حسین جان آمدم ردم مکن
آتشینم کرده ای سردم مکن
حسین جان بر درگهت راهی شدم
که شیدایم کرده ای ترکم مکن
برادر بر کوی خونین آمدم
منم زینب خواهرت دوری مکن
حسین جان آمده ام ردم مکن
آتشینم کرده ای سردم مکن
حسین جان بر درگهت راهی شدم
که شیدایم کرده ای ترکم مکن
برادر بر کوی خونین آمدم
منم زینب خواهرت دوری مکن
ره تو بر دشت خون گم کرده ام
به دنبال پیکرت پنهان مکن
غریبان بر کربلا راهی شدم
عزیزانم کشته شد نظاره کن
غم داغ آن برادر دیده ام
چو زهرا ای مادرم خون گریه کن
الهی داغ حسین درد آمدم
به تو سامان گشته ام طردم مکن
که دشمن آتش بر این مأوا زدند
خدایا این صحنه را داور تو کن
خدا دلداری یتیمان کرده ام
به بیداد کاین غریبان یاری کن
الهی بعد از حسین آن یاورم
به مردن راضی شدم سردم مکن
بسوزان تا که زغم عاری شوم
به این مرگ حاضر شدم عارم نکن
حسین جان آمده ام ردم مکن
آتشینم کرده ای سردم مکن
حسین جان بر درگهت راهی شدم
که شیدایم کرده ای ترکم مکن
برادر بر کوی خونین آمدم
منم زینب خواهرت دوری مکن
ره تو بر دشت خون گم کرده ام
به دنبال پیکرت پنهان مکن
غریبان بر کربلا جاری شدم
عزیزانم کشته شد نظاره کن
الهی داغ حسین درد آمدم
به تو سامان گشته ام طردم مکن
دولت عشق حسینم
جامه ی خونین ردایم
کربلایم کربلایم
شعر غم اینجا سرایم
کربلا این سان به سر شد
عاشقی دیوانه تر شد
من سری دیوانه دارم
قصه ای دیگر بخوانم
من امیرم من امیرم
آتشم اما روانم
آفرینم بر حسینم
لب بخوانم تا بمیرم
من شهیدم من شهیدم
کربلا را چون دلیرم
بر حسین یاری رجا شد
پیکرم خونین به جا شد
نینوا دیگر علم شد
عارفی آزاده سر شد
اکبرم اما جوانم
مادرم بهرت بخوانم
گر بمیرم گر بمیرم
بر عدو غران برانم
پاره پاره از جفایم
دین و قرآن را لوایم
سر به تیرم سر به تیرم
قوم دون را من اسیرم
اکبرت آماج خط شد
کشته اندر راه حق شد
دست و پایم چون جدا شد
تیر کین بر تن رها شد
دولت عشق حسینم
جامه ی خونین ردایم
کربلایم کربلایم
شعر غم اینجا سرایم
کربلا این سان به سر شد
عاشقی دیوانه تر شد
تشنه کامان من نمیرم
کوثر جوشان ببینم
بر بخوانم بر بخوانم
دشت خون را من که سیرم
مادرم گوید عزیزم
غصه ای دیگر نبینم
من که میرم من که میرم
منزلی دیگر بگیرم
بر مخوان دیگر برایم
عاشق دین خدایم
کشته آیم کشته آیم
خیمه ها را در عزایم
محشری از خون بپا شد
پیکرم صد پاره ها شد
جان من یکباره سر شد
حجله ام خاک سیه شد
شیعیان عالم عزا شد
داورم اینجا خدا شد
دین اسلام را فدایم
آل طاها را جدایم
لب چو خونم لب چو خونم
عالمی را بر صدایم
🆔 @Defa_Moqaddas
غلامعلی کویتی پور-حسین جان آمدم ردم مکن.mp3
3.97M
📢صوت| غلامعلی کویتی پور:
حسین جان آمدم ردم مکن
آتشینم کرده ای سردم مکن
دولت عشق حسینم
جامه ی خونین ردایم
کربلایم کربلایم
شعر غم اینجا سرایم
ا🏴🏴 🏴🏴🏴
🌴دوران #دفاع_مقدس
🆔 @Defa_Moqaddas
💠 خاطرهای از شهید مهدی باکری، فرمانده لشکر همیشهپیروز 31 عاشورا
─ #اسم_و_رسم
🔹شناسایی شب اول خیلی سخت بود. دوربین دید در شب، یکی داشتیم که نوبتی از آن استفاده می کردیم. عراقی ها در فواصل کوتاه سنگرِ کمین زده بودند. در اثنای شناسایی، با دشمن درگیر شدیم و دو نفر از ما اسیر شدند.
🔸شب بعد برای ادامه کار، قصد عزیمت محل شناسایی کردیم. این بار آقامهدی خواست او هم با ما همراه شود. سختی های کار را برای وی توضیح دادیم، گفت: حالا که این طور است من هم می آیم!
▪️گفتم: فرمانده لشکر که نباید بیاید جلو! وظیفه ماست که برویم.
▫️گفت: حرفش را هم نزن. داخل این جنگ اگر هم می بینی اسم و رسم برای ما درست کرده اند، فقط برای راحتی کار است وگرنه من و تو و آن بسیجی یکی هستیم.
🔹آمدنش خطرناک بود، ولی اصرار به همراهی ما داشت. آن شب شناسایی مان موفقیتآمیز بود...
-(راوی: همرزم شهید)
📚 کتاب پا به پای شهدا
🆔 @Defa_Moqaddas
شهید_مرتضی_آوینی_–_اکنون_بار_دیگر،.mp3
137.7K
📢 صوت| #شهید_مرتضی_آوینی:
☘🌸حضرت سیدالشهدا علیهالسلام فرمود:
🍀🌼هر آنکسکه میخواهدخونش را در راه ما اهل بیت نثار کند،
با ما راهیِ کربلا شود....
🆔 @Defa_Moqaddas
صادق_آهنگران_زِ_غم_پُر_کرده_ساقی.mp3
8.45M
📢 صوت | حاج #صادق_آهنگران
💠 نجوایِ مُسلمبنعَقیل در کوفه با امام حسین(ع):
🌸 ز غم پُر کرده ساقی جامَم امشب
🍀 ندانم چون شود اَنجامم امشب
@Defa_Moqaddas
شهید مهدی زین الدین-ای کاش جانها می داشتیم و در راه امام حسین فدا میکردیم.mp3
496.2K
📢 شهید مهدی زین الدین:
🌷ای کاش جانها میداشتیم و در راه امام حسین فدا میکردیم
💠 ای خدا! - این جان را از ما قبول بنما و در عوض بهشت را هم از تو نمیخواهیم، فقط اسلام را پیروز کن
@Defa_Moqaddas
حسین فخری-باز ظهر و باز خاک و باز داد از تشنگی.mp3
3.22M
🍃🌷 السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَبَاعَبْدِاللَّهِ 🌷🍃
📢نوحهسرایی استاد حسین فخری
🌴باز شور عاشقی، افتاده در میدان خون
🌿باز مردان خدا، از اسب گشتند واژگون
⏳ایام #دفاع_مقدس - سال 1366
@Defa_Moqaddas
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂
🍂🌺🍂
🌺
📖 متن نوحه کربلایی حسین فخری
سال اجرا : 1366
شاعر : جواد عزیزی
باز ظهر و باز خاک و باز داد از تشنگی
باز خون و باز درد و باز عشق بندگی
باز تنهای فتاده، بی سر و دست و کفن
باز موهایی خضاب آلوده از خون بدن
باز منصوری اناالحقی زده مظلوم وار
باز گردن ها که زین سان می رود بالای دار
باز شور عاشقی، افتاده در میدان خون
باز مردان خدا، از اسب گشتند واژگون
باز یاران علی، با فرق خونین
صحن مسجد را، به خون آغشته کردند
باز یاران حسن، در کام خود
تلخی زهر جفا را، مزه کردند
باز این خونابه ها مانده در تن
ناله های زینب و ام ابی را، تازه کردند
باز یاران حسین، در دشتِ غربت
راس خود را، بر فراز نیزه کردند
باز شام غربت و درد اسیری
باز اولاد نبی، در مرگ بابا، گریه کردند
باز هارون و غل و زنجیر و زندان
این ستمکاران چه ها با شیعه کردند
باز تکرار مکرر، می شود تاریخ شیعه
شیعیان با خون خود تکرار حق را زنده کردند
🌺
🍂🌺🍂 @Defa_Moqaddas
🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺