💠 دعاهایی که مستجاب نمی شود!!!
امام صادق علیه السلام میفرمایند:
چهار کس دعایشان به اجابت نمی رسد:
1⃣ مردی که در خانه خود نشسته و میگوید:
خدایا! به من روزی بده!
خداوند به او میفرماید:
آیا به تو دستور ندادم به جستجوی روزی بروی؟
2⃣مردی که درباره زن ناشایست خود نفرین کند.
خداوند به او هم میفرماید:
آیا اختیار طلاق او را به تو واگذار نکردم؟
3⃣ مردی که مال خود را در جاهای بد و اسراف تلف کرده و میگوید:
خدایا! به من روزی بده!
خداوند به او نیز میفرماید:
آیا به تو دستور میانه روی ندادم؟ آیا به تو دستور ندادم، مالت را اصلاح کن و در موارد بد مصرف منما؟
4⃣مردی که بدون شاهد و گواه و سند به دیگری وام دهد. (سپس بدهکار انکار نماید) برای دریافت حق خود از خدا کمک بخواهد.
به او نیز میفرماید:
آیا به تو دستور ندادم که هنگام وام دادن شاهد بگیری؟
📚 بحار، ج ۹۳، ص ۳۶۰، و ج ۷۳، ص ۳.
💠 داستان شیخ بهایی و پیشخدمتش
می دانید شیخ بهایی مرد فوق العاده ای بوده. مسأله ی قرائت افكار را خیلیها دارند، می گویند او هم قرائت افكار داشته است. می گویند وی پیشخدمتی داشت كه به او شیخ حسن می گفت. (شیخ بهایی یك آدمی بود كه بیشتر سیّاح بود و تقریباً سی سال در دنیا سیاحت كرده بود، آخر عمرش شیخ الاسلام اصفهان شده بود. ) روزی یك مقدار كشك به او داده بود كه بسابد و برای ناهار حاضر كند. او مشغول كشك سابیدن بود. كشك سابی هم كه یك آهنگ مخصوصی دارد و انسان وقتی كه در جایی باشد كه یك آهنگ خوشی هم باشد خیالش بیشتر پرواز می كند؛ مثلاً كنار یك نهر باشد، صدای یكنواخت این نهر را كه می شنود خیالش شروع می كند به پرواز كردن، زمین را به آسمان می زند و آسمان را به زمین. او پیش خودش در همان عالم خیال یك آینده ی سعادت بخشی را برای خودش تخیل می كرد، به این صورت كه شیخ بالاخره از كارش معزول می شود، بعد من ترقی می كنم، تا كم كم به آنجا رساند كه خودش می شود شیخ الاسلام اصفهان. شیخ بهایی متوجه بود كه او در عالمِ چه خیالی است، با خود گفت ببینیم رشته ی خیال این به كجا می رسد. یك وقت رشته ی
خیالش رسید به اینجا كه پیش شاه عباس در مسند شیخ الاسلامی بالاتر از همه نشسته است، استادش شیخ بهایی از در وارد می شود، حال چكار كند؟ مسند را به او بدهد از نظر اینكه استادش و شیخ الاسلام قبل بوده، آنوقت خودش مسندی ندارد، یا او را پایین دستش بنشاند و این درست نیست. در شش و پنج این حرفها بود كه شیخ بهایی گفت: شیخ حسن كشكت را بساب. تا گفت: كشكت را بساب، به خودش آمد.
📚مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 602
~~~~~~~~
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
#اطلاعیه_جذب_خادم_موکب
سلام خدمت شما همراهان موکب یاران مهدی عج
موکب یاران مهدی عج برای ایام اربعین حسینی در شهر مقدس کربلا از میان علاقه مندان به ارباب بی کفن خادم الحسین افتخاری قبول می کند لذا بزرگواران که تمایل با شماره ۰۹۰۳۴۵۳۶۸۶۱
تماس بگیرند.
نیاز به خادمین در امور فنی و غذایی زیر هستیم
#آشپز
#تاسیساتی
#برق
نکته : خادمین رسانه از کل کشور هست
#ویژه
#شیراز
#فارس
#انتشارگسترده
@arbaeen_ba_shoma
💠امام باقر علیه السلام روایت شده است که فرمود:
هنگامی که خداوند متعال حضرت آدم علیه السلام را از خوردن میوه درخت ممنوعه بهشتی منع کرد،
وی بدون گفتن انشاء الله گفت:
این کار را نخواهم کرد. سپس از آن درخت خورد و از بهشت بیرون رانده شد.
بدین رو، خداوند به پیامبرش فرمود: هرگز در مورد کاری نگو، فردا آن را انجام می دهم. مگر اینکه خدا بخواهد و هر گاه فراموش کردی، پروردگارت را به خاطر بیاور. (سوره کهف، آیات ۲۳و۲۴)
یعنی هرگاه انشالله را فراموش کردی هر زمان یادت اومد بگو اگر چه بعد از یک سال باشد.
📚تفسیر عیاشی جلد ۲ صفحه ۳۲۴ ۱۵
💠چند پرسش از آدم عليهالسلام و پاسخهاى او
روزى حضرت آدم عليه السلام در محلى نشسته بود، ناگاه شش نفر را كه سه نفر از آنها سفيد روى و نورانى و سه نفر از آنها سياه روى و بد منظر بودند مشاهده كرد.
اتفاقاً آن شش نفر نزد آدم آمدند، سفيدرويان در سمت راست آدم و سياهرويان در سمت چپ او نشستند.
بى درنگ به سمت راست خود توجه كرد و از يكى از سفيدرويان پرسيد: تو كيستى و جایت در كجاست؟
گفت: من عقل و خرد هستم، جاى من در مغز و دستگاه انديشه انسان است.
آدم از ديگری پرسيد: تو كيستى و جایت در كجاست؟
گفت» من مهر و عطوفت هستم، جاى من در دل انسان است.
آدم از سومين نفر از سفيد رويان پرسيد: تو كيستى و جایت در كجاست؟
من حيا هستم، جاى من در چشم انسان است.
آن گاه حضرت آدم عليه السلام به سمت چپ نگريست و از سياهرويان خواست تا خود را معرفى كنند. از يكى از آنها پرسيد:
تو كيستى و جایت در كجاست؟
من خودخواهى و كبر هستم، جاى من در مغز و دستگاه انديشه انسان است.
آدم عليه السلام: مگر عقل در آن جا قرار نگرفته است؟
چرا، ولى هنگامى كه من در آن جا مستقر مىشوم، عقل فرار مىكند.
آدم از دومين نفر از سياهرويان پرسيد: تو كيستى و جایت در كجاست؟
من رشك و حسد هستم، جاى من در دل است.
آدم عليه السلام: مگر مهر و عاطفه در آن جا قرار نگرفته است؟
چرا، ولى وقتى كه من در آن جا جاى مىگيرم مهر و عاطفه بيرون مىرود.
آدم عليه السلام از سومين نفر از سياه رويان پرسيد: تو كيستى و جایت در كجاست؟
من طمع و آز هستم، جاى من در چشم است.
آدم عليه السلام: مگر حيا در آن جا جاى نگرفته است
چرا، ولى زمانى كه من در آن جا جاى بگيرم، حيا مىرود
📚(المواعظ العددية،ص 189)
📢 متن کامل سرودهی حضرت آیتالله خامنهای که یک بیت از آن را در آستانه عملیات وعده صادق در جلسهای خواندند
✍ دِلا! ز معرکهی محنت و بلا مگریز
چو گِردباد به هم پیچ و چون صبا مگریز
تو را است معجزه در کف، ز ساحران مهراس
عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز
تو موج غیرت و عزمی، ز بحر بیم مدار
حذر ز غرش طوفان مکن ز جا مگریز
ز سست عهدی ایام دلشکسته مشو
نشانه باش چو پرچم، ز بادها مگریز
چو صخره باش و مکن تکیه جز به دامن کوه
به حق سپار دل خویش و از دعا مگریز
تو از تبار دلیران خیبر و بدری
چو ذوالفقار و چو حیدر بزن صلا مگریز
به نوشخند منافق ز ره کناره مگیر
به زهرخند معاند به انزوا مگریز
چو ره به قبلهی امن است پایمردی کن
خطا مکن، ز توهم به ناکجا مگریز
چو تیر راه هدف گیر و بر هدف بنشین
ز کجروی به حذر باش و از خدا مگریز
«امین» خلق و امانتگزار یزدان باش
به صدق کوش و خطر کن ز مدعا مگریز
🖼 #یا_رسول_الله | نسخه قابل چاپ
💻 Farsi.Khamenei.ir
💠 عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد الهادی:
لَمَّا کَلَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مُوسَى بْنَ عِمْرَان:…
قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ صَلَّى الصَّلَوَاتِ لِوَقْتِهَا قَالَ أُعْطِیهِ سُؤْلَهُ وَ أُبِیحُهُ جَنَّتِی
🔹️عبدالعظیم حسنی از امام هادی علیه السلام نقل می کند که:
حضرت موسی به خدا عرضه داشت…
خدایا! پاداش کسى که نمازها را اول وقت بخواند چیست؟
🔹️خداوند فرمود: [در دنیا] هرچه بخواهد به او می دهم و [ در آخرت] بهشتم را بر او مباح کنم.
📚[امالی شیخ صدوق/ ترجمه کمرهاى ؛ متن ؛ صفحه ۲۰۹]
~~~~~~~~
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
شیخ صدوق از جانب عبدالعظیم حسنی روایت كرده اند كه فرمود : به خدمت امام هادی علیه السّلام مشرف شدم و چون آن حضرت مرا دید فرمود : آفرین بر تو ای ابوالقاسم تو دوست ما هسی (انت وليّنا حقاً ) . عرض كردم ای فرزند رسول خدا(ص) من میخواهم دین خود را بر شما عرضه بدارم گر پسندیده و مورد قبول است ، بر آن ثابت بمانم تاخداوند را ملاقات نمایم ، فرمود : بیا ای ابوالقاسم . عرض كردم منم می گویم : خداوند تبارك و تعالی یكی است و مثلی برای او نیست و از حد ابطال و حد تشبیه خارج است و جسم و صورت و عرض و جوهر نیست ، بلكه پدید آورنده اجسام و صور و خلق كننده عرضها و جوهرهاست و خداوند مالك هر چیزی است و هر چیزی را او آفریده است . می گویم : محمد(ص) بنده و رسول خدا و پایان بخش پیامبران است و بعد از او تا روز قیامت پیغمبری نخواهد آمد و شریعت آن حضرت آخر همه شرایع است و بعد از آن تا روز قیامت شریعتی نیست . می گویم : امام و خلیفه و ولی امر بعد از پیامبر (ص) امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السّلام است و بعد از آن حضرت امام حسن ، بعد از آن امام حسین ، بعد از آن علی بن الحسین ، بعد از آن محمدبن علی ، بعد از آن جعفر بن محمد ، بعد از آن موسی بن جعفر ، بعد از آن علی بن موسی ، بعد از آن محمدبن علی علیهم السلام بعد از این بزرگواران ، ای مولای من امام واجب الطاعه تو هستی . پس از آن امام علی النقی علیه السّلام به جناب عبدالعظیم فرمود : فكیف للناس بالخلف من بعده ؟ قال : قلت : وكیف ذاك یا مولای ؟ قال : لانه لا یری شخصه و لا یحل ذكره باسمه حتی یخرج فیملاء الارض قسطاً و عدلاً كما ملئت ظلماً و جوراً . بعد از من پسرم حسن امام است لیكن مردم درباره امام بعد از او چه خواهند كرد . گوید : گفتم ای مولای من مگر جریان زندگی امام بعد از او چه قرار است ؟ فرمود : برای این كه شخص او دیده نمی شود و بر زبان آوردن نام او حلال نباشد تا این كه خروج كند و زمین را از عدل و داد پر نماید هم چنان كه از جور و ظلم پر شده باشد . گفتم : به این امام غائب هم معتقد شدم یعنی به امامت امام حسن عسكری علیه السّلام و خلف آن حضرت قائل شدم . اكنون من می گویم : دوست این بزرگواران دوست خداست و دشمن آنان دشمن خداست و اطاعت ایشان اطاعت خداست و نافرمانی آنان نافرمانی خداست و می گویم : معراج حق است و سؤال در قبر حق است و بهشت و دوزخ حق است و صراط و میزان حق است و آن كه قیامت آمدنی است و در آن شكی نیست و خداوند زنده می كند كسانی را كه در قبرها جا دارند و نیز عقیده دارم كه واجبات بعد از اعتقاد به ولایت ، نماز و زكه و روزه و حج و جهاد و امر به معروف و نهی از منكر است . چون جناب عبدالعظیم دین و عقاید خود را بر امام زمانش حضرت هادی عرضه داشت و حضرت تصدیق او نمود ، فرمود : یا اباالقاسم هذا و الله الذی ارتضاه لعباده فاثبت علیه ثبتك الله بالقول الثابت فی الدنیا و الاخره . ای اباالقاسم به خدا سوگند این است دین خدا كه آن را برای بندگانش پسندیده است ، بر همین عقیده ثابت باش خداوند تو را به همین طریق در زندگی دنیا و آخرت پایدار بدارد . بالاخره از دقایق زندگی حضرت عبدالعظیم معلوم می شود كه وی در زمان خود از زهاد و عباد و پرهیزگاران و نیكوكاران به شمار می رفته و از جهت خلوص عقیده و قلب روشن و اعتقادات درست و صحیح مورد امامان عصر خود و شیعیان آنان بوده است . حدیث ابوحماد رازی كه از رساله صاحب بن عباد نقل كردیم ، بزرگترین نشانه اعتماد و اطمینان آن بزرگواران نسبت به او می باشد ، این جمله امام هادی علیه السّلام كه به او فرمود : مسائل دینی خود را از عبدالعظیم حسنی سؤال كن ، مؤید این كلام است و سفارش حضرت رضا علیه السّلام برای دوستان و شیعیان خود كه توسط او فرستاده و مرحوم مفید در اختصاص ، آن را نقل كرده ، این هم دلیل روشنی است كه آن حضرت به وی علاقه داشته و او را برای رسانیدن این پیام شایسته دیده است . حضرت هادی علیه السّلام در هنگامی كه او عقاید خود را اظهار نمود، به او فرمود : ای ابوالقاسم به خدا قسم این عقاید شما همان دینی است كه پیغمبر آن را آورده و این دین پدران من است ، بر این عقیده ثابت باش خداوند تو را بر عقیده درست ثابت بدارد .
✅🍃حضرت حمزه سید الشهدا، در نگاه پیامبر خدا و امامان بزرگوارعلیهم السلام
💠پیامبر درباره وی فرمود: «یکی از کسانی که در روز قیامت سواره وارد محشر می شود، عمویم حمزه است؛ شیر خدا و شیر پیامبر خدا که سوار بر ناقه ''عضبا ``می آید.»(۱)
امام باقرعلیه السلام فرموده است: «بر ستون عرش الهی نوشته است: حمزه، شیر خدا و شیر پیامبر و سرور شهیدان است.»(۲)
رسول خدا می فرماید: در روز قیامت، چهار پرچم به من داده می شود: پرچم «حمد» را خودم به دست می گیرم، پرچم «لا اله الا الله» را به دست علی علیه السلام می دهم، پرچم «الله اکبر» را به دست حمزه می سپارم و پرچم «سبحان الله» را به دست جعفر طیّار می دهم؛ آن گاه در برابر امت خویش می ایستم تا از آنان شفاعت کنم.(۳)
پیامبر خدا به حمزه بسیار علاقه داشت و حتی شیفته نام او بود. مردی که صاحب فرزندی شده بود، خدمت پیامبر آمد و پرسید: نام او را چه بگذارم؟ فرمود: نامش را «حمزه» بگذار که محبوب ترین نام ها نزد من است.
پیامبر به حضرت حمزه لقب «سید الشهدا» داده بود تا آن که حادثه کربلا پیش آمد و امام حسین علیه السلام به این لقب معروف شد.
رسول گرامی اسلام برای حمزه چنان احترامی قائل می شد که پس از شهادتش، وقتی از جبهه اُحد به شهر مدینه برگشت، هم خودش گریان بود و هم دستور داد خانواده های انصار به خانه حمزه بروند و برای او گریه و سوگواری کنند.(۴) همچنین به مسلمانان توصیه می فرمود: به زیارت قبر حضرت حمزه بروند. خودش نیز به کنار مدفن شهدای اُحد و قبر حضرت حمزه می رفت و بر آنان سلام می داد.
حضرت زهراعلیها السلام نیز هر دو سه روز یک بار، به زیارت قبر حمزه شهید می رفت و بر سر مزار او می گریست.(۵)
زیارت قبر آن شهید، یاد آور حماسه های ایمانی و جهادهای عظیم مردانی است که عشق به خدا داشتند و برای اعتلای «کلمه الله» جان باختند و جاوید شدند.
از پیامبر اکرم روایت است که فرمود: «هر کس مرا زیارت کند، ولی عمویم حمزه را زیارت نکند، بر من جفا کرده است».(۶)
📚۱) بحارالانوار، همان، ص 273.
📚۲) همان، ص 280.
📚۳) همان، ج 8، ص 7.
📚۴) تاریخ طبری، ج 2، ص 210.
📚۵) مغازی واقدی، همان، ص 313؛ اعیان الشیعه، همان، ص 246.
📚۶) سفینة البحار، ج 1، ص 337.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۵ شوال سالروز شهادت حضرت حمزه و وفات حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)
🏴 رحلت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام - پانزدهم شوّال
▫️این فرزند پاک از سلالهی امام مجتبی علیه السّلام، محدّث و عالم بزرگوار شیعی، صحابی بزرگواری که محضر سه امام را درک کرد و شخصیتی که مورد تأیید امام معصوم قرار گرفت. تعبیر «انْتَ وَلِیُّنا حَقّا» که امام هادی علیه السّلام در حقّ ایشان فرمودند، تاج افتخار بسیار بزرگی بر سر ایشان است. حضرت فرمودند: تو به حقّ ولی، دوست و اهل ولایت ما هستی.
⚪️ مقام بلند حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام:
▪️یکی از اهالی ری که به عتبات مشرّف شده بود؛ برای زیارت اباعبدالله الحسین علیه السّلام به کربلا رفت و سپس خدمت امام هادی علیه السّلام رسید. امام از او پرسیدند: کجا بودی؟ عرض کرد: از رِی آمدهام و به کربلا و زیارت امام حسین علیه السّلام مشرّف شدم. امام فرمودند:
▫️«لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدِ الْعَظِيمِ عِنْدَكُمْ لَكُنْتَ كَمَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلی علیه السّلام»
▫️اگر قبر عبدالعظیم حسنی را در همان ری، در نزدیکی خودت زیارت کرده بودی، مثل کسی بودی که مرقد مطهّر اباعبدالله الحسین علیه السّلام را زیارت کرده است.
▪️در زیارتنامهای که هنگام تشرّف به حرم این بزرگوار میخوانید، هم این جمله را میبینید:
▫️«السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَنْ بِزِيَارَتِهِ ثَوَابُ زِيَارَةِ سَيِّدِ الشُّهَدَاءِ يُرْتَجَى»
▫️سلام بر کسی که در زیارت او امید ثواب زیارت امام حسین علیه السّلام وجود دارد.
▪️عبدالعظیم حسنی شخصیت عظیم القدر و والامقامی است؛ محضر سه امام بزرگوار را درک کرده؛ صحابی امام رضا، امام جواد و امام هادی علیهم السّلام بوده؛ معارف عظیمی را از این بزرگواران اخذ و کتبی را تألیف کرده است. آثاری مثل کتاب "خطب امیرالمؤمنین" و کتاب "یَوم و لَیله" از تألیفات عبدالعظیم حسنی است.
▪️امام معصوم به یکی از شیعیان که برای سؤال درمورد بعضی از مسائل دینی خدمت حضرت رسیده بود؛ فرمودند: عبدالعظیم حسنی نزدیک تو بود؛ لازم نبود نزد ما بیایی و سؤالات دینی خود را از ما بپرسی. از این به بعد هر وقت سؤالی برایت پیش آمد، خدمت عبدالعظیم حسنی برو و از آن بزرگوار سؤال کن. این موارد مقام بلند این شخصیت عظیم القدر را نشان میدهد.
▪️آن بزرگوار در شرایط اختناق و فشار مجبور شد مخفیانه فرار کند و هر چند گاه یکبار در نقاط مختلف اقامت میکرد. نهایتاً به ری آمد و در آنجا مخفی زندگی میکرد.
▪️بعد از رحلت آن بزرگوار شجره نامه ایشان را از جیب لباسش بیرون آوردند و فهمیدند که چه شخصیت عظیمی در بین آنها به طور ناشناس زندگی میکرده است.
▪️امیدواریم خدا توفیق بیشتری به ما اهل تهران بدهد، که از این نعمت عظمایی که در دسترس ما قرار داده است، بهره ببریم. خیلی نعمت عظیمی است و غفلت از آن موجب خسارت است.
▪️امیدواریم خودِ آن بزرگوار عنایت کند و توفیق بیشتری به ما نصیب شود که مرقد مطهّر ایشان را بیشتر زیارت کنیم و از نورانیت آن فضا و توجّهات و امدادهای روح بلند حضرت عبدالعظیم و همینطور از توجّهات و امدادهای روح بلند حمزة بن موسی الکاظم (فرزند برومند امام کاظم علیه السّلام) و امامزاده طاهر (یکی از سلالههای امام سجّاد علیه السّلام) که در جوار ایشان مدفونند و بسیاری از علماء، بزرگان و اولیای خدا، که در اطراف این سه بزرگوار دفن هستند؛ بیشتر بهره ببریم.
« استاد مهدی طیّب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح کاظمین
ظهر مشهد الرضا سلام الله علیه
مغرب و عشاء در سامراء
مهمانیم چهارشنبه ها
کلام آیت الله جوادی آملی در خصوص شهید تورجی زاده به نقل از شهید سید محمد حسین نواب (روحانی وارستهای که در سال ۷۳ در منطقه بوسنی به شهادت رسید)
تعریفش را از برادرم که همرزم او بود زیاد شنیده بودم، یکبار یکی از نوارهایش را گوش دادم؛ حالت عجیبی داشت.
از آنچه فکر میکردم زیباتر بود؛ نوایی ملکوتی داشت؛ بعد از آن همیشه در حجره به همراه دیگر طلبهها نوارهایش را گوش میکردیم.
بسیاری از دوستان مجذوب صدای او بودند، دعای کمیل و توسل او مسیر زندگی خیلی از افراد را عوض کرد.
شب بود که به همراه چند نفر از دوستان دور هم نشسته بودیم، دعای توسل شهید تورجی زاده در حال پخش بود، هر کس در حال خودش بود، صدای در آمد بلند شدم و در را باز کردم، در نهایت تعجب دیدم استاد گرامی ما حضرت آیت الله جوادی آملی پشت در است؛ با خوشحالی گفتم بفرمایید.
ایشان هم در نهایت ادب قبول کردند و وارد شدند، البته قبلاً هم به حجرهها و طلبههایشان سر میزدند.
سریع ضبط را خاموش کردیم، استاد در گوشهای از اتاق نشستند.
بعد گفتند:
"اگر مشکلی نیست ضبط را روشن کنید."
صدای سوزناک و نوای ملکوتی او در حال پخش بود.
استاد پرسیدند:
"اسم ایشان چیست؟"
گفتم :
"محمد رضا تورجی زاده."
استاد پس از کمی مکث فرمودند:
"ایشان (در عشق خدا) سوخته است."
گفتم :
"ایشان شهید شده. فرمانده گردان یا زهرا(سلام الله علیها) هم بوده."
استاد ادامه داد:
"ایشان قبل از شهادت سوخته بوده."
📚قسمتی از متن کتاب"یازهرا"
داستان های عبرت آموز
کلام آیت الله جوادی آملی در خصوص شهید تورجی زاده به نقل از شهید سید محمد حسین نواب (روحانی وارستهای
بمناسبت سالروز شهادت شهید تورجی زاده
🌷🌷🌷