eitaa logo
داستان راستان🇵🇸
28.4هزار دنبال‌کننده
33.5هزار عکس
27.6هزار ویدیو
315 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 
😂😂 بزنن رو سگ ها😂😂👇👇 🐶🐶🐶🐶🐶🐶🐶🐶🐶🐶 🐶🐶🐶🐶🐶🐶🐶🐶🐶🐶 🐶🐶🐶🐶🐶🐶🐶🐶🐶🐶 😂😂 ها بزنن رو میمون ها😂😂👇 🙊🙊🙊🙊🙊🙊🙊🙊🙊🙊 🙊🙊🙊🙊🙊🙊🙊🙊🙊🙊 🙊🙊🙊🙊🙊🙊🙊🙊🙊🙊 ورود بچه ها ممنوع چون اینجا نوشته های خنده دار و زشت زیاد داره که از خنده تبدیل به میمون می شید😱😂😂😂بزن رو لینک تا بترکی😂😂
☘️ امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) : 🌷 دنیا دو روز است : 1️⃣ روزی به سود تو 2️⃣ و روزی به زیان‌ تو هر گاه به سود تو بود، نکن، و وقتی به زیان تو بود، پیشه کن. 📚 غررالحکم ؛ ح۱۹۱۷ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
کمیل بن زیاد نخعی از یاران امام علی علیه‌السلام و مردی شجاع و سلحشور و زاهدی عابد بود؛ او که در سال هشتم هجری و در جریان ماموریت حضرت علی علیه السلام برای تبلیغ احکام و معارف الهی در یمن به اسلام گرویده بود تا پایان عمر خویش همواره پیرو و طرفدار شیفته آن حضرت و اهل بیت عصمت و طهارت بود و سخنان آن حضرت را از جان خویش بیشتر دوست می داشت. برخی از سخنان نقل شده از امام علی علیه السلام توسط او نشان می دهد که او از یاران خاص و اصحاب سرّ آن حضرت بوده است. . سعد بن زید بن ارطاة گفت: کمیل بن زياد را ديدم و از فضائل اميرالمؤمنين از او سؤال كردم، در جواب گفت: مى‌خواهى تو را خبر دهم به وصيتى كه اميرالمؤمنين به من نموده و آن وصيت براى تو بهتر است از دنيا و هر چه در آن است؟ در جواب گفتم: آرى کمیل گفت: (گزیده‌ای کوتاه از توصيه‌هاى آن جناب به کمیل بن زیاد به صورت مختصر):‏ ای کمیل! هر روز نام خدا را بر زبان جارى كن، بگو: لا حول و لا قوة الا باللَّه، بر خدا توكل كن، ما را ياد كن، نام ما ببر و بر ما درود فرست، و آن را بر وجود خود و هر چه به حفظ و حراستش عنايت دارى بگردان، تا از شر آن روز در امان مانى. ای کمیل! پيغمبر را خدا ادب آموخت و مرا پيغمبر، و من مؤمنان را تربيت خواهم كرد؛ آداب را براى مردم بزرگوار بر جاى خواهم نهاد. ای کمیل! غذاى خود را با ديگران بخور، و بخل نورز، تو به كسى روزى نمیدهى (مهمان روزى خود میخورد) و خداوند به تو پاداش فراوان دهد. بر سر سفره خوشخوى باش، همنشينت را خشنود ساز… ای کمیل! پس از غذا خداى را سپاس‏گزار، و با صداى بلند شكر كن تا ديگران هم شكر گويند و اجر تو زياد شود. ای کمیل! معده را از طعام آكنده نكن، براى آب و باد هم جايى بگذار؛ تا هنوز اشتها باقى است دست بكش، كه غذا گوارا شود. سلامت تن در گرو كم خوردن غذا و آب است. ای کمیل! سائلى را محروم نكن ولو با نيمى از يك دانه انگور يا خرما، صدقه نزد خدا رشد مى‏كند. ای کمیل! زيباترين زيور مؤمن تواضع است. جمال مؤمن عفت، شرفش فهم دين، و عزتش در خوددارى از قيل و قال است. ای کمیل! در هر صنف گروهى برتر (و شرافتمندترند)، مبادا با خسيسان و (فرومايگان) آنها درافتى! اگر هم سخنى ناهنجار گفتند تحمل كن و از آنها باش كه خدا فرموده:«چون نادانان خطابشان كنند سلام گويند»(فرقان63). کمیل! در هر حال حق بگو، با پرهيزگاران طرح دوستى افكن، از فاسقان دورى گزين، از منافقان كناره گير، و با خائنان رفاقت نكن. ای کمیل! تنگدستى خود را اظهار مكن، با عزت نفس و پرده‏پوشى براى خدا صبر كن. 📙سایت اهل البیت تحف العقول،ص263تا267 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
گرافی خداوندبه شیطان وپیروانش وعده جهنم وبربندگان درگاه خداوندوعده تسلط نیافتن شیطان برآنان راداده. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✅داستان حاکمی که دخترشو به دزد داد👇 حاکمی هر شب در تخت خود به آینده دخترش می اندیشید ...که دخترش را به چه کسی بدهد تا مناسب او باشد .. در یکی از شبها وزیرش را صدا زد و از او خواست که شبانه به مسجد برود تا جوانی را مناسب دخترش پیدا کند که مناجات و نماز شب را بر خواب ترجیح دهد ... از قضا آن شب دزدی قصد دزدی در آن مسجد را کرده بود تا هرچه گیرش بیاید از آن مسجد بدزدد... پس قبل از وزیر و سربازانش به آنجا رسید ...در را بسته یافت و از دیوار مسجد بالا رفت و داخل مسجد شد .. هنگامی که به دنبال اشیاء بدرد بخورش می گشت وزیر و سربازانش داخل شدند و دزد صدای در را شنید که باز شد، راهی برای خود نیافت الا اینکه خود را به نماز خواندن مشغول کرد .. سربازان داخل شدند و او را در حال نماز دیدند ، وزیر گفت : سبحان الله ! چه شوقی دارد این جوان برای نماز.... و دزد از شدت ترس هر نماز را که تمام می کرد نماز دیگری را شروع می کرد .. تا اینکه وزیر دستور داد که سربازان مراقب باشند نمازش که تمام شد نگذارند نماز دیگری را شروع کند و او را بیاورند ، و اینگونه شد که وزیر، جوان را نزد حاکم برد. و حاکم که تعریف دعاها ونمازهای جوان را از وزیر شنید ، به او گفت : تو همان کسی هستی که مدتهاست دنبالش بودم و می خواستم دامادم باشد ، اکنون دخترم را به ازدواج تو در می آورم و تو امیر این مملکت خواهی بود ... جوان که این را شنید بهت زده شد و آنچه دیده و شنیده بود را باور نمی کرد ، سرش را از خجالت پایین آورد و با خود گفت : خدایا مرا امیر گرداندی و دختر حاکم را به ازدواجم در آوردی ،فقط با نماز شبی که از ترس آن را خواندم ! اگر این نماز از سر صداقت و خوف تو بود چه به من می دادی و هدیه ات چه بود اگر از ایمان و اخلاص می خواندم ! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💰روزی تاجری موفقی از مسافرت بازگشت و متوجه شد خانه و دکانش در غیاب او آتش گرفته🔥😶 و اجناس گرانبهایش همه سوخته و خاکستر شده اند و خسارت زیادی به او وارد آمده است .📉 فکر می کنید آن مرد چه کرد؟!🤔 خدا را مقصر شمرد و ملامت کرد؟ و یا اشک ریخت ؟ نه..... او با لبخندی بر لبان 😊و نوری بر دیدگان سر 😇 به سوی آسمان بلند کرد🙏🏻 و گفت : "خدایا ! می خواهی که اکنون چه کنم؟ مرد تاجر پس از نابودی کسب پر رونق خود ، تابلویی بر ویرانه های خانه و مغازه اش آویخت که روی آن نوشته بود : مغازه ام سوخت ❗️ اما ایمانم نسوخته است✅ فردا شروع به کار خواهم کرد👍 مال دنیا 💸امروز است فردا ممکن است نباشد اما ایمان واقعی همیشه همراهت است✅😍 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
گفتگوی شیطان با حضرت نوح👆👆 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
خدای رحمان کسانی را که ایمان آورده اند و کارهای شایسته کرده اند محبوب همه گرداند. "سوره مریم آیه 96" •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔴گــنــاهــانـی که باعث می شوند کـہ دعـــا رد شود ! امام سجاد علیه السلام : 💥گناهانى كه دعا را رد مى كنند، عبارت اند از: 1⃣بدى نيّت 🍂شامل نیت های غیرالهی و شوم. 2⃣بد ذاتى، 🍂یعنی فرد دعاکننده، خیرخواه مردم نباشد، حالت حسودی و یا خوشحالی از گرفتاری مردم داشته باشد. 3⃣نفاق، 🍂یعنی با مردم دوروئی داشته باشد. 4⃣یقین نداشتن به اجابت دعا، 🍂باید آنچنان یقین به اجابت داشته باشد، گویا حاجات او همین الآن آماده است و به سرعت برآورده می شود. 5⃣به تأخير انداختن نمازهاى واجب، 6⃣تقرّب نجستن به خدا با نيكى و صدقه، 7⃣بدزبانى و ناسزا گفتن. 🍂فحش و ناسزا نکته ای که مردم خیلی کم به آن توجّه دارند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔮ارزش کار برای امام زمان رو قیاس نکنید با کارهای دیگری در دنیا 🎙علی اکبر رائفی پور 🌹 🍃🍂 ‌‌‌‌✅کانال استاد دانشمند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⛔️تڪرارڪَﻨـــــ🔥ــﺎﻩ ”سـبـب سـبـڪـ شـدن شـخـص نـزد خـداونـد مـےشـود“➣ انجام دادن ڪَناه وخشنود شدن وپایدار بودن برڪَناه سبب سبڪ شدن نزد «پرودڪَار و افتادن از چشم اوست و هنڪَامے ڪه ڪسے نزد خداوند بــےارزش باشد ڪسے او را یارے نخواهد ڪرد» 💕چنانڪه اللّه متعال مے فرماید: ◁وَمَن يُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّكْرِمٍ «و هر ڪه را خدا خوار ڪند او را ڪَرامـے دارنده اے نیست». (سوره حج آیه 18) از حد الله تجاوز نڪنیم تا مبدا با ڪَناه اورا از خود برنجانیم😢 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
آدمی فقط در یک صورت حق دارد به دیگران از بالا نگاه کند وآن هنگامی است که بخواهد دست کسی را که بر زمین افتاده بگیرد و او را بلند کند. این قدرت تو نیست این انسانیت است که خداآنرادوست دارد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌷 امام باقر(عليه السلام) : ✍ مبادا مردم تو را از خود غافل سازند ؛ زيرا زيان اين غفلت به تو مى رسد نه به آنان. 👌 لا تَغُرَّنَّكَ الناسُ مِن نفسِكَ ؛ فإنّ الأمرَ يَصِلُ إلَيكَ دُونَهُم. 📙 بحار الأنوار 72/323/2 🌹 🍃🍂 ‌‌‌‌✅کانال استاد دانشمند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
﷽ـ 🌤 بارالها... مهربانے‌ات همانند امواج دریا پے در پے ساحل وجودم را در بر مےگیرد و به دستِ قدرت تو ، تمام تیرهاے بلا شکستہ مے‌شود... تو هر زمان با من و در کنار من بوده‌اے و من در "گهواره‌ے" محبتت چه آسوده آرام گرفتہ‌ام... پس ای "خداے" مهربانم... به ذکر نام زیبایت و نیایش لحظہ‌هایت وجود زمینی‌اَم را ملکوتے گردان... تا آنچہ تو مے‌خواهے باشم و از آنچہ من هستم "رها" شوم که تو بے‌نیاز و من "غرق" نیازم.... ✨ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🕊 ای مردمان رد شده از هفت شهر عشق رحمی به ساکنین خم کوچه ها کنید♥️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⚠️ 🔸انعکاس چیزی باش که میخواهی در دیگران ببینی. 🌱اگر محبت میخواهی؛ بورز ☘اگر صداقت میخواهی؛ باش 🌿واگراحترام میخواهی ؛ بگذار •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
آنچه خدا خواست همان میشود •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از 
دوست داری نقاشی بکشی ولی بلد نیستی😰 میخای جلو دوستات پز بدی😌😻 این چنل بهت یاد میده ک خودت نقاشیای زیبا بکشی😬 فقط کافیه جوین شی😎👇🏾 ‌https://eitaa.com/joinchat/3534225464Cc71cd8840b https://eitaa.com/joinchat/3534225464Cc71cd8840b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمک میخوریم نمکدان نمی شکنیم ! 🎙 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⭕️✍حکایتی زیبا و خواندنی حضرت ابراهیم علیه السلام بسیار میهماندوست بود و تا میهمان به خانه او نمى‏ آمد، غذا نمى‏ خورد. زمانی فرا رسيد كه يك شبانه روز، هیچ میهمانی بر او وارد نشد؛ پس از خانه بيرون آمد و به جستجوى میهمان پرداخت. پيرمردى را ديد، جوياى حال او شد، ولی فهميد آن پيرمرد، بت پرست است. حضرت ابراهيم گفت: «افسوس! اگر بت پرست نبودی، میهمان من می ‏شدى و از غذاى من مى ‏خوردى» پيرمرد از كنار ابراهيم گذشت. در اين هنگام جبرئيل بر ابراهيم نازل شد و گفت: «خداوند مى‏ فرمايد اين پيرمرد، هفتاد سال مشرك و بت پرست بود، ولی ما رزق او را كم نكرديم. اينك که غذای يك روز او را به تو حواله نموديم، تو به خاطر بت‏ پرستى، به او غذا ندادى!» حضرت ابراهيم عليه ‏السلام پشيمان شد و به جستجوى آن پيرمرد رفت. او را پيدا كرد و با اصرار به خانه خود دعوت نمود. پيرمرد بت پرست گفت: «چرا بار اول مرا رد كردى، ولی حالا دعوت می کنی؟» حضرت ابراهيم ، پيام و هشدار خداوند را به او خبر داد. پيرمرد به فكر فرو رفت و گفت: «نافرمانى از چنين خداوند بزرگوارى، دور از مروت و جوانمردى است.» آن گاه به یگانگی خداوند اقرار نمود و آيين ابراهيم عليه‏ السلام را پذیرفت. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍃🦋حکمت ۵۴ نهج البلاغه که در خیابانهای لندن نصب شده: هیچ ثروتی چون عقل هیچ فقری چون نادانی هیچ ارثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نیست..! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️با گفتن این دو جمله هر روز امام حسین(ع) را زیارت کن! ‌‌‌‌‌🕌ثوابی فوق العاده برای تأمین کننده هزینه سفر اربعین زائر امام حسین(ع) ✍هشام: "از امام صادق(ع) پرسیدم: کسی که خودش به واسطۀ بیماری یا مشکلی نتواند به زیارت امام حسین(ع) برود و در عوض شخصی دیگر را روانه کند (هزینه‌هایش را بدهد)، چه اجری دارد؟ امام صادق(ع) فرمودند: به ازای هر درهمى که خرج کند، خداوند همانند کوه اُحد برایش حسنه می‌نویسد؛ چندین برابر آنچه هزینه کرده را در همین دنیا به او برمی‌گرداند!‌ بلاهایى را که فرود آمده تا به او برسد، از او می‌گردانَد و از وى دور می‌کند و مالش حفظ می‌شود." 📚کامل الزیارت، ص١٢٩ 🎙 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️یک سؤال خیلی مهم از امام کاظم (ع) چرا وارد این دنیا شدیم ...؟! ‌🎙 هر چه می خواهد دلت از عالم بالا طلب بی قراران را از آن یکتای بی همتا طلب چون شود از دشت غایب سیل در دریا طلب دست خواهش چون صدف مگشای پیش خاکیان هر چه می خواهد دلت از عالم بالا طلب اهل همت را مکرر دردسر دادن خطاست آرزوی هر دو عالم را ازو یکجا طلب هیچ قفلی نیست در بازار امکان بی کلید بستگی ها را گشایش از در دلها طلب دست خواهش چون صدف مگشای پیش خاکیان •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠حکایت جالب از لسان الغیب شدن حافظ! 🦋سالها پیش خواجه شمس الدین محمد شاگرد نانوایی بود .عاشق دختر یکی از اربابان شهر شد .که دختری بود زیبا رو بنام شاخ نبات . در کنار نانوایی مکتب خانه ای قرار داشت که در آنجا قرآن آموزش داده می شد و شمس الدین در اوقات بیکاری پشت در کلاس مینشست و به قرآن خواندن آنان گوش می داد . تا اینکه روزی از شاخ نبات پیغامی شنید که در شهر پخش شد ؛ " من از میان خواستگارانم با کسی ازدواج می کنم که بتواند 100 درهم برایم بیاورد !" 100 درهم, پول زیادی بود که از عهده خیلی از مردم آن زمان بر نمی آمد که بتوانند این پول را فراهم کنند ! عده ای از خواستگاران شاخ نبات پشیمان شدند و عده ای دیگر نیز سخت تلاش کردند تا بتوانند این پول را فراهم کنند و او را که دختری زیبا بود و ثروتمند به همسری گزینند تا در ناز و نعمت زندگی کنند ! در بین خواستگاران خواجه شمس الدین محمد نیز به مسجد محل رفت و با خدای خود عهد بست که اگر این 100 درهم را بتواند فراهم کند 40 شب به مسجد رود و تا صبح نیایش کند . او کار خود را بیشتر کرد و شبها نیز به مسجد می رفت و راز و نیاز می کرد تا اینکه در شب چهلم توانست 100 درهم را فراهم کند و شب به خانه شاخ نبات رفت و اعلام کرد که توانسته است 100 درهم را فراهم کند و مایل است با شاخ نبات ازدواج کند . شاخ نبات او را پذیرفت و پذیرایی گرمی از او کرد و اعلام کرد که ازاین لحظه خواجه شمس الدین شوهر من است . شمس الدین با شاخ نبات راجع به نذری که با خدای خود کرده بود گفت و از او اجازه خواست تا به مسجد رود و آخرین شب را نیز با راز و نیاز بپردازد تا به عهد خود وفا کرده باشد . اما شاخ نبات ممانعت کرد. خواجه شمس الدین با ناراحتی از خانه شاخ نبات خارج شد و به سمت مسجد رفت و شب چهلم را در آنجا سپری کرد . سحرگاه که از مسجد باز میگشت چند جوان مست خنجر به دست جلوی او را گرفتند و جامی به او دادند و گفتند بنوش او جواب داد من مرد خدایی هستم که تازه از نیایش با خدا فارق شده ام , نمی توانم این کار را انجام دهم اما آنان خنجر را بسوی او گرفتند و گفتند اگر ننوشی تورا خواهیم کشت بنوش , خواجه شمس الدین اولین جرعه را نوشید آنان گفتند چه میبینی گفت: هیچ و گفتند: دگر بار بنو ش َ , نوشید, گفتند:حال چه میبینی ؟ گفت: حس می کنم از آینده باخبرم و گفتند :بازهم بنوش , نوشید , گفتند: چه میبینی ؟ گفت :حس می کنم قرآن را از برم . و خواجه آن شب به خانه رفت و شروع کرد از حفظ قرآن خواندن و شعر گفتن و از آینده ی مردم گفتن و دیگر سراغی هم از شاخ نبات نگرفت ! تا اینکه آوازه او به گوش شاه رسید و شاه او را نزد خود طلبید و او از آن پس همدم شاه شد . و شاه لقب لسان الغیب و حافظ را به او داد . ( لسا الغیب چون از آینده مردم می گفت و حافظ چون حافظ کل قرآن بود ). تا اینکه شاخ نبات آوازه او را شنید و فهمید و نزد شاه است و به دنبال او رفت اما ... حافظ او را نخواست و گفت : زنی که مرا از خدای خود دور کند به درد زندگی نمی خورد ... تا اینکه باوساطت شاه با هم ازدواج کردند . این همه شهد و شکر کز سخنم میریزد اجر صبریست کزآن شاخ نباتم دادند . •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🍃 🍃امام على عليه السلام : همانا نَفْس گوهرى گران بها است، هر كه آن را نگه داشت بلند مرتبه اش گردانيد و هركه از آن نگهدارى نكرد پست و خوارش ساخت. 🍃امام على عليه السلام : همانا نفْس تو بسيار فريبكار است. اگر به آن اعتماد كنى، شيطان تو را به سمت ارتكاب حرام ها مى كشاند. 🍃امام علی علیه السلام : در روى زمين چيزى نزد خداوند سبحان گرامی تر از نفْسى كه مطيعِ فرمان او باشد، وجود ندارد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•