eitaa logo
دفاع مقدس
3.9هزار دنبال‌کننده
17هزار عکس
11.1هزار ویدیو
932 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ #دهه۶۰ #کپی_آزاد اینجاسخن ازمن ومانیست،سخن ازمردانیست که عاشورا رابازیافته،سراسر ازذکر«یالیتناکنامعک»لبریز بوده و بال دربال ملائک بسوی کربلارهسپارشدند بگذار اغیارهرگز درنیابندکه ما ازتماشای شهدا سیرنمی‌شویم
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🕊 ۱۰ تیر ۱۳۶۵، - سالروز شهادت تقی رفیعی مقدم 🌴عملیاتِ کربلای۱، مهران 🌱ولادت: ۱۳۴۶، قم رزمنده گردان تخریب لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالب(ع) مزار شهید: گلزار مطهر شهدای علی‌بن‌جعفر "ع" قم اول خودش آمد و گفت: 《حسین! خیلی دلم گرفته می‌خوام برام روضه بخونی. شاید دیگه فرصت روضه گوش کردن نداشته باشیم.》 گفتم: «تقی برو! شب عملیاته خیلی کار دارم.» رفت و باز برگشت. این بار شهید یعقوبی رو آورده بود برا واسطه. اصرار که فقط چند دقیقه. سه تایی رفتیم پشت سنگر. گفتم: «چه روضه‌ای بخونم؟» تقی گفت: 《دلم هوای حضرت عباس(علیه‌السلام‌) را کرده.》 و من هم شروع کردم به روضه خوندن: «ای اهل حرم میر علمدار نیامد، علمدار نیامد سقای حرم سید و سالار نیامد، علمدار نیامد» کلی وقت داشتند با همین دو تا بیت گریه می‌کردند. رهاشون کردم به حال خودشون و رفتم. عملیات شروع شد. با رمز "یا ابوالفضل العباس(علیه‌السلام)!" یاد حرف تقی افتادم که گفته بود: 《دلم هوای حضرت عباس(علیه‌السلام‌) را کرده.》 بیسیم زدم وضعیتش رو بپرسم گفتند: «چند لحظه قبل شهید شد!» 🎤 راوی: حاج حسین کاجی
🔴 آنان که را گشودند 🕌 . . . . تا امروز زائرین کربلا از آن مسیر عبور کنند ▪️خاطره‌ام به شب دهم تیرماه ۱۳۶۵ - عملیات «کربلای ۱» - باز می گردد. 🌗 آن شب من و شهید امیر تابش و دو نفر از بچه‌های تخریب‌چی برای پاکسازی میدان مین مقابل خاکریز دشمن مأموریت داشتیم. قبل از حرکت پشت خاکریز، شهید سیدمحمد زینال‌حسینی (فرمانده تخریب لشکر ۱۰) بسیار نگران باز نشدن سیم خارداهای فَرشی دشمن بود. برای همین چهار نفری دست‌هایمان را کف دست راست سید محمد گذاشتیم و عهد کردیم.... ....عهد کردیم چنانچه تا آغاز عملیات سیم خاردارها باز نشد روی سیم خاردارها بخوابیم یا توی میدان مین بدویم و به هر صورت نیروها را از موانع رد کنیم. بعد از این پیمان بود که سید محمد آرام گرفت و ما جلوی گردان حرکت کردیم. پشت میدان مین که رسیدیم متوجه نیروهای عراقی شدیم که در میدان مین مشغول کار بودند، بخاطر همین مدت کوتاهی پشت میدان خوابیدیم تا اینکه نیروهای عراقی کارشان تمام شد و رفتند. ما برای پاکسازی میدان مین آغاز بکار کردیم. با کشیدن طناب معبر مسیری را برای عبور نیروها با قرص‌های شب‌نما مشخص کردیم و نیروهای رزمنده را با توکل بر خدا از معبر عبور دادیم. عملیات آغاز شده بود و دشمن با انواع سلاح و ادواتش روی معبر آتش می‌ریخت. یکی از رزمنده‌ها به خاطر آتش زیاد دشمن کنار من درون معبر زمین‌گیر شد. و هر کاری کردم که از معبر رد بشه و با بقیه رزمنده‌ها با دشمن درگیر بشود، نشد. یکی از نیروهای دشمن که متوجه ما شده بود به طرف ما تیراندازی کرد و گلوله به بازوی راست آن رزمنده اصابت کرد. چاره‌ای نبود چفیه‌ام را باز کردم و دور بازویش بستم تا جلوی خونریزی را بگیرم. دشمن با خمپاره معبر را زیر آتش گرفته بود و ما مجبور بودیم جابجا بشویم. خونریزی زیاد بود و آن رزمنده‌ی مجروح، تشنه شده بود و به این خاطر آب قمقه خودش و من را تا انتها سرکشید.... ....آب قمقه خودش و من را تا انتها سرکشید. زیر بغلش را گرفتم تا با رساندن به خاکریز خودی او را تحوبل بچه‌های امداد بدهم. همین طور که داخل میدانِ مین عقب می‌آمدیم، در بین میدان مین اول و دوم دیدم یک شهید روی زمین افتاده است. خوب که نگاه کردم دیدم پیکر مطهر شهید غلامحسین رضایی است که پایش قطع شده بود. به خودم آمدم و دیدم لودر و بلدوزرهای خودی به طرف میدان مین درحرکت هستند. مجروح را پشت خاکریز تحویل آمبولانس دادم و بلافاصله به طرف بلدوزرها دویدم و آنها را به طرف معبر خودمان که جهت عبور دستگاه‌های مهندسی گشاد کرده بودیم، هدایت کردم. ابتدای میدان مین راننده بلدوزر دلهره داشت و ایستاد. به شهید تابش گفتم: «تو برو بالای بلدوزر من توی میدان مین حرکت می‌کنم اگر باز هم حرکت نکرد خودمون دستگیره‌های حرکت بلدوزر رو به عقب می‌کشیم و بلدوزر به سمت جلو حرکت می‌کنه تا از میدان رد بشه.» خوشبختانه با حرکت شهید تابش و جذبه‌ای که داشت راننده راه افتاد و دستگاه‌های مهندسی را برای زدن خاکریز و جان‌پناه برای رزمندگان به سلامت از میدان مین عبور دادیم. میدان مین زیر بارش توپ و خمپاره بود و نیاز بود مدام معبر بوسیله ‌بچه‌های‌ تخریب ترمیم بشود. تا نزدیکی‌های صبح مشغول آماده کردن معبر جهت تردد خودروها و وسایل نفلیه پشتیبانی بودیم. هوا روشن شده بود که شهید سید محمد زینال‌حسینی به دنبال ما آمد. به عقب بازگشتیم. از اینکه به تکلیفمان عمل کرده بودیم احساس رضایت می‌کردیم. خدا را شکر که معبر باز شد و هم رزمندگان و نیروهای پشتیبانی از آن به سلامت عبور کردند. امروز آن معبر هنوز هم باز است و زائرینی که برای اربعین از مرز مهران به کربلا مشرف می‌شوند از آن به سلامت عبور می‌کنند. باید به یاد رزمندگانی که برای باز نگهداشتن آن معبر تا به امروز از پا افتادن هم باشیم. —(راوی: رزمنده دلاور سید محسن‌ حسینی، از جمله رزمندگان پیشکسوت تخریب‌چی دوران دفاع مقدس) ------------------------------------------ 📡 کانال "دفاع مقدس" 🕊🕊
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓 ۱۰ تیر ماه ۱۳۶۵ - سالروز آزادسازی شهر "مهران" 💠 در عملیات کربلای یک 🎥 اعلام خبر آزادی مهران از رادیو 🎤 با صدای ------------------------------------------ 📡 کانال "دفاع مقدس" 🕊🕊
مهران قبل از عملیات کربلای یک یاد و خاطره دلاوران لشکر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع) شهید والامقام مرتضی کاشیها شهید والامقام صمد یکتا جانباز حاج محمود صبور جانباز حاج مهدی قندیل حمید تقی زاده حاج آقا ذوالنور محسن سوهانی احمد آقای صبا برادر آرین