بر لبش لبخندِ نابی
صُبح ها گل می کند ...
چایی از این قند
پهلوتر کجا پیدا کنم..؟!
#جنگ_تحمیلی
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
روزشمار دفاع مقدس – 27 دی 1359.pdf
50.2K
📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس🗓 روزشمار #دفاع_مقدس – 27 دی 1359
🌷 اسدمراد بالنگ
۲۷ دیماه ۶۵ -- سالروز شهادت
⚪️ همو که با پای برهنه، به سمت درگیری با دشمن رفت...!!
#خاطره
▫️در یکی از پاتکهای علیه رژیم بعث عراق در منطقه دربندیخان بودیم که قبل از شروع کار با یک خودرو به تعداد رزمندگان پوتین مخصوص برف (چکمه) که برای راحت تر شدن عبور رزمندگان از مناطق برف گیر به منطقه عملیاتی، ارسال شده بود. مشغول توزیع چکمه بین رزمندگان بودیم، توزیع چکمهها که به پایان رسید یکی از افراد به نشانه اعتراض به اینکه چکمه سایز پایش نیست با مامور توزیع چکمه درگیر شد، پس از مشاهده این ماجرا شهید اسدمراد بالنگ، چکمههایش را به آن مرد داده و خودش با پای برهنه به ادامه نبرد رفت....
راوی : سیدعلی نظریان
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
شهید بالنگ مسئولیت بهداری و معاونت گردان کوثر لشگر ۵۷ حضرت ابوالفضل (ع) لرستان را در جبههها به عهده داشت... او در عملیات کربلای پنج و در سحرگاه ۲۷ دیماه ۱۳۶۵ در حوالی کارخانه پتروشیمی بصره، از ناحیه پهلو مورد اصابت تیربارهای خصم کافر قرار گرفت و به فیض شهادت نائل آمد .
دوران جنگ تحمیلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕 #سرباخته_کوی_عشق
📽 برشی از مستند #روایت_فتح ( #شلمچه )
🎙 با گفتاری دلنشین از شهید آوینی:
💦 آب كه با عقل تسبيحی خود اهل حق را خوب می شناسد ، بر قايق ها آغوش می گشايد و آنان را بر سينه نيلگون خويش سبكبار می لغزاند و به ساحل می سپارد. آسمان نيز نظاره می كند و هيچ مرز و حجابی فی مابين عالم خلق و امر باقي نمانده است. طوفان رعب می پيچد و به قلب مضطرب دشمن حمله می برد. ابر ، حجاب خورشيد می شود و چشم پرندگان آهنين را كور می كند. زمين زير پای دشمن بی تاب می شود و از خدا اذن می خواهد كه دهان بگشايد و سپاه كفر را ببلعد ، اما از عالم امر سروش می رسد : " فمهل الكافرين امهلهم رويدا. " فرشتگان به صفوف ما می پيوندند و سواد سپاه حق در چشم دشمن دوچندان می گردد.
در جهان امروز سخن گفتن از راه انبیاء و غايات الهی آفرينش بسيار غريب می نمايد. شيطان زده ها می گويند كه اين سخنان اساطير پيشينيان است ، و لكن ما برای معرفی خود راهی جز اين نداريم كه از پيوند و اتحاد نهضت خويش با راه انبیاء و وارثان آنها سخن بگوييم. راه ما راه سيدالشهداست و آنان كه پای يقين در اين راه نهاده اند آرزوی سرباختن دارند تا به ذبيح اعظم از همه نزديك تر شوند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 سینه زنی در جبهه
مداح:
شهید عبدالواحد محمدی
👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 ۱ بهمن ۱۳۶۶ -- سالروز شهادت عبدالواحد محمدی
▫️▫️▫️▫️▫️▫️
فرازی از وصیتنامه شهید👇
▫️ اول دی ماه سال ۱۳۴۷ شمسی در محلهی مفتح تبریز چشم بر جهان گشود. عبدالواحد در خردادماه سال ۱۳۶۳ به مدت دو ماه آموزشهای نظامی را گذراند و در ۱۷ آذرماه همان سال عازم جبهه شد. عبدالواحد در میان همرزمانش با صدای گرم و شیوای خود مداحی میکرد. بعد از عملیات بدر به جمع گردان تخریب پیوست. در اول بهمن ماه ۱۳۶۶ در عملیات بیت المقدس ۲ در ماووت عراق به شهادت رسید.
دوران جنگ تحمیلی
دفاع مقدس
🌷 ۱ بهمن ۱۳۶۶ -- سالروز شهادت عبدالواحد محمدی ▫️▫️▫️▫️▫️▫️ فرازی از وصیتنامه شهید👇 ▫️ اول دی ماه
در جبهه، هر فرد به مدت ۲۴ ساعت
شهردار یا خادم الحسین بود و مسئولیت
تهیهی غذا و مخلفات آن را و همچنین
انداختن و جمعکردن سفره، شستن ظروف صبحانه، نهار و شام را برعهده میگرفت...
چنانچه شهردار در نوبتِ وظیفه اش
خوب عمل می کرد و سلیقه به خرج میداد ،مرتب برای سلامتیاش صلوات میفرستادند و از او میخواستند در پُستش باقی بماند.
گاهی این رفتار را برای برادری که خوب از عهدهٔ کار برنیامده بود انجام میدادند تا در این کار استاد شود و با او شوخی میکردند که:
ننه چرا غذا سرد است؟
چرا غذا کم نمک است و از این حرفها…
📷👆 بسیجی دریادل، شهید عبدالواحد محمدی، تخریبچی گردان حبیب - لشکر آسمانی ۳۱ عاشورا
🌱 ولادت: ۱۳۴۷ - تبریز
🕊 شهادت: زمستان ۱۳۶۶
❄️ عملیات: بیت المقدس ۲ - ماؤوت عراق
🌷مزار: وادی رحمت تبریز بلوک ۴
📄 فرازی از وصیتنامه شهید:
✍️ الهی! مرا توانایی ده تا با سلاح ایمان و روحی تزکیه (شده) بر سپاه خصم یورش برم.
▫️خدایا! از تو میخواهم هنگام مرگ مرا از تمام وابستگیها جز وابستگی به خودت و از تمام عشقها جز عشق به خودت رها سازی
▪️ کانال "دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 دوران دفاع مقدس
🎙 نوای حاج صادق آهنگران
🔅 نوحه زیبا و خاطرهانگیز در دوران دفاع مقدس با تصاویری دیدنی از جبهه های حق علیه باطل و رزمندگان اسلام
خیز ای رزمنده شیر
خانه از دشمن بگیر
امر فرموده چنین فرمانده کل قوا
یاور مستضعفان، نور هدی، روح خدا
هست کلید فتح قدس اندر زمین کربلا
از سر و جان بهر فتح نینوا باید گذشت
بهر آزادی قدس از کربلا باید گذشت
از کنار مرقد آن سر جدا باید گذشت...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 #جدال_عقل_و_عشق 💕
📽 تصاویری بسیار زیبا و دیدنی از منطقه خونرنگ #شلمچه در عملیات عاشورایی #کربلای_پنج
🎙 همراه با صدای آسمانی شهید آوینی:
🌱 عقل گفت : کنج عافیت و سلامت را رها کردن و گام در راهی چنین پر مخاطره نهادن شرط مصلحت نیست ، عشق بانگ برآورد : "الرحیل" ، که دنیا خانه فناست و به هیچکس وفا نمی کند و چون طوفان ابتلائات برخیزد خانه سست بنیاد عافیت را در هم می پیچد و ویران می کند ، زمین سیاره رنجی است که جز اهل صبر و رضا در آن مأمنی نمی جویند...
زندگی انسان ، تمثیل آن مسافری است که از خانه ای موقت و ناپایدار ، بسوی مستقرِ ابدی خویش گام بر می دارد . پس اگر این خانه ها خانه های مجازی اند و ما مسافرانی در کوچ ، دیگر چه جای دل بستن و حسرت بردن !
دنیا نه جای درنگ است و نه جای فراغت ،
بلکه محمل رنجی است که آدمی پای بر آن می نهد تا روح ، در کشاکش ابتلائات عظیم ، راهی بسوی عالم قُرب بجوید و مُهیای رجعت شود.....
52.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
52.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
52.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید سید حمید میر افضلی و دو بار رفتن به کربلا با عراقی ها
سید حمید خیلی آرزو داشت به کربلا برود
و توانسته بود قبل از شهادت به زيارت برود.
در خط مقدم با یک سرهنگ عراقی آشنا شده بود كه با نيروهای خودی همكاری می كرد.
به او پول می دادند او هم سيد حميد و چند تن از دوستان در منطقه نيروهای بعثی می برد و آنها از مقر دشمن فيلم می گرفتند تا برای شناسايی استفاده كنند.
در يكی از همين ديدارها سيد حميد عنوان می كند كه آيا می شود ما را به كربلا ببری؟
ابتدا سرهنگ عراقی مخالفت مي كند كه از دژبانی بصره به سختی می شود عبور كرد.
اما بالاخره قبول كرد و سيد حميد و دوستش را با ماشين به كربلا برده و تذكر داده بود كه به هيچ عنوان گريه نكنيد.
آنها هم با لباس عربی به زيارت رفته بعد از دو روز بازگشته بودند.
يكی دو ماه بعد از اين قضيه مجدداً سيد حميد از اين سرهنگ عراقی تقاضای كمک برای رفتن به زيارت می كند و چون خود اين سرهنگ از شيعيان علاقمند به جمهوری اسلامی بودند خطر را به جان می خرد و دوباره به مدت يک هفته آنها را به زيارت می برد و به سلامت به جبهه بر می گردند.
سيد حميد كه ديگر آرزويی در دنيای خاكی نداشت پانزده روز بعد از زيارت به فيض شهادت نائل آمد.
(راوی: اکبر حاج محمدی, همرزم شهید)
💠 رابطه دکتر چمران با تیپهای داش مشدی
یک بچه محل داشتیم به نام ناصر فرجالله، ایشان موتور سوار بود، آقای چمران از او خوشش آمده بود. یک روز جلوی مسجد صفاری ایستاده بودیم ناصر به شوخی به دکتر گفت؛ مردش هستی با موتور بیایی جنوب؟ دکتر گفت هستم، سوار ترک موتور شد وتا اهوازرفتند دکتر چمران طوری با اطرافیانش برخورد میکرد که انسان احساس خودمانی وصمیمیت با او داشت.و داش مشدیهای تهران هم که مرام شناسند شیفته ومریدش شده بودند. جاذبه دیگر دکتر چمران که همه را جذب خودش کرده بود اینکه پای کار بود و همپای نیروی عادی میدوید و همه جا میرفت. از آن تیپ فرماندهانی نبود که عقب بایستند و نیرورا جلو بفرستند. بلکه گاهی خودش از نیرو جلوتر بود. وقتی میگفتیم آقا دشمن یک خط در رقابیه ویا در دب حردان زده وآماده هجوم است، میگفت باشد فردا برویم تا ببینیم.
خودش میآمد خط موقعیت را میسنجید و اگر لازم بود به همراه نفرات معدود همراهش به درون جبهه دشمن نفوذ میکرد.
هر جور آدمی دور وبر دکتر چمران بود ارتشی، بسیجی، داش مشدی و...طبع بلند وسعه صدر عجیبی داشت
جاذبه دیگر دکتر چمران که همه را جذب خودش کرده بود این بود که پای کار بود و همپای نیروی عادی میدوید و همه جا میرفت. از آن تیپ فرماندهانی نبود که عقب بایستند و نیرورا جلو بفرستند
تعدادی از جاهل هایی که به جبهه آمده بودند بهدلیل اینکه با فرهنگ نماز آشنا نبودند هنگام نماز جماعت با کفش به نماز میایستادند. اما همین افراد در شکار تانکهای دشمن بسیار مؤثر واقع شدند و 17 نفر از همینها به شهادت رسیدند
(راوی: زنده یاد سید ابوالفضل کاظمی، از همرزمان شهید چمران)
دفاع مقدس
💠 رابطه دکتر چمران با تیپهای داش مشدی یک بچه محل داشتیم به نام ناصر فرجالله، ایشان موتور سوار بو
🔹روایت مرحوم سید ابوالفضل کاظمی
▫️از روزهای اول جنگ
💠 برخورد جالب و آموزنده شهید چمران با داش مشدیهای اعزامی به جبهه
🎤 چند روز بیشتر از جنگ تحمیلی نگذشته بود که فردی به نام «علی عباس» یکی از سران عملیات سازمان أمل لبنان به جبهه جنوب آمد. ایشان بعدها به شهادت رسید و الان در بهشت زهرا (س) دفن است. 19 نفر دیگر همراه ایشان آمده بودند که اغلبشان رشید و ورزیده بودند و در استفاده از سلاح آرپی جی مهارت داشتند. دکتر چمران از دیدن ایشان خیلی خوشحال شد و یکی یکی آنان را بغل کرد و رو به من گفت: علی عباس و همرزمانش از لبنان آمدهاند تا در کنار ما بجنگند. بعد دو روز علی عباس به شهید چمران میگوید؛ نفرات من آرپی جی زن هستند ولی چون اقلیم اینجا با جنوب لبنان فرق دارد و فاقد پستی و بلندی بوده و زمین آن صاف و دشت است، نفرات ما در معرض دید و آسیب هستند. برای جبران این نقطه ضعف نیاز به موتور سوارهای نترس و مسلط داریم تا بچههای ما را برای شکار تانک جلو ببرد و به موقع هم به عقب برگرداند. شهید چمران موضوع را با من در میان گذاشت. من آمدم تهران چهل نفر موتور سوار که بیشترشان خال کوبی کرده و داش مشدی بودند را جمع کردم و به منطقه بردم. تعدادی از این افراد در قید حیاتند. قبل از اعزام در محل نخستوزیری یکی از مسئولان به من اعتراض کرد و گفت اینها را از کجا پیدا کردی؟ همه لات و خال کوبی کردهاند! من نمیگذارم اینها را به منطقه ببری. من زنگ زدم به دکتر چمران و ایشان را در جریان گذاشتم. دکتر گفت؛ تو کاری نداشته باش. خودش هماهنگ کرد و ما اینها را به منطقه بردیم. تعدادی از اینها بهدلیل اینکه با فرهنگ نماز آشنا نبودند هنگام نماز جماعت با کفش به نماز میایستادند. اما همین افراد در شکار تانکهای دشمن بسیار مؤثر واقع شدند و 17 نفر از همینها به شهادت رسیدند. برخورد شهید چمران با تک تک آنها بهگونهای بود که همگی تحت تأثیر فضای حاکم بر جبههها جذب فرهنگ ایثار و شهادت شدند. خود این عده با آموزش لبنانیها، آرپیجی زنهای قهاری شدند و بعدها در ترکیب گردان شهدا منشأ آثار بسیاری شدند. اینها همه به دلیل برخورد مناسب شهید چمران با آنان بود. چرا که چمران نه به آنان گفت چکارهاید! کی هستید، کی نیستید! از کجا میآیید! چه گذشتهای دارید! جایگاهتان چیست و چه مسئولیتی دارید؟ شهید چمران این برایش مهم بود که این عده چه کارآیی در روزهای غربت جنگ دارند.
-----------------------------------------------
ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
💠 رابطه دکتر چمران با تیپهای داش مشدی یک بچه محل داشتیم به نام ناصر فرجالله، ایشان موتور سوار بو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰روایت شهید سید ابوالفضل کاظمی از گروه موتور سواران دفاع مقدس؛
▪️برشی از مستند «خاطرات موتور سیکلت»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 برشی زیبا از مستند «روایت فتح» با صدای آسمانی شهید آوینی
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
Morteza-Avini-5.mp3
16.81M
🔷 صوت خام شهید آوینی در برنامه «روایت فتح» بدون آهنگ گذاری به همراه صدای رزمنده ها و مصاحبه با آنان
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌷شهید مهندس صدرالله فنی
⚪️ ناشناخته ترین سردار ایرانی
▫️همو که باز شدن راه کربلای این روزهامان را مدیون امثال او هستیم🚩🚩
🌷 ۲۵ دیماه ,,-- سالروز شهادت
ا▫️▫️▫️▫️▫️
مبارز انقلابی زمان شاه که همراه با شهیدمجیدبقایی،شهیداسماعیل دقایقی وشهیدحمیدشمایلی و نیز محسن رضایی و شمخانی درگروه مخفی #منصورون بفعالیت علیه نظام ستمشاهی میپرداختند
🌱پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مبارزه علیه گروه های ضد انقلاب پرداخت . در جنگ تحمیلی نیز با تجارب خوب و داشته ها و پشتوانه علمی ، مدیریتی و معنوی در سمت های مختلف فرماندهی مشغول بکار بود تا اینکه با نگرش وآینده نگری عمیقی موفق شد افراد مستعد عراقی از جمله( پناهندگان ، رانده شدگان و اسیرانی که خواهان مبارزه علیه دولت عراق بودند)را جـذب نمایند
🌱لذا قرارگاه_رمضان و سپس لشکر_بـدر را در استان خوزستان راه اندازی کرد و با دیگر نیروهایش بارها با گذشتن از جان خود و روبرو شدن با سخت ترین شرایط جنگی برای کسب اطلاعات ، جذب افراد، انجام عملیات وهمچنین کمک بمردم مظلوم عراق وارد خاك آن کشور شدند وبا تلاش و مجاهدتهای فراوان این ماموریت خطیر را انجام دادند
دفاع مقدس
🌷شهید مهندس صدرالله فنی ⚪️ ناشناخته ترین سردار ایرانی ▫️همو که باز شدن راه کربلای این روزهامان را
🕌 عملیات سرّی در کربلا
▫️(در دوران صدام)
🌷شهید صدرالله فنی
⚪️ ناشناخته ترین سردار ایرانی
▫️همو که باز شدن راه کربلا را مدیون او هستیم🚩🚩 🚩
❤️عاشق ترین زائر اباعبدالله(ع) — اولین زائر پیاده امام حسین (ع) در دوران جنگ
💠 شهید صدرالله فنی، که کمترین اطلاعات درباره عملیات های سرّی او منتشر شده، کیست؟ شهیدی که فرمانده سپاه در دوران جنگ، او را «پاسدار گمنام امام زمان(عج)» نامید!
🔺مدیریت موفق این شهید در عملیات های برون مرزی به نوعی سنگ بنایی شد که بعدها یکی از هسته های تشکیل دهنده نیروی قدس سپاه گردید.
مهندس صدرالله فنی، متولد ۱۳۳۴ در بهبهان خوزستان، دیپلم ریاضی، دانشجوی مهندسی کشاورزی دانشگاه شیراز، کنشگر فرهنگی اجتماعی سیاسی بود که در سالهای مبارزه، با محسن رضایی آشنا شد و در کنار اسماعیلی دقایقی و مجید بقایی به عضویت گروه انقلابی منصورون و بعد از پیروزی انقلاب به عضویت سپاه درآمد.
وی سفرهای متعدد به عراق و لبنان داشت و جزء بنیانگذاران محور مقاومت است. فرماندهی سپاه بهبهان، رئیس ستاد قرارگاه قدس و نیز فرماندهی قرارگاه فجر (برون مرزی) از جمله مسئولیت های غرورآفرین وی به شمار می رود. در ۴ دی ۱۳۶۶ در جبهه های جنوب مجروح شد و ۲۱ روز بعد به شهادت رسید.
فرمانده کل سپاه که خود شخصاً در چند مورد عملیات شناسایی برون مرزی با صدرالله فنی همراه بوده، در باره او می گوید:
او فردي بود بسيار توانمند، با استعداد، پرتلاش، كم ادعا و مخلص.
از نظر اخلاق و ازخودگذشتگی در جایگاهی قرار داشت که خیلی از معارضین صدام در شمال و جنوب عراق را مجذوب خود کرده بود، و انگیزه آنها را برای مبارزه با صدام دوچندان ساخته بود.
برای نمونه، در عملیات "بدر" در هور ناصریه عراق، مجاهدین عراقی برای رسیدن نیروهای ایرانی به جاده بصره – بغداد، می گفتند در صورت لزوم تا آخرین قطره خون در این راه مقاومت می کنیم و عقب نشینی نمی کنیم. این، بزرگیِ فرماندهی چون صدرالله فنی را میرساند.
او هیچ گاه پشت میز نمی نشست و همیشه در حال حرکت بود.
در محاسبه جزئیات طراح هایش بسیار دقیق بود و با وجود آنکه در شرایط بسیار سخت، ماه ها در خاک عراق بود و به انجام شناسایی می پرداخت، اما هیچگاه اسیر دشمن نشد!!
صدرالله با طراحی و هدایت عملیات هایی در اشکال گوناگونِ جنگ های نامنظم در مناطق میانی و جنوبی سرزمین عراق، شعله نهضت های شیعی را در اوج استبداد صدام زنده نگه داشت تا سازمان های جهادی و مبارزاتی عراق مأیوس نشوند و از پای ننشینند.
او علاوه بر اینکه مدیر و با تجربه بود، عاشق زیارت کربلا بود. زائران امام حسین (ع) که امروز به آسانی راه کربلا را طی می کنند، همگی مدیون او هستند....
ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
صدام ساقط و راه کربلا باز شد. اما مگر می توانیم در دلمان از اولین زائر پیاده امام حسین (ع) در دهه شصت یادی نکنیم؟
در اینجا خاطره ای را بیان می کنیم از زبان سردار امین شریعتی (فرمانده لشکر 31 عاشورا در دوران دفاع مقدس) مورد عملیات سرّی شهید فنی در کربلا و اشتیاق او زیارت اباعبدالله (ع):👇
▫️ همراه با بچه های لشکر 31 عاشورا جهت انجام مأموریتی به سردشت رفته بودیم. وقتی در قرارگاه حضور پیدا کردم شنیدم صدراله فنی نیز در آنجا حضور دارد. پرسان پرسان محل استقرارش را پیدا کردم و شب بود که خدمت این سردار عزیز رسیدم. بعد از احوالپرسی با هم شام را صرف نمودیم. آخرهای شب بود که می خواستم جهت استراحت آماده شوم که صدراله رو به من کرد و گفت: امین! من با خدای خود و شهدای کربلا عهد بسته ام که تا زنده ام شب را بدون قرائت زیارت عاشورا به صبح نرسانم و وقتی هم می خواهم بخوابم حتماً باید بروم بیرون و رو به کربلا سلامی به آقا ابا عبدالله (ع) بدهم و بعد بیایم بخوابم. آن شب، زیارت عاشورا را با هم خواندیم و قبل از خواب هم او به بیرون رفت و سلامی به آقا ابا عبدالله(ع) داد و بعد آمد و خوابید.
💠 ادامه👇👇
دفاع مقدس
🕌 عملیات سرّی در کربلا ▫️(در دوران صدام) 🌷شهید صدرالله فنی ⚪️ ناشناخته ترین سردار ایرانی ▫️همو که
⚪️ ادامه از پست قبل:
بنا به مأموریت سرّی که به ایشان داده بودند، حدود 6 – 7 ماه به داخل خاک عراق نفوذ کردند و گروهی به نام سید الشهدا را تشکیل داد. عملیاتهای متعددی از طریق این گروه در خاک عراق انجام شد. 8ماه از حضورش در خاک عراق می گذشت. روزی در سردشت در اتاق جلسه که محسن رضایی و سایر فرماندهان جنگ نیز جمع بودند، روی نقشه داشتیم صحبت می کردیم، تا این که یکی از برادران مخابرات وارد اتاق شد و گفت: برادر محسن، آقای فنی پشت بی سیم هستند. وقتی برادر محسن از اتاق خارج شد، من هم پشت سر ایشان به بیرون رفتم تا از ماجرا اطلاع پیدا کنم. صحبت های زیادی بین برادر محسن و صدرالله رد و بدل شد.
پس از اتمام صحبت هایشان، وقتی برادر محسن از اتاق خارج شد، من نزد آن برادر مخابراتی رفتم و گفتم: می خواهم با برادر فنی صحبت کنم. ارتباط بین ما برقرار شد، پس از بیان صحبت هایی که بین من و صدرالله رد و بدل شد، گفتم صدرالله هنوز زیارت عاشورا می خوانی؟ عهدی که بسته ای را فراموش نکرده ای؟ گفت: نه تنها فراموش نکرده ام بلکه در گوشه ای قرار گرفته ام که نزدیک به قبر شش گوشه است، ولی دستم به آن نمی رسد و نمی توانم به آن نزدیک شوم.
صدرالله فرازهایی از زیارت عاشورا را خواند و سپس گفت: من جایی هستم که تو می دانی کجاست، اینجا بهشت است و تا بهشت فاصله ای نیست. با شنیدن این صحبت ها، تمام برادرانی که در اتاق مخابرات حاضر بودند، زار زار گریه می کردند💦💦
در آن لحظه چیزی گفت که برایم عجیب بود. گفت: امین! دلم برای امامزاده تنگ شده. گفتم: کدام امامزاده؟ گفت: یادت هست آن روزی که همراه با دوستان سینه می زدیم و دوست عزیزمان نوحه "عباسم ای برادرم" را می خواند و آن دو شهید عزیز نیز حضور داشتند؟ در ابتدا متوجه صحبت هایش نشدم. سریع یاد آن روزی افتادم که سردار شهید حسن باقری همراه با شهید مجید بقایی در یکی از روزهای ماه محرّم به بهبهان آمده بودند و همراه با سینه زنی حسینی در یکی از امامزاده های شهر، به سینه می زدند و عزاداری می کردند. گفتم: برای سینه زنی دلت تنگ شده یا آن دو شهید بزرگوار؟ گفت: دلم برای سینه زنی تنگ شده و احساس می کنم که دارم به آنها می رسم. و مدام تکرار می کرد اینجا جایی است که احساس می کنم مجید و همه دوستان شهیدم را دارم می بینم.
🌴 آنجا بود که از خدا آرزو کردم فقط یکبار دیگر صدرالله را به ما بازگرداند تا او را زیارت کنیم. آنجا به یقین رسیدم که صدرالله کوله بارش را بسته و آماده ملحق شدن به همرزمان شهیدش است و همین طور هم شد. پس از اتمام این مأموریت، صدرالله چند روزی را بین ما بود، تا اینکه به آرزوی خود رسید و جاودانه شد🕊🕊🕊
-------------------------------------------
▪️ کانال "دفاع مقدس
▫️تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
▪️ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌱 #انتشار_مطالب_صدقه_جاریه_است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 نماهنگ | افسری در لشکرِ صاحب زمان(عج)
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
🔹یادکردی از سردار شهید مهندس صدرالله فنی، فرمانده قرارگاه فجر رمضان در سالروز شهادت ایشان (۲۵ دیماه)
◾️
: نوحه حاج صادق آهنگران مربوط میشود به دیماه ۱۳۶۸، مراسم دومین سالگرد شهادت شهید فنی در مسجد جامع
شهرستان بهبهان
▫️🚩▫️🚩▫️م🚩▫️
❣سردار شهید صدرالله فنی
فرمانده قرار گاه فجر
تاریخ تولد: ۱۳۳۴/۷/۱۰
محل تولد: بهبهان
درتاریخ چهارم دی ماه ۱۳۶۶ در جبهه
سوسنگرد بر اثر سانحه رانندگی
مجروح شد و بیست و یک روز بعد در تاریخ
۲۵/ ۱۰/ ۱۳۶۶ به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فرازی از وصیت نامه شهید:
️هم اکنون که رزمندگان اسلام در آستانه انجام عاشقانه ترین معامله خدایى، یعنى قتال در راه خداى تعالى هستند؛ و خداوند منان به من عاصى و ذلیل و ضعیف این لطف را فرموده که در کنار آنها باشم ، سپاس خداى رحمان و رحیم را به جاى مىآورم . پدرم : برایم دعا کنید تا خدا از تقصیراتم بگذرد ، هر چه می توانید از نعمتى که خداوند به شما عنایت فرموده در مراسم عزدارى امام حسین(ع) و بزرگداشت شهداى گرانقدر اسلام ، مخلصانه بهره گیرید؛ و فقط خدا را در نظر داشته باشید و لا غیر . در اعمالمان ،ودر رفتارمان و در گفتارهای مان رعایت همه این مسائل را بکنیم و فقط در نیّاتمان این توجه را داشته باشیم؛ هر کاری برای خداست انجام بدهیم و هر کاری که کوچکترین خدشه ای خدای ناکرده در آن هست و کمترین رنگ بی خدایی و غیر خدایی در آن هست انجام ندهیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 حاج قاسم سلیمانی:
دفاع مقدس ما در ملّت سازی انقلابی با هویت دینی نقش داشت و نقشش، نقش محوری بود.
ملّت ما را به یک ملّت انقلابی، به ملت پایدار، به یک ملّت موفق به یک ملّتی که ایستادگی میکند تا به امروز!
این اثرات یک کار ارزشمنده، اثرات یک کار موفّقه، اثرات یک اخلاص بزرگه