داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
⭐️ ارزش علم و دانش ⭐️
💞 علم با عمل! 💞
✅ مردی به حضور امام سجاد (ع) آمده با اشتیاق و شور خاصی از امام سجاد(ع) چند سئوال کرد، و آن حضرت پاسخ سئوالهای او را داد، او اندکی توقف کرد و (حرکت کرد و رفت) بار دیگر بازگشت و سئوال دیگری را مطرح نمود، و تصمیم داشت همچنان به سئوالات خود ادامه دهد.
امام سجاد(ع) برای آنکه به او بفهماند، علم برای عمل است، نه انباشتن آن، بدون عمل، به او رو کرد و فرمود: در کتاب مقدس انجیل نوشته شده است:
به آنچه دانسته اید، ولی عمل به آن نکرده اید، از آنچه نمی توانید نپرسید، زیرا اگر به اندوخته های علم، عمل نگردد، موجب افزایش ناسپاسی و دوری داننده علم، از خدا میگردد.
به گفته سعدی:
از من بگوی عالم تفسیر گوی را —---- گر در عمل نکوشی نادان مفسری
علم، آدمیت است و جوانمردی و شرف —--- و رنه ددی به صورت انسان مصوری
بار درخت علم نباشد بجز عمل —---- با علم اگر عمل نکنی، شاخ بی بری
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
⭐️ ارزش علم و دانش ⭐️
❓ معنی علم ❓
پیامبر(ص) فرمود: گوش فرادادن
او پرسید: سپس چه معنی دارد؟
پیامبر (ص) فرمود: به خاطر سپردن
او پرسید سپس چه معنی دارد؟
پیامبر (ص) فرمود: عمل کردن به آن
او پرسید: سپس چه معنی دارد، ای رسول خدا؟
پیامبر (ص) فرمود:انتشار نمودن آن
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
⭐️ ارزش علم و دانش ⭐️
❓ پرسش مسائل نامعلوم از آگاهان ❓
حمزة بن طیار به حضور امام صادق(ع) آمد و بخشی از سخنرانیهای پدر آن حضرت امام باقر(ع) را در نزد آن حضرت بازگو کرد، هنگامی که به فرازی از آن حضرت رسید، امام صادق(ع) به او فرمود: همینجا توقف کن و ساکت باش.
سپس فرمود: در اموری که به آن رسیدید، و حکمش را ندانستید و برایتان مجهول و نامعلوم بود، وظیفه شما این است که یا درنگ و سکوت کنید، و یا به پیشوایان راه هدایت مراجعه کرده و از آنها بپرسید تا شما را به راه راست هدایت نمایند و از راه گمراهی باز دارند، چنانکه خداوند (در قران، آیه 43، و نحل و 7 انبیاء) می فرماید:
فاسئلوا أهل الذکر ان کنتم لا یعلمون
:اگر مساله ای را نمی دانید، از آگاهان (اهل قران) بپرسید.
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
⭐️ ارزش علم و دانش ⭐️
🍎 وسعت علم و آگاهی امامان (ع) 🍎
✔️✔️ سدیر یکی از شاگردان امام صادق(ع) می گوید: با چند نفر از شاگردان، در مجلس نشسته بودیم، ناگاه امام صادق(ع) وارد آن مجلس شد، ولی در حالی که خشمگین بود، در مسند خود نشست و با ناراحتی فرمود: تعجب میکنم از مردمی که میپندارند ما علم غیب میدانیم، جز خدا هیچ کس علم غیب نمیداند، من میخواستم فلان کنیزم را به خاطر خطائی که کرده بود بزنم، او گریخت و نمیدانم کجا رفت و پنهان شد (بنابراین، چطور من علم غیب میدانم؟).
آنگاه امام صادق(ع) از آن مجلس برخاست و به خانهاش رفت، من همراه ابوبصیر و میسر، به حضورش رفتیم، و عرض کردیم: قربات گردیم، سخن شما را در مورد کنیزت شنیدیم، و ما میدانیم که شما علم زیادی دارید، و علم غیب را به شما نسبت ندهیم.
❓آنگاه امام صادق (ع) به سدیر فرمود: آیا قران نمیخوانی؟
سدیر گفت: می خوانم.
امام صادق (ع) فرمود: آیا این آیه را در قرآن دیده ای که خداوند میفرماید:
قال الذی عنده علم من الکتاب انا آتیک قبل أن یرتد الیک طرفک
: اما کسی که ( آصف برخیا وزیر مسلمان) دانشی از کتاب ( آسمانی) داشت ( به سلیمان) گفت: من آن ( تخت بلقیس) را پیش از آنکه چشم به هم زنی نزد تو خواهم آورد (نمل - 40)
عرض کردم: آری این آیه را در قرآن خوانده ام.
❗️امام صادق (ع) فرمود: آیا آن مرد (آصف) را شناختی که در نزد او چه اندازه از علم کتاب بود؟
گفتم: شما به من خبر دهید.
فرمود: به اندازه یک قطره آب نیست به دریای اخضر.
پرسیدم: چقدر عل اندک داشت.
❗️آنگاه امام صادق (ع) پس از سخنی فرمود: ای سدیر! آیا این آیه را در قرآن خوانده ای که خداوند می فرماید:
قل کفی بالله شهیداً بینی و بینکم و من عنده علم الکتاب .
: بگو ای محمد! گواه بودن خدا و کسی که در نزد او علم کتاب است، بین من و شما کافی است (رعد - 43)
گفتم: آری خواندهام.
❗️فرمود: آیا کسی که علم همه کتاب در نزد او است داناتر است تا کسی که قسمتی از علم کتاب در نزد او است؟
گفتم: البته آن کسی که همه علم کتاب، نزد او است داناتر است.
و در این هنگام امام صادق(ع) به سینه خود اشاره کرد و دوبار فرمود: سوگند به خدا، #تمام_علم_کتاب_در_نزد_ما_است
(توضیح اینکه: احتمال دارد در مجلس که امام، خشمگین بود، افراد مخالفی حضور داشتند و امام تقیه کرد، ولی در مجلس دوم که با شاگردان برجستهاش خلوت کرده بود، حقیقت را گفت که خداوند، امامان معصوم (ع) را به علوم غیب، بهرهمند نمودهاست و علم آنها به مراتب از علم آصف برخیا، وزیر سلیمان(ع) بیشتر است).
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
8.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💞💞💞
این سخن که مرد به همسرش میگوید تو را دوست دارم هرگز از قلبش خارج نخواهد شد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
⭐️ ارزش علم و دانش ⭐️
❓ فقیه کامل کیست ❓
ابان بن تغلب می گوید: در حضور امام باقر(ع) بودم، شخصی مسأله ای پرسید، و آن حضرت پاسخ آن را داد، سئوال کننده گفت: فقهاء چنین نگویند
امام باقر (ع) فرمود: وای بر تو، تو هرگز فقیهی دیده ای؟
ان الفقیه حق الفقیه: الزاهد فی الدنیا، الراغب فی الاخرة، المتمسک بسنة النبی(ص)
:فقیه کامل کسی است که: زاهد در دنیا، و شیفته آخرت، و چنگ زننده به سنت پیامبر(ص) باشد.
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
⭐️ ارزش علم و دانش ⭐️
⛔️ نهی امام کاظم(ع) و امام صادق(ع) از قیاس ⛔️
✅ سماعة بن مهران میگوید: به حضور امام کاظم (ع) رفتم و عرض کردم: خداوند کار تو را سامان بخشد، ما گروهی از شیعیان به گردهم اجتماع میکنیم، هر مطلبی که پیش می آید، هر گاه حکم آن را ندانیم، با هم درباره آن مذاکره مینمائیم، نزد خود نوشته ای (شامل مسائل) داریم که این هم از لطف شما است که خدا به ما عطا کرده، وقتی که مسأله کوچکی پیش می آید و حکمش را نمیدانیم، پس از مذاکره، نظیر آن مسأله را که حکمش معلوم است نزد خود داریم، آن مسأله را که حکمش معلوم نیست به مسأله ای که حکمش معلوم شده، قیاس و سنجش می نمائیم، و مسأله را کشف می کنیم.
امام کاظم(ع) فرمود: شما را با قیاس (در احکام) چه کار؟ همانا گذشتگان شما به خاطر قیاس، هلاک شدند، سپس فرمود: هنگامی که حکم مطلبی نزد شما مجهول ماند، در این - اشاره به لبهای خود- بجوئید ( یعنی از ما بپرسید ما پاسخ شما را بدهیم) خدا ابوحنیفه را لعنت کند که می گفت: علی (ع) چنان گفت، من چنین می گویم، اصحاب چنان گفتند و من چنین می گویم، سپس فرمود: ای سماعة! آیا هیچگاه در مجلس ابوحنیفه بوده ای؟
گفتم: نه، ولی این سخن او است (که می گفت علی(ع) چنین می گوید، و من چنین می گویم...)
سپس پرسیدم: آیا پیامبر (ص) احکام تمام نیازهای مردم را آورد؟
امام کاظم (ع) فرمود: آری، و آنچه را تا قیامت به آن نیاز دارند آورد.
گفتم: آیا چیزی هم از بین رفت؟
فرمود: نه، همه نزد اهلش محفوظ است.
روزی ابوحنیفه به حضور امام صادق (ع) آمد، آن حضرت به او فرمود: به من خبر رسیده که تو قیاس می کنی؟
ابو حنیفه گفت: آری.
امام صادق(ع) فرمود: قیاس نکن، چرا که نخستین شخصی که قیاس کرد، ابلیس بود، آن هنگام که از طرف خدا مأمور سجده بر آدم(ع) شد، گفت: خدایا تو مرا از آتش آفریدی، ولی آدم(ع) را از گل خلق نمودی، آنگاه بیش آتش و گل قیاس کرد (و گفت آتش از گل، برتر است، پس من آدم را سجده نمی کنم)، اگر او نورانیت معنوی خلقت آدم را با نور و روشنایی آتش، قیاس میکرد، میدانست که کدامیک از این دو نور، بر دیگری برتری دارد، و پاکیزگی نور معنوی را بر نور آتش میفهمید.
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm