┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۶۰ 🔅•✾••┈
☀️نصیحت به اعضای شورا
🔸خطاب به اعضای شورا گفتم:
حمد و سپاس به آن خدایی اختصاص دارد که محّمد(ص) را از میان ما به عنوان پیامبر برانگیخت و به عنوان فرستاده به سوی ما فرستاد. پس ما خاندان نبوت و معدن حکمت و امان برای اهل زمین و نجات برای کسانی هستیم که در پی سعادت هستند.
#ما_را_حقی_است که اگر به ما بدهند، آن را بگوییم و اگر نه، #ب_پایداری_خود_ادامه_میدهیم؛ اگرچه روزگاران درازی طول بکشد.
اگر رسول خدا(ص) تعهدی از ما گرفتهاند، بدون ضعف و سستی آن را به انجام میرسانیم و اگر سخنی به ما گفتهاند، تا پای جان برای تحقق آن مبارزه میکنیم.
هیچ کس پیش از من، دعوت حق را اجابت نکرد و من #اولین_نفری_بودم که #ایمان_آوردم و حق رسول خدا(ص) را ادا کردم و "لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم".
#سخنم را خوب #گوش کنید و #گفتارم را با دقت در نظر بگیرید. شاید پس از این جلسه، #شمشیرها از #نیام کشیده شود و #پیمانها_بشکند و برخی #پیشوای_گمراهان شوند و #از_نادانان_پیروی_کنند.
☀️خودداری از قبول پیش شرط عبدالرحمان
در شورا، #زبیر رای خود را به #من واگذار کرد و #طلحه به #عثمان و #سعد نیز به #عبدالرحمان رای دادند. در این وضعیت، رای عبدالرحمان سرنوشت ساز شد؛ یعنی او با هر کدام از دو نفر باقی مانده که من و عثمان بودیم بیعت میکرد، او زمام امر خلافت را دردست میگرفت. عبدالرحمان ۳۰بار از ما دو نفر پرسید:
«کدام یک از شما امر خلافت را میپذیرید، مشروط بر اینکه به سیره رسول خدا(ص) عمل کند و همانند دو صحابی ایشان، ابوبکر و عمر رفتار کند و از روش آن دو تجاوز نکند؟»
🔸پاسخ من در هر بار چنین بود:
من خلافت را می پذیرم، مشروط بر اینکه در میان امت اسلام به اندازهای که امکان تلاش هست و در طاقت من میگنجد، #مطابق_سیره و #روش_رسول_خدا(ص) رفتار کنم و برای موفقیت در این امر از خدایم یاری میطلبم.
🔹و عثمان در پاسخ جواب مثبت میداد و #عمل به #سیره_ابوبکر و #عمر را میپذیرفت.
بدین ترتیب #عبدالرحمان با #عثمان بیعت کرد و نتیجه رایگیری در شورای ۶ نفره، انتخاب عثمان برای خلافت شد.
☀️مقصود از سنت ابوبکر و عمر
عبدالرحمن مقصود خویش از سنت شیخین را در قالب این سخن رساند: «من با تو بیعت میکنم، به همان شرطی که مدنظر عمر بود؛ یعنی کسی از بنیهاشم را بر مصدر امور نگماری.»
🔸من در پاسخ او با قاطعیت گفتم:
وقتی مسئولیت اداره حکومت را به من واگذار میکنی، دیگر به تو چه ارتباطی دارد که من به چه کسانی مسئولیت میدهم. وظیفه من این است که تمام سعی و تلاش خود را برای اداره امت اسلامی به کار بندم و هرکسی را که توانا و امانتدار یافتم، برای اداره به کار گیرم، چه از میان بنیهاشم باشد یا از میان غیربنیهاشم.
🔹عبدالرحمان پاسخ داد: نه، به خدا سوگند، تا این شرط را نپذیری با تو بیعت نمیکنم.
🔸من هم با صراحت گفتم:
به خدا سوگند تا ابد چنین تعهدی به تو نمیدهم!
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۸٠ 🔅•✾••┈ ... 🔹اما عثمان در پاسخ گفت: به خدا سوگند، مقصود تو را فهمیدم
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۸۱ 🔅•✾••┈
عثمان از سخن من ناراحت شد و برگشت، در حالیکه
🔹 میگفت: حق خویشاوندی را رعایت نکردی، به حمایت از من برنخاستی، مردم را نیز تحریک کردی و در مقابل من جسورشان ساختی.
🔸به او گفتم: به خدا سوگند، بسیار تلاش کردم که مردم را از تعرض به تو باز دارم؛ اما هرگاه راهی پیش پای تو گذاشتم و گمان کردم که تو پذیرفتهای، #مروان سخن دیگری مطرح کرد و تو سخن او را بر #گفتار_من ترجیح دادی و امور خویش را به وی سپردی.
▪️عثمان پاسخی نداد و به منزل خویش بازگشت.
☀️زمینههای قتل عثمان
⭕️ اعتراض تند به عثمان
بعد از اینکه نامه عثمان خطاب به استاندار مصر، کشف و مشخص شد که #برخلاف_وعدههایش به اهل مصر، در آن نامه دستور داده بود #محمدبن_ابیبکرو #همراهانش را به قتل برسانند، مصریها غلام عثمان را که حامل بود، دستگیر کردند و به همراه نامه به مدینه آوردند. من به #طلحه و #زبیر و #سعد و #عمار و جمعی دیگر از اصحاب رسول خدا(ص) #پیام_دادم که دسته جمعی نزد عثمان برویم و غلام وی را نیز که حامل نامه بود، با خود همراه ببریم.
🔸همه نزد او رفتیم و من به عثمان گفتم:
آیا قبول داری که این غلام متعلق به توست و شتری را که بر آن سوار بود و نامه را میبرد، شتر توست؟
🔹عثمان تایید کرد که غلام و شتری که غلام بر آن سوار بود، از آن اوست.
🔸به وی گفتم: پس این نامه را نیز تو نوشتهای؟
عثمان به خدا سوگند خورد که او نامه را #ننوشته و دستور چنین کاری نیز #نداده است و #اصلا از آن #خبر_ندارد.
🔸به وی گفتم: اما مهر نامه که کهر شخصی توست.
عثمان تایید کردی که #مهر_نامه نیز همان #مهر_شخصی تو بر پای آن زده شده است و تو از آن اطلاعی نداری؟!
🔹عثمان دوباره قسم یاد کرد که نامهای ننوشته است و از این ماجرا خبر ندارد. همین موضوع موجب #تردید جدی در #صداقت_عثمان شد و حاضران اعتماد خویش را به عثمان از دست دادند.
☀️پاسخ به اتهام بنیامیه
مصریها #حلقه_محاصره عثمان را #تنگتر کردند و با اصرار تمام، #خواستار_کنارهگیری_عثمان از خلافت بودند. #بنیامیه مرا #مقصر_اصلی در این حوادث میدانستند و خطاب به من گفتند: #ای_علی، عامل اصلی این مشکلات تو هستی. تو دسیسه میچینی و مردم را علیه ما تحریک میکنی.
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist