eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
36.4هزار عکس
8.4هزار ویدیو
786 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹طنز جبهه! 💥داستانهای آقا فریبرز: 🌿...عید غدیر که می‌شد خیلی‌ها عزا می‌گرفتند. لابد می‌پرسید چرا؟ به همین سادگی که چند نفر از بچه‌ها با فرماندهی فریبرز با هم قرار می‌گذاشتند، به یکی بگویند؛ سید ...😳 البته کار که به همین جا ختم نمی‌شد. ایستاده بودیم بیرون چادر، یک دفعه دیدیم چند نفر دارند دنبال یکی از برادرها می‌دوند. می‌گفتند: وایسا سید علی کاریت نداریم! و او مرتب قسم می‌خورد که من سید نیستم، ولم کنید. تا بالاخره می‌گرفتندش و می‌پریدند به سر و کله‌اش و به بهانه بوسیدنش آش و لاشش می‌کردند. 🌿...بعد هم هر چی داشت، از انگشتر، تسبیح، پول، مهر نماز تا چفیه و گاهی هم لباس، همه را می‌گرفتند و از تنش به بهانه متبرک بودن در می‌آوردند ... جالب اینجاست که به قدری فریبرز و نیروهایش جدی می‌گفتند؛ سید که خود طرف هم بعد که ولش می‌کردند، شک می‌کرد و می‌گفت: راستی راستی نکند ما هم سید هستیم و خودمان خبر نداریم، گاهی اوقات کسی هم پا پیش می‌گذاشت و ضمانتش را می‌کرد و قول می‌داد که طرف وقتی آمد تو چادر، عیدی بچه‌ها یادش را فراموش نکند؛ حتی اگر یک کمپوت گیلاس باشد و سرانجام برای اینکه از دست اینها راحت شود، طرف کمپوت را می‌داد و غر می‌زد که عجب گیری افتادیم، بابا ما به کی بگیم ما سید نیستیم ...؟ دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
💥زینب سلام‌الله علیها کیست!؟ ☑️حضرت سيدالشهداء(ع) در هنگام وداع به خواهر فرمودند: «خواهرم زینب! مرا در نماز شبت دعا كن». ☑️حضرت سجاد(ع) فرمودند: «عمه جانم زینب در طول زندگی‌اش نماز شبش را ترک نکرد؛ حتی شب یازدهم مُحرّم»... بهترین توصیفی که من درباره حضرت زینب(س) دیده‌ام، فرمایش حضرت امام سجاد(ع): تو دانشمند معلم ندیده و فهمیده‌ی فهم نیاموخته هستی. 📚عوالم العلوم؛ ج 11, ص955 👇 💢قسمتی از جنایات هولناک داعش: 💥نیروهای داعش 90درصد سوریه و 58درصد عراق را اشغال کردند و حتی به دیوار زینبیه دمشق رسیدند ⭕ِِ.. داعش زمانیکه به نزدیکی حرم حضرت زینب(س) رسید بر روی دیوار حرم شعار می‌نوشت که هنوز بخشی از این شعارها موجود است ⭕️...فرمانده داعش با بی‌سیم خود در نزدیکی حرم حضرت زینب(س) رجز می‌خواند و می‌گفت که عباس(ع) کجایی که ما حضرت زینب را از قبر بیرون خواهیم کشید ⭕️.. داعش به منزلی در سوریه حمله کرد، در حالیکه در این منزل 4 کودک به همراه پدر و مادر در حال غذا خوردن بودند، داعش سر یکی از دختران که 9 سال بیشتر نداشت را بُرید، به طوری که خون این دختر بر روی غذاها ریخت و خانواده دختر را مجبور کرد که این غذا را به همراه خون جگر گوش‌شان بخورند ⭕️.. داعش نوزاد تازه به دنیا آمده را از دستان پدر و مادر می‌گرفت و آنان را لخت می‌کرد و بر سینه دیوار می‌چسباند و با نیزه با این بدن، دارت‌بازی می‌کرد، ⭕️.. داعش، شکم مادر باردار را در مقابل چشم شوهرش پاره می‌کرد و شرط‌بندی می‌کرد که فرزندی که دختر است یا پسر، از شکم این مادر بیرون می‌آید ⭕.. در همین دیاله، کودکی را از سینه مادرش گرفتند، او را مثل گوسفند روی آتش سرخ کردند، لای پلو گذاشتند، برای مادر فرستادند. این جنایت وحشتناک در تاریخ بشریت نایاب است، پدیده کوچکی نیست، بلای کوچکی نیست... 🗣 قسمتی از سخنرانی ️سردار عبدالفتاح اهوازیان در مراسم جشن پیروزی جبهه مقاومت در مهدیه ورامین... 💥عشقش به حضرت زینب(س) بیشتر از دخترش بود. یک دفعه گفتم: "آقا میثم، در این موقعیت می‌خواهی بروی؟لااقل اجازه بده بچه به دنیا بیاید... که گفت: زهره! دلت می‌آید این حرف را بزنی؟... دلت می‌آید حضرت زینب(س) دوباره اسیری بکشد؟ بعد از این حرفش دیگر هیچ چیز نگفتم. میثم قبل از شهادتش یک روز از سوریه زنگ زد و با هم صحبت کردیم... من اواخر دوره بارداری‌ام  بود و روزهای سختی را می‌گذراندم. به او گفتم: خسته شدم. زودتر بیا خانه... گفت: "زهره جان! سپردم‌تان به حضرت زینب(س) و ازخانم خواسته‌ام به شما سربزند. 🍂حلما تنها فرزندم که 17روز بعد از شهادت پدرش متولد شد.حلما بچه اولم بود و دوست داشتم همسرم کنارم باشد... ولی می‌دانم نشد. همان حرفش را در ذهنم مرور می‌کردم و حضرت زینب(س) و حضرت زهرا(س) را صدا می‌کردم و به آن‌ها سلام می‌دادم و می‌گفتم: حتماً همه این عزیزان اینجا پیش من هستند... 🗣راوی همسر شهید مدافع حرم میثم نجفی ⭐خواهـرای غواص👈گردان حضرت "زینب" 💥وقتی شهید ملکی که یک روحانی بود، خود را برای اعزام به جبهه‌های حق علیه باطل معرفی کرد، به او گفتند باید به گردان حضرت زینب(س) بروی. شهید ملکی با این تصور که گردان حضرت زینب(س) متعلق به خواهران است. به شدت با این امر مخالفت کرد و خواستار اعزام به گردان دیگری شد. اما با اصرار فرمانده ناچار به پذیرش دستور و رفتن به گردان حضرت زینب شد... هنگامی که می‌خواست به سمت گردان حضرت زینب(س) حرکت کند، فرمانده به او گفت این گردان غواص در حوالی رودخانه دز در دزفول مستقر است. شهید ملکی بعد از شنیدن اسم “غواص” به فرمانده التماس کرد که بخاطر خدا مرا از اعزام به این محل عفو کنید، من را به گردان علی‌اصغر(ع) علی‌اکبر(ع) گردان امام حسین(ع) بفرستید، این همه گردان، چرا من باید برم گردان حضرت زینب؟ اما دستور فرمانده لازم‌ الاجرا بود. شهید ملکی در طول راه به این می‌اندیشید که “خدایا من چه چیزی را باید به این خواهران بگویم؟ اصلاً این‌ها چرا غواص شده‌اند؟ یا ابوالفضل(ع) خودت کمکم کن.” هوا تاریک بود که به محل استقرار گردان حضرت زینب رسید، شهید ملکی از ماشین پیاده شد. چند قدم بیشتر جلو نرفته بود که یکدفعه چشمانش را بست و شروع به استغفار کرد. راننده که از پشت سر شهید ملکی می‌آمد، با تعجب گفت: حاج آقا! چرا چشماتونو بستین؟ شهید ملکی با صدایی لرزان گفت: “والله چی بگم، استغفرالله از دست این" خواهرای غواص" راننده با تعجب زد زیر خنده و گفت: کدوم خواهر حاج آقا؟ اینا برادرای غواصن که تازه از آب بیرون آمدند و دارند لباساشونو عوض می‌کنند. اینجا بود که شهید ملکی تازه متوجه قضیه شده و فهمید ماجرای گردان حضرت زینب چیه!! 🗣راوی : سردار علی فضلی ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist