eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
36.4هزار عکس
8.4هزار ویدیو
786 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
تکه پارچه‌ای است که تار آن جوان دیروز ( ) و پودش جوان امروز ( ) است جدایی این تار و پود از هم یعنی همراه با داخلی در بشدت به فکر این دو نسل از همدیگر بود که با تیزبینی نتیجه آن شد : برای شکست دشمن در نیز باید با پیوند جوان دیروز به جوان امروز، به فکر حذف باشیم و اولین گام آن نیز برای 98 +ان شاءالله+ دفاع همچنان باقیست eitaa.ir/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
🔸 واکنش به اظهارنظر جنجالی پروانه سلحشوری درباره چادر دفاع همچنان باقیست Eitaa.ir/Defa_baghist
! این راهی که شما داری میری، بچه کوچولوهای ما هم آخرشو از حفظن! ❌آخرش که ماموریت‌های محوله رو انجام دادید، برجام و FATF و بعد میرید تو صدای آمریکا، مجری میگه، برای ایرانی آزاد چادر و جلوی دوربین بردار، شما هم برمیدارید! 👍تا اون موقع یکم تحمل کنید. تعجب میکنم از اصلاح‌طلبا که ریزه‌کاری‌های ژورنالیستی رو بلدن، چرا تو لیست پولکی امید دو سه تا مهره و استفاده نکردن که خواستن حجاب و بزنن،یه نفوذ حداقلی داشته‌باشند! پیشنهاد میکنم از روش‌های جدیدتر و خوشگل‌تر و خوش‌فرم‌تر استفاده کنید، تأثیر و نفوذ بیشتری داشته باشه! ما هم که با اندیشه و عقیده فاسد شما مبارزه میکنیم، احساس حقارت نکرده باشیم برای اباطیل سلحشوری وقت بزاریم، که نطق‌های پیش از دستورشو میشنوی، بیسوادی و لمپنیسم ازش شره میکنه، قشنگ معلومه مثل آجر که میزاری ماشین پارک نکنه، گذاشتنش یه صندلی مجلس و پر کنه که آدم حسابی اونجا نشینه! ❌فقط میترسم هم دو روز دیگه که مأموریت‌هاشون تموم شد بردارن، بگن و ما به خاطر داشتن عمامه بود! بعد برن تئاتر ببینن! چی؟ و عمامه‌هاشونو برداشتن رفتن تئاتر ببینن؟ بیا دیدی گفتم؟ پ ن: برادر من، خواهر من، رفیق من! به و و و و نیست! ❌در تاریخ انقلاب‌، اصلاح‌طلبا ریش‌هارو داشتن، عمامه‌ها رو داشتن، آدمهارو داشتن، اینا نیاز باشه میزارن، رو پیشونی میزنن، میزارن، میندازن، سوار امام میشن، میشن ❌به خاطر رسیدن به و ، لازم باشه سفر هم میرن! به عمله! 🔸به اینه که کی بودجه سپاه و میبنده؟ 🔸کی FATF تصویب میکنه راه‌های دورزدن تحریم‌ها رو کور کنه! 🔸کی سند 2030 ترویج میکنه! به ایناست! وگرنه ابن روی که هیچ رو هاشم داشت! 🔸زد فرق و شکافت! 🔸 اول انقلاب دبیر شورای عالی امنیت ملی بود! قیافه شو ببینید فکر می‌کنید یکی از اصحاب حضرت حجته! رفت گذاشت زیر میز همه رو منفجر کرد! رفیق به چادر و مقنعه و عبا و عمامه نیست! به عمله! 🔹و چون به برسند گویند: ما ایمان آوردیم؛ و وقتی با خود خلوت کنند گویند: ! دفاع همچنان باقیست Eitaa.ir/Defa_baghist
✅ فرار از زندان (۵) سرش را به علامت رضايت تكان داد و گفت: «قبلاً مي‌خواهم تعداد كساني كه حاضرند با ما در اين برنامه، تا پاي مرگ همكاري كنند، بدانم و بعد به شرح قضيه بپردازم. برادران! از حالا تا ۵ دقيقه فرصت داريد كمي فكر كنيد و پس از آن، آناني كه حاضر به همكاري هستند، با اشاره من، دستشان را بالا ببرند؛ زيرا قصد من اين است كه طرح بقيه عمليات رهايي را با نظر همكاران خودم بريزم.» بدين طريق، از حدود ۳٠ نفر زندانيان حاضر، تعداد ۱۸ نفر آماده همكاري براي اين فرار دسته جمعي شد. پس از اظهار آمادگي داوطلبان از جان گذشته،‌ به مشورت نشستيم و طرح و پيشنهادهاي مختلفي را مورد بررسي قرار داديم. سرانجام همگي در مورد يك طرح ارائه شده توسط برادر پاسدارمان، كه در حقيقت سرپرستي اجراي اين طرح و اداره آن را هم به عهده داشت، به توافق رسيديم. موضوع بدين قرار بود؛ تعويض نگهبان زندان ما، معمولاً در ساعت ۱۲ هر شب انجام مي‌شد. تعداد نگهبانان سرپرست ما جمعاً بالغ بر ۴ نفر مي‌شد؛ ۲ نفر در كنار ديوار مقابل در زندان و ۲ نفر ديگر هم در بالاي برجك بلند چوبي، واقع در روي پشت‌بام، به نگهباني مي‌پرداختند توضيح اين كه بدليل كوهستاني و دور افتاده بودن منطقه، خيال آنان از اين كه ما تصميم فرار داشته باشيم، از هر لحاظ راحت بود. در نتيجه، براي توالت رفتن - هرچند بار در روز - سختگيري نمي‌كردند. بدين لحاظ، به ما اجازه داده بودند كه براي قضاي حاجت، تحت نظر نگهبانان مقابل درب بزرگ خارج شويم و به تنها توالت مشترك كه براي ما و نگهبانان، در خارج از زندان ساخته بودند، برويم و بازگرديم. به خصوص در روزهاي جمعه كه روز هواخوري ما محسوب مي‌شد، اين آزادي عمل، بيشتر از مواقع ديگر بود. از طرفي، در اين روز، از تعداد نگهبانان دور زندان، به علت مرخصي رفتن تعدادي از آنان، كاسته مي‌شد و به حداقل مي‌رسيد. تصميم گرفتيم به منظور اجراي طرح فرار ۳نفر با تظاهر به بيرون رفتن براي قضاي حاجت، در اواخر روز در همان اطراف يا در پشت تنه درخت‌هاي كهن حوالي توالت خارج از زندان خود را در گوشه‌اي پنهان كنيم و به اصطلاح براي اجراي برنامه كمين كنيم. سه نفر ديگر (يا گروه دوم) با احتياط تمام،‌ كمي ‌آنطرف‌تر در فاصله‌اي نزديك‌تر به عنوان گروه پشتيباني كننده از گروه اول به طريقي در گوشه و كنار كمين كنند و مواظب موقعيت و اجراي صحيح برنامه باشند. گروه اول يا عبارت از من و ۲ نفر ديگر بوديم كه فعلا نام آنان را به خاطر ندارم. گروه دوم برادر پاسدار و ۲ نفر ديگر از برادران داوطلب بودند. تصميم گرفتيم عمليات حمله خود را شب هنگام موقع تعويض نگهباني، پيش از اين كه ۲ نفر نگهبان مخصوص برجك‌ها (هر نفر بالاي يك برجك قرار مي‌گرفت) فرصت كنند از دوستان نگهبان خود جدا شوند و از پله‌هاي برجك بالا بروند، انجام دهيم يعني در همان لحظه‌هاي اوليه تعويض نگهباني و تحويل گرفتن پست‌ها از نگهبانان قبلي و در لحظه‌هايي كه طبق معمول، مشغول گلنگدن زدن و آزمايش اسلحه هستند درست در يك لحظه با اشاره به دست برادر كريمي- رهبر گروه فرار و همزمان با جهش او به طرف نگهباني، و در حال پا گذاشتن روي پله اول برجك، بر سر آنان بپريم و به هر طريقي كه شده آنان را كنيم يا به كلي از پاي درآوريم. تنها اسلحه يا وسيله ما در اين برنامه (چفيه) بود كه آن را چند دور تاب داده كشيده و همچون طنابي ضخيم آماده انداختن به زير گلو و دور گردن نگهبان كرده‌ بوديم تا اين جا همه چيز طبق برنامه به جا و به موقع انجام گرفته بود زمان حمله رسيد و نگهبانان تعويض شدند. نگهبانان جديد سلاح‌ها را از نگهبانان قبلي تحويل گرفتند و مشغول آزمايش و آماده كردن آنها براي رفتن به سر پست‌هاي خود شدند. نگهبانان قبلي كه از سرما يخ زده بودند معطلی را جايز ندانستند و به سرعت مشغول به طرف محل زيست يا پاسدارخانه كه صدها متر آن طرف پشت و پايين تپه بود شدند. در اين موقع ما خودمان را پشت تنه ضخيم درخت‌هاي نزديك به ديوار و توالت زندان پنهان كرده و آماده اشاره برادر كريمي بوديم. نگهبانان برجك، از نگهبانان مقابل در زندان جدا شدند و به طرف منتهي به برجك راه افتادند. نفر اول هنوز فرصت نكرده بود كه روي پله اول پا بگذارد كه پاسدار شجاع ارتش صاحب‌الزمان، همچون عقابي تيزچنگ به رويش پريد و به سرعت بلند را به او انداخت و بدون اينكه كمترين فرصتي به او بدهد را در ميان _قوي خود فشرد و به واصلش كرد. دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
#جسمی_که_ذوب_شد کوله پشتی‌اش پر از گلوله، آتیش گرفت نتونستند کوله‌رو ازش جدا کنند از بچه‌ها خواست به راه خودشون ادامه دهند و با #چفیه دهان خودش رو بست تا عملیات لو نرود... تنها کف پوتین‌هاش که نسوز بود باقی ماند ... ✔️پ.ن: استاد شهید مرتضی مطهری: چه معنی کنم #شهید را؟! اگر شور یک عارفِ عاشقِ پروردگار را با منطق یک نفر مصلح با همدیگر ترکیب کنید از آنها "منطق شهید" در می‌آید.... #شهید_علی_عرب #لشکر_۴۱_ثارالله #عملیات_کربلای_۱ #مردان_خدایی دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist