﻡ ﻗﺎﺑﻞ ﺧﺮﯾﺪ ﻭ ﻓﺮﻭﺵ ﻫﺴﺘﻨﺪ؟!.............ﺑﻄﻮﺭ ﻣﺜﺎﻝ : ﺍﻭﻝ : ﯾﺎ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﯿﺎﻭﺭ ﯾﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺟﺰﯾﻪ‏(ﻏﺮﺍﻣﺖ‏) ﺑﺪﻩ . ﺩﻭﻡ : ﯾﺎ ﻗﺼﺎﺹ ﺷﻮ ﯾﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﯾﻪ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ کن. ﺳﻮﻡ : ﯾﺎ ﺭﻭﺯﻩ ﺑﮕﯿﺮ ، ﯾﺎ ﮐﻔﺎﺭﻩ ﺑﺪﻩ . ﭼﻬﺎﺭﻡ : ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻧﻤﺎﺯ ﻭ ﺭﻭﺯﻩ ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺑﻮﺩﯼ ﻭ ﻣُﺮﺩﯼ ، ﻭﺭﺛﻪ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﭘﻮﻝ ﺑﺪﻫﻨﺪ ﮐﻪ ﻗﻀﺎﯼ ﺁنرﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﺪ . ﭘﻨﺠﻢ : ﺍﮔﺮ ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺷﺘﯽ ﻭ ﺗﻮﻧﺴﺘﯽ ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺯﻥ ﺭﻭ ﺑﺪﯼ ، ﺗﺎ 4 ﺯﻥ ﺩﺍﺋﻢ ﻭ 40 ﺻﯿﻐﻪ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﺑﮕﯿﺮی . ﺷﺸﻢ : ﺍﮔﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﺮﻓﺘﯽ ﺣﺞ ، ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﭘﻮﻝ ﺑﺪﯼ ﻧﺎﺋﺐ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﺗﺎ ﺍﻭﻥ ﺑﺠﺎﯼ ﺗﻮ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺣﺞ ﺭﺍ ﺑﺠﺎ ﺑﯿﺎﺭﻩ . ﻫﻔﺘﻢ : ﺍﮔﻪ ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺭﯼ ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﺳﺮﺑﺎﺯﯾﺘرو ﺑﺨﺮﯼ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺣﺒﺲ ﻭ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺟﺮﺍﺋﻢ ، ﻗﺎﺑﻞ ﺧﺮﯾﺪﻥ اﺴﺖ . ﻫﺸﺘﻢ : ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯿﺨﺎﯼ ﺑﮑﻦ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻭﻟﯽ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮﯼ ﯾﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﺴﺎﺯ ، ﺗﻤﺎﻡ ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﺖ ﺑﺨﺸﯿﺪﻩ ﻣﯿﺸﻪ . ﻣﻬﺮﯾﻪ ، ﺷﯿﺮﺑﻬﺎ ، ﻭﻗﻒ ، ﻋﻘﯿﻘﻪ ، ﻧﻔﻘﻪ ، ﺯﮐﺎﺕ ، ﺧﻤﺲ ، ﮐﻔﺎﺭﻩ ، ﻭ ﻭ ﻭ ﻭ ﻭ ... ﻧﺘﯿﺠﻪ = ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺷﺘﯽ ﻣﯿﺮﯼ ﺑﻬﺸﺖ ، ﭘﻮﻝ ﻧﺪﺍﺷﺘﯽ ﻣﯿﺮﯼ ﺟﻬﻨﻢ . •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
شرط کامروایی حکایت کرده اند بزرگمهر هرروز صبح زود خدمت انوشیروان می رفت و پس از ادای احترام رو در روی انوشیروان می گفت: سحر خیز باش تا کامروا گردی! شبی انوشیروان به سرداران نظامی اش دستور داد تا نیمه شب بیدار شوند و سر راه بزرگمهر منتظر بمانند و چون پیش از صبح خواست به درگاه پادشاه بیاید، لباس هایش را از تنش در بیاورند و از هر طرف به او حمله کنند تا راه فراری برای او باقی نماند. بزرگمهر راه فراری پیدا نکرد. برهنه به درگاه انوشیروان آمد. پادشاه خندید و گفت: مگر هر روز نمی گفتی سحر خیز باش تا کامروا باشی؟ بزرگمهر گفت: دزدان امشب کامروا شدند زیرا آنها زودتر از من بیدار شده بودند! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
دهقانی یک ظرف عسل برای فروش به شهر آورد. نگهبان دروازه ی شهر برای گرفتن راهداری جلوی او را گرفت و سر ظرف را باز کرد که ببیند چیست؛ ولی از شدت بد ذاتی آنقدر او را معطل کرد و سر ظرف را باز نگه داشت تا این که مگس‌های زیادی از اطراف آمدند و روی عسل نشستند و عسل را از بین بردند، طوری که مشتری برای خریدن آن رغبت نمی کرد. دهقان پیش قاضی رفت و شکایت کرد. قاضی گفت: تقصیر از راهداری نیست. بلکه تقصیر از مگس‌ها است. هر کجا که مگس‌ها را ببینی حق داری آنها را بکشی؟ دهقان از این قضاوت جاهلانه متعجب شد و گفت: این حکم را روی کاغذ بنویسید و به من بدهید. قاضی حکم قتل مگس‌ها را نوشت و امضا کرد و به دهقان داد. دهقان همین که نوشته را دریافت کرد و در جیب خود گذاشت، دید مگسی بر صورت قاضی نشسته است. فورأ یک سیلی محکم به صورت قاضی نواخت و مگس را کشت. قاضی با شدت غضب گفت: او را حبس کنید. دهقان بی درنگ نوشته را از جیب خود در آورد و به قاضی نشان داد و گفت: حکمی است که خودتان امضا فرمودید. 📙هزار و یک حکایت خواندنی 1 / 198؛ به نقل از: هزار و یک حکایت / 356. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌼حضرت على علیه السلام: از كسى كه تو را بى جهت مدح و ستايش مى‌كند پرهيز كن... زيرا زود باشد كه بى جهت نيز [ توسط او ] بى حرمت و بی آبرو شوى... 📙ميزان الحكمه ج ۱۰ ص ۴۴۱ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💖 ✨پروردگارا... تو زیباترین "ﺣﻀﻮﺭ" ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﻨﯽ ﻭ ﻣﻦ ﻋﺠﯿﺐ ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺷﺖ ﺧﻮ ﮔﺮﻓﺘﻪ‌ﺍﻡ! ﺧﻮ ﮔﺮﻓﺘﻪ‌ﺍﻡ ﺑﻪ ﺁﺑﯽ ﺁﺳﻤﺎﻧﺖ ﺑﻪ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﻫﺎﯼ بی‌شمارت ﺑﻪ ﺑﺨﺸﺶ ﻫﺎﯼ ﺳﺨﺎﻭﺗﻤﻨﺪﺍﻧﻪاﺕ ﺧﻮ ﮔﺮﻓﺘﻪ‌ﺍﻡ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﺑﻮﯾﯿﺪﻥ ﮔﻠﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻣﯽ فرستی ﺑﻪ ﺁﻓﺘﺎﺑﯽ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻫﺪﯾﻪ می‌دهی ﺧﺪﺍوندا... ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﻣﻦ ﮔﺮﻓﺘﯽ ﻭ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ، ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﻣﻌﺎﺩﻟﻪ ﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﻪ ﻏﺼﻪ ﺧﻮﺭﺩﻥ براﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎ... ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﻨﺪ ﭼﺸﻤﻪ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪﻥ معنی پیدا می‌کنند ﻭ علف‌ها ﺩﺭ ﺳﺒﺰ ﺷﺪﻥ... ﮐﻮﻫﻬﺎ ﺑﺎ ﻗﻠﻪ ﻫﺎ زندگی پیدا می‌کنند... ﻭ ﺩﺭﯾﺎﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﻮﺝ، ﻭ ﻫﻤﻪ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ... ﭘﺲ ﻗﻠﺒﻢ ﺭﺍ ﭘﺬﯾﺮﺍ ﺑﺎﺵ ﻭ ﻋﺸﻘﺖ ﺭﺍ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﭘﯿﺶ ﺩﺭ آﻥ ﺟﺎﯼ ده... 💚 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✅راهکار پیشگیری از ناگواری‌های زندگی ✍حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) می فرماید: كسى كه بتواند خود را از چهار چيز بدور نمايد ، سزاوار است هيچ گاه ناگوارى و ناخوشى بر وى نازل نشود عرض شد: آن چهار چيز کدام است؟؛ حضرت فرمود: 1⃣ عجله كردن 2⃣ لج بازی نمودن 3⃣ خودبينى 4⃣ سستى کردن 📚 تحف العقول ص۲۰۶ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃🌸🍃 امام حسین علیه السلام پنج راه‌کار زیبا براے کسانیکه میخواهند گناه نکنند ولی نمی‌توانند، ارائه میدهد، که اگر فقط دو بند آخر روایت خوب درڪ شود دیگر هیچگاه به سمت گناه نخواهیم رفت: مردی آمد خدمت امام حسين علیه السلام و گفت: مردی گناهکارم و نمی توانم از گناه خوداری کنم مرا موعظه کن.امام (ع) در پاسخ فرموند: پنج کار انجام بده بعد هر چه خواستی گناه کن. ⑴روزےخداوند بزرگ را نخور هر چه می‌خواهی گناه کن؛ ⑵از حکومت و سرپرستی خدا خارج شو، هر چه دلت می‌خواهد انجام ده؛ ⑶جايی را انتخاب کن که خدا تو را نبيند بعد هر چه می خواهی گناه مرتکب شو؛ ⑷زمانی که عزرائيل آمد روح ترا از بدنت بگيرد او را از خودت دور کن هر چه خواستی انجام بده؛ ⑸وقتی که مالک جهنم خواست تو را وارد آتش کند وارد نشو بعد هرگناهی که می‌خواهی انجام ده. 📚موسوعة. کلمات الامام الحسين(ع)، ح559 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معلم به بچه ها گفت: تو یه کاغذ بنویسید به نظرتون شجاع ترین آدما کیان ؟ یه نفر نوشته بود: اونا که شب میتونن تو قبرستون بخوابن یکی دیگه نوشته بود: اونایی که از حیوونای جنگل نمیترسن هر کی یه چیزی نوشته بود تا این که یه نوشته براش خیلی جذاب بود ، تو کاغذ نوشته شده بود شجاع ترین آدما اونان که خجالت نمیکشن و دست پدرمادرشونو میبوسن...نه سنگ قبرشونو...!!! کاش تا وقتی زنده هسنتد قدرشون رو بدونیم!!! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃🌸🍃 چند نفر از پلی عبور می‌کردند که ناگهان دو نفر به داخل رودخانه خروشان افتادند. همه در کنار رودخانه جمع شدند تا شاید بتوانند به آنها کمک رسانند. ولی وقتی دیدند شدت آب آنقدر زیاد است که نمیتوان برایشان کاری کرد، به آن دو گفتند که امکان نجاتتان وجود ندارد و شما به زودی خواهید مرد!!! در ابتدا آن دو مرد این حرف‌ها را نادیده گرفتند و کوشیدند که از آب بیرون بیایند اما همه دائما به آنها می‌گفتند که تلاشان بی‌فایده است و شما خواهید مرد! پس از مدتی یکی از دو نفر دست از تلاش برداشت و جریان آب او را با خود برد. اما شخص دیگر همچنان با حداکثر توانش برای بیرون آمدن از آب تلاش می‌کرد... بیرونی‌ها همچنان فریاد می‌زدند که تلاشت بی‌فایده هست. اما او با توان بیشتری تلاش می‌کرد و بالاخره از رودخانه خروشان خارج شد. وقتی که از آب بیرون آمد، معلوم شد که مرد ناشنواست! در واقع او تمام این مدت فکر می‌کرده که دیگران او را تشویق می‌کنند. ناشنوا باش وقتی همه از محال بودن آرزوهایت سخن می‌گویند!!! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 اربابی یکی را کشت و زندانی شد. و حکم بر مرگ و قصاص او قاضی صادر کرد. شب قبل از اعدامش، غلامش از بیرون زندان، تونلی به داخل زندان زد و نیمه شب او را از زندان فراری داد. اسبی برایش مهیا کرد و اسب خود سوار شد. اندکی از شهر دور شدند، غلام به ارباب گفت: ارباب تصور کن الان اگر من نبودم تو را برای نوشتن وصیتت در زندان آماده می‌کردند. ارباب گفت: سپاسگزارم بدان جبران می‌کنم. نزدیک طلوع شد، غلام گفت: ارباب تصور کن چه حالی داشتی الان من نبودم، داشتی با خانواده‌ات و فرزندانت وداع می‌کردی؟ ارباب گفت: سپاسگزارم، جبران می کنم. اندکی رفتند تا غلام خواست بار دیگر دهان باز کند، ارباب گفت تو برو. من می‌روم خود را تسلیم کنم. من اگر اعدام شوم یک بار خواهم مرد ولی اگر زنده بمانم با منتی که تو خواهی کرد، هر روز پیش چشم تو هزاران بار مرده و زنده خواهم شد 💐قرآن کریم: لاتبطلوا صدقاتکم بالمن و الذی هرگز نیکی‌های خود را با منت باطل نکنید •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•