میـان گریه ی حـسرت مـرا تماشا کن
مرا که گـم شـده ام در گـناه، پیدا کن
تو با گـذشت تـرین، فرد روزگارانی
بــیا و بـا دل پـر غصـــه ام مدارا کن
مرا که بنده ی خوبی نبوده ام، یک بار
به زور هم که شده جزء نوکران جا کن
چـقدر اشـک شمــا را درآورم، اصلا
وجود تار مـرا، از ســر خودت وا کن
کسی که گریه ندارد فقیر بالذات است
کـویر چــشمـهـای مـرا مثـل دریا کن
تو اشک چشمهای مرا دوست داری پس
هـمیشه دیده ی من را به اشک زیبا کن
برای آنکه دل ِ سنگ هم شود بی تاب
خودت صدای مرا بین روضه گیرا کن
مـرا شبیـه شهیــد شکسته پهلویی
شبـی مـسافـر قبـر کبود زهرا کن
حرم نرفته ام امسال عقده ای شده ام
به حـق مـادرتان، کــربلامو امضـا کن
#نوكـر_نـوشـت:
میان تلخی این روزگار #مهـدی_جـان
دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم؟
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #آدینتون معطر بنام #منتقم_خون_اباعبدالله
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_علیرضا_مشجری
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم