0005.mp3
6.15M
🔮سه داستان در خیر رسانی
خیر رسانی #امام_هادی علیه السلام به غیر شیعیان
1⃣ یونس بن یعقوب #مسیحی
2⃣ عبدالرحمن اصفهانی سنی
3⃣متوکل عباسی کافر
امام هادی علیه السلام
☪✝ @Debate
﷽؛
حل یک شبهه بزرگ توسّط آقا #امام_هادی علیه السلام
🔻متوکّل عبّاسی امام هادي را زندان کردند. در همان ایام بنا شد مردم نماز استسقاء بخوانند، #مسلمانان رفتند نماز استسقاء خواندند اما باران نيامد.
🔸 #مسيحي ها گفتند يک فرصت هم به ما بدهيد، يکشنبه را براي مسيحي ها گذاشتند آنها رفتند نماز را خواندند و باران آمد. مسلمان ها خيلي مضطرب شدند، يکي دو هفته ي ديگر مسلمانان برای نماز رفتند اما #باران نيامد. باز مسيحي ها رفتند دوباره باران آمد.
🔹متوکّل خدمت امام هادی علیه السلام آمد گفت: آقا به داد دين جدت برس. حضرت فرمودند به يک شرط من قبول ميکنم. فرمودند به این شرط که هر چه زنداني داري آزاد کنی. متوکل گفت باشد و همه را آزاد کرد. بعد حضرت فرمودند بگو يک بار ديگر مسیحی ها برای نماز بیایند وقتی مسیحی ها به همراه کشيش خود آمدند و مشغول نماز شدند، ابرهاي سياه شروع کرد بالای سرشان جمع شد.
🔸حضرت فرمودند: دست این کشیش را باز کنید و نگه داريد. دستش را نگه داشتند، بعد حضرت جلو رفتند و تکه استخواني که در دستش مخفی کرده بود را برداشتند. بعد حضرت فرمودند که اين استخوان يک پيامبر است که باید پوشيده باشد زير آسمان که برده می شود رحمت خدا اقتضا مي کند که باران بیاید. این ها اين را پيدا کرده اند و از آن استفاده می کنند. بعد حضرت فرمودند اين استخوان را از او بگيريد. وقتی از او گرفتند حضرت به #کشیش مسیحی فرمودند حالا برو دعا کن که دیگر بارانی نیامد.
☪✝ @Debate
﷽؛
🌕محبّت اهل بیت علیهم السلام حتّی برای #مسیحیان مفید است.❤️💚
قالَ سیدنا عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرِيِّ صلوات الله علیه:
يَا يُوسُفُ إِنَّ أَقْوَاماً يَزْعُمُونَ أَنَّ وَلَايَتَنَا لَا تَنْفَعُ أَمْثَالَكَ كَذَبُوا وَ اللَّهِ إِنَّهَا لَتَنْفَعُ أَمْثَالَكَ
حضرت آقا #امام_هادی صلوات الله علیه خطاب به یوسف #مسیحی فرمودند:
🌷اى يوسف! مردم فكر مى كنند شما از دوستى ما بهره اى نمى برى؛ به خدا قسم دروغ مى گويند! امثال شما نیز از دوستى ما بهره مى برند.
📗الثاقب في المناقب، ص: ۵۵۴
الخرائج و الجرائح، ج۱، ص: ۳۹۵
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۵۰، ص: ۱۴۵
☪✝ @Debate
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽؛
📜✨ ماجرای عنایت آقا #امام_هادی (علیه السلام) به #مسیحی
آیا نذر غیرمسلمانان برای اهل بیت (علیهم السلام) مورد قبول واقع می شود؟
☪✝ eitaa.com/Debate
﷽؛
آیت الله ناصری :
🏴 متوکّل عبّاسی، #امام_هادي(علیه السلام) را زندان کرد.
در همان ایّام بنا شد مردم نماز استسقاء بخوانند، مسلمانان رفتند نماز استسقاء خواندند، امّا باران نيامد.
#مسيحي ها گفتند يک فرصت هم به ما بدهيد، يکشنبه را براي مسيحي ها گذاشتند آنها رفتند نماز را خواندند و باران آمد. مسلمان ها خيلي مضطرب شدند، يکي دو هفته ي ديگر مسلمانان برای نماز رفتند اما باران نيامد. باز مسيحي ها رفتند دوباره باران آمد.
متوکّل خدمت امام هادی علیه السلام آمد گفت: آقا به داد دين جدّت برس. حضرت فرمودند به يک شرط من قبول ميکنم. فرمودند به این شرط که هر چه زنداني داري آزاد کنی. متوکّل گفت باشد و همه را آزاد کرد. بعد حضرت فرمودند بگو يک بار ديگر #مسیحی ها برای نماز بیایند وقتی مسیحی ها به همراه #کشيش خود آمدند و مشغول نماز شدند، ابرهاي سياه شروع کرد بالای سرشان جمع شد.
🌧⛈
🔸حضرت فرمودند: دست این کشیش را باز کنید و نگه داريد. دستش را نگه داشتند، بعد حضرت جلو رفتند و تکه استخواني که در دستش مخفی کرده بود را برداشتند. بعد حضرت فرمودند که اين استخوان يک پيامبر است که باید پوشيده باشد زير آسمان که برده می شود رحمت خدا اقتضا مي کند که باران بیاید. این ها اين را پيدا کرده اند و از آن استفاده می کنند. بعد حضرت فرمودند اين استخوان را از او بگيريد. وقتی از او گرفتند حضرت به #کشیش مسیحی فرمودند حالا برو دعا کن که دیگر بارانی نیامد.
آیت الله سید علی حسینی میلانی نیز در کتاب خود با عنوان«پیشوایان هدایتگر» به این داستان اشاره کرده و آورده است:
مسلمانان سه روز براى استسقا به بیرون شهر رفتند، ولى باران نبارید، امّا روز چهارم بزرگ نصارا با رهبانان و #مسیحیان براى استسقا به بیرون شهر رفتند و باران بارید. روز بعد نیز همین طور شد و در اثر این امر، مسلمانان به شک افتادند. امام هادى علیه السلام در زندان بود، خلیفه پیغام فرستاد که اُمّت جدّت را دریاب!
روز بعد جاثلیق به همراه رهبانان براى دعا بیرون رفتند، امام هادى علیه السلام نیز در جمع یاران خود به بیرون رفتند، وقتى جاثلیق دست به دعا برداشت، امام هادى علیه السلام به یکى از همراهانش دستور داد آمد و مشت او را باز کرد و استخوانى را که در دستش بود، گرفت و دوباره هوا آفتابى شد، آن گاه حضرت به او فرمود: اکنون دعا کن!
او دعا کرد و دعاى او مستجاب نشد و شک و شبهه از بین رفت و آن جا گفتند: امام علیه السلام اسلام و مسلمانان را از انحراف نجات داد. او دعا کرد، امّا هوا آفتابى شد، خلیفه پرسید: اى ابامحمّد! این استخوان چیست؟ فرمود:
هذا رجل مرّ بقبر نبی من أنبیاء الله، فوقع فی یده هذا العظم، وما کشف عن عظم نبی إلاّ هطلت السماء بالمطر
این مرد از کنار قبر یکى از پیامبران الاهى عبور کرد و این استخوان را به دست آورد و استخوان هیچ پیامبرى ظاهر نشود مگر این که باران فرو مى ریزد.
در قصّه، فیلسوفى به نام کندى آمده که او مطالبى علیه قرآن نوشته بود. امام حسن عسکرى علیه السلام از این ماجرا خبردار شدند و با یک کلمه اشکال او را دفع کردند.
به راستى اگر این قضیه باقى مى ماند چه تأثیرى نسبت به قرآن مى گذاشت؟ روشن است عدّه اى را منحرف مى کرد.
وقتى حضرت به او پیغام دادند، متنبّه شد و از حرفش برگشت و فهمید که اشتباه کرده است.
☪✝ eitaa.com/Debate