eitaa logo
دفاع مقدس
4هزار دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
11.4هزار ویدیو
941 فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست، سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته، سراسر از ذکر ﴿یالیتناکنامعک﴾ لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع مقدس
بخشی از گفتگو با «محمدابراهیم شفیعی» از فرماندهان عملیات آزادسازی : 🎤 . . . ساعت یک شب، من و وزوایی و موحددانش زیر تخته سنگی جلسه گذاشتیم؛ فاصله ما با عراقی ها خیلی کم بود و آرام باید صحبت می‌کردیم. به آن‌ها گفتم: «اصل کار بی نهایت دشوار است؛ پیشنهاد شما چیه؟» شهید وزوایی از زیر تخته سنگ بلند شد و با تبسم گفت: «شفیعی جان من آماده ام». بعد هم علیرضا موحد دانش همین را گفت و عملیات را آغاز کردیم. ... طی عملیات به گلوی محسن وزوایی تیر خورد، طوری که تیر در گلویش گیر کرده بود و از روی پوست گردنش لمس می‌شد؛ به محسن گفتم: «مثل علی اصغر (ع) تیر به گلویت زده اند» او هم گفت: «نه این تیر کارساز نبوده»!! با توجه به شناسایی و برنامه ریزی دقیقی که انجام گرفته بود، این عملیات با موفقیت انجام شد و ما کمترین شهید را داشتیم. 🌴 تقدیر چنان بود که او بماند و در عملیات فتح المبین، آن حماسه بزرگ را بیافریند. سرانجام وزوایی مزد جهاد خالصانه خود را در راه خدا در اولین روز عملیات بیت المقدس (آزادسازی ) بر روی جاده اهواز_خرمشهر گرفت🕊🕊🕊 — این در حالی بود که فرمانده غیور لشگر توحید، هنوز ۲۲ سالش تمام نشده بود!! ------------------------------------------ ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas 📡 کانال "دفاع مقدس" 🕊🕊
12.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏳ چهار روز مانده تا آزادسازی 🌴 عملبت ظفرمند بیت المقدس 📽 | وقتی رؤیای صدام مبنی بر تصرف خوزستان و قهرمان نقش بر آب می شود! 🔵 به کانال بپیوندید نشر مطالب صدقه جاریه است
از خون جوانان وطن و مقاومت دلیرانه این شهر خونین شهر شد :
24.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 📽 تصاویری بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از اشغال تا آزادی خرمشهر با گفتاری زیبا و شنیدنی از سید شهیدان اهل قلم 🎙 : ‌‌‌‌‌‌یك روز آتش جنگ ناگاه جسم شهر را در خود گرفت. آن روزها گذشت ، اما این آتش كه چنگ در جسم ما افكنده جز با مرگ خاموشی نمی‌گیرد. خرمشهر دروازه‌ای در زمین دارد و دروازه‌ای دیگر در آسمان. آن روزها زمین و آسمان به هم پیوسته بود و مردترین مردان از همین خاك بال در آسمان‌ها می‌گشودند. شهر زمینی خرمشهر در دست دشمن افتاد، اما شهر آسمانی همچنان در تسخیر شهدا باقی ماند. از باطن این ویرانی‌ها معارجی به رفیع‌ترین آسمان‌ها وجود داشت كه جز به چشم شهدا نمی‌آمد. خرمشهر مظهر همه‌ی تجاوز دشمن و مظهر همه‌ی استقامت ما بود. در پسِ این ویرانی‌ها معارجی به سال ٦١ هجری قمری وجود داشت و بر فراز آن، امام عشق، حسین بن علی (ع) آغوش تشریف بر گشوده بود. هزاران سال بر عمر زمین گذشته بود و همواره جسم زمین فرسایش یافته بود تا روح آن آباد شود... كل من علیها فان و یبقی وجه ربك ذوالجلال و الاكرام... آیا نام خرمشهر به همین خانه‌ها و خیابان‌ها و كوچه‌ها و نخلستان‌هایی اطلاق می‌شود كه در آتش كینه‌ی متجاوزان می‌سوزند..؟ و یا نام خرمشهر شایسته‌ی آن خطه‌ای است كه جوانانش مبعوث شدند تا حقیقت متعالی وجود انسان را ظاهر كنند..؟ شور زندگی یك بار دیگر مردمان را به خرمشهر كشانده است. شاید آنان در نیابند ، اما شهر در پناه شهداست...
12.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 کلیپی زیبا از آزادسازی ------------------------------------------ 📡 به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید (ایتا، روبیکا)
❣دَمِ بچہ هایی گرم ڪہ نگذاشتن امروز سفر ما به نیاز بہ پاسپورت داشته باشہ . . . 👆 ▪️بهنام محمدی در خرمشهر بدنیا آمد.همانجایی که برای پایداریش جنگید و شهید شد.با وجود مخالفت فرماندهان همیشه خود را بصف اول رزمندگان میرساند.او در کمکرسانی به زخمی شدگان و رساندن مهمات تلاش زیادی میکرد طوری که بعضی اوقات بقدری نارنجک و تسلیحات جنگی با خود میبرد که حتی توان راه رفتن نداشت . بهنام بارها توسط بعثی ها اسیر شد اما هربار با بهانه ای خود را نجات میداد و یا جمله من دنبال مامانم می گردم گمش کردم از دست عراقی ها رهایی میافت و اطلاعات دشمن را برای رزمندگان میبرد . دستش زخمی شده بود گروهبان مقدم از کوله پشتی خود باندی را برای پانسمان کردن دستش در آورد اما بهنام اجازه نداد و گفت: باند را بگذار برای کسانی که تیر خورده اند و یک مشت خاک بر روی زخمش ریخت و رفت ...اوضاع خیلی سخت شده بود. ناگهان بچه ها متوجه شدند که بهنام گوشه ای افتاده است و از سر و سینه اش خون می جوشید پیراهن آبی و چهار خونه بهنام غرق خون شده بود.اوچند روز قبل از سقوط خرمشهر پر کشید . 📩 ۱۳ ساله بهنام محمدی: من نمیدانم چه بگویم. من و دوستانم در خرمشهر می جنگیم به ما خیانت می شود. من می خواهم وصیت کنم, هر لحظه در انتظار شهادت هستم . پیام من به پدر و مادرها این است که بچه های خود را لوس و ننر بار نیاورید از بچه ها می خواهم امام را تنها نگذارند و خدا را فراموش نکنند . بخدا توکل کنند. پدر و مادرها فرزندان خود را اهل مبارزه و جهاد در راه خدا بار بیاورید دوران جنگ تحمیلی ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
از خون جوانان وطن و مقاومت دلیرانه این شهر خونین شهر شد :
سنگر می‌سازم برای مردانی کـه از تیرها استقبال می‌کنند و از مرگ نمی‌ترسند ..!
سلام خدا و ملائکه بر خرمشهر، خوزستان، ایران و مردم مقاومش ... اگر خرمشهر آزاد شد، اگر ایران به اشغال بعثی‌ها درنیامد و اگر امروز ما ، هنوز هستیم و نفس می‌کشیم و زندگی را تجربه می‌کنیم، مدیون مردان و زنانی هستیم که در سخت ترین سالهای این سرزمین، جنگیدند، به اسارت رفتند، زخم خوردند و کشته شدند. 📸 این تصاویر ، خاطرات آن روزهاست و ما چه می‌دانیم کدام یک از مردان و زنانی که در این تصاویر می‌بینیم ، هم اکنون در کنار مایند و کدامین شان لاله‌های گلزارهای شهدا شده‌اند؟ به همه شان ادای احترام می‌کنیم...
💢 چهل و دو سال پیش روز تو بشهادت رسید ، نه بچه ی بود نه اهل ...روستازاده ای بود از دل جنگل های خوش آب و هوای که با ریختن خون پاکش خاک را بوسیدنی کرد...🇮🇷🇮🇷🇮🇷 . 🌷شادی روح صلوات... .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 کلام شهید سید مرتضی آوینی: "جنگ می‌آمد تا مردان مرد را بیازماید؛ جنگ آمده بود تا از دروازه‌ای به کربلا باز شود..." 🍃ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas