eitaa logo
دفاع مقدس
3.8هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
10.9هزار ویدیو
925 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ #دهه۶۰ #کپی_آزاد اینجاسخن ازمن ومانیست،سخن ازمردانیست که عاشورا رابازیافته،سراسر ازذکر«یالیتناکنامعک»لبریز بوده و بال دربال ملائک بسوی کربلارهسپارشدند بگذار اغیارهرگز درنیابندکه ما ازتماشای شهدا سیرنمی‌شویم
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓 ۲۱ خرداد ۱۳۶۱ 💠 اعزام نیرو‌های سپاه محمد رسول‌الله (ص) به فرماندهی به لبنان ⭕️ قسمت سوم 🔸 به اين ترتيب شوراي عالي دفاع با تأييد امام تصميم به اعزام نيوري نظامي به جبهه سوريه و لبنان را اتخاذ كرد بدين نحو اولين گروه از نيروهاي اعزامي در 21 خزداد 61 اعزام شد اولين هواپيماي كمك عازم سوريه شد. (منبع ش 5 ص 138) جلسه دوم در يكشنبه 30 خرداد 61 در دفتر امام با حضور رئيس جمهور و رئيس شوراي عالي دفاع رئيس مجلس فرماندهي سپاه (محسن رضايي)، نيروي زميني ارتش (شهيد صياد شيرازي) وزير خارجه (دكتر ولايتي) و وزير دفاع (سرهنگ سليمي) برگزار گرديد. سرهنگ سليمي و دكتر ولايتي پس از آنكه جلسه سران در دفتر رياست جمهوري در مورخه چهارشنبه 26 خرداد تشكيل شد و تصميم به اعزام هيأت بلندپايه سياسي ـ نظامي به سوريه را اتخاذ كرد در مورخه پنجشنبه 27 خرداد به سوريه اعزام وپس از بازگشت در همان روز يكشنبه 30 خرداد در جلسه بيت امام شركت كردند و اعلام نمودند كه: "سوريه مايل به جنگ است ولي بايد مطمئن به كمك كشورهاي اسلامي باشد آنها از تركيه هم اجازه گرفته‌اند كه بتوانيم كمك‌هاي انساني دوستانه به سوريه منتقل كنيم". (منبع ش 5 ص 147) 🔹نيروهاي اعزامي ج.ا ايران عبارت بودند بخشي از تيپ ۲۷ محمد رسول‌الله(ص) و نيز بخشي از نيروهاي "تيپ 58 تكاور ذوالفقار" ارتش به فرماندهي بودند كه براي اعزام به لبنان توسط شوراي عالي دفاع انتخاب شدند. نحوه اين انتخاب را چنين روايت مي كند: "... برادرمان را بردم خدمت مقام معظم رهبري كه در آن زمان مسئول شوراي عالي دفاع بودند. در آن ملاقات، من خدمت "آقا" گفتم كه ايشان [حاج احمد] كاملاً آماده قبول اين مأموريت است. منتهي مايل است از زبان شما بشنود كه بايد اين كار را انجام بدهد وقتي "آقا" به گفتند كه شما انتخاب شده‌ايد تا به عنوان نماينده نظام جمهوري اسلامي ايران به آنجا برويد، خيلي تحت تأثير قرار گرفت. خود آقا هم تاكنون بارها آن جملاتي را كه احمد در ‌آن ملاقات به كار برده به ما يادآور شده‌اند. احمد در آن ملاقات خدمت "آقا" عرض كرد: يعني خداوند متعال ما را انتخاب كرده كه برويم با اسرائيلي‌ها بجنگيم؟ آقا فرمودند: بله! شما نماينده نظام هستيد، برويد آنجا و جلوي اسرائيلي‌ها را سد كنيد ..." (همان ص 760-759) ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
📸 شامگاه ۲۱ خرداد ۱۳۶۱، ورود رزمندگان قوای محمد رسول الله(ص) به فرودگاه بین المللی دمشق و استقبال مقامات لشکری و کشوری و نیروهای ارتش جمهوری عربی سوریه از ایشان ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
📷 شامگاه ۲۱ خرداد ۱۳۶۱ ، ورود قوای محمد رسول الله (ص) در حال پیاده شدن از هواپیما در کنار افسر ارشد ارتش سوریه 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲ " ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
30.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۲۱ خرداد ۱۳۶۱ 🎥 مصاحبه با شهید علیرضا موحد دانش (از فرماندهان تیپ۲۷) قبل از اعزام به لبنان- فرودگاه مهرآباد-خرداد1361 در پایان کلیپ، صف نیروهای قوای محمدرسول الله(ص)، اعزامی به سوریه را درحال سوار شدن به هواپیما می بینیم. درپایان هم تیمسار ظهیرنژاد یکایک آنها را بدرقه میکند ا▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ ◽️ سعید قاسمی که همراه با گروه سوم عازم شد، می گوید: ...ماجرای سفر هم خیلی عجیب بود.پانصد نفر نیرو را سوار یک هواپیمای جمبوجت «کارگو» [ ویژه‌ی حمل بار ] کردند! از فرط تراکم مسافر،دَرِ هواپیما را به زور توانستند ببندند. توی آن دالان داخل هواپیما، این پانصد نفر داشتند از سر و کول هم بالا می رفتند. ما با یک گوشه ای نشسته بودیم. حاجی چفیۀ سفیدی به گردن داشت و یک دست لباس خاکی پوشیده بود. پاچۀ شلوار را گِتر کرده بود و به جای پوتین هم از این کتانی های چینی سفید به پا داشت. از من پرسید: بگو بدانم چه حسی داری؟ با توجه به اینکه این سفر در حکم ورود به وادی جدید در زندگی ماست، آیا آمادگی داری؟ گفتم: بالاخره سرنوشت است دیگر. هرچه پیش آید، خوش آید. بعد دست کرد توی جیب پیراهنش، کتاب دعای کوچکی را درآورد و در آن شلوغی و ازدحامِ بچه ها نشست و خواند. اصلاً انگار توی خلسه رفته باشد، دعا می خواند و کار به کار کسی نداشت. 📚 منبع: کتاب ، ۷۷۹ و ۷۸۹ ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🌿کانال دفاع مقدس
🗓 ۲۱ خرداد ۱۳۶۴ سالروز شهادت خلبان محمدرضا آذرفر 📊
9.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 🗓 ۲۱ خرداد ۱۳۶۴ شهادت خلبان محمدرضا آذرفر
🌷 ۵۹/۳/۲۱ - سالروز شهادت موسی بختور و عباس فرحان اسدی 🌴 اولین شهدای ⏳ بیست و یکم خردادماه ۱۳۵۹ — صد روز قبل از شروع رسمی جنگ تحمیلی، دو تن از فرزندان قهرمان خرمشهر، شهیدان موسی بختور و عباس فرحان اسدی در حراست و پاسداری از مرز در درگیری با مزدوران عراقی به شهادت رسیدند. این روز در حقیقت شروع است؛ هر چند که یکسال قبل از آن نیز شیطنت هایی از سوی صدام صورت می گرفت؛ . . . هر روز به یک نحو و به یک بهانه .... ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
📷☝️ دلاورمردان مرزبان سپاه پاسداران شهرستان آغاجری و امیدیه ⚪️ این عکس در تاریخ ۲۱ خرداد ۱۳۵۹ به ثبت رسیده است. بعد از درگیری های صبح در مرز خرمشهر که منجر به شهادت اولین شهدای جنگ تحمیلی (موسی بختور و عباس فرحان اسدی) گردید، آنها به منظور استراحت، به پاسگاه خین خرمشهر می آیند و این عکس گروهی را به یادگاری می گیرند. ایستاده از چپ: زنده یاد فرج الله راکی، سید محمد مرتضایی، شهید لهراسب آقاجری، شهید محمد نریموسایی، رمضان لطفی، شهید ولی الله عباسیان، جانباز شهید هوشنگ بهمیی، شهید شاهرخ کمایی نشسته از چپ: سردار رشید اسلام شهید ایرج دستیاری (از اولین شهدای جنگ)؛ بهنام اشتری، غلامرضا خداقلی، شهرام ارزانی پور، شهید کوروش شیر بابادی، حسین دقایقی، نورالله اکرمی ⏳ قبل از آغاز جنگ تحمیلی ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
🔵 مروری بر زندگی شهید عباس فرحان اسدی (یکی از دو شهیدقبل از آغاز رسمی جنگ تحمیلی) ⏳ در نخستین رو از فصل بهار سال 1339 در خانواده‌ای مذهبی در خرمشهر به دنیا آمد؛ تحصیلات خود را به بنا بدلایلی تا مقطع دوم راهنمایی بیشتر ادامه نداد و برای امرار معاش به شاگردی خیاطی روی آورد. او توانست با پشتکار خوب در کسب فن خیاطی ظرف مدت یکسال برای خود استادی شود. وی این مقدار مهارت را کافی ندانسته و برای کسب مهارت‌های بیشتر در حرفه خیاطی به تهران رفت و پس از کسب مهارت بیشتر به دیار خود بازگشت. عباس دوست داشت به خانواده‌های بی‌بضاعت کمک کند. به مطالعه کتب مذهبی و اسلامی علاقه داشت و این امر سبب شد به اعمال عبادی بیشتر توجه کند. با شروع نهضت اسلامی، او هم به صفوف مردم پیوست و در تظاهرات علیه رژیم منحوس پهلوی فعالانه شرکت می کرد. با پیروزی انقلاب، شهید «فرحان‌اسدی» فعالیتش را بیشتر کرد و بخوبی می دانست که حفظ انقلاب و تداوم آن بسیار مشکل‌تر از پیروزی آن است و در این راستا، فعالیت‌های خود را بیشتر کرد. او در برابر عنوان‌های نو ظهور خلقی (خلق عرب، خلق، کُرد، خلق ترکمن و . . . ) که در اوایل پیروزی، عده ای فرصت طلب بر سر زبان ها می آوردند، مقابله می‌کرد بطوری که در جریان موصوف به خلق عرب که در سال 58 در خرمشهر توسط ایادی بیگانه به راه افتاد، ایستاگی نمود. با اینکه خود از خانواده‌های عرب ولایتمدار خرمشهری بود، از نیت پلید آنها در خصوص تجزیه‌طلبی خبر داشت و نگذاشت جلوه شهروند عرب خرمشهری در دیدگاه مردم کشور و مسئولان انقلاب خدشه‌دار شود لذا به مقاومت برخاست. او به هیج عنوان اجازه نمی‌‌داد که کسی از انقلاب، سوء استفاده کند و همزمان با تأسیس سپاه در خرمشهر، به عضویت این نهاد مقدس و انقلابی درآمد. به دلیل پیگیری و پشتکارش در زمینه کمک‌رسانی در تدارکات سپاه خرمشهر مشغول به فعالیت شد. این فعالیت‌ها ادامه داشت تا اینکه خبردار شد مزدوران بعثی در سرزمین تحرکات و تعرضاتی دارند؛ لذا به صورت داوطلب به طرف آنجا رفت و بعد از رسیدن به منطقه درگیری با رجز خوانی حماسی خود، روحیه همرزمانش را تقویت نمود و با تیرباری که در دست داشت، به مقابله با متجاوزین پرداخت. در این درگیری یکی از رزمندگان به نام موسی بختور» بر اثر اصابت گلوله به شهادت می رسید؛ عباس هم با استواری بیشتری به طرف عراقی‌ها حمله‌ور می شود؛ . . . و سرانجام بر اثر اصابت گلوله دشمن به زمین می افتد. پس از آن او را به بیمارستان منتقل می کنند اما درمان و معالجات موثر واقع نمی شود به شهادت می رسد🕊🕊🕊( ۲۱ خرداد ۱۳۵۹).
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📷 فیلم سخنرانی صدام حسین — سه روز قبل از حمله عراق به ایران . . . و لغو قطعنامه الجزایر ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
8.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم مستند | "پل خرمشهر" — که بر اثر آتش سنگین ارتش صدام، بخشی از آن تخریب شد و فرو ریخت🔥 📆 دوران اشغال خرمشهر توسط ارتش بعث عراق ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
اللهم ارزقنا ترکشاً ریزاً😂 استادِ سرکار گذاشتن بچه‌‌ها بود. روزی از یکی از برادران پرسید: «شما وقتی با دشمن روبه‌رو می‌شوید برای آنکه کشته نشوید و توپ و تانک آنها در شما اثر نکند چه می‌گویید؟» او خیلی جدی جواب داد: «البته بیشتر به اخلاص برمی‌گردد، وَ اِلا خود عبادت به تنهایی دردی را دوا نمی‌کند. اولاً باید وضو داشته باشی، ثانیاً رو به قبله و آهسته به نحوی که کسی نفهمد بگویی: اللهم ارزقنا ترکشاً ریزاً بدستنا یا پاینا و لا جای حساسنا برحمتک یا ارحم‌الراحمین»🤲 طوری این کلمات را به عربی ادا کرد که آن برادر باورش شد و با خود گفت: «این اگر آیه نباشد حتماً حدیث است» . . . . اما دست آخر که کلمات عربی را پیش خودش یکی یکی به فارسی ترجمه کرد، شک کرد و گفت: «اخوی غریب گیر آورده‌ای؟»‼️😊 ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🌺🌺🌺🌺🌺