eitaa logo
گفتگوی اسلام و مسیحیت
599 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
434 ویدیو
86 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
عکسی قدیمی از خادمین زن کلیسا ☪✝ @Debate
مسیحیان آغازین نه تنها را گرامی نمی داشتند؛ بلکه از آن بیزار بودند. آنها مردمی را که بزهکاری سختی علیه قوانین و فرمانروایان روم دست زده بودند به این شکل می کشتند. ☪✝ @Debate
گفتگوی اسلام و مسیحیت
مسیحیان آغازین نه تنها #صليب را گرامی نمی داشتند؛ بلکه از آن بیزار بودند. آنها مردمی را که بزهکاری
مسیحیان آغازین نه تنها را گرامی نمی داشتند؛ بلکه از آن بیزار بودند. آنها مردمی را که بزهکاری سختی علیه قوانین و فرمانروایان روم دست زده بودند به این شکل می کشتند. گذشته از این، مسیحیان اولیه ، صليب را نماد بت پرستی میدانستند. در طی دو قرن اول مسیحیت از صلیب به ندرت در پیکرنگاری مسیحی استفاده می شد زیرا به عنوان زجر عمدی و روش مخوف اعدام عمومی مجسم می گردید در کتاب قاموس کتاب مقدس مستر هاکس درباره صلیب نوشته است 🔽 ☪✝ @Debate
یا گردونهٔ خورشید :در فرهنگ هند این نماد به عنوان نمادی به معنای بخت، برهما یا سامسارا (تولد دوباره) مطرح بوده است. ☪✝ @Debate
امروزه مهمترین نماد معرفی مسیحیت می باشد که از آن در عبادتگاهها و قبرستانها گرفته تا به عنوان زیور آلات و آویزها و ... استفاد میشود. صلیب در شکلهای مختلف در بین اقوام و ملل مختلف استفاده می شده است. در برخی اقوام و ملل به عنوان نمادی مقدس و در برخی ملل دیگر به عنوان وسیله ای برای مجازات و اعدام. اما بیشترین کاربردی که از صلیب در دوران باستان می شناسیم استفاده از شکلهای مختلف آن در اعدام و مجازات بوده است. در گذشته دولت مقتدر رم ، سرکشان و کسانی را که محکوم به مرگ می شدند ، از صلیبی مانند T استفاده می کرد و آنها را بر دار می کشید. سبب این نفرت آن بود که در دولت روم، کشتن انسان بر روی صليب جان گدازترین و ننگین ترین نوع مرگ به شمار می آمد. ☪✝ @Debate
پس از آنکه قسطنطین امپراطور از آیین بت پرستی دست کشیده به دین مسیح گروید، صلیب که سابقاً علامت عار بود، نشانهی شرف و عّزت گردید و به مرور زمان، به عنوان نماد مسیحیت شناخته گردید. ☪✝ @Debate
"... و هر که خود را برنداشته ، از عقب من نیاید (به دنبال من نیاید) لایق من نباشد." ☪✝ @Debate
گفتگوی اسلام و مسیحیت
"... و هر که #صلیب خود را برنداشته ، از عقب من نیاید (به دنبال من نیاید) لایق من نباشد." ☪✝ @Debat
البته توجه به آیات قبل و بعد نشان می دهد که منظور عیسی از برداشتن صلیب ، در دست گرفتن نشان و نماد صلیب نیست بلکه منظور عیسی ع ، نهراسیدن و نترسیدن از مرگ است چرا که ثابت قدم بودن در راه او ، کار آسانی نیست.
سعید عابدینی را بهتر بشناسید؛ از هوس‌بازی‌ با نام کشیش تا ترویج مسیحیت صهیونیستی در ایران http://www.mashreghnews.ir/fa/news/526244 ☪✝ @Debate
عکس های قدیمی از ارامنه ☪✝ @Debate
در در فضای آزاد، این فرصت را برای “گناهکاران” پیش آورده که با اعتراف به گناهان خود در نزد ها، “سبک” شوند!👇 🌐 @Debate
در در فضای آزاد، این فرصت را برای “گناهکاران” پیش آورده که با اعتراف به گناهان خود در نزد ها، “سبک” شوند!👇 🌐 @Debate
https://eitaa.com/Debate/181 کلیسای کانتور معروف به «برج ناقوس» در جنگ جهانی دوم در زمان اشغال ایران به دست روس‌ها در شهرستان قزوین ساخته شد. این کلیسای کوچک مانند سایر کلیساها دارای طرحی چلیپایی است و محراب آن رو به است. ورودی کلیسا درضلع باختری آن قرار دارد و شامل فضای ورودی با شیب‌دار و درب ورودی است. پس از ورودی، پیش فضای هال قرار دارد که بالای آن برج ناقوس کلیسا با ارتفاع حدود یازده متر به چشم می‌خورد. هال شامل نمازخانه و محراب است و در دو طرف آن، دو فضای مستطیل شکل قرار دارد. فضای محراب به شکل نیم دایره است و بر فراز آن گنبدی قرار گرفته است. فضای نمازخانه دارای گنبد و فضاهای جانبی آن دارای پوشش تخت است. در نمای خارجی این کلیسا، ستون‌های تزیینی دیده می‌شود. نقشه معماری کلیسا چند ضلعی نامنظم است که با آجر قرمز لعابدار پوشیده شده و نمای جالبی پیدا کرده است. در نمای خارجی کلیسا هم ستون‌های تزیینی زیبایی به چشم می‌خورد و به دلیل همین شکل و شمایل خاص کلیسای کانتور در میان بناهای تاریخی قزوین جایگاهی متفاوت پیدا کرده است. دوگوشه طبقه اول برج ناقوس همچون نمازخانه دارای ستون نماهای بزرگی است ولی در طبقه دوم برچ چهار ستون در چهار گوشه آن با فاصله‌ای از دیوارها قرار داده شده است. به غیر از تورگیرهای برج ناقوس نیز دارای نورگیرهایی می‌باشد. حیاط کلیسا دارای آجرفرش است که در محوطه آن سنگ قبرهایی به چشم می‌خورد که یکی آز آنها متعلق به یک خلبان روسی است. ☪✝ @Debate
ویلیام ☪✝ @Debate ماجرای شگفت انگیز اولین که به مسلمان گروید و ۶۰۰ نفر را کرد عکسhttp://rahyafte.com/23132
1_2806046.docx
24.1K
زمینه ها و به های نوظهور👆 فایل word ☪✝ @Debate
بنا بر یکی از صفات خدا عدالت است چنانکه در کتاب تثنیه آمده است؛ خدا صخره است و اعمال او کامل زیرا همه طریقهای او انصاف است . خدای امین و از ظلم مبرا . عادل و راست است او (تثنیه ۳۲: ۴) همچنین در پیدایش ابراهیم از خدا میپرسد: آیا داور تمام جهان انصاف نخواهد کرد . (پیدایش ۱۸: ۲۵ ) در کتاب میفرماید من یهوه به عدالت سخن میگویم و چیزهای راست را اعلان مینمایم . (اشعیا ۴۵: ۱۹) در رومیان نیز تاکید شده است « در آن عدالت خدا مکشوف میشود » ( رومیان 1: 17) پولس میپرسد آیا نزد خدا بی انصافی است ؟ حاشا( رومیان9: 14) توماس واتسون معتقد است عدالت یعنی " به هر کسی حقش را بدهیم " و خدا عادل است یعنی آنچه عادلانه و منصفانه است انجام میدهد در امثال 24: 12 سلیمان از خداوند میپرسد: آیا هر کس را بر حسب اعمالش مکافات نخواهی کرد . اگر انسانها بی عدالتی میکنند یا به خاطر اجبار است و یا طمع و رشوه و خدا بی عدالتی نمیکند زیرا قادر مطلق است و کسی نمیتواند خدا را مجبور کند و بی عدالتی نمیکند زیرا خدا بی نیاز مطلق است و به چیزی طمع نمیکند . خدا کمال مطلق است و در همه چیز عالی است و از همین رو باید عادل باشد زیرا عدالت یک کمال است بنا بر این دیدگاه هر انسانی یک خلقتی تازه و افریده ای جداگانه به حساب نمی اید و خدا نمیبایست گناه شخصی را به حساب شخص دیگری بگذارد چنانکه در حزقیال میخوانیم: «هر که گناه کند او خواهد مرد پسر متحمل گناه پدرش نخواهد بود و پدر متحمل گناه پسرش نخواهد بود عدالت مرد عادل بر خودش خواهد بود و شرارت مرد شریر بر خودش خواهد بود».( حزقیال 18: 20) در سفر اعداد، موسی و هارون از خداوند می پرسند: «آیا یک نفر گناه ورزد و بر تمامی جمعیت غضبناک می شوی؟» (اعداد 16: 22) در سفر تثنیه نیز عبارتی مشابه وجود دارد: «پدران به عوض پسران کشته نشوند و نه پسران به عوض پدران کشته شوند هر کس برای گناه خود کشته شود».( تثنیه : 24: 16) با این حال معتقد هستند خداوند در عین اینکه عادل است ولی تمامی بشریت را به خاطر گناه ادم عقوبت میکند بنا بر دکترین فدا، بشر به واسطه گناه آدم، عدالت ذاتی خویش را از دست داده و دیگر در مسیر کمال و نجات قرار نمی گیرد.او جریمه گناه آدم را به دوش میکشد.پولس رسول می¬گوید: پس همچنان که به یک خطا حکم شد بر جمیع مردمان برای قصاص(رومیان 5: 18) آگوستین نیز بیان میکند: «گناه ... بشر را در اسارتی فرو برده که خود به خود قادر به رهایی از چنگال آن نیست. گناه اصلی از منظر حقوقی، تقصیری است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود، همچون گناه پدری که دامن تمام فرزندانش رامی گیرد.» 1⃣ ادامه در پست بعد👇 ☪✝ @Debate
گفتگوی اسلام و مسیحیت
✍ #یادداشت_استاد_کاشانی #عدالت_خدا بنا بر #الهیات_مسیحی یکی از صفات خدا عدالت است چنانکه در کتاب تث
مصوبه جلسه پنجم شورای ترنت در این باره میگوید . «اگر کسی به طور قطع، اظهار یا ادعا نماید که خطای آدم ابوالبشر فقط موجب آزار خودش شد نه اولاد و اعقابش و تنها تقدس و عدالت خودش را از بین برد نه نسل و اعقابش را و اینکه بر اثر گناه آدم تنها مرگ جسمی و رنج بدنی به بشریت سرایت کرد نه مرگ روحی، می باید او را تکفیر کرده و مرتد بدانید.» این آموزه در نیز به چشم می خورد. جان کالون معتقد است: گناه نخستینِ آدم ابوالبشر، یک انحراف و فساد ذاتی است که در تمام اجزای بدن ما نفوذ کرده است. این گناه ابتدا ما را مشمول خشم خداوند گردانیده و سپس به کار های زشت وادار میکند. از این گناه در انجیل به «اعمال نفس» تعبیر شده است.(غلاطیان 5: 19) بی عفتی ناپاکی، ستیزه جویی ، رشک و جاه طلبی، برخی از مصادیق این گناهانند. به نظر لوتر، گناه آدم موجب شد همه انسان ها با فطرتی آلوده به گناه و مملو از شرارت، شهوت و انحراف به دنیا آمده و به همین خاطر ذاتا نمی توانند ایمان درستی به خداوند داشته باشند. کسانی که غسل تعمید داده نمی شوند نیز در خشم و قهر ابدی خداوند گرفتار می شوند. به باور وی، کسانی همچون پلاگیوس که گناه آدم را گناه نمی دانند در حقیقت رنج و شایستگی را دست کم گرفته اند. جاناتان ادواردز معتقد است: « گناه تنها به آدم اختصاص نیافت بلکه همه ما در این جریمه شریک بوده و مستحق دریافت مجازات گناه هستیم.» منتقدان مسیحیت همواره اعتراض میکنند چگونه در خداوند عادل است در عین حال گناه همه بشریت را به خاطر گناه یک نفر مجازات میکند و هر انسانی با بار گناه زاده میشود پلاگيوس، این امر را کفرگوئی و مستلزم این می دانست که خدا محکومیت ما را می¬خواهد نه نجات ما را، در حالی که خدا به هیچ غیر ممکنی دستور نداده است؛ زیرا او عادل است و کسی را به سبب آنچه نمی¬تواند رعایت کند، محکوم نمی¬کند. مدافعان نظریه اصلی نیز با مشکلات زیادی برای تطبیق دیدگاه عدالت خدا با دکترین گناه اصلی روبرو هستند روبرو هستند . شلدون (Sheldon) در این باره می گوید: همان خدایی که هر نیزرنگی را رسوا میکند و از بین میبرد در واقع در قضاوتش در باره ما نیرنگ بزرگی به کار برده است او میلیونها انسان را مقصر خطایی میداند که وی بخوبی میداند قبل از خلقت آنها انجام شده است و آنها قابلیت اجتناب از ان گناه را نداشتند مگر اینکه بتوانند مانع از خلقتشان شوند و اگر اینکه ما انسانها را مقصر خطایی بدانیم که خود مرتکب نشدند عدالت است بنابر این عدالت معنای خود را از دست داده است. ژوستین شهید معتقد است «اگر انسان بد آفریده شده بود نمی شد برای وی، مجازاتی در نظر گرفت؛ زیرا وی کاری جز آنچه کرده است را نمی توانسته انجام دهد». بیان وینکی پراتنی نیز منتقدانه میپرسد:👇 «اگر وجود انسان را مساوی با گناه کار بودن وی بدانیم، می بایست خدا را نیز مسئول عواملی که باعث ناکامی وی شده است بدانیم». این نکات در کلمات آسا ماهان نیز به چشم می خورد: «یکی از عقاید افراطی دیگر این است که «ما از جد اولیه مان که موجودی ناقص است به وجود آمده ایم، بنابراین به طور قهری در برابر خداوند یاغی کرده و از عمل به احکام او سرباز می زنیم، امری که باعث می شود در هر دو جهان، مورد لعن و نفرین خداوند قرار بگیریم.» این عبارت، به وضوح نشان دهنده این است که این موجود ناقص، بدون شناخت، اراده و خواست خالق به وجود آمده، در حالی که در جای جای کتاب مقدس، خلقت این موجود به خداوند نسبت داده شده و او، خالق روح همه انسان ها دانسته شده است. عبارت «ما از نسل جد اولیه خودمان به وجود آمدیم» نیز هیچ کمکی به حل مسأله نمی کند.» 2⃣ ☪✝ @Debate
گفتگوی اسلام و مسیحیت
#معرفی_کتاب 📚 #رویکرد_یهودیت_به_ادیان_دیگر ☪✝ @Debate
: ناشر: دانشگاه ادیان و مذاهب نویسنده: رضا گندمی نصرآبادی مترجم: - صفحه: 220 نوبت چاپ: اول تاریخ چاپ: زمستان 94 قیمت: 9000 چکیده: امروزه جوامع دینی به طور عام، محافل علمی به طور خاص و حوزۀ دین‌پژوهی و فلسفۀ دین به طور اخص با موضوع تکثر و تنوع ادیان دست به گریبان‌اند. این موضوع بیشتر از نگاه برون‌دینی و فلسفۀ دین نگریسته می‌شود، اما اندیشمندانی که در این خصوص تأمل و تفکر کرده‌اند، خواسته یا ناخواسته، علاوه بر بحث‌های برون‌دینی، برای اقناع هم‌کیشان خود به متون مقدس و سنت دینی نیز استناد می‌کنند، و مؤیداتی برای دیدگاهشان می‌یابند.از این رو، در پژوهش حاضر مسئلۀ تکثر دینی در یهودیت از منظر درون دینی یعنی از دیدگاه کتاب مقدس، سنت حاخامی و متفکران دوره‌های مختلف تاریخی بررسی می گردد. ☪✝ @Debate
اروخ اسپینوزا یکی از بزرگترین در -_جدید است. قدر و منزلت او تا مدتها پس از مرگش ناشناخته ماند و به اتهام کفر و ارتداد از او بدگویی شد. راسل در تاریخ فلسفه اش او را چنین توصیف کرده: «اسپینوزا شریف ترین و دوست داشتنی ترین فلاسفه ی بزرگ است. از لحاظ قدرت فکری بعضی دیگر از او فراتر رفته اند، اما از لحاظ اخلاقی کسی به پای او نمی رسد. چنان که نتیجه ی طبیعی چنین اخلاقی است، او را در مدت عمرش و تا یک قرن پس از مرگش، همچون آیت خبث و شرارت می شناختند. اسپینوزا آمد، اما یهودیان او را کردند. نیز به همان اندازه از او نفرت داشتند. با آن که سراسر فلسفه اش را اندیشه ی خدا فرا گرفته است، مومنین قشری او را به خدا ناشناسی متهم کردند.» اسپینوزا در سال 1632 در خانواده ای از یهودیان پرتقالی تبار در به دنیا آمد. خانواده اش از یهودیانی بودند که پس از دوران تفتیش عقاید در جستجوی کسب آزادی به هلند آمده بودند. تعلیم و تربیت او از نوعی بود که هر کودک در جامعه ی یهودی آن را فرا می گرفت یعنی یادگرفتن ، اسفار موسی، و و در پایان تلمود را می آموختند. اسپینوزا چون می خواست ربن (روحانی یهودی) شود به تحصیلات خود ادامه داد. ☪✝ @Debate با آن که اسپینوزا در جامعه ی بسته یهود پرورش یافته بود در مقابل سنت پرستی طغیان کرد و در 24 سالگی از سوی مراجع یهود تکفیر شد. برای او لعن نامه ای نوشتند و او را از راندند.: «لعنت باد براو هنگام روز، ولعنت باد بر او هنگام شب؛ لعنت باد بر او هنگامی که می خوابد، و لعنت باد بر او هنگامی که بر می خیزد؛ لعنت باد بر او هنگامی که بیرون می رود، لعنت باد بر او هنگامی که به درون می آید؛ پروردگار او را نبخشاید؛ شعله ی خشم و غضب پرودگار بر این مرد افکنده باد؛ و پروردگار نام او را از زیر آسمانها محو کناد، و، پروردگار او را، تا نابودی کامل، از همه ی قبایل اسرائیل جدا کناد، با همه ی لعنت های آسمان که در کتاب شریعت مکتوب است؛ ولی شما که به خدای بزرگ ایمان دارید، همه پایدار بمانید! ما مقرر می داریم که هیچ کس به او، نه به زبان و نه به نوشته، سخن نگوید، به او اعتناء نکند، با او زیر یک سقف نماند، در چهار ذراعی او نباشد، و هیچ نوشته ای از او نخواند» پس از این تکفیر اسپینوزا دفاعیه ای خطاب به بزرگترین کنیسه نوشت و در آن از اعتقاد درست خود به دین دفاع کرد. متن این رساله به جای نمانده است. اسپینوزا شخصیتی گوشه گیر و انزوا طلب بود. چنان که گاهی تا سه ماه از خانه اش بیرون نمی رفت. او حتی از پذیرش سمت استادی دانشگاه هایدلبرگ سرباز زد و روزگار را با تراشیدن عدسی برای عینک، میکروسکوپ و تلسکوپ گذراند. استنشاق گرد شیشه موجب ناراحتی ریوی او شد و به مرگش در 44 سالگی انجامید. به تصدیق همه شاهکار او کتابی است به نام «اخلاق» که در آن به شیوه ی هندسه ی اقلیدسی درباره همه ی چیز بحث می کند. این کتاب را اغلب نمونه ی عالی یک نظام فلسفی خودبسنده می دانند که هدفش تبیین همه چیز است. «فلسفه ی اسپینوزا در مجموع «فلسفه ی اسپینوزا در مجموع فلسفه ی رستگاری از طریق شناخت خدا است. نزد او، هدف فلسفه «جستجوی خیری است قابل انتقال، که کشف آن ما را از لذتی دائم و عالی در زندگی آینده برخوردار خواهد کرد.» «مابعداالطبیعه ی اسپینوزا بهترین نمونه ی فلسفه ای است که می توان آن را «وحدت وجود منطقی» نامید- یعنی نظریه ای که می گوید جهان کلا از یک جوهر واحد ساخته شده که هیچ یک از اجزای آن به تنهایی منطقاً نمی تواند واجد وجود باشد. اساس نهایی این نظر این است که هر قضیه دارای یک موضوع و یک محمول است» مرتبه اسپینوزا با گذشت زمان شناخته شد چنان که هگل درباره ی او گفته است: «شما یا پیرو اسپینوزا هستید، و یا اساساً فیلسوف نیستید.» و آلبرت انیشتین در نامه ای نوشته که تنها به خدای اسپینوزا ایمان دارد. او همچنین بر رمان نویسانی مانند جرج الیوت و سامرست موام نیز تاثیرگذار بوده است. 👆 ☪✝ @Debate