eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
10.2هزار ویدیو
840 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
خوشا آنانکه که پا، در وادیِ حق نهادند و نلغزیدند و رفتند ... بهمن ماه ۱۳۶۴ اردوگاه بهمنشیر آبادان عکاس : حمید داوودآبادی .✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas کانال دفاع مقدس
خستگی را خسته کرده‌اند این سرداران سپاه خمینی ... چهره خسته اما با صلابت لشکر۱۰ سیدالشهداء بعد از عملیاتی نفس گیر در از سمت چپ: شهید حاج اسماعیل معروفی محسن سوهانی سید محمد ابوترابی شهید بهمن نجفی تقی محقق .✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas کانال دفاع مقدس
دفاع مقدس
خستگی را خسته کرده‌اند این سرداران سپاه خمینی ... چهره خسته اما با صلابت #فرماندهان لشکر۱۰ سیدالشهد
بسم‌رب‌الشهداء‌والصدیقین کم شد ز جمع خسته‌ دلان یار دیگری ... «سردار جانباز حاج اسماعیل معروفی» فرمانده گردان حضرت قاسم (ع) لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه‌السلام فرمانده گردان عمار لشکر۲۷حضرت‌رسولﷺ شفا یافته‌ی دستگاه اباعبدالله‌الحسین (ع) یار و همرزم حاج احمد متوسلیان و شهیدان حاج محمدابراهیم همت، حاج کاظم رستگار احمد ساربان‌نژاد، مرتضی زارع، حسن بهمنی، بهمن نجفی و دیگر علمداران دفاع مقدس پس از تحمل سالها درد و رنج جراحات ناشی از جنگ به قافله‌ی دوستان شهیدش پیوست. .✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 کانال دفاع مقدس
صفای سفره‌‌ی ساده‌ تان ؛ حسرتِ این روزهای مردم شهر ... بهمن ۱۳٦۱ ، فکه ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﻭﺍﻟﻔﺠﺮ ﻣﻘﺪﻣﺎﺗﯽ ﻣﺤﻮﺭ ﻟﺸﮑﺮ ۸ ﻧﺠﻒ ﺍﺷﺮﻑ عکاس: مرتضی اکبری کانال دقاع مقدس (ایتا، تلگرام، روبیکا، واتساپ) ☝️اینجا بیت شهداست🌷 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
مردان خدا ... پرده ی پندار دریدند ؛ یعنی همه جا غیر خدا هیچ ندیدند بهمن سال ۱۳۶۵ ؛ شلمچه "علی عظیمی" اهل روستای مهاجران که در "عملیات‌کربلای ۵" شیمیایی شد به نمـاز ایستاده است . کانال دقاع مقدس (ایتا، تلگرام، روبیکا، واتساپ) ☝️اینجا بیت شهداست🌷 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
شهدا عبد و غلام کرم زهرایند ما غلام شهـداییـم (س)
📸 آبراه پشتیبانی لجستیکی از نیروهای عمل کننده در جزیره‌ی ام الرصاص عملیات والفجر هشت ، سال ۱۳٦٤ (ع)
الهی هیچ مسافری از رفیقاش جا نمونه ... هیچ چیز به اندازه ی ماندن در مقر و عدم شرکت در عملیات، برای بچه‌ها ناخوشایند و عذاب‌آور نبود. در این موقع بود که به زمین و زمان بد می‌گفتند... خصوصاً به دوستانی که قرار بود به خط بروند و در عملیات شرکت کنند مثلاً با حرص و اشک و آه می‌گفتند : « الهی بروید دیگر... برگردید. » یعنی این که الهی سالم بمانید و شهید و مجروح نشوید ، تا دل ما خنک شود. این صحنه‌ها هم گریه‌دار بود و هم خنده‌آور!
شهیدی که دل به اروند زده بود ... جوان‌ترین فرمانده‌ گیلانی سپاه از فرماندهـان اطلاعات‌ و عملیـات لشکر ویژه ۲۵‌ کربلا و لشکر ۱۶ قدس شهید گمنـامی کـه شب و روز نمی‌ شنـاخـت همـواره زیـر آب گِل‌ آلـود و خـروشـان ارونـد یا بین نخلستان‌ هـای سوزان آبـادان و لابلای نیزارهای‌ باتلاقی‌ خوزستان به‌عنوان فرمانده تیم‌ِ ویژه ردیابی‌و شناسایی مقرِ اصلی‌ دشمن بیـدار و آگاه به نا محسوس‌ ترین شکل ممکن درحال رصد اطلاعاتی دشمـن بود و سرانجام در ۲۱ بهمن ۱۳۶۴ در فـاو عراق کنار رود ارونـد در عملیات والفجر۸ ، فاتحانه در حالیکه لباس غواصی به تن داشت بـه فیض شهـادت رسید. 📷سمت راست تصویر:
حسن یک طلبه‌ی ۱۷ ساله و قهرمان والفجر‌۸ بود...
دنیا را تکان دادند مردانی ساده زیست با دل‌هایی مملو از ایمان ...
اذان می‌گویند ... برویم از آن بگوییم ... رسم عاشقی تاخیر نیست ...
نگین جم در می‌بخشند نظر به حلقه ‌ی پاکباز ڪنید ...
خدایا ! زمین‌گیرمان نخواه آسمان‌ گیرمان کن ....
رجب .... هنگامه راز و نیاز است برای عاشقان فصلِ نماز است ا🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱 سمت راست تصویر: 🌷 شهید حاج ابراهیم همت
🌷۲۶ بهمن - سالروز شهادت علیرضا صالحی دلاورمرد گردان زهیر 📷 معاون گردان زهیر - لشگر 10 سیدالشهدا(ع) تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۱/۲۶ — فاو، ام الرصاص – عملیات والفجر ۸ مزار: بهشت زهرا (س)، قطعه ۵۳، ردیف ۷۴، شماره ۹ ------------------------------------------- .✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 کانال دفاع مقدس
دفاع مقدس
🌷۲۶ بهمن - سالروز شهادت علیرضا صالحی دلاورمرد گردان زهیر 📷 معاون گردان زهیر - لشگر 10 سیدالشهدا(ع)
به یاد پاسدار شهید علیرضا صالحی 💦 من می روم سوی دریا جای قرار من و تو 🌷شهیدصالحی، متولد۱۳۴۳-پس از گذراندن دوران ابتدایی و راهنمایی، وارد هنرستان فنی و حرفه ای در رشته برق صنعتی شد.با شکل گیری انقلاب اسلامی جهت حفظ دستاوردهای انقلاب به عضویت بسیج مستضعفین درآمد و پست های شبانه درپست منتظران شهادت مسجد حضرت علی ابن ابیطالب(ع) را آغاز کرد. در امور جاری مردمی اعم از خدماتی- فرهنگی- اجتماعی و در رسیدگی به محرومان محل از افراد شاخص بود و رسیدگی به فقرا و برهنگان را به صورتی انجام می داد که هیچ احدالناسی متوجه نمی شد حتی خانواده گرامی اش. با شروع جنگ تحمیلی وارد عرصه جنگ و جبهه شد و داوطلبانه به جبهه های جنوب اعزام و در لشگر ۱۰ سیدالشهداء(ع) مشغول خدمت بود. ابتدا در گردان زهیر(ع) وسپس در واحدهای اطلاعات و عملیات و نیز در گردان حضرت علی اکبر(ع)،خدمت مخلصانه به اسلام و انقلاب را شدت داد و مزد همه تلاش ها، شب زنده داری ها، ایثارها و گذشت هایش را در تاریخ ۱۳۶۴.۱۱.۲۶ در عملیات والفحر8 در منطقه فاو گرفت ------------------------------------------- .✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 کانال دفاع مقدس
🌷 ۲۷ بهمن ۱۳۶۱ - سالروز شهادت علیرضا ناهیدی 🔹 مسئول ادوات و سپاه مریوان (در زمان فرماندهی احمد متوسلیان) و فرمانده تیپ ذوالفقار-لشکر27محمدرسول الله(ص) .✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 کانال دفاع مقدس
دفاع مقدس
🌷 ۲۷ بهمن ۱۳۶۱ - سالروز شهادت علیرضا ناهیدی 🔹 مسئول ادوات و #توپخانه سپاه مریوان (در زمان فرماندهی
🌷سالروز سردار دلاور و بی ادعای 🔹ولادت اسفند ۱۳۳۹ ، شرق ، تحصیلات ابتدایی در دبستان «دانش پرور» و «سعدی» دوران راهنمایی در مقطع دبیرستان در در سال ۱۳۵۹ نقش مؤثر در تظاهرات دانش آموزی علیه رژیم طاغوت راه اندازی در مسجد محل عضویت در و عزیمت به دارای هوش فوق العاده و مغزی متفکر مسئولیت ادوات و به دستور عزیمت به همراه و همراهانش از به و راه اندازی واحد ادوات و توپخانه (ص) عزیمت به لبنان به همراه قوای «محمدرسول الله» در خرداد ۱۳۶۱ شرکت در عملیات بزرگ و ایفای نقش مؤثر همچون ، ، ، ، ، ▫️ آخرین سمت او فرماندهی بود که از بهمن ۱۳۶۰ به آن منصوب شده بود. در عملیات روز ۲۷ بهمن ۱۳۶۱ ، هدف اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و به رسید. 📚 منبع: کتاب 📨 .✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 کانال دفاع مقدس
دفاع مقدس
🌷سالروز #شهادت سردار دلاور و بی ادعای #شهید_علیرضا_ناهیدی 🔹ولادت اسفند ۱۳۳۹ ، شرق #تهران ، #تهران
📃 سند منتشرنشده از حاج احمد 📝 معرفی‌نامه برادر بعنوان مسئول گردان ذالفقار و برادران و جهت توجیه روش تطبیق آتش. از طرف
دفاع مقدس
🌷 ۲۷ بهمن ۱۳۶۱ - سالروز شهادت علیرضا ناهیدی 🔹 مسئول ادوات و #توپخانه سپاه مریوان (در زمان فرماندهی
چہ داغی ... بر دلِ مادر نشانده ، ایـن بوسـه ی آخـر ... ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 شهیدی که رهبر انقلاب او را اعتلای‌ اسلام دانست حاج همّت عاشق‌ او بود و او را بسیجی واقعی مینامید، حاج‌احمدمتوسلیان نبوغش را دریافت و مسئولیت توپخانه لشکر ۲۷ را به او داد شهید حاج همت: «خدا گواه است که این بچه حزب اللهی یکی‌ از مفاخر اسلام بود. بیش‌از سه‌سال در جبهه حضور داشت. وقتی آمده بود به سپاه مریوان، نه بسیجی بود، نه پاسدار، یک دست لباس سرباز پوشیده بود. در این سه سال با همین یکدست لباس زندگی کرد، همان را می شست و می‌پوشید. یک جفت کفش هم داشت که کف آن ساییده شده بود. یک ریال حقوق دریافت نکرد. پولی را هم که پدر و مادرش به او می دادند با بچه ها می گذاشتند روی هم تا یک قبضه خمپاره برای توپخانه بخرند. در کردستان اول از خمپاره ۶۰ شروع کرد بعد رفت سراغ ۸۰، بعد آمد توپخانه ۱۰۵ و... همه این مهارت ها را یاد گرفت و بعد آمد روی موشک. موشک را تا آن موقع هیچ کس نمی توانست استفاده کند. انسان بسیار عجیبی بود.» ------------------------------------------- .✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 کانال دفاع مقدس
♻️ ۲۶ بهمن - سالروز شهادت عترف دلسوخته، احمد علی نیری ♻️ وصیت نامه شهید: 🌷شکر پروردگار عالمیان که ما را برانگیخت و ما را لایق دانست و هدایت کرد. و رسولان متعددی بالاخص رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) و ائمه معصومین (علیهما السّلام) را بر ما ارزانی داشت تا بتوانیم رهگشای خوبی در این جهان، در مقابل شیاطین باشیم. خوشا به حال کسانی که شناختند وجود خویشتن را در این دنیا، و عمل میکنند به وظایف خود، به امید تزکیهی نفس و ترفیع درجه و لذّت عبادت و خشوع قلب! 🔹 کسی به آن میرسد که مراقبتهای سخت بر اعمال و گفتار خود داشته باشد. 🌷قرآن، قرآن را فراموش نکنید. بدانید که بهترین وسیله برای نظارت بر اعمالتان قرآن است. 🌷اسلام را در تمام شئوناتش حفظ کنید. 🌷رهبری و ولایت فقیهی که در این زمان از اَهم واجبات است را یاری کند. إن شاءالله خداوند عز و جل جزای خیر به شما عنایت فرماید!
دفاع مقدس
(1) 💥شهیدی که با صحنه شنا کردن دختران روبرو شد... دکتر محسن نوری دوست و همراز شهید احمد علی نیری می گوید :👇 🔸 یکبار از احمد پرسیدم که احمد من و تو از بچگی همیشه با هم بودیم اما سوالی از تو دارم نمی‌دانم چرا در این چند سال اخیرشما این قدر رشد معنوی کردید اما من…لبخندی زد و می‌خواست بحث را عوض کند اما دوباره سوالم را پرسیدم بعد از کلی اصرار سرش را بالا آورد و گفت: طاقتش را داری؟! با تعجب گفتم: طاقت چی رو؟! گفت بنشین تا بهت بگم. 🔹نفس عمیقی کشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچه‌های مسجد رفته بودیم دماوند. شما توی آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اون جا رودخانه است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم. راه زیادی نبود از لا به لای بوته‌ها ودرخت‌ها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم وهمان جا نشستم! 🔸بدنم شروع به لرزیدن کرد نمی‌دانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوته‌ها مخفی شدم. من می‌توانستم به راحتی یک گناه بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوته‌ها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند. من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم :«خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه می‌کند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمی‌شود اما به خاطر تو از این از این گناه می‌گذرم.» بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچه‌ها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست کردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت. اشک همین طور از چشمانم جاری بود. 🔸یادم افتاد که حاج آقا گفته بود: «هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.» من همینطور که اشک می‌ریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه می‌کنم... حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک می‌ریختم و با خدا مناجات می‌کردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله…» 🔹به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزه‌ها و تمام کوه‌ها و درخت‌ها صدا می‌آمد. همه می‌گفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچه‌ها متوجه نشدند... من در آن غروب با بدنی که از وحشت می‌لرزید به اطراف می‌رفتم از همه ذرات عالم این صدا را می‌شنیدم! احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: 👈 از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم. گفتم تا بدانی انسانی که گناه را ترک کند چه مقامی پیش خدا دارد. بعد گفت: تا زنده‌ام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن.