25.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حامد اسماعیلی فعال حقوق شهروندی و نویسنده بهترین روشهای تأمین مالی پروژه به بررسی لزوم مولدسازی داراییها پرداخت. او بر اساس منویات مقام معظم رهبری مدظلهالعالی و همچنین قانون درآمد پایدار شهرداریها، پیشنهاداتی را برای بهبود وضعیت اقتصادی شهرها ارائه کرد.
اسماعیلی در این پیشنهاد گفت که یکی از مسائلی که باید به آن توجه شود، انتقال ترمینال مسافری از درون شهر به حاشیه شهر است. این اقدام نه تنها میتواند به کاهش ازدحام و ترافیک در مرکز شهر کمک کند، بلکه به افزایش ابعاد زمین ترمینال نیز منجر خواهد شد. او اشاره کرد که با جانمایی ترمینال در مناطق حاشیهای، میتوان ضمن تسهیل دسترسی شهروندان، از زمینهای موجود در داخل شهر به بهترین نحو استفاده کرد.
غیر از این، حامد اسماعیلی بر اهمیت آزادسازی زمینهای درون شهر تأکید کرد. به گفته وی، این اراضی قابلیت ساخت امکانات تجاری، پارکینگهای زیرزمینی و جانپناهها را دارا هستند، که میتواند به بهبود کیفیت زندگی شهروندان و افزایش فعالیتهای اقتصادی منجر شود.
اطلاع رسانی و تحلیلهای شخصی حامد اسمعیلی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
@DateWatch
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
24.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حامد اسماعیلی فعال حقوق شهروندی و نویسنده کتاب بهترین روشهای تأمین مالی پروژه
در پیشنهاد دوم خود به بررسی لزوم مولدسازی داراییها پرداخت. او بر اساس منویات مقام معظم رهبری مدظلهالعالی و قانون درآمد پایدار شهرداریها، پیشنهاداتی را برای افزایش ایمنی و بهبود خدمات شهری مطرح کرد.
اسماعیلی در این پیشنهاد تأکید کرد که یکی از اقدامات ضروری، انتقال ایستگاههای آتشنشانی از درون ترافیک شهر به مکانهای دسترسپذیر است. این تغییر میتواند به بهبود سرعت واکنش به حوادث و کاهش زمان رسیدن نیروهای آتشنشانی به محلهای حادثه کمک کند.
وی همچنین بر لزوم افزایش ابعاد زمین آتشنشانی با جانمایی در زمین هایی شهرداری در معابر اصلی شهر بدون قابلیت تجاری دارد که نزدیک به مناطق مسکونی است تأکید کرد. به گفته او، این اقدام میتواند منابع و تسهیلات لازم را برای بهبود عملکرد ایستگاههای آتشنشانی فراهم کند.
علاوه بر این، حامد اسماعیلی اشاره کرد که ایجاد لولههای اطفای حریق در بازارها نیز یکی از اقدامات کلیدی برای افزایش ایمنی عمومی است. این اقدام میتواند به کاهش خطرات ناشی از آتشسوزیها و تسهیل در اطفای حریق کمک شایانی کند.
وی همچنین بر اهمیت آزادسازی زمینهای درون شهر تأکید کرد که قابلیت ساخت امکانات تجاری، پارکینگهای زیرزمینی و جانپناهها را دارند، که میتواند به توسعه اقتصادی و بهبود شرایط زندگی شهروندان منجر شود.
اطلاع رسانی و تحلیلهای شخصی حامد اسمعیلی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
@DateWatch
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
21.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حامد اسماعیلی، فعال حقوق شهروندی و نویسنده کتاب «ویژگی شهرهای جهانی»، در مطالعات خود به بررسی تأثیرات اجتماعی و اقتصادی بهرهبرداری بهینه از ظرفیتهای شهری پرداخته است. او بر این باور است که میتوان با برنامهریزی و مدیریت مناسب، از امکانات موجود در شهرها برای بهبود کیفیت زندگی شهروندان استفاده کرد.
یکی از جنبههای کلیدی این موضوع، استفاده از پارکینگهای خودرو در ساعات غروب است. در این زمان، تردد در این فضاها بهطرز قابل توجهی کاهش مییابد و این فرصت مناسبی برای تبدیل این مکانها به فضایی فعال و پویا میباشد. به عنوان مثال، میتوان این فضاها را به بازار شب تبدیل کرد؛ بازاری که نه تنها به رونق کسب و کارهای محلی کمک میکند، بلکه فضایی مناسب برای ارتباطات اجتماعی و هنری شهروندان نیز فراهم میآورد.
ایجاد چنین فضاهایی میتواند به توسعه اقتصادی و اجتماعی شهر کمک کرده و حس تعلق و ارتباط مردم با محیط اطراف را تقویت کند. به این ترتیب، با بهرهبرداری هوشمندانه از ظرفیتهای موجود، میتوان به شکوفایی و پویایی بیشتر شهرها دست یافت و از این طریق، برای شهروندان زندگی بهتری فراهم کرد. اسماعیلی به نقش فعال مشارکتهای مدنی و همکاری بین نهادهای دولتی و غیر دولتی در دستیابی به این اهداف اشاره میکند و معتقد است که تنها با همافزایی و تعامل میتوان به (شهرهای) جهانی و پایدار دست یافت.
اطلاع رسانی و تحلیلهای شخصی حامد اسمعیلی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
@DateWatch
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
36.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حامد اسمعیلی، نویسنده و فعال حقوق شهروندی
خطاب به شهرداران و شوراهای اسلامی سراسر کشور، به تبیین اهمیت نگهداری و تعمیرات مناسب در امکانات عمومی شهرها پرداختهاست. براساس نظریه جرمشناسی پنجره شکسته، غفلت از تعمیر و نگهداری تاسیسات عمومی، چون تلفنهای عمومی، سطلهای زباله شکسته، صندلیهای فرسوده، جایگاههای توزیع برق بلااستفاده و صندوقهای اعانه و... میتواند پیامدهای نامطلوبی بر روی رفتار شهروندان داشته باشد.
عدم توجه به این مسائل به شهروندان این القا را میکند که مسئولان نسبت به وضعیت عمومی شهر بیتوجه هستند و در نتیجه، احساس مسئولیت در نگهداری و حفظ شهر در آنها تضعیف میشود. این وضعیت میتواند منجر به گسترش تخریب و بینظمی در فضاهای عمومی گردد.
بنابراین، ضروری است که شهرداریها و شوراهای اسلامی با برنامهریزی و اجرای تعمیرات مناسب و مستمر، زمینهای را فراهم کنند که شهروندان نسبت به محیط زندگی خود احساس تعلق و مسئولیت بیشتری داشته باشند.
اطلاع رسانی و تحلیلهای شخصی حامد اسمعیلی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
@DateWatch
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
هدایت شده از فرهنگ و سنن ایران جان
#اطلاعیه
🔰 نمازجمعه ۱۷ مرداد ماه ۱۴۰۴
🎙خطیب جمعه :
آیت الله محمدی لائینی
(نماينده مقام معظم رهبری در مازندران و امام جمعه شهرستان ساری)
✅ سخنران پیش از خطبه:
دکتر حامد اسماعیلی
(تحلیلگر سیاسی)
🔺ویژه برنامه :
دعای ندبه ، محفل حسینی ، گروه سرود ، موکب پذیرایی ، معرفی شهید ، معرفی کتاب ، نمایشگاه کتاب و محصولات فرهنگی ، میزهای خدمت ، سلامت ، مشاوره ، مداحی
⏰زمان:
جمعه ۱۷ مرداد ماه ۱۴۰۴
دعای ندبه ساعت : ۷:۳۰ صبح
محفل حسینی ساعت : ۱۰ صبح
نمازجمعه ساعت : ۱۱ برگزار میگردد
🕌مکان :
مصلی امام خمینی(ره)ساری
💠دربهای مصلی از ساعت ۷ صبح باز خواهد شد
34.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حامد اسمعیلی، فعال اجتماعی و نویسنده کتاب "بهترین روشهای تامین مالی پروژهها"
پیشنهاد سوم:
در راستای مولدسازی داراییها و قانون درآمد پایدار شهرداریها، بر اهمیت رویکردهای نوین در مدیریت شهری تأکید میشود. یکی از مهمترین چالشهای شهرداریها در حال حاضر، کاهش هزینهها و افزایش درآمدها به منظور بهبود کیفیت خدمات شهری است.
شوراهای اسلامی و شهرداران محترم ایران، توجه شما را به این نکته جلب میکنم که "زباله یکی از سرمایههای مغفول مانده" است. با ایجاد یک بورس زباله میتوان ضمن تبدیل زبالهها به منبعی برای درآمد، هزینههای شهرداری را مدیریت و کاهش داد.
اجرای این طرح نیازمند تدابیر ویژهای است تا از بروز مشکلات در جمعآوری زباله جلوگیری شود. به این ترتیب، نه تنها از زباله به عنوان یک منبع درآمد بهرهبرداری میشود، بلکه بهبود شرایط زیستمحیطی و بهینهسازی منابع نیز میسر خواهد شد.
با انجام این اقدامات، میتوانیم به سمتی حرکت کنیم که شهرداریها با قدرت بیشتری در خدمت شهروندان قرار گیرند و آیندهای پایدارتر را برای شهرهایمان بسازیم.
اطلاع رسانی و تحلیلهای شخصی حامد اسمعیلی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
@DateWatch
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🔴«دفاع مقدس دوم» تا ظهور ادامه دارد ؛
ایسنا/مازندران یک فعال سیاسی در مازندران با رد نظریه «جنگ ۱۲ روزه» گفت: ایران در دفاع مقدس دوم خود قرار دارد که این دفاع از زمان استقرار انقلاب اسلامی آغاز شده و تا «ظهور» ادامه خواهد داشت و با پیروزی کامل جمهوری اسلامی یا نابودی رژیم صهیونیستی و آمریکا به پایان خواهد رسید. این درگیری به «خونخواهی» قرآنی تشبیه میشود.
حامد اسماعیلی، فعال سیاسی و اجتماعی، ۱۷ مرداد پیش از خطبههای نماز جمعه، مصلی را قلب تپنده فرهنگی و نماد انقلاب اسلامی در شهر دانست و با اشاره به حضور پرشور مردم در زمان تنشها با رژیم صهیونیستی، حمایت از مصلی را حمایت از انقلاب اسلامی ارزیابی کرد.
لطفا ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید ؛
isna.ir/xdTTbY
اطلاع رسانی و تحلیلهای شخصی حامد اسمعیلی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
@DateWatch
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
سلام آقای استاندار مازندران؛
از شما بابت دغدغهتان در مورد معیشت مردم سپاسگزارم و دستانتان را میبوسم و خداروشکر هستند افرادی که حداقل دو هزار میلیارد سرمایه در بین کوخها جمع کرده و کاخ ساختهاند. این افراد یقینا از نخبگان جامعه هستند و خود و منتسبین به آنها کاملاً به قانون حجاب و عفاف پایبندند. به درستی میفرمایید که قانون باید عملاً برای گرسنهها اجرایی شود و متأسفانه، قانون عفاف و حجاب بیشتر برای گرسنهها تدوین شده و افراد سیر میتوانند هر غلطی که میخواهند بکنند و جامعه را تحتالشعاع هنجارشکنی قرار دهند.
همچنین، احسنت بر اجتهاد شما و توجه به فرمایش امام راحل عزیز که "مجلس راس همه امور است" را منوط به رفع دغدغههای معیشتی شهروندان میدانید. اما سؤالی به وجود میآید: آیا شهروندانی که به روشهای غیرقانونی در محیطهای تفریحی به احکام الهی توهین میکنند، اصلاً با مشکل معیشتی مواجه هستند؟
لطفا یک روز پنجشنبه یا جمعه به ساری، دودانگه منطقه ورگین باغ، شیرین رود تشریف ببرید و ببینید که افرادی که در عیش و نوش هستند، در کدام دهک جامعه قرار دارند. و در ادامه به مادر شهید مفقودالاثر، مهدی قلیزاده از روستای کرچا که ۴۵ سال در انتظار بازگشت فرزندش مانده است، سری بزنید و ببینید که در کاخ گلی خود چگونه احکام الهی را اجرا میکند.
لطفا در احکام الهی اجتهاد نکنید، همانگونه که ما گرسنگان در امور ارولوژی اجتهاد نمیکنیم و با چشمان بسته، تیغ بدست شما را بر پیکرمان لمس میکنیم. شما مأمور هستید و این صندلی به شما امانت رسیده و یقیناً روزی به دیگری میرسد.در ملک آخرت ، من گرسنه و شما سیر یکی خواهیم بود و لاجرم مولانا علیه الرحمه میفرماید؛
هر کرا مردم سجودی میکنند
زهر اندر جان او میآکنن
چونک بر گردد ازو آن ساجدش
داند او کان زهر بود و موبدش
نردبان خلق این ما و منیست
عاقبت زین نردبان افتادنیست
هر که بالاتر رود ابلهترست
که استخوان او بتر خواهد شکست
اطلاع رسانی و تحلیلهای شخصی حامد اسمعیلی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
@DateWatch
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
داستان شبهای مازندران؛
روزی روزگاری، در یکی از ادارات بزرگ، هر روز صبح مردم به صف میایستادند و برای انجام کارهایشان منتظر میشدند. نگهبان در ورودی با لبخند میگفت: «باید بری اتاق شماره فلان» همه راهی طبقات برای یافتن اتاقها میشدند.
با گذشت زمان، فضا تغییر کرد و فقط شماره اتاقها مهم نبود. مردم میشنیدند که گفته میشود: «برو اتاق شهید فلانی» این اتاق یادآور از جانگذشتگی و شجاعتهایی بود که بسیاری از مردمان وطن برای سرزمین خود هزینه کرده بودند.
اما امروز، شرایط تغییر کرده بود. حالا وقتی به اداره میآمدی، صدای نگهبان به گوش میرسید: «برو اتاق برادر رئیس» یا «برو اتاق برادرزاده رئیس» انگار همه خانواده او شده بودند و عواطف موجود به تو قوت قلب میداد که اگر کارت طول کشید در نهایت ، میتوانی به آش خاله امید داشته باشی ، چقدر جمع صمیمی خوبی هست .
روابط و آشناییها که به جای شایستگی و شجاعت، نشانهای از قدرت و نفوذ بودند.حالا کارت هم اگر راه نیفتاد بود حداقل برای افزایش اطلاعات عمومی خودت طایفهای را شناخته بودی که همه شان بواسطه رئیس خوشحال بودند.
و بچه محل های رئیس داشتند لذت میبردند و میگفتن اگر با خانواده رئیس، وصلت کنیم ،فرزند محصول این زوج از همان بیمارستان کد اداری میگیرد و بورسیه آقای رئیس خواهد شد.
مردم به جای احترام به افراد شایسته و کاردان، به رابطهها و وابستگیها اهمیت میدادند. اما در دل برخی از آنها، حس غم و دلتنگی برای روزهای قدیم باقی مانده بود؛ زمانی که شایستگی و انگیزههای انسانی جایگاه بیشتری داشتند.
در نهایت، این تغییرات باعث شد افرادی به فکر بیفتند که شاید باید دوباره به ارزشهای واقعی بازگردند. برای آنکه کیفیت کار و زندگی بهتر شود، به شایستگی، انسانیت و همبستگی نیاز داشتند.
این داستان به ما یادآوری میکند که همیشه باید برای شایستگی و کارایی ارزش قائل شویم و نگذاریم روابط سطحی و نادرست بر تصمیمگیریهایمان سایه بیفکند.
این اداره چقدر آشناست، مگر نه؟
اطلاع رسانی و تحلیلهای شخصی حامد اسمعیلی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
@DateWatch
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
داستان شب ، زیر پوست شهر چه میگذرد؟
دنیایی پر از تضادها و تناقضات، دنیایی که در چهره ناآشنا، تلاش میکند هویت خود را پیدا کند. دختران با لباسهایی که تمام بدنشان مشخص است و به راحتی میتوانی اندام جنسیشان را ببینی، در خیابانها قدم میزنند، با نگاهی پراحساس و بیپروا. آنها جهان را به سبک خود تجربه میکنند و گویی برای سرکشی به مرزهای اجتماعی آمدهاند.
پسرهایی با تاپ و شلوارک در همه جا دیده میشوند. صدای خندههای آنها در لابهلای صدای موسیقی خیابانی با هم آمیخته میشود. بدنهای تاتوشده اعم از دختر و پسر، هر یک داستانی متفاوت را روایت میکنند. عکسها و نوشتههای مستهجن بر روی پوستشان، زندگی را به چالشی تازه وا میدارند.
خودروهای روشن با شیشههای صددرصد دودی در کنار خیابانها متوقفاند و کولر و بخاری زینتبخش خلوت دو نفره نامحرم است. شبها، هنگامی که چراغهای شهر میدرخشند و نسیم ملایمی در هوا است، جوانان در این فضاهای محدود، امید و آرزوهای کوچک خود را در کنار یکدیگر میپرورانند.
کافههایی که میز و صندلی جلوی محل کسبشان گذاشتهاند، همچون جزیرههایی از آرامش و زندگی در این دریاچهی پر تلاطم عمل میکنند. اغلب دختران با سیگار و برخی با آلات موسیقی و برخی با ورقها و تخته بازی نشستهاند. چهرههایشان در نورهای کمسوی کافه بازی میکند و هر کدام به آهنگی که در دل دارند، مینوازند. اختلاط نامحرم کاملا مشهود است.نوشیدنیهای عجیب و غریبی که سِرو میشود، نماد تلاش آنها برای متفاوت بودن است؛ برای نافرمانی مدنی که بنظر میرسد ،نظام فضای باز رسمی برای زن زندگی ایجاد کرده بطوریکه در هر کوچه پس کوچه دیده میشود.
امامان جمعه از جلوی آنها روزانه رد میشود در خوشبینانهترین حالت شیشه دودی خودرویشان مانع امر به معروف و نهی از منکری میشود و از مامومین در خطبهها میخواهند که اقدام کنند ،تا خدایی نکرده قداست آنها در بین مدیران کم نشود .
خانمها و آقایان متاهلی که با اسم شریک اجتماعی در خوشبینانهترین حالت فقط شادیهای خود را با نامحرم تقسیم میکنند.
مردانی رعیت زیر بار مهریه کَمرخم کرده و دخترانی با کولهباری از پول و ارباب شده.
اما زیر این زیبایی ظاهری و زشتی ها، تنشها و سوالها زندهاند. این وضعیتی که به نظر میرسد آزادی در آن حکمفرماست، در واقع نتیجه بیمسئولیتی مدیران در اولین شهر شیعه ایران یعنی ساری است. آیا آندلسی شدن در حال شکلگیری است؟ آیا هویت و ریشههای فرهنگی ما در این بازی بیمبنا در حال گم شدن است؟
و در کنار همه این تحولات، فرزندان انقلاب، یکی پس از دیگری، با دستان بسته و نگاهی پر از امید، محکوم به سکوت میشود که نکند شیشه وفاق ترکی بردارد و دندان بر جگر صحنهها را میبینند. آنها توسط مدیران بیمبالاتی که به فکر شعارهای توخالی هستند، عقب رانده میشوند، یا مسئولینی که با مصلحت اندیشی توصیه خویشتنداری میکند و در حال گُل به خودی هستند، دیگر نمازجمعه ها برای امت نیست بلکه برای مالهکشی بیمدیریتی مسئولین و ... اما سربازان استخوان در گلو و نمک بر زخم همچنان گوش به فرمان امام و نفخ صور دارند. صدای آنها در خلوت به یکدیگر میرسد: "مدیرجان، غیرت، غیرت، غیرت." این کلمهای است که در دل هر یک از آنها طنینانداز است.
شاید زمانی فرارسد که این تضادها در هم آمیخته شوند و از دل آنها، فضایی نو و امیدبخش زاده شود. زندگی زیر پوست شهر، با تمام چالشها و زیباییهایش، شاید در نهایت راهی به سوی حقیقت و هویت واقعی ما پیدا کند.
البته این روزها دهه هفتادی و دهه هشتادیهای زیادی هستند که جامعه را میبینند و با امید انتظار، نامشان را به فهرست قهرمانان وطن افزودهاند، سن و سالی ندارند اما طرف درست تاریخ ایستادند.تاریخ تکرار میشود باید بدانی نقش تو چیست و کدام سمت ایستادی.
اللهم عجل لولیک فرج
اطلاع رسانی و تحلیلهای شخصی حامد اسمعیلی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
@DateWatch
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
باسلام
در آستانه فرارسیدن سال جدید تحصیلی جهت تهیه ۵۰۰ بسته لوازم التحریر برای فرزندان یتیم و نیازمند نیاز به مشارکت شما می باشد.
شماره کارت قرارگاه جهادی شهیدفهمیده مازندران
6037997950440710
بانک ملی
اطلاع رسانی و تحلیلهای شخصی حامد اسمعیلی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
@DateWatch
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
داستان شب؛ قدر داشتههایم را بدانم
در دل یک روز تابستانی بسیار گرم، حامد در صف انتظار ویزیت دکتر نشسته بود. مطب، جایی که به دیوارهای سفید آن، تابلوهای پزشکی و لوح تقدیر بیماران آویزان شده بود، اتاق انتظار پر بود از افرادی که هر یک داستانی داشتند. عدهای از جوانان نگران، با دلهرهای در چهره، به قفسه جعبههای دارو و نسخهای پزشکی خیره شده بودند و کهنسالانی با چهرههای پر از حکمت و تجربه، به آرامی در انتظار نوبت پزشک بودند.
کولر مطب با صدای ملایمی به کار خود مشغول بود و خنکایی بر دل حامد میکاشت. ناگهان، برق رفت و فضا گرما شد، . حامد با لبخند تلخی گفت: «حالا که کولر قطع شد و آب هم قطع شد و سرویس بهداشتی هیچ!» در این لحظه،یکی گفت «جمهوری اسلامی مگه چیکار کرده ،همه دزد و... یادش بخیر در زمان شاه و...»
حامد به یاد سال ۱۳۵۷ افتاد؛ زمانی که فقط ۳ میلیون و ۳۹۹ هزار مشترک برق در کشور وجود داشت و زندگی مردم تحت تأثیر بیمهریها و کمبودها قرار داشت.
و حالا بر اساس آمارهای موجود سال ۱۴۰۳، تعداد مشترکین برق به ۴۱ میلیون و ۲۴۹ هزار مشترک رسیده است.
انشعابات آب نیز فقط ۲.۷ میلیون فقره بود و ۷۹ درصد جمعیت روستایی از نعمت آب سالم بیبهره بودند.
اما در سال ۱۴۰۳ مشترکان آب شهری به ۱۲.۵ میلیون انشعاب افزایش یافته است.
حامد نمیتوانست جلوی خندهاش را بگیرد و با خود گفت: «واقعاً زنده ماندن در آن زمان یک هنر خاص بود چگونه بدون آب و برق و سرویس بهداشتی و حمام زندگی کردند و اگر روزی یکبار حمام نکنم میمیرم!»
زنی جوان که میگفت آرایشگر هستم و عطر شادابش در فضا پیچیده بود، با ابراز نگرانی گفت: «حالا با قطع آب و برق، واقعاً چطور زندگی میکردند؟» حامد چهرهاش را به سوی او برگرداند و با لبخندی کنایهآمیز جواب داد: «شاید همانند قهرمانهای افسانهای، با خوششانسی و دعای مادر بزرگها!»
مردی کهنسال با چشمان پر از زندگی و تجربههای زمانی دور، با صدای لرزانی گفت: «و نه تنها آب و برق، بلکه گاز هم داستان خندهداری داشت. پیش از انقلاب، تعداد مشترکان گاز در کل کشور تنها ۵۶ هزار نفر بود!» که شامل ۸ شهر و ۳ روستا میشد این در حالی است که بعد از انقلاب، تعداد مشترکین گاز به طور چشمگیری افزایش یافته و به بیش از ۲۷ میلیون مشترک رسیده است. حامد با نگاهی کنجکاو به چشمانداز مطب نگریست و شانهاش را بالا انداخت. ناپایداری وضعیت زندگی، مثل بخار کتری، کمکم او را به یاد آثاری از قهرمانان میانداخت.
منشی مطب، با وقار و دقت در پیگیری نوبتها، فضای آمیخته با سکوت را با زیبایی و نظم مدیریت میکرد. او مثل یک افسر نیروی هوایی، بین بیماران و پزشک مینگریست و بر سکوتی لطیف در انتظار لبخند میافزود.
در میانهی همهی این فکرها، حامد به یاد آیه ۷ سوره ابراهیم از قرآن افتاد: «شکر نعمت، نعمتت افزون کند». او تصمیمش را گرفت؛ زمان آن رسیده بود که زندگیاش را با کمی طنز و خنده به جلو ببرد.
زیر کولر مطب، با لبخندی پر از امید، حامد فهمید که حتی در میانهی چالشها باید شکرگزار چیزهایی باشد که دارد. زندگیاش باید به سمت خوشبختی و پیشرفت سوقدهی شود. با اندیشهای مشابه یک کمدی خوب، او میدانست که با اندکی شکرگزاری و یادآوری نیکیها، حتی در تاریکترین لحظات هم میتوان نوری یافت و به دانایی و رشد دست یافت.
پس لبخندش را گسترش داد و با خود فکر کرد: «نور و سایه، همیشه بخشی از زندگیام هستند. در این مطب، همه ما با داستانهای جداگانه خود، در پی روشنایی و امید هستیم. بیایید به یاد آنانی بیفتیم که در دوران پیشین میخندیدند و ما هم به دور از سختیها، تصمیم داریم خندیدن را ادامه دهیم!»
اطلاع رسانی و تحلیلهای شخصی حامد اسمعیلی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
@DateWatch
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄