eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
38.6هزار عکس
10هزار ویدیو
858 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
فقط کلام تو چون آیه قاب خواهد شد دعا اگر تو کنی مستجاب خواهد شد کویر اگر تو بخندی شکوفه خواهد داد و بی نگاه تو دریا سراب خواهد شد حدیث این که به یک گل بهار می روید خزان اگر تو بخندی مجاب خواهد شد کسی که بی خبر از آستانه ی دریاست از آستانه ی چشمت جواب خواهد شد بنای پایه ی هر خانه ای مقوایی ست که با تلنگر آهی خراب خواهد شد بگو به عقربه ی دل گرفته ی خورشید که چند روز دگر آفتاب خواهد شد؟ بیا ترانه ی موعود کز شکنجه ی باد چو شمع، هستی ما بی تو آب خواهد شد : ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است بردار زِ رخ پرده، که مشتاق لـقـاییم... سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
تنهاترین امام زمین، مقتدای شهر تنها چه میکنی؟ تو کجایی؟ کجای شهر؟ وقتی کسی برای تو تب هم نمی کند دیگر نسوز این همه آقا به پای شهر تو گریه میکنی و صدایت نمی رسد گم می شود صدای تو در خنده های شهر تهمت، ریا و غیبت و رزق حرام و قتل ای وای من چه می کشی از ماجرای شهر دلخوش نکن به خودت بیا با این همه گناه نگیرد دعـای شهر اینجا کسی برای تو کاری نمی کند فهمیده ام که خسته ای از ادعای شهر گاه از نبودنت مثلا گریه می کنند شرمنده ام، از این همه کذب و ادای شهر هر روز دیده می شوی اما کسی تو را نشناخت ای غریبه ترین آشِنای شهر ، گریه ی بی اختیار من آقا دلـم گرفته شبیه هوای شهر : 💔 افسوس میخورم که غایبم از انتظار تو شرمنده بی سلام رد شده ام از کنار تو سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
حس من این است هردم بی وفاتر می شوم دائما از یوسف زهرا جداتر می شوم اشکهایش را نمی فهمد دل آلوده ام هرچه یادم می کند بی اعتناتر می شوم بنده ای بی دست و پا هستم، زمان معصیت دست و پا گم میکنم، بی دست و پاتر می شوم جای من العفو میگوید که راهم میدهند من ولی جای تشکر بی حیاتر می شوم با همه رسوایی ام وقتی به دادم میرسد با نگاه مهربانش آشناتر می شوم هرچه هم بد باشم آخر سائل این خانه ام با گداییِ کـریمان پربهاتر می شوم بر دل آلوده ی خود آب و جارو میزنم چون که بااین گریه کردن با صفاتر می شوم در میان روضه از نَفسَم رهایم می کنند با سلامی بر از خود رهاتر می شوم درد من جان کندن آقاست زیر نیزه ها حاجت درمان ندارم، مبتلاتر می شوم : گناه سهم من و گریه قسمت چشمت چقدر حضرت دل غصه جای ما خوردی سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
وقتی که غافل از شبِ قبرُ لحد شدم اقرار میکنم که از آن بعد، بَد شدم آنقَدر که گناه ضرر زد به روحِ من چه زنده بودنی، که تماماً جسد شدم چشمم قدیم اینهمه که بی حیا نبود انگار بی حیا شدنم را بلد شدم از دست رفت، دستِ تمیزی که داشتم هرکس که دوست داشت رفیقم شود_ شدم من شیعه ی امامِ زمانم ولی چراااا از کوچه ای که یار نمیخواست رد شدم دور از شما شدن که بِغیر از ضرر نداشت امّا میانِ دل و شما، بنده سَد شدم شُکرِخدا که باز چنان گریه ام گرفت با گریه ی امام زمان گریه ام گرفت : میان من و شما، گرچه راه بسیار است اجازه هست که از دور عاشقت باشم؟ سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
ای دلِ خسته ی من همدمِ ویرانی ها غرق شو غرقِ خودت غرقِ پریشانی ها زَرق و برق بدلیجات اسیرت نکند ماه را گم نکنی بینِ چراغانی ها جان به لب آمد و جانانِ جهان بازنگشت جان گرفتند ز بی جانی ما جانی ها خسته ام خسته از این بی عملی ها خسته خسته از حرف زدن ها و سخنرانی ها پینه دوزی به بَرَش رفت ولی ما عمریست غَرّه هستیم به این پینه ی پیشانی ها ماهمه غمزده و غمزه ی چَشمَش کافیست تا زشادی بشود پُر دلِ زندانی ها غم مخور یوسف گمگشته میاید ای دل این خبر را برسانید به کنعانی ها : 💔 ای یوسف غریب به کنعان نیامدی تنهاترین مسافر دنیا، نیامدی گویند بوی پیرُهَنَت میرسد ولـی ما مانداه ایم و وعده ی خوبان نیامدی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
می نشینم گوشه ای و آهِ حسرت میکشم گوشه چشمی از تو را عمریست منّت میکشم از ازل «قالوا بلی» گفتم برای دیدنت سالـها بر دوش خود بارِ امانت میکشم مهزیارت بی تو شد آواره! امّا بی تو من... این نفسهایِ کذایی را چه راحت میکشم خوشبحالِ عاشقی که گفت با عجز و نیاز ناز چشمان تو را محض عبادت میکشم عهد بستم با تو امّا نفْس عهدم را شکست اینچنین در وادیِ عصیان اسارت میکشم تا که آقا سر به زانوی تو روزی جان دهم روز و شب بر لوح دل نقش ِ شهادت میکشم در خیالاتم تجسّم میکنم رویِ تو را رنجِ بسیاری از این طرزِ زیارت میکشم باز هم یکسالِ دیگر باعثِ زحمت شدم نیمه ی شعبان که می آید خجالت میکشم : چه روزها که یک به یک غروب شد نیامدی چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
شعری به رسم هدیه، سلامی به رسم یاد روز تولد تو سپردم به دست باد ای باد! راه خانه ی موعودمان کجاست ای رودهای گمشده، مقصودمان کجاست ای کاش باد بود و غزل بود و جاده‌ها می‌آمدیم سوی تو ما پا پیاده‌ها می‌آمدیم و عرض ادب، عرض احترام تبریک عید و گفتن لبیک یا امام... روز تولد تو زمین مهربان‌تر است خورشید شاد‌تر شده گویا جوانتر است کوچه به کوچه زمزمه ی طاق نصرت است عید است و جمکران تو امشب قیامت است دورم ولی تو مرحمتت دیر و دور نیست بودن فقط منوط به شرط حضور نیست مادربزرگ گفت که او، حَیّ و حاضر است بر حال ما همیشه نگهبان و ناظر است دستش گره‌گشاست، نگاهش گره‌گشاست یک خنده روی صورت ماهش گره‌گشاست ای دل چرا شکسته و ساکت نشسته‌ای چیزی بگو که ندبه و آهش گره‌گشاست شعبان کرامت است و شفاعت علی‌الخصوص ماه تمام نیمه ی ماهش گره‌گشاست شب پشت شب گره به گلوی غزل زده حلقه به حلقه زلف سیاهش گره‌گشاست حلقه به حلقه در زده تبریک گفته‌ام نام تو را در این شب تاریک گفته‌ام نام تو روشنایی صبح است و راز عشق خواندم پس از اذان طلوعت نماز عشق روز تولد است و سلام و ارادتی دادم به دست باد به شوق زیارتی : سحر نیمه ی شعبان و من و اشک و فراق همگی منتظر روز ظهورت هستیم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخیر، ولادت با سعادت بقیة الله الأعظم، صاحب العصر و الزمان بر همگان مبارک🌸
به چشم روشنی شام تار منتظرم به صبح آن قسم آشکار منتظرم بیا که عید بیاید به خانه‌ی دل ما حضور سبز تو را ای بهار منتظرم اگرچه دیر شده با گذشت اینهمه سال به حکم مطلق پروردگار منتظرم تورا نخواستم آنگونه‌ای که باید خواست شبیه مردم اهل شعار منتظرم زمانه می‌گذرد ناامید، اما من به رغم خستگی روزگار، منتظرم هنوز آمدنت آرزوی عقربه هاست به دیرپایی این انتظار منتظرم تو را ندارم و از هرکسی ندارترم کجاست آن کرم بی‌شمار؟ منتظرم میان روضه هوای مدینه پیچیده به خاک چادر آن بی مزار منتظرم : اگرچه این شب هجران هنوز تاریک است قسم به نور، که صبح ظهور نزدیک است سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
تمام شهر فراموش کرده نامت را چقدر معصیتم تلخ کرده کامت را برای اینکه بدانم مصیبتت شده ام بیا نشان بده اشک ِ غروب و شامت را تو از تبار علی؛ ما قبیله ی کوفی نمیدهیم جواب ِ تو و سلامت را چه غافلانه هنوز هم ندیده میگیریم تمام ِ درد تو را، غصه ی تمامت را کجاست غیرت مردان، چه افتخارِ بدی حراج کرده زنان را و قدّ و قامت را زنان ِ امّت جدّت چه بی حجاب شدند خدا بخیر کند محشر و قیامت را دعا بکن ننشیند به سفره نان ِ حرام که تربیت بکند منکر امامت را بگیر دست مرا تا نیفتم از چشمت نگیر از دل من لذّت ِ اقامت را کجاست خیمه ی سبزت؟ چرا نمیبینم چرا چرا نشناختم تو و مقامت را چه میشود که ببینم تو را کنار خودم به گوش جان بسپارم گل ِ کلامت را خیال ِ توبه شکستن ندارم آقاجان درست می شوم و رد نکن غلامت را : حق داری اگر نیایی ای حضرت عشق هرگز به غم تو این جوان پیر نشد😔 سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
رسید فصل بهار و بهار ما نرسید بهار عمر گذشت و نگار ما نرسید کجاست مرهم غم‌های بی‌شمار علی دوای زخم دل داغ‌دار ما نرسید به شوق دیدن رویش به صبح خیره شدیم چقدر خیره شدیم و سوار ما نرسید کجاست نور امید نجات این عالم کجاست صبر و قراری، قرار ما نرسید چقدر چله گرفتیم تا ببینیمش ولی به منزل مقصود بار ما نرسید هزار حرف مگو بین سینه بود و کسی به داد این دل بیمار و زار ما نرسید چقدر گریه نوشتیم پای غربت او چقدر گریه نوشتیم... یار ما نرسید به جد بی‌کفنش می کنم توسل، چون به جز حسین کسی هم به کار ما نرسید فدای گریه‌ی آن مادری که می‌فرمود: دو قطره آب به این شیرخوار ما نرسید : یکسال با گناه و جدا از شما گذشت یک عُمر روسیاهی ما را حلال کن سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، فرا رسیدن میراث کهن ایران زمین بر شما مبارک باد🌺
دوست داری در زدنهای مرا، حاشا نکن پس اگر تا صبح هم در را زدم در وا نکن من برای تو میایم نه برای حاجتم جان خوبانت مرا محتاج این دنیا نکن روز اگر کار بدی کردم تو شب راهم بده روی من آغوش وا کن لطف کن دعوا نکن کار دست توست من کارگرم ای خوش حساب میتوانی از خودت طردم کنی اما نکن من ادای خوبها را در میاوردم فقط سابقه دارم گنهکارم ولی رسوا نکن نامه ی اعمال ما را به نجف ارسال کن تا علی امضا نکرد این نامه را امضا نکن سرپرستی مرا مولا تقبل کرده است کودک آواره را شرمنده ی بابا نکن دوست دارم با علی همسایه باشم تا ابد در نجف گم میشوم دیگر مرا پیدا نکن من به این ماه مبارک گفته ام ماه حسین جز حسین این ماه را در پیش ما معنا نکن ای رفیق سینه زن از کربلا روزی بگیر روزه را افطار جز با تربت اعلا نکن : ثلث ماه رمضان بی تو سپـر شد آقا عمـر ما بود که دور از تو هدر شد آقا چه شود این رمضان وصل شما پا بدهد؟ یازده روز که در هجـر تو سـر شد آقا سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
حضور دارد و ما فکر غیبتش هستیم غریب مانده و غافل ز غربتش هستیم سراغ از او نگرفتیم، او سراغ گرفت گله نکرده ز ما گرچه رعیتش هستیم به جای کار برایش همش طلبکاریم نه نوکریم نه در فکر خدمتش هستیم چقدر همت ما بوده مَحرمش باشیم؟ چقدر مونس ‎شبهای خلوتش هستیم؟ همیشه و همه جا او هوای ما را داشت همیشه و همه جا زیر منتش هستیم قرار بود بسوزیم ما ولی نگذاشت خدا گواه ‎ست اسیر رفاقتش هستیم خدا کند که به ما کـربلا افاضه کند که سالهای زیادی به حسرتش هستیم : فال فرج زدیم و جوابش چنین رسید راه میان ماست سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام