•| نحوه پیدا کردن پیکر شهید احمد صداقتی بعد از 30 سال...🥀💔
یکی از عملیاتهای تفحص که در آستانه میلاد پیامبر اکرم(ص) بود، وقتی روی ارتفاعات قرار گرفتیم، به رسم معمول دست روی سینه گذاشتیم و گفتیم: «السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین و علی ابوالفضل العباس(ع) اخی الحسین(ع)» کار را شروع کردیم.
بعد از طی کاوش در چند تا از سنگرها، به نقطهای رسیدیم؛ پاکت بیل مکانیکی (دهانه بیل مکانیکی که زمین فرود میرود) بالا آمد؛ قبل از اینکه شهیدی را ببینم، شاهد جاری شدن آب زلال از داخل پاکت بیل روی زمین بودیم. خیلی تعجب کردیم آنجا که چشمه آبی نبود، در آن سراشیبی هم نمیشد، آب نگهداری کرد؛ آب در حدی جریان داشت که تا رفتم، دوربین عکاسی بیاورم و از صحنه عکس بگیرم، این جریان آب ادامه داشت.
بیل مکانیکی را پایین آوردیم؛ دیدیم پاکت بیل مکانیکی به قمقمه آبی که روی کمر شهید بود، برخورد کرده و در این قمقمه باز شده بود؛ قمقمه مربوط به شهیدی بود که سال 61 در عملیات محرم به شهادت رسیده بود. این قمقمه از سال 61 تا 91 که 30 سال و چند ماه میگذرد، سالم مانده بود؛ آبی زلال و پاک.
شهید را پایین گذاشتیم، وقتی مدارک او را بررسی کردیم، دیدیم نام آن شهید «ابوالفضل» است. این نشانی بود که ما را به یاد مشک حضرت ابوالفضل(ع) میانداخت.
• شهیدی که با دستهای قطع شده و فرق شکافته تفحص شد
حرکت بعدی را شروع کردیم؛ به دومین، سومین و چهارمین پیکر شهید رسیدیم. در زمان تفحص چهارمین شهید، وقتی پاکت بیل بالا آمد، در ابتدا با یک دست مصنوعی مواجه شدیم؛ دست آن شهید از کتف تا انگشتان مصنوعی بود که داخل اورکتش دیده میشد.
شهید را پایین گذاشتیم؛ دست دیگر این شهید در عملیات محرم قطع شده بود؛ مدارک او را بررسی کردیم، نامش «احمد صداقتی» از لشکر 14 امام حسین(ع) اصفهان بود.
پیکر شهید صداقتی هم چند نشانه از آقا ابوالفضل العباس(ع) پیدا کردیم؛ اینکه دو دست شهید قطع شده بود و سر ایشان هم از فرق شکافته شده بود.
این هم نشانی از آقا ابوالفضل(ع) است که دو دست مبارکشان در روز عاشورا قطع شد و عمود آهنین بر فرق مبارکشان فرود آمد؛ هم اینها نشانه سلام به آقا ابوالفضل(ع) در ابتدای کار بود.
شهید احمد صداقتی ارادت خاصی به آقا ابوالفضل(ع) داشت؛ او در عملیات محرم فرمانده گردان امام جعفر صادق(ع) بود؛ در حین عملیات، فرماندهی گردان حضرت زهرا(س) هم به دلیل درگیری شدید و شهادت رزمندگان این گردان، به شهید صداقتی واگذار کردند.
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
#پیامی_دارم🌱
•|جبهه دیدنی است نه شنیدنی
وقتی احمد از جبهه به مرخصی میآمد، به دیدن خانواده شهدای اصفهان میرفت و یاد شهدا را همیشه در دلش زنده نگه میداشت. احمد خود را وامدار شهدا میدانست. بسیار هم اهل صله رحم بود در مدت کوتاهی که از جبهه برمیگشت و در مرخصی بود، به منزل بستگان و فامیل میرفت و از حال و روزشان مطلع میشد. وقتی میخواستیم از جبهه و رزمندگان برایمان حرف بزند، میگفت: جبهه گفتنی نیست، دیدنی است، بزرگترهای ما هم هنوز نتوانستهاند از جبهه بگویند و نخواهند توانست، زبان از گفتن وضع جبهه قاصر است. هیچگاه از هنرها یا تواناییهایش در جبهه سخن نمیگفت. از کارهای جبهه هم حرفی نمیزد. خوشش نمیآمد که کسی از او تعریف کند. این کار او را بسیار ناراحت میکرد. او به دنبال یک زندگی سالم و ساده بود. اگر گاهاً کسی از وضعیت اقتصادی زبان ناشکری را باز میکرد، وضعیت طبقه محروم جامعه را گوشزد کرده و آنها را آرام میکرد.
🍂گلبرگی از خاطرات شهید احمد صداقتی
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
۲۶ مهرماه روز تربیتبدنی و ورزش
به یاد سردارِ ورزشکار، استاد بزرگ تکواندو
#شهید_استاد_محمد_قورچانی
🥋 استاد محمد قورچانی متولد خمینیشهر اصفهان در سال۱۳۴۸ تکواندو را نزد استاد کرهای به نام جونگ که دان شش داشت فراگرفت. در سال۱۳۵۰ بنیانگذار تکواندو در اصفهان شد و باشگاه ورزشی والعصر را در ملکشهر تأسیس کرد و در بین شاگردان به استاد قورچانی معروف شد.
پس از درگیری در فلسطین و لبنان، او با تعدادی از ورزشکارانِ باشگاه بهعنوان یک چریک به لبنان رفت و به کمک شهید چمران به آموزش نیروهای فلسطینی و مبارز با اسرائیل غاصب پرداخت و در آنجا به «ابوفاضل» معروف شد.
🥋 در سال ۵۹ به کشور کره اعزام شد و پساز اخذ مدرک بینالمللی «کوکی وان» به ایران بازگشت. او سبک جدیدی به نامِ «پومسه» وارد کرد که امروزه در ایران و جهان هم همین سبک آموزش داده میشود.
با آغاز جنگ تحمیلی به همراه جمعی از ورزشکاران باشگاه (کمربند مشکیها) در جبهه حاضر شد و به همراه دکتر شهید چمران نقش بسزایی در سازماندهی اوضاع داشت. ایشان فرمانده گردان تیپ۲۵ کربلا بود و سرانجام در سال ۶۱ در عملیات فتحالمبین در جبههی شوش به فیض شهادت نائل آمد.
دوران جنگ تحمیلی
25.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عملیات شجاعانه دیگری توسط دلاورمردان هوایی ایران در دفاع مقدس
یک هفته پس از آغاز جنگ در اولین درگیری های هوایی یک فروند اف ١۴ ایران یک فروند میگ ٢٣ عراق که مأمور بمباران جزیره خارک بود را سرنگون میکند.
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
🎙 #سخنرانی_مهم 👇👇
شهید #حاج_محمدابراهیم_همت
در ۲۶ مهر ۱۳۶۲
▫️سختیها را تحمل میکنید،اما میدانم که میدانید؛ زیبایی تحمل این سختی ها، در این است که باعث میشود انسان به عمق سختیهای حرکتی که امام حسین(ع) در مثل چنین روزهایی انجام داد، بیشتر از پیش، پی ببرد.انقلاب اسلامی ما هم، از روز اول موجودیتاش حرکت خود جوش را بر اساس همان حرکت مقدس حسینی آغاز کرد و همچنان، برهمین مناسبت دارد پیش میرود
ان شاءالله این انقلاب با نهایت اقتدار و توان به انقلاب جهانی آقا امام زمان اتصال پیدا میکند. تحقق این آرزو، چندان دور نیست و بدون شک در لوح محفوظ الهی زمان وقوع آن تعیین شده است، منتها برای ما که از حکمتهای الهی و حقایق عالم غیب آگاهی نداریم موعد دقیق آن روشن نیست. مع الوصف، انتظاری که خداوند از ما دارد اینست که به جهاد خودمان را ادامه بدهیم و در این راه دشوار استقامت و شکیبایی داشته باشیم. والسلام»
ا▫️▪️▫️▪️▫️
📷 شهید همت در بین نیروهای لشکر27 - اردوگاه قلّاجه(گرنهای بین اسلامآباد و ایلام) -اردوگاه تاکتیکی شهیدبروجردی- ۲۶ مهر ۱۳۶۲
▪️نفر دوم از راست: ولی الله همت، برادر شهید ابراهیم همت
𝐣𝐨𝐢𝐧➘: ↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┅☫🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷☫┅┄
سازش با کُفر از زبان شهید، همت.mp3
12.25M
📢 صوت | شهید محمدابراهیم همت
🔹 درس هایی از تاریخ - تحلیل سیاسی از رویدادهای زمان شاه و وقایع آغاز جنگ
❌ سازش با جبهه کُفر⛔️ #ممنوع
سفارش امام:... #الی_بیت_المقدس
𝐣𝐨𝐢𝐧➘: ↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┅☫🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷☫┅┄
✅ مرجعنشرآثارشـهدا و دفاعمقدس
🪴 نشر مطالب،صدقه جاریه است
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 کلیپی زیبا از شهید ابراهیم همت
┄┅☫🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷☫┅┄
✅ مرجعنشرآثارشـهدا و دفاعمقدس
🌴 ۲۶ مهرماه سالروز شهادت سردار نورعلی شوشتری ، فرمانده دوران دفاع مقدس
♦️روزی که به شهادت رسید، دقیقاً روز بازنشستگی اش بود، ۳۰ سال سردار پُر شد که کارت بازشستگی خود را با شهادت از خداوند گرفت.
ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
🔹 شهید شوشتری: دیروز از هرچه بود گذشتیم، امروز از هرچه بودیم گذشتیم. آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز. دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود. جبهه بوی ایمان می داد و اینجا ایمانمان بو می دهد. آنجا بر درب اتاقمان می نوشتیم "یا حسین فرماندهی از آن توست"؛ الآن می نویسیم "بدون هماهنگی وارد نشوید"!!
الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم. آزادمان کن تا اسیر نگردیم.