eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.6هزار عکس
10.2هزار ویدیو
838 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
هميشه پارچه سياه كوچکی بالای جيب لباس سبز پاسداری اش دوخته شده بود؛ دقيقا روي قلبش ، روی پارچه حک شده بود "السلام عليك يا فاطمة الزهرا". همه میدانستند حاج محسن ارادت دور از تصوری به حضرت زهرا دارد... هر وقت پارچه سياه كم رنگ ميشد از تبليغات، پارچه نو ميگرفت و به لباسش مي دوخت.... كل محرم را در اوج گرمای جنوب با پيراهن مشكی ميگذراند. در گردان تخريب هم هميشه توی عزاداری و خواندن دعا پيشقدم بود. حاج محسن بين عزاداريها بارها و بارها دم "يا زهرا(س)" ميداد و هميشه عزاداريها رو با ذكر حضرت زهرا(سلام الله عليها) به پايان مي برد. معاون تخریبب لشگر ۲۷
⚪️ دو رفیق، شهادت را کنار هم معنی کردند دستِ داوود بصائری (شهید سمت راست) را گرفتم و در دست رفیق دیگرمان اکبر قهرمانی گذاشتم؛ به اکبر هـم سفارش کردم مراقب داوود باشد.از نقطه ی رهایی باید عازم خط میشدیم؛ خداحافظی کردیم و از یکدیگر قول شفاعت گرفتیم. ◇ صبح روز بعد، پاتک سنگین دشمن روی کانال ۱۱۲ آغاز شد. حجم آتش به قدری شدید بود که از گرمای انفجارهای مداوم در داخل کانال، احساس میکردیم پوست بدنمان دارد میسوزد و ریه هایمان داغ شده است. ◇ زیر آن آتش باران شدید، ناگهان داوود و اکبر را دیدم که کنار هم به دیوار کانال تکیه داده بودند. با دیدن این دو بچه محل در آن وادی آتش و خون، کلی خوشحال شدم؛ آنها هم با دیدن من خیلی ذوق کردند. دستی برایشان تکان دادم که به یکباره گلوله ی توپ ۱۲۰ نزدیک آنها به زمین خورد. گرد و خاک که فرو نشست،دیدم سر داوود به روی شانه اکبر افتاده و همینطور کنار هم به شهادت رسیده اند. ◇ قلبم داشت از حرکت می ایستاد با حسرت نگاهشان کردم و در دل از خدا خواستم شفاعتشان را شامل حال من گرداند. 📚 زمینهای مسلح / گلعلی بابایی "روایتی از حمـاسـه والفـجر ۱" پیکر مطهرشان تا سال ۷۳ به همین شکل در منطقه فکه، زیارتگاه ملائکة الله بوده.
37.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 / مراسم ؛ گرامیداشت هفته 🎞 رزمندگان یزدی تیپ الغدیر و مردم شهرستان (کردستان) _ برادران اهل سنت ▫️سال ۱۳۶۶ دوران جنگ تحمیلی •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈ 🌴 کانال : روایتگر رویدادهای جنگ .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
آیت الله خامنه ای در جمع پیشمرگان کرد مسلمان --- روستای دزلی مریوان -- سال ۱۳۵۹
هدایت شده از پایداری
بیانات رهبر انقلاب در دیدار هزاران نفر از مردم «سیستان و بلوچستان»… - Khamenei.ir.mp3
12.89M
🔰صوت بیانات دیروز رهبر معظم انقلاب در دیدار هزاران نفر از مردم «سیستان و بلوچستان» و «خراسان جنوبی» ۱۴۰۲/۶/۲۰ رسانه
▫️ 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم منتشر نشده از بازدید آیت الله خامنه ای از جبهه کردستان - مریوان، روستای مرزی 🌿 در دوران فرماندهی حاج احمد متوسلیان (فرمانده سپاه مریوان) و شهید محمد بروجردی(فرمانده سپاه کردستان و غرب کشور) 🎤 خواهر مریم کاتبی، نیروی بهداری سپاه مریوان از آن زمان خاطره نقل می کند (شهید ممقانی: مسئول بهداری سپاه مریوان) 💠 حمله هوایی میگ های عراقی و انداختن راکت به ، 🚀 همزمان با حضور آیت الله خاامنه ای در منطقه - که به لطف الهی وجود ایشان از آسیب در امان ماند🌿 🌴 دوران جنگ ------------------------------------------- 📡 کانال "دفاع مقدس" (ایتا، روبیکا،تلگرام، واتساپ) اینجا بیت شهداست☝️☝️ 🌱 انتشار مطالب، صدقه جاریه است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 وطنم ، راه دفاع از تو تداوم دارد... 📽 لحظاتی از نبرد تانک و نفر در عملیات عاشورایی کربلای پنج 🎙باز یاد از شهدا ، باز دلم تنگ شده بازهم مرثیه با اشک هماهنگ شده اگر این عزت و آرامش امروز به جاست بی گمان یکسره مدیون امام و شهداست جنگ هرچند نکوهیده و نارس باشد بزم رزم است ، دفاعی که مقدس باشد جبهه را تک تک دل ها همه طالب بودند بچه ها از همه ادیان و مذاهب بودند ما که جامانده و از غم متلاطم هستیم کوه دردیم ولی سخت مقاوم هستیم دشمنت در همه جا گرچه تهاجم دارد وطنم ، راه دفاع از تو تداوم دارد. •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈ 🌴 کانال : روایتگر رویدادهای جنگ .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
❇️حاج محسن یه سوت داشت همیشه گردنش بود؛ تو اردوگاه صبح ها برای نماز صبح میامد دم چادر ها و شروع میکرد به سوت زدن و این شعر معروف را برای بچه ها میخواند : "صبح که سحر می کند خدا نظر می کند بنده چقدر بی حیاست خواب سحر می کند." شهید محسن دین شعاری، جانشین تخریب لشگر ۲۷ محمد رسول الله (,ص) 📡کانال دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 نماهنگ تخریبچی برگرد 🎤 با نوای زیبای حاج صادق آهنگران 🌷 یادبود شهید حاج محسن دین شعاری فرمانده تخریب چی های لشکر ۲۷محمدرسول اللهﷺ شهادت : عملیات نصر ۷ سردشت -- تابستان ۱۳٦٦ 🌿 علمدار دلاور گردان تخریب لشگر دوران جنگ تحمیلی •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈ 🌴 کانال : روایتگر رویدادهای جنگ .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
💠 وقتی سر نوجوان تیربارچی از تن جدا شد 🔻.. همـه جــا آتــش و دود و تـرکــش بــود. دشمن لحظه ای امان نمیداد؛ با تمام قوا حمله میکرد. بچه ها مقاومت فوق العاده ای داشتند. در همین حین حدود ۵۰ نفر از دشمن به ما حمله ور شدند. در کنارم شهید عزیززاده بود با یک آر پی جی و نوجوانی که با تیربارش همه را حیران کرده بود. 🔹 عـزیززاده بلند شد و شلیک کـرد؛ گلوله آر پی جی به شکم یکی از عراقیها خورد و او را نصف کرد. بقیه که شاهد این صحنه هولناک بودند گریختند؛ وبعد تیربارچی نوجوان کارش را شروع کرد؛ چـه میــکرد؟! 🔸 اکثر عراقیهایی که در حال دویدن بودند از پشت تیر خورده و روی زمین غلت میزدند؛ در همین هنگام گلوله ای از یک پی ام پی عراقی شلیک شد و در حیرت و ناباوری تمام کسانی که شاهد این ماجرا بودند، به صورت نوجـوان تیربارچی اصابت کرد و سـرش را پـراند؛ برای لحظه ای احساس کردم که دنیا به آخر رسیده است؛ لحـظه مطلـقاً مجـهولی بود. 🌹 عـزیززاده اشک ریـزان بلند شد و سـرآن شهـید را مثل شمـایلی مقـدس داخل گونی گذاشت. 📚 نـونـی صِــفر / سید حسن شـکری روایـتی از حمــاسه والفــجر ۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 دوران دفاع مقدس 🎞 📢 : 🔴 مردم !! چرا پیمان پیغمبر شکستند.... 🎙 مداح جبهه ها، حاج صادق آهنگران   ‌ا🏴 بمناسب ایام رحلت رسول مکرم اسلام، حضرت محمد بن عبدالله، صلی الله علیه و آله و سلم •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈ 🌴 کانال 👉 روایتگر رویدادهای جنگ .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
چیزهایی از خدا درخواست می کنم؛ همین که از خدا می خواهم بهم می دهد. بیست و هفت هشت نفر از بچّه ها دوره اش کرده بودند تا برایشان قرآن بخواند و تفسیر کند از کنارشان که رد شدم علی آقا گفت: تو نمی آیی کلاس قرآن؟ گفتم: دارم می روم تیربار را بگذارم بالاتر؛ بر می گردم. برگشتنم نیم ساعت طول کشید وقتی رفتم طرف بچّه ها و علی آقا... دیدم یک هندوانه بزرگ را خورده اند و فقط یک کم از آن مانده که من آن را با دست تراشیدم و خوردم. گفتم: هندوانه از کجا آوردید؟ گفت: نبودی چه خبر شد؟ تو که رفتی کلاس قرآن علی آقا تموم شد پرسید بچّه ها چی دوست دارید؟ هر کسی یک جوابی داد در جواب بچّه ها علی آقا گفت: نه! خدا باید برای کسی که توی این گرما قرآن یاد می گیرد یک هندوانه خنک بفرستد. آمدیم به حرف علی آقا بخندیم که آب این هندوانه را با خودش آورد طرف بچّه ها... پنج شش روز بعد که علی آقا را دیدم به شوخی گفتم: شما موقع کلاس قرآن به بچّه ها هندوانه می دهید؟ گفت: اگر می خواهی باهم دوست باشیم تا من زنده ام این حرف را به کسی نزن... بعضی وقت ها چیزهایی از خدا درخواست می کنم؛ همین که از خدا می خواهم بهم می دهد. 📚از کتاب پیراهن خاکی شهید علی ماهانی... شهید مستجاب دعوه ...🌷🕊 ☀️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 قرن غلبه مستضعفین بر مستکبرین 📆 ۲۱ شهریور روز تولد شهید سید مرتضی آوینی و روز سینما
✅ کار برای خدا، از سید مرتضی ، آوینی ساخت 🌸 ❌خدالعنتت کند احتمالا زمستان سال ۶۸بود که در تالار اندیشه فیلمی را نمایش دادند که اجازه اکران از وزارت ارشادگرفته نشد.سالن پر بود از هنرمندان فیلمسازان نویسندگان و... درجایی از فیلم آگاهانه یا ناآگاهانه داشت به حضرت زهرا سلام الله علیها بی ادبی می‌شد. من این را فهمیدم.لابد دیگران هم همین طور ولی همه لال شدیم ودم بر نیاوردیم.باجهان بینی روشنفکری خودمان قضیه را حل کردیم. طرف هنرمندبزرگی است وحتما منظوری دارد وانتقادی است بر فرهنگ مردم.اما یک نفر نتوانست ساکت بنشیند ودادزد: 🔴خدا لعنتت کند !چرا داری توهین می‌کنی؟! همه ی سرها به سویش برگشت.در ردیف های وسط آقایی بود چهل وچندساله با سیمایی بسیار جذاب ونورانی. کلاهی مشکی بر سرش بود واورکتی سبز بر تنش. از بغل دستی ام (سعیدرنجبر)پرسیدم آقارا میشناسی؟ گفت: 🌷سید مرتضی آوینی ست. 🌸سالروزولادت 🌸 ولادت:۱۳۳۶/۶/۲۱شهرری🌼 شهادت:۱۳۷۲/۱/۲۰فکه🌷
از شهید آوینی پرسیدند:شهدا چه ویژگی خاصی داشتند که به این مقام رسیدند؟؟ گفت:یکی را دیدم سه روز در هوای گرم خط مقدم جبهه روزه گرفته بود؛ هرچه از او سوال کردم برادر روزه مستحبی در این شرایط واجب نیس خودت را چرا اذیت میکنی؟!جواب نداد... وقتی شهید شد دفترچه خاطراتش را ورق میزدم نوشته بود: خب اقا مجید یک سیب اضافه خوردی جریمه میشی سه روز، روزه بگیری تا نفس سرکش را مهار کرده باشی...!!!
aviny-08.mp3
2.4M
🎙 برش صوتی از مستند «روایت فتح» با صدای آسمانی شهید آوینی ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 ۲۱ شهریور ۱۳۲۶ سالروز ولادت سید شهیدان اهل قلم،
و عجبا که آدمی زادگان به لحاظ ظاهر همه در یک عالم واحد می‌زینند، اما به لحاظ باطن هرکس در عالمی زیست می‌کند که در درون خویش بنا کرده است...❤️ -سید مرتضی آوینی♡ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
به قولِ شهید آوینی : سختی‌ِ دنیا‌ ، شیرینیِ آخرته .
27.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 📽 مصاحبه دیدنی با رزمندگان زنجانی دوران
"نماز شب خوان ناشی" 🙂 نماز شب از مستحباتی بود که خیلی به آن اهمیت می دادیم اما با بعضی نمازشب خوان ها، شب ها مشکل داشتیم و روزها، کل کل در روزهای سخت آموزش آبی بودیم و سردی بی سابقه هوا طاقت‌مان را کم کرده بود. به ما شش نفر یک چادر داده بودند که باید بدون هیچ تحرکی شب را به صبح می رسانیدم. ولی او دست بردار نبود. نیمه شب در تاریکی چادر بلند می شد و چند دست و پا را له می کرد تا به آفتابه آبی که از قبل در گوشه‌ای گذاشته بود، برسد. تازه این اول کار بود، وقتی وضو می گرفت با تمام دقتی که داشت همه را خیس می کرد و به اصطلاح وضو را به جماعت می گرفت. به او می گفتیم بیا و بزرگی کن و قید نماز شب را بزن. این که نمی شود هر شب چند تلفات برای نماز مستحبی شما بدهیم. او هم کوتاه نمی آمد و منبری می رفت و از فواید نافله شب می گفت. تا اینجای کار، خیلی تحملش سخت نبود و می شد با او کنار آمد، ولی فاجعه از زمانی شروع شد که روحانی گردان در سخنرانیش گفت که هر نمازی با مسواک کردن، هفتاد ۷۰ برابر ثوابش بیشتر است. به کارهای قبلی اش مسواک زدن هم اضافه شده بود. سر را از لای چادر بیرون می برد و مسواک می کرد. عمق فاجعه را زمانی متوجه شدیم که برای صبحگاه می خواستیم پوتین ها را با کف های پر از خمیر دندان به پا کنیم . آه از نهاد ما بلند می‌شد. آن روز، هر کس که حال ما را می دید می گفت چرا اول صبح، این پنج نفر دنبال اون یک نفر کرده اند. نگو حکایت ۵+۱ حکایتی دیرینه دارد
لکوموتیو نیست این یک حمام است با ده دوش ..! 🚿
📷 آرایشگاه صلواتی - حمام صلواتی در 💠 وسایل حمام و آب گرم موجود است! 😊 رزمندۀ عزیز، رودرواسی نکنید!! 🌿 دوران ▪️ کانال دفاع مقدس
پایگاه صلواتی دوران جنگ تحمیلی