🌸🍃🌸🍃
#برای_خدا_انجام_بده
آیت الله مهدوی کنی: پس از معمم شدن، برای سفارش لباس رفتیم سراغ مرحوم استاد شیخ رجبعلی خیاط و اولین لباس من را ایشان دوخت.
ایشان به من گفت: آقا می خواهی چه کاره بشوی؟
گفتم می خواهم طلبه شوم.
گفت می خواهی آدم بشوی یا طلبه؟
گفتم من آدم شدن را نمی فهمم یعنی چی؟ می خواهم طلبه شوم.
گفت: اگر آدم بشوی بهتر است تا طلبه.آدم هم می تواند طلبه باشد و هم آدم.
گفتم چگونه می شود آدم شد؟
گفت: هر کاری که می کنی برای خدا بکن. اگر چلوکباب هم می خوری برای خداوند بخور.
گفتم چلوکباب را که نمی شود برای خدا خورد!
گفت: چرا می شود، اگر برای شکم بارگی غذا خوردی، این هوا هوس است اما اگر برای این هدف غذا بخوری که قدرتی بگیری تا خدمت و عبادت کنی، این می شود برای خدا.
به من گفت تا آخر عمرت یادت باشد که هر کاری می کنی برای خدا بکن
@DastaneRastan_ir
🌸🍃🌸🍃
دانایی به رمز داستانی میگفت: در هندوستان درختی است که هر کس از میوهاش بخورد پیر نمی شود و نمیمیرد.
پادشاه این سخن را شنید و عاشق آن میوه شد، یکی از کاردانان دربار را به هندوستان فرستاد تا آن میوه را پیدا کند و بیاورد.
آن فرستاده سالها در هند جستجو کرد. شهر و جزیرهای نماند که نرود. از مردم نشانیِ آن درخت را میپرسید، مسخرهاش میکردند. میگفتند: دیوانه است. او را بازی میگرفتند!
بعضی میگفتند: تو آدم دانایی هستی، در این جست و جو رازی پنهان است... بعضی به او نشانی غلط میدادند. از هر کسی چیزی میشنید.
شاه برای او مال و پول میفرستاد و او سالها جست و جو کرد.
پس از سختیهای بسیار، ناامید به سوی ایران برگشت؛ در راه میگریست و ناامید میرفت... تا در شهری به شیخ دانایی رسید. پیش شیخ رفت و گریه کرد و کمک خواست. شیخ پرسید: دنبال چه میگردی؟ چرا ناامید شدهای؟
فرستاده شاه گفت: شاهنشاه مرا انتخاب کرد تا درخت کمیابی را پیدا کنم که میوه آن آب حیات است و جاودانگی میبخشد. سالها جُستم و نیافتم. جز تمسخر و طنز مردم چیزی حاصل نشد.
شیخ خندید و گفت: ای مرد پاک دل! آن درخت، درخت علم است و جایگاهش در دل انسان!
درخت بلند و عجیب و گسترده دانش، آب حیات و جاودانگی است. تو اشتباه رفتهای، زیرا به دنبال صورت هستی نه معنی.
آن معنای بزرگ (علم) نامهای بسیار دارد. گاه نامش درخت است و گاه آفتاب، گاه دریا و گاه ابر، علم صدها هزار آثار و نشان دارد. کمترین اثر آن عمر جاوادنه است...
@DastaneRastan_ir
#اسعدالله_ایامکم💐
سلام بر شعبان و اعیادش
سلام بر حسین و عباسش
سلام بر سجاد و سجودش
سلام بر نیمه شعبان
و ظهور مولودش
✨ حلول ماه پر برکت #شعبان_المعظم،
ماه پیامبر (صلی الله علیه و آله)
ماه عشق و رحمت خدا
و اعیاد سراسر نور و خجسته شعبانیّه؛
محضر امام زمان (عجل الله)
و همه شیعیان و محبان اهل بیت (علیهم السلام) تبریک و تهنیت باد ✨
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌸✨🌸
📌ﻫﺸﺖ ﺧﺎﺻﻴﺖ ﺯﻣﻴﻦ ﮐﺮﺑﻠﺎ
ﺗﺮﺑﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻴﺪ ﺍﻟﺸّﻬﺪﺍﺀ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﻣﻮﺛّﻖ ﺁﺛﺎﺭ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ ﺩﺍﺭﺩ، ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﻤﻠﻪ:
1 - ﻃﺒﻖ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺳﺠﺪﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺮ ﺗﺮﺑﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻣﻮﺟﺐ ﻗﺒﻮﻟﯽ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﺳﺖ، ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻣﯽﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ﺍﻟﺴُﺠُﻮﺩُ ﻋَﻠﯽ ﺗُﺮﺑَﺔ ﺍﻟﺤُﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻳﺨﺮِﻕُ ﺍﻟﺤُﺠﺐُ ﺍﻟﺴًﺒﻌﺔ. ﺳﺠﺪﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺮ ﺗﺮﺑﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻫﻔﺖ ﺣﺠﺎﺏ ﺭﺍ ﺍﺯ (ﻣﻨﻊ ﻗﺒﻮﻟﯽ ﺁﻥ) ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺮ ﻣﯽﺩﺍﺭﺩ.
2 - ﺫﮐﺮ ﺑﺎ ﺗﺴﺒﻴﺢ ﺗﺮﺑﺖ ﺳﻴﺪﺍﻟﺸّﻬﺪﺍﺀ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﺮ ﺫﮐﺮ ﭼﻬﻞ ﺣﺴﻨﻪ ﺩﺭ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻣﯽﻧﻮﻳﺴﻨﺪ، ﻭ ﺣﺘّﯽ ﺑﺪﻭﻥ ﺫﮐﺮ، ﺗﺴﺒﻴﺢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﭼﺮﺧﺎﻧﺪﻥ ﻫﺮ ﻳﮏ ﺑﻴﺴﺖ ﺣﺴﻨﻪ ﺩﺍﺭﺩ.
3 - ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﮐﺎﻡ ﻧﻮﺯﺍﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﺮﺑﺖ ﺳﻴﺪ ﺍﻟﺸّﻬﺪﺍﺀ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﻨﺪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﮐﺴﻴﺮﯼ ﮐﻪ ﻣﺲ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻃﻠﺎ ﻣﺒﺪﻝ ﻣﻴﺴﺎﺯﺩ ﻭ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﻮﺯﺍﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﺮ ﭘﻠﻴﺪﯼ ﺩﻭﺭ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﻣﺤﺒّﺖ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺍﻭ ﻣﯽﮐﺎﺭﺩ.
4 - ﺑﺮ ﻟﺤﺪ ﻳﻌﻨﯽ ﻗﺒﺮ ﻫﺮ ﻣﻴﺘﯽ ﮐﻪ ﺗﺮﺑﺖ ﮐﺮﺑﻠﺎ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ ﻗﺒﺮ ﺭﻫﺎﻧﻴﺪﻩ ﻣﻴﺸﻮﺩ.
5 - ﺗﺮﺑﺖ ﮐﺮﺑﻠﺎ ﺑﺮ ﻫﺮ ﺩﺭﺩ ﺑﯽ ﺩﺭﻣﺎﻧﯽ ﺷﻔﺎ ﺑﺨﺶ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ ﮐﻤﺎ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﮐﺘﺐ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺫﮐﺮ ﮔﺮﺩﻳﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
6- ﺧﺎﮎ ﻣﻘﺘﻞ ﺣﺴﻴﻦ ﺑﻦ ﻋﻠﯽ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺣﺼﻦ، ﻳﻌﻨﯽ ﺣﺼﺎﺭ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺁﻓﺎﺕ ﻭ ﻫﺮ ﮔﺰﻧﺪﯼ، ﻭ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺣﻤﻞ ﻧﻤﺎﻳﺪ، ﻣﺤﻔﻮﻅ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ.
7 - ﺁﺭﺍﻡ ﺑﺨﺶ ﺗﻠﺎﻃﻢ ﻣﻮّﺍﺝ ﺩﺭﻳﺎﻫﺎﺳﺖ ﻳﻌﻨﯽ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺩﺭﻳﺎ ﺑﻪ ﺗﻠﺎﻃﻢ ﺁﻳﺪ، ﻭ ﭼﺎﺭﻩ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﻗﻄﻊ ﮔﺮﺩﺩ ﻭ ﮐﻤﯽ ﺗﺮﺑﺖ ﮐﺮﺑﻠﺎ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺑﭙﺎﺷﻨﺪ ﺩﺭﻳﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﻴﮕﻴﺮﺩ.
8 - ﺗﺮﺑﺖ ﻣﻈﻠﻮﻡ ﮐﺮﺑﻠﺎ ﺗﺤﻔﻪ ﺣﻮﺭﻳﺎﻥ ﺑﻬﺸﺖ ﺍﺳﺖ ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻣﺎﻩ ﻭ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪﯼ ﻧﻴﺴﺖ ﺗﺎ ﻧﻮﺭ ﺍﻓﺸﺎﻧﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﻇﻠﻤﺎﺕ ﻣﺤﺸﺮ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺭﺍ ﻓﺮﺍ ﻣﯽﮔﻴﺮﺩ، ﺑﻪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺧﺎﮎ ﮐﺮﺑﻠﺎ ﮐﻪ ﺗﺮﺑﺖ ﺳﻴﺪﺍﻟﺸّﻬﺪﺍﺀ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺎﻟﺎﯼ ﺑﻬﺸﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﻧﻮﺭ ﻋﻈﻴﻤﯽ ﺍﺯ ﺗﺮﺑﺖ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺭﺍ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺩﻳﺪﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﺧﻴﺮﻩ ﻣﯽﺳﺎﺯﺩ ﮐﻤﺎ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﭼﺸﻢ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽﺯﻧﺪ ﻭ ﮐﺴﯽ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﺪ. (1).
✅ (1) ﮐﺸﮑﻮﻝ ﺍﻟﻨﻮﺭ ﺝ 1 ﺹ 186.
✅ -داستان هایی از زمین کربلا
🌸✨🌸
⚜ ذکر صالحین ⚜
🔘اعمال مشترکهٔ ماه شعبان المعظم،ماه رسول خدا صلی الله علیه و آله🔘
1⃣هر روز هفتاد مرتبه❗️
اَسْتَغْفِرُاللّهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَه
2⃣هر روز هفتاد مرتبه❗️
استغفرالله الذی لا اله الا هو الرحمن الرحیم،الحی القیوم واتوب الیه
3⃣«صدقه» بسیار دهد❗️
در این ماه
هرچند به دانهٔ خرمایی باشد.
4⃣در کل این ماه هزار بار بگوید❗️
لا اله الا الله،ولا نَعبُدُ الّا ایّاه مُخلصینَ لهُ الدّین و لَوْ کَرِهَ المُشرکون.
که ثواب هزار ساله در نامه عملش بنویسند.
5⃣در هر پنج شنبه این ماه روزه بگیرد ودو رکعت نماز بخواند❗️
(در هر رکعت حمد و۱۰۰مرتبه توحید)
وبعد از سلام ۱۰۰مرتبه صلوات
6⃣ در این ماه«صلوات»بسیار بفرستد❗️
7⃣خواندن«صلوات مخصوص»❗️
(....شجرة النبوه وموضع الرساله ...)(یک صفحه ونیم)
هر روز هنگام زوال(زمانی که آفتاب ظهر به وسط آسمان رسیده باشد.)
8⃣خواندن«مناجات شعبانیه»❗️
در این ماه در هر زمانی که حضور قلبی باشد.(...واسمع دعائی اذا دعوتک....)(۵صفحه)
بهترین اعمال این ماه ❗️
۱)استغفار
۲)صدقه بسیار
۳)روزه گرفتن کل ماه که وصل شود به رمضان المبارک
منتظران عزیز ❗️
ثواب نمازها وروزه ها وذکرها ودعاها را ان شاءالله هدیه میکنیم برای فرج معشوق عزیزمان🎁
وقطعا مؤثر خواهد بود در جلو انداختن امر فرج ان شاءالله 👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حلول ماه پربرکت شعبان را به شما عزیزان تبریک میگم.
شعبان شد و پیک عشق از راه آمد🌺🍃
عطر نفس بقیة الله آمد🍃
با جلوه سجاد و ابوالفضل و حسین🌺
یک ماه و سه خورشید در این ماه آمد🍃
حلول ماه شعبان، ماه رسول خدا مبارک🌺
ذڪرهاے آرامش دهنده در ماه شعبان:
❤️براے هر ترسے👈 لا إلہ إلا الله
براے هر غم واندوهے👈ماشاء الله
💛 براے هرنعمتے👈 الحمد لله
💚 براے هرآسایشے👈 الشڪر لله
💙 براے هرچیزشگفت آورے👈 سبحان الله
💜 براے هرگناهے👈 استغفر الله
❤️ براے هرمصیبتے👈 انا للہ و إنا إلیہ راجعون
براے هرسختے ودشوارے👈 حسبی الله
💛 براے هرقضا وقدر👈 توڪلت علے الله
💚براے برآورده شدن هرآرزویے👈 ان شاء الله
💙 براے هرطاعت وگناهے(آمرزش گناهان،وسوسہ شیطان و..)👈 لاحول ولا قوه إلا باللہ العلے العظیم
به دوستات بفرس به این امید که از باغ دعاهاشون، یه گل استجابت هدیه بگیرى و به یاری خدا مشکلات همه رفع بشه!!! 🌹
❣
@Hasht_rishtery 🌼🍃🌺
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#داستان_کوتاه_آموزنده
✨کسی می گفت:
در بیمارستان نوزاد مُرد و آن را به پدرش دادند که دفنش کند، من نیز همراه او سوار ماشین شدم و به سوی قبرستان حرکت کردیم ....
💫او نوزادش را در آغوش گرفته بود و نگاهش می کرد ..تا اینکه در راه رفتن به قبرستان، ماشین به خیابانی پیچید و نور آفتاب به داخل ماشین و روی نوزاد افتاد ..
💫پدر حرکت عجیبی از خود نشان داد !
سبحان الله، پارچه سفید روی سر خود را در آورد و با آن نوزادش را پوشاند تا آفتاب به او نخورد !
انگار فراموش کرده بود که فرزندش مرده است .
💫از عطوفت و رحمت پدر نسبت به فرزندش؛ بغضم ترکید و گریه کردم .
و معنی این آیه را خوب فهمیدم و تکرارش می کردم
﴿.. و قل رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا ﴾
بگو : پروردگارا ! به آنان رحمت آور، همانگونه که مرا در کودکی پرورش دادند
💫پدر و مادر می توانند همزمان ده کودکشان را دوست داشته باشند و به آنها توجه کنند اما ده پسر نمی توانند از یک پدر یا یک مادر مراقبت کنند
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙🌺🌙🌺🌙
#اعمال_ماه_شعبان
هرکس روز دوشنبه وپنجشنبه
ماه شعبان
را روزه بگیرد بیست حاجت دنیوی وبیست حاجت ازحوایج اخروی اوبرآورده میشود
مفاتیح الجنان)
کسانی که روزه #قضا دارندنیت قضا کنندتا دوثواب ببرند
🌺تقدیم با بهترین آرزوها🌺
♻️روزه های ماه مبارک شعبان♻️
✅سفارش شده کل این ماه را روزه بدارید برای «محبت رسول خدا»
و«تقرب به خدا»
و وصل کنید به ماه مبارک رمضان
اما روزهای خاص برای روزه❗️
1⃣هر دوشنبه وهر پنج شنبه این ماه❗️
ثواب آن❗️
خداوند بیست حاجت از حوائج دنیا وبیست حاحت از حوائج آخرت را برآورده کند.
2⃣روز اول ماه شعبان ❗️
بهشت بر او واجب میشود.
3⃣روز سوم ماه شعبان❗️
4⃣سه روز اول ماه شعبان ❗️
روزه بگیرد ودرشبهای آن(یعنی،شب اول و دوم و سوم شعبان)
۱۲رکعت نماز بخواند(۶تا دو رکعتی)
در هر رکعت حمد و۱۱مرتبه توحید
5⃣سه روز آخر شعبان ❗️
و وصل کند به ماه مبارک رمضان
ثواب آن❗️
خداوند ثواب دو ماه متوالی(پشت سرهم) را برای او بنویسد.
منتظران عزیز ❗️
ثواب روزه ها را نیز هدیه میکنیم برای فرج مولامون ان شاءالله🎁
#خداباوری
🌸☘🌸☘🌸☘🌸
برای اینکه بتوانی
خدا را با چشم دلت ببینی،
غیر خدا را با چشم سرت
کمتر نگاه کن.
برای اینکه بتوانی
با خدا بهتر درد دل کنی
با دیگران درد دل نکن.
برای اینکه بتوانی
دلت را پر از محبت خدا کنی،
از محبت غیر خدا دلت را خالی کن
خدا را باور کن
و به او اعتماد داشته باش!
🌸☘🌸☘🌸☘🌸
#داستان_کوتاه_آموزنده
👈👇حتما بخونید،بسیار آموزنده...
🍃ﭘﺪﺭﯼ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺮﮒ به فرزندش گفت :
ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺳﻪ ﻭﺻﯿﺖ ﺩﺍﺭﻡ. امیدوارم ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﻭﺻﯿﺖ ﻣﻦ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﻨﯽ!
1) ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻣﻠﮑﯽ ﺑﻔﺮﻭﺷﯽ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺩﺳﺘﯽ ﺑﻪ ﺳﺮﻭ ﺭﻭﯾﺶ ﺑﮑﺶ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺵ!
2) اﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﺑﺎ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯ ﺷﻬﺮ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ!
3) ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﯾﺎ ﺍﻓﯿﻮﻧﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﯽ ﺑﺎ ﺁﺩﻡ ﺑﺰﺭﮔﺴﺎﻟﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻦ!
ﻣﺪﺗﯽ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﭘﺪﺭ، ﭘﺴﺮ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﺪﺭﯼ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺷﺪ.
ﭘﺲ ﺑﻪ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﭘﺪر ، ﺁﻥ ﻣﻠﮏ ﺭﺍ ﺳﺮ ﻭ ﺳﺎﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩ.
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﺗﻤﺎﻡ ﮐﺎﺭ ﺩﯾﺪ...ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺣﯿﻒ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻔﺮﻭﺷﺪ ﭘﺲ ﻣﻨﺼﺮﻑ ﺷﺪ!
ﺑﻌﺪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﺪ ؛ ﭘﺲ ﺍﺯ ﭘﺮﺱ ﻭ ﺟﻮﯼ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ.
ﺩﯾﺪ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺧﺮﺍﺑﻪ ﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ! ﻋﻠﺘش را ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮔﻔﺖ:
"ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺭﺍﯾﯿﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺧﺘﻪ ﺍﻡ!"
ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺑﻪ ﻋﻤﻖ ﻧﺼﺎﯾﺢ ﭘﺪﺭﺵ ﭘﯽ ﺑﺮﺩ...
و میخواست ﺑﺎ ﻣﺮﺩ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺶ ﺑﻮﺩ ﺩﻭﺩ ﺭﺍ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﻪ ﻣﻮﺕ ﯾﺎﻓﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﻣﻮﺍﺩ ﻣﺨﺪﺭ ﺑﻮﺩ!
ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺪﺭ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﺎﺭ ﺷﺪ...
"ﮐﺎﺵ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﻗﻄﻮﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺳﻄﺮﯼ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺑﯿﺎﺩ ﻣﺎﻧﺪﻧﯽ ﻧﻪ ﺣﺎﺷﯿﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﺭفتنی...!"
💚فرازی از مناجات امام حسین (ع)؛
💞ای خدای مهربان من🙏
🌸اگر نیکی از من سر زند، به خاطر
💕لطف فراوان توست و منتی از توست بر من.
💞خدای من🙏
🌸چگونه مرا به خود وا می گذاری
💕که کفایت امرم در دست توست
🌸و چگونه من ستم خواهم دید که یاور من تویی؟
💕و چگونه در حرمان خواهم ماند،
🌸حال آن که تو با من مهربانترینی.
💕 اینک من با همه نیازم، دست
🌸به درگاه تو آویخته ام.
💕از چه پیش تو شِکوِه کنم که
🌸از همه چیز با خبری
💕و چگونه بد حالی ام را با تو باز گویم
🌸که خود به حالم می نگری.
💞ای مهربان🙏
🌸از تو نا امید نیستم که امید
💕بر درِ خانه کریمی آورده ام؛
پس تو خود مرا دریاب🙏
ميلاد مبارك امام حسين (ع) مباركباد💚
@baklasbashim
#حکایت #عاقل_را_اشارتی_کافیست
مردی برای خــود خانه ای ساخت و از خانه قول گرفت که تا وقتی زنــده است به او وفادار باشد و بر سرش خراب نشود و قبل از هــر اتفاقی وی را #آگاه کند
مــدتی از ساخـت خانـه گذشـت ترکی در دیــوار ایجاد شد مــرد فـوراً با گچ ترک را پوشاند . بعد از مدتی در جایی دیگر از دیوار ترکی ایجاد شد و باز هم مرد با گچ ترک را پوشاند
ایــن اتفاق چندین بار برای #خانه و مــرد تکرار شــد و روزی ناگهان خانه فرو ریخــت . مــرد با سرزنش قولی که گرفته بود را به خانه یادآوری کرد
خانه پاسخ داد هــر بار خواستم هشدار بدهـم و تــو را آگاه کنـم دهانـم را بـا #گچ گرفتـی و مـرا ساکت کردی این هــم عاقـبت نشنیدن هشـدارها
🍁♡ ♡🍁
🌷چشمه باش
استاد شاگردانش را به یک گردش تفریحی به کوهستان برده بود .بعد از یک پیاده روی طولانی همه خسته و تشنه در کنار چشمه ای نشستند و تصمیم گرفتند استراحت کنند .
استاد به هریک از آنها لیوان آبی داد وار آنها خواست قبل از نوشیدن آب یک مشت نمک درون لیوان بریزند .شاگردان هم همین کار را کردند ولی هیچ یک نتوانستند اب را بنوشند چون خیلی شور بود .
بعد استاد مشتی نمک را داخل چشمه ریخت واز آنها خواست از آب چشمه بنوشندو همه از آب گوارای چشمه نوشیدند .
استاد پرسد :«ایا آب چشمه شور بود؟»وهمه گفتند:«نه ...آب بسیار خوش طعمی بود». استاد گفت :«رنج هایی که برای شما در این دنیا در نظر گرفته شده است نیز همین مشت نمک است نه بیشتر ونه کمتر ...این بستگی به شما دارد که لیوان آب باشید و یا چشمه که بتوانید رنج ها را در خود حل کنید . پس سعی کنید چشمه باشید تا بر رنج ها فائق آیید».
#آموختن_صدای_گربه
مردی به حضرت سلیمـان ، مـراجعه کـرد و گـفت ای پیامبر میخواهم به من زبان یکی از حیوانات را یـاد دهی . #سلیمان_نبی فرمـود تحمـل آن را نداری
مرد اصرار کرد و سلیمان نبی پرسید کدام زبان؟
جـواب داد زبـان گربـه هـا . حضـرت سلیمـان در گـوش او دمیـد و او زبـان گربـه ها را آموخت
روزی دیـد دو گربـه با هـم سخـن میگفتند . یکی گفـت غـذا نـداری که دارم از #گرسنگی میمیـرم. دومی گفت نـه ، امـا در این خانه خروسی هست که فردا میمیرد ، آنگاه آن را میخوریم
مـرد شنیـد و گفـت به خـدا نمیگذارم خروسـم را بخوریـد ، آنـرا فـروخـت . گربـه آمـد و از دیـگری پرسیـد آیـا #خـروس مـرد؟ گفـت نـه ، صاحبـش فروختش ، اما گوسفند نر آنها خـواهد مـرد و آن را خواهیم خورد. صاحب مـنزل باز هـم شنیـد و رفـت گوسفند را فروخت
گربه گرسنه آمد و پرسید آیا گوسفند مـرد؟ گفت نهصاحبش آن را فروخت. اما صاحبخانه خواهد مُردو برای تسلی دهندگان غذایی فراهم خواهند کرد . مـا از آنها خواهیـم خورد . مـرد شنید و به شدت ناراحت شد. نزد سلیمان نبی رفت و گفت #گربه هـا میگوینـد مـن خـواهـم مـرد خـواهش میکنم کاری بکن
حضـرت پاسخ داد خداوند خواست #خروس را فدای تو کند اما آنرا فروختی، سپس میخواست گوسفند را فدای تو کند آن را هم فروختی ، پس خود را برای وصیت و کَفن و دَفن آماده کن
🍁♡ ♡🍁
✨﷽✨
❌نمی توانم نگاهم راکنترل کنم!
✍یک جوان ازعالمی پرسید:
من جوان هستم و بنا به جوانیم نمی توانم به نامحرم نگاه نکنم...بگو چاره چیست؟
❇️آن مرد عالم کوزه ای پر از شیر به او داد و به او توصیه کرد که کوزه را سالم به جایی ببرد و هیچ چیز از کوزه بیرون نریزد!! سپس ازشخصی درخواست کرد او را همراهی کند و اگر شیر را ریخت؛ جلوی همه مردم او را کتک بزند! جوان کوزه راسالم به مقصد رساند و چیزی بیرون نریخت...
◀️عالم از او پرسید: چند دختر سر راه خود دیدی؟؟ جوان جواب داد: هیچ! فقط به فکر آن بودم که شیر را نریزم که مبادا جلوی مردم کتک بخورم وخار وخفیف بشوم...
❇️عالم گفت: این حکایت مومنی است که همیشه خدا را ناظر برکارهایش می بیند... و از روز قیامت وحساب و کتابش که مبادا در نظر مردم خار و خفیف شود بیم دارد...
👈آیاانسان نمی داندکه خدا او را
می بیند!!(سوره علق آیه ۱۴)
#قرآن
⬇️⬇️
🌸🍃🌸🍃
یک روز عید، امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) به حجره جدشان حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شدند و فرمودند یا جداّه، امروز روز عید است و فرزندان عرب همه با لباس های رنگارنگ خود را آراسته اند و لباس های نو پوشیده اند و ما لباس نو نداریم و برای همین کار هم خدمت شما آمده ایم که فکری به حال ما کنید.
حضرت حال آنها را بررسی کرد و گریه ای نمود تا آنجا که دو قطعه لباس از بهشت که به کمک جبرئیل یکی برای امام حسن (علیه السلام) لباس سبز و دیگری برای امام حسین (علیه السلام) لباس سرخ آورد و آنها پوشیدند و خوشحال شدند.
جبرئیل وقتی این حالات را مشاهده نمود گریه کرد.
حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود ای جبرئیل، امروز که فرزندان من شاد و خرسند هستند، تو چرا گریه می کنی و مهموم و مغموم و محزون هستی؟!
تو را به خدا قسم می دهم که اگر خبری هست، به من بگو و مرا از این ناراحتی برهان.
جبرئیل فرمود ای رسول خدا، بدان اینکه برای دو فرزندت دو رنگ مختلف اختیار گردید، یکی امام حسن ( علیه السلام) ناچار است زهر بنوشد و از شدت زهر رنگش سبز می شود و امام حسین (علیه السلام) را ذبح می کنند و بدنش را با خونش خضاب می کنند.
در اینجا پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خیلی گریه کرد.
#بحارالانوارج٤٤ص٢٤٥
حدیث
امام صادق (علیه السلام):
هیچ کس نیست در روز قیامت مگر اینکه آرزو می کند ای کاش امام حسین (علیه السلام) را زیارت کرده بودم آن هنگامیکه می بیند که با زوار امام حسین (علیه السلام) چه می کنند و چقدر نزد خداوند مورد کرامت واقع می شوند.
#وسائل_الشيعه_ج١٣ص٤٢٤
@DastaneRastan_ir
🌸🍃🌸🍃
پادشاهی را وزیری عاقل بود که از وزارت دست برداشت.
پادشاه از دگر وزیران پرسید وزیر عاقل کجاست؟
گفتند از وزارت دست برداشته و به عبادت خدا مشغول شده است.
پادشاه نزد وزیر رفت و از او پرسید از من چه خطا دیده ای که وزارت را ترک کرده ای؟
گفت از پنج سبب:
اول: آنکه تو نشسته میبودی و من به حضور تو ایستاده میماندم اکنون بندگی خدایی میکنم که مرا در وقت نماز هم، حکم به نشستن میکند.
دوم: آنکه طعام میخوردی و من نگاه میکردم اکنون رزاقی پیدا کردهام که او نمی خورد و مرا میخوراند.
سوم: آنکه تو خواب میکردی و من پاسبانی میکردم اکنون خدای چنان است که هرگز نمیخوابد و مرا پاسبانی میکند.
چهارم: آنکه میترسیدم اگر تو بمیری مرا از دشمنان آسیب برسد اکنون خدای من چنان است که هرگز نخواهد مرد و مرا از دشمنان آسیب نخواهد رسید.
پنجم: آنکه میترسیدم اگر گناهی از من سر زند عفو نکنی، اکنون خدای من چنان رحیم است که هر روز صد گناه میکنم و او می بخشاید.
@DastaneRastan_ir
🌸🍃🌸🍃
#نيايش_شبانه
خداوندا،
کمکم کن تا شکرگزاری را همچون مرهمی در مسیر تحول روزانهٔ زندگی ام به کار برم.
گاهی بهترین طریقهٔ ابراز قدردانی، لذت بردن از موهبت ها و شادمانی هائی است که به ما عطا شده است.
پروردگارا
کمکم کن به زندگی عادی و روزمره ی خود دقیق تر نگاه کنم.
خداوندا،
کمکم کن تا تمامی تجاربِ سرنوشت ساز زندگی را که ممکن است سر راهم قرار گیرد، بپذیرم.
کمکم کن تا شگفتی و اعجاب تولد دوباره را ببینم و درس هایت را بیاموزم بدرستی که "اول آموزگارِ جهان" تو هستی.
@DastaneRastan_ir
🌸🍃🌸🍃
#خونه_خالی...
- : الو... مجید! سلام داداش!
+ : سلام چطوری چه خبرا؟
- : داداش بگو چی شده؟
+ : چی شده؟
- : بابا و مامانم رفتن مسافرت! خونه خالیه!
+ : خب..؟
- : خب؟؟! خب پاشو بیا اینجا دیگه!
+ : چه خبره حالا؟
- : خبرای خوب! پاشو بیا خودت میفهمی...
یه ساعت بعد خونهی رفیقم بودم. خیلی شاد و شنگول بود. گفت: دو تا خانوم دعوت کردم امشب...باز برو بگو این رفیق ما بده...
منم بدم نیومد. خلاصه رفتم توی یکی از اتاقا... لحظات تاریکی بود، همه چیز برای لذت آماده بود ولی...
ولی یهو یادم اومد شب جمعه است و ذهنم رفت روی بنری که سر کوچه مسجد زده بودن: «جلسه دعای کمیل...» تا اون موقع دعای کمیل نرفته بودم و این فراز دعا رو ندیده بودم که «خدایا، برای عقوبتِ گناهانی که در خلوت انجام دادهام عجله نکن...» اما میدونستم این دعا از امام علی (علیهالسلام) رسیده. چند لحظه رفتم تو فکر... خجالت کشیدم... از امام علی خجالت کشیدم... خجالت و ترس همهی وجودم رو پر کرده بود... از خودم بدم میومد... از خونه زدم بیرون.
خودمو رسوندم به مسجد، دعا تازه شروع شده بود. نشستم و از اول تا آخر دعا گریه کردم. گفتم: خدا! نذار بیفتم تو این دریای لجن! خودت نگهم دار!
چند ماه بعد به پیشنهاد پدر و مادرم با یه خانم بسیار زیبا و مؤمن ازدواج کردم. هر هفته با هم میایم دعا کمیل...
به نقل از شیخ حسین انصاریان
عبرت آموز، ص: 97
@DastaneRastan_ir