eitaa logo
دانلود
داستانی درباره از قول آیت الله مجتهدی از علماء تهران، نقل شده: شبی در نجف، بعد از اتمام نماز جماعت پشت سر آیت‌الله شهید مدنی و خلوت‌شدن مسجد، ناگهان دیدم آقای مدنی به شدت شروع‌کرد به گریستن، چون به من اظهار لطف‌داشتند به خودم جرئت دادم و از ایشان علت گریه را آن هم این‌طور ناگهانی پرسیدم. ایشان فرمودند: بعد از نماز یکی به من گفت امام زمان (عج) را دیده است که به او فرموده‌اند: ببین این شیعیان بعد از نماز بلافاصله به سراغ کارهای خود رفتند و هیچ‌کدام برای فرج من دعا نکردند. من هم تا این را شنیدم به شدت متأثر شدم و گریستم. آقای مجتهدی می‌گفت: بعدا متوجه شدم، امام زمان علیه‌السّلام این گلایه را به خود ایشان کرده‌بود. 📚پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه @Dastanqm
امام زمان عجل الله تعالی فرجه به یکی از دوستان خود که از آن حضرت پرسیده بود: آقاجان! قربانتان بشوم, چرا با اینکه ما این همه دعای فرج را می خوانیم شما نمی آیید , فرمودند :"شما که دعای فرج را نمی خوانید! شما دعای سلامتی من را می خوانید (یعنی اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن .... ) شما باید دعای الهی عظم البلاء را زیاد بخوانید." (امام زمان و سید بن طاووس صفحه238.نجم الثاقب صفحه 480) @Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ابوطالب ابوطالب پدر امام على (ع) در ميان قريش بسيار بزرگ و محترم بود، او در تربيت فرزندان خود دقت و تلاش زيادی نموده و از ابتدا آن‌ها را با تقوا و با فضيلت تربيت می‌كرد و از كودكى فنون اسب‌سوارى و رزم و تيراندازى را به ‌رسم عرب به آنها تعليم می‌داد. پيامبر اكرم (ص) در كودكى از داشتن پدر محروم شده بودند، ايشان در ابتدا تحت كفالت جد خود عبدالمطلب قرار گرفته و پس از فوت عبدالمطلب، فرزندش ابوطالب، برادرزاده خود را در دامن پر عطوفت خود بزرگ نمود. همچنين فاطمه بنت اسد، مادر على (علیه‌السلام) و همسر ابوطالب نيز براى نبى اكرم (صلی‌الله عليه و اله) مانند مادرى مهربان، دلسوزى كامل داشت، به‌طوری‌که در هنگام فوت فاطمه بنت اسد، رسول اكرم (صلی‌الله عليه و اله) نيز مانند على (علیه‌السلام) بسيار متأثر و متألم بود و شخصاً بر جنازه او نماز گزارد و پيراهن خود را بر وى پوشانيد. بيست و ششم ماه رجب، روز وفات حضرت ابوطالب (علیه‌السلام)، مدافع بزرگ و با شخصيت اسلام است، لذا در حالی كه اسلام در مسير پيشرفت بود و رسول خدا صلی‌الله عليه و اله به كار خود ادامه می‌داد؛ دو حادثه به وجود آمد كه فشار را بر محمد (صلی‌الله عليه و اله) زياد كرد و آن وفات ابوطالب (علیه‌السلام) و خديجه (سلام‌الله علیها) بود كه سه سال پيش از هجرت اتفاق افتاد، گفته‌اند چنان عرصه بر پيامبر (صلی‌الله عليه و اله) تنگ شد كه نوشته‌اند: «حتى ينثر بعضهم التراب على راسه و حتى ان بعضهم يطرح رحم الشاة و هو يصلى؛ بعضى خاك بر سرش می‌ریختند و بعضى در حال نماز خواندن، زهدان گوسفند بر بدنش می‌ریختند. خلاصه کتاب زندگانی امیرالمؤمنین علیه‌السلام، رسولی محلاتی، سایت آیه الله مکارم شیرازی الغدیر، علامه امینی 📚کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام @Dastanqm
18.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴انیمیشن پیامبر عزیز ما، وقتی می‌رفت تو کوچه‌ها -خنده به لب سلام می‌داد یکی‌یکی به بچه‌ها -گل پسر عزیز سلام، غنچۀ خوب من سلام -حمید سلام سعید سلام، حسین سلام حسن سلام ... مبعث حضرت پیامبر مبارک 😀😀 کانال کودکان علی اصغر http://eitaa.com/joinchat/3402432525C2b42624acc
49.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخرین پیام آور انیمیشن زیبا و دیدنی در مورد مبعث پیامبر اکرم (ص) و طلوع خورشید اسلام در جهان. مبعث حضرت پیامبر مبارک 😀😀 کانال کودکان علی اصغر http://eitaa.com/joinchat/3402432525C2b42624acc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
متن حدیث که با عنوان حدیث قدسی در کتاب جنة العاصمة نیز نقل شده این است: یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک و لولا علی لما خلقتک و لولا فاطمه لما خلقتکما (ترجمه: ای احمد! اگر تو نبودی افلاک را خلق نمی‌کردم و اگر علی نبود تو را خلق نمی‌کردم و اگر فاطمه نبود شما دو نفر را خلق نمی‌کردم) .[۱] در منابع شیعه دو حدیث دیگر با مضمون حدیث لولاک وجود دارد: يَا مُحَمَّدُ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَوْلَاكَ لَمَا خَلَقْتُ آدَمَ وَ لَوْ لَا عَلِيٌّ مَا خَلَقْتُ الْجَنَّة[۲] (ترجمه: ای محمد! به عزت و جلالم سوگندُ اگر تو نبودی آدم را نمی‌آفریدم و اگر علی –ع- نبود بهشت را خلق نمی‌کردم.) لَوْلَاكَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاك‏[۳] (ترجمه: اگر تو نبودی افلاک را خلق نمی‌کردم.) [۱] الأنصاری الزنجانی، الموسوعة الکبرى عن فاطمة الزهراء، ۱۴۲۸ق، ج ۲۰، ص ۵۱۶ [۲] ابن طاووس، الیقین، ص۴۲۶؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۴۰۰. [۳] بکری، الانوار فی مولد النبی، ۱۴۱۱ق، ص۵؛ مجلسی،‌ بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۵، ص۲۸ @Dastanqm
حدود دویست و شانزده یا سیصد و شانزده سال قبل از هجرت، در روستای «جی‏» (از روستاهای اصفهان) فرزندی به دنیا آمد، که نامش را «روزبه‏» گذاشتند و بعدها پیامبر اسلام(ص) او را «سلمان‏» نامید. پدر سلمان «بدخشان کاهن‏» (روحانی زرتشتی) بود و کار همیشگی‏ اش هیزم نهادن بر شعله آتش. با اینکه سلمان در میان خاندان و محیطی زرتشتی دیده به‌جهان‌گشود، ولی هرگز در برابر آتش سر فرود نیاورد و به خدای یکتا اعتقاد یافت. سلمان در دوران کودکی مادرش را ازدست‌داد و عمه‌ اش سرپرستی او را به‌عهده‌گرفت. سلمان، بعد از آنکه دریافت قرار است او را شش ماه با اعمال شاقه زندانی سازند و پس از آن اگر به آیین نیاکانش ایمان نیاورد اعدامش کنند، با همکاری عمه‏ اش گریخت و روانه بیابان شد. در بیابان کاروانی دید که به سوی شام می‏رفت; پس به مسافران پیوست و ره‌سپار سرزمین‌های ناشناخته گردید. سرانجام سلمان، در همان آغاز هجرت گمشده‌‏اش را یافت و در حالی که برده یک یهودی بود، در محضر رسول خدا(ص) مسلمان شد. بحار، ج 22، ص‏366. @Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا