eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
36.9هزار عکس
8.7هزار ویدیو
825 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
Shabe 9- 1[1].mp3
2.16M
با اینکه غم داشتیم... صاحب علم داشتیم... عمومونو کشتن... همینو کم داشتیم... ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
🥀 لشکرم ریخٺ بهم یار رشیدم برگرد ناامیدم نڪن عباس،امیدم برگرد نگران حرمم جان حسین زود بیا حرف غارٺ شدن خیمہ شنیدم برگرد 💔🥀 💔🥀 ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
💥 بمناسبت سالروز ۸ شهریور 🚨کشمیری مرتکب جرم بسیار بزرگی شده است که احتمالا تا آخر عمرش هم همچنان محتاج منافقین خواهد ماند. کشمیری جرائم زیادی دارد؛ اما شاید بزرگ‌ترین آنها را👈فریب دادن مرحوم رجایی باشد. رجایی به این آدم اعتماد کرده بود... ترکیب جلسه شورای عالی امنیت ملی این‌طوری بود: رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر، وزیر کشور، رئیس شهربانی، رئیس اطلاعات نخست‌وزیری (هنوز وزارت اطلاعات تشکیل نشده بود) و چندتایی از فرماندهان نظامی که آن روزها به خاطر شرایط جنگی، تعدادشان از مواقع معمول بیشتر هم بود. 💥جلسه آن روز، روز سه‌شنبه هشت شهریور دستور خاصی نداشت. فقط قرار بود هر کسی گزارش حوزه مسوولیتش را بدهد. سر میز رجایی نشسته بود و سمت چپ او باهنر نشسته بود. در ورودی پشت سر باهنر بود و کنار در هم میزی که رویش فلاسک چایی و وسایل پذیرایی بود. بعد از باهنر، صندلی وزیر کشور آقای مهدوی کنی بود که هنوز نرسیده بود. کنارش سرتیپ هوشنگ وحید دستجردی نشسته بود و بعد بقیه فرمانده‌ها. خسرو تهرانی، مسوول اطلاعات نخست‌وزیری دقیقا روبه‌روی رجایی در آن سر میز نشسته بود. سمت راست رجایی هم منشی جلسه نشسته بود، مسعود کشمیری. 💥کشمیری بعد از قرآن خواندن رجایی بلند شد و رفت برای رجایی چایی ریخت. بعد همینطور که وحید دستجردی داشت گزارش حوزه شهربانی را می‌داد، آمد و با باهنر شوخی کرد. بعد رفت و در گوش تهرانی چیزی گفت و از اتاق رفت بیرون. کشمیری دیگر هرگز برنگشت... 💥جلسه علنی داشتیم و لایحه بازسازی مطرح بود. ساعت سه بعدازظهر- هنگامی که عازم رفتن به جلسه علنی بودم، صدای انفجاری شنیدم. معلوم شد در نخست‌وزیری بوده. دود و آتش بلند شد. از پنجره دفترم نگاه کردم. گفتند اتاق جلسات دولت است. فوراً خبر رسید که جلسه شورای امنیت بوده وآقایان رجایی و باهنر هم حضور داشته‌اند. یک ربع بعد، بهزاد نبوی آمد که خودش در نخست‌ وزیری بوده؛ سخت ناراحت و شوکه بود. 💥گفت: «آقایان باهنر و رجایی شهید شده‌ و عده‌ای نجات یافته‌اند... خبرهای متناقض می‌رسید. عده‌ای مدعی بودند که بعد از انفجار،آقایان رجایی و باهنر را در حال انتقال به بیمارستان زنده دیده‌اند و عده‌ای می‌گفتند: اشتباه می‌کنند؛ آنها در آتش سوخته‌اند. 💥رئیس شهربانی سرهنگ وحید [دستگردی]، معاون ژاندارمری سرهنگ ضیایی، و معاون نیروی زمینی تیمسار شرفخواه و سرهنگ کتیبه مجروح و بستری بودند.کلاهدوز، مسوول سپاه پاسداران و تهرانی سالم درآمده بودند. اما تهرانی کمی سوخته بود.» این روایتی است که آن شب هاشمی‌ رفسنجانی در دفتر خاطراتش نوشت. 💥آن شب خیلی‌های دیگر هم خواب نداشتند. یکی‌شان یوسف کلاهدوز که نیمه‌های شب زنش را بیدار کرد و از او خواست خوب ردیف دندان‌هایش را نگاه کند و مشخصات آنها مثل دندان‌های پرشده یا روکش‌دار را به خاطر بسپارد. 💥کلاهدوز دیده بود که بعد از انفجار، کسی قادر نبوده جسد سوخته رجایی و باهنر را بشناسد و عاقبت همسرهایشان از روی روکش دندان‌هایشان آنها را شناسایی کرده بودند. 💥بمب در نزدیک‌ترین فاصله نسبت به رجایی و باهنر کار گذاشته شده بود. بقیه اعضای جلسه کمی سوختگی داشتند؛ اما بدن رجایی و باهنر طوری سوخته بود که حتی نمی‌شد تشخیص داد کدام بدن برای کدامیکی است. این شدت سوختگی در سر میز باعث شده بود که فکر کنند کشمیری هم که سر میز و کنار رجایی بوده، بدنش مثل آن دو نفر سوخته و قابل تشخیص نیست؛ به‌ خصوص کسی که خودش را جای همسر او معرفی می‌کرد هم همان روز عصر خودش را به نخست‌وزیری رسانده بود و دنبال جسد همسرش می‌گشت. عاقبت بخش‌هایی از بدن‌های سوخته و متلاشی را در کیسه کردند و رویش نوشتند؛ «شهید مسعود کشمیری.» خیلی‌ها شک نداشتند که کشمیری هم شهید شده... 💥کشمیری اول در معاونت سیاسی ـ‌ اجتماعی وزیر مشاور در امور اجرایی (که حالا شده معاونت اجرایی رئیس‌ جمهور) کار می‌کرد. قبلش هم در اطلاعات نیروی هوایی بود. بهزاد نبوی، وزیر مشاور اجرایی تعریف می‌کند که کشمیری در تنظیم صورتجلسه‌ها خیلی دقیق بوده و برای همین او را برای منشیگری جلسات شورای عالی امنیت ملی انتخاب کرده‌اند. 💥کشمیری صدای آرامی داشت؛ یک ریش محرابی قشنگ و مراقبت شدید نسبت به مسائل شرعی. در جیبش همیشه دوتا خودکار می‌گذاشت؛ یکی برای کارهای شخصی و یکی هم برای کارهای اداری؛ یعنی نمی‌خواست برای کار شخصی از خودکار بیت‌المال استفاده کند. یک بار یکی از کارمندهای نخست‌ وزیری را دعوا کرده بود که چرا جمعه‌ها می‌رود کوه و نماز جمعه نمی‌آید؟ مقید به نماز اول وقت بود. 👈رجایی هم از این اخلاق‌های کشمیری خیلی خوشش می‌آمد و پشت سر او نماز می‌خواند. ادامه دارد... ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
💥 بمناسبت سالروز ۸ شهریور 🚨کشمیری مرتکب جرم بسیار بزرگی شده است که احتمالا تا آخر عمرش هم همچنان م
💥اولین بار موسی زرگر نماینده تهران شک کرد. فردای روز انفجار وقتی تابوت‌های شهدا را بردند مجلس تا از آنجا تشییع کنند، دکتر زرگر آن کیسه را که رویش نوشته بودند «شهید مسعود کشمیری» دید، پرسید که پس استخوان‌ هایش کو؟ گفتند در انفجار سوخته و دکتر توضیح داد که در بدن استخوان‌ هایی هست مثل استخوان جمجمه که حتی اگر 24 ساعت هم توی آتش بماند، باز از بین نمی‌رود. 💥توی بهشت‌زهرا هم نماینده پزشکی قانونی شک کرد و گواهی فوت را صادر نکرد. توی تمام مسیر تشییع اما آن جمعیت انبوه یک میلیونی در کنار رجایی و باهنر برای کشمیری هم شعار داده بودند و خوانده بودند 👈 «کشمیری چی شد؟ شهید شد.» دفتر نخست‌وزیری عاقبت بیانیه‌ای داد که مردم! آن پیکر سومی که تشییع کردید برای عبدالحسین دفتریان، مدیر مالی نخست‌وزیری بوده. دفتریان آن روز موقع انفجار در آسانسور بود. بر اثر انفجار برق ساختمان قطع می‌شود و آسانسور که بین طبقات گیر کرده بوده، پر می‌شود از دود حاصل از انفجار و در نتیجه همین دود دفتریان فوت می‌کند. 💥یک هفته بعد از تشییع، خبرهای عجیب دیگری هم منتشر شد. مرحوم ربانی‌املشی، دادستان کل کشور شب 18 شهریور آمد توی استودیو خبر شبکه یک و برای مردم توضیح داد: «عامل انفجار نخست‌وزیری شخصی به نام مسعود کشمیری بوده است.این شخص بمبی در کیف خودجاسازی کرده بود که به طور عادی و معمولی، بدون اینکه هیچ‌کس به او ظنین شود و هیچ‌کس هم کیف او را بازرسی و رسیدگی نمی‌کرده و خیلی عادی و طبیعی بوده که کیفش را دست بگیرد و برود در جلسه شرکت کند، و از آنجا که منشی جلسه هم بود، کنار مرحوم شهید رجایی بنشیند و این کار را کرده و کیف خود را هم در کنار آنها قرار داده و طوری هم تنظیم کرده بود که انفجار، اولین بار این دو شخصیت بزرگ و ارزنده و عزیز را بگیرد. 💥خودِ او هم رفتاری معمولی داشته است، گاهی بیرون می‌رفته، داخل می‌شده، با این و آن صحبت می‌کرده، می‌رفته چیزی از بیرون می‌آورده و گاهی چای می‌داده است. دربین یکی از این مواقعی که رفت‌وآمد می‌کرده است، به بیرون رفته و دیگر برنگشته و درهمان موقع، این انفجار به وجود آمده و این عزیزان را از ما گرفت. کشمیری فرار کرد و هم‌اکنون نیز متواری است و زنده است، مگر اینکه سازمان منافقین از آنجا که ببینند شاید مثلاً وجودش برایشان مضرباشد، وی را از بین برده باشند.» 💥خبر مطلقا حیرت‌انگیز بود. کسی که آن‌همه به رجایی نزدیک بود، نفوذی منافقین از آب درآمده بود.کشمیری نه اولین نفوذی (منافقین) بود و نه آخرین آنها. دو ماه قبل از انفجار نخست‌وزیری یک نفوذی دیگر که کارمند دفتر حزب جمهوری اسلامی و مورد اعتماد کامل شهید بهشتی بود، انفجار هفت تیر را باعث شده بود. 💥روز 14 شهریور هم یک نفوذی دیگر در دادستانی تهران بمبی را منفجر کرد و مرحوم قدوسی را به شهادت رساند. با این حال، مورد کشمیری به دلیل میزان نفوذ او تا عالی‌ترین سطوح، از همه موارد قبلی عجیب‌تر است.چرا کشمیری توانسته بود این‌همه نفوذ بکند؟ این سوال اصلی است. جوابی که به این سوال داده می‌شود، معمولا این است که در اوایل انقلاب، سازمان اطلاعاتی دقیقی وجود نداشت و هر کسی می‌توانست با پنهان کردن سوابق قبلی‌اش، خود را فردی انقلابی جا بزند؛ مثلا همین کشمیری، با اینکه زنش عضو رسمی سازمان و برادر زنش کاندیدای رسمی سازمان مجاهدین برای نمایندگی شهر اسلام‌آباد‌غرب در انتخابات مجلس اول بوده (البته او رای نیاورد و بعدها در جریان یکی از عملیات‌های خیابانی منافقین در تیر 60 کشته شد)؛ اما به دلیل اینکه فامیلی آنها با کشمیری یکی نبوده کسی نتوانسته این رابطه فامیلی را بفهمد... 💥این جواب البته همان موقع هم چندان قابل‌قبول واقع نشد و تحقیقات مفصلی از همه کسانی که با کشمیری در ارتباط بودند به عمل آمد که رسیدگی به پرونده آن تا خرداد 65 ادامه داشت. در جریان این رسیدگی‌ها دو نفر اعدام شدند و یک نفر به نام تقی محمدی هم خودش را در زندان حلق‌آویز کرد. جالب است بدانید که تقی محمدی، همان کسی بود که تصویرش در جریان تسخیر لانه جاسوسی بعدها از سوی رسانه‌های غربی به عنوان احمدی‌نژاد معرفی شد. ادامه دارد... ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
💥اولین بار موسی زرگر نماینده تهران شک کرد. فردای روز انفجار وقتی تابوت‌های شهدا را بردند مجلس تا از
💥درباره مسعود کشمیری هنوز خیلی چیزها هست که نمی‌دانیم. کشمیری همان روز انفجار از ایران فرار کرد. حتی همسرش هم همان ساعت سه روز هشت شهریور منزلش در مهرشهر کرج را ترک کرد و به سمت مرز غربی کشور فرار کرد؛ یعنی آن زنی که به اسم همسر کشمیری در نخست‌وزیری و بعد هم در ختم او حاضر شد، همسرش نبود و احتمالا یکی دیگر از اعضای منافقین بود که برای پوشش فرار کشمیری ماموریت داشته. در بازدید از خانه کشمیری معلوم شد که خانه او انبار اسلحه منافقین بوده است. از ارتباطات او و محل‌های قبلی خدمتش (یعنی اطلاعات نیروی هوایی) هم چیزهای دیگری معلوم شد. 💥مثلا اینکه او مسوول رسیدگی به کودتای نوژه بوده و احتمالا در فراری دادن سرهنگ احسان بنی‌عامری، فرمانده این کودتای آمریکایی دخالت داشته. اینکه برخی اسناد پروژه‌های مهم دفاعی گمشده به او نسبت داده شد؛ حتی اینکه چرا هواپیماهای ارتش نمی‌توانستند مقر رادیو منافقین، معروف به «رادیو مجاهد» را که وظیفه خط دادن به بقایای منافقین در ایران را برعهده داشت بمباران کنند هم معلوم شد. ماجرا خیلی ساده بود؛ اینکه خود کشمیری در شورای عالی امنیت مسوول این پروژه بوده است. کشمیری و کشمیری ها هنوز زنده هستند. و خدا می داند تا کجاها نفوذ کرده اند و چه نقشه هایی در سر دارند و...👈 کشمیری جرائم زیادی دارد؛ اما شاید بزرگ‌ترین آنها فریب دادن مرحوم رجایی باشد. رجایی به این آدم اعتماد کرده بود... پایان ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزی که خبر شهادت حاج قاسم رو شنیدی، چه حالی داشتی؟؟ احساس کردی، از وجودت چیزی رو گرفتن.. غرورت شکست.. بخاطر شادی ترامپ ملعون و هوادارای این جنایت،‌ خیلی دلت شکست و برات زجرآور بود.. حالا ببین امام حسین وقتی حضرت ابوالفضل(ع) شهید شد چطور کمرش شکست.. چطور پشت و پناه فرزندانش رو از دست داد.. ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
‏ای کاش روز ‎ به عنوان روز غیرت و ولایت‌مداری نامگذاری میشد 🇮🇷 پوریا-فاضل 🇱🇧 ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
عمو نرو، ما رو تنها نگذار قمر بنی هاشم علیه السلام غیر از علمداری سه مسئولیت مهم داشت. حافظ خیام بود، تا او بود شاید کودکان از ناامنی نترسیدند. محافظ سیدالشهداء سلام الله علیه بود و تا بود اهل حرم بر جان حضرت کمتر نگران شدند. ابوالقربه و سقا بود، همه به او امید داشتند بالاخره آب بیاورد. سیدالشهدا علیه السلام هم به او امید داشت. وقتی از کنار علقمه برنگشت، اهل حرم هم صدا با کروبیان صیحه زدند: علی العباس واویلا حسین تنهاست واویلا سیدی و مولای یا اباالفضل ما هم امروز به تو امیدواریم. خدایا به آن لحظه تحیر و یاس عباس از رساندن آب، ما را از دیدار و شهادت در راه امام زمان ارواحنافداه ناامید نگردان. ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
مداحی آنلاین - روی خاک صحرا مشک و علم افتاده - بنی فاطمه.mp3
4.98M
🔳 🌴روی خاک صحرا مشک و علم افتاده 🌴تشنه لب از مرکب برادرم افتاده 🎤 ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
یاران امام حسین (ع) همه به شهادت رسیدند و جز خاندانش کسى باقى نماند، در این هنگام على اکبر (ع) براى رفتن به میدان آماده شد، او داراى زیباترین چهره و نیکوترین سیرت بود، از پدرش اجازه رفتن به میدان طلبید، امام (ع) به او اجازه داد، سپس نگاهى مأیوسانه به قد و قامت على اکبر (ع) کرد و چشمانش را به زیر افکند و گریه کرد، آنگاه گفت: اللَّهُمَّ اشْهَدْ فَقَدْ بَرَزَ إِلَیْهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِکَ خدایا گواه باش، جوانى که در صورت و سیرت، ظاهر و باطن و گفتار شبیه‏‌ترین مردم به رسولت (ص) بود و هر گاه مشتاق دیدار پیامبرت مى‏‌شدیم به این جوان نگاه مى‏‌کردیم، براى جنگیدن با این مردم رهسپار شد. امام حسین (ع) صدا زد: «اى پسر سعد، خدا ریشه رحم تو را قطع کند، همانگونه که تو رحم مرا قطع مى‏‌کنى.» على اکبر (ع) به دشمنان حمله و جنگ سختى با آنها کرد، گروه‏ بسیارى از آنها را به خاک هلاکت افکند و سپس نزد پدر بازگشت و صدا زد: اى بابا! شدت تشنگى جانم را به لب رسانده و سنگینى اسلحه، مرا به زحمت انداخته، آیا جرعه آبى هست که به دستم رسد؟ امام حسین (ع) گریه کرد و فرمود: آه از بى‌‏پناهى! اى پسر جانم! از کجا آب بیاورم، برو اندکى با دشمنان جنگ کن، چقدر نزدیک است که با جدت محمّد (ص) دیدار کنى، او با کاسه‏‌اى پر از آب تو را سیراب خواهد کرد که پس از آن هرگز تشنگى وجود ندارد. على اکبر (ع) به میدان بازگشت و جنگ بسیار شدید و نمایانى کرد، سرانجام منقذ بن مرّه عبدى آن حضرت را هدف تیر قرار داد، همین تیر موجب افتادن على اکبر (ع) بر زمین شد، صدا زد: «یا ابتاه! علیک منّى السّلام، هذا جدّى یقرؤک السّلام و یقول لک: عجّل القدوم علینا»، اى بابا! آخرین سلامم بر تو باد، اینک جدم سلام به تو مى‌‏رساند و مى‌‏فرماید: زودتر به سوى ما بیا، سپس صیحه‏‌اى بلند زد و جان سپرد، امام حسین (ع) به بالین على اکبر (ع) آمد (دید از دنیا رفته است) و به بالین او نشست و خم شد، وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ وَ قَالَ قَتَلَ اللَّهُ قَوْماً قَتَلُوکَ مَا أَجْرَأَهُمْ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى انْتِهَاکِ حُرْمَةِ الرَّسُولِ عَلَى الدُّنْیَا بَعْدَکَ الْعَفَاءُ». گونه خود را بر گونه على اکبر گذاشت و آنگاه فرمود: خدا بکشد آن مردمى که تو را کشتند، چقدر آنها بر خدا و هتک حرمت رسول خدا (ص)، گستاخى کردند، بعد از تو خاک بر سر دنیا... ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
💢 شهادت دو تن از رزمندگان حشد طی دفع حمله داعش به خانقین ▪️ به گزارش شبکه "آفاق" عراق، شامگاه جمعه نیروهای الحشد الشعبی، حمله تروریست‌های داعش در روستای "شیرک" از توابع خانقین را دفع کرده و تروریست‌ها را مجبور به فرار از محل درگیری کردند. ▪️ در این هجوم داعش دو تن از رزمندگان قهرمان الحشد الشعبی به شهادت رسیدند، یکی از این دو شهید مسئول واحد توپخانه منطقه دیالی در نیروهای حشد بود. ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist