از بازجويي 🔯 نتانياهو خان
تا بازجويي 🙎 مائده خانم!؟
بعد جنگ جهاني دوم اغلب صاحب نظران علوم ارتباطات و مديريت رسانه به اين نتيجه رسيدند كه " #مخاطب_فعال_است " يعني مخاطب آنچه كه رسانهها مستقيما در پي القاي آن هستند، #نميپذيرد. بلكه مخاطب متناسب با #درك و #شعور و پايگاه و گروه اجتماعي كه به آن تعلق دارد و سواد رسانهاي و اطلاعات و پيشنيه و منظومه معرفتي خود، پيام را #اخذ و #تجزيه و #تحليل ميكند.
اينجاست كه براي رسانه مقولهاي به نام " #مهندسي پيام " مطرح ميشود و صد البته در صورت #فقدان #سواد_رسانهاي به ضد آن نيز تبديل ميشود!
دقت كنيد:
يك ماه پيش خبري پخش شد مبني بر اينكه #پليس_رژيم_صهيونيستي #نتانياهو نخست وزير را به #اتهام_فساد_مالي پنج ساعت بازجويي كرد...!
جالب اينکه خبر به صورت گسترده در رسانههاي #ايراني نيز با آب و تاب منتشر شد.
شايد زعم رسانههاي ما اين بوده كه انتشار اين خبر مربوط به فساد مالي بالاترين مقام اجرايي رژيم صهيونيستي، كمر آنها را #ميشكند!
در حالي كه واقعيت اين است كه اين خبر صد در صد به #نفع رژيم صهيونيستي بوده و چه بسا خودشان اين خبر را #مهندسي و منتشر نمودهاند!
اين خبر #غيرمستقيم در #ناخودآگاه_مخاطب اين #تلقي را شكل ميدهد كه بله #استقلال و #مسئوليتپذيري_پليس كشور فسقلي را ببين كه #نخست_وزير مستقر را به #اتهام_فساد مواخذه ميكند و #شفافيت در #سيستم را ببين كه #رسانههايش با استقلال در راستاي #منافع_مليشان خبر بازجويي پليس از نخست وزير را #منتشر ميكنند كشور جعلي را ببين كه #فسادمالي_سيستماتيك ندارد و ....
حال در طرف مقابل (با احترام به زحمات خوبان ناجا) اخبار منتشره از عملكرد پليس و رسانه خودمان را ببينيم ( #گل_بخودي #طلايي و #مكرر)
خبري از #بازخواست و #مواخذه #عاملان #اختلاسها و #فسادهاي مالي مانند #دزدي سپرده موسسات مالي و #واردكنندگان خودرو قاچاق و #تجارت كنندگان دلار دولتي و غيره نيست...
ولي يك دفعه خبر #بازداشت #دختري_نوجوان به اتهام #رقص و انتشار كليپ آن در فضاي مجازي توسط "پليس" و پخش كليپ اعترافات دخترك از "رسانه ملي" مخاطب را بهت زده ميكند.
صرف نظر از اينكه #رقص_زن در برابر #چشم_نامحرم و #پخش_تصوير آن از منظر #قانون و #مقررات كشور #خلاف و #ممنوع بوده و اصولا بايد قانون و مقررات كشور توسط همه شهروندان مراعات شود- كه جاي بحث نيست - اما آيا ما #توانستهايم و #خواستهايم با همه #قانونگريزيها و #خلافها و #سواستفادهها اينگونه به موقع و جدي برخورد نموده و #مجرمين را از رسانه ملي به مردم #معرفي كنيم؟
آيا با آنهايي كه با وعد و وعيد #دروغ به مردم ، به #وكالت و #وزارت رسيده و براي دنياي خود (نه منافع مردم) به هر #تباني و #خيانت تن ميدهند همينگونه جدي برخورد ميكنيم؟
آيا كساني كه با #ضعيف و #شكننده ترسيم نمودن #شرايط_كشور روي اقتدار كشور معامله كرده و در قبال #وطنفروشي براي خانواده و فرزندانشان #گرين_كارت زندگي در #غرب گرفتند اينگونه برخورد ميكنيم؟
آيا كساني كه #سايت_وزارت_صنعت را هك نموده و ٢٠ هزار #خودرو_قاچاق وارد كرده و شمارهگذاري كرده و به #دهها_برابر قيمت ميفروشند اينگونه برخورد ميكنيم؟
آيا با آنهايي كه شبانه #شركت_صوري ثبت كرده و دهها ميليون يورو يا دلار #نذري_دولتي گرفته و در بازار آزاد فروختند اينگونه برخورد شد؟
آيا با دريافت كنندگان #حقوق_نجومي ، #تسهيلات_نجومي ، #پاداش_نجومي ، #املاك_نجومي يا ساير كوفت و زهرمار نجومي اينگونه برخورد ميشود؟
آيا در اجراي دستور #مقام_معظم_رهبري مبني بر اقدام و #تهيه_گزارش در خصوص #فساد_ارزي_و_سكه - كه اخيرا خبر آن منتشر شد - #قدمي برداشته شد؟ و يا #رسانه_ملي براي #تحقق اين #دستور #گزارش و #تحليلي پخش كرد؟
اينجاست كه #مخاطب همه اين اخبار را در كنار هم #دريافت و #تجزيه و #تحليل و #نتيجهگيري ميكند!
نگارنده شك دارد كه اين همه #ناكارآمدي_مديريتي و #خطای_سهوي و از #سرغفلت و بدون برنامه باشد!
آخر خداوند متعال به آدمي عقل هم دادهاست! #نفوذ #بيتدبيري #خيانت #مسئوليت #غفلت ...
#محمود_عباسزاده_مشكيني
دفاع همچنان باقیست
eitaa.ir/defa_baghist
⭕️ #زن_صیغهای دوم حسن آقا و #جامعه_زرد
نشسته بود روبرویم و خیلی شیرین و با ولع داشت در مورد زن صیغهای دوم حسن آقا صحبت میکرد:
حسن آقا زنش مریض شده بود و از پا افتاده بود. مدتها صبر کرد. البته به فکر ازدواج مجدد نبود.
اما یک روز که کرکره مغازه سبزی فروشیاش را میزند بالا، دختری وارد مغازه میشود و مقداری نعنا میخواهد. نیم کیلو #نعنا همان و اینکه #پونه نشست پای سفره عقد حسن آقا همان. پونه نام آن دختر جوان بود...
از سیر تا پیاز ماجرا با ماکزیمم جزییات را دوست داشت برایم تعریف کند، یعنی اگر بهش فرصت میدادم تا رنگ سفره عقد را هم میخواست برای من تعریف کند. صحبتش را که تمام کرد (و به عبارت بهتر صحبتش را قطع کردم).
#نگاهش افتاد به #کتابهای روی میزم. دید دارم کتابهای #تاریخی و #نشریات #اقتصادسیاسی میخوانم.
🔸گفت: خسته نمیشوی این همه میخوانی؟ اینها اسمش رویش هست #تاریخ که تمام شدهاست. #حالا_اونها_هر_غلطی_کردند، کردند. #به_ما_چه؟ ولشون کن. الان رو بچسب! این سیاست هم که پدر و مادر ندارد.
🔹در دو جمله و کمتر از سیثانیه پرونده دو رشته (تاریخ و اقتصادسیاسی) را در هم پیچید.
☑️تحلیل و تجویز راهبردی:
احتمالا همه ما اسم #روزنامهنگاری_زرد یا #مجله )_زرد را شنیدهایم.
رسانه زرد به نشریات و خبرنگارانی اطلاق میشود که پایشان را از اصول حرفهای و اخلاقی روزنامهنگاری بیرون گذاشته و با تمرکز بر موضوعاتی مانند مسایل #اخلاقی، #خانوادگی، #رسوایی و #تهمتهای_جنسی، با دست آویز کردن موضوعات احساسی و کم عمق به افزایش تیراژ و میزان فروش میپردازند.
روزنامههای زرد در همه کشورها هستند.
#نگرانی آنجاست که ما با #جامعه_زرد روبرو باشیم.
این جامعه زرد است که #خطرناک است. جامعهای که برای داستانهای دختر وسطی حسین آقا، پسر شیشهای حاج خانوم طبقه بالایی و سایز .... فلان سلبریتی #وقت بیشتری میگذارد تا بررسی #صلاحیت نمایندگان پارلمان و نمایندگان شورای شهر و روستا و بررسی #عملکرد آنان در عمل یک جامعه زرد است.
🔸جامعه زرد، جامعهای است که به موضوعات #پیش_پا_افتاده، مسایل #بیاهمیت، میپردازند و از #مسایل_عمیق در میمانند.
✅چه میتوان کرد؟
به نسبت یک قرن پیش، اکنون جامعه بسیار بسیار #با_تحصیلاتتر شده است. میزان کسانی که تحصیلات تکمیلی دارند به وضوح چندین برابر شده است. اما مشکل آنجاست که با همان نرخ این تحصیلات (مدرک رسمی) به سواد ▪️(فهم و درک عمیق) تبدیل نشدهاست.
🔺مشکل آن جاست که من تخصصم تاریخ است و تو تخصصات علوم سیاسی. تو به زبان تخصصی و در محدوده خاص خودت حرف میزنی و من نه آن را جذاب مییابم و نه آن را میفهمم. من نیز همین.
♻️وظیفه ماست سعی کنیم در #هر_جمعی که میتوانیم و در #هر_سطحی که میشود، #فهم و #درک به جامعه #تزریق کنیم به زبان ساده و کاربردی در مورد مهم ترین مسایل (و نه مسالهنماها و شبه مسالهها).
⭕️اگر علوم سیاسی خواندهایم بگوییم که چرا حزب در بلندمدت از نان شب هم واجب تر است.
⭕️اگر اقتصاد خواندهایم به زبان ساده توضیح دهیم که وقتی همه ما چه دولتمردان، چه نمایندگان مجلس و چه مردم کوچه و بازار #نگاه_قلکی به #بانک داریم در بلندمدت چه بلایی سر جامعه میآید.
⭕️اگر جامعهشناسی خواندهایم در مورد بروز و ظهور یقه طلاییها صحبت کنیم.
⭕️اگر حقوق خواندهایم به مردم در مورد حقوق اساسیشان آگاهی دهیم.
⭕️اگر تاریخ خواندهایم تذکر دهیم که دقیقا 5، 10، 50 یا 100 سال پیش همین موضوع پیش آمد، آن موقع واکنش نخبگان و جامعه چنین بود و ما دیگر چنین اشتباهی را تکرار نکنیم.
✔اگر این «دانش رسمی فردی» (تحصیلات) را به «فهم عمیق جمعی» تبدیل نکنیم آنگاه از دل همین جامعه #شهردار_بیسواد، #نماینده_بیسواد، #وزیر_بیسواد بر مسند #قدرت خواهد نشست.
♨️ چرا که شهرداران، نمایندگان، وزیران از دل همین جامعه انتخاب میشوند.
از دل #همین_جامعهای که #زن_دوم صیغهای حسن آقا را بیشتر از دستاوردها، و دلنگرانیهای #امیرکبیر میشناسد.
💯شاید به خاطر همین باشد که کسی گفته بود: ما #ستم را #نشانه گرفته بوديم، اي كاش نخست #جهل را #نشانه میگرفتیم.
💯 #مبارزه با #فقر و #فساد و #تبعیض بدون #فهم و #سواد، منجر به #بازتولید فقر و فساد و تبعیض به #شیوهای_جدید خواهد شد....
#یادداشتهای_فرهنگی
دفاع همچنان باقیست
Eitaa.ir/Defa_baghist
✅ فرار از زندان #دولتو (۵)
سرش را به علامت رضايت تكان داد و گفت: «قبلاً ميخواهم تعداد كساني كه حاضرند با ما در اين برنامه، تا پاي مرگ همكاري كنند، بدانم و بعد به شرح قضيه بپردازم. برادران! از حالا تا ۵ دقيقه فرصت داريد كمي فكر كنيد و پس از آن، آناني كه حاضر به همكاري هستند، با اشاره من، دستشان را بالا ببرند؛ زيرا قصد من اين است كه طرح بقيه عمليات رهايي را با نظر همكاران خودم بريزم.» بدين طريق، از حدود ۳٠ نفر زندانيان حاضر، تعداد ۱۸ نفر آماده همكاري براي اين فرار دسته جمعي شد. پس از اظهار آمادگي داوطلبان از جان گذشته، به مشورت نشستيم و طرح و پيشنهادهاي مختلفي را مورد بررسي قرار داديم.
سرانجام همگي در مورد يك طرح ارائه شده توسط برادر پاسدارمان، كه در حقيقت سرپرستي اجراي اين طرح و اداره آن را هم به عهده داشت، به توافق رسيديم. موضوع بدين قرار بود؛ تعويض نگهبان زندان ما، معمولاً در ساعت ۱۲ هر شب انجام ميشد. تعداد نگهبانان سرپرست ما جمعاً بالغ بر ۴ نفر ميشد؛ ۲ نفر در كنار ديوار مقابل در زندان و ۲ نفر ديگر هم در بالاي برجك بلند چوبي، واقع در روي پشتبام، به نگهباني ميپرداختند
توضيح اين كه بدليل كوهستاني و دور افتاده بودن منطقه، خيال آنان از اين كه ما تصميم فرار داشته باشيم، از هر لحاظ راحت بود. در نتيجه، براي توالت رفتن - هرچند بار در روز - سختگيري نميكردند. بدين لحاظ، به ما اجازه داده بودند كه براي قضاي حاجت، تحت نظر نگهبانان مقابل درب بزرگ خارج شويم و به تنها توالت مشترك كه براي ما و نگهبانان، در خارج از زندان ساخته بودند، برويم و بازگرديم. به خصوص در روزهاي جمعه كه روز هواخوري ما محسوب ميشد، اين آزادي عمل، بيشتر از مواقع ديگر بود. از طرفي، در اين روز، از تعداد نگهبانان دور زندان، به علت مرخصي رفتن تعدادي از آنان، كاسته ميشد و به حداقل ميرسيد. تصميم گرفتيم به منظور اجراي طرح فرار ۳نفر با تظاهر به بيرون رفتن براي قضاي حاجت، در اواخر روز در همان اطراف يا در پشت تنه درختهاي كهن حوالي توالت خارج از زندان خود را در گوشهاي پنهان كنيم و به اصطلاح براي اجراي برنامه كمين كنيم.
سه نفر ديگر (يا گروه دوم) با احتياط تمام، كمي آنطرفتر در فاصلهاي نزديكتر به عنوان گروه پشتيباني كننده از گروه اول به طريقي در گوشه و كنار كمين كنند و مواظب موقعيت و اجراي صحيح برنامه باشند.
گروه اول يا #گروه_حمله عبارت از من و ۲ نفر ديگر بوديم كه فعلا نام آنان را به خاطر ندارم. گروه دوم برادر پاسدار #كريمي و ۲ نفر ديگر از برادران داوطلب بودند. تصميم گرفتيم عمليات حمله خود را شب هنگام موقع تعويض نگهباني، پيش از اين كه ۲ نفر نگهبان مخصوص برجكها (هر نفر بالاي يك برجك قرار ميگرفت) فرصت كنند از دوستان نگهبان خود جدا شوند و از پلههاي برجك بالا بروند، انجام دهيم يعني در همان لحظههاي اوليه تعويض نگهباني و تحويل گرفتن پستها از نگهبانان قبلي و در لحظههايي كه طبق معمول، مشغول گلنگدن زدن و آزمايش اسلحه هستند درست در يك لحظه با اشاره به دست برادر كريمي- رهبر گروه فرار و همزمان با جهش او به طرف نگهباني، و در حال پا گذاشتن روي پله اول برجك، بر سر آنان بپريم و به هر طريقي كه شده آنان را #خلع_سلاح كنيم يا به كلي از پاي درآوريم.
تنها اسلحه يا وسيله ما در اين برنامه #تعدادي_دستمال_گردن (چفيه) بود كه آن را چند دور تاب داده كشيده و همچون طنابي ضخيم آماده انداختن به زير گلو و دور گردن نگهبان كرده بوديم تا اين جا همه چيز طبق برنامه به جا و به موقع انجام گرفته بود زمان حمله رسيد و نگهبانان تعويض شدند.
نگهبانان جديد سلاحها را از نگهبانان قبلي تحويل گرفتند و مشغول آزمايش و آماده كردن آنها براي رفتن به سر پستهاي خود شدند. نگهبانان قبلي كه از سرما يخ زده بودند معطلی را جايز ندانستند و به سرعت مشغول #دويدن به طرف محل زيست يا پاسدارخانه كه صدها متر آن طرف پشت و پايين تپه بود شدند. در اين موقع ما خودمان را پشت تنه ضخيم درختهاي نزديك به ديوار و توالت زندان پنهان كرده و آماده اشاره برادر كريمي بوديم. نگهبانان برجك، از نگهبانان مقابل در زندان جدا شدند و به طرف منتهي به برجك راه افتادند. نفر اول هنوز فرصت نكرده بود كه روي پله اول پا بگذارد كه #ناگهان پاسدار شجاع ارتش صاحبالزمان، همچون عقابي تيزچنگ به رويش پريد و به سرعت #چفيه بلند را به #دور_گردن او انداخت و بدون اينكه كمترين فرصتي به او بدهد #گردنش را در ميان #پنجههاي _قوي خود فشرد و به #درك واصلش كرد.
#انتشار_با_ذکر_منبع
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
#شهـــدا تنها به زبان نگفتند
«اِنّی حَربٌ لَِمَن حٰاربَکُم...»
#عاشورا را با تمام وجود #درك کردند
و مصداق «اَلَذیّنَ بَذَلوُ مُهَجَّهُم دُونَ الحُسین عليه السلام» شدند
#شهادت
معطل من و تو نمی ماند
اگر #سرباز_خدا نشوی
دیگری می شود
بی ادعا باش و #شهدایی زندگی کن
تمام هویت و مرام شهدا
خلاصه شده در همین #بی_ادعایی...
از خودت و دلبستگی های دنیایی ات که بگذری تازه میشوی #لایق...
#لایق_شهادت
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist