13.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این خانوادهی مسیحی در حال نقل کرامتی از امام زمان هستند که اتفاق بسیار جالبی میافتد!
#قائم_آل_محمد
💠 طلبکارها روزگارش را سیاه کرده بودند. با این که خجالت میکشید اما چاره ای نبود جز این که از امام رضا علیه السلام کمک بگیرد.
نمیخواست طلب پول کند اما اگر امام نزد طلبکارانش وساطت میکردند، آنها حتما مهلت بیشتری به او می دادند.
شرم و حیا دو دلش کرده بود اما به خوبی می دانست یک لحظه دیدار امام، تمام بار غم را از دوشش بر میدارد. پس به شوق دیدار به راه افتاد. در محضر امام هشتم، هم محو نگاه گرم و کلام دلنشین ایشان بود و هم شرم داشت از سوال! حاجتش را بازگو نکرد و تصمیم گرفت برخیزد.
ناگاه امام علیه السلام اشاره کردند که زیر سجّاده ای که در اتاق بود را نگاه کند.
کیسه ای پول بود و یک نامه: ما تو را از یاد نبردهایم، با این پول قرضت را بپرداز! باقی نیز خرج خانوادهات …
📚 بحار الانوار، ج ۴۹
چه قدر آن نامه برایم آشناست!
خوب که میگردم انگار در میان صفحه های دلم، دستخط ظریف و خوش نقش مولایم #امام_زمان علیه السلام را مییابم که فرمود:
«انّا غَیرُ مُهمِلینَ لِمُراعاتِکُم وَ لا ناسینَ لِذِکرِکُم …» ما در رسیدگی به امور شما کوتاهی نمیکنیم و یاد شما را فراموش نمیکنیم.
📚بخشی از توقیع امام زمان به شیخ مفید
13.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زیارت آل یاسین ( زیارت امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّریف )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 "داره یه خبــــــرایی میشه"امامصادق علیه السلام: ایمانتونو قبل ظهور بالا ببرید؛هنگام ظهور امتحانات هایی هست! که یه وقت دچار ریزش نشید
#استاد_پناهیان
#امام_زمان
🌹17 شوّال
1 ـ جنگ خندق (1)
♦️پیامبر اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در ارتباط با فضایل و مجاهدتهای علی علیهالسلام میفرماید: «لَضَرْبَةُ عَلِیٍّ یَوْمَ الْخَنْدَقِ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَةِ الثَّقَلَیْن»؛ کار علی در جنگ خندق (کشتن عمرو بن عبد ودّ) برتر از عبادت جن و انس است.
♦️در این روز در سال 5 هـ غزوه ی خندق (احزاب) و کشته شدن عمرو بن عبدود به دست امیر المؤمنین علیه السلام به وقوع پیوست، و این جنگ در زمستان به وقوع پیوست. (2)
وقوع جنگ خندق را بعضی در 8 ذی القعده (3) و بعضی در 15 شوال گفته اند، (4) و استبعادی ندارد که شروع جنگ در 15 شوال باشد. همچنین به قولی غزوه ی خندق در سال 4 هـ اتّفاق افتاده است. (5)
در این جنگ تعداد مسلمانان 3000 نفر و تعداد شهدای مسلمانان 6 نفر بود. تعداد کفّار 10000 نفر بود ولی تعداد مقتولین کفّار ذکر نشده است.
در این جنگ مسلمانان داخل مدینه در اطراف شهر خندقی کندند. مشرکین 25 روز مدینه را محاصره کردند و از هر طرف که خواستند وارد شوند خندق بود.
در اثنای این کار منافقین جسارت ها به پیامبر صلّی الله علیه و آله نمودند و عمرو بن عبدود مبارز طلبید ولی کسی جرأت نکرد. شخصی از شجاعت های عمرو سخن گفت، و در مردم ایجاد ترس کرد.
وی که از شجاعت عمرو بن عبدود سخن گفت و رعب و وحشتی در دل مسلمانان انداخته بود به عبد الرحمن بن عوف گفت :
«اگر عمرو بر ما چیره شود همه ی ما را خواهد کشت. بهترین راه این است که محمّد را دست بسته تحویل آن ها دهیم؛ و خودمان به قوممان ملحق شویم» !! (6) این جا بود که آیاتی از سوره ی احزاب نازل شد !! (7)
♦️در چنین شرایطی پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمودند :
«چه کسی به مبارزه ی عمرو می رود تا من بهشت را برایش ضمانت کنم» ؟ آیا دوستی هست که شرّ این دشمن را کفایت کند ؟
آقا و مولایمان اسد الله الغالب علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود :
«من به مبارزه ی او می روم».
پیامبر صلّی الله علیه و آله سکوت کردن ، و تا سه بار این کلام را فرمودند، و هر سه بار امیر المؤمنین علیه السلام برای مبارزه اعلام آمادگی نمودند.
آخر الأمر پیامبر صلّی الله علیه و آله اجازه فرمودند و با دستانش عمامه بر سر آن حضرت پیچیدند و امیر المؤمنین علیه السلام حرکت کردند. در این هنگام پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود :
♦️«بَرَزَ الْاِیمانُ كُلُّهُ اِلَی الشِّرْکِ كُلِّهِ» (8) : به تحقیق تمام اسلام در مقابل تمام کفر ایستاد.
بعد از آن عمرو بن عبدود اسلام اختیار نکرد و دست از جنگ بر نداشت، امیر المؤمنین علیه السلام او را به یک ضربت از پا در آورد.
در این حال صدای تکبیر مسلمین بلند شد و پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود :
«مبارزه ی علی بن ابی طالب علیه السلام با عمرو بن عبدود در روز خندق از اعمال امّت من تا روز قیامت افضل است». (9)
📚 منابع :
1. بحار الأنوار : ج 20، ص 281 ـ 186، ج 39، ص 7 ـ 1. و ... .
2. فیض العلام : ص 77 ـ 76. و ... .
3. کشف الغمّة : ج 1، ص 150. الموسوعة الکبری فی غزوات النبیّ الأعظم صلّی الله علیه و آله : ج 3، ص 58.
4. توضیح المقاصد : ص 29. و ... .
5. بخاری : ج 4، ص 1504. و ... .
6. کتاب سلیم بن قیس هلالی رَحِمَهُ الله : ج 2، ص 701. و ... .
7. «إِذْ جَاءُوكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَ إِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللهِ الظُّنُونَا، هُنَالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزَالاً شَدِيداً، وَ إِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسُولُهُ إِلَّا غُرُوراً ... يَحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَ إِنْ يَأْتِ الْأَحْزَابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بَادُونَ فِی الْأَعْرَابِ يَسْأَلُونَ عَنْ أَنْبَائِكُمْ وَ لَوْ كَانُوا فِيكُمْ مَا قَاتَلُوا إِلَّا قَلِيلاً».
8. کنز الفوائد : ص 137. و ... .
9. الغدیر : ج 7، ص 206. و ... .
💠 کنار هلیکوپترِ جنگیاش ایستاده بود و به سوالاتِ خبرنگاران جواب میداد. خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمیجنگیم؛ ما برای اسلام میجنگیم ، تا هر زمانکه اسلام در خطر باشد...
این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستینهایش را بالا زد. چند نفر به زبانهای مختلف از هم می پرسیدند: کجا؟!!! خلبان شیـرودی کجا می رود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده !!! شهید شیرودی همانطور که میرفت، برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! دارند اذان میگویند...
خاطرهای از زندگی خلبان شهید علیاکبر شیرودی
📚منبع: کتاب برگی از دفتر آفتاب ، صفحه 201
~~~~
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
داستان های عبرت آموز
💠 کنار هلیکوپترِ جنگیاش ایستاده بود و به سوالاتِ خبرنگاران جواب میداد. خبرنگار ژاپنی پرسید: شما ت
سالروز شهادت خلبان علی اکبر شیرودی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این درخت در صحرایی نزدیک شهر طائف است که پیامبر زیر این درخت پس از آزار و اذیت مردم شهر طائف و زخمی شدن وجود شریفش کمی در زیر این درخت استراحت کردند....میگویند بعد از ۱۴۴۰ سال همچنان سرسبز و زیباست..
🍃 به این می گویند
پیامبر رحمت
که رحمتش حتی بر درختی
سایه افکنده است
صلی الله علیک وآلک
یارسول الله
🌷🌷شیرودی در کنار بالگرد جنگی اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سوال میکردند.
خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی جنگیم ما برای اسلام می جنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطر باشد. این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستینهایش را بالا زد. چند نفر به زبانهای مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا میرود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده! شیرودی همانطور که می رفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان می آید وقت #نماز است.
#شهید_علی_اکبر_شیرودی
🌷 8 اردیبهشت سالروز شهادت /شادی روحش صلوات
💠داستان آموزنده
در عصر پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در میان مشرکان، دو نفر با هم دوست بودند، نام این دو نفر عقبه و آُبی بود.
عقبه آدم سخی و بلندنظر بود. هر زمان از مسافرت برمیگشت، سفره مفصلی ترتیب میداد و دوستان و بستگان را به میهمانی دعوت میکرد و در عین آنکه در صف مشرکان بود، دوست میداشت که پیامبر اسلام را نیز مهمان خود کند.
در مراجعت یکی از مسافرتها، سفره گستردهای را ترتیب داد و جمعی از جمله پیامبر اکرم را دعوت کرد.
دعوتشدگان به خانه او آمدند و کنار سفره غذا نشستند. پیامبر نیز وارد شد و کنار سفره نشست، ولی از غذا نخورد و به عقبه فرمود: «من از غذای تو نمیخورم، مگر اینکه به یکتایی خداوند و رسالت من گواهی دهی».
عقبه به یکتایی خدا و رسالت پیامبر گواهی داد و به این ترتیب قبول اسلام کرد.
این خبر به گوش دوست عقبه یعنی «اُبی» رسید، او نزد عقبه آمد و به وی اعتراض شدید کرد و حتی گفت: تو از جاده حق منحرف شدهای.
عقبه گفت: من منحرف نشدم، ولی مردی بر من وارد شد و حاضر نبود از غذایم بخورد، جز اینکه به یکتایی خدا و رسالت او گواهی بدهم. من از این شرم داشتم که او سر سفره من بنشیند، ولی غذانخورده برخیزد.
اُبی گفت من از تو خشنود نمیشوم، مگر اینکه در برابر محمد (ص) بایستی و به او توهین کنی ...
عقبه فریب دوست ناباب خود را خورد و از اسلام خارج شد و مرتد شد و در جنگ بدر در صف کافران شرکت کرد و در همان جنگ به هلاکت رسید.
دوست ناباب او «اُبی» نیز در سال بعد در جنگ احد در صف کافران بود و به دست رزمآوران اسلام کشته شد.
آیات 27 و 28 و 29 سوره فرقان در مورد این جریان نازل شد و وضع بد عقبه را در روز قیامت که بر اثر همنشینی با دوست بد، آنچنان منحرف شد، منعکس نمود و به همه مسلمانان هشدار داد که مراقب باشند و افراد منحرف را به دوستی نگیرند که در آیه 28 سوره فرقان، چنین آمده که در روز قیامت میگوید: «یا ویلتی لیتنی لم اتخذ فلانا خلیلا؛ یعنی: ای وای بر من! کاش فلان شخص گمراه را به دوستی خود انتخاب نکرده بودم.»
(📚منبع:مجمع البیان، ج7ص166)
💠یکی از بانوان مسلمان، روزها را روزه میگرفت و شبها را در نماز و عبادت به سر میبرد. اما بد اخلاق بود و با زبانش همسایگان خود را اذیت میکرد.
شخصی در محضر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از این بانو تعریف کرد که او اهل نماز و روزه است و تنها یک عیب دارد و آن این است که بد اخلاق است و با زبانش همسایگان را میرنجاند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
« لا خیر فیها هی من أهل النار»: در آن زن هیچ خبری نیست، او اهل جهنم است.
📚بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۳۹۳.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 به سودای تو مشغولم
ز غوغای جهان فارغ...
▪️پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند:
🔸 به درستی که خداوند این دین را به دستان امیرالمومنین علی علیهالسلام پیروز کرد
و هنگامی که او شهید شود دین خراب خواهد شد و دیگر اصلاح نخواهد شد
مگر به دستان حضرت مهدی علیهالسلام.
📚منتخب الاثر، ج۲، ص۷۳.
👈 این روایت همان فرمودهی امام صادق علیه السلام را تداعی میکند که:
والله بعد از شهادت امیرالمومنین علیه السلام تا امروز، نه حرمتی برای خداوند باقی ماند و نه در این عالَم به کتاب و سنت پیامبرش عمل شد و نه در میان این مردم، حدّی اقامه شد و نه به حقّی عمل شد ...(اما روزگار این چنین نخواهد ماند و در عصر ظهور) خدا حق را به اهلش برمیگرداند و دینی را که برای خودش و رسولش پسندیده، اقامه میکند.
📚الکافی (ط - اسلامیه) ج۳، ص ۵۳۷ و ۵۳۸.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
22.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این چند دقیقه سخنرانی را گوش کنید و لذت ببرید 😍
💠 پاسخ شنیدنی به یک اشکال درباره امیرالمؤمنین علی(ع)
یکی از علمای فارس به تهران آمده و در یکی از مسافرخانههای تهران ساکن شده بود. در اینجا پولش را دزد میزند. مرد محترمی بوده. هیچ کس را هم نمیشناخته که از او کمک بگیرد. میآید فرمان امیرالمؤمنین(ع) به مالک اشتر را روی یک کاغذ اعلا با یک خط بسیار عالی مینویسد که آن را به صدر اعظم وقت اهدا کند. (طبق معمول، آنها هم در مقابل پولی میدادند).
خیلی روی آن زحمت میکشد. بعد وقت میگیرد و نزد آن آقای صدراعظم میرود. او نگاه میکند و میپرسد چیست؟ میگوید فرمان امیرالمؤمنین(ع) به مالک اشتر است. میفهمد که این برای دریافت کمک آمده. وقتی که همه مراجعهکنندگان رفتند، به فرّاش میگوید در را ببند، هیچ کس داخل نیاید.
به آن آقا میگوید بیا جلو. او را خوب نزدیکش آورد و به آرامی گفت: من از خودت یک چیزی میپرسم. خود علی به این عمل میکرد یا نمیکرد؟ بله، عمل میکرد. گفت: خودش که عمل کرد چه نتیجهای گرفت؟ آیا جز شکست چیزی نصیبش شد که تو حالا این را برای من آوردهای؟
عالم گفت: جوابت را همین جا به تو میدهم. تو چرا این را جلو مردم به من نگفتی؟ صبر کردی مردم بروند. مردم هم که رفتند چرا جلوی نوکرهای خودت نگفتی؟ تازه نوکرهایت را بیرون کردی و آرام به گوشم میگویی. از که میترسی؟ از این مردم میترسی. از چه چیزِ مردم میترسی؟ غیر از همین علی(ع) است که الآن در همین مردم حلول کرده؟
معاویه که مثل تو عمل میکرد الآن کجاست؟ تو خودت هم مجبوری که حالا معاویه را لعنت کنی. ولی علی(ع) به دلیل همین منطقش اکنون زنده است. پس علی(ع) شکست نخورده است. باز هم امروز [یاد، نام و] منطق اوست که طرفدار دارد، پس باز هم حق پیروز است.
📚 استاد مطهری، فلسفه تاریخ، ج۴، ص۲۹۶-۲۹۵ (با تلخیص)
~~~~~~~~
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
📌طرح #عفاف و #حیا در حکومتامیرمؤمنان علی علیه السلام
⬅️بنابر فرمایش امام #صادق(ع)، امیرمؤمنان #علی(ع) بسیار میفرمود:
«برترین عبادت، #عفت ورزیدن است. »
⬅️امیرمؤمنان درباره حضور #زنان در جامعه فرمود:
«اى مردم #عراق!
به من خبر رسیده است كه زنان شما در بین راه با مردان #برخورد كرده و آنان را كنار مى زنند، آیا شرم نمى كنید؟! »
«آیا #شرم نمیکنید و #غیرت ندارید که زنان شما به #بازارها میروند و با بینزاکتها درهم میآمیزند. خدا #لعنت كند كسى را كه غیرت ندارد. »
⬅️امیرمؤمنان علی، زنان را از حضور بیمورد در بازار نهی کرده و فرمود:
#زن، نباید صدای خود را برای #نامحرم اظهار کند، یا زینتی مانند #خلخال بپوشد- که نامحرم بشنود- یا بوی خوش او به مشام نامحرم برسد.
«كَانَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ یَقُولُ أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ الْعَفَافُ. »
📚کلینی، الکافی، ج۲، ص۷۹، ح۳.
📚کلینی، الکافی، ج۵، ص۵۳۷، ح۶.
📚برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۱۵.
📚قاضی نعمان، دعائم الاسلام، ج۲، ص۲۱۵
💠 همسر شهید چمران: یک هفته بود مادرم در بیمارستان #بستری بود. مصطفی به من سفارش کرد که «شما بالای سر مادرتان بمانید ولش نکنید، حتی شبها» و من هم این کار را کردم. مامان که خوب شد و آمدیم خانه، من دو روز دیگر هم پیش او ماندم، یادم هست روزی که #مصطفی آمد دنبالم، قبل از این که ماشین را روشن کند دست مرا گرفت و #بوسید، میبوسید و همانطور با گریه از من تشکر میکرد. من گفتم: «برای چی مصطفی؟» گفت: این دستی که این همه روزها به مادرش #خدمت کرده برای من مقدس است و باید آن را بوسید.» گفتم: از من تشکر میکنید؟ خب این که من خدمت کردم مادر من بود، مادر شما نبود که این کارها رو میکنید.»
گفت: «دستی که به مادرش #خدمت میکند مقدس است و کسی که به مادرش خیر ندارد به هیچ کس خیر ندارد. من از شما ممنونم که با این همه محبت و عشق به مادرتان خدمت کردید.» هیچ وقت یادم نرفت که برای او این قدر ارزش بوده که من به مادر خودم خدمت کردم.
📚کتاب همسرداری سرداران شهید، مؤسسه فرهنگی و هنری قدر ولایت
~~~~~~~~
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹داستان آموزنده🌹
شیخ ابی سعید ابو الخیر را گفتند:فلان کس بر روی آب می رود. شیخ گفت:«سهل است، وزغی و صعوه ای بر روی آب می برود.» شیخ را گفتند:فلان کس در هوا می پرد. شیخ گفت:«زغنی و مگسی نیز در هوا بپرد.» او را گفتند:فلان کس در یک لحظه از شهری به شهری می برود. شیخ گفت:«شیطان نیز در یک نفس از مشرق به مغرب می شود. این چنین چیزها را بس قیمتی نیست. مرد آن بود که در میان خلق بنشیند و برخیزد و بجنبد و با خلق داد و ستد کند و با خلق درآمیزد و یک لحظه از خدا غافل نباشد».
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌✅این چند دقیقه را گوش بدهید
17.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روز دوشنبه روز زیارتی
🌸امام حسن علیه السلام
🌸امام حسین علیه السلام
#التماس_دعا