eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
38.6هزار عکس
10هزار ویدیو
858 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
┈••✾•🌺 /قسمت ۱ 🌺•✾••┈ 🌸 در دامان رسول خدا ☀️هنگام تولد 🔸من حسین، فرزند علی‌بن‌ابی‌طالب، مادرم فاطمه، دختر رسول خدا است. در روز سوم شعبان سال چهارم هجرت، در مدینه متولد شدم. 🔸مادرم گفت: وقتی تو را به دنیا آوردم، رسول خدا به ملاقاتم آمد. من تو را در دست‌های آن حضرت قرار دادم، در حالی‌که با پارچه‌ای زرد رنگ پوشانده بودمت. رسول خدا پارچه زرد رنگ را برگرفت و تو را با پارچه‌ای سفیدرنگ پوشانید. در گوش راستت اذان و در گوش چپت اقامه را زمزمه کرد و به من فرمود: فاطمه! فرزندت را دربرگیر، او در آینده پدر امامان است و نُه نفر از فرزندان او، امامان و ابرار و نیکانند و نهمین آن مهدی است. ☀️نماز پشت سر رسول خدا 🔸هنوز کودک خردسالی بودم که پشت رسول خدا به نماز ایستادم. به یاد دارم که آن حضرت برای نماز تکبیر گفت. من نیز گفتم. وقتی رسول خدا صدای تکبیر مرا شنید، برای آموزش من، تکبیر را تکرار کرد. من نیز دوباره تکبیر گفتم و این موضوع هفت بار ادامه یافت. رسول خدا سوره «قل هوالله احد» و نمازهای پنج‌گانه را هم به من تعلیم داد. ☀️تعلیم دعای قنوت رسول خدا با همه اشتغالات، به آموزش و تربیت ما اهمیت می‌داد. رسول خدا کلماتی را به من تعلیم فرمود تا در قنوت بخوانم: اللَّهُمَّ اهْدِنِی فِیمَنْ هَدَیْتَ، وَعَافِنِی فِیمَنْ عَافیْتَ، وَتوَلَّنِی فِیمَنْ تَوَلَّیْتَ، وَبَارِکْ لِی فِیمَا أعْطیْتَ، وَقِنِی شَرَّ مَا قضَیْتَ، فإنَّکَ تَقْضِی وَلا ُیُقْضَی عَلَیْکَ، إنَّهُ لا یَذِلُُ مَنْ وَالَیتَ، وَلا یَعِزُّ مَنْ عَادَیْتَ، تَبَارَکْتَ رَبَّنَا وَتَعَالَیْتَ خداوندا مرا جزء کسانی قرار بده که آن‌ها را هدایت کرده‌ای، و مرا جزء کسانی قرار بده که آنان را عافیت داده‌ای، و مرا جزء آنانی قرار ده که دوست خود قرار داده‌ای، و در آنچه که به من عطا کرده‌ای برکت ده، و از شرّ آنچه که مقدر کرده‌ای مرا محفوظ بدار، چون تو قضاوت می‌کنی و بر تو حکم کرده نمی‌شود، و کسی را که تو دوست بداری خوار نمی‌گردد. خداوندا! دارای برکات بسیار و در ذات و صفاتت بلند مرتبه هستی. ☀️تعلیم خداباوری رسول خدا بر سر سفره غذا نیز، به ما تعلیم می‌داد و هنگام نوشیدن آب هم ما را به یاد خدا می‌انداخت. و هنگام غذا خوردن چنین دعا می‌کرد: «اللّهُمَّ بارِک لَنَا فِیهِ وَ ارزُقنَا خَیراً مِنهُ؛ خدایا! در آن برای ما برکت قرار ده و بهتر از آن را روزیمان فرما»  و وقتی آب یا شیر می‌نوشید چنین دعا می‌کرد: «اللّهُمَّ بارِک لَنَا فِیهِ وَ ارزُقنَا فِیه؛ فراموش نمیکنم حالت زیبای رسول خدا را هنگام مناجات که دست‌هایش را به سوی آسمان بلند می‌کرد و مانند مسکین و گرسنه‌ای که از کسی طعام می‌طلبد، دعا می‌کرد. ☀️زینت آسمان‌ها و زمین رسول خدا اهل گزافه‌گویی حتی در محبت به نواده خویش نبود. با این وصف درباره من سخنی گفت که مایه شگفتی شنونده شد. روزی به حضور جدّم رسول خدا رسیدم؛ اُبی‌ّبن‌کعب نیز آنجا بود. رسول خدا فرمود: خوش آمدی أباعبداللّه! ای زینت آسمان‌ها و زمین‌ها! اُبیّ پرسید: ای رسول خدا! چگونه ممکن است کسی غیر از شما زینت آسمان‌ها و زمین‌ها باشد؟ رسول خدا فرمود: قسم به خدایی که به حقّ مرا مبعوث کرد، مقام حسین‌بن‌علی در آسمان بالاتر از مقام او در زمین است. در طرف راست عرش الهی درباره او چنین نوشته شده: «چراغ هدایت و کشتی نجات، امام استوار، مایه عزّت و افتخار و دریای علم و گنجینه الهی.» آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🌺 #حسین‌اززبان‌حسین /قسمت ۱ 🌺•✾••┈ 🌸 در دامان رسول خدا ☀️هنگام تولد 🔸من حسین، فرزند علی‌بن‌ا
┈••✾•🌺 /قسمت ۲ 🌺•✾••┈ ☀️سرشک رسول خدا ▫️مهمانی رسول خدا در منزل ما 💫 روزی از روزها، رسول خدا به منزل ما آمد. برای پذیرایی از ایشان کاسه خرما و ظرف شیر و سرشیری که ام‌ّایمن برای ما هدیه آورده بود را در مقابل حضرتش نهادیم. رسول خدا از آن غذا تناول فرمود. پس از آن پدرم امیرالمؤمنین برای شست‌وشو، آب روی دستان ایشان ریخت. آن حضرت پس از شستن، دست‌های مرطوب خود را به صورت و محاسنش کشید، سپس برخاست و در گوشه‌ای از اتاق که محل نماز بود به نماز ایستاد. در آخرین سجده نماز، به شدت گریست و گریهٔ طولانی کرد، سپس سر از سجده برداشت و نماز را به پایان برد. 💫 هیچ کدام از اهل خانه نتوانست سبب گریه حضرت را سؤال کند. من که از همه کوچکتر بودم جلو رفتم و روی پاهای رسول خدا ایستادم و سر حضرت را روی سینه‌ام گرفتم؛ به گونه‌ای که چانه‌ام بر سر ایشان قرار داشت و عرضه داشتم: 💫 پدر چرا گریه کردی؟ ❇️ رسول خدا فرمود: فرزندم! امروز که جمع شما را نگریستم به قدری خوشحال شدم که پیش از این، چنین نشاطی را در خود احساس نکرده بودم. تا این که جبرئیل فرود آمد و به من خبر داد که شما همگی کشته خواهید شد و مدفن شما پراکنده خواهد بود. خدا را حمد و ستایش کردم و برای شما درخواست خیر نمودم. 💫 از رسول خدا پرسیدم: پدرجان! چه کسی به زیارت مزارهای ما خواهد آمد، با این‌که از هم جدا و متفرق دفن شده‌ایم؟ ❇️ فرمود: گروه‌هایی از امت من، به زیارت مرقدهای شما خواهند آمد که قصدشان از زیارت، نیکی و احسان به من است و من نیز در قیامت ملاقاتشان می‌کنم، دست‌شان را می‌گیرم و آن‌ها را از ترس و وحشت و گرفتاری آن روز نجات می‌دهم. ▫️در آغوش رسول خدا 💫بارها اتفاق می‌افتاد که به محضر رسول خدا وارد می‌شدیم، حضرت به پدرم می‌فرمود: علی جان! حسین را در دستان من بگذار و مرا در آغوش می‌گرفت و می‌بوسید و اشک‌هایش جاری می‌شد. 💫یک بار پرسیدم: پدرجان! چرا گریه می‌کنی؟ ❇️ فرمود: فرزندم! جای شمشیرهایی را که بر تنت فرود خواهد آمد؛ می‌بوسم. ▫️جانشینی رسول خدا ✨بر زانوی رسول خدا 💫خردسال بودم که با برادرم حسن به حضور رسول خدا رسیدیم. آن بزرگوار مرا بر یک زانو و برادرم را بر زانوی دیگرش نشاند، ما را مورد محبت قرار داد و هر دوی ما را بوسید و فرمود: پدرم به قربان شما! که هر دو امام صالح هستید خداوند شما را از وجود من و پدر و مادرتان برگزیده است. حسین! خداوند از نسل تو، نُه امام انتخاب کرده که نهمین آنها قائم ایشان است، و شما همگی در فضل و منزلت نزد خدای متعال برابرید. ▫️سرور جوانان بهشت 💫رسول خدا بارها و بارها فرمود: حسن و حسین سروران جوانان اهل بهشت هستند. ▫️آقا فرزند آقا 💫رسول خدا در بشارت‌های خویش به من می‌فرمود: حسین! تو آقایی، فرزند آقا، و پدر نُه شخصیت بزرگوار. آن‌ها امامانی مورد اطمینان و امینی هستند که نُهمین آن‌ها قیام‌کننده آنان است. حسین! تو امامی، فرزند امام، و پدر امامانی شایسته و نیکوکار که نُهمین آن‌ها مهدی است که زمین را پر از قسط و عدل می‌کند و این اتفاق در آخرالزمان به وقوع می‌پیوندد. همان‌گونه که من در آغاز با قسط و عدل قیام کردم. ▫️سلام بر امیرالمومنین 💫بُریده[از اصحاب رسول خدا] برای من نقل کرد که رسول خدا به ما دستور داد که به پدرت به عنوان امیرالمومنین سلام کنیم. آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🌺 #حسین‌اززبان‌حسین /قسمت ۲ 🌺•✾••┈ ☀️سرشک رسول خدا ▫️مهمانی رسول خدا در منزل ما 💫 روزی از رو
┈••✾•🌺 /قسمت ۳ 🌺•✾••┈ ▫️چند پرسش از رسول خدا ✨رسول خدا در حال تفکر 💫بر رسول خدا وارد شدم و دیدم به فکر فرو رفته و غمگین است؛ عرض کردم: رسول خدا! چه شده که شما را در تفکر می‌بینم؟ 💫فرمود: فرزندم! روح‌الامین(جبرئیل) نزد من آمد و گفت: خداوند علیّ‌اعلا سلام می‌رساند و می‌فرماید: دوران نبوّت تو سپری شده و روزگار تو به آخر رسیده است. اکنون اسم اکبر و میراث علم و نشانه‌های نبوّت را به علی‌بن‌ابیطالب بسپار؛ زیرا زمین را بدون عالِم نمی‌گذارم تا به وسیله او طاعت و ولایت من شناخته شود. و علم نبوّت را از خاندان تو خارج نخواهم کرد، همان‌گونه که دانش نبو‌ّت را از نسل پیامبرانی که بین تو و پدرت آدم بودند بیرون نبردم. 💫عرض کردم: رسول خدا! نسلی که پس از شما، علم نبوّت را برعهده خواهد گرفت کدام نسل است؟ فرمود: علی‌بن ابیطالب که برادر و جانشین من است. پس از او حسن بر عهده می‌گیرد. سپس تو برعهده می‌گیری، و پس از آن نُه نفر از نسل تو. دوازده نفر امام جانشینی مرا بر عهده می‌گیرید تا قائم ما قیام کند و زمین را پر از عدل و داد کند؛ چنان‌چه پر از ظلم و جور شده باشد، و سینه‌های مردم با ایمان از شیعیانش را التیام بخشد. ✨اولوالارحام 💫وقتی آیه «ٱلنَّبِىُّ أَوْلَىٰ بِٱلْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ ۖ وَأَزْوَٰجُهُۥٓ أُمَّهَٰتُهُمْ ۗ وَأُو۟لُوا۟ ٱلْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَىٰ بِبَعْضٍ فِى كِتَٰبِ ٱللَّهِ مِنَ ٱلْمُؤْمِنِينَ وَٱلْمُهَٰجِرِينَ إِلَّآ أَن تَفْعَلُوٓا۟ إِلَىٰٓ أَوْلِيَآئِكُم مَّعْرُوفًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِى ٱلْكِتَٰبِ مَسْطُورًا - پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او (در حرمت نكاح مانند) مادران مؤمنان محسوب می‌شوند، و در كتاب خداوند، خویشاوندان (نسبی) بعضی نسبت به بعضی از مؤمنان و مهاجران (كه قبلًا بر اساس ایمان و هجرت ارث می‌بردند، در ارث بردن) اولویّت دارند، مگر آن كه بخواهید نسبت به دوستانتان نیكی كنید (و سهمی از اموال خود را در قالب وصیّت به آنان بدهید)؛ این (حكم) در كتاب (الهی) نوشته شده است./احزاب۶» بر رسول خدا نازل شد، از رسول خدا پرسیدم: تعبیر این آیه چیست؟ 💫فرمود: به خدا سوگند، مقصود از «اولوالارحام» کسی جز شما نیست، هنگامی که من از دنیا رفتم پدرت علی به من و جایگاه من سزاوارتر است. هرگاه پدر از دنیا رفت برادرت حسن به او سزاوارتر است. و وقتی حسن از دنیا رفت تو به وی سزاوارتری. عرض کردم: رسول خدا! پس از من کیست؟ فرمود: فرزندت علی به تو سزاوارتر است. و پس از او، فرزندش محمد. و پس از محمد، فرزندش جعفر. پس از جعفر، فرزندش موسی، و پس از موسی، فرزندش علی، پس از علی، فرزندش محمد، پس از محمد، فرزندش علی. و پس از علی، فرزندش حسن به او سزاوارتر است. و وقتی حسن از دنیا برود در نُهمین فرزندت غیبت رخ خواهد داد. این امامان نُه‌گانه از نسل تو هستند که خدا علم و فهم را به آنان اعطا کرده و سرشت آنان از سرشت من است. به راستی چرا گروهی درباره جانشینی آنان مرا اذیت می‌کنند؟ خداوند شفاعت مرا شامل حال آنان نکند! آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🌺 #حسین‌اززبان‌حسین /قسمت ۳ 🌺•✾••┈ ▫️چند پرسش از رسول خدا ✨رسول خدا در حال تفکر 💫بر رسول خدا و
┈••✾•🌺 /قسمت ۴ 🌺•✾••┈ ▫️گوهرهای یادگاری از رسول خدا ✨کارهای بزرگ 💫شخصی از من سوال کرد: چه سخنی از رسول خدا به یاد داری؟ 💫گفتم: از رسول خدا شنیدم که فرمود: خداوند کارهای بزرگ و عالی را دوست دارد و کارهای پست و حقیر را نمی‌پسندد. 💫شنیدم که فرمود: هر کس خدا را اطاعت کند، به بلند مرتبه‌اش سازد. هرکس معصیت خدا را مرتکب شود، پست و حقیرش کند. هرکس نیت خویش را برای خدا خالص کند، آراسته و زیبایش کند. هر کس به آن چه در دست خداست اعتماد کند، بی‌نیازش کند. هرکس در مقابل خدا تکبر ورزد، ذلیل و خوارش کند. ▫️مودت اهل بیت 💫به یاد دارم که رسول خدا فرمود: پیوسته با دوستی ما اهل‌بیت همراه باشید، که هرکس با خدا ملاقات کند در حالی که ما را دوست دارد با شفاعت ما وارد بهشت می‌گردد. سوگند به آن کس که جانم در دست اوست. هیچ بنده‌اای از عمل خود بهره‌مند نمی‌شود مگر با شناخت ما. ▫️برکات مسجد 💫از من خواستند که حدیثی از جدم رسول خدا نقل کنم. 💫گفتم: از رسول خدا شنیدم که می‌فرمودند: هرکس پیوسته به مسجد برود، حداقل به یکی از هشت چیز دست می‌یابد: 1⃣ آیتی استوار 2⃣ یا فریضه‌ای عمل شده 3⃣ یا سنتی بر پا 4⃣ یا دانشی نو 5⃣ یا برادری قابلِ استفاده 6⃣ یا سخنی که او را به هدایت رهنمون شود 7⃣ و یا از هلاکت بازش دارد 8⃣ و یا ترک گناه از سرِ ترس یا حیا ▫️خوشحال کردن مومن 💫این سخن رسول خدا به طور صحیح به من رسیده که فرمود: بعد از نماز با فضیلت‌ترین اعمال، خوشحال کردن دل مومن است به گونه‌ای که همراه با معصیت نباشد. ▫️تفسیر قرآن 💫سخن دیگری نیز از رسول‌الله به یاد دارم: از جدم رسول خدا شنیدم که می‌فرمود: کسی که بدون علم و آگاهی درباره قرآن سخن بگوید، پس جایگاهش را در جهنم ببیند. آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🌺 #حسین‌اززبان‌حسین /قسمت ۴ 🌺•✾••┈ ▫️گوهرهای یادگاری از رسول خدا ✨کارهای بزرگ 💫شخصی از من سوال
┈••✾•🌺 /قسمت ۵ 🌺•✾••┈ ▫️حوادث بعد از رسول خدا ✨پاسخ امیرالمومنین به درخواست بیعت 💫با ارتحال رسول خدا حوادث تلخی اتفاق افتاد. در فاصله‌ای کوتاه؛ سقیفه شکل گرفت و شماری اندک از ریش‌سپیدان گرد آمدند و به ادعای خودشان، امر مهمی را که پیامبر فرو نهاده بود! پی گرفتند. ⁉️گویی واقعه غدیر ⁉️آیه اکمال ⁉️و حدیث ثقلین را هرگز نشنیده بودند. ⁉️گویی پس از رحلت رسول خدا انقلابی رخ داده بود ⁉️و معیارهای گذشته عربی! دوباره جان گرفته بود ⁉️و شیخوخیت، بر سبقت در اسلام و جهاد در راه خدا ⁉️و علم به قرآن و معارف دین، رجحان یافته بود. وقتی پدرم علی‌بن‌ابیطالب از کار تدفین بدن مطهر رسول خدا فراغت یافت، با شگفتی مشاهده کرد که با ، کسی خلیفه شده است که نه در میدان جهاد نام‌آور بوده و نه در ساحت علم و معرفت رحجانی بر دیگران داشته است. پدرم همراه جمعی از اصحاب رسول خدا به وضعی که پیش آمده بود اعتراض کرد و زیر بار بیعت نرفت. برای هیئت حاکمه، گرفتن بیعت از پدرم اهمیت زیادی داشت و برای همین موضوع! سراغ وی آمدند. 💫وقتی ابوبکر و عمر به منزل امیرالمؤمنین آمدند، درخواست کردند که پدرم با خلیفه بیعت کند و پس از این پیشنهاد، رفتند. در پی این پیشنهاد پدرم امیرالمؤمنین به مسجد رفت و خطبه خواند و حمدوثنای الهی را به جای آورد و به فضایل و امتیازهای اهل‌بیت اشاره کرد و فرمود: ❇️ خداوند و رسولش را از میان این خاندان مبعوث کرد ❇️ و هرگونه پلیدی را از آنان زدود و پاک و پاکیزه‌شان قرار داد. 💫سپس فرمود: فلانی و فلانی نزد من آمدند و از من خواستند تا بیعت کنم. ‼️با کسی بیعت کنم که او وظیفه داشت با من بیعت کند. ❇️ زیرا من پسر عموی پیامبر ❇️ پدر فرزندانش ❇️ صدّیق اکبر و برادر رسول خدا هستم. ‼️اگر کسی جز من چنین ادعا کند، بی‌تردید خلاف واقع گفته است. ❇️ من پیش از همه اسلام آورده ❇️ و به نماز ایستاده‌ام. ❇️ من وصیّ رسول خدا ❇️ و همسر فاطمه دختر محمد هستم که سرور زنان جهان است. ❇️ پدر حسن و حسین دو نواده رسول خدا هستم. ❇️ ما خاندان رحمتیم که شما را خداوند به وسیله ما هدایت کرده و از گمراهی نجات داده است. ❇️ من صاحب روز غدیرم ❇️ سوره‌هایی از قران درباره من نازل شده ❇️ و جانشین رسول خدا در خاندان او ❇️ و یادگار او در میان امّت اویم. 💫پس تقوای الهی را رعایت کنید تا شما را ثابت‌قدم و استوار بدارد و نعمتش را بر شما کامل کند. 💫امیرالمومنین پس از این سخنرانی به منزل برگشت. آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🌺 #حسین‌اززبان‌حسین /قسمت ۵ 🌺•✾••┈ ▫️حوادث بعد از رسول خدا ✨پاسخ امیرالمومنین به درخواست بیعت
┈••✾•🌺 /قسمت ۶ 🌺•✾••┈ 🌹شهادت مادر 💫با مشکلاتی که پس از رحلت رسول خدا برای خانواده ما رخ داد، آسیب‌های جسمی و روحی شدیدی بر مادرم وارد شد؛ او بسیار زود در بستر بیماری افتاد و ما که در سنین کودکی بودیم، به مصیبت یتیمی مبتلا شدیم. 💫هنگامی که فاطمه دختر پیامبر در بستر بیماری افتاد از علی خواست تا بیماری او را از بیگانگان مخفی بدارد و کسی را از آن مطلع نکند. پدرم به سفارش او عمل کرد و شخصاً پرستاری از دختر رسول خدا را بر عهده گرفت و اسماء‌بنت‌عمیس که رحمت خدا بر او باد نیز، در این کار به پدرم کمک می‌کرد و البته او نیز مطابق سفارش مادرم رازدار بود. هنگامی که مادرم به مراحل پایانی زندگی نزدیک می‌شد به پدرم وصیت کرد که خودش همه کارها را انجام دهد و او را شب هنگام به خاک بسپارد و حتی قبرش را نیز مخفی نگه دارد. 💫امیرالمومنین وصیت مادرم را عملی کرد و مخفیانه مراسم خاک‌سپاری را به‌جا آورد و محل قبر را نیز مخفی داشت. هنگامی که پدرم از دفن فاطمه فارغ شد و خاک‌های قبر از دستش ریخت، ناگهان غم و اندوه شدیدی به حضرتش هجوم آورد و اشک بر رخسارش سرازیر شد؛ رو به سوی قبر رسول خدا برگرداند و عرضه داشت: سلام بر تو ای رسول خدا! سلامی از جانب من و از جانب دخترت و عزیز دلت و نور چشمت که به دیدار تو شتافته و جسمش در کنار حرم تو در زیر خاک آرمیده است. دختری که به خواست خدا، با شتاب به تو پیوست. ▪️سپس چنین ادامه داد: 💫ای رسول خدا! صبر و شکیبایی من در فراق دختر عزیز تو اندک شده، و توان من در تحمل دوری سرور زنان جهان به پایان رسیده است. آن‌چه در فراق تو و دختر گرامی‌ات فاطمه مرا آرام می‌سازد، به یاد آوردن لحظه‌ای است که در آستانه عروج به ملکوت قرار داشتی و سر مبارکت در آغوش من بود و من با دست خود چشمانت را بستم و پیکر پاکت را در بستر زمین نهادم. آری! با جان و دل کلام خداوند را می‌پذیرم که فرمود «انالله و اناالیه راجعون» 💫اکنون آن امانتی که نزد بود بازگردانده شد، و آن‌چه که به من سپرده شده بود از من باز پس گرفته شد، و زهرا از میان ما رخت بربست. ای رسول خدا، اکنون آسمان در نظر من تیره و بی‌فروغ و زمین در غبار فرو رفته است. از این پس غم و اندوه من دائمی است، شب‌های من با بیداری سپری خواهد شد، غصه‌ها از دل من بیرون نخواهد رفت تا مرگ من نیز فرارسد و خداوند مرا در خانه‌ای که تو اقامت داری ساکن نماید. دردی گران در سینه‌ام نهفته که همواره قلبم را جریحه‌دار می‌‌کند، غم و غصه‌ای که همه وجودم را فرا گرفته است. چه زود میان ما جدایی افتاد. اکنون تنها با خدا دردهایم را بازگو می‌کنم. به زودی دخترت به تو خبر خواهد داد که امت تو علیه من هم‌دست شدند و هم‌چنین دست به دست هم دادند تا او را در هم بکوبند و پایمالش کنند. ادامه دارد... آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🌺 #حسین‌اززبان‌حسین /قسمت ۶ 🌺•✾••┈ 🌹شهادت مادر 💫با مشکلاتی که پس از رحلت رسول خدا برای خانواده
┈••✾•🌺 /قسمت ۷ 🌺•✾••┈ ...ادامه 🌹شهادت مادر 💫با اصرار از او بپرس و شرح وقایع را از او بخوا. او در سینه‌اش غصه‌های بسیار نهان دارد. دردهایی که در سینه او می‌جوشید فرصتی برای گفتن آن‌ها نیافت. اکنون آن‌ها را با تو در میان خواهد گذاشت. البته خدا، داوری خواهد کرد؛ او بهترین داور است. سلام بر تو ای رسول خدا! از نشستن در کنار مرقدت خسته نمی‌شوم و دلم به جدا شدن، رضایت نمی‌دهد ولی ناگزیر باید وداع کنم. اگر بازمی‌گردم از روی ملال نیست و اگر در این‌جا درنگ کنم نشانه بی‌توجهی من به وعده‌های الهی به صابران نیست. آه آه!... باز هم صبر و شکیبایی بهتر و نیکوتر است. اگر نگران نبودم و نشستن من در کنار مزار فاطمه موجب فاش شدن آن برای استیلاطلبان نبود، بر خود لازم می‌شمردم که همچون معتکفان در کنارش اقامت گزینم و همانند زنان عزیز از دست‌داده، بر این مصیبت بزرگ عزاداری کنم. در منظر خدا و دور از چشم دیگران، دختر تو پنهان و مخفیانه به خاک سپرده شد. حق او پایمال گشت و آشکارا از ارث خود محروم شد. و این زمانی اتفاق افتاد که هنوز از حضور شما مدت زیادی نگذشته و یاد شما در میان مردم باقی بود. 💫رسول خدا! من فقط به خدا شکایت می‌کنم. پیمودن راهی که تو پیشگام آن بودی برای من بهترین تسلّی و دلداری به شمار می‌رود. صلوات و رحمت و برکات خدا بر تو و فاطمه. ▫️انتقاد از خلیفه دوم 💫نوجوان بودم که خلیفه دوم را بر منبر رسول خدا دیدم. روز جمعه بود و او خطبه نماز جمعه را می‌خواند. 💫به سوی خلیفه دوم از منبر بالا رفتم و به او گفتم: از منبر پدرم فرود آی و از منبر پدرت بالا برو! او گفت: «پدر من منبری نداشت.» او مرا کنار خود نشاند و چون فرود آمد، مرا به خانه‌اش برد و به من گفت: پسر عزیزم! چه کسی این حرف را به تو آموخته؟ 💫گفتم: هیچکس! خلیفه دوم گفت: پسر عزیزم! کاش نزد ما می‌آمدی و با ما رفت و آمد داشتی. 💫روزی به قصد خانه‌اش رفتم. دیدم پسرش جلوی در خانه بود و اجازه ورود نیافت. چون خلیفه با معاویه خلوت کرده بود. وقتی دیدم فرزند خلیفه را هم راه ندادند، بازگشتم. بعدها خلیفه دوم مرا دید و گفت: پسر عزیزم! ندیدم نزد ما بیایی. 💫گفتم: آمدم، ولی تو با معاویه خلوت کرده بودی و وقتی دیدم پسرا هم راه نمی‌دهند، من نیز بازگشتم. گفت: تو برای ورود به خانه من، از پسرم عبدالله سزاوارتری. زیرا موقعیتی که ما از آن برخورداریم، نخست از لطف خدا و سپس از لطف شماست. آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🌺 #حسین‌اززبان‌حسین /قسمت ۷ 🌺•✾••┈ ...ادامه 🌹شهادت مادر 💫با اصرار از او بپرس و شرح وقایع را از
┈••✾•🌺 /قسمت ۸ 🌺•✾••┈ ▪️اعتراض به ابوسفیان [شنیده بودم که ابوسفیان در مجلسی خطاب به بنی‌امیه گفته بود: «ای جوانان بنی‌امیه! اکنون که خلافت را به کف آوردید، آن را دست به دست بچرخانید و مراقب باشید از دست شما خارج نشود. قسم به آن کسی که جان ابوسفیان در دست اوست، نه بهشتی وجود دارد و نه جهنمی.» در آن ایام ابوسفیان نابینا شده بود. روزی از من خواست که دست او را بگیرم و به قبرستان بقیع ببرم. وقتی به میان قبرها رسیدیم، با صدای بلند خطاب به مردگان مدفون در بقیع گفت: ای اهل قبرستان که با ما می‌جنگیدید تا به قدرت برسید، امروز همان قدرت به دست ما بازگشته است. در حالی که شما در زیر خاک استخوان‌هایی پوسیده شده‌اید. به او گفتم:] خداوند زشت‌ترین نوع پیری را نصیبت کند و رویت را سیاه گرداند. [سپس دستم را با عصبانیت و تندی از دست او کشیدم و از او دور شدم. او به تنهایی توان بازگشت به مدینه را نداشت و اگر نعمان‌بن‌بشیر نبود که دست وی را گرفت و به مدینه برگرداند، در همان جا سرگشته می‌ماند.] ▫️وداع با ابوذر هنگام تبعید 💫ابوذر صحابی بزرگ رسول‌الله زبان گویایی داشت و با صراحت و شجاعت انتقاد می‌کرد. خلیفه سوم نمی‌توانست حضور او را در مدینه تحمل کند. ناچار او را به دمشق مرکز حکومت معاویه تبعید کردند. ابوذر آنجا نیز ساکت نشد و توسط معاویه به مدینه بازگردانده شد. در نهایت خلیفه تصمیم گرفت ابوذر را به بیابان بی‌آب و علف ربذه تبعید کند و فرمان داد کسی به بدرقه او نرود. اما پدرم علی‌بن‌ابیطالب، برادرم حسن و من، وی را بدرقه کردیم. عمویم عقیل و عموزاده‌ام عبدالله‌بن‌جعفر و عمار یاسر نیز حضور داشتند. هر کدام با جملاتی به ابوذر تسلّا دادند. من خطاب به ابوذر گفتم:] 💫عموجان! خدای متعال قدرت دارد شرایط‌ سخت موجود را تغییر دهد، زیرا خداوند «هر روز در کاری است». این مردم دنیایشان را از تو باز داشتند و تو دینت را حفظ کردی و نگذاشتی دینت را از تو بربایند. به راستی که تو از دنیای آنان بی‌نیازی و آنان به دین تو نیازمندند. از خداوند، شکیبایی و یاری بخواه و از آزمندی و بی‌تابی به او پناه ببر؛ که شکیبایی، جزو دین و کرامت است و آزمندی، روزی را فرانمی‌خواند و بی‌تابی، اجلی را به عقب نمی‌اندازد. 💫[اشک از چشمان ابوذر جاری شد و گفت: ای خاندان کرامت! رحمت خدا بر شما. وقتی شما را می‌بینم به یاد رسول خدا می‌افتم. در مدینه جز شما مایه آرامش نداشتم. حضور من در این شهر برای عثمان سنگینی می‌کرد، همان‌گونه که در شام برای معاویه سنگینی کرد. او نگران بود که مردم را علیه نزدیکانش بشورانم و زمینه اعتراضات عمومی را فراهم سازم. برای همین مرا به جایی تبعید کرد که هیچ یار و یاوری جز خدا نداشته باشم. به خدا سوگند! دنبال هیچ همراهی جز خداوند نیستم و با وجود خدا هیچ وحشتی ندارم. آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🌺 #حسین‌اززبان‌حسین /قسمت ۸ 🌺•✾••┈ ▪️اعتراض به ابوسفیان [شنیده بودم که ابوسفیان در مجلسی خطاب
┈••✾•🌺 /قسمت ۹ 🌺•✾••┈ ▫️سوالاتی از امیرالمؤمنین ✨ توصیف رسول خدا 💫 [من که رسول خدا را در اوان کودکی درک کرده بودم همیشه دوست داشتم درباره ایشان بیش‌تر بدانم. از این رو سوالات متعددی درباره رسول خدا از پدرم می‌کردم.] 💫از پدرم درباره زندگی رسول خدا در داخل خانه سوال کردم. 💫پدرم فرمود: وقتی اشتغال روزانه به او اجازه می‌داد به خانه برود، در داخل خانه، اوقات خویش را سه قسمت می‌کرد: قسمتی برای عبادت خداوند متعال، قسمتی برای خانواده و قسمتی را برای خود اختصاص می‌داد. ▫️توجه به اقشار مختلف 💫رسول خدا بخشی از زمان خود را به مردم اختصاص می‌داد. پس از فراغت از کار خواص، به کارهای سایر مردم می‌پرداخت و چیزی از وقت خود را از مردم دریغ نمی‌کرد. ▫️توجه ویژه به فضلا 💫در ارتباط با مردم، رسول خدا به اهل فضل و علم عنایت ویژه داشت و هرکس را به مقدار فضیلتی که در دین داشت، احترام می‌گذاشت. برخی یک حاجت، برخی دو و برخی چندین حاجت داشتند. به مشکلات آن‌ها رسیدگی می‌کرد و به آن‌چه مصلحت آنان و صلاح امت بود مشغول‌شان می‌کرد و آن‌چه را لازم بود به آنان خبر می‌داد. ▫️ارتباط بین مردم و کارگزاران حکومتی 💫رسول خدا می‌فرمود: افراد حاضر مطالب را به افراد غایب برسانند و حاجت کسانی که به من دسترسی ندارند را به من برسانید؛ زیرا هرکس حاجت نیازمندی را که خود دسترسی به حاکم ندارد، نزد حاکم مطرح کند، خداوند قدم‌های او را در قیامت، استوار می‌سازد. ▫️مجلس مفید و سازنده 💫در جلسات رسول خدا، مطالبی در جهت منافع و مشکلات مردم مطرح می‌شد و از هیچ‌کس چیزی جز این‌ها قبول نمی‌کرد. مردم برای درک فیض و طلب علم، به حضورش می‌رسیدند و بدون فراگیری چیزی، پراکنده نمی‌شدند و با دست پُر، دین‌شناس و قادر به هدایت دیگران، خارج می‌شدند. ▫️الفت بخشی 💫 از پدرم درباره رفتار رسول خدا در خارج از خانه پرسیدم، فرمود: رسول خدا زبان خود را از سخنان غیرلازم، باز می‌داشت. با مردم انس می‌گرفت و تحبیب قلوب می‌کرد و آنان را از خود نمی‌راند. بزرگِ هر قومی را گرامی می‌داشت و همان را بر آن قوم، به عنوان والی بر می‌گزید. ▫️مراقبت همراه با اخلاق و صداقت 💫خود را از مردم می‌پایید و از رفتار غفلت‌زای آنان دوری می‌گزید، بدون آن‌که خوش‌رویی و اخلاق نیک خود را از آنان دریغ کند. از یاران خود، سراغ می‌گرفت و تفقّد می‌فرمود و از مردم در مورد مسائلی که بین آنان بود، سؤال می‌کرد. هر کار نیکی را می‌ستود و تأیید می‌کرد، و هر کار زشتی را مذمت می‌کرد و بی‌ارزش می‌شمرد. آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🌺 #حسین‌اززبان‌حسین /قسمت ۹ 🌺•✾••┈ ▫️سوالاتی از امیرالمؤمنین ✨ توصیف رسول خدا 💫 [من که رسول خد
.┈••✾•🌺 /قسمت ۱٠ 🌺•✾••┈ ... ادامه ▫️سؤالاتی از امیرالمؤمنین ✨ میانه روی در امور 💫رسول خدا در همه امور میانه‌رو بود و کارهای متناقض انجام نمی‌داد. هیچ‌گاه غفلت نمی‌کرد و از مردم غافل نمی‌شد، مبادا مردم غفلت بورزند و یا به انحراف گرایند. کوتاهی از حق، یا تجاوز از آن نمی‌کرد. در میان اطرافیانش برترین مردم از نظر او کسانی بودند که نیکوکارترین بودند و خیرشان به همه می‌رسید و خیرخواه و دلسوزتر به دیگران بودند و بزرگترین آنان کسانی بودند که با برادران دینی خود، بهتر همدردی و همکاری داشته باشند. ✨الگوی اخلاق و رهبری 💫از پدرم درباره نشست و برخاست رسول خدا پرسیدم، فرمود: رسول خدا در هیچ مجلسی نمی‌نشست و بر نمی‌خاست، مگر این‌که به ذکر خدا مشغول بود. در مجالس، جای مخصوصی برای خود انتخاب نمی‌کرد و از این کار، نهی می‌کرد. هرگاه وارد محفلی می‌شد که جمعی نشسته بودند، در آخر مجلس می‌نشست(در نخستین جای خالی) و به دیگران نیز سفارش می‌کرد که چنین کنند. با اهل مجلس یکسان برخورد می‌کرد و حقّ هرکدام از آنان را ادا می‌نمود تا مبادا کسی از آنان احساس کند که دیگری نزد ایشان، از او گرامی‌تر است. ✨آداب معاشرت و رفتار اجتماعی 💫با هرکس همنشین می‌شد، به قدری صبر می‌کرد تا خود آن شخص برخیزد و مجلس را ترک کند. هر کس از ایشان درخواستی داشت، یا به خواسته‌اش می‌رسید و یا گفتاری نرم و ملایم دریافت می‌کرد و دلخوش برمی‌گشت. 💫حُسن خُلق او، شامل حال همه می‌شد. همچون پدری مهربان برای همگان بود و البته در رعایت حق، همه مردم نزد او یکسان بودند. مجلس ایشان، مجلس بردباری، حی، صداقت و امانت بود. در آن، صداها بلند نمی‌شد، آبروی کسی ریخته نمی‌شد و اگر از کسی لغزشی سر می‌زد، جای دیگری بازگو نمی‌شد. اهل مجلس با یکدیگر عادلانه رفتار می‌کردند، براساس پرهیزگاری با هم دوستی داشتند، با یکدیگر فروتن بودند، بزرگ‌ترها را احترام می‌کردند و با کودکان مهربان بودند. نیازمندان را بر خود، مقدّم می‌داشتند و به افراد غریب پناه می‌دادند آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
.┈••✾•🌺 #حسین‌اززبان‌حسین /قسمت ۱٠ 🌺•✾••┈ ... ادامه ▫️سؤالاتی از امیرالمؤمنین ✨ میانه روی در امور
.┈••✾•🌺 /قسمت ۱۱ 🌺•✾••┈ ... ادامه ▫️سؤالاتی از امیرالمؤمنین ✨مردم داری و اخلاق‌مداری 💫درباره رفتار رسول خدا با هم‌نشینانش پرسیدم، فرمود: همیشه خوش‌رو و خوش‌خُلق و نرم‌خو بود. خشن، درشت‌خو، سخت‌گیر، پُر سر و صدا و بدزبان نبود. عیب‌جویی نمی‌کرد، بذله‌گو و اهل شوخی نبود و از کسی افراط‌گونه تعریف نمی‌کرد. در مقابل آنچه نمی‌پسندید، خود را به غفلت می‌زد و به روی خود نمی‌آورد. کسی از او ناامید نمی‌شد و آرزومندانش از او محروم نمی‌شدند. خود را از سه چیز دور می‌داشت: 🔻جدال و کشمکش 🔻پُرحرفی و زیاده‌گویی 🔻و ذکر مطالب بی‌فایده. نسبت به مردم نیز از سه چیز پرهیز داشت: 🔻کسی را سرزنش نمی‌کرد 🔻در پِی لغزش‌های کسی نبود 🔻و عیب کسی را پی نمی‌گرفت 🔻و سخن نمی‌گفت مگر در جایی که امید ثواب در آن می‌داشت. ✨ابهت و همدلی 💫رسول خدا هنگام سخن گفتن، چنان ابّهتی داشت که همه ساکت و سر به زیر بودند؛ چنان‌که گویی پرنده‌ای بر روی سرشان نشسته است، آرام و بی‌حرکت می‌ماندند. هرگاه ساکت می‌شد، دیگران سخن می‌گفتند. در حضور ایشان، بر سرِ سخنب نزاع نمی‌کردند. اگر کسی سخن می‌گفت، بقیه سکوت می‌کردند و گوش می‌دادند تا سخنش را به پایان بَرَد. به چیزی که اهل مجلس می‌خندیدند، آن حضرت نیز می‌خندیدند و به آن چه که اهل مجلس اهمیت می‌دادند، او نیز اهمیت می‌داد. ✨مدارا با نیازمند، بی‌اعتنا به متملق 💫 بر بی‌ادبی افراد غریب و ناآشنا که درخواسته‌ها و گفتارشان، رفتار درستی نداشتند؛ صبر می‌کرد، تا جایی که اصحاب درصدد دفع اشخاص مزاحم برمی‌آمدند. او می‌فرمود: چون نیازمندی را دیدید که در پی رفع نیازش است، کمکش کنید. مدح و تمجید کسی را نمی‌پذیرفت، مگر از کسی که می‌خواست لطفی را که در حقش شده جبران کند. سخن کسی را قطع نمی‌کرد مگر آن‌که از حد می‌گذشت؛ در آن صورت با نهی و او یا برخاستن از مجلس، سخن او را قطع می‌کرد. ✨سکوت سازنده 💫 از سکوت رسول خدا نیز سؤال کردم. پدر فرمود: سکوت ایشان بر چهار اصل استوار بود: 🔸بردباری 🔸مراقبت 🔸دقت و تفکر 💫دقت حضرت در این بود که همه مردم را به یک چشم ببیند و گفتار همه، یکسان گوش دهد. تفکّر حضرت در امور باقی و امورفانی بود. بردباری را توأم با صبر و شکیبایی داشت؛ به طوری که چیزی او را به خشم نمی‌آورد و کاملاً بر خود مسلط بود. مراقبت حضرت در چهار مورد بود: 🔸به کارهای نیک می‌پرداخت تا دیگران نیز از او پیروی کنند 🔸کار های زشت را ترک می‌کرد تا دیگران نیز از آن بپرهیزند 🔸کوشش خود را به کار می‌برد تا برای اصلاح امّت خود، نظری درست ارائه دهد 🔸و به آنچه خیر دنیا و آخرت در آن بود، اقدام می‌نمود. 💫درود خدا بر او و خاندان پاکش. آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist