eitaa logo
دفاع مقدس
380 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
881 ویدیو
248 فایل
💠 نیم نگاهی به رویدادهای دفاع مقدس 🌼🌸🍀در قالب: متن، عکس، صوت، فیلم و کلیپ
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️با تجاوز دشمن بعثی از اقشار مختلف به سوی جبهه شتافتند 🔹و این در حالی بود که ابوالحسن بنی صدر (رئیس جمهور وقت) با حضور نیروهای مردمی و بسیج در جنگ مخالفت می‌کرد‼️ 🆔 @Defa_Moqaddas
🌷شهیدان #فرزاد_سلطانی و #عباس_محقق_طباطبایی 🌴که پس از ۳۶ سال چشم انتظاری در ۲۱تیرماه ۱۳۹۷ در اصفهان تشییع و خاکسپاری شدند 🆔 @Defa_Moqaddas
صادق_آهنگران_روضه_و_مناجات_در_مسجد فاو ().mp3
5.29M
⏳ #زمان_جنگ | #سال_64 📢 صوت| روضه و نجوای حاج #صادق_آهنگران 🌷قبل از خواندن دعای کمیل در مسجد شهر #فاو 🔹 #عملیات_والفجر_8 🆔 @Defa_Moqaddas
صادق آهنگران – دعای کمیل - مناجات ().mp3
22M
⏳ دوران #دفاع_مقدس - #دهه_60 📢 صوت| دعای کمیل و مناجات توسط حاج #صادق_آهنگران 🆔 @Defa_Moqaddas
حسین فخری - از هویزه،خرمشهر ... تا غزه.mp3
6.87M
📢صوت| شعرخوانی و نوحه‌سرایی توسط #حسین_فخری (مداح رزمندگان-دوران دفاع مقدس) 💠 از هویزه، هور، مجنون، خرمشهر ...تا غزه ⭕️ چه بازی‌ها کند این چرخ بازیگر 🔸دمی با ما و یک دم با غریب بی‌دلی دیگر 🆔 @Defa_Moqaddas
☀️ صبح، سرشار حس بودن است 🌈 جاده‌های عشق را پیمودن است... 🆔 @Defa_Moqaddas
دعای ندبه -شاهچراغ ().mp3
10M
📢 صوت | حاج #صادق_آهنگران 🌼🍀🌸 #دعای_ندبه در حرم مطهر احمد بن موسی(ع) - شاهچراغ 🆔 @Defa_Moqaddas
🌷شهید مصطفی ، طلبه مُخلص اصفهانی و شاگرد آیت‌الله و و نیز جانشین شهید ، فرمانده لشگر امام‌حسین(ع) - هم او که موفقیت مدیون شهامت و رشادت‌های اوست ┄──┄──┄──ا شب جمعه ، دعای کمیل می‌خواند . اشک همه را در می‌آورد . بلند می‌شد. راه می‌افتاد توی بیابان؛ پای برهنه. روی رمل‌ها می‌دوید . گریه می‌کرد. امام زمان را صدا می‌زد. بچه‌ها هم دنبالش زار می‌زدند. می‌افتاد. بیهوش می‌شد. هوش که می‌آمد، می‌خندید. جان می‌گرفت. دوباره بلند می‌شد. می‌دوید ضجّه می‌زد. یابن‌الحسن یابن‌الحسن می‌گفت. صبح که می‌شد،دعای ندبه می‌خواند. بیابان تمامی نداشت. اشک بچه‌ها هم. (راوی: همرزم شهید) 🆔 @Defa_Moqaddas
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
⏳#زمان_جنگ خواندن دعای‌کمیل،عهد،توسل وندبه رادرجبهه‌ها شهیدمصطفی #ردانی_پور ترویج‌داد اوطلبه‌مخلص‌وشاگردآیت‌الله #بهاءالدینی، #بهجت ونیزجانشین‌شهیدخرازی،فرمانده‌لشگر امام‌حسین‌بود 🆔 @Defa_Moqaddas
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم | خاطره ای عجیب وشنیدنی از #شهید_ ابراهیم_هادی🌷 🆔 @Defa_Moqaddas✔️JOIN ✅به کانال "دفاع ‌مقدس" بپیوندید
🗓امروز ۲۲ تیر ۱۳۹۷ [ ۲۹ شوال ۱۴۳۹ ] مصادف است با: 💢 ۴۰۴۸۲۵ اُمین روز غیبت امام عصر (عج) 🔴 ۱۳۱۴۷ اُمین روز اسارت بدست رژیم صهیونیستی.. ❌ ۸۰۹۷🔻روز تا نابودی کامل ✡ 💠 و همچنین مصادف است با : 🔸شهادت غلامحسین عارف دارابی، ناصر مظفری (۱۳۶۱ ه.ش) 🔹شهادت حبیب‌الله جمالی پاقلعه، رضا گلشن آرانی (۱۳۶۲ ه.ش) 🔸شهادت شهیدان حسین رحمانی، رحمان متان (۱۳۶۳ ه.ش) 🔹شهادت سید احمد علیزاده اسبو (۱۳۶۴ ه.ش) 🔸شهادت حیدر شهیدی (۱۳۶۵ ه.ش) 🔹شهادت محمد برخور (۱۳۶۶ ه.ش) 🔸شهادت مجید شفیع‌زاده، غلامرضا توسلی، مصطفی رستم‌زاده، فریدون بابادی، محمدباقر روحی، کریم احمدی، محمدسعید جوکار، منصور فلامرزی، قائم‌مقام لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) (۱۳۶۷ ه.ش) 🔹شهادت شهیدان مدافع حرم مجتبی بختی و مصطفی بختی (۱۳۹۴ ه.ش) 🔸شهادت شهید مدافع حرم بهرام مهراد (۱۳۹۶ ه.ش) 🆔 @Defa_Moqaddas
🌴خاکریز خاطرات🌴 😊 خاطره طنز 💠 صد تا به راست ، پنجاه تا به چپ‼️ ما یك عده بودیم كه عازم جبهه شدیم. نه سازماندهی درستی داشتیم و نه سلاح و توپ و خمپاره و... رسیدیم به اهواز. رفتیم پیش برادران ارتشی و از آنها خواستیم تا از وجود نازنین ما هم استفاده كنند! فرمانده ارتشی پرسید: خُب، حالا در چه رسته ای آموزش دیده اید؟ همه به هم و بعد با تعجب به او نگاه كردیم. هیچ كس نمیدانست رسته چیست؟! فرمانده كه فهمید ما از دَم، صفر كیلومتر و آكبند تشریف داریم، گفت: آموزش سلاح و تیراندازی دیدید؟ با خوشحالی اعلام كردیم كه این یك قلم را واردیم. ـ پس این قبضه خمپاره در اختیار شماست. بروید ببینم چه میكنید. دیده بان گزارش میدهد و شما شلیك كنید. بروید به سلامت! هیچ كدام به روی مبارك خود نیاوردیم كه از خمپاره هیچ سررشته ای نداریم. رحیم گفت: انشااللّه به مرور زمان به فوت و فن همه سلاح های جنگی وارد خواهیم شد. كمی دورتر از خط مقدم خمپاره را در زمین كاشتیم و چشم به بیسیم چی دوختیم تا از دیده بان فرمان بگیرد. بیسیم چی پس از قربان صدقه با دیده بان رو به ما فرمان «آتش» داد. ما هم یك گلوله خمپاره در دهان گل و گشاد لوله خمپاره رها كردیم. خمپاره زوزه كشان راهی منطقه دشمن شد. لحظه ای بعد بیسیم چی گفت: دیده بان میگه صد تا به راست بزنید! همه به هم نگاه كردیم. من پرسیدم: یعنی چی صد تا به راست بریم؟ رحیم كه فرمانده بود كم نیاورد و گفت: حتماً منظورش این است كه قبضه را صد متر به سمت راست ببریم. با مكافات قبضه خمپاره را از دل خاك بیرون كشیدیم و بدنه سنگینش را صد متر به راست بردیم. بیسیم چی گفت: دیده بان میگه چرا طول میدین؟ رحیم گفت: بگو دندان روی جگر بگذاره. مداد نیست كه زودی ببریمش! دوباره خمپاره را در زمین كاشتیم. بیسیم چی از دیده بان كسب تكلیف كرد و بعد اعلام آتش كرد. ما هم آتش كردیم! بیسیم چی گفت: دیده بان میگه خوب بود، حالا پنجاه تا به چپ برید! با مكافات قبضه خمپاره را در آوردیم و پنجاه متر به سمت چپ بردیم و دوباره كاشتیم و آتش! چند دقیقه بعد بیسیم چی گفت: میگه حالا دویست تا به راست! دیگر داشت گریه مان می گرفت. تا غروب ما قبضه سنگین خمپاره را خركش به این طرف و آن طرف می كشاندیم و جناب دیده بان غُر میزد كه چرا كار را طول میدهیم و جَلد و چابك نیستیم. سرانجام یكی از بچه ها قاطی كرد و فریاد زد: به آن دیده بان بگو اگر راست میگه بیاد اینجا و خودش صد تا به راست و دویست تا به چپ بره! بیسیم چی پیام گهربار دوستمان را به دیده بان رساند و دیده بان‌كه معلوم بود حسابی از فاصله افتادن بین شلیك ها عصبانی شده، گفت كه داره میآد. نیم ساعت بعد دیده بان سوار بر موتور از راه رسید. ما كه از خستگی همگی روی زمین ولو شده بودیم، با خشم نگاهش كردیم. دیده بان‌كه یك ستوان تپل مپل بود، پرسید: خُب مشكل شما چیه؟ شما چرا اینجایین. از جایی كه صبح بودید خیلی دور شدین! رحیم گفت: برادر من، آخر هی میگی برو به راست. صد تا برو به چپ. خُب معلوم كه از جایی كه اوّل بودیم دور میشیم دیگه. ستوان اول چند لحظه با حیرت بروبر نگاهمان كرد. بعد با صدای رگه دار پرسید: بگید ببینم وقتی میگفتم صد تا به راست، شما چه کار میكردین؟ ـ خُب معلومه، قبضه خمپاره‌ رو در می آوردیم و با مكافات صد متر به راست می بردیم! ستوان مجسمه شد. بعد پقی زد زیر خنده. آن‌قدر خندید كه ما هم به خنده افتادیم. ستوان خنده‌خنده گفت: وای خدا! چه قدر بامزه، خدا خیرتان بده چند وقت بود كه حسابی نخندیده بودم. وای خدا دلم درد گرفت. ما كه نمی دانستیم علّت خنده ستوان چیه، گفتیم: چرا میخندی؟ ستوان یك شكم دیگر خندید. بعد خیسی چشمانش را گرفت و گفت: قربان شكل ماهتان برم، وقتی می گفتم صد تا به راست، یعنی این‌كه با این دستگیره سر خمپاره را صد درجه به راست بچرخانید، نه اینكه كله اش را بردارید و صد متر به سمت راست ببریدش! و دوباره خندید. فهمیدیم چه گافی دادیم. ما هم خندیدیم. دست و بالمان از خستگی خشك شده بود، اما چنان می خندیدیم كه دلمان درد گرفته بود. 🆔 @Defa_Moqaddas
🆔 @Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
👈کانال "دفاع‌ مقدس" @Defa_Moqaddas 🔹تلگرام: https://t.me/Defa_Moqaddas 🔸ایتا: http://eitaa.com/Defa_Moqaddas 💠 نگاهی به رویدادهای 8 سال جنگ تحمیلی
🌷اول شهید شو! بابا! اول شهید شو، بعد به جبهه برو که باید دید و آمد و تمامی راه را هم دید نه اینکه آمد و دید آنها که می آیند ببینند گرفتار نوسان ها می شوند و رنگ می بازند (عین-صاد) 🆔 @Defa_Moqaddas
🔹فرازی از وصیت‌نامه‌🌷شهید صفایی حائری: ... و بزرگترین فتنه، ظهور و حضور یهود جحود، که پیغمبر و قرآن، ایشان را بدترین دشمنان اسلام معرفی کرده‌اند، می‌باشد و تا محو اسرائیل از پا نخواهیم نشست و قرآن فرمود: «و قاتِلوا ائمة‌ الکفر». و رأس همه کفار در اینجا اسرائیل است و چون در پیشاپیش اسرائیل، ضد اسلامیان ملبّس به اسلام صف‌بندی کرده‌اند، لذا بر ما واجب است که در ابتدا آنان را از سر راه خود دفع کنیم و بعد به مصاف جنگ با اسرائیل برویم و وای بر روزی که برای حفظ جان، راضی به تسلط یهودیان تشنه به خون مسلمانان و غده‌ی سرطانی در تمام ملل مستضعف بر مردم جهان شویم. آری این است معیار ما در جنگ و جهاد و دفاع‌مان. ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ ─شهید صفایی حائری فرزند متفکر و نظریه پرداز در علوم تربیتی و صاحب تألیفات متعدد، مرحوم استاد علی صفایی حائری () 🆔 @Defa_Moqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲۲تیر۱۳۷۸ -رحلت پدر 🌷شهیدمحمدصفایی حائری 🎬کلیپی اززندگی مرحوم استادعلی صفایی حائری(عین.صاد) 🔹متفکر ونظریه پرداز علوم اسلامی وصاحب تألیفات متعددکه شاگردان بسیاری درمکتب اوپرورش یافتند @Defa_Moqaddas
💠عشق به پرواز و لقاء دوست در علی صفایی حائری(عین.صاد) موج می‌زد 🔹در بهمن ماه سال 62 بعنوان مبلغ از طرف حوزه علميه قم عازم شد كه از اوائل بلوغ اين كشش و اين عشق و احساس به مرگ و شهادت را در خود احساس مى‌كرد و اين عشق و احساس ريشه در تنگى دنيا و حالت‌هايى داشت كه از پدر خويش نسبت به مرگ مشاهده مى‌كرد. 🔸یکی از شاگردان استاد می‌گوید: بارها شنيده بوديم كه مى‌گفت: مَثَل من مَثَل مسافرى است كه حتى بار و ساكش را زمين نگذاشته و هر لحظه آماده رفتن و حركت است. 🔹با فرزند بزرگش محمد، بسيارى از حرفها و حديثها نسبت به ايشان فروكش كرد و به خاموشى گراييد. و هنگام رفتن محمد به جبهه و اجازه او از پدر، اين چنين گفته بود: ─ «من شماها را بزرگ نكرده‌ام تا در پيرى عصاى دست من باشيد. شماها را حتى براى خودم و كارهاى خودم نخواسته‌ام. خواسته‌ام تا نور چشم خدا و اولياى او باشيد، نه سنگى در راه و خارى در چشم و استخوانى در گلو. تمامى انتظار و دعا و خواسته‌ام براى وجود گسترده و بارور شما بوده، تا از كسانى باشيد كه خداوند در برابر فرشته‌ها به شما مباهات كند و از شما در آسمان به بزرگى ياد نمايد.» ➖... و گفته بود: ─ «بابا! اول شو بعد به جبهه برو»؛ كه بايد ديد و آمد و تمامى راه را هم ديد، نه اين كه آمد و ديد. آنها كه مى‌آيند تا ببينند، گرفتار نوسان‌ها مى‌شوند و رنگ مى‌بازند. @Defa_Moqaddas
🌷باغ ─ شعری از استاد علی صفایی حائری(عین.صاد) در باغ شهادت تو مرگ را ديدم كه بار زندگى آورده بود. دستهاى تو، باغبان هاى خوب زندگى هستند و خونت را چه بگويم، كه روح زندگى و يا زندگانى روح است. آنقدر مى دانم هر روز صبح فرشته ها از چشمه ى خون تو وضو مى گيرند. تا نماز عشق را كه تو ناتمامش گذاشتى به «سلامى» برسانند. اما در قيام مى شكنند در ركوع خون از مژه مى گشايند در سجود به خون مى نشينند برخيز اى شهيد اين نماز شكسته را، تو خود به سلامى برسان. حتى فرشته ها در نماز خون تو، مغروقند. برخيز اى شهيد محراب در انتظار سلام توست. و ستاره ها مى خواهند. در اشك سفيد تو خود را بيابند. و خدا مى خواهد در قيام تو، قيامت را و در خون سبز تو تماميت را به فرشته ها، نشان بدهد. و فرشته ها مى خواهند با صداى اشك تو راهشان را نشانه بگذارند. و در بزم خدا، با سكوت تو، سرودى را بخوانند كه من هم هر روز صبح از زبان اين نرگس هاى مست، بتوانم بشنوم. و با سكوت و نگاهم بتوانم بگويم و با روح سبز تو بتوانم، زندگى كنم وقتى كه زندگى در خون سبز تو و مرگ در زندگانى من خانه مى كند، من سكوت را با صداى تو مى شكنم و فرياد را در سكوت تو مى خوانم تو راز استقامت مايى تو روح اقتدار خدايى ۱۳۶۰/۸/۲۶ (منبع: 📚کتاب: "و با او با نگاه فریاد می کردیم"(مجموعه اشعار استاد)، ص۱۶۲) 🆔 @Defa_Moqaddas
🗓امروز ۲۳ تیر ۱۳۹۷ [ ۳۰ شوال ۱۴۳۹ ] مصادف است با: 💢 ۴۰۴۸۲۶ اُمین روز غیبت امام عصر (عج) 🔴 ۱۳۱۴۸ اُمین روز اسارت بدست رژیم صهیونیستی.. ❌ ۸۰۹۶🔻روز تا نابودی کامل ✡ 💠 و همچنین مصادف است با : 🔹ولادت سردار شهید محمدرضا تورجی‌زاده فرمانده گردان یا زهرا (س) لشکر ۱۴ امام حسین (ع) (۱۳۴۳ ه.ش) 🔸بمباران روستایی در حومه اورامانات توسط دو هواپیمای سوخوی عراقی (۱۳۵۸ ه.ش) 🔹حمله عناصر ضد انقلاب به مقر جدید التاسیس سپاه پاسداران مریوان و به شهادت رساندن ۸ پاسدار از ۲۵ پاسدار محلی آن (۱۳۵۸ ه.ش) 🔸آغاز عملیات بزرگ رمضان در منطقه جنوب در شرق بصره (۱۳۶۱ ه.ش) 🔹شهادت محمدتقی سلطانیان شاهان‌داشتی، رمضانعلی اصغری، ایوب توانایی، حمیدرضا کرمانی‌نژاد، احسان ابراهیمی نوش‌آبادی، ناصر حاجی‌زاده بیدگلی، ابوالفضل رحیمی محمدآبادی، علی اکبر صالحی آرانی، نعمت‌الله شکاری آرانی، عباس سلطانی، ابوالقاسم عربیان آرانی، سیف‌الله علی رمضانی آرانی، سیدمحمد یاجدی آرانی، جواد مرغابی بیدگلی، محمدعلی کریم‌زاده یزدلی، محمد نساج یگانه، سیدعلی محمد مهدوی بیدگلی، دخیل مقدوری، حمزه نعمتی چرمهینی، علی بمان غیاث هدشی، شاهرخ کمایی، عباسعلی زنگنه، غلامرضا حسین‌نژادیان، عباسعلی (سعید) مختاری، محمدحسین مختاری حسن‌آبادی، علی اکبر درویشی، خلبان محمدامین میرمرادزهی، محمد اسماعیل‌زاده بهابادى (۱۳۶۱ ه.ش) 🔸شهادت شهید موسی صمدی شجاع فرمانده عملیات سپاه سردشت توسط حزب منحله دموکرات (۱۳۶۲ ه.ش) 🔹شهادت علی پناهی لائین مسوول قرارگاه رمضان، محمد زندیه (۱۳۶۵ ه.ش) 🔸شهادت شهید مدافع حرم ابوالفضل نیکزاد (۱۳۹۵ ه.ش) 🆔 @Defa_Moqaddas
🌷رعنا جوانانی که شجاعت و مردانگی‌شان پشت خصم زبون را به خاک مالید 🆔 @Defa_Moqaddas
💠 ! 🔹شب بود. تاریک بود. با چند پرژکتور، حیاط معراج شهدا را روشن کرده بودند. شلوغ بود. همه می‌ خواستند پیکر شهید "حسین صابری" (سومین شهید خانواده ی صابری) را که تازه در تفحص شهید شده بود، ببینند. 🔸میزی در حیاط گذاشته بودند تا او را غسل دهند. حاج "بهزاد پروین قدس" که از راه رسید، مثل همیشه ساک بر دوش بود. ناگهان از داخل ساک، چیزی درآورد که همه از تعجب مات ماندند. بسته ‌ای را گشود و پای قطع شده‌ ی حسین را که هنگام انفجار مین والمری به وسط میدان مین ارتفاع ١١٢ فکه افتاده بود، پیدا کرده و با خود آورده بود. ▪️خودش می‌ گفت: در اهواز، وقتی ساکم رو گذاشتم زیر دستگاه اشعه تا وارد فرودگاه شوم، بچه ‌های سپاه تعجب کردند. درِ ساک را که گشودم، همه کُپ کردند. پای قطع شده داخل ساک باعث شد تا همه بیایند بالای سرم.... ▫️وقتی توضیح دادم که حسین صابری امروز (٢٨ خرداد ١٣٧٦) در فکه به‌ شهادت رسیده و پیکرش رو بردن تهران و حالا من می‌ خوام زود برم تهران تا این پای جامانده را به پیکرش ملحق کنم، مات و مبهوت اجازه دادند تا سوار هواپیما شوم. 🔺....و بهزاد پایی را که جا مانده بود، به صاحبش ملحق کرد. 🌹شهيدان خانواده صابرى كه در بهشت زهرا (س) آرميدند: حسن صابرى، قطعه ٤٠، رديف ٣٧، شماره ٢٢ عباس صابرى؛ قطعه ٤٠، رديف ٣٥، شماره ٢٣ حسين صابرى؛ قطعه ٤٠، رديف ٤٩، شماره ٢٢ (راوى: حمید داودآبادى) 🆔 @Defa_Moqaddas
از جنگ که بر می‌گردند یکی دستش را یکی پایش را ... و یکی دلش را جا می‌گذارد ... @Defa_Moqaddas
🌷نماز شهادت عاشق چو رو به کعبه صدق و صفا کند احرام خود زِکسوتِ صبرو رضا کند آنگاه دست و روی بشوید ز خون خویش برخیزد و نماز شهادت ادا کند @Defa_Moqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم | مداحی حاج #صادق_آهنگران در محضر امام خمینی - حسینیه جماران - اوایل جنگ 🆔 @Defa_Moqaddas✔️JOIN