خوشبختی را کجا میتوان یافت؟
از خدا پرسید: «خوشبختی را کجا میتوان یافت؟»
خدا گفت: «آن را در خواستههایت جستجو کن و از من بخواه تا به تو بدهم.»
با خود فکر کرد و فکر کرد: «اگر خانهای بزرگ داشتم بیگمان خوشبخت بودم.»
خداوند به او داد.
«اگر پول فراوان داشتم یقیناً خوشبختترین مردم بودم.»
خداوند به او داد.
اگر... اگر... و اگر...
اینک همه چیز داشت اما هنوز خوشبخت نبود!
از خدا پرسید: «حالا همه چیز دارم اما باز هم خوشبختی را نیافتم.»
خداوند گفت: «باز هم بخواه.»
گفت: «چه بخواهم؟ هر آنچه را که هست دارم.»
خدا گفت: «بخواه که دوست بداری...
بخواه که دیگران را کمک کنی... بخواه که هر چه را داری با مردم قسمت کنی...»
او دوست داشت و کمک کرد و در کمال تعجب دید لبخندی را که بر لبها مینشیند و نگاههای سرشار از سپاس به او لذت میبخشد.
رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا خوشبختی اینجاست؛
در نگاه و لبخند دیگران...»
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌻به پنجشنبه 17 تیر ماه
🌾خوش امديد
🌻در پناه پروردگار
🌾امروزتون بخیر و نیکی
🌻حال دلتون خوب
🌾وجودتون سبز و سلامت
🌻زندگیتون غرق در خوشبختی
🌾روزتون پر از احساسهای خوب و ناب
🌻آخر هفته تون پر از آرامش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷سلام
🌸صبحتون بخیر و شادی
🌷امیدوارم دراین روز زیبا
🌸کلبه دلتون گرم باشه
🌷چراغ امیدتون روشن
🌸وجودتون سبـز و سلامت
🌷لبتون همیشه خنـدون
🌸ودعای خیرهمراه زندگیتون
🌷الهی همیشه زندگیتون
🌸پرازعشق ومحبت باشه
🌷تقدیم با بهترین آرزوها
🌸آخر هفته تون شاد و بینظیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اول باید ببخشی ☝️
بعد دعا کنی...🤍🍃
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#درنگ✋
اين نهايت ناشكری است كه آدم بخواهد همه نعمت هایی را كه در اختيارش است فقط به خاطر اين كه آن چيزی را كه میخواسته به دست نياورده است، ناديده بگيرد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍خاطره ای از استاد قرائتی
🕌یك سال براى زیارت به مشهد مقدّس رفتم. در حرم با حضرت رضاعلیه السلام قرار گذاشتم كه من یك سال مجّانى براى جوانها واقشار مختلف كلاس برگزار مى كنم و در عوض امام رضاعلیه السلام نیز از خدا بخواهد من در كارم اخلاص داشته باشم. مشغول تدریس شدم، سال داشت سپرى مى شد كه روزى همراه با جمعیّت حاضر در جلسه از مسجد بیرون مى آمدم، طلبه اى كه جلو من راه مى رفت نگاهى به عقب كرد، با آنكه مرا دید ولى به راه خود ادامه داد! من پیش خود گفتم: یا به پشت سر نگاه نكن یا اگر مرا دیدى تعارف كن كه بفرمایید جلو! ناگهان به یاد قرار با امام رضاعلیه السلام افتادم، فهمیدم اخلاص ندارم، خیلى ناراحت شدم. با خود گفتم كه قرآن در مورد اولیاى خدا مى فرماید: «لا نرید منكم جزاءً و لا شكوراً»(انسان 9) آنان نه مزد مى خواهند و نه انتظار تشكر دارند. من كار مجّانى انجام دادم، ولى توقّع داشتم مردم از من احترام كنند! خدمت آیة اللَّه میرزا جواد آقا تهرانى رسیدم و ماجراى خود را تعریف كرده و از ایشان چاره جوئى خواستم. یك وقت دیدم این پیرمرد بزرگوار شروع كرد به گریه كردن، نگران شدم كه باعث اذیّت ایشان نیز شدم، لذا عذرخواهى كرده و علّت را پرسیدم. ایشان فرمود: برو حرم، خدمت امام رضاعلیه السلام و از حضرت تشكّر كن كه الآن فهمیدى مشرك هستى واخلاص ندارى، من از خود مى ترسم كه در آخر عمر با ریش سفید در سنّ نود سالگى مشرك باشم و خود متوجّه نباشم.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🕊همای رحمت
🌿آیت الله مرعشی نجفی میفرمودند:
شبی توسلی پیدا کردم تا یکی از اولیای خدا را در خواب ببینم. آن شب در عالم خواب دیدم که در زاویه مسجد کوفه نشسته ام و وجود مبارک مولا امیرالمومنین(ع)با جمعی حضور دارند. حضرت فرمودند:
شاعران اهل بیت را بیاورید.دیدم چند تن از شاعران عرب را آوردند.فرمودند:
شاعران ایرانی را نیز بیاورید.آن گاه محتشم و چند تن از شاعران ایرانی آمدند.فرمودند:شهریار ما کجاست؟! شهریار آمد.حضرت خطاب به شهریار فرمودند:شعرت را بخوان !
شهریار این شعر را خواند:
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را ... الی آخر
آیت الله مرعشی فرمودند:
وقتی شعر شهریار تمام شد از خواب بیدار شدم چون من شهریار را ندیده بودم,فردای آن روز پرسیدم که شهریار شاعر کیست؟
گفتند:
شاعری است که در تبریز زندگی می کند. گفتم از جانب من او را دعوت کنید که به قم نزد من بیاید.
چند روز بعد شهریار آمد.
دیدم همان کسی است که من او را در خواب در حضور حضرت امیر (ع)دیده ام.
از او پرسیدم :
این شعر«علی ای همای رحمت»را کی ساخته ای؟
شهریار با حالت تعجب از من سوال کرد که شما از کجا خبر دارید که من این شعر را ساخته ام؟
چون من نه این شعر را به کسی داده ام و نه درباره آن با کسی صحبت کرده ام .
مرحوم آیت الله مرعشی به شهریار می فرمایند:
چند شب قبل من خواب دیدم که در مسجد کوفه هستم و حضرت امیرالمومنین(ع) تشریف دارند.
حضرت شاعران اهل بیت را احضار فرمودند:
ابتدا شاعران عرب آمدند.
سپس فرمودند:
شاعران فارسی زبان را بگویید بیایند . آنها نیز آمدند.
بعد فرمودند شهریار ما کجاست؟
شهریار را بیاورید! و شما هم آمدید.
آن گاه حضرت فرمودند:
شهریار شعرت را بخوان! و شما شعری که مطلع آن را به یاد دارم خواندید.
شهریار فوق العاده منقلب می شود و می گوید:
من فلان شب این شعر را ساخته ام و همان طور که قبلا عرض کردم.
تاکنون کسی را در جریان سرودن این شعر قرار نداده ام .
آیت الله مرعشی فرمودند:
وقتی شهریار تاریخ و ساعت سرودن شعر را گفت,معلوم شد مقارن ساعتی که شهریار آخرین مصرع شعر خود را تمام کرده،من آن خواب را دیده ام .
ایشان چندین بار به دنبال نقل این خواب فرمودند:
یقینا در سرودن این غزل،به شهریار الهام شده که توانسته است چنین غزلی به این مضامین عالی بسراید.
البته خودش هم از فرزندان فاطمه زهرا (س)است و خوشا به حال شهریار که مورد توجه و عنایت جدش قرار گرفته است.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#عارفانه🕊
اگر کسی
به این باور برسد
که غیر از "خدا "
به کسی احتیاج ندارد
خداوند هم او را
به غیر خودش
محتاج نخواهد کرد...
#شمستبریزی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⚠️ما شیعیان یک بار سرمان کلاه رفت...
روز عاشورایی، مرحوم شیخ مرتضی انصاری (رحمت الله علیه) جلوی در ورودی صحن مطهر امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) ایستاده بود و از دسته جات سینه زنی استقبال می کرد و در کنار او، أفندی که از طرف حکومت عثمانی حاکم عراق بود، ایستاده بود.
أفندی از شیخ انصاری پرسید ای شیخ، هم ما قبول داریم که حسین بن علی (علیه السلام) مظلوم شهید شده و یزید انسان پست و خونخواری بود و ما هم در عزای آن بزرگوار غمگین هستیم، اما پرسش من این است که این مراسم یعنی چه؟
سینه زنی، زنجیرزنی، دسته راه انداختن، گِل به سر مالیدن و ...، اینها چه هدفی را دنبال می کنند؟!
مرحوم شیخ انصاری فرمودند سِرّ مطلب این است که ما شیعیان یک بار سرمان کلاه رفت و با این مراسم تلاش می کنیم دوباره چنین نشود.
👳♂أفندی پرسید یعنی چه؟
🌿شیخ انصاری فرمود در جریان غدیر، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در برابر صد هزار نفر، علی (علیه السلام) را با صراحت به وصایت خود برگزید و شما انکار کردید و گفتید غدیر نبوده یا اگر بوده چیز مهمی نبوده است، فقط سفارش به دوستی با علی (علیه السلام) بوده است.
اشکال از ما بود که ما عید غدیر خم را با سر و صدا و شعار، بزرگ نداشتیم و این چنین شد.
ترسیدیم که اگر عاشورا را هم بزرگ نشماریم و با شعار و تظاهر برگزار نکنیم، شما انکار کنید و بگویید اصلا حسین (علیه السلام) شهید نشد یا حسین (علیه السلام) را راهزنان میان راه کشتند و یزید (لعنت الله علیه) انسان با تقوایی است‼️
📚منبع: صد نکته از هزاران، آیت الله حاج شیخ علی رضائی تهرانی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باغچه زندگی مردم رو زیر و رو نکنیم
✍منقول از مرحوم حاج اسماعیل دولابی
.✍⚠️هیچگاه وارد گذشته هیچ کسی نشو و زیرو روش نکن ! حتی عزیزترینت !
زیبا ترین باغچه را هم که بیل بزنی یک کرم داخلش پیدا میکنی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
❤️؛آیت الله دستغیب (ره) در کتاب گناهان کبیره در مورد نا امیدی می گوید:
پس از شرک به خدا هیچ گناهی بالاتر از یاس نیست، زیرا هر گناهی از شخص سر زند تا وقتی که مایوس نباشد ممکن است در صدد توبه برآمده و با استغفار آمرزیده شود ولی شخص ناامید آمرزیده شدنی نیستزیرا امیدی به آمرزش خداوند ندارد تا توبه کند.
ایشان ادامه می دهد:از این گذشته یاس سبب جرات بر جمیع گناهان می شود چون که می گوید من که عذاب می شوم چرا خودم را از شهوت دنیا دور کنم؟
شهید دستغیب(ره) در ادامه می گوید:یکی از موارد امید به خداوند همین اجابت دعا است.چه بسیار اشخاص که مضطر و از اسباب بریده بودند و پروردگار عالم امر آنها را اصلاح فرموده و حاجت آنها را عطا فرموده است.چه بسیار مریض هایی که از اسباب عادی بریده و از شفا یافتن مایوس بودند، در اثر صدقه و دعا شفا یافته اند.چه بسیار فقیرهایی که بدون سبب های معمولی ثروتمند گردیده اند.چه مبتلاهایی که به بلاهای عجیب مبتلا بوده و پروردگار عالم آنها را از راهی که گمان نمی کردند نجات داد و کتب روایات و سیر تواریخ از این داستان ها پر است.
📚منبع:کتاب گناهان کبیره، ص 84 و ص 88
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👅بهشت با رساندن نوک زبان به نوک بینی
📝نقل است که روزی «معاویه» برای نماز در مسجد آماده میشد. به خیل عظیم جمعیتی که آماده اقتدا به او بودند نگاهی از سر غرور انداخت.
«عمروعاص» که در نزدیکی او ایستاده بود، در گوشش نجوا کرد که: بیدلیل مغرور نشو! اینها اگر عقل داشتند به جماعت تو نمیآمدند و «علی» را انتخاب میکردند.
«معاویه» برافروخت. «عمروعاص» قول داد که حماقت نمازگزاران را ثابت میکند.
پس از نماز، بر منبر رفت و در پایان سخنرانی گفت: از رسول خدا شنیدم که هر کس نوک زبان خود را به نوک بینیاش برساند، خدا بهشت را بر او واجب مینماید و بلافاصله مشاهدهکرد که همه تلاش میکنند نوک زبانِشان را به نوک بینیِشان برسانند تا ببینند بهشتیاند یا جهنمی؟
«عمروعاص» خواست در کنار منبر حماقت جمعیت را به «معاویه» نشان دهد، دید معاویه عبایش را بر سر کشیده و دارد خود را آزمایش میکند و سعی میکند کسی متوجه تلاش ناموفقش برای رساندن نوک زبان به نوک بینی نشود.
از منبر پایین آمد در گوش «معاویه» نجوا کرد: این جماعت احمق خلیفه احمقی چون تو میخواهند. «علی» برای این جماعت حیف است.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ(شهیدمطهری)
✨ ده خصلت شیعیان
⚜
رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
یا علی! شیعیان و یارانت را به ده خصلت بشارت بده: پاکی ولادت(حلالزادگی)، حُسن ایمانشان به خدا، حُب خداوند نسبت به آنها، گشادگی در قبرهایشان، نور در ميان چشمانشان در پل صراط، رفع فقر از پيش چشمانشان، خوارى از جانب خدا براى دشمنانشان، ايمنى از جذام و پيسى و ديوانگى،ريختن گناهان و بدىها از آنان،در بهشت با مناند و من با ايشان.
📚 الخصال،ج2،ص430
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌درس زندگی در زیارت عاشورا
#استاد_عالی🎤
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️🎥لقبی که خداوند به امام علی (ع) داد
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
✍امام رضا(ع):
آنجایی که قرآن میفرماید:
"اهدنا الصراط المستقیم"
منظور از صراط مستقیم
#علی علیهالسلام است...
📚بحارالانوار ج23ص211
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠امام صادق (ع) فرمود: مردی به حضور عیسی (ع) آمد و اقرار کرد که من زنا کرده ام و مرا پاک کن.
پس از آنکه زنا کردن او ثابت شد، و بنا بر این گردید که او را سنگسار کنند (گویا زنای محصنه بوده است) اعلام شد که جمعیت جمع شوند.
همه جمع شدند و حضرت یحیی (ع) نیز در میان جمعیت بود، مرد زنا کار را در گودالی گذاردند تا او را سنگسار نمایند، او فریاد زد، هر کسی که بر گردنش، حد هست از اینجا برود، همه رفتند، تنها عیسی و یحیی باقی ماندند.
در این هنگام یحیی (ع) (فرصت را غنیمت شمرد و به خاطر اینکه موعظه آن مرد در آن حال اثر بخش بود) نزد او رفت و فرمود:
یا مذنب عظنی: «ای گنهکار مرا موعظه کن».
او گفت: لا تخلین بین نفسک و هواها فتردی: «بین نفش خود و هوسهایش را آزاد نگذار تا خود را تباه سازی».
یحیی فرمود: «باز مرا موعظه کن».
او گفت: لا تعیرن خاطئاً بخطیئته: «گنهکار را بخاطر گناهش سرزنش مکن» (طعن و سرزنش غیابی یا حضوری مکن مگر در موارد امر به معروف و نهی از منکر).
یحیی فرمود: باز مرا موعظه کن.
او گفت: لاتغضب: «خشمگین مشو».
یحیی فرمود: همین سه موعظه مرا کافی است (قال حسبی).
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌎طی الارض ایت الله بهجت(ره)
🕌در زمانی که در نجف، مشغول تحصیل بودم، پدرم، آخوند ملّا ابراهیم، برای زیارت، به نجف آمد. چند روزی در نجف بود و پس از آن، با هم به کربلا رفتیم. یک شب در حرم امام حسین (ع) مشغول زیارت بودم که ناگهان یادم افتاد که عهد کردهام چهل شبِ چهارشنبه، به مسجد سهله بروم و تا آن وقت، سی و دوشب رفته بودم. متأثر شدم که چرا صبح، متوجّه این مطلب نشدهام تا بتوانم به عهد خود، عمل کنم و اکنون باید مجدداً این برنامه را از ابتدا آغاز نمایم.
در این فکر بودم که دیدم آیت الله بهجت در قسمت بالاسرِ ضریح امام حسین (ع) نشسته و مشغول زیارت و عبادت است. خدمت ایشان رفتم و سلام کردم. فرمود: آقای قرنی! چیه؟ تو فکری؟ میخواهی به مسجد سهله بروی؟
توجّه نکردم که ایشان از کجا فهمید که من در فکر مسجد سهلهام. عرض کردم: بله! و موضوع عهد خود را توضیح دادم. فرمود: برو، پدرت را بگذار در مدرسه و بیا! من اینجا منتظر شما هستم.
پدرم در حرم بود. ایشان را به مدرسه بردم. شام را تدارک دیدم و به پدرم گفتم: شما شام را میل کنید و استراحت نمایید. گویا استادم با من کاری دارد، من مجدّداً به حرم امام حسین (ع) باز میگردم.
سپس به حرم بازگشتم و خدمت آیت الله بهجت رسیدم. ایشان فرمود: میخواهی به مسجد سهله بروی؟
گفتم: آری، خیلی مایلم.
فرمود: بلند شو همراه من بیا. و دست مرا در دست خود گرفت. همراه ایشان از حرم امام حسین (ع) بیرون آمدیم و از شهر، خارج شدیم. ناگاه، به صورت معجزه آسا خود را پشت دیوارهای شهر نجف دیدیم. فرمود: از پشت شهر، وارد آن میشویم.
شهر نجف را دور زدیم و وارد مسجد سهله شدیم و نماز تحیّت و نماز امام زمان (ع) را در معیّت آن بزرگوار خواندم. پس از آن، آیت الله بهجت فرمود: میخواهی نجف بمانی یا به کربلا برگردی؟
عرض کردم: پدرم کربلاست و او را در مدرسه گذاشتهام، باید به کربلا برگردم.
فرمود: مانعی ندارد. و مجدداً دست مرا گرفت. دستم در دست آن بزرگوار بود که خود را در بالاسرِ امام حسین (ع) دیدم.
در پایان این ماجرا، آیت الله بهجت فرمود: راضی نیستم که تا زندهام، این جریان را برای کسی بازگو نمایی.منابع:
1ـ ادهمنژاد، محمدتقی. گلشن ابرار، قم: نورالسجاد، 1386، جلد 6.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
‼️دفع چشم زخم
✍یکی از گرفتاری هایی که معمولاً انسان ها به آن دچار می شوند، چشم زخم است.
برای جلوگیری از چشم خوردن یا رفع آن، دستوراتی از جانب اهل بیت (ع) رسیده است.
از آن جمله، استفاده از سوره «حمد» است.
1⃣در سخنی از امام رضا(ع) قرائت سوره «حمد» مایۀ شفای چشم زخم معرفی شده است.
2⃣پیامبر اکرم (ص) نیز فرموده است: قرائت سوره «حمد» و «آیه الکرسی» موجب جلوگیری از اثر چشم جن و انس می شود.
📚کنز العمال، ح2512
3⃣پیامبر اکرم(ص) خود هر گاه دچار کسالت می شد یا چشم زخمی به او می رسید یا دچار سردردی می شد کف دستان مبارکش را گشوده و سوره های «حمد» و «فلق» و «ناس» را قرائت می فرمود و دستانش را به صورت می کشید و این مشکلات از او دفع می شد.
📚وسایل الشیعه، ج6، ص231
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
یکی از دوستام و خانمش میخواستن از هم جدا بشن
یه روز تو یه مهمونی بودیم ازش پرسیدم خانومت چه مشکلی داره که میخوای طلاقش بدی؟
گفت : یه مرد هیچ وقت عیب زنش و به کسی نمی گه....
وقتی از هم جدا شدن پرسیدم چرا طلاقش دادی ؟!
گفت آدم پشت سر دختر مردم حرف نمیزنه ....
بعد از چند ماه از هم جدا شدن و سالِ بعدش خانومش با یکی دیگه ازدواج کرد...
یه روز ازش پرسیدم خب حالا بگو چرا طلاقش دادی ؟
گفت: یه مرد هیچوقت پشت سر زنِ مردم حرف نمی زنه...
⭐️یادمان نرود کثیفترین انسان کسی است که راز دوران دوستی را به وقت دشمنی فاش سازد.⭐️
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
#سوادزندگی
وقتی انتخاب می کنید که از زندگیتان لذت ببرید دیگر مهم نیست که کجا هستید یا رک بگویم،دیگر مهم نیست چه حرف ها و نظرات
منفی ای درموردتان گفته میشود
در این صورت باز هم شادی و خوشبختی را پیدا میکنی چون شادی به اینکه کجا هستی ربطی ندارد،به کسی که هستی مربوط میشود
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
امام ﻋَﻠﯽ (ع) در حدیثی در مورد اینکه انسان در برخی موارد باید کارهای خود را پنهان کند و کسی چیزی از آن متوجه نشود، فرمودند:
در حضور هفت گروه، 7 کار را مخفی کن تا سعادتمند گردی:
1- ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﻓﻘﯿﺮ، ﺩﻡ ﺍﺯ ﻣﺎلت ﻧﺰﻥ.
2- ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺑﯿﻤﺎﺭ، ﺳﻼﻣﺘﯽﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺧﺶ ﻧﮑﺶ.
3- ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ، ﻗﺪﺭﺕﻧﻤﺎﯾﯽ ﻧﮑﻦ.
4- ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻏﺼﻪﺩﺍﺭ، ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ نکن.
5- ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ، ﺁﺯﺍﺩﯼﺍﺕ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﻩﻧﻤﺎﯾﯽ نکن.
6- ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﯽﺑﭽﻪ، ﺍﺯ ﺑﭽﻪﻫﺎﯾﺖ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﮑﻦ.
7- ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ یتیم ، ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﻧﮕﻮ.
ﺗﺤﻒ ﺍﻟﻌﻘﻮﻝ، ص 167
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
حضرت امام علی (ع) میفرمایند:
(علامة) اَلإْيمانُ أَنْ تُؤْثِرَ الصِّدْقَ حَيْثُ يَضُرُّكَ عَلَى الْكَذِبِ حَيْثُيَنْفَعُكَ؛
(نشانه) ايمان، اين است كه راستگويى را هر چند به زيان تو باشد بر دروغگويى، گرچه به سود تو باشد، ترجيح دهى.
نهج البلاغه ص 556 حكمت 458
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
روزی شاگردان نزد حکیم رفتند و پرسیدند: استاد زیبایی انسان درچیست؟
حکیم دو کاسه کنار شاگردان گذاشت وگفت: «به این دو کاسه نگاه کنید اولی ازطلا درست شده است ودرونش سم است و دومی کاسه ای گلیست و درونش آب گوارا است، شما کدام رامیخورید؟»
شاگردان جواب دادند: کاسه گلی را. حکیم گفت: آدمی هم همچون این کاسه است. آنچه که آدمی را زیبا میکند درونش واخلاقش است. باید سیرتمان رازیباکنیم نه صورتمان را.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•