دفاع مقدس
⚫️سردار قاسم سلیمانی : برادری داشتیم به نام علی ماهانی خیلی آدم مقدسی بود. این آقای ماهانی یه زخمی
🌺 با شهدا🌺
تو کجا بودی؟؟
ما کجاییم؟؟
👣دوازه نفر بودند که رفتند قله
را آزاد کنند.محمود اخلاقے شهید شد.
علے آقا هم زخمے شد.وقتے برگشتیم
علے آقا گفت:مےدونم چرا شهید نشدم
وقتے مےرفتیم بالای قله یه چشمه ی
آب دیدم.با خود گفتم وقتے برگشتم،
این جا آب تنے مےکنم.
همین #تعلق به دنیا باعث شد زخمے
شوم ولے...
#سردار_شهید_علی_ماهانی
#لشکر_41_ثاراالله_کرمان
دفاع مقدس
🌷خاطره ای از شهید علی ماهانی: به سنگر اپراتوری مخابرات رفته بودم . دیدم علی آقا یک دستش را روی پوتی
#شهید_علی_ماهانی
🌴 علی آقا مسؤل مخابرات لشگر ثارالله بود. روزی دیدم مظلومانه ایستاده سر جاده و دو سه دستگاه بی سیم تعمیری هم همراهش است. هوا آنقدر گرم بود که در همان چند دقیقه که ایستادیم، انگار بدنمان را در گرما تفت دادند . گفتیم: علی آقا، الحمدالله ,واحد مخابرات که ماشین دارد؛ بخصوص برای کارهای تعمیری! چرا استفاده نمیکنی؟ خدا نکرده مریض میشی!
⚡️بدون اینکه بخواهداظهار وجودی بکند،خیلی خودمانی و صمیمی گفت: نیازی نیست اخوی. ما که وقت داریم، سوار یکی از ماشینهای تو راهی می شویم. یک گردشی می کنیم، بنزین بیخودی هم دود نمی شود!!
(راوی: رزمنده، حمید شفیعی)
ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱
🌷تو کجا بودی؟؟
⁉️ما کجاییم؟؟
👣دوازه نفر بودند که رفتند قله
را آزاد کنند.محمود اخلاقے شهید شد.
علے آقا هم زخمے شد.وقتے برگشتیم
علے آقا گفت:مےدونم چرا شهید نشدم
وقتے مےرفتیم بالای قله یه چشمه ی
آب دیدم.با خود گفتم وقتے برگشتم،
این جا آب تنے مےکنم.
همین #تعلق به دنیا باعث شد زخمے
شوم ولے...
🌴 گروه واتساپ دفاع مقدس ۱
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
🌿 دفاع مقدس ۲
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
دفاع مقدس
🌷خاطره ای از شهید علی ماهانی: به سنگر اپراتوری مخابرات رفته بودم . دیدم علی آقا یک دستش را روی پوتی
#شهید_علی_ماهانی
🌴 علی آقا مسؤل مخابرات لشگر ثارالله بود. روزی دیدم مظلومانه ایستاده سر جاده و دو سه دستگاه بی سیم تعمیری هم همراهش است. هوا آنقدر گرم بود که در همان چند دقیقه که ایستادیم، انگار بدنمان را در گرما تفت دادند . گفتیم: علی آقا، الحمدالله ,واحد مخابرات که ماشین دارد؛ بخصوص برای کارهای تعمیری! چرا استفاده نمیکنی؟ خدا نکرده مریض میشی!
⚡️بدون اینکه بخواهداظهار وجودی بکند،خیلی خودمانی و صمیمی گفت: نیازی نیست اخوی. ما که وقت داریم، سوار یکی از ماشینهای تو راهی می شویم. یک گردشی می کنیم، بنزین بیخودی هم دود نمی شود!!
(راوی: رزمنده، حمید شفیعی)
ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱
🌷تو کجا بودی؟؟
⁉️ما کجاییم؟؟
👣دوازه نفر بودند که رفتند قله
را آزاد کنند.محمود اخلاقے شهید شد.
علے آقا هم زخمے شد.وقتے برگشتیم
علے آقا گفت:مےدونم چرا شهید نشدم
وقتے مےرفتیم بالای قله یه چشمه ی
آب دیدم.با خود گفتم وقتے برگشتم،
این جا آب تنے مےکنم.
همین #تعلق به دنیا باعث شد زخمے
شوم ولے...