دفاع مقدس
🔻عزاداری رزمندگان اسلام برای امام حسین(ع) در اردوگاههای بعثی 🔻راهکار اسراء برای روضهخوانی در ایام
حجتالاسلام ابوترابی در دوران اسارت همچون شمعی در بین اسرا می درخشید. او علاوه بر الهام بخشی و دادن روحیه به زندانیان دربند، به نوعی رهبری و مدیریت آنها را برعهده داشت. وی علاوه بر ایجاد وحدت و همدلی در میان اسرای ایرانی، موجب تحول عمیق در رفتار و منش سربازان و درجهداران رژیم بعث عراق شده بود. برخورد محبتآمیز با سربازان عراقی، پیگیری برای حل مشکلات اسرا، فداکاری و ایثار، تأکید بر سلامت اسرا، برخورد وی با فریبخوردگان و... از مهمترین مؤلفههای تأثیرگذار سید آزادگان در زندانهای رژیم بعث عراق بود.
🌿تعبیر رهبر معظم انقلاب در مورد مرحوم ابوترابی:
«او همچون خورشیدی بر دلهای اسیران مظلوم میتابید و چون ستاره درخشانی، هدف و راه را به آنان نشان میداد و چون ابری فیاض، امید و ایمان را بر آنان میبارید»
🌴 خدای تعالی سید مظلوم و مخلص را با اجداد طاهرینش محشور کند🤲
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
دفاع مقدس
حجتالاسلام ابوترابی در دوران اسارت همچون شمعی در بین اسرا می درخشید. او علاوه بر الهام بخشی و دادن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #فیلم | صحبت های شنیدنی و آموزنده حاج آقا قرائتی در باره سیدعلی اکبر ابوترابی (سید آزادگان در بند رژیم صدام)
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
#خباثت_نگهبان_بعثی_اما....!
▫️ خاطره ای از زبان سيد اسرا، مرحوم علی اکبر ابوترابی
▫️در اسارت، اذان گفتن با صدای بلند ممنوع بود. ما در آنجا اذان می گفتیم، اما به گونه ای که دشمن نفهمد. روزی جوان هفده ساله ضعیف و نحیفی، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: چیه؟ اذان می گویی؟ بیا جلو! یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید، پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: چیه؟ من اذان گفتم نه او.
آن بعثی گفت: او اذان گفت. برادرمان اصرار کرد که؛ نه، اشتباه می کنی. من اذان گفتم. مأمور بعثی گفت: خفه شو! بنشین فلان فلان شده! او اذان گفت، نه تو. برادر ایثارگرمان هم دستش را گذاشت روی گوشش و با صدای بلند شروع کرد به اذان گفتن. مأمور بعثی فرار کرد. وقتی مأمور عراقی رفت، او رو کرد به آن برادر هفده ساله که اذان گفته بود و به او گفت: بدان که من اذان گفتم و شما اذان نگفتی. الان دیگر پای من گیر است.
به هر حال، ایشان را به زندان انداختند و شانزده روز به او آب ندادند. زندان در اردوگاه موصل (موصل شماره ١ و ٢) زیر زمین بود. آنقدر گرم بود که گویا آتش می بارید. آن مأمور بعثی، گاهی وقت ها آب می پاشید داخل زندان که هوا دم کند و گرمتر شود. روزی، یک دانه سمون (نان عراق) می دادند که بیشتر آن خمیر بود. ایشان می گفت: می دیدم اگر نان را بخورم از تشنگی خفه می شوم. نان را فقط مزه مزه می کردم که شیره اش را بمکم. آن مأمور هم هر از چند ساعتی می آمد و برای اینکه بیشتر اذیت کند، آب می آورد، ولی می ریخت روی زمین و بارها این کار را تکرار می كرد.
می گفت: روز شانزدهم بود که دیدم از تشنگی دارم هلاک می شوم، گفتم: یا فاطمه زهرا! امروز افتخار می کنم که مثل فرزندت آقا حسین بن علی اینجا تشنه کام به شهادت برسم. سرم را گذاشتم زمین و گفتم: یا زهرا! افتخار می کنم؛ این شهادت همراه با تشنه کامی را، شما از من بپذیر و به لطف و کرمت، این را به عنوان برگ سبزی از من قبول کن. دیگر با خودم عهد کردم که اگر هم آب آوردند سرم را بلند نکنم تا جان به جان آفرین تسلیم کنم. تا شروع کردم شهادتین را بر زبان جاری کنم، دیدم که زبانم در دهانم تکان نمی خورد و دهانم خشک شده است.
در همان حال، نگهبان بعثی آمد پشت پنجره، همان نگهبانی که این مکافات را سر ما آورده بود و همیشه آب می آورد و می ریخت روی زمین. از پشت پنجره مرا صدا می زد که بیا آب آورده ام. اعتنایی نکردم. دیدم لحن صدایش فرق می کند و دارد گریه می کند و می گوید: بیا آب آورده ام. مرا قسم می داد به حق فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که آب را از دستش بگیرم. عراقی ها هیچ وقت به حضرت زهرا (سلام الله علیها ) قسم نمی خوردند.
....تا نام مبارکت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را برد، طاقت نیاوردم. سرم را برگرداندم و دیدم که اشکش جاری است و می گويد: بیا آب را ببر! این دفعه با دفعات قبل فرق مى كند. همین طور که روی زمین بودم، سرم را کج کردم و او لیوان آب را ریخت توی دهانم. لیوان دوم و سوم را هم آورد. یک مقدار حال آمدم. بلند شدم، او گفت: به حق فاطمه زهرا بیا و از من درگذر و مرا حلال کن!
....گفتم : تا نگویی جریان چی هست، حلالت نمی کنم. گفت: دیشب، نیمه شب، مادرم آمد و مرا از خواب بیدار کرد و با عصبانیت و گریه گفت: چه کار کردی که مرا در مقابل حضرت زهرا (سلام الله علیها) دختر رسول الله (ص) شرمنده کردی؟! الان حضرت زهرا (سلام الله علیها) را در عالم خواب زیارت کردم. ایشان فرمودند: به پسرت بگو برو و دل اسیری که به درد آورده ای را به دست بیاور اگر نه همه شما را نفرین خواهم کرد.
(راوى: سيد اسرا سيد علی اکبر ابوترابی)
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
30.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #مستند
🎞 بازجویی از اسرا توسط گرگها
♨️یکی از خوش خدمتی های #منافقین به صدام در زمان جنگ، بازجویی از اسرای ایرانی بود که اطلاعات و عملیات های سری را در اختیار داشتند، منافقین اطلاعات بدست آمده را تجزیه و تحلیل می کردند و از طریق نفوذی های خود در دستگاه های مختلف داخل کشور این اطلاعات را راستی آزمایی و طبقه بندی می کردند و در نهایت از اطلاعات پراکنده خام به داده های واقعی و ارزشمند دست می یافتند و یافته های خود را در اختیار استخبارات عراق قرار می دادند.
#آزادگان
🗓 انتشار به مناسبت ۲۶ مرداد ۱۳۶۹ ، سالروز بازگشت آزادگان سزفراز به خاک میهن
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🪴 تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
🌱 ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
🍒 گیلاس، کمپوت پُرطرفدار ...
در سالهای دفاع مقدس
در گرمـای طاقت فـرسای جبهه های جنوب،
کـمپوت میوه جات طرفداران بسیاری داشت
خصوصا ڪمپوت گیلاس؛ به سبب بالا بودن
طالبانِ ڪمپـوت گیــلاس و ڪم بـودن آن در
محموله های ارسالی ، معمولا در هنگام توزیع،
به نفرات آخر کمپوت سیب و گلابی میرسید.
در چنین مواقعی و در فضایی خیلی دوستانه
کِش رفتن کمپوت گیلاس از بچه های دیگر یا
مبادلهٔ یک کمپوت گیلاس در ازای چند کمپوت
سیب یا گلابی بالا میگرفتو خلاصه رزمندهها
بازار بورس کمپوت تشکیل میدادند و صفایی
میکردند. گاهی نیروهای یک دسته یا گروهان،
ڪمپوت های سیب و گلابی خـود را روی هـم
می گذاشتند و با تعداد کمتری کمپوت گـیلاس
همرزمان دیگر معاوضه میکردند و کمپوتهای
گیلاس را در ظرفهای کوچکتر تقسیم کرده و
بین هم توزیع می کردند.
در عکسی که می بینید ...
رزمنده ای ظاهر بطرزی مشکوک😊
6عدد کمپوت گیلاس در دست دارد
که معلوم نیست در بازار بورس کمپوت،
باچند کمپوت سیب و گلابی معاوضه کرده😊
#زندگی_در_جنگ
#جنگ_به_روایت_تصویر
#شهید_حجت_الله_نعیمی
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
#درس_گفتار_حاج_همت 📜
#شهادت به منزلهی رسیدن به اوج نقطهی تکامل برای انسانهای وارسته و آزاده است.
#شهادت چنان معنا و مفهوم عظیمی دارد، که میشکند آن قلم و گنگ و الکن میشود آن زبانی، که قصد توصیف مقام والای «شهادت» و #شهید را داشته باشد.👌
در طول تاريخ انقلاب اسلامی و این جنگ، ما شاهد شهادت بسیاری از انسانهای مومن، مخلص و متّقییی بودهایم که قصدشان، جلبِ رضای خدا و تمام هم و غمشان، تلاش و جهاد در راه اعتلای کلمهی اسلام عزیز و ترقّی بشریت بوده است. به گونهای که هر شهیدی، یک اُسوه و نمونهی قابل پیروی را در تاریخ ما، ساخته و به جا گذاشته است.هر شهیدی به تنهایی، قادر است ملّتی را زنده کند، قلبهای مردهای را به تپش درآورد و برای نسلهای آیندهی بشریت، سرمشقی تاریخساز و انسانساز باشد.☝️
✍️ فرازی روحانی و دلنشین از سخنرانی گهربار سردار #شهید_حاج_ابراهیم_همت ، عصر روز سهشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۶۲ - اردوگاه قلّاجه.
منبع زيرنويس: جلد سوم کتاب #به_روایت_همت ، صفحهی ۱۳۸۵.
#به_روایت_همت
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
دفاع مقدس
⭕️ 24 مرداد 1358 - تصرف پاوه توسط عناصر تجزیه طلب ضدانقلاب 🗓 یک هفته پس از پیروزی انقلاب توطئه و ت
✅ شرح کوتاهی از #حماسه_پاوه
روز 11 ماه رمضان سال 58 ضدانقلاب برنامه حمله به پاوه را طرح ریزی کرد و گروهای ضد انقلاب هم قسم شدند که با تصرف شهر پاوه به انقلاب نوپای ما لطمه بزنند. روزچهارشنبه 21 ماه رمضان مصادف با 24 مرداد سال 58 و در سالروز شهادت علی(ع) حمله آغاز شد
نیرویی بین دو تا هشت هزار نفر ضد انقلاب به مردم بی دفاع پاوه حمله کرد.
ابتدا جاده های ارتباطی را بستند و بعد مخابرات پاوه را از کار انداختند و سپس سراغ منبع آب آشامیدنی شهر پاوه رفتند و تلمبه خانه را از کار انداختند. آب آشامیدنی شهر قطع شد.
روز پنجشنبه 22 ماه رمضان سال 58 ارتفاعات مشرف به شهر پاوه را گرفتند و وارد شهر پاوه شدند و شهر را تصرف نمودند.
در ساعات اولیه روز 25 مرداد مصادف با 22 ماه رمضان #شهید_محمد_نوژه با هواپیمای اف 4 برای مرعوب نمودن و شکستن دیوار صوتی بر فراز شهر پاوه رسید.
روز 22 ماه رمضان شهید چمران به همراه شهید فلاحی با هلیگوپتر در زیر آتشباری دشمن وارد شهر پاوه شد.
فقط مرکز ژاندارمری و سپاه محل مقاومت مدافعین شهر پاوه بود.
روز جمعه 23 ماه رمضان و 26 مرداد 58 که مصادف با اولین روز قدس بود هلکوپتری به پاوه رسید که قدری مهمات و آذوقه آورد و شهید فلاحی برای هماهنگی و پشتیبانی از مدافعان پاوه به کرمانشاه رفت.
ساعت 4 بعد از ظهر هلیکوپتری آمد که آذوقه و مهمات برساند و مجروح به عقب تخلیه کند که با آتش ضد انقلاب در مسر برگشت با تعدادی مجروح به کوه برخورد کرد و سرنگون شد.
روز جمعه 23 ماه رمضان ضد انقلاب به بیمارستان پاوه رسید و مجروحان و پاسداران را سربرید و تیرباران نمود.
خبر جنایت ضد انقلاب و محاصره پاوه به #امام رسید و روز شنبه 24 ماه رمضان مصادف با 27 مرداد امام پیام داد که نیروهای مسلح برای مقابله با ضد انقلاب اقدام عاجل بنمایند و اگر ظرف 24 ساعت ضد انقلاب سرکوب نشود اقدام انقلابی مینماید که بعد از این پیام ورق برگشت و #شهر_مظلوم پاوه آزاد شد.
این روایت مظلومی حماسه سازان شهید پاوه بود که 14 قهرمان این حماسه در گلزار شهدای تهران در خاک آرمیده اند🌷
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
دفاع مقدس
✅ شرح کوتاهی از #حماسه_پاوه روز 11 ماه رمضان سال 58 ضدانقلاب برنامه حمله به پاوه را طرح ریزی کرد و
💠 مرداد 1358 - هفت ماه از پیروزی انقلاب نگذشته بود که خبر رسید شهر #پاوه در معرض خطر سقوط است.
#شهد_چمران و #شهید_سرلشگر_فلاحی به سرعت راهی #پاوه شدند.
#خلبان_شهید_محمد_نوژه معاون عملیات پایگاه شکاری همدان، ماموریت یافت تا با هواپیمای «اف- 4» بر فراز شهر پاوه به پرواز درآمده و با شکستن دیوار صوتی لحظات پراضطرابی را برای مهاجمان مسلّح فراهم آورد تا نیروهای خودی به فرماندهی شهید چمران و فلاحی از راه برسند.
محمد نوژه در کابین جلو و سید عبدالله بشیری موسوی در کابین عقب سوار بر #فانتوم_اف_4 داوطلبانه و با #زبان_روزه به سوی ماموریت میرفتند.
با حضور عقاب تیز پرواز ارتش جمهوری اسلامی بر فراز شهر پاوه وشکستن دیوار صوتی ، دشمن انقلاب به وحشت افتاد و مدافعان کم تعداد شهر امید وار شدند که سیلی فرزندان خمینی در راه است.
هواپیمای نوژه در برگشت از ماموریت گرفتار آتش پر حجم سلاح هایی شد که ضدانقلاب از پادگان ها به سرقت برده بود.
#شهید_نوژه با وجود اینکه در اثر اصابت گلوله به کابین هواپیما دست راستش به شدن آسیب دیده بود سعی میکرد پرنده اش را سالم به مقصد برساند و حتی خود و خلبان دیگر همراهش که می توانستند در موقع خطر از صندلی پران استفاده کنند و جان خود را نجات دهند از این حق خود صرف نظر کردند تا مبادا سرمایه ای از نظام نوپای اسلامی به هدر رود.
آنها تدبیر کردند اما گویا تقدیر بر این بود که #روزه خود را با شهادت افطار کنند و در نهایت هواپیمای آنها به کوه برخورد کرد و خلبانان شهید #محمد_نوژه و #سید_عبدالله_بشیری_موسوی آسمانی شدند.🕊🕊
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
دفاع مقدس
💠 مرداد 1358 - هفت ماه از پیروزی انقلاب نگذشته بود که خبر رسید شهر #پاوه در معرض خطر سقوط است. #شهد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 #کلیپ
📆 ۲۵ مرداد ۱۳۵۸
⏳ سالروز شهادت خلبانان دلاور ارتش ج.ا.ا
#محمد_نوژه و #سید_عبدالله_بشیرموسوی
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
دفاع مقدس
🎞 #کلیپ 📆 ۲۵ مرداد ۱۳۵۸ ⏳ سالروز شهادت خلبانان دلاور ارتش ج.ا.ا #محمد_نوژه و #سید_عبدالله_بشیرموسو
خلبان غیور ارتش، شهید محمد نوژه
معاون عملیات پایگاه ششم نیروی هوایی
🌱 در سال ۱۳۲۴ در تهران در خانوادهاش متدین متولد شد. او در میان این جمع مهربان و عاشق اهل بیت (ع) پرورش یافت. در سن هفت سالگی به مدرسه رفت و تحصیلات خود را تا اخذ مدرک دیپلم ریاضی در سال ۱۳۴۲ به پایان رساند و سپس وارد دانشکده افسری شد.
پس از اتمام دانشکده افسری جهت طی دوره سامانههای کنترل اسلحه به آمریکا رفت و به علت عشق و علاقه اش به پرواز به دانشکده خلبانی نیروی هوایی راه یافت.
محمد دوره مقدماتی پرواز را در ایران و دوره عالی و تکمیلی آن را در آمریکا گذراند. در سال ۱۳۵۱ با اخذ نشان و مدرک خلبانی در جمع خلبانان اف ۴ (موسوم به فانتوم) قرار گرفت.
وی در سالهای خدمتش به عنوان افسر سامانههای کنترل اسلحه گردان ۱۰۱ شکاری پایگاه یکم، افسر خلبان شکاری تاکتیکی گردان ۳۱ شکاری پایگاه سوم، ریاست شعبه عملیات مشترک و معاون عملیات پایگاه ششم نیروی هوایی در خدمت ارتش بود.
نوژه در مأموریتهای بسیاری در غرب کشور بمنظور سرکوب تجزیه طلبان حماسه آفرید و سرانجام در یکی از این مأموریتها در حالی که روزه بود در ۱۳۵۸/۵/۲۵ به پرواز درآمد، ولی هواپیمایش در آسمان منطقه عمومی پاوه توسط عناصر ضد انقلاب سقوط کرد و در سن ۳۴ سالگی به شهادت رسید.
در پی این واقعه و به پاس اولین شهید نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، پایگاه سوم شکاری همدان به پایگاه شهید نوژه تغییر نام یافت.
این پایگاه پیش از این و در زمان طاغوت به پایگاه «شاهرخی» معروف بود که مدتی پس از انقلاب به پایگاه «حر» تغییر نام داد.
یک سال بعد از شهادت این خلبان قهرمان، در تاریخ ۱۳۵۹/۴/۱۹ شبکه کورتاچیان سلطنتطلب طرفدار شاهپور بختیار موسوم به «شبکه نقاب» و تعدای از عوامل کودتاچی در این پایگاه دستگیر شدند، از این رو سهواً "کودتای نقاب" را "کودتای نوژه" نامیدند‼️...و این عبارت بعدها نیز تکرار شد.... که جا دارد این اشتباه به مرور در افواه و متون مکتوب تصحیح شود.
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
دفاع مقدس
خلبان غیور ارتش، شهید محمد نوژه معاون عملیات پایگاه ششم نیروی هوایی 🌱 در سال ۱۳۲۴ در تهران در خانوا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهیدی که یک کودتا به نام او خورد!
🔹میان "کودتای نوژه" و "کودتای نقاب"، تفاوتی است به اندازه مظلومیت یک شهید!
🌷 #شهید_نوژه
🌱 #پاوه
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
دفاع مقدس
💠 مرداد 1358 - هفت ماه از پیروزی انقلاب نگذشته بود که خبر رسید شهر #پاوه در معرض خطر سقوط است. #شهد
📷 دیدار خانواده های خلبانان شهید محمد نوژه و سید عبدالله بشیری موسوی با حضرت امام (ره)
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
❂○° پاوه به روایت چمران °○❂
🔻بخش اول
💠 صبح ۵۸/۵/۲۷ بر بالاى دیوار خانه پاسداران رفته بودم و به شهر مىنگریستم و گلوله از هر دو طرف، همچنان مىبارید؛ یک باره فریاد الله اکبر پاسداران به هوا بلند شد؛ پرسیدم مگر چه شده است؟ گفتند: امام خمینى (س) اعلامیهاى صادر کرده است؛ اعلامیهاى تاریخى که اساس بزرگترین تحولات انقلابى کشور ما به شمار مىرود.
امام خمینى (س)، فرماندهى قوا را به دست مىگیرد و فرمان مىدهد که ارتش باید در عرض 24 ساعت، خود را به #پاوه برساند و ضدانقلاب را قلع و قمع کند.
🔸من اصلا خبر نداشتم که اخبار هولناک پاوه، به کسى میرسد و امام خمینى (س) و ملت، از جریان پاوه با خبرند. فکر مىکردم که در محاصره ضد انقلاب در آن شب وحشتناک، به شهادت مىرسیم و تا مدتها کسى باخبر نمىشود؛ اما بىیسیمچى شجاع ژاندارمرى، در حالى که اتاقش زیر رگبار گلولهها فرو مىریخت، خود به زیر میز رفته و درازکش و میکروفن به دست، همه جریانات را به #کرمانشاه مخابره مىکرد.
🔹در #پاوه، پیرمردى 60 ساله به سراغم آمد؛ با ریش سفید و درخواست کرد که او را به صف اول معرکه بفرستم تا به شهادت برسد. از او پرسیدم که چه تعلیماتى دیده است که چنین آرزویى دارد؟ با التماس و تضرع مىگفت: افتخار شهادت را از من سلب نکنید. جوان دیگرى هم به سراغم آمد که تک و تنها، فاصله کرمانشاه - پاوه را طى کرده بود و به هیچ گروه و کمیتهاى وابستگى نداشت؛ مىگفت که یکه و تنهاست؛ در دنیا، هیچ چیز ندارد؛ حتى اسلحه هم ندارد و تنها چیزى که دارد، یک جان است.
🔺یکى را مىدیدید که با یک کامیون هندوانه آمده است. کسى را دیدم که از خوزستان آمده بود و یک وانت شیرینى و شکلات آورده بود و پخش مىکرد.
🔻تا آن لحظه که فرمان تاریخى امام صادر شد، ما حالت تدافعى داشتیم؛ اما بعد از فرمان منقلب کننده امام، دیگر جاى سکوت و تماشا نبود؛ وقت حرکت و قاطعیت و شجاعت بود.
🔰آن جا بود که یک گروه پنج نفرى از پاسداران را به فرماندهى #اصغر_وصالى و چند نفر از اکراد، با یک آرپىجى مأمور کردم که به بالاى بزرگترین کوههاى مسلط بر پاوه بروند و این پایگاه را از دست دشمن خلاص کنند. به خدا سوگند! این جوانان آن چنان عاشق و شیفته شهادت پیش مىرفتند که براى خود من غیر قابل تصور بود. از روى لبه کوه، تمام قد، با قد برافراشته مىدویدند. دشمن مىتوانست بایستد و همه آنها را بر خاک بریزد؛ زیرا سنگرى محکم و قلعهاى محکم بر بالاى کوه داشت؛ ولى فرمان امام، آن چنان تحولى به وجود آورده بود، آن چنان ایمانى در دل جوانان ما ایجاد کرده بود و آن چنان خوف و وحشتى در دل دشمن انداخته بود که دشمن مىگریخت و دوستان ما به سهولت به سوى آنان حمله مىکردند؛ بالاخره این قله بلند را به سادگى و به سهولت به زیر سلطه خویش در آوردند...
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
👇👇ادامه
دفاع مقدس
❂○° پاوه به روایت چمران °○❂ 🔻بخش اول 💠 صبح ۵۸/۵/۲۷ بر بالاى دیوار خانه پاسداران رفته بودم و به شهر
❂○° پاوه به روایت چمران °○❂
🔻بخش دوم
💠 .. سه گروه، هر گروه پنج نفر از دوستان خود را تجهیز کردیم و آنها از سه طرف به سمت فرودگاه حمله کردند. به آنها گفته بودم که بعد از تصرف فرودگاه، تا تپه اول پیش بروند و در بالاى تپه مستقر شوند. آنها تپه اول را تسخیر کردند و به تعقیب دشمن پرداختند؛ تپه دوم را نیز به تصرف در آوردند و به تپه سوم رسیدند؛ تپه سوم را نیز تسخیر کردند. همان #بیمارستان مخوف را بدون هیچ تلفات و خسارتى، به تصرف خویش در آوردند و دشمن از هر طرف فرار کرد و شهر را تخلیه نمود.
🔸راستى که شب پیش که شب شهادت، شب ناامیدى، شب شکست و سقوط بود، با فرمان امام، آن چنان تغییر کرد که شب بعد به شب آرامش، شب امید و شب پیروزى مبدل شد.
🔹چه کسى مىتوانست چنین معجزهاى به وجود آورد که از یک شب هولناک و یک نقطه تاریک، چنین تحول و تحرکى خلق کند که مبدأ جنبش و حرکت و پیشروى به سوى انقلاب راستین اسلامى باشد.
🔺در این چند روز مصیبت، مىتوانم به جرأت بگویم که حتى یک قطره اشک نریختم و در برابر سختترین فاجعههاى منقلب کننده، با این که در درون خود گریه مىکردم؛ ولى در ظاهر، قدرت خود را به شدت حفظ مىنمودم تا لحظهاى که در فرماندارى، به عکس امام برخوردم؛ یک باره سیل اشک ریختن کرد و همه عقدهها و فشارها و ناراحتىها آرامش یافت و خوب احساس مىکردم که فقط یک قدرت روحى بزرگ، در یک ابرمرد تاریخ، قادر است چنین معجزهاى کند.
🔻 #پاوه، میعادگاه فداییان راه خدا با طاغوتیان است که به قدرت ایمان و شهادت، بر نیروهاى کفر و ظلم و جهل پیروز شدهاند.
🔰 پاوه، داستان شورانگیزى است که حماسهها خلق کرده، اسطورهها از خود به یادگار گذاشته و شهادتها و فداکارىهاى بىنظیرى را بر قلب خود ضبط کرده است و شاهد جنایتهایى بود که در تاریخ سابقه نداشته است.
پاوه، اسمى لطیف است که در آن خشنترین قتل عامها صورت گرفته است.
✨ #پاوه با قلههاى سر به فلک کشیدهاش، نمودار همت بلند جانبازان راه حق و اراده سخت و پولادین مبارزان انقلاب اسلامى ایران است.
پاوه که از جویبارها و چشمهسارها و مرغزارها و بوستانهایش، نسیم ملایمى مىوزد، بوى خون بىگناهان را پخش مىکند و ناله زنجیریان و شیون مادران داغ دیده را منتشر مىنماید.
📚منبع: کردستان، شهید مصطفى چمران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى.
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
دفاع مقدس
❂○° پاوه به روایت چمران °○❂ 🔻بخش دوم 💠 .. سه گروه، هر گروه پنج نفر از دوستان خود را تجهیز کردیم و
شهید دکتر چمران در حال هدایت نیروها
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🌷شهید #اصغر_وصالی:
ننگ بر جنازه پاسداری که تو خشاب اسلحه اش فشنگی باقی مونده باشه
📸 فرمانده #دستمال_سرخها که در حادثه پاوه حماسه آفریدند..
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
💠 27 مرداد 1358 - سالروز صدور فرمان امام و آزادی پاوه
- بسم اللَّه الرحمن الرحیم
🔹 از اطراف ایران، گروههای مختلف ارتش و پاسداران و مردم غیرتمند تقاضا کردهاند که من دستور بدهم به سوی #پاوه رفته و غائله را ختم کنند. من از آنان تشکر میکنم؛ و به دولت و ارتش و ژاندارمری اخطار میکنم اگر با توپها و تانکها و قوای مجهز تا 42 ساعت دیگر حرکت به سوی پاوه نشود، من همه را مسئول میدانم.
🔸من به عنوان ریاست کل قوا به رئیس ستاد ارتش دستور میدهم که فوراً با تجهیز کامل عازم منطقه شوند؛ و به تمام پادگانهای ارتش و ژاندارمری دستور میدهم که بیانتظارِ دستور دیگر و بدون فوت وقت- با تمام تجهیزات به سوی پاوه حرکت کنند؛ و به دولت دستور میدهم وسایل حرکت پاسداران را فوراً فراهم کنند.
▪️تا دستور ثانوی، من مسئول این کشتار وحشیانه را قوای انتظامی میدانم. و در صورتی که تخلف از این دستور نمایند، با آنان عمل انقلابی میکنم. مکرر از منطقه اطلاع میدهند که دولت و ارتش کاری انجام ندادهاند. من اگر تا 24 ساعت دیگر عمل مثبت انجام نگیرد، سران ارتش و ژاندارمری را مسئول میدانم. و السلام.
✍️ روح اللَّه الموسوی الخمینی
24 شهر رمضان 99/ 27 مرداد 58
📚 صحیفه امام، ج9، ص: 285
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
📷 شرکت رزمنده ها در انتخابات و رأی گیری در جبهه - دوران #دفاع_مقدس
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
دفاع مقدس
📷 شرکت رزمنده ها در انتخابات و رأی گیری در جبهه - دوران #دفاع_مقدس 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ http
💠 #رای دادن بچههای گردان شهادت - لشکر 27 محمدرسول الله
جمعه ۲۵ مرداد ۱۳٦٤
اردوگاه کوزران کرمانشاه
انتخابات چهارمین دوره ریاست جمهوری
مسئول صندوق "شهید سیدمهدی تهرانینژاد"
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🪴 تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
🌱 ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
دفاع مقدس
💠 #رای دادن بچههای گردان شهادت - لشکر 27 محمدرسول الله جمعه ۲۵ مرداد ۱۳٦٤ اردوگاه کوزران کرمانشاه
[Forwarded from davodabadi]
انتخابات ریاست جمهوری در جنگ
حمید داودآبادی
قرار بود در آخرین روزهای مرداد ماه 1364، انتخابات چهارمین دورهی ریاست جمهوری برگزار شود. خیلی دوست داشتم در تهران باشم؛ هم به این دلیل که شناسنامه همراهم نبود تا رأی بدهم، هم این که در کنار بچههای محل در جریان برگزاری انتخابات باشم. وقتی از برادر "مصطفی عبدالرضا" (معاون گردان شهادت) درخواست کردم مرخصی دو سه روزهای بدهد تا بروم و برگردم، خندید و گفت:
- بین این همه رزمنده که اینجا و جاهای دیگهی جبهه هستند، فقط حضرتعالی میخوای رأی بدی؟
خوب که فکر کردم، دیدم راست میگوید. هیچ کداممان شناسنامه همراه نداشتیم. پس تکلیف رأی دادن چی میشد؟ که عبدالرضا گفت:
- غصه نخور. قراره روز جمعه، صندوق رأی سیار بیارن اینجا تا همه رأی بدن.
وقتی پرسیدم: خب وقتی شناسنامه نداریم، چیکار کنیم؟
گفت: اون دیگه با خود مسئولینه. شما فقط رأیت رو بده.
صبح روز جمعه 25 مرداد 1364، کوهپیمایی صبحگاهی برگزار نشد و راحتباش دادند. صبحانه را که خوردیم، نزدیک ساعت 8 بود که دو دستگاه نیسان پاترول به اردوگاه آمدند. بلندگوی تبلیغات اعلام کرد:
"همهی نیروها برای شرکت در انتخابات، در محوطهی صبحگاه بهخط شوند."
اعلام شد "کارت پلاک" خود را همراه بیاوریم.
قبل از این که فرم مخصوص را پرکنیم و رأی خودمان را بدهیم، نمایندگان وزارت کشور تذکراتی دادند. از جمله این که هیچکدام از برادران حق ندارد اطراف صندوق اخذ رأی، به تبلیغ برای کاندیدایی خاص بپردازد.
هر چند که همهی بچهها زیر لب نام آقای خامنهای را زمزمه میکردند.
او تذکر داد:
هر رزمنده فقط حق یک رأی دارد و اگر کسی تخلف کند، شرعا حرام است.
حتی اعلام کرد رأی خود را جلوی همدیگر ننویسیم.
بهجای شناسنامه، پشت کارت پلاک مهر زدند. آنقدر سختگیر بودند که به نیروهایی که به هر دلیلی کارت پلاک نداشتند، اجازهی رأی دادن ندادند.
مسئول صندوق، جوانی حدود 17ساله بود که خیلی خوش برخورد و خندهرو بود. نمیدانم چرا از او خوشم آمد و بنا گذاشتم تا هم از او و هم از صحنهی رأی دادن بچهها چندتایی عکس بگیرم.
نام او را که پرسیدم، خودش را "سیدمهدی تهرانینژاد" معرفی کرد. وقتی پرسید از کدام محلهی تهران آمدهام، تا گفتم تهراننو، با خنده گفت که پسرخالهاش اهل آنجاست که او را شناختم و همین باعث شد زودتر رفیق شویم.
یوسف محمدی و جعفرعلی گروسی در کنار صف بچهها ایستادند. یوسف گفت که دوست دارد موقع انداختن رأی به صندوق از او عکس بگیرم که گرفتم.
آن روز این شهیدان در عکسهای انتخاباتی ای که گرفتم، بودند و امروز جایشان ...
1 - سیدمهدی تهرانی نژاد. شهادت: جمعه 2/12/1364 در عملیات والفجر 8 در فاو
2 – یوسف محمدی. شهادت: تیر ماه 1365 در عملیات کربلای 1 در مهران
3 – جعفرعلی گروسی. شهادت جمعه 17/7/1366 در کردستان.
4 - حمید فرخیان. شهادت: پنجشنبه 25/10/1365 در عملیات کربلای 5 در شلمچه
5 – حسین جعفری. شهادت: دی 1365 در عملیات کربلای 5 در شلمچه (اگر درست یادم باشد)
6 - علی مصطفی زاده. شهادت: دی 1365 در عملیات کربلای 5 در شلمچه (اگر درست یادم باشد)
(حمید داودآبادی)
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🪴 تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
🌱 ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌱 نشر مطالب صدقه جاریه است
🌴 ۲۵ مرداد ۱۳۶۴ — سالروز عملیات عاشورای ۳
نام تیپ سیدالشهداء (ع) یا همان لشگر 10 سیدالشهداء (ع) با نام سرداران شهیدی چون حاج علیرضا موحددانش و حاج کاظم نجفی رستگار گره خورد است . یگانی که در هر کجای جبهه حضور پیدا می کرد آتش به جان سپاه دشمن می انداخت .
دشمن فکر می کرد با شهادت "علیرضا موحد دانش" در عملیات والفجر 2 و حاج کاظم رستگار در عملیات بدر ، تیپ سیدالشهداء (ع) از زبانها خواهد افتاد. اما شاگردان شهید موحد و رستگار تابستان 1364 در عملیات عاشورای 3 و در منطقه عملیاتی فکه یکبار دیگر خواب دشمن زبون را آشفته کردند , این در حالی بود که در همین زمان به دلیل بی تدبیری برخی ها، جبهه های نبرد دچار بی تحرکی و سکون شدخ بود.
بعد از شهادت رستگار مقدم سردار حاج علی فضلی فرماندهی تیپ ده سیدالشهداء (ع) را عهده دار شد. او به منظور ایجاد تحرک و بالا بردن روحیه نیروها و سازماندهی و ارتقاء توان رزمی تیپ، به قرار گاه مرکزی خاتم الانبیا(ص) پیشنهاد انجام عملیات محدود ایذایی با هدف ضربه شبانه به دشمن وگرفتن اسیر در منطقه فکه را ارائه نمود که فرماندهان ارشد پس از بررسی ورفع نواقص با طرح این عملیات موافقت نمودند.
به این ترتیب «عملیات عاشورای 3 با رمز مبارک «یا سید الشهداء(ع)» در ساعت 2 بامداد 25 مرداد 64 با هدف انهدام یگانهای دشمن در منطقه عملیاتی شمال فکه انجام گرفت.
در این نبرد، رزمندگان تیپ 10 سیدالشهداء با پاک سازی 14 کیلومتر مربع از منطقه فکه موفق به انهدام 2 پل ارتباطی مهم ، 2 دستگاه تانک و 11 انبار مهمات ، چندین دستگاه خودرو و مقادیر زیادی ادوات و تجهیزات مهندسی دشمن بعثی شدند. همچنین گردان 1 و 2 از تیپ 108 لشکر 16 دشمن منهدم و بیش از 600 نفر از نیروهای دشمن کشته و زخمی شده و 35 نفر نیز اسیر شدند.
مقادیر زیادی سلاح سبک و سنگین و چندین دستگاه خمپاره انداز و مقداری تجهیزات لجستیکی و مخابراتی نیز به غنیمت نیروهای ما درآمد.
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🪴 تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
🌱 ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌱 نشر مطالب، با لینک یا بدون لینک مجاز است
دفاع مقدس
🌴 ۲۵ مرداد ۱۳۶۴ — سالروز عملیات عاشورای ۳ نام تیپ سیدالشهداء (ع) یا همان لشگر 10 سیدالشهداء (ع) با
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 ۲۵ مرداد ۱۳۶۴ — سالروز عملیات عاشورای ۳ در منطقه عمومی #فکه
🌓 #شب_عملیات_عاشورای_3
🎥 #فیلم | #قرارگاه_فرماندهی_عملیات
بامداد روز 25 مرداد 1364
فرماندهان لشگر 10
#شهیدان_زینال_حسینی(فرمانده تخریب)
#حاج_احمد_عراقی(فرمانده اطلاعات عملیات)
#شهید_کسائیان
#شهید_حسنیان
#رضا_جان_بگوشم
#شهید_رضا_عبدی فرمانده گردان قمربنی هاشم(ع)
🎞 سردار علی فضلی توسط بیسیم در حال هعلام رمز و هماهنگی عملیات با گردان های عمل کننده
🌴 دوران #دفاع_مقدس
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🪴 تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
🌱 ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌱 نشر مطالب، با لینک یا بدون لینک آزاد است
حاج علی فضلی با کسب این فتح و نشان دادن توان وقدرت رزمی تیپ ،فردای این عملیات فرماندهان را برای ارائه گزارش وبه عبارتی آشتی با فرماندهان ارشد بویژه برادر محسن رضایی به قرار گاه خاتم انتقال ودر قرارگاه ضمن ارائه گزارش با مسئولین قرارگاه از جمله شمخانی و رحیم صفوی دیدار کردند
📷 #عکس | قرارگاه خاتم -- ۲۵ مرداد ۶۴ -- یکی از زیباترین وخاطره انگیز ترین عکس های دسته جمعی لشکر وبه عبارتی برند لشکر سیدالشهداء(ع) که از جمع چهارده نفری ده نفر شهید شده اند.
ایستاده از راست: ۱-شهید داود آجر لو فرمانده گردان۲-جانباز باقر تاجیک رئیس ستاد لشکر۳-شهیداحمدآجرلو فرمانده سپاه کرج۴-شهید سید ابراهیم کساییان مسئول محور۵-شهید داود حیدری فرمانده گردان ۶-شهید غلام کیانپور مسئول اطلاعات ۷-شهید سید حسین میر رضی مسئول عملیات.
نشسته از راست ۸-شهید احمدعراقی مسئول اطلاعات۹-حسن امیری فرمانده گردان۱۰-شهید رضاعبدی فرمانده گردان۱۱-شهید سیدمحمدزینال حسینی فرمانده گردان تخریب۱۲ شهید جعفر محمدی مسئول عملیات ۱۳- حاج علی فضلی فرمانده لشکر۱۴-برادر محمد فلکی فرمانده گردان ادوات
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🪴 تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
🌱 ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌱 نشر مطالب، با لینک یا بدون لینک آزاد است