eitaa logo
دانلود
16.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | روایتی از آیت‌الله خامنه‌ای از محبت مردم به (علیه‌السلام) 📥 نسخه کامل + متن بیانات👇 https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=46121
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 فرمانده جوان و پرانرژی | ملاقات با احمد در جریان غائله کردستان در دزلی سال ۱۳۵۹ ▫️آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۱۳۵۹ در جریان غائله کردستان راهی مریوان شده بود. در مریوان فرمانده‌ی سپاه شهر به دیدن آیت اللّه خامنه‌ای آمد؛ جوانی رشید و پرانرژی. آیت‌اللّه خامنه‌ای همراه با احمد متوسلیان راهی دزلی شد. به ارتفاعات دزلی رفت و خطاب به آیت‌الله خامنه‌ای ایستاد به توضیح دادن: «شما خودتان الان ناظر هستید که ما از بالا به پایین نگاه می‌کنیم و شهرها و پادگانها و پاسگاه‌های عراق زیر دید ماست و ما کاملاً رفت و آمد به آنها را می‌توانیم کنترل بکنیم و دقیقاً آنها را می‌زنیم.» 🗓 ۱۴ تیرماه؛ سالروز ربوده شدن 📥 نسخه قابل چاپ 👇🏼 khl.ink/DarLebaseSarbazi
اطعام شیعیان سدیر یکى از شاگردان امام باقر علیه السلام بود. او مى گوید: امام باقر علیه السلام به من فرمود: اى سدیر آیا روزانه یک برده آزاد مى کنى ؟ عرض کردم : نه . امام علیه السلام فرمود: در هر ماه چطور؟ عرض کردم : نه . حضرت فرمود: درهر سال چطور؟ عرض کردم : نه . امام علیه السلام گفت : سبحان اللّه ، آیا دست یکى از شیعیان ما را مى گیرى و به خانه ببرى و به او غذا دهى تا سیر شود؟ به خدا سوگند این کار بهتر از آزاد کردن برده‌اى است که از فرزندان حضرت اسماعیل باشد. اصول کافى ، باب المصافحه داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
داستان‌های قرآنی و مذهبی
نهضت علمی 💢 امام باقر(ع) جنبش علمی به وجود آورد که در دوره امامت فرزندش امام صادق(ع) به اوج خود رسید. وی در علم، زهد، عظمت و فضیلت سرآمد بنی هاشم بود و روایات و احادیث وی در زمینه علم دین، آثار و سنت نبوی، علوم قرآن، سیره و فنون اخلاق و آداب بدان حد است که تا آن روز از هیچ یک از فرزندان امام حسن(ع) و امام حسین(ع) به جا نمانده بود. ⭕️ در این عصر بود که شیعه تدوین فرهنگ خود -شامل فقه و تفسیر و اخلاق- را آغاز کرد. پیش از امام باقر(ع)، نظرات فقهی شیعه، محدود بود. سستی پایه‌های حکومت امویان، برای امام باقر(ع) و نیز امام صادق(ع) زمینه‌ای را فراهم آورد که برای سایر ائمه(ع) فراهم نشد. این زمینه،ونیز درایت وبرنامه ریزی وذکاوت آنان سبب شد تا امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بیشترین آرای فقهی، تفسیری و اخلاقی را در کتب فقهی و حدیثی از خویش بر جای گذارند. از این رو راویانی چون محمد بن مسلم ۳۰ هزار حدیث و جابر جعفی ۷۰ هزار حدیث از امام باقر نقل کرده‌اند. شهرت علمی امام باقر نه تنها در حجاز، بلکه در عراق و خراسان نیز فراگیر شده‌بود، چنان‌که راوی می‌گوید: مردمی از خراسان دورش حلقه زده و اشکالات علمی خود را از او می‌پرسند. سال‌های ۹۴ تا ۱۱۴ق زمان پیدایش مسلک‌های فقهی و اوج‌گیری نقل حدیث درباره تفسیر بود. در این دوران گروه‌هایی مانند خوارج، مرجئه، کیسانیه و غالیان در ترویج عقاید خود تلاش می‌کردند. امام باقر(ع) استدلال‌های اصحاب قیاس را رد می‌کرد و میان عقاید اهل بیت با سایر فرق اسلامی مرزبندی کرد. او درباره خوارج فرمود: خوارج از روی جهالت عرصه را بر خود تنگ گرفته‌اند، دین ملایم‌تر و قابل انعطاف‌تر از آن است که آنان می‌شناسند. 📚ویکی‌شیعه داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
تفسیر امام باقر بخشی از وقت خود را به بیان مباحث تفسیری اختصاص داده بود که برگزاری جلسات تفسیر و پاسخ به سوالات و شبهات دانشمندان و مردم از جمله آنهاست. گفته‌شده امام باقر کتابی در تفسیر قرآن نوشته‌است که محمد بن اسحاق ندیم در کتاب الفهرست، از آن نام‌برده‌است. امام باقر، شناخت قرآن را منحصر در اهل‌بیت می‌دانست. چرا که آنان‌اند که می‌توانند محکمات قرآن را از متشابهات و ناسخ و منسوخ را تشخیص دهند و چنین علمی در نزد هیچ‌کس غیراز اهل‌بیت وجود ندارد. 📚ویکی‌شیعه داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
حدیث امام باقر(ع) به احادیث رسول اکرم(ص) اهمیت می‌داد، تاجایی‌که جابر بن یزید جعفی از شاگردان امام باقر، ۷۰ هزار حدیث از پیغمبر اکرم نقل کرده‌است. حضرت تنها به نقل حدیث و انتشار آن اکتفا نکرده، بلکه اصحاب خود را به همت‌گماشتن در فهم حدیث و آشنایی پیداکردن با معانی آن فرامی‌خواند. ایشان فرمود: مراتب شیعیان ما را با میزان روایت‌کردنِ آنان از احادیثِ اهل‌بیت و معرفتشان به آن احادیث بشناسید، و معرفت، همان شناخت روایت و درایة الحدیث است، و با درایت و فهم روایت است که مؤمن به بالاترین درجات ایمان می‌رسد. 📚ویکی‌شیعه داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
کلام در زمان امام باقر(ع) با توجه به فرصت ایجادشده و کمترشدن فشار و کنترل از سوی حاکمیت، زمینه برای ظهور و بروز عقاید و افکار مختلف به‌وجودآمد که خود این باعث ایجاد و رواج افکار انحرافی در جامعه شد، در این شرایط امام ضمن بیان عقاید اصیل و صحیح شیعی و رد عقاید باطل، شبهات مربوطه را پاسخ می‌داد. او بحث‌های کلامی خود را ناظر به این امور مطرح می‌کرد. از جمله این مباحث عاجز بودن عقل انسان از درک حقیقت خداوند، ازلی‌بودن واجب‌الوجود و وجوب اطاعت از امام(ع) بود. میراث دیگری نیز از امام به یادگار مانده‌است که میراث فقهی و میراث تاریخی از آن‌جمله است. 📚ویکی‌شیعه داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
مناظرات از فعالیت‌های علمی امام باقر(ع)، مناظره با افراد مختلف است. برخی از مناظرات وی از این قرار است: مناظره امام با اسقف مسیحیان مناظره با حسن بصری مناظره با هشام بن عبدالملک مناظره با محمد بن منکدر مناظره با نافع بن ازرق مناظره با عبدالله بن معمر لیثی مناظره با قتادة بن دعامه 📚ویکی‌شیعه داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
داستان‌های قرآنی و مذهبی
مناظره امام باقر (ع) با اسقف مسیحی/ ساعتی از روز که جزو لحظات بهشتیان است. 🎈 بین‌الطلوعین از ساعت‌هاى بهشت است. 🎈 در این‌ساعت گرفتاران آرامش می‌یابند. 🎈 در آن ساعت است که بیماران ما بهبودى یابند ✅ هشام بن عبدالملک، امام باقر(ع) را به شام فراخواند. امام پس از سفر به شام، در اجتماعات مردم شرکت می‌کرد و به پرسش‌های آنان پاسخ می‌داد. روزی امام مشاهده کرد که نصارا به کوهی در آن منطقه می‌روند. امام از اطرافیان پرسید: آیا امروز عید آنان است؟ گفتند: نه؛ آنان هر سال در این روز نزد عالمی دانا از نصاری که اصحاب حواریون عیسی(ع) را درک کرده می‌روند و پرسش‌های خود را از او می‌پرسند. امام سر خود را پوشاند و با همراهان خود به آن کوه رفت و در میان نصاری نشست. اسقف نگاهی به جمعیت حاضر کرد و چون سیمای امام باقر (ع) توجه او را به خود جلب کرد، روبه امام کرد و پرسید: از ما مسیحیان هستی یا از مسلمانان؟ امام(ع) فرمود: از مسلمانان. اسقف: از دانشمندان آنان هستی یا افراد نادان؟ امام(ع): از افراد نادان نیستم. اسقف: اول من سؤال کنم یا شما می‌پرسید؟ امام: اگر مایلید شما سؤال کنید. اسقف پرسید: به چه دلیل شما مسلمانان ادعا می‌کنید که اهل بهشت غذا می‌خورند و می‌آشامند، اما مدفوعی ندارند؟ آیا برای این موضوع، نمونه و نظیر روشنی در این دنیا وجود دارد؟ امام فرمود بله؛ نمونه روشن آن در این جهان جنین است که در رحم مادر تغذیه می‌کند، اما مدفوعی ندارد. هَذَا الْجَنِینُ فِی بَطْنِ أُمِّهِ یَأْکُلُ مِمَّا تَأْکُلُ أُمُّهُ وَ لَا یَتَغَوَّط اسقف گفت: عجب! پس شما گفتید از دانشمندان نیستید؟! امام(ع) فرمود: من چنین نگفتم، بلکه گفتم از نادانان نیستم. نصرانى رو به نصارا کرد و گفت: اى گروه نصارى به خدا یک مسأله از او بپرسم که در آن بماند. امام فرمود بپرس. اسقف سؤال دیگری دربارۀ میوه‌ها و نعمت‌های بهشتی به این مضمون پرسید: به چه دلیل عقیده دارید که میوه‌ها و نعمتهای بهشتی کم نمی‌شود و هرچه از آنها مصرف شود، باز به حال خود باقی بوده کاهش پیدا نمی‌کنند؟ آیا نمونۀ روشنی از پدیده‌های این جهان می‌توان برای این موضوع پیدا کرد؟ امام (ع) فرمود بله، نمونۀ روشن آن در عالم محسوسات آتش است. شما اگر از شعله چراغی صدها چراغ روشن کنید، شعلۀ چراغ اول به جای خود باقی است و از آن به هیچ وجه کاسته نمی‌شود. سؤالی دیگر می‌پرسم. به من خبر بده از ساعتی که نه از شب است نه از روز. امام باقر فرمود آن همان ساعت بین طلوع فجر تا طلوع خورشید است که در این ساعت گرفتاران آرامش می‌یابند. مَا بَیْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْس‏ نصرانى گفت: اگر نه از ساعت‌هاى شب است و نه از ساعت‌هاى روز پس ازچه‌ساعتى است؟ امام علیه السلام فرمود: از ساعت‌هاى بهشت است، و در آن ساعت است که بیماران ما بهبودى یابند؛ مِنْ سَاعَاتِ الْجَنَّةِ وَ فِیهَا تُفِیقُ مَرْضَانَا اسقف هر سؤال مشکلی به نظرش می‌رسید همه را پرسید و جواب قانع‌کننده شنید و چون خود را عاجز یافت، به‌شدت ناراحت و عصبانی شد و گفت: «‌مردم! دانشمند والامقامی را که مراتب اطلاعات و معلومات مذهبی او از من بیشتر است، به اینجا آورده‌اید تا مرا رسوا سازد و مسلمانان بدانند پیشوایان آنان از ما برتر و داناترند!! به خدا سوگند دیگر با شما سخن نخواهم گفت و اگر تا سال دیگر زنده ماندم، مرا در میان خود نخواهید دید!» این را گفت و از جا برخاست و بیرون رفت. (کلینی، الکافى، ج‏8، ص123) این جریان به سرعت در شهر دمشق پیچید و موجی از شادی و هیجان در محیط شام بوجود آورد. هشام به‌جای این‌که از پیروزی افتخارآمیز علمی امام باقر(ع) بر بیگانگان خوشحال شود، بیش‌ازپیش از نفوذ معنوی امام بیم‌ناک شد و ضمن ظاهرسازی و ارسال هدیه برای آن حضرت پیغام داد که حتماً همان روز دمشق را ترک کند. 📚خبرگزاری تسنیم داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
خلفای معاصر دوران امامت وی هم‌زمان با پنج‌تن از خلفای بنی‌امیه بود: ولید بن عبدالملک (۸۶-۹۶ق) سلیمان بن عبدالملک (۹۶-۹۹ق) عمر بن عبدالعزیز (۹۹-۱۰۱ق) یزید بن عبدالملک (۱۰۱-۱۰۵ق) هشام بن عبدالملک (۱۰۵-۱۲۵ق) در اعیان الشیعه‌ آمده‌است که عبدالملک بن مروان به پیشنهاد امام باقر، اقدام به ضرب سکه اسلامی کرد. پیش از آن معاملات با سکه‌های رومی انجام می‌شد. 📚ویکی‌شیعه داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
https://www.aparat.com/v/JOAHk ☝️ شرح زندگی سیاسی امام باقر(علیه السلام) توسط آیت الله خامنه‌ای در سال 1361(19 دقیقه) داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
سلامِ پیامبر(ص) به امام باقر از امام باقر(ع) نقل شده است: روزی جابر بن عبدالله انصاری رحمه الله را دیدم و به او سلام دادم. او سلامم را پاسخ گفت و سپس به من گفت: تو کیستی؟ (در این هنگام، جابر بینایی خود را از دست داده بود) گفتم: محمد بن علی بن حسین. گفت: پسرم به من نزدیک شو. وقتی نزدیک شدم، دستم را بوسید و سپس خم شد که پایم را ببوسد ولی من مانع این کارش شدم. سپس جابر گفت: همانا رسول خدا(ص) به تو سلام می‌رساند. پس گفتم: و سلام و رحمت و برکات خدا بر رسول خدا باد. ولی چگونه‌ ای جابر؟ گفت: روزی با او [یعنی با پیامبر] بودم که به من گفت:‌ ای جابر! امید است که تو باقی بمانی تا اینکه مردی از فرزندان مرا ببینی که به او محمد بن علی بن حسین گفته می‌شود و خدا به او نور و حکمت می‌بخشد. پس، از سوی من به او سلام برسان. مفید، الارشاد، ۱۴۲۸ق، ص۳۸۲ 📚ویکی‌شیعه کانال بشارت در ایتا👇 https://eitaa.com/besharat_ir داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
اطعام شیعیان سدیر یکى از شاگردان امام باقر علیه السلام بود. او مى گوید: امام باقر علیه السلام به من فرمود: اى سدیر آیا روزانه یک برده آزاد مى کنى ؟ عرض کردم : نه . امام علیه السلام فرمود: در هر ماه چطور؟ عرض کردم : نه . حضرت فرمود: درهر سال چطور؟ عرض کردم : نه . امام علیه السلام گفت : سبحان اللّه ، آیا دست یکى از شیعیان ما را مى گیرى و به خانه ببرى و به او غذا دهى تا سیر شود؟ به خدا سوگند این کار بهتر از آزاد کردن برده‌اى است که از فرزندان حضرت اسماعیل باشد. اصول کافى ، باب المصافحه داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
https://www.aparat.com/v/gRxZS فیلم مختار نامه : شهادت مسلم بن عقیل👆 ۹ ذی الحجه /شهادت حضرت مسلم و هانی (ع) @Dastanqm @besharat_ir
13.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
https://www.aparat.com/v/fEj7X روضه حضرت مسلم بن عقیل حاج محمود کریمی داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm کانال کودکان(و نوجوانان)علی اصغر در ایتا👇 https://eitaa.com/koodakAliAsghar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕💕💕💕💕 فیلم شهادت حضرت مسلم(ع) داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/Hn013 ماجرای شنیدنی هانی بن عروه و مسلم بن عقیل و عبیدلله... داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/3MYhC آرامگاه هانی بن عروه یار وفادار مسلم کانال بشارت در ایتا👇 https://eitaa.com/besharat_ir داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟ببينيد| تحلیل رهبرانقلاب از ماجرای قربانی کردن حضرت اسماعیل 🌹انتشار به‌مناسبت عيد سعيد 💻 @Khamenei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان‌های قرآنی و مذهبی
داستانهای اسلامی از اصول کافی هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم هشتم امام صادق علیه السلام راز شیعه شدن ابن اشعث ✅ (جعفر بن محمد بن اشعث از اهل تسنن بود و از خاندانی بود که دشمنی و خصومت آنها با خاندان نبوت، معروف بود و مردم آنها را به این عنوان می شناختند، ولی جعفر به خاطر یک حادثه ای به حقانیت تشیع پی برد و شیعه شد، در اینجا راز آن را از زبان خودش بشنویم: ) جعفر با صفوان بن یحیی گفتگو می کرد و به صفوان گفت: (با اینکه در میان خاندان ما هیچ نام و اثری از نفوذ شیعه نبود و آن را نمی شناختیم آیا می دانی که چرا من شیعه شدم؟!). صفوان: داستان و راز تشیع تو چیست. ابن اشعث: منصور دوانیقی (دومین خلیفه عباسی) روزی به پدرم محمد بن اشعث گفت: ای محمد! یک نفر اندیشمند و با هوش برای من پیدا کن تا مأموریت خطیری را به او واگذار کنم. پدرم گفت: چنین شخصی را یافته ام و او فلان شخص، (ابن مهاجر)است که دائی من می باشد. منصور: او را نزد من بیاور. پدرم، دائیم (ابن مهاجر) را نزد منصور برد. منصور به ابن مهاجر گفت: این پول را بگیر و به مدینه نزد عبدالله بن حسن بن حسن (معروف به عبدالله محض) و جماعتی از خاندان او، از جمله جعفر بن محمد (امام صادق علیه السلام) ببر، پول را به هر یک از آنها بده و بگو: (من مردی غریب از اهل خراسان هستم که گروهی از شیعیان شما در خراسان هستند و این پول را برای شما فرستاده اند مشروط بر اینکه چنین و چنان کنید (یعنی قیام بر ضد طاغوت کنید و ما از شما پشتیبانی خواهیم کرد) وقتی که پول را گرفتند، بگو من واسطه رساندن پول هستم، دوست دارم با دستخط شریف خود، قبض وصول آن را به من بدهید. ابن مهاجر، پولها را گرفت و به سوی مدینه رهسپار شد … و سپس نزد منصور بازگشت، پدرم محمد بن اشعث نزد منصور بود. منصور به ابن مهاجر گفت: تعریف کن، چه خبر؟ ابن مهاجر: من پولها را به مدینه بردم و به هریک از خاندان اهلبیت (ع) مبلغی دادم و قبض رسید از دستخط خود آنها گرفتم و آورده ام، غیر از جعفر بن محمد (امام صادق) که من سراغش را گرفتم، او در مسجد بود، به مسجد رفتم دیدم مشغول نماز است، پشت سرش نشستم و با خود گفتم: اینجا می مانم تا او نمازش را تمام کند، پشت سرش نشستم و با خود گفتم: اینجا می مانم تا او نمازش را تمام کند، دیدم آن حضرت با شتاب نمازش را تمام کرد، بی آنکه سخنی به او گفته باشم به من رو کرد و فرمود: ای مرد! از خدا بترس و خاندان رسالت را فریب نده، که آنه سابقه نزدیکی با دولت بنی مروان دارند، (و بر اثر ظلم و ستم آنها) همه آنها نیازمندند (از این رو پول تو را می پذیرند و به دنبال آن گرفتار می گردند). ابن مهاجر افزود: به امام صادق (ع) گفتم: خدا کارت را سامان بخشد، موضوع چیست؟ آن حضرت سرش را نزدیک گوشم آورد و آنچه را بین من و تو (ای منصور دوانیقی) وجود داشت و جزء اسرار و راز نهانی بود،بیان کرد، مثل اینکه او سومین نفر ما باشد و همه حرفها و عهدهای ما را از نزدیک شنیده باشد. منصور داوانیقی گفت: یابن مهاجر اعلم انه لیس من اهل بیت نبوة الا وفیه محدث و ان جعفر بن محمد محدثنا : (ای پسر مهاجر! بدان که هیچ خاندان نبوتی نیست مگر اینکه در میان آنها محدثی (255)خواهد بود، محدث خاندان ما در این زمان، جعفر بن محمد (امام صادق علیه السلام) است. جعفر بن محمد بن اشعث، پس از ذکر داستان فوق، به نقل از پدرش محمد بن اشعث، گفت: (همین (اقرار دشمن به محدث بودن امام صادق) باعث شد که ما به تشیع گرویدیم و شیعه شدیم. همان، حدیث 6، ص 475. داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
داستان‌های قرآنی و مذهبی
داستانهای اسلامی از اصول کافی هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم هشتم امام صادق علیه السلام مناجات الیاس (ع) از زیان امام صادق (ع) (حضرت الیاس (ع) (یکی از پیامبران و رسولان خدا است (صافات - 123) و در قرآن به عنوان شخص صالح در ردیف پیامبرانی مانند: عیسی، زکریا، یحیی (ع) ذکر شده است (انعام - 85). خداوند او را به سوی قوم خود فرستاد، الیاس آنها را به توحید و ترک بت پرستی دعوت کرد، ولی قوم، او را تکذیب کردند و جز اندکی به او ایمان نیاوردند (صافات - 123 تا 132) نام الیاس دوبار در قرآن آمده (انعام - 85 - صافات - 123) مطابق احادیث، الیاس (ع)، از پیامبران بنی اسرائیل و در زمان حضرت یونس (ع)، می زیسته است. و طبق روایتی، شخصی با الیاس (ع) ملاقات کرد و پرسید: (اکنون چند نفر از پیامبران، زنده هستند؟). الیاس در جواب گفت: (چهار نفر، که دو نفر از آنها یعنی عیسی و ادریس در آسمان هستند و دو نفرشان یعنی الیاس و خضر در زمین می باشند). (256) مفضل بن عمر (یکی از شاگردان معروف امام صادق (ع) می گوید: ما چند نفر بودیم، به در خانه امام صادق (ع) آمدیم و می خواستیم اجازه ورود به حضورش بگیریم، شنیدیم آن حضرت (با سوز و گداز خاصی) سخنی می گوید که عربی نبود و خیال کردیم که به زبان (سریانی) سخن می گوید و شنیدیم که گریه می کند، ما نیز از گریه او گریستیم، آنگاه غلامش نزد ما آمد و اجازه ورود داد، ما به حضور امام صادق (ع) رسیدیم، من عرض کردم: (خداوند کارت را سامان بخشد، ما به در خانه شما آمدیم، شنیدیم به زبان عربی که به گمانمان سریانی بود سخن می گفتی، سپس گریه کردی و ما هم از گریه شما گریستیم). امام: آری به یاد الیاس پیغمبر (ع) که از عابدان پیغمبران بنی اسرائیل بود افتادم، همان سخنان را که الیاس (ع) در سجده اش (به لغت سریانی) می خواند (و مناجات می کرد) می خواندم، آنگاه امام (ع) آن دعا را پشت سر هم خواند، سوگند به خدا من هیچ کشیش و مقام عالی روحانی مسیحی را هرگز ندیده بودم که آن گونه شیوا و جاذب بخواند و سپس امام (ع) آن مناجات الیاس (ع) را به عربی برای ما ترجمه کرد و فرمود: الیاس در سجده اش چنین می گفت: اتراک معذبی وقد اطمات لک هو اجری … : (پروردگار! آیا بنگرم که مرا عذاب کنی با آنکه روزهای داغ برای تو (با روزه گرفتن) تشنگی کشیدم؟. آیا تو را بنگرم که مرا عذاب کنی، با آنکه رخسارم را برای تو روی خاک مالیدم؟ آیا تو را بنگرم مرا عذاب کنی، با آنکه به خاطر تو، از گناهان دوری گزیدم. آیا تو را بنگرم مرا عذاب کنی، با آنکه برای تو شب زنده داری کردم). خداوند به الیاس (ع) وحی کرد: (سرت را از سجده بردار که تو را عذاب نمی کنم). الیاس به خدا عرض کرد: (اگر فرمودی ترا عذاب نمی کنم و سپس عذاب کردی، چه می شود؟ مگر نه این است که من بنده تو هستم و تو پروردگار من می باشی). خداوند به الیاس (ع) وحی کرد: (سرت را از سجده بردار، من تو را عذاب نمی کنم، وقتی که من به کسی وعده دادم، به وعده ام وفا خواهم نمود) (257) داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm