eitaa logo
داستان راستان🇵🇸
28.2هزار دنبال‌کننده
34.5هزار عکس
28.5هزار ویدیو
325 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ❤️اگر خدا را دوست داری اگر خدا را دوست داری، خدا گفته است: 💠لا یسخر قوم من قوم 👈🏻همدیگر را «مسخره نکنید.» اگر خدا را دوست داری، خدا گفته است: 💠ولا تلمزوا انفسکم 👈🏻از همدیگر «عیب جویی نکنید» اگر خدا را دوست داری ،خدا گفته است: 💠ولا تنابزوا بالالقاب 👈🏻 «لقب زشت» به هم ندهید. اگر خدا را دوست داری، خدا گفته است: 💠و انفقوا فی سبیل الله 👈🏻در راه خدا «انفاق کنید.» اگر خدا را دوست داری ،خدا گفته است: 💠و بالوالدین احسانا 👈🏻و «به پدرو مادر نیکی کنید.» اگر خدا را دوست داری، خدا گفته است: 💠اجتنبوا کثیرا من الظن 👈🏻از بسیاری «از گمان ها دوری کنید» •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸عکس نوشته زیبایی از قرآن🌸 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔴آیا پیروان سایر ادیان همه جهنمی می‌شوند؟ 💠مردم از یک نظر به چهار دسته تقسیم مى شوند: ⬅️عدّه‌اى «طالب حق» هستند؛ که اهل بهشتند. ⬅️گروه دیگر«جاهلان قاصِر» هستند؛ یعنى افراد نادانى که به علماء و دانشمندان دسترسى ندارند. که اگر به حق دست نیابند در قیامت عذر آنها پذیرفته خواهد بود. ⬅️برخی«جاهلان مقصّر» هستند. آنها کسانى هستند که توانایى تحقیق و جستجو و پرسش دارند، و امکان دسترسى به عالم و دانشمند نیز برایشان فراهم است، ولى انسانهایى تنبل، بى تفاوت، بى اعتنا به مسائل دینى، دنیاپرست و بى قید و بند هستند. آنها اگر حق را نیابند یا پیروی از حق نکند در قیامت عذر آنها پذیرفته نخواهد بود. ⬅️گروهی که آگاهانه با حق مخالفت مى کنند. اینها در قیامت گرفتار قهر و عذاب الهی خواهند شد. 📚آیت‌الله مکارم شیرازی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌼🌾🌸🌾🌼 چقدر میشه با متن زیر اشک ریخت و به فکر فرو رفت و تامل کرد و تحولی توی سبک زندگیمون بدیم... (کاش اینو به همه دوستداران امام زمان عجل الله برسونیم، به اونهایی که واسمون مهم هستن) وقتی حرف از امام زمان عجل الله میشه، یاد این حرف امام علی افتادم که حضرت روی منبر کوفه داد میزد و گریه میکرد: "من میخوام درد مردم عالم رو با شما درمان کنم، اما خود شما درد بی درمان مَنید"... یابن الحسن، بخاطر کوتاهیـهایم، شرمنده ام... 😔 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔖حڪایت 💬 محو شدن كار خير از ديوان اعمال ✍ روزى عيسى عليه السلام با جمعى از حواريان به راهى مى گذشت، ناگاه گناه كارى و تباه روزگارى كه در آن عصر به فسق و فجور معروف و مشهور بود ايشان را ديد، آتش حسرت در سينه اش افروخته گشت، آب ندامت از ديده اش روان شد، از صفاى وقت عيسى عليه السلام و مصاحبان او بر انديشيد، تيرگى روزگار و تاريكى حال خود را معاينه ديد. پس با خود انديشه كرد كه هر چند در همه عمر قدمى به خير برنداشته ام و با اين آلودگى قابليت همراهى پاكان ندارم، اما چون اين قوم دوستان خدايند، اگر به موافقت ايشان دو سه گامى بروم ضايع نخواهد بود، پس خود را سگ اصحاب ساخت و بر پى آن جوانمردان فريادكنان مى رفت. يكى از اصحاب باز نگريست و آن شخص را كه به نابكارى و بدكارى شهره شهر و دهر بود ديد كه بر عقب ايشان مى آيد گفت: يا روح اللّه! اى جان پاك! اين مرد را چه لايق همراهى ماست و بودن اين پليد ناپاك در عقب ما در كدام طريق رواست؟ اى عيسى! او را بران كه مبادا شومى گناهان او به ما رسد. عيسى عليه السلام متأمل شد تا به آن شخص چه گويد و به چه نوع عذر او را خواهد كه ناگاه وحى الهى در رسيد كه: يا روح اللّه! يار با عُجب و پندار خود را بگوى تا كار از سر گيرد كه هر عمل خيرى كه تا امروز از او صادر شده بود به يك نظر حقارت كه بدان مفلس بدكار كرد، مجموع را از ديوان او محو كرديم 📚 برگرفته از کتاب داستان ها و حکایات عبرت آموز اثر استاد حسین انصاریان •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
♦️ایت الله ناصری دولت آبادی: 🌹حاج آقا معین شيرازي كه از رفقای ما بود - خدا او را رحمت کند - این داستان را نقل میکرد. 🌹سیدي بسیار پاک وپدر عیال علامه طهرانی بود. ایشان می گفت: ما با یکی از تجار تهران كه ساکن تهران بود،‌ بسيار رفیق بودیم.آن شخص، تاجر فرش بود و علاوه بر آن، چند مزرعه در اطراف تهران داشت. 🌹 یک روز آمد گفت: حاج آقا! من داستان عجیبی دارم. 🌹مدتي قبل سراغ زمين‌هاي كشاورزي‌مان رفته بوديم. کشاورزها گندم‌ها را درو کرده و سهم هر کس را جدا کرده بودند. با كشاورزها دور هم نشستیم و داشتيم چايي میخوردیم. 🌹دیدیم یکي از این زنبور‌هاي قرمز بزرگ آمد و نشست روي گندم‌ها. و یک گندم برداشت و رفت. ما تعجب کردیم که یعنی چه؟ زنبور که گندم نمی خورد. زنبور، دنبال شیرینی مثل انگور، کشمش، شیره و امثال اين‌ها مي‌رود. 🌹گفتیم حتماً اتفاقی بوده است. طولي نکشید که دو مرتبه آمد و یک گندم ديگر برداشت و رفت. چهار، پنج تا گندم، يكي يكي برداشت و رفت. 🌹من گفتم: «یک سِری در این کار است. بروم ببینم قضيه چیست.» وقتی گندم بعدي را برداشت و رفت، من هم دنبال او رفتم. رفت پشت يک دیوار؛ من هم به آن طرف دیوار دویدم؛ ديدم به یک شکافی رفت که داخل ديوار بود. جلو رفتم و نگاه کردم؛ دیدم آن‌جا يک گنجشک کور است که وقتی صدای زنبور را شنید، جیک جیک کرد و دهان خود را باز کرد. این زنبور هم گندم را در دهانش گذاشت و برگشت. 🌹میگفت: دیگر در و دکان را تخته کردم، تا یک مقداری به خودم برسم. 🌹با خود گفتم: من خدای به این مهربانی دارم که این گنجشک کور را اینجا فراموش نمیکند؛ آيا من را فراموش میکند؟ ! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💥درس زندگی💥 ☄از آدمهای بی خدا بترسید آنها هیچ چیزی برای فداکاری واقعی ندارند ❣خالق خود را کنارگذاشتند و به هیچ اصلی درزندگی پایبند نیستند 👈کسی که خدایش را انکار می‌کند؛ به هر جنایتی دست می‌زند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
♥️🍃 💠 حاج محمد اسماعیل دولابی (ره): خوشحال کردن شخص محزون، چه با بذل مال و چه با حرف و سخن و چه با نشستن پهلوی او کفاره گناه است... 📚 مصباح الهدی ص 268 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💥حکايتي شگرف از مقدس اردبيلي💥 ☘مير فيض الله تفرشي ، که از شاگردان مرحوم مقدس اردبيلي بود، براي انجام کاري شبانه از خانه بيرون مي رود. هنوز به در خانه مقدس اردبيلي نرسيده بود که مقدس از خانه بيرون آمد و متوجه روضه ي مقدسه علويه (ع)شد. حس کنجکاوي مير فضل الله او را به دنبال مقدس کشاند. نيمه شب بود و آسمان روشن از مهتاب، لطف ديگري داشت. کوچه هاي نجف خلوت و خالي بودند، سکوت سنگيني بر گرده شهر سايه انداخته بود. گاه سکوت نشسته را صداي گريه ي کودکي يا ناله ي مرغي مي شکست. 🌸مقدس آهسته قدم بر مي داشت. سايه قامت رشيدش به روي ديوارهاي گلي مي افتاد و همراه او حرکت مي کرد. مير فيض الله دنبال مقدس راه افتاده بود و در تعقيب او سر از پا نمي شناخت. در پشت نخل ها و ديوارها پنهان مي شد تا اگر مقدس نگاهي به عقب انداخت او را نبيند. هميشه آرزو کرده بود که شبي شاهد خلوت او با خدايش باشد و آن شب که به پندار خود، چنين فرصتي دست داده بود چقدر خوشحال بود. دلش در انتظار مشاهده ي وصال عارفانه استادش لحظه اي از تپش نمي ايستاد. 🌸مقدس تا به صحن حرم رسيد، درها گشوده شد. درکنار ضريح ايستاد و سلام کرد، صداي جواب زمزمه وار به گوش مير فيض الله رسيد و او گوش تيز کرد که ديگر چه خواهد گذشت و مقدس چه خواهد گفت و چه جوابي خواهد شنيد. اما مقدس تنها دست به ضريح مقدس برد و صورت بدانجا گذاشت و آرام چيزهايي زمزمه کرد و لحظاتي بيرون آمد وبه سوي مسجد کوفه رهسپار شد. ☘مير فيض الله باز از پي او راه افتاد و او را مشاهده کرد که داخل مسجد شد و به طرف محراب رفت . مير فيض الله از لاي در مسجد، چشم به طرف محراب دوخت. توي محراب کسي رو به قبله نشسته بود. مقدس نزديک شد و در کنار آن شخص زانوي ادب زد و خاضعانه شروع به سخن گفتن با او کرد. مير فيض الله از ديدن اين صحنه به تعجب و حيرت افتاد و با خود مي گفت: ⁉️اين کيست خدايا؟مگر داناتر از مولاي ما مقدس نيز کسي در اين شهر وجود دارد که مولاي ما خاضعانه در مقابل او زانو مي زند و از او سوال مي کند؟ 💔قلبش تپيد و بدنش لرزيد . هنوز از تماشاي صحنه نگاه بر نگرفته بود که مقدس بلند شد و بيرون آمد . مير فيض الله به کناري رفت و پنهان شد و مخفيانه باز به تعقيب مقدس پرداخت . مقدس خوشحال و قبراق راه مي رفت . نزديک حرم مطهر رسيده بودند که مير فيض الله تنحنحي (سرفه اي )کرد و مقدس فورا سر به عقب گرداند: 🌱مير فيض اللهً ! اينجا چه کار مي کني؟ عرق شرم بر پيشاني مير فيض الله نشست و از خجالت سر به زير انداخت و خاموش شد. مقدس خودش را به او رساند و ملاطفت کرد ودوباره سوال فرمود: - تو با من بودي اولاد پيغمبر؟! - بلي !براي پرسيدن سوالي به طرف خانه شما راه افتاده بودم . وقتي به نزديکي هاي در رسيدم شما از خانه بيرون آمده بوديد نخواستم مزاحم بشوم . اما حس کنجکاوي مجبورم کرد که دنبال تو بيايم و ببينم کجا مي روي ؟ ☘ملايمت و ملاطفت آخوند شرم و خجلت را از وجود فيض الله برگرفت و ميرفيض الله جرات کرد او را سوگند دهد که وي را خبر دهد از آنچه مشاهده کرده بود . مقدس قبول کرد و فرمود: 🌱مسئله اي از مسائل دين بر من مشکل شده بود، آمدم به خدمت حضرت اميرالمومنين(ع) و از آن حضرت پرسيدم. آن حضرت فرمود :« امروز امام زمان تو حضرت صاحب الامر (عج)در اين شهر است ، برو به مسجد کوفه از آن حضرت سوال کن.» پس رفتم به نزد محراب مسجد و آن مساله را از آن حضرت سوال نمودم و جواب شنيدم. 🌹السلام علیک یا علی بن ابی طالب(ع) 🌹السلام علیک یاحجت ابن الحسن العسکری(عج) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌خاطره گویی حاج محمودآقانکوگویان فرزند استاد شیخ رجبعلی خیاط (ره)(از بزرگان و صاحب چشم برزخی) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠از لحظات آخر مرگ جدا بترسید💠 🔳 هنگام احتضار و جان کندن عالمی،‌ برایش دعاى عديله مى‌خواندند و او تکرار می‌کرد؛ ⭕️وقتی رسيدند به جمله "واشهدان الائمة الابرار" محتضر گفت: اين اول حرف است ❗️يعنى قبول ندارم!! تا سه مرتبه او را تلقين مى‌كردند و او مى‌گفت اين اول حرف است. 🔘پس از لحظه‌اى عرق تمام بدنش را گرفت و چشمهايش را باز كرد و با دست اشاره به صندوقى كه درگوشه حجره نمود و امر كرد سر آنرا باز كردند. و از ميان آن يك ورقه بيرون آوردند پس به او دادند و آن‌را پاره‌اش كرد. ⏺چون سبب آن را از او پرسيدند گفت: من به كسى پنج تومان قرض داده بودم و از او سند گرفته بودم، ⛔️هروقت به من مى‌گفتيد بگو: واشهدان الائمة الابرار... مى‌ديدم فردی با ريش سفيدى سر صندوق ايستاده و این سند را به دست گرفته و مى‌گويد اگر اين كلمه شهادت را گفتى اين سند را پاره مى‌كنم، ◾️من برای گرفتن طلبم به آن سند نیاز داشتم و در آن لحظه راضى نمى‌شدم كه اين شهادت را بگويم ✅و چون خدا به لطف خودش مرا شفا داد و از حالت احتضار خارج شدم، آن سند را خودم پاره كردم که ديگر مانعى از گفتن كلمه شهادت نداشته باشم. 📕داستانهای شگفت شهید دستغیب به نقل از منتخب التواريخ ، باب 14 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸روزی سلیمان انگشتری خود را به کنیزکی سپرد و به گرمابه رفت؛ دیوی از این واقعه باخبر شد، درحال خود را به صورت سلیمان درآورد و انگشتری را از کنیزک طلب کرد، کنیز انگشتری به وی داد و او خود را به تخت سلیمان رساند و بر جای او نشست و دعوی سلیمانی کرد و خلق از او پذیرفتند (از آنکه از سلیمانی جز صورتی و خاتمی نمی دیدند) و چون سلیمان از گرمابه بیرون آمد و از ماجرا خبر یافت گفت سلیمان حقیقی منم و آنکه برجای من نشسته دیوی بیش نیست امّا خلق او را انکار کردند و سلیمان که به ملک اعتنایی نداشت و در عین سلطنت خود را «مسکین و فقیر» می دانست، به صحرا و کنار دریا رفت و ماهیگیری پیشه کرد... امّا دیو چون به تلبیس و حیل بر تخت نشست و مردم انگشتری با وی دیدند و ملک بر او مقرر شد، روزی از بیم آنکه مبادا انگشتری بار دیگر به دست سلیمان افتد آن را در دریا افکند تا بکلّی از میان برود و خود به اعتبار پیشین بر مردم حکومت کند... ...بتدریج ماهیّت ظلمانی دیو برخلق آشکار شد و جمله دل از او بگردانیدند و در کمین فرصت بودند تا او را از تخت به زیر آورند و سلیمان حقیقی را برجای او نشانند... ...در این احوال سلیمان همچنان بر لب بحر ماهی می گرفت، روزی ماهیی را بشکافت و از قضا خاتم گم شده را در شکم ماهی یافت و بر دست کرد... ...سلیمان به شهر نیامد امّا مردم از این ماجرا خبر شدند و دانستند که سلیمان حقیقی با خاتم سلیمانی بیرون شهر است؛ پس در سیزده نوروز بر دیو بشوریدند و همه از شهر بیرون آمدند تا سلیمان را به تخت بازگردانند و این روز بخلاف تصوّر عام روزی فرخنده و مبارک است و به حقیقت روز سلیمان بهار است و نحوست آن کسی راست که با دیو بسازد و در طلب سلیمان از شهر بیرون نیاید: وقت آنست که مردم ره صحرا گیرند خاصه اکنون که بهار آمد و فروردین است و شاید رسم خوردن ماهی در شب نوروز تجدید خاطره ای از یافتن نگین سلیمان و رمزی از تلاش انسان برای وصول به اسم اعظم عشق باشد که با نوروز و رستاخیز بهار همراه است...🌿🌺 📚برگرفته از کتاب «مقالات» 👤"به قلم دکتر الهی قمشه ای" •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
👌🌱 ان الله یحب المتوکلین خدا توکل کنندگان را دوست دارد. تا خدا میگه؛ ان الله یُحب... قند توی دل دوستاش آب میشه... آخه اینا کسانی‌اند که؛ همش دنبال یه راهی میگردن، تا خدا بیشتر دوسشون داشته باشه... 💖 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
‌ 💥وقتی غفلت، درد بی‌درمانِ دنیایمان است؛ مکان یا زمان چه فرقی می‌کند؛ زندان، چاه می‌شود برای یوسف زنجیر می‌شود به دستان باب‌الحوائجی که قرار است تا ابد، گره‌‌های کور عالم را وا کند! و در عصر بی‌خبری، مانعی می‌شود به طول قرنها فاصله، سر راه امامی حی و حاضر... تاریخ هم در عجب است؛ از تکرار مدام این غربت‌ها و عبرت‌های جامانده... ❤️💚 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
‌ بیا اینجا و با بیوت همه رو نگران کن♡💭 متن های آمیخته به رویای عشق♥️ قفلی میزنی رو بیوهای تک خطیش🔒✨ ● eitaa.com/joinchat/4151705613C38e37b861f با تکستاش عشقتو برگردون👆💔
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
🚨توجه توجه 💥 قطره ضدشپش وتخم شپش صددرصد تضمینی وبدون عارضه 😳😳😳😍😍😍 خانواده های محترم همانطورکه میدانیدهیچ راهی (داروهای داروخانه،سرکه،سس، اسفند،نفت،تایدو....)برای ازبین بردن شپش وتخم شپش فایده نداره😭😭 🌟ولی بااستفاده از قطره ی ما، معجزه اتفاق میافته، چون شپش ها ازبین میرن و رشک ها خشک وپوچ میشن..😳😍😍 🔥عجیب تر از اون ،اینکه دیگه نیاز به شستن پتو و ملحفه و..... نیست😍😍 درصورت عدم رضایت کل هزینه برگشت داده میشود😍😍 🔴فروش عمده وخرده ارسال به تمام نقاط کشور 📱سفارش ایتا و واتساپ ۰۹۰۲۱۲۵۰۱۴۹ خانم محمدی 🔶فقط وفقط پاسخگوی خانمها هستم 🏃‍♀زود پاک میشه ،پس همین الان پیام بده یا شماره مو سیوکن👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿سلام مهربانان 🌸یکشنبه زمستانیتون عالی 🌿امـروز بـرایتان 🌸اینگونـه آرزو می کنم 🌿ان شـاءالله 🌸خدا در خونه تک تک تون بزنه 🌿سبدی از خیر و برکت 🌸شـوق زنـدگی 🌿حـس خوشبختی 🌸عـمر بـا عـزت و 🌿عاقبت بخیری هدیه بیاره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤ترسی از فقر ندارند ❣گدایان كریم 🖤دست خالی نروند ❣از در احسان كریم 🖤حاجت خواسته را ❣چند برابر داده است 🖤طیب الله به این لطف ❣دو چندان كریم 🖤شهادت امام کاظم (ع) ❣بر تمام مسلمانان تسلیت باد
🌎امتحان شیعیان در آخرالزمان ✍امام‌صادق(علیه السلام)، درباره شدت فتنه های زمان غیبت می‌فرمایند: «وَ اللَّهِ لَتُمَحَّصُن؛و اللَّهِ لَتُمَیَّزُنَّ؛ و اللَّهِ لَتُغَرْبَلُنَّ؛حتَّى لَا یَبْقَى مِنْکُمْ إِلَّا الْأَنْدَر...» «به خدا سوگند شما خالص میشوید. به خدا سوگند شما از یکدیگر_جدا می‌شوید.به خدا سوگند شما غربال خواهید شد. تا اینکه از شما شیعیان باقی نمیماند جز گروه بسیار کم و نادر. دراین میان کسانی نجات خواهندیافت که: خود را در زمان غیبت به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نزدیک و نزدیک‌تر کنند؛ خود را از رذایل‌اخلاقی پاک کنند و به صفات حسنه نیکو گردانند. شناخت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و دعای فراوان برای فرج ایشان، تنها راه نجات در این دوران پر از فتنه است.» 📚منبع: بحارالانوار، ج۵، صفحه٢١۶ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞بسیار چه کسانی در روز قیامت محشور می شوند؟ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠دنیای فریبنده💠 ✅ این جملات را با دقت بخوانید، چون جملاتیست که هر بند آن هزار معنا در خود نهفته دارد و برای آدم شدن ما کافیست؛ 🌷حضرت علی (ع) فرمودند: ⭕️ بر شما باد به سعى و کوشش برای آخرت، آمادگی و آماده شدن برای مرگ؛ ⭕️و فراهم کردن زاد و توشه در دنیایی که زاد و توشه فراهم است.(چون بعد از مرگ دیگر زاد و توشه‌ای نمی‌توان جمع کرد) 💢دنیا شما را نفریبد چنانکه پیشینیان شما و امتهاى گذشته و مردمان درگذشته را فریفت، آنان که از دنیا شیر فراوان دوشیدند و دچار غفلت و فریب آن شدند، زمان را بیهوده سپرى کردند، عمر تازه را کهنه نمودند، 💢سرانجام خانه ‏هایشان گورستان، و سرمایه‏ هایشان ارث این و آن گردید، (زمانی برای آنان می‌رسد که) کسانی که بر سر قبرشان می‌آیند را نمی‌شناسند، و به گریه کسانی که بر آنان بگریند، توجهی ندارند، و به ندای کسی که آنان را صدا بزند، جواب نمیدهند. 📕نهج‌البلاغه خطبه 221 🔷خدا نکند روزی فرا برسد که آنقدر درگیر و دار دنیا گرفتار شویم که این کلمات بلند امیرالمومنین (ع) درباره مذمت دنیا ، تأثیری ولو اندک در ما نگذارد و چون مردم زمانش نسبت به بیانش بی‌تفاوت شویم؛ خدا نکند به جایی برسیم که مسکن لذات دنیا، ما رو در برابر این جملات و مفاهیم بی‌تفاوت کند، خدا نکند...! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
حضرت عیسی(ع): نترسيد ازکسانیكه می‌توانند فقط بدن شمارا بكشند ولی نمی‌توانندبه روح‌تان صدمه‌ بزنند. ازخدا بترسيدكه قادراست هم بدن و هم روح شمارا در هلاك كند. 📚انجيل متی،28:10 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•