.
✍از عارفی پرسیدند.از کجا بفهمیم در خواب غفلتیم یا نه؟ او جواب داد :
✅ اگر برای امام زمانت کاری می کنی یا تبلیغی انجام میدهی و خلاصه قدمی برمی داری و به ظهور آن حضرت کمک میکنی، بدان که بیداری؛ و الّا اگر مجتهد هم باشی درخواب غفلتی!
📚برگرفته از کتاب:کیست مرا یاری کند،
من مهدی صاحب الزمانم.
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
درقرآن کریم آمده است
«وَإِذَا حُيِّيْتُم بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا...».
هرگاه به شما تحیت گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید؛ یا(لااقل) به همان گونه پاسخ گوئید...
سلام و تحیت، پیامآور سلامت و امنیت و آشتی و دوستی و محبت است؛ سلام نشانه آسودگی از خطرها و کدورتها است و در یک کلام: سلام، سلامت میآورد.
تحیّت و احترام در ادیان الهی بالاخص اسلام، در سطح عالی روحی و روانی و روانشناسی طراحی شده و حاکی از سلامت و ایجاد آرامش و امنیت میباشد. چرا که دستور اسلام هنگام ملاقات و برخورد انسان ها با همنوعان خود، لفظ «تحیت» و «سلام» است.
وقتی کسی به دیگری سلام میکند، در واقع به طرف مقابل میفهماند که از طرف من در امانی و یا خدا تو را از تمام بلیات و زشتی ها حفظ کند و آرزوی سلامت تو را دارم و زنده باشی.
#پیام_معنوی
💢💠 در کنترل او 💠💢
🔵 خدا به طرز خاصی اصرار دارد اختیار و مدیریت زندگی ما در دست خودش باشد. 😊🙏
🔴 گاهی از اوقات برنامه های ما را به هم می زند و تدبیر خودش را جایگزین می کند👇👇👇👇
🔰 و قطعاً بهتر هم نتیجه می دهد✅💯✅
⬅️ ولی ما دوست داریم پیش بینی های ما به هم نخورد.
🔶🔹 هر چه بیشتر به بی اختیاری خود در برابر خدا پی ببریم، موحدتر می شویم. 💢💯💢
🌹 علیرضا پناهیان 🌹
💫✨
حسین(ع) جــان♥️✨
روزے ڪہ شود " اِذَا السَّمٰاء ُانْفَطَرَت "
وانگہ ڪہ شود " اِذَا النُّجُومُ انْڪَدَرَت "
من دامن تو بگیرم اندر " سُئِلَتْ "
گویم صَنَما " بِاَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت "
عشق تو مرا " اَلَسْتُ مِنْڪُمْ بِبَعید "
هجر تو مرا " اِنَّ عَذٰابے لَشَدید "
بر ڪنج لبت نوشتہ "یُحیِے و َیُمِیت”
مَنْ مٰاتَ مِنَ الْعِشقِ فَقَد مٰاتَ شَهید...
#روحیفداڪیاحسین✨
سوره حاقه(آیات ۳۸تا۴۹)
فَلَآ أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ(٣٨)
سوگند به آنچه میبینید،
وَمَا لَا تُبْصِرُونَ(٣٩)
و آنچه #نمیبینید،
إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ(٤٠)
كه این قرآن #گفتار رسول بزرگواری است
وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِيلًا مَا تُؤْمِنُونَ (٤١)
و گفته شاعری نیست،امّا كمتر #ایمان میآورید!
وَلَا بِقَوْلِ كَاهِنٍ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ(٤٢)
و نه گفته #كاهنی،هر چند كمتر متذكّر میشوید!
تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ(٤٣)
كلامی است كه از سوی #پروردگار عالمیان نازل شده است!
وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ(٤٤)
اگر او سخنی #دروغ بر ما میبست
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ (٤٥)
ما او را با #قدرت میگرفتیم،
ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ (٤٦)
سپس رگ #قلبش را قطع میكردیم،
فَمَا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِينَ (٤٧)
و هیچ كس از شما نمیتوانست از #مجازات او مانع شود!
وَإِنَّهُ لَتَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقِينَ (٤٨)
و آن مسلّماً تذكری برای #پرهیزگاران است
وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْكُمْ مُكَذِّبِينَ (٤٩)
و ما میدانیم كه بعضی از شما آن را
تکذیب میکنید
#حدیث_روز
💎امام حسن مجتبی (علیه السلام) :
🔸 نعمتهای خداوند یک آزمون است ،
🔹 اگر شکر و حق آن ادا شود برای انسان نعمت ، و اگر ناسپاسی کرد (همان نعمت) برایش عذاب خواهد بود.
📚 بحارالانوار ج75 ص 113
〰♾〰♾〰♾〰♾〰♾
بزرگی میگفت:
اگر کسی برای درخواست کمک برای حل مشکلی پیش تو آمد؛
✋ هرگز نگو:
فلانی هم که هر وقت کاری داشته باشه
فقط ما را میشناسه!
👈 بلکه بگو:
الحمدلله که خدا به من
توفیق برطرف کردن نیازهای مردم را عنایت کرده است.
💎 امام حسین علیهالسلام در این باره میفرمایند:
🔸"برآوردن حاجت و برطرف كردن مشكلات مردم به دست شما از نعمتهای خداوند است نسبت به شما،
🔹بنابراین با منت گذاری و اذیت آنان، جلوی این نعمت ها را نگیرید."
📕 بحار الانوار، ج۷۴، ص۳۸
✨💝📖💝✨
⭕️ قدمِ اوّل
☝️ خدا تو قرآنش میگه:
🔹 بنده من،
🔹 تو یه قدم به سمت من بردار،🚶
🔹 تو یه تلاش بکن،
🔹 تو یه چراغ سبز نشون بده که میخوای هدایتِ من شامل حالت بشه،
🔹 من راه رو برات باز میکنم.
📖 وَ الَّذِینَ جٰاهَدُوا فِینٰا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنٰا (عنکبوت/۶۹)
👈 کسانی که در راه ما تلاش و مجاهده کنند، ما راههای خود را به آنان نشان خواهیم داد.
📢 یعنی برای رسیدن به هدایت ویژهی الهی، تلاش لازمه،
👈 یه حرکتِ جهادی لازمه،
👈 قدم اوّل رو خودِ انسان باید برداره...
جٰاهَدُوا 👈 لَنَهْدِیَنَّهُمْ
☝️ گاهی، یک گام و یک لحظه تلاش خالصانه، هدایت و نجاتِ ابدی رو به دنبال داره.
🙏 پس برای گام اوّل... بسم الله...
🗣 راستی فکر میکنی از اینجا تا #خدا چقدر راهه؟🤔
👈 میگن از اینجا تا خدا دو قدم بیشتر نیست:
قدم اول پا رو نفست بگذار، قدم بعدی در کوی دوست...😇
#معارف_قرآن
#اشتراک_حداکثری
🌺 *اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج*
🌸🍃بامنتشر کردن با لینک کانال در ثواب آن شریک باشید 🍃
🌸🍃🌸🍃
#سوادزندگي
هرگز از حرفهايی كه مردم درباره تو می گويند نگران نشو.
هيچگاه كوچكترين توجهی به آن نشان نده.
هميشه فقط به يك چيز فكر كن:
« داور خداست. آيا من در برابر او روسفيدم؟ »
بگذار اين معيار قضاوت زندگی تو باشد
تا بي راهه نروی...
تو بايد روی پای خودت بایستی و تنها ملاحظه ات اين باشد كه :
«هر کاری انجام می دهم بايد مطابق شعور خودم باشد. تصميم گيرنده بايد آگاهی و شعور خودم باشد. »
آنگاه خدا داور تو خواهد بود
@DastaneRastan_ir
✨﷽✨
✅داستانی زیبا و عارفانه
✍ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﭘﺪﺭﺵ ﺩﺭ ﺳﻔﺮ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻓﺖ. ﺍﺯ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺣﻮﺍﻟﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ: «ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﺷﻤﺎ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ؟ » ﭼﻮﭘﺎﻥ ﮔﻔﺖ: «ﻣﺎ ﺷﺨﺺ ﺧﺎﺻﯽ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ؛ ﺧﻮﺩﻡ ﻧﻤﺎﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻢ» ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﺧﻮﺏ ﻟﻄﻒ ﮐﻦ ﻧﻤﺎﺯ ﭘﺪﺭ ﻣﺮﺍ ﻫﻢ ﺑﺨﻮﺍﻥ! ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﯼ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: نماﺯﺵ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ!
ﻣﺮﺩ ﮐﻪ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﻧﻤﺎﺯﯼ ﺑﻮﺩ؟
ﭼﻮﭘﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﻠﺪ ﻧﺒﻮﺩﻡ ﻣﺮﺩ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻧﺎﭼﺎﺭﯼ ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﺩﻓﻦ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ. ﺷﺐ ﻫﻨﮕﺎﻡ، ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺭﺅﯾﺎ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺍﺭﺩ. ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: «ﭼﻪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺭﺍﺣﺖ ﻭ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺍﯼ؟» ﭘﺪﺭﺵ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮ ﭼﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﺯ ﺩﻋﺎﯼ ﺁﻥ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺩﺍﺭﻡ! ﻣﺮﺩ، ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﻨﺎﺯﮤ ﭘﺪﺭﺵ ﭼﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﭼﻪ ﺩﻋﺎﯾﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ؟
ﭼﻮﭘﺎﻥ ﮔﻔﺖ: «ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺁﻣﺪﻡ ﻭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﯽ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﻦ ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ، ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﮔﻔﺘﻢ: «ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩ، ﺍﻣﺸﺐ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ، ﯾﮏ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯽ ﺯﺩﻡ. ﺣﺎﻻ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩ، ﺍﻣﺸﺐ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺗﻮﺳﺖ. ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺗﻮ ﺑﺎ ﺍﻭ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ؟»
،،،
🌸🍃🌸🍃
#کرامتی_از_امام_علی
شبی حضرت علی (ع) در دارالخلافه نشسته بودند و به حساب کتاب اموال مشغول بودند که مقداد وارد شدند.
با حضرت صحبت کردند که علی (ع) فهمید مقداد برای درخواست کمک مالی آنجا آمده است و از بیان نیازش شرم دارد. چراغ اتاق را خاموش کرد و کیسهای زر برداشت، دست مقداد را کشید و کیسه را در تاریکی در حالیکه در دست مقداد میگذاشت فرمود، مقداد تو سکوت کن امشب من فقط با تو سخن میگویم.
مقداد وقتی کیسه زر را در تاریکی، در دستانش گرفت صدای گریهاش برخواست.
امیر المومنین (ع) علت را پرسیدند. مقداد گفت: یا علی گمان میکنم دیگر مرا دوست نداری که در تاریکی با من سخن میگویی، در حالیکه من عاشق دیدن چشمان تو هستم.
حضرت شمع را روشن کردند، مقداد دیدند محاسن علی (ع) خیس اشک چشم است، طوریکه از آن محاسن نورانی اشک میچکد.
حضرت، مقداد را در آغوش کشیده و فرمودند:
مقداد، علت خاموش کردن شمع این بود که، من از لحظه ورود تو فهمیدم برای نیازی پیش من امشب آمدی، نگذاشتم نیازت را بگویی چون چیزی که انسان بداند برادر مومنش نیاز دارد نباید راضی به تقاضای شفاهی او شود.
و علت اینکه چراغ را خاموش کردم به آن علت بود که، انسان مومن و آبرومند وقتی درخواست حاجتی از کسی میکند، از شرم و خجلت و حیا، گونههایش سرخ میشود، چشمانش در دیدگانش میلرزند، عرق شرم بر پیشانیاش مینشیند.
خاموش کردن چراغ نه برای، ندیدن جمال زیبای تو بلکه برای ندیدن آن چشمان لرزان و عرق شرم در پیشانی تو بود که مرا دیدنش بیشتر از تو آزار میداد.
@DastaneRastan_ir
💐 دست مادرتان را ببوسید 💐
✍اگر میخواهید در زندگی موفق باشید و از آن لذت ببرید، به پدر و مادرتان نیکی کنید، خصوصاً به مادر، دست او را ببوسید، دل او را به دست آورید
و بدانید اگر آنها از تو راضی باشند، خـدا هم از تو راضی خواهد بود. و اگر خدایی نکرده آنها را از خود برنجانی خداوند را از خود ناخشنود کردهای.
📚از بیانات آیت الله مجتهدی (ره)