eitaa logo
داستان های عبرت آموز
1.4هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
947 ویدیو
20 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم امام علی علیه‌السلام: پسرم! درست است كه من به اندازه پيشينيان عمر نكرده‏ ام، امّا در كردار آنها نظر افكندم، و در اخبارشان انديشيدم، و در آثار شان سير كردم تا آنجا كه گويا يكى از آنان شده‏ ام ... @yamolaiamalii313
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 محمد رضا هم مداح بود و هم فرمانده ... 🔻 سفارش کرده بود که رویِ قبرش بنویسند: یا زهرا (س)... 🔷 اونقدر رابطه‌اش با حضرتِ زهرا(س) قوی بود که مثلِ مادرِ سـادات شهید شد. 🔶 خمپاره خورده بود به سنگرش، بچه ها رفتند بالایِ سـرش و دیدند که ترکش نشسته به پهلویِ چپ و بازویِ راستش... 📌خاطره‌ای از زندگی مداح شهید محمد رضا تورجی‌ زاده 📚 خط عاشقی۲ ، ص ۳۶ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 رسول خدا (ص) به سلمان فرمود: 🔻 مَنْ اَحَبَّ فاطِمَةَ ابْنَتِی فَهُوَ فِی الجَنَّةِ مَعی وَ مَنْ اَبْغَضَها فَهُوَ فِی النَّارِ یا سَلمانُ حُبُّ فاطِمَةَ یَنْفَعُ مِائَةً مِنَ المَواطِن اَیْسَرُ تِلْکَ المَواطِنِ المَوتُ والقَبْر و المیزانُ والصِّراطُ والُمحاسَبَةُ ... 🍃 ای سلمان! محبت فاطمه در صد جا سودمند است که آسان ترین آنها هنگام مرگ و ورود به قبر، هنگام سنجش اعمال و بر انگیخته شدن و گذر از پل صراط و محاسبه اعمال است. (بحارالانوار، ج ۲۷، ص۱۱۶) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۰۵
💠 امام سجّاد علیه السلام فرمود : 🔻 اسماء بنت عمیس حکایت کرده است : 🔷 روزی امیرالمؤ منین علیّ علیه السلام در یکی از جنگ ها غنیمتی به دست آورد و گردنبندی برای همسرش فاطمه علیها السلام خریداری کرد و به عنوان هدیّه تحویل او داد و حضرت آن را پوشید . 🔶روز بعد ، حضرت رسول (ص) به منزل ایشان آمد و گردنبند را در گردن دخترش دید ، فرمود : 👈 دخترم ! مردم و دنیا تو را نفریبند، تو دختر رسول خدائی، مبادا به تجمّلات دنیا و زر و زیور آن دل خوش کنی. 🔷 حضرت زهراء علیها السلام با شنیدن این سخن، گردنبند را از گردن خود در آورد و پس از فروش با پولش غلامی خرید و او را آزاد کرد و پیامبر خدا شادمان و مسرور گشت. 📚 مستدرک الوسائل، ج۵ ، ص۲۴۴ ، ح۱ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 يا اباذر و الذي نفس محمد بيده لو ان الدنيا کانت تعدل عندالله جناح بعوضه او ذباب ما سقي الکافر منها شربه من ماء» 🍃 اي ابوذر سوگند به آن کسي که جان محمد به دست قدرت او است اگر دنيا به اندازه ي بال پشه يا مگسي ارزش داشت هر آينه خداوند حتي يک جرعه آب نصيب کافر نمي کرد اي ابوذر دنيا و آنچه در او است نفرين شده است، جز آنچه در راه رضاي خدا به کار رود و هيچ چيزي نزد خدا مبغوض تر از دنيا نيست. (مکارم الاخلاق، ج۲، ص۳۶۸) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۰۶
💠 به ابوبکر و عمر گزارش دادند که جمعی از مهاجران و انصار در خانه فاطمه، دختر پیامبر خدا(ص)، پیرامون علی بن ابی طالب(ع) گرد آمده اند و قصد دارند که، برای خلافت، با او بیعت کنند. 🔻 ابوبکر به عمر دستور داد که به خانه فاطمه رود و آنان را از آنجا بیرون کند و اجتماعشان را پراکنده سازد و اگر مقاومت کردند با آنها بجنگد. 📚 یعقوبی، ۲، ۱۰۵ 📚 ابن شحنه، در حاشیه کامل ابن اثیر، ۱۱، ۱۱۳ 📚 ابن الحدید، ۲، ۱۳۴ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 فَوَجهُوا اِلی مَنْزلِهِ فَهَجَمُوا عَلَیْهِ وَ اَحْرَقُوابابَهُ... وَ ضَغَطُوا سَیدَةَ النساءِ بِالْبابِ حَتی اَسْقَطَتْ مُحْسِنا 🍃 پس (عمر و همراهان) به خانه علی علیه السلام رو کرده و هجوم بردند، خانه آن حضرت را به آتش کشیدند؛ با در به پهلوی سیده زنان عالم زدند؛ چنان که محسن را سقط نمود. (اثبات الوصیة، مسعودی، (چاپ بیروت) ص۱۵۳) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۰۷
💠 بلاذری در این باره چنین آورده است: 🔻 ابوبکر، برای بیعت گرفتن از علی(ع) در پی او فرستاد، ولی او بیعت نکرد. 🔷 آن گاه عمر، با شعله آتش، به سوی خانه وی رهسپار گشت. 🔶 در آستانه در، فاطمه(س) با او رو به رو شد و گفت: ❌ ای پسر خطّاب! آمده ای تا در خانه مرا آتش بزنی؟ 🔶 عمر پاسخ داد: آری... این کار، دینی را که پدرت آورده تقویت می کند. 📚 النساب الاشراف، بلاذری، ج ۱، ۵۸۶ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 «ابو یعقوب یوسف بن اسماعیل اللَّمَعانی معتزلی حنفی» از متکلمان و فقهای قرن ششم هجری می‌گوید: 🍃 وقتی فاطمه سلام الله علیها از دنیا رفت، همه‌ی زنان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم جهت عرض تسلیت به دیدار بنی هاشم رفتند، ولی عایشه به بهانه‌ی بیماری از همراهی آنان خودداری کرد. 🔶 همچنین از عایشه کلامی به گوش علی علیه السلام رسانده شد که نشان از خوشحالی او از شهادت فاطمه سلام الله علیها داشت! (نام کتاب: شرح نهج البلاغه تألیف: ابن ابی الحدید ناشر: دارالکتاب العربی سال چاپ: ۱۴۲۸ هـ ق ـ المجلد التاسع) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۰۸
💠 امـام صـادق (ع) از رسـول اکـرم (ص) نـقـل می کند که حضرت عیسی بن مریم (ع) از کنار قبری که صاحبش در حال عذاب بود عبور کرد، اما وقتی که سال بعد از کنار همان قبر گذشت، با شگفتی دیـد کـه صـاحـب قبر، این بار، در حال عذاب نیست . 🔷 حضرت عیسی به خداوند عرض کرد: خدایا چـطـور سـال اول کـه از این جا گذشتم ، او در حال عذاب بود، اما امسال که عبور کردم در حال عذاب نبود . 🔶 بـه او وحـی شد که: او دارای فرزند صالحی است که راه خدا را دنبال می کند و از جمله یتیمی را پناه داده است، به سبب این عمل صالح، از گناه پدرش چشم پوشی کردیم و او را بخشیدیم . 🔷 آن گاه رسول خدا (ص) فرموند: 👈 آنچه برای بنده مؤمن پس از مرگش باقی می ماند، فرزندی است که بعد از پدر عبادت خدا می کند . 👈 آن گاه این آیه را تلاوت کرد: ✅ فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّاً يَرِثُنِي وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ ۖ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّاً [تو از نزد خود جانشینی به من ببخش که وارث من و دودمان یعقوب باشد؛ و او را مورد رضایتت قرار ده! (مریم- آیات ۵و۶)] 📚 وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۹۸ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 رسول اكرم صلى‏ الله ‏عليه ‏و‏ آله : 🔻 أكرِموا أولادَكُم و َأَحسِنوا آدابَهُم يُغفَرلَكُم 🍃 فرزندان خود را گرامى بداريد و خوب تربيتشان كنيد تا گناهان شما آمرزيده شود. (مكارم الأخلاق ص ۲۲۲) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۰۹
💠 سید قادر تویِ عملیاتِ کربلایِ پنج سرِ مسأله‌ای با یه بسیجی درگیـریِ لفظی پیـدا کرد. 🔻 ایشون بعد از این اتفاق دائماً خودش رو با ناراحتی خطاب قرار می‌داد و می‌گفت: لعنت بر شیطان! معلوم نیست فردا کی زنده است و کی مُرده؟!!! ما یکی رو از خودمون رنجاندیم... 🔷 آنقدر سرِ این مسأله معذب بود که سرانجام به سراغِ آن بسیجی رفت و دلش را بدست آورد. ✅ آقا سید قادر فردای اون روز به شهادت رسید... 📌 خاطره‌ای از زندگی شهید سید قادر موسوی 📚 آه باران؛ صفحه ۱۴۲ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 امام صادق عليه السلام: 🔻 الْمُؤْمِنُ إِذَا غَضِبَ لَمْ يُخْرِجْهُ غَضَبُهُ مِنْ حَقٍّ وَ إِذَا رَضِيَ لَمْ يُدْخِلْهُ رِضَاهُ فِي بَاطِلٍ وَ الَّذِي إِذَا قَدَرَ لَمْ يَأْخُذْ أَكْثَرَ مِمَّا لَهُ. 🍃 مؤمن چون خشمگين شود، خشمش او را از حق بيرون نبرد و چون خشنود شود، خشنوديش او را به باطل نكشاند و چون قدرت يابد بيش از حقّ خود نگيرد. (بحارالأنوار(ط-بیروت) ج۷۵، ص ۲۰۹، ح۸۵) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۱۰
📌 خانم زهرا مصطفوی (دختر امام): 💠 من ندیدم در طول زندگی، امام به خانمشان بگویند: در را ببندید. 🔻 بارها و بارها می‌دیدم که خانم می‌آمدند و کنار آقا می‌نشستند ولی امام خودشان بلند می‌شدند و در را می‌ بستند و حتی وقتی پا می‌شدند، به من هم نمی‌گفتند که در را ببندم. 🔷 یک روز به آقا گفتم: خانم که داخل اتاق می‌آیند، همان موقع به ایشان بگویید در را ببندند. 🔶 گفتند: من حق ندارم به ایشان امر کنم! 🔷 حتی به صورت خواهش هم از ایشان چیزی را نمی‌خواستند. 📚 برداشتهایی از سیره امام خمینی رحمه الله علیه ج۱، ص ۸۷ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 وَاللّهُ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً وَ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَزْوَاجِکُم بَنِینَ وَحَفَدَةً 🍃 خداوند برای شمااز جنس خودتان همسرانی قرار داد و از همسران شما برای شما فرزندان و نوه هایی به وجود آورد. (نحل- ۷۲) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۱۱
💠 به درخواستِ خودم مهریه ‌ام شد تفسیر المیزان. 🔻 جایِ آینه و شمعدان، دورتا دورِ سفره ‌ی عقد رو کتابِ تفسیرالمیزان چیدیم! 🔷 برکتی که این تفسیر به زندگیمون میداد، می‌ارزید به شگونی‌که آینه و شمعدان می‌خواست داشته باشه. 🔶 برای مراسم هم برنج اعلا خریدیم، ولی فتح الله نذاشت پخت کنیم! 🔷 می‌گفت: حالا که این همه آدمِ ندار و گرسنه داریم، چطور شبِ عروسی چنین غذایِ‌گران‌قیمتی بدهم؟!!! ✅ برنج‌ها را بسته‌بندی کردیم و به خانواده هایِ نیازمند دادیم. 🔷 وقتی برنج‌ها رو می‌دادیم، فتح الله بهشون می گفت: این هدیه ی امام خمینی است... 📌خاطره‌ای از زندگی خبرنگار شهید فتح‌ الله ژیان‌ پناه 📚 خدا بود و دیگر هیچ نبود، ص ۴۰ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 عن علیِّ بن الحسین (ع) عن النبی (ص) قالَ: 🔻 انّ الله لیُربی لاحدِكُم الصَّدَقَةَ كّما یربی احدَكُم وَلَدَهُ حتّی یلقاهُ یومَ القیامَةِ و هُوَ مثلُ اُحد. 🍃 از امام سجاد (ع) نقل شده كه پیامبر اكرم (ص) فرمود: همانا خداوند صدقه شما را بزرگ می كند، همچنان كه شما فرزند خود را بزرگ می كنید تا روز قیامت با صدقه خویش دیدار كنید در حالی كه مثل كوه احد باشد. (تفسیر المیزان، ج ۲، ص۴۵۱) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۱۲
📌 خانم صديقه مصطفوي (دختر امام): 💠 يك روز من در خدمت امام ايستاده بودم و دخترهايم نشسته بودند. 🔻 ايشان با ناراحتي به بچه ها گفتند: 👈بلند شويد و برويد. اصلاً وقتي مادر جلوی شما ايستاده چرا شما نشسته ايد بلند شويد از جايتان. 📚 برداشتهایی از سیره امام خمینی رحمه الله علیه، ج۱، ص۳۴ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 قال رسول اللَّه (ص): 🔻 ثَلاثَةٌ مِنَ الذُّنُوبِ تُعَجَّلُ عُقُوبَتُها وَ لاتُؤَخَّرُ الَی الْآخِرَةِ، عُقُوقُ الْوالِدَینِ وَ الْبَغْی عَلَی النَّاسِ وَ کفْرُ الْاحْسانِ 🍃 در عقوبت سه معصیت از میان معاصی تعجیل می شود و تا به قیامت تأخیر نمی افتد، آن سه عبارتند از: عقوق والدین، ستم به مردم و ناسپاسی. (بحارالانوار، ج۷۳، ص۳۷۳ و ج۷۴، ص۷۴ و ج۷۵، ص۲۷۵) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۱۳
💠 ساعت دوازده که کلاس تمام می‌شد ، بهش می‌گفتم: آقا مجید! بیا بریم ناهار بخوریم... 🔷 اما ایشون می گفت: حالا تو برو ، من هم میام ... 🔶 می‌دونستم که می‌خواهد برود به نماز اول وقت برسه... 🔷 همسر شهید هم تعریف می‌کرد: «آقا مجید نماز شبش به‌راه بود. حتی شب عروسی هم سجاده‌ی نماز شبش جمع نشد.» 📌خاطره‌ای از زندگی دانشمند شهید دکتر مجید شهریاری 📚 شهید علم، ج۱، ص۱۲۶ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 قال رسول الله (ص): 🔻 إِذَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَاهَةً مِنَ السَّمَاءِ عُوفِیَ مِنْهَا حَمَلَةُ الْقُرْآنِ وَ رُعَاةُ الشَّمْسِ أَیِ الْحَافِظُونَ لِأَوْقَاتِ الصَّلَوَاتِ وَ عُمَّارُ الْمَسَاجِدِ 🍃 هنگامی که خداوند سبحان، از آسمان آفت نازل کرد حاملین قرآن، رعایت کنندگان خورشید، یعنی کسانی که اوقات نماز را مراعات کنند، و مساجد را آباد می سازند از این آفت در امانند. (مستدرک الوسائل، ج۳، ص۱۴۹) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۱۴
📌 حجه الاسلام محمد علی انصاری کرمانی: 💠 علاقه امام به مردم، يك علاقه عادی نيست، يك عشق است... 🔻 واقعا امام برای مردم می سوزند و مانند يك پدر مهربان هميشه برای فرزندان پاك خود سعادت آرزو می كنند. 🔷 امام بارها در كنار تلويزيون كه صحنه های دلخراش فقر و محروميت نشان داده می شود، گريه كرده اند. 📚 برداشتهایی از سیره امام خمینی رحمه الله علیه، ج۱، ص۲۱۸ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 قال رسول الله (ص) : 🔻 و َالّذى نَفسى بِيَدِهِ لا تَدخُلُوا الجَنَّةَ حَتّى تُؤمِنوا وَ لا تُؤمِنوا حَتّى تَحابّوا أ و لا أدُلُّـكُم عَلى شَئىٍ اِذا فَعَلتُموهُ تَحابَبتُم؟ اَفشُوا السَّلامَ بَينَـكُم؛ 🍃 به خدايى كه جانم در اختيار اوست، وارد بهشت نمى ‏شويد مگر مؤمن شويد و مؤمن نمى‏ شويد، مگر اين‏كه يكديگر را دوست بداريد. آيا مى‏ خواهيد شما را به چيزى راهنمايى كنم كه با انجام آن، يكديگر را دوست بداريد؟ سلام كردن بين يكديگر را رواج دهيد. (مشكاةالانوار فی غرر الاخبار، ص۱۲۳) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۱۵
💠 نیمه شب که مصطفی برای نماز شب بیدار می‌شد، همسرش غاده طاقت نمی آورد و می‌گفت: بس است دیگر! کمی استراحت کن. 🔻 از این همه عبادت خسته نمی‌شوی؟ 🔷 آقا مصطفی چمران هم در جواب ایشان می‌گفت: یک تاجر اگر از سرمایه‌اش خرج کند، بالاخره ورشکست می‌شود؛ 👈 باید سود بدست بیاورد تا زندگی‌اش بگذرد؛ ما اگر قرار باشد نماز شب نخوانیم، ورشکست می شویم... 📌خاطره ای از زندگی سردار شهید دکتر مصطفی چمران 📚 نماز و نیاز، ص ۴۳ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 امام باقر علیه السلام فرمودند: 🔻 إنما جُعِلَت النّافلةُ لِیُتَمِّ بها ما أفسَدَهُ من الفریضة؛ 🍃 همانان (نماز) نافله را به خاطر این جهت قرار دادند که جبران فساد نمازهای واجب را کند. (وسائل الشیعه ج۳، ص۲۰) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۱۶
💠 یکی از ارادتمندان امام خمینی قدس سره می گوید: 🔻 یک بار که به محضر ایشان در جماران رسیدم. 🔷 یکی از مسئولین مملکتی برای انجام کارهای جاری به خدمت امام رسید و پدر سالخورده اش نیز همراه او بود. 🔶 وقتی خواست به حضور امام برسد خود جلوتر از پدر حرکت می کرد. 🔷 پس از تشرّف خدمت امام، پدرش را معرفی کرد. 🔶 امام نگاهی به آن مسؤول کرد و فرمود: این آقا پدر شما هستند؟ 🔷 عرض کرد: آری. 🔶 امام فرمود: پس چرا جلوی او راه افتادی و وارد شدی؟ 📚 مجله پیام انقلاب، ص۶۹ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 عن الصادق(ع) قال: 🔻 بینا موسی بن عمران یناجی ربه عز و جل اذ رای رجلا تحت عرش الله عز و جل فقال: یا رب من هذا الذی قد اظله عرشك؟ فقال: هذا كان بارا بوالدیه، و لم یمش بالنمیمة. 🍃 امام صادق(ع) فرمود: هنگامی كه حضرت موسی(ع) مشغول مناجات با پروردگارش بود، مردی را دید كه در زیر سایه عرش الهی در ناز و نعمت است، عرض كرد: خدایا این كیست كه عرش تو بر او سایه افكنده است؟خداوند متعال فرمود: او نسبت به پدر و مادرش نیكوكار بود و هرگز سخن چینی نمی كرد. (بحارالانوار، ج۷۴، ص۶۵) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۱۷
💠 عده‌ای گفتند: حالا که شعارِ «مرگ بر شاه» همه‌گیر شده، یک شعارِ جدید بدیم: 🔻 شاه زنا زاده است .......... خمینی آزاده است. 🔷 شهید بهشتی تا این شعار رو دید، آشفته شد و گفت: 👈 رضاخان ازدواج کرده ، پس این شعار حرام است؛ از پلکانِ حرام نمی‌شود به بامِ سعادتِ حلال رسید...» 📌خاطره‌ای از زندگیِ شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی 📚 نگاهی به زندگی و مبارزات شهید بهشتی ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 امام سجاد (ع) می فرمایند : 🔻 مَن رَمَي النَّاسَ بِمَا فِيهِم رَمُوهُ بِمَا لَيسَ فِيهِ؛ 🍃 هر كس به مردم عيبي را که دارند نسبت دهد، مردم به او عيبی را كه ندارد نسبت دهند. (بحار الانوار، ج۷۸، ص۱۶۰) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۱۸
💠 خانم نعیمه اشراقی (نوه امام): 🔻 خویشاوندان امام که از پانزده سالگی با ایشان بودند، می گفتند: 👈 «از پانزده سالگی ایشان که ما در خمین بودیم، آقا یک چراغ موشی کوچک می گرفتند و می رفتند به یک قسمت دیگر که هیچ کس بیدار نشود و نماز شب می خواندند.» 🔷 خانم می گویند: «تا حالا نشده که من از نماز شب ایشان بیدار شوم.» 👈 چون چراغ را مطلقا روشن نمی کردند. نه چراغ اتاق را روشن می کردند، نه چراغ راهرو را و نه حتی چراغ دستشویی را. 🔶 برای اینکه کسی بیدار نشود، هنگام وضوی نماز شب، یک ابر زیر شیر می گذاشتند که آب چکه نکند و صدای آن کسی را بیدار نکند. 📚 برداشتهایی از سیره امام خمینی رحمه الله علیه، ج۳، ص۱۱۳ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 عَنْ جابِرِ بْنَ عَبْدِاللّهِ الاَْنـْصارِى قالَ : سَمِعْتُ رَسُولَ اللّهِ صلي الله عليه و آله يَقُولُ: 🔻 مَا اتَّخَذَّ اللّهُ اِبْراهِيمَ خَليلاً اِلاّ لاِِطْعامِهِ الطَّعامَ، وَصَلاْتِهِ بِاللَّيْلِ وَالنَّاسُ نِيامٌ؛ 🍃 جابربن عبدالله انصارى مى گويد: از رسول خدا (ص) شنيدم كه مى فرمود: خداوند متعال ابراهيم عليه السلام را جز بخاطر دو كار دوست و خليل خود انتخاب نكرد: ۱ ـ اطعام دادنش. ۲ ـ نماز شب خواندش در دل شب هنگامى كه مردم خوابند. (بحارالأنوار، ج ۸۷، ص ۱۴۴) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۱۹
💠 بعد از شهادت حسن رفتیم اتاقی که توی دزفول ‌کرایه‌ کرده بود. 🔻 وسایل زندگی حسن توی اتاق، یه موکت بود و چند تا پتو... چند تا لباسِ بچه‌گونه هم داشتند برای تنها بچه‌ی پنج ماهه ‌اش؛ و تعدادی ظرف و وسایل جزئی و مایحتاج اولیه. 🔷 دوستانش به او می‌گفتند: لااقل برای راحتیِ مهمون‌هات یک قالی تهیه‌ کن. آخر سر حسن با اصرار زیاد دوستان یک موکت برای پذیرایی از مهمانان خرید ... ✅ این بود زندگی یک فرمانده. 📌خاطره‌ای از زندگی سردار شهید حسن باقری « غلامحسین افشردی» 📚 بر خوشه خاطرات، ص ۳۸ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 قال رسول الله (ص): 🔻 الزُّهدُ فی الدّنیا قصرُ الأمل و شکرُ کلِّ نعمهٍ و الورعُ عن کلّ ما حرَّم الله؛ 🍃 زهد در دنیا عبارت است از: کوتاه نمودن آرزو، شکر همه نعمتها و اجتناب نمودن از هر چه که خداوند آن را حرام نموده است. (بحار الانوار، ج ۷۷، ص ۱۶۱) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۲۰
📌 آقای سید رضا مصطفوی (نوه امام) 💠 یک روز وارد اتاق امام شدم دیدم آقا مسیح نوه امام هم پیش ایشان هستند. 🔻 امام رو به مسیح کردند و فرمودند: 👈 اگر می خواهی در جهان سعادتمند باشی، برو آخوند شو، که بتوانی همیشه از حق دفاع کنی و جلوی ناحق باستی و از چیزی نترسی و به حق عمل کنی، حتی اگر برای خودت ناگوار باشد. 📚 برداشتهایی از سیره امام خمینی رحمه الله علیه، ج۱، ص۶۰ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ 🍃 شایسته نیست مؤمنان همگی (بسوی میدان جهاد) کوچ کنند؛ چرا از هر گروهی از آنان، طایفه‌ای کوچ نمی‌کند (و طایفه‌ای در مدینه بماند)، تا در دین (و معارف و احکام اسلام) آگاهی یابند و به هنگام بازگشت بسوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟! شاید (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند، و خودداری کنند! (توبه- ۱۲۲) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۲۱
💠 وقتی کنسروها رو پخش می‌کرد، گفت: دکتر چمران گفته قوطی خالیِ‌کنسروها رو دور نریزین و سالم نگه دارید. 🔻 بعد هم خود دکتر چمران اومد با کلی شمع🕯️. 🔷 توی هر قوطی یه شمع گذاشتیم و محکمش کردیم که نیفته. 🔶 شب شمع‌ها رو روشن کردیم و قوطی‌ها رو فرستادیم رویِ اروند، عراقی ها هم فکر کردند غواصه که حرکت می‌کنه؛ تا صبح آتیش می‌ریختند رویِ قوطی ها و مهمات هدر می دادند. . 📌 خاطره‌ای از زندگی سردار شهید دکتر مصطفی چمران 📚 یادگاران۱، کتاب شهید چمران، ص۵۲ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 فقال [امیرالمومنین علی علیه السلام]: 🔻 یا همام! المؤمن هو الکیس الفطن؛ 🍃 فرمودند ای همام! مؤمن زیرک و با هوش است. (خطبه ۱۹۳ نهج‌البلاغه) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۲۲
💠 حجه الاسلام و المسلمین امام جمارانی: 🔻 روز دوازده بهمن ۵۷ وقتی هواپيمای امام در فرودگاه تهران به زمين نشست آيت الله پسنديده برادر امام به استقبال ايشان به داخل هواپيما رفتند. 🔷 امام به حسب روحيه ای که داشتند فرمودند آقای پسنديده جلوتر از ايشان از هواپيما خارج شود؛ 🔶 چون هيچگاه امام در راه رفتن از برادر بزرگترشان سبقت نمی گرفتند. از طرفي به دليل حساسيت سياسی ورود امام آقای پسنديده هم نمی توانستند جلوتر از امام راه بيفتند. 🔷 امام فرمودند: 👈 پس شما جلوتر از ما از هواپيما پايين برويد والا من جلوتر از شما نخواهم رفت. 📚 برداشتهایی از سیره امام خمینی رحمه الله علیه، ج۱، ص۱۳ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کانَ زَهُوقاً؛ 🍃 و بگو: حق آمد وباطل نابود شد که همانا باطل محو شدنی است. (إسراء- ۸۱) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۲۳
💠 وضو می‌گرفت و توی کارهای خونه کمکم می‌کرد. 🔻 مسافرت که می‌رفتیم، بچه‌ها رو نگه می‌داشت و می‌گفت: 👈 بچه ها رو من نگه می‌دارم، لااقل شما هم کمی راحت باشید... 🔷 غیر از اینها به هر بهانه‌ای که بود برایم هدیه می‌خرید؛ برای روز زن، روزهای عید و ... 🔶 اگر هم یادش نبود، اولین عیدی که پیش می‌آمد، هدیه می خرید و برایم می آورد... 🌺 خاطره‌ای از زندگی امیر سپهبد شهید علی صیادشیرازی ✍ ماهنامه شاهد به نقل از همسر شهید ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 امام رضا(ع): 🔻 اَلکادُّ عَلَی عِیالِهِ کَالْمُجاهِدِ فی سَبیلِ اللهِ؛ 🍃 کسی که خود را برای روزی خانواده‌اش به زحمت می‌اندازد و کار می‌‌کند مانند رزمنده‌است که در راه خدا می‌جنگد. (اصول کافی، ج۵، ص۸۸) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۲۴
💠 حجت الاسلام انصاری کرمانی: 🔻 امام بعد از نماز شب تا هنگام نماز صبح قرآن می خواندند. 🔷 پس از نماز صبح نیز قرآن می خواندند. 🔶 ایشان در هر فرصتی که بین کارها فراغت داشتند، قرآن قرائت می کردند و روزانه هشت مرتبه قرآن می خواندند. 🔷 امام ماهی یک مرتبه قرآن را تمام می کردند. 📚 برداشتهایی از سیره امام خمینی رحمه الله علیه، ج۳، ص۴ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 پیامبر اسلام (ص): 🔻 اِنَّ البَيتَ اِذا كَثُرَ فيهِ تِلاوَةُ القُرآنِ كَثُرَ خَيرُهُ وَ اتَّسَعَ اَهلُهُ وَ اَضاءَ لاَهلِ السَّماءِ كَما تُضى ءُ نُجومُ السَّماءِ لاَهلِ الدُّنيا؛ 🍃 خانه اى كه در آن قرآن فراوان خوانده شود، خير آن بسيار گردد و به اهل آن وسعت داده شود و براى آسمانيان بدرخشد چنان كه ستارگان آسمان براى زمينيان مى درخشند. (اصول كافى، ج2، ص۶۱۰) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۲۵
💠 ماه رمضان بود. 🔻 شهید بابایی با خـانواده منزل ما مهمون بودند. 🔷 افطار که شد توی سفره خرما، الویه و خورشت گذاشتیم. 🔶 عباس بهم اعتراض کرد و گفت: آقای رحیمی! شما که الویه درست کردین، دیگه چه نیازی به خورشت بود؟!!! ✅ بعد هم با ذکرِ حدیثی تذکر دادند که بیشتر از یک نوع غذا سرِ سفره نباشه ... . 🌺خاطره‌ای از زندگی خلبان شهید عباس بابایی 📚 پرواز تا بی‌نهایت، ص ۱۰۴ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 مَنْ کانَ یُریدُ الْحَیاةَ الدّنْیا وَ زینَتَها نُوَفّ ِ إِلَیْهِمْ أَعْمالَهُمْ فیها وَ هُمْ فیها لا یُبْخَسُونَ أُولئِکَ الّذینَ لَیْسَ لَهُمْ فِی اْلآخِرَةِ إِلاّ النّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فیها وَ باطِلٌ ما کانُوا یَعْمَلُونَ؛ 🍃 کسانی که زندگی دنیا و زیور آن را بخواهند، [مزد] کارهایشان را در دنیا به طور کامل به آنان می دهیم و به آنان در آنجا کم داده نخواهد شد. اینان کسانی هستند که در آخرت جز آتش برایشان نخواهد بود و آنچه در دنیا، کرده اند به هدر رفته و آنچه انجام می داده اند، باطل شده است. (هود- ۱۵و۱۶) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۲۶
💠 خانم فاطمه طباطبایی (عروس امام): 🔻 رمضان سال قبل از رحلت امام را خوب به یاد دارم. 🔷 بعضی وقتها هر بار که به دلیلی نزد ایشان می رفتم و سعادت پیدا می کردم با ایشان نماز بخوانم، وارد اتاقشان که می شدم می دیدم قیافه ایشان کاملا برافروخته است و چنان اشک می ریختند که دیگر دستمال کفاف اشکشان را نمی داد و کنار دستشان حوله می گذاشتند. 🔶 امام شبها چنین حالتی داشتند و این واقعا معاشقه ایشان با خدا بود. 📚 برداشتهایی از سیره امام خمینی رحمه الله علیه، ج۳، ص۱۳۳ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 امام سجّاد(ع) فرمودند: 🔻 مَا مِن قَطرةٍ أحَبَّ إِلَی اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِن قَطْرَتَینِ: قَطرَةُ دَمٍ فِی سَبِیلِ اللّهِ، وَقَطرَةُ دَمعَةٍ فِی سَوَادِ اللّیلِ، لاَ یُرِیدُ بِهَا عَبدٌ إِلاَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ؛ 🍃 هیچ قطره‌ای نزد خدا دوست‌داشتنی‌تر از این دو قطره نیست: قطره خونی که در راه خدا ریخته شود و قطره اشکی که برای خدا در دل شب فرو افتد. (بحارالانوار، ج۶۹، ص۳۷۸) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۲۷
💠 دوران باردارى حضرت خدیجه (س) هم‌ زمان با دعوت آشکار پیامبر(ص) بود. 🔷 مشرکان قریش به آزار و اذیت او کمر بستند و زنان قریش از خدیجه (س) کناره‌گیرى کردند. 🔶 حضرت خدیجه (س) با مشاهده این وضعیّت، از سویى نگران سلامتى پیامبر(ص) بود و از سویى دیگر از نداشتن همدم اندوهگین بود؛ اما پس از گذشت چند روز از دوران حمل، فرزندى که در رحم داشت، همدم او و با او هم‌ سخن شد و به این ترتیب، غم از دل خدیجه می‌زدود. 🔷 در آغاز، خدیجه (س) این مطلب را از پیامبر مخفى می‌داشت، امّا دست بر قضا وقتى که یک روز پیامبر وارد خانه شد، شنید که خدیجه با کسى سخن می‌گوید. 🔶 پرسید: با چه کسى سخن می‌گویی؟ ✅ خدیجه (س)، رسول خدا (ص) را آگاه ساخت که آنچه در رحم دارد، مونس تنهایى اوست. 🔷 آن گاه پیامبر خدا (ص) فرمود: این جبرئیل است که مرا به دخترى بشارت می‌دهد که به زودى خدا، نسل مرا از او قرار می‌دهد و پیشوایانى در دودمان او قرار دارند که پس از انقضاى وحی، جانشینان من در روى زمین خواهند شد. 📚 أمالی، شیخ طوسی، ترجمه محمد باقر کمره‌ای، ص۵۹۴ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 پیامبر اکرم (ص): 🍃 وقتی که از معراج به زمین بازگشتم، و با خدیجه (س) همبستر شدم، نور فاطمه (س) در رحم خدیجه (س) قرار گرفت، از این رو هرگاه مشتاق بهشت می شوم، فاطمه (س) را نزدیک خود می آورم و بوی بهشت را از او می شنوم، او «حوراء انسیه؛ زن بهشتی به صورت انسان دنیا است.» (تفسیرفرات، ص۲۱۱، بحارالانوار، ج ۸، ص۱۵۱) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۲۸
💠 پیامبر اکرم (ص) دو سال بعد از بعثت به معراج می‌رود و به مقام «قاب قوسین او أدنی» نایل می‌آید و پس از طى این مراحل و مقامات هنگام انعقاد نطفه حضرت زهرا (س) فرا می‌رسد. 🔷 از طرف خداوند، سیبى بهشتى به وسیله جبرئیل به آن حضرت اهدا می‌‌شود و پیامبر (ص) آن را می‌گیرد که به دستور خداوند میل کند. 🔶 وقتى حضرت سیب را می‌شکافد، نورى از آن می‌درخشد پیامبر (ص) هراسان می‌شود. 🔷 جبرئیل می‌گوید: یا رسول الله! بخور که این نورِ «منصوره فاطمه» است. 🔶 می‌پرسد: اى جبرئیل! «منصوره» کیست؟ 🔷 می‌گوید: دخترى است که از صلب تو خارج می‌شود و اسمش در آسمان، منصوره و در زمین، فاطمه است. 📚 البرهان فى تفسیر القرآن، سید هاشم بحرانی، ج۴، ص۳۳۷ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: 🔻 انی سَمَّیتُ إبنتی فاطمه، لان الله عزوجل فطمها وفطم من أحبَّها من النار؛ 🍃 من نام دخترم را فاطمه علیها السلام گذاشتم؛ زیرا خدای عزوجل فاطمه (س) و هر کس که او را دوست دارد، از آتش دوزخ دور نگه داشته است.(عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج ۲، ص ۴۶) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۲۹
💠 امام خمینی«ره» به صیاد شیرازی دستور اکید دادند که شمال‌ِغرب کشور ناامن است و فقط شما می‌توانید امنیت را در آنجا برقرارکنید. 🔻 صیاد هم بلافاصله در خانه‌ی خود ستادی‌ تشکیل داده و افرادِ موردِ اعتماد را برای اجرایِ امر امام خمینی «ره» انتخاب کرد. 🔷 صیاد شیرازی جوری مطیعِ ولایت فقیه بودند که می‌گفت: 👈 «قسم می‌خورم که اگر امام خمینی(ره) بفرمایند لباس نظامیت را بکن یا (جای فرماندهی) درجه ی گروهبان سومی بزن، اینکار را بدونِ کمترین ناراحتی انجام خواهم داد.» 📌خاطره‌ای از زندگی امیرسپهبد شهید علی صیادشیرازی 📚 پایگاه اینترنتی شهید آوینی ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود: 🔻وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ‌ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ؛ 🍃 امّا در رویدادهاى زمانه، به راویان حدیث ما (علما) رجوع کنید. که آنان، حجت من بر شمایند و من، حجّت خدا بر آنانم. (کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج۱، ص۴۸۴) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۳۰
💠 هر ماشینی که می خواست وارد دربار شود 👈 رنگ آن باید مشکی می بود، 👈 حتما یک سرنشین می داشت. 👈 او باید دم در ورودی از ماشین پیاده می شد و کلاهش را بر می داشت. 👈 لباس ملاقات می پوشید و وقتی وارد اتاق می شد می ایستاد تا اجازه نشستن بیابد. 👈 حتی وضع طوری بود که چند ساعت قبل به فرد آداب ملاقات را یاد می دادند. 🔷 اما حضرت امام سوار ماشین سفید رنگی شد و به درب کاخ که رسید گفت: 👈 «روح الله از طرف آیت الله العظمی بروجردی». 🔶 نگهبان گفت: «باید از ماشین پیاده شوید». 🔷 امام گفت: «پس بر می گردم». 🔶 نگهبان هم بالاجبار درب را باز کرد. و ماشین تا دم در کاخ رفت. 🔷 با همان وضعیت و بدون تغییر لباس داخل شدند و روی صندلی شاه نشستند! 🔶 شاه که وارد شد صندلی نبود و مجبور شد بایستد تا صندلی بیاورند. 🔷 به شاه گفت: «آیت الله بروجردی فرمودند که قاتلین بهائیان ابرقو باید آزاد شوند». 🔶 شاه گفت: «شاه مشروطه چنین کاری از دستش بر نمی آید». ✅ دوباره پیام آیت الله را تکرار کرده بلند می شوند و می روند. 🔷 هیبت امام شاه را گرفته بود و همان روز فرمان آزادی قاتلان بهائیان صادر شد. 📌 خاطرات آیت الله مسعودی خمینی، ص۲۲۸٫ 📚 حاشیه‌ های مهم‌تر از متن، ص ۴۸ و ۴۹؛ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَٰكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ 🍃 عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است؛ ولی منافقان نمی‌دانند! (منافقون- ۸) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۳۱
💠 قرار شد طبقِ روالِ هر سال که روز دوم عید می‌رفتیم خونه‌ی شهدای مسجد، امسال بریم خونه‌ی شهید نیّری. 🔻 یه جوانِ بسیجی وقتی فهمید، اصرار داشت که با ما بیاد خونه ی شهید نیّری. 🔷 وقتی اومد، گفت: من ۸ سال بود که بچه‌دار نمی‌شدم؛ 🔶 تا اینکه برای حاجتم رفتم بهشت زهرا (س)، سرِ مزار شهید احمدعلی نیّری. 🔷 شنیده بودم که پیش خدا خیلی آبرو داره و برا بچه‌دار شدن بهش توسل کردم؛ 🔶 و یه مدت بعد، خدا بهمون فرزندان دوقلو عنایت کرد. 📌خاطره‌ای از توسل به عارف شهید احمدعلی نیّری 📚 عارفانه ، صفحه ۱۲۹ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ وَجَاهِدُواْ فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛ 🍃 (اى كسانى كه ایمان آورده‏اید، از خداوند پروا كنید و (براى تقرّب) به سوى او (از مقرّبان درگاهش و از عمل‏هاى صالح) وسیله بجویید و در راه او جهاد كنید، شاید رستگار گردید. (مائده- ۳۵) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۳۲
💠 نیروها تویِ تاریکیِ شب داشتند جلو می‌رفتند، که متوجهِ انفجارِ مین منور شدند. 🔻 انفجارِ این مین هم مساوی بود با شلیک منوّر، روشن شدنِ منطقه و لو رفتنِ عملیات. 🔷 اما یکی از بچه‌ها خودش رو انداخت روی مینِ منوّر. 🔶 حرارت تمام بدنش رو سوزاند. علاوه بر ذوب شدنِ پلاکِ شهید، حتی استخوان‌های سینه‌اش هم از بین رفته بود. اما اجازه نداد منوّر شلیک بشه و عملیات لو بره. 🔷 چون می‌دانست که اگر عملیات لو بره، بچه ها قتلِ عام میشن. برای همین خودش رو فدا کرد، تا دیگران فدا نشن. 📚 شهید گمنام، ص ۱۵۵ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 امام على عليه السلام : 🔻 خَيرُ النّاسِ مَن كانَ في عُسرِهِ مُؤثِراً صَبوراً؛ 🍃 بهترينِ مردم ، كسى است كـه در تنگ دستى اش ايثارگر و شكيبا باشد. (غرر الحكم، ح ۵۰۲۸ ، عيون الحكم و المواعظ، ص ۲۳۸، ح ۴۵۳۷) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۳۳
💠 فرمانده‌مون بود، اما برای گرفتنِ غذا مثلِ بقیه‌ی رزمنده‌ها توی صف می‌ایستاد. 🔻 سرِ صفِ غذا هم وقتی نفراتِ جلویی به احترام آقا محمود کنار می‌رفتند تا ایشان زودتر غذاش رو بگیره، با عصبانیت ول می‌کرد و می‌رفت. 🔷 وقتی هم نوبت بهش می‌رسید، آشپزها غذای بهتر براش می ریختند، اما آقا محمود متوجه می‌شد و غذا رو می‌داد به رزمنده‌ی پشت سری. 📌 خاطره از زندگی سردار شهید محمود کاوه 📚 خدمت از ماست ۸۲، ص۲۳ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 امیرالمومنین (علیه السلام) می فرمایند : 🔻 ثلاثٌ هنَّ رأسُ التّواضُعِ: أن یبدَأَ بالسّلامِ مَن لَقِیهُ و یرضی بالدّون من شَرَفِ المجلِسِ و یکرِهُ الریاءَ والسمعه. 🍃 اساس تواضع و فروتنی سه چیز است: ۱) به هرکسی که برخورد نمود آغاز به سلام نماید، ۲) در مجلسی که وارد می‌شود به محل پائین‌تر از جایگاه بالای مجلس، راضی باشد، ۳) از ریاء و خودنمائی متنفر باشد. (کنزالعمال، ح ۸۵۰۶) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۳۴