eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
10.8هزار ویدیو
903 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ #دهه۶۰ #کپی_آزاد اینجاسخن ازمن ومانیست،سخن ازمردانیست که عاشورا رابازیافته،سراسر ازذکر«یالیتناکنامعک»لبریز بوده و بال دربال ملائک بسوی کربلارهسپارشدند بگذار اغیارهرگز درنیابندکه ما ازتماشای شهدا سیرنمی‌شویم
مشاهده در ایتا
دانلود
گفتگو با شهید زین الدین 🌴 🌱 سردار رشید اسلام، مهدی زین‌الدین در طی مصاحبه ای, به خاطرات خود از عملیات خیبر اشاره می‌کند و می‌گوید: 🎙در عملیات خیبر یک لحظه‌هایی داشتیم که دشمن در جزیره مجنون، با تمام امکانات و نفرات خود، فشار سنگینی را به ما وارد نمود. وقتی بود که دیگر نه مهماتی بود و نه نیرویی و بعضی جاها هم نیروهای ما در محاصره کامل دشمن قرار گرفته بودند و کلاً فقط یک‌خط در دست ما مانده و جزیره در حال سقوط بود در اینحال با صحنه هایی بهت آور روبرو شدیم.به یکی از نیروها گفتم: «چطور شد که دشمن از آن طرف نیامد؟» گفت: «مگر ندیدی نیروهای خودمان آرپی‌چی می‌زدند؟!» .... در صورتیکه می‌دانستیم نیرویی در آنجا نداریم!! ... یقیناً امدادهای غیبی ما را در آنجا نگه داشته بود.از آن لحظه،یقین کردیم که اراده الهی بر حفظ جزیره مجنون قرار گرفته؛ چه نیروی زیاد و چه کم به کار ببریم، تأثیری ندارد، این‌طرف ۶۰ تا ۷۰ نفر نیرو بیشتر نداشت و ۳ تا ۴ کیلومتر چپ و راست آن باز بود، ولی مطمئن بودیم که خدا رعب در دل دشمنان انداخته و ملائکه‌الله در آن فضاهای خالی زیاد با دشمن می‌جنگیدند، از اینرو ما ۶۰ نفر در مقابل سیل انبوه تانک‌ها و نفربرهای دشمن توانستیم مقاومت کنیم و دشمن فقط متوجه ما ۶۰ نفر بود و هرچه آمد جزیره را تصرف کند نتوانست؛ درصورتی که خیلی راحت می‌ت،وانست از راست یا چپ، نیروهای ما را دور بزند و همه را اسارت بگیرد، ولی ملاحظه کردیم دشمن متوقف شده، رعب دارد و نمی‌تواند جلو بیاید. آنروز را تا شب بهر شکل ممکن، مقاومت کردیم. از همان شب، دشمن دیگر جرأت حمله اساسی و تصرف جزیره را از دست داد
دفاع مقدس
دلتنگ همتون هستم بچه ها زمستان۱۳۶۳ گردان میثم، پادگان دوکوهه یکی از روزها،همه داخل اتاق نشسته و مشغول تخمه شکستن بودیم.سعید طوقانی آرام آمد کنار من و دم گوشم گفت: -می‌گم حمید،این یادگاری‌هایی که روی دیوار نوشتی خیلی باحال شده،دستت درد نکنه،ولی چیزه،عباس می‌گفت حمید خطش مثل خودش بی‌ریخته و زمخت.می‌گفت حمید گند زده به درودیوار پادگان. باعصبانیت نگاهی انداختم به عباس که درحال صحبت با حسین رجبی بود.سعید بلند شد و رفت طرف کیسه مشمّای وسط اتاق که مثلا تخمه بردارد.فکر کرد من متوجه‌ش نیستم و نمی‌فهمم دارد چکار می‌کند.رفت کنار گوش عباس و گفت: -می‌گم عباس آقا،می‌دونی این یارو خِپِله حمید،چی می‌گفت؟ عباس خونسرد پرسید:چی می‌گفت؟ که سعید گفت: -حمید می‌گفت عباس دوزار بلد نیست ضرب بزنه.همون بهتر که بره توی عروسی‌ها و تُنبَک بزنه.می‌گفت عباس فقط بلده دامبول دیمبول کنه. عباس نگاه تندی به من انداخت.من هم با عصبانیت نگاهش کردم.سعید خودرا کشیدکنار اصغر و یواشکی خندید.اصغر گفت: -پدرآمرزیده باز این دوتا رو انداختی به جون هم؟الانه که اتاق رو بریزند به هم. من باصدای بلند گفتم: -نفهمیدم عباس آقاحالا دیگه کارت به جایی رسیده که به پروپای من می‌پیچی و دربارۀ هنر خطاطی بنده افاضۀ سخن می‌فرمایی؟ عباس هم سرپا ایستاد و قیافۀ داش‌مشدی‌ها را به خود گرفت و درحالی که یک کتف خود را به‌طرف من کج کرده بود،گفت: -حالا دیگه بعضیا این‌قده خوش‌خط شدن که به ضرب ما گیر می‌دن؟ملالی نیست،اگه خواستن،ارکستر داریم که واسۀ عروسیشون باباکرم بزنه.آخه بعضیا لیاقتشون همینه دیگه. ناگهان من و عباس سرشاخ شدیم.لنگ و پاچه‌ی همدیگر را گرفتیم و شروع کردیم به رجزخوانی.همۀ آنهایی که توی اتاق بودند،خود را کنار کشیدند تا زیر دست‌وپای ما له نشوند.لحظه‌ای بعد هردو درهم شدیم و شروع کردیم به دعوا. سعید با پای برهنه دوید داخل راهرو و داد زد: -بچه‌ها!بدوید که این دوتا دوباره جنگشون شد. نیم ساعتی من و عباس مثلا همدیگر را می‌زدیم.خسته که شدیم،رو کردم به اصغر و گفتم: -شما همین‌طور نشسته‌اید کنار و هرره کرره می‌کنید؟خب بیایید جدامون کنید دیگه. صدای قهقهه‌مان در راهروی گردان پیچید و به همۀ اتاق‌ها رسید. عباس دائم الحضور، سعید طوقانی و حسین رجبی،اسفند ۱۳۶۳ در عملیات بدر در شرق دجله به شهادت رسیدند. نقل از کتاب:پهلوان سعید نوشتۀ:حمید داودآبادی چاپ:نشر نارگل
9.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
// آذرماه ۶۵ قبل از عملیات کربلایی ۴ 🎥 تعدادی از خدمۀ توپ تک‌لول ضدهوایی (57میلی‌متری) ▫️مستقر در ارتفاعات مشرف بر پادگان انبیاء شوشتر (مقر لشکر ۸ نجف اشرف در خوزستان --. دوران جنگ تحمیلی) 🎞 در ابتدای فیلم، لحظاتی از شلیک این قبضه نشان داده می‌شود که ظاهراً به سمت یک هدف واقعی شلیک می‌کند. نیروها که اغلبشان پاسدار وظیفه(سرباز) هستند، به معرفی خود می پردازند: ایرج خدابخشی از کاشان، محمد فریدونی از کاشان، ابولقاسم نیکوکار (یا نیکوکاوَند؟؟) از قزوین، سهل‌علی غلامی از ساوه ... سهراب بهداروند از شوش همچنین: محمدعلی ابراهیمی از دستگرد قداده مبارکه، ابوالفضل نظام‌زاده از کوهپایه اصفهان، قربانعلی نصیری از زنجان، رمضان احمدی از زنجان، نورعلی غفاری از زنجان و رزمنده‌ای اهل روستای پرچین خدابنده زنجان که به مشخصاتش اشاره نمی کند ... ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
27.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 📽 فیلمی زیبا و خاطره برانگیز از دوران دفاع مقدس و حال و هوای رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل با نوحه ای بسیار حماسی و شنیدنی از مداح باصفای جبهه ها 🎙اسلام اگر بیند خطر ، جان را نثارش می کنم با خون نگهداری من از مرز و دیارش می کنم سرباز جانباز جهاد فی سبیل الله منم فرمانبر قرآن و احکام رسول الله منم ثابت قدم دلبسته بر ارکان حبل الله منم تا پای جان با پایمردی پایدارش می کنم باشد امام و رهبرم پور امیرالمومنین فرزانه فرزند حسین ، کوبنده ی مستکبرین فرمانده ی کل قوا ، پیر حماسه آفرین من پیروی از دولت با اقتدارش می کنم باید امام خویش را تا کربلا یاری کنم اندر کنار مرقد جدش حسین زاری کنم با او زیارت خوانم و اشک از بصر جاری کنم سیر و سفر با لشگر پر افتخارش می کنم از هستی خود در ره یاری حق بگذشته ام متن شهادت نامه را با شوق جان بنوشته ام تا بر سر امیال نفس و آرزوها هشته ام گر نخل دین شد تشنه با خون آبیارش می کنم...
🔴 جنگ نفت‏كش‏ها🔥🔥 ♦️از سوم اردیبهشت‌ماه ۱۳۶۳ حمله هوایی رژیم بعث به نفتکش‌های ایرانی در خلیج‌فارس آغاز شد. هدف دولت بعثی عراق این بود که مانع از صدور نفت ایران شود و برای جایگزینی نفت ایران در بازارهای بین‌المللی، تولید و صادرات نفت کشورهای منطقه افزایش یابد به‌طوری‌که به موازات تشدید حملات عراق به پایانه‌های صدور نفت ایران و نفتکش‌ها، قیمت نفت به‌تدریج کاهش یافت. به این ترتیب، بعثی ها ضمن حمله به جزیره‌ خارک، نفتکش‌های حامل نفت ایران را در ۳ اردیبهشت‌ ۶۳ مورد حمله قرار دادند. عراق از قدرت هوایی خود برای اجرای این تهدیدات استفاده نمود... دوران جنگ تحمیلی
8.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 💠‌ شهید غلامرضا رضایی کادر لشگر ۱۶ زرهی قزوین 🕊 شهادت: بهمن ۶۵ دوران جنگ تحمیلی
دفاع مقدس
🌷 #شهدای_ارتش 💠‌ شهید غلامرضا رضایی کادر لشگر ۱۶ زرهی قزوین 🕊 شهادت: بهمن ۶۵ دوران جنگ تحمیلی
در طی ۸ سال دفاع مقدس، توسط لشکر ۱۶ زرهی قزوین،   ۲۹۷ عملیات صورت گرفت که ۲۴۵ عملیات آفندی و ۵۲ عملیات پدافندی بود. این لشکر با تقدیم ۲۶۸۰ شهید، ۱۷۳۱ جانباز و مفقودالاثر و ۲۲۰۰ آزاده دین خود را به میهن اسلامی ادا نمود