داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
💠 توحید و خداشناسی و مسائل اعتقادی 💠
❓انسان بینیاز کیست؟
یکی از اصحاب امام صادق(ع) که همواره به خدمت آن حضرت میرسید، مدتی غایب شد، روزی یکی از آشنایان او به حضور امام صادق (ع) آمد، امام از پرسید: فلانی کجاست؟ حالش چطور است؟.
او در پاسخ به امام صادق (ع) به گونه ای پاسخ داد که گمان کرد، امام از وضع مالی آن شخص پرسیدهاست.
امام صادق (ع) پرسید: دینش چگونه است؟
او در پاسخ گفت: دینش به گونهای است که شما دوست داری.
امام صادق (ع) فرمود: هو والله الغنی: سوگند به خدا، او غنی و بینیاز است.
#مكتب_حاج_قاسم نیازمندی به خداوند و بینیازی از غیر خدا بود.
@Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
💠 توحید و خداشناسی و مسائل اعتقادی 💠
نوشتن ان شاء الله در نامه
روزی امام صادق (ع) به خدمتکاران دستور داد، برای کاری نامهای بنویسند، آن نامه نوشتهشد و آن را به نظر آن حضرت رساندند، حضرت آن را نامه خواند، دید در آن ان شاء الله (بخواست خدا) نوشته نشدهاست.
به تنظیم کنندگان نامه، فرمود: چگونه امید دارند که مطلب این نامه به پایان برسد و نتیجهبخش باشد، با اینکه در آن
ان شاء الله ننوشتهاید، نامه را با دقت بنگرید، در هر جای آن که ان شاء الله نوشتهنشده، ان شاء الله بنویسید.
#انتقام_سخت با توجه به خداوند امکانپذیر است.
@Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
💠 توحید و خداشناسی و مسائل اعتقادی 💠
فضل و لطف وسیع خدا
جمعی از فقیرهای مدینه به حضور رسول خدا(ص) آمدند و گفتند: ای رسول خدا! ثروتمندان با ثروت خود بردگان را آزاد می کنند و به ثوابش می رسند، ما برای چنین کاری توان مالی نداریم، آنها برای انجام حج، سفر می کنند، ما به خاطر نداشتن توان مالی از آن محروم هستیم، آنها صدقه می دهند، ما چیزی نداریم که صدقه بدهیم و به ثوابش برسیم، آنها اموال خود رادر راه جهاد مصرف می کنند و به ثوابش میرسند، چنین کاری از عهده ما بر نمی آید و به آن ثوابها نمی رسیم، پس چه کنیم؟
پیامبر(ص) فرمود:
اگر کسی 0️⃣0️⃣1️⃣ بار #تکبیر (الله اکبر) بگوید بهتر از آزاد کردن 0️⃣0️⃣1️⃣ بردهاست، و
اگر کسی 0️⃣0️⃣1️⃣ بار #تسبیح (سبحان الله) بگوید، بهتر از راندن 0️⃣0️⃣1️⃣ شتر (برای قربانی در حج) است، و
اگر کسی 0️⃣0️⃣1️⃣ بار #حمد (الحمد الله) بگوید، بهتر از فرستادن 0️⃣0️⃣1️⃣ اسب با زین و دهنه و سوار آن (برای جهاد) در راه خدا است، و
کسی که 0️⃣0️⃣1️⃣ بار لا اله الا الله بگوید در آن روز از نظر عمل بهترین انسانها - جز کسی که زیادتر گفته باشد- میباشد.
امام صادق (ع) فرمود: این خبر، به ثروتمندان رسیده و همین دستور آن حضرت را انجام دادند.
فقراء به حضور پیامبر(ص) باز گشتند، و عرض کردند: این دستور شما را ثروتمندان شنیدید و انجام میدهند (و هر دو ثواب را میبرند).
رسول خدا (ص) فرمود:
ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء
:این فضل خداست که به هر که خواهد بدهد (مائده- 54)(52)
@Dastanqm
هدایت شده از داستانهای قرآنی و مذهبی
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
⭐️ ارزش علم و دانش ⭐️
❓ پرسش مسائل نامعلوم از آگاهان ❓
حمزة بن طیار به حضور امام صادق(ع) آمد و بخشی از سخنرانیهای پدر آن حضرت امام باقر(ع) را در نزد آن حضرت بازگو کرد، هنگامی که به فرازی از آن حضرت رسید، امام صادق(ع) به او فرمود: همینجا توقف کن و ساکت باش.
سپس فرمود: در اموری که به آن رسیدید، و حکمش را ندانستید و برایتان مجهول و نامعلوم بود، وظیفه شما این است که یا درنگ و سکوت کنید، و یا به پیشوایان راه هدایت مراجعه کرده و از آنها بپرسید تا شما را به راه راست هدایت نمایند و از راه گمراهی باز دارند، چنانکه خداوند (در قران، آیه 43، و نحل و 7 انبیاء) می فرماید:
فاسئلوا أهل الذکر ان کنتم لا یعلمون
:اگر مساله ای را نمی دانید، از آگاهان (اهل قران) بپرسید.
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
هدایت شده از داستانهای قرآنی و مذهبی
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
⭐️ ارزش علم و دانش ⭐️
❓ فقیه کامل کیست ❓
ابان بن تغلب می گوید: در حضور امام باقر(ع) بودم، شخصی مسأله ای پرسید، و آن حضرت پاسخ آن را داد، سئوال کننده گفت: فقهاء چنین نگویند
امام باقر (ع) فرمود: وای بر تو، تو هرگز فقیهی دیده ای؟
ان الفقیه حق الفقیه: الزاهد فی الدنیا، الراغب فی الاخرة، المتمسک بسنة النبی(ص)
:فقیه کامل کسی است که: زاهد در دنیا، و شیفته آخرت، و چنگ زننده به سنت پیامبر(ص) باشد.
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
هدایت شده از داستانهای قرآنی و مذهبی
بسم الله الرحمن الرحیم
⛳️تيرانداز بي نظير امام باقر علیه السلام
🔴 خليفه يک مسابقه تير اندازي ترتيب داده بود وبراي تحقير کردن امام باقر (عليه السلام)که به سن پيري رسيده بودند به اصرار از ايشان خواستند تادر مسابقه شرکت کنند اما امام در برابر چشمان بهتزده حاضران هفت تير پيدرپي را به هدف نشاند در حالي که هر تير ،تير قبلي را ازوسط به دونيم کرده وسپس به هدف نشستهبود .
کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:
https://telegram.me/QURANMOBIN110
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
هدایت شده از داستانهای قرآنی و مذهبی
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
💠 توحید و خداشناسی و مسائل اعتقادی 💠
👁دیدن خدا با چشم دل👁
شخصی از خوارج (تندروهای ضد امام)، به حضور امام باقر(ع) رسید و گفت: ای ابوجعفر! چه چیز را میپرسی؟
امام: خداوند بزرگ را.
خارجی: آیا خدا را دیده ای ؟
امام: چشمها با مشاهده او را نمیبینند، ولی قلبها به حقیقت ایمان او را دیده اند، ذات پاک خدا با قیاس و تشبیه شناختهنشود، و به وسیله حسها درک نگردد، او شبیه انسانها نیست، بلکه با نشانههایش او را میشناسد، او که در قصاوتش ستم نمیکند، خدائی که پرستش سزاوار او است، و یکتا معبود جهانیان میباشد.
آن مرد خارجی که مجذوب بیان شیوا و عمیق امام شده بود، از محضر امام بیرون رفت، در حالی که این آیه را میخواند:
الله اعلم حیث یجعل رسالته
: خدا آگاهتر است که مقام رسالت خود را در وجود چه کسی، قرار دهد
(انعام -124).
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
محمّد بن منکدر مىگوید:
من گمان نمىکردم على بن الحسین علیه السلام جانشینى برتر از خود بنهد، تا آنکه پسرش محمّد بن على را دیدم و خواستم او را پند دهم ولى او مرا پند داد، دوستانش گفتند: امام علیه السلام به چه چیزى تو را پند داد؟
گفت: در ساعتى بسیار گرم به بخشى از نواحى مدینه رفته بودم، حضرت امام باقر علیه السلام را دیدم که مشغول کار بود، پیش خود گفتم: مردى از مردان بزرگ قریش در این ساعت با این حال در طلب دنیاست! سوگند مىخورم که او را قاطعانه موعظه کنم.
نزدیک او شدم و سلام کردم، نفس زنان جواب سلامم را داد. از شدّت گرما عرق از سر و رویش مى ریخت. به او گفتم: خدا کارت را به صلاح آورد، بزرگى از بزرگان قریش آن هم در این ساعت در طلب دنیاست، اگر مرگت از راه رسد و تو در این حال باشى چه مىکنى؟
امام فرمود: به خدا سوگند اگر مرگم برسد و در این حال باشم بى تردید به من رسیده در حالى که در طاعتى از طاعات خدا هستم که به وسیله آن ارزش وجودم را از تو و از مردم حفظ مى کنم. من از مرگ زمانى مى ترسم که مرا در رسد و من بر گناهى از گناهان باشم! گفتم: خدا رحمتت کند! خواستم تو را موعظه کنم تو مرا موعظه کردى.
الکافى: ۵/ ۷۳
پیامبر و اهل بیت علیهم السلام » تاریخ و سیره » #امام_باقر (ع)
@Dastanqm