فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 رزمنده ایرانی که به اسارت نیروهای ایرانی دراومده😂
🆔 @DefaeMoqaddas
✅ کانال "دفاع مقدس"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 تقدیم به فرزندان عزیز شهدا 🌷
💕 به قربان آن غبار نشسته بر سر و رویت
🌷شهید مرتضی یاغچیان
🌴 قائم مقام شهید مهدی باکری، فرمانده لشگر همیشه پیروز عاشورا
🆔 @DefaeMoqaddas
✅ کانال "دفاع مقدس"
ما به آغوشِ پدرانهی تو
برای دل کندن از دنیا نیازمندیم...
.
.
حاج قاسم🥀
.
#قهرمانِمن
تا هفته قبل، خیلی از ما، حتی یک بار هم نامِ #شهید_محسن_فخری_زاده را نشنیده بودیم؛ دانشمندِ گمنامی که عُمر خود را وقف ایران کرده بود؛ و حالا عزیز دُردانه ملت ایران شده است.
آوینی چه زیبا گفت:«گمنامی برای شهرت پرستها دردآور است؛ وگرنه، همه اَجرها در گمنامی است»
#عند_ربهم_یرزقون
📜 بخشی از وصیت نامه شهید علی فرج پور
💢تکلیف شرعی دانستم که در این جنگ حق بر علیه باطل از هستی خود در راه مکتبم به رهبری امام امت خمینی گذشته و در مقابل صدام و صدامیان بجنگم و تا آخرین قطره خونم از #اسلام عزیزم و از ولایت فقیه دفاع کرده و بلکه به ندای هل من ناصر ینصرنی جواب داده باشم.
#وصیت_شهدا
#خاطره
✍️یک مرحله به دشمن زده بودیم اما نشد خط را تثبیت کنیم. ناچار برگشتیم عقب. جنازه شهدا ماند بین خاکریز خودی و دشمن.
سوار موتور بودم که دیدم جیپ روباز حاجي آمد توی خط.
آمده بود برای تقویت روحیه بچه ها و شناسایی منطقه.
بعثی ها از ترس شروع مرحله دوم عملیات،
خط را گرفته بودند زیر آتش.
یکهو خمپاره خورد کنار ماشین حاجی.
گردوغبار و دود غلیظ شد سهم چشم هایمان.
نفسمان بالا نمی آمد.
فکر کردیم حاجی شهید شده.
توی همین هول و ولا دیدیم ماشین از بین دود و آتش بیرون آمد و راهش را ادامه داد.
با موتور رفتیم پشت سرشان.
جادههای مارپیچ را رد کردیم تا رسیدیم به چادرهای اورژانس صحرایی.
حاج قاسم به زحمت از ماشین پیاده شد.
از لباسهای سوراخ سوراخش معلوم بود چند ترکش به بدن و پایش خورده بود.
رفتیم زیر بازویش را بگیریم نگذاشت.
صاف ایستاد.
نمی خواست توی این شرایط روحیه رزمنده ها ،
با مجروح شدنش از بین برود.
دردش را مچاله کرد توی خودش.
📚راوی: سید محمد حسینی
🌷 حاج قاسم #سردار_دلها
🆔 @DefaeMoqaddas
✅ کانال "دفاع مقدس"
به یاد امام و شهدا
به یاد دو اسطوره
نبردهای کردستان
سرداران سرافراز
نهضت امام روح الله
🇮🇷"حاج احمد متوسلیان"
🇮🇷"شهید نجیب پیران ویسه"
یک نکته مهم در رابطه با آزادی مناطق
کردستان و غرب از چنگال ضد انقلاب
استفاده از نیروهای بومی بود
که با توجه به شقاوت و بی رحمی
وحشتناک ضد انقلاب و گروهک ها با مردم
که حتی با همشهری و هم زبان خودشان هم
طوری رفتار می کردند که مردم و جوانان منطقه
داوطلب مبارزه و بیرون انداختن آنها
از شهر و دیار خود بودند.
هشت_سال_دفاع_مقدس.pdf
1.94M
🌴 #دفاع_مقدس
🔴 جنگ هشت ساله که توسط رژیم بعث عراق و به پشتیبانی ابرقدرت های شرق و غرب بر ایران تحمیل شد
⚪️ دفاع جانانه ملت بر علیه تجاوز
🆔 @DefaeMoqaddas
💠 خمپاره هم حرمت وضو را نگاه داشت!
🌸 در تاریخ 16 آذر 1359 در منطقه جنگی گیلانغرب یگان ما برای مأموريت در خط مقدم جبهه بود. بچه ها هر کدام در سنگرهای پر از نور و عشق با خدا و آقا امام حسین (ع) میثاق می بستند و قلب هایشان را با آوای ملکوتی آیات قرآن مجید جلا می دادند و خود را برای حمله ای که در پیش بود آماده می کردند.
🌼 من دیدهبان یگان بودم، نزدیکی های غروب بود. وارد سنگر دیدهبانی شدم. دوربین دیدهبانی را بالا آوردم به طوری که قسمت جلوی آن روی گونی های دیواره سنگر دیدهبانی مقابل خورشید که درست روبروی کوه بود قرار گرفت....
🍀 نور خورشید به لنز دوربین خورد و به سمت دشمن تابید. این اشتباه، عاملی برای پی بردن دشمن به محل دیدهبانی شد. لحظاتی طول نکشید که دشمن شروع به کوبیدن منطقه ای کرد که یگان ما در آنجا مستقر شده بود.
🌻یکی از بچه های یگان که مسئول عقیدتی بود؛ جهت گرفتن وضو برای نماز مغرب و عشاء از سنگرش بیرون آمد؛ همین که آمدم به او بگویم فلانی مواظب باش، خمپارهای با زوزه ای بلند در کنارش اصابت کرد، چشمانم را گرفتم و با خود گفتم: خدایا دود شد! هیچی از او باقی نماند. فوری به طرفش دویدم. وقتی رسیدم؛ دیدم دارد وضو می گیرد و می گوید «اللهم صل علی محمد و آل محمد».
🌿 با چشمانی حیرت زده دیدم گلوله خمپاره در کنار او در خاک فرو رفته بود، به طوری که قسمتی از آن بیرون و عمل نکرده بود. اشک از چشمانم سرازیر شد، او را بوسیدم و از خدا تشکر کردم.
─ (راوى: جليل عبداللهى شكرانلو)
***(منبع: 📚 كتاب "خاكيان افلاكى به روايت نسل سومى ها")
🆔 @DefaeMoqaddas
"انالله و انا الیه راجعون"
🏴 دکتر علیاصغر زارعی دار فانی را وداع گفت.
🔰تصویری کمتر دیده شده از مرحوم زارعی و رهبر معظم انقلاب در دوران دفاع مقدس؛
▪️دکتر علیاصغر زارعی نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی و مشاور رئیس جمهور در دولت نهم دقایقی قبل دار فانی را وداع گفت.
▪️این جانباز و رزمنده دوران دفاع مقدس، مسئولیتهایی چون فرماندهی ستاد جنگ الکترونیک سپاه پاسداران، ریاست دانشکده فنی دانشگاه امام حسین(ع) و جانشینی سازمان پدافند غیرعامل را نیز در کارنامه خود داشت.
🆔 @DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
"انالله و انا الیه راجعون" 🏴 دکتر علیاصغر زارعی دار فانی را وداع گفت. 🔰تصویری کمتر دیده شده از مر
📷 علیاصغر زارعی، همرزم شهید جهان آرا
🌴 سپاه خرمشهر
⏳ اوایل جنگ
🆔 @DefaeMoqaddas
پانزدهم آذر ماه برابر با چهلمین سالروز شهادت یکی از فرزندان نامی ایران زمین، شهید احمد کشوری است. خلبان جان برکف هوانیروز ارتش قهرمان ایران که در هفتههای آغازین جنگ تحمیلی به همراه همرزمان خودش از پایگاه یکم هوانیروز ارتش فداکار ایران در برابر تهاجم ارتش بعث صدام جانانه ایستادند و با نثار خون خود ثابت کردند که ایران کنام شیران است و مهد دلیران....
این روز به نام هوانیروز نامگذاری شده است
اگر نبود حماسههای ماندگار هوانیروز قهرمان بدون شک جنگ به شکل دیگری در همان روزهای اول رقم میخورد تیزپروازان هوانیروز در کنار عقابان تیزچنگ نیروی هوایی ارتش قهرمان در ماههای نخست جنگ کاری کردند کارستان و با نثار خون سرخ خود درخت پایدار ایران را پر ثمر نگه داشتند
جاویدان باد نام شهدای سرافراز وطن...
💠 خاطره ای از شهید احمد کشوری
🌴 #ذکر_یازهرا(س)
🔹در کردستان درگیری شدیدی بین ما و ضد انقلاب شامل کومله و دمکرات به وقوع پیوست و من از هوانیروز درخواست کمک کردم، دو خلبان که همیشه داوطلب دفاع بودند یعنی شهیدان کشوری و شیرودی لبیک گفته و لحظاتی بعد بالای سر ما بودند که به آنها گفتم؛ کجا را زیر آتش خود بگیرند.
🔸پس از آنکه مهمات هلی کوپترها تمام شد متوجه شدم که شهید کشوری علی رغم کمبود سوخت منطقه را ترک نکرده است! وقتی با او تماس گرفتم گفت: من باید کارم را به اتمام برسانم، لحظاتی بعد با دوربین دیدم که شهید کشوری خود را به جاده ای رساند که یک ماشین جیپ سیمرغ پر از عناصر ضد انقلاب از آنجا در حال فرار بودند، هلی کوپتر را به آن خودرو نزدیک کرد و آنقدر پایین رفت که با اسکیت هلی کوپتر به آنها کوبید و همه این جنایتکاران به دره سقوط کردند.
▪️پس از آن طی تماس به او گفتم: با توجه به تأخيرى که کردی سوخت هلی کوپتر برای آنکه خود را به قرارگاه برسانی کافی نیست و همینجا فرود بیا، او گفت: هلی کوپترم را هدف قرار می دهند و با اینکه چراغ هشدار دهنده سوخت هلی کوپتر روشن شده و به هیچ وجه خطا نمی کند، شهید کشوری گفت: با ذکر یا زهرا (س) خود را به قرارگاه می رسانم.
▫️ساعتی بعد در حالیکه ناامیدانه با قرارگاه تماس گرفتم تا سراغ احمد کشوری را بگیرم گفتند: او به سلامت و با ذکر یا زهرا (س) در حالیکه هلی کوپترش هیچ سوختی نداشته به قرارگاه رسیده است.
─(راوى: شهيد على صياد شيرازى)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایتی از لحظه شهادت احمد کشوری، خلبان شجاع هوانیروز ارتش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 #ڪلیپ
🎥 مصاحبه تلوزیونی خلبان شهید احمد کشوری و جمعی از همرزمان
🌴 دوران #دفاع_مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽| ببینید ڪلیپ
🎤 مصاحبه با مادر #شهید_احمد_کشوری
دفاع مقدس
"انالله و انا الیه راجعون" 🏴 دکتر علیاصغر زارعی دار فانی را وداع گفت. 🔰تصویری کمتر دیده شده از مر
💠 به مناسبت درگذشت سردار دکتر علیاصغر زارعی ،مسئول #جنگال سپاه در دوران جنگ تحمیلی (جنگال: جتگ الکترونیک)
⚪️ جنگال رمز جنگ
🔹 قسمت اول
قرار بود هرکدام از ما 5 دقیقه حرف بزنیم و وضعیت آبادان و شرایط واقعی منطقه را به حضرت امام (ره) گزارش بدهیم. من هم با عصا رفتم اما وقتی وارد اتاق ملاقات شدم حضرت امام فرمودند «یک صندلی برای ایشان بیاورید.» ولی من...
به گزارش تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، یحیی نیازی مجری تاریخ شفاهی سردار دکتر علیاصغر زارعی به مناسبت درگذشت ایشان با اشاره به جنگال و نقش سردار زارعی در این حوزه نوشته است:
ارتباطات مخابراتی و الکترونیکی بهمنزله سلسله اعصاب سیستم فرماندهی و کنترل جنگ نقش بسیار تعیین کنندهای بر صحنه نبرد دارد، درعینحال میتواند مسیری برای نشت و هدر رفت اطلاعات بوده و فعلوانفعالات صحنههای نبرد را خواسته یا ناخواسته در اختیار دشمن قرار دهد. بر این اساس «جنگ الکترونیک» در ارتشهای دنیا شکل گرفت تا از این ظرفیت ارتباطی استفاده نموده و علاوه بر کسب اطلاعات از ارتباطات دشمن در صورت لزوم عملیات اختلال، جهتیابی و قطع ارتباط را نیز انجام داده و در مقابل با انجام جنگ ضدضد الکترونیک مانع دسترسی طرف مقابل به اطلاعات خودی گردد. به همین دلیل امروزه موضوع جنگ الکترونیک از عناصر تأثیرگذار و کلیدی نبردهای جهانی و منطقهای بهحساب میآید.
در دوران دفاع مقدس درحالیکه جمهوری اسلامی ایران با تنگناهاي بیشماری در حوزههای مختلف روبهرو بود و دشمنان این مرزوبوم راه هرگونه استفاده از فنآوریهای نوین را بر ایران بسته بودند، ابتکارات و خلاقیتها توانست عملکردی را بجای بگذارد که دنیا را به حیرت وا دارد. یگان جنگ الکترونیک سپاه که اختصاراً «جنگال» نامیده میشود، ازجمله ابتکاراتی است که علاوه بر تأثیر تعین کننده در زمان جنگ، اکنون نیز یک تجربه قابلاتکا برای برونرفت از مشکلات موجود بهویژه در حوزههای فنآوری و ارتباطات میباشد.
@GRARGAHSAF2
زمانی که صدام از سوی شرق و غرب و به سرکردگی آمریکا، حمایت میشد و 14 گردان جنگ الکترونیک از بهترین تجهیزات مورداستفاده ناتو (ساخت کشور انگلستان) را در اختیار او قرار داده شد، نیروهای ایران در حوزه فنآوریهای نوین با دستخالی و در میان شدیدترین تحریمهای تسلیحاتی و محاصره اقتصادی توانستند به یک اقدام ماندگار و مؤثر دستزده و بر تکنولوژی پیش رفته دشمن فائق آیند.
ایده تأسیس یگان جنگال سپاه زمانی به وجود آمد که دستاندرکاران این حوزه متوجه شدند باید کار را از یک شنود ساده به سطح بالاتری از دانش فنی ارتقاء دهند و یگان عملیاتی «جنگ الکترونیک» را با همه مشخصههایش راهاندازی کنند. تجهیزات موردنیاز نیز عموماً از وسایل به غنیمت گرفته شده از دشمن تأمینشده بود؛ یعنی جنگال سپاه توانست با استفاده از تجهیزات غربی در اختیار صدام، سیگنالهای مورد نیاز را شناسایی کرده و به فراخور شرایط صحنه نبرد از محتوای مکالمات آنها استفاده نموده و یا در صورت لزوم ارتباطات او را قطع یا مختل نماید. اقدامی که در یک تلاش مجاهدانه با کشف الگوریتم رمز دستگاههای مدرن و پیشرفته شرکت راکال انگلستان به ثمر رسید و نهایتاً بیآنکه دشمن متوجه شود، رمز دستگاههای پیشرفتهاش بهوسیله فرزندان امام امت شکسته و رحمت واسعه خداوند نصیب رزمندگان اسلام شد. بهنحویکه پسازاین اقدام، همواره ارتباطات دشمن در دسترس نیروهای خودی بوده و هرگونه فعلوانفعالات آنها رصد اطلاعاتی شده است.
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در راستای انجام رسالت تاریخنگاری مستدل و مستند؛ برای بازخوانی و واکاوی حوادث مهم جنگ الکترونیک در دفاع مقدس گفتگو با سردار سرتیپ پاسدار دکتر علیاصغر زارعی از مسئولان ارشد و از تأثیرگذاران تشکیل و توسعه یگان جنگال سپاه در دفاع مقدس از 25 دیماه 1397 شروع و طی حدود 2 سال و 22 جلسه گفتگوی فعال به زوایای پیدا و پنهان این یگان مهم پرداخته است. حاصل این گفتگو در قالب تاریخ شفاهی آماده چاپ آماده است و گوشهای از نقش برجستهی این سردار برومند سپاه اسلام و رزمندگان جنگال را در تاريخ پرافتخار دفاع مقدس ثبت و ضبط و به نسل آینده منتقل نماید. در ادامه به فرازهای کوتاهی از متن کتاب «رمز جنگ» اشاره میشود:
ملاقات با امام خمینی (ره):
«وقتی در خرمشهر مجروح شدم و برای مداوا به تهران آمدم، مرحوم آقای جمی با دفتر حضرت امام هماهنگ کرد که تعدادی از مسئولان آبادان با امام ملاقات کنند. برای همین آقای دهدشتی، شهید جهانآرا، آقای رشیدیان، آقای حیاتیمقدم و آقای رکنالدین جوادی از سپاه آبادان به منزل ما در تهران آمدند و گفتند «هماهنگ شده که فردا به ملاقات حضرت امام (ره) برویم.» آن زمان آقا محسن رضایی مسئول اطلاعات سپاه و در واقع مسئول اطلاعات کل کشور بود. چون هنوز وزارت اطلاعات نداشتیم.
🆔 @DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
💠 به مناسبت درگذشت سردار دکتر علیاصغر زارعی ،مسئول #جنگال سپاه در دوران جنگ تحمیلی (جنگال: جتگ الکت
💠 به مناسبت درگذشت سردار دکتر علیاصغر زارعی ،مسئول #جنگال سپاه در دوران جنگ تحمیلی (جنگال: جتگ الکترونیک)
⚪️ جنگال رمز جنگ
🔹 قسمت دوم
قبل از اینکه خدمت حضرت امام برسیم ابتدا آقا محسن را دیدیم. آقا محسن این بحث را داشت که حالا که هماهنگ شده و شما میخواهید خدمت حضرت امام بروید به ایشان صریح و روشن بگویید «واقعیت چیست! و چه اتفاقی افتاده!» چون حضرت امام هنوز نمیپذیرد که بنیصدر کمک نمیکند. خلاصه من هم با دو عصایی که دستم بود با دوستان به جماران رفتم. با هم هماهنگ کرده بودیم که مثلاً شهید جهانآرا چه بگوید! و آقای رشیدی و آقای جوادی چه بگویند! قرار بود هرکدام از ما 5 دقیقه حرف بزنیم و وضعیت آبادان و شرایط واقعی منطقه را به حضرت امام (ره) گزارش بدهیم. من هم با عصا رفتم اما وقتی وارد اتاق ملاقات شدم حضرت امام فرمودند «یک صندلی برای ایشان بیاورید.» ولی من زمین نشستم. بعد هم جلسه شروع شد و ما شرایط را خدمت امام توضیح دادیم. فکر میکنم بیشتر از نیم ساعت طول نکشید. حضرت امام هیچچیزی نگفت، فقط فرمودند «شما برید و فردا دوباره بیایید.» هیچچیز دیگری نفرمودند. دوستان بلند شدند و یکییکی حضرت امام را بوسیدند و من هم رفتم و دست حضرت امام را بوسیدم و جلسه تمام شد. وقتی از اتاق ملاقات با امام بیرون آمدیم چند لحظه بعد سید احمد آقا آمد و پرسید «شما به حضرت امام چه گفتید که حضرت امام دستور دادند؛ جلسه شورای عالی دفاع باید فردا تشکیل شود.»
آن شب هم همه بچههایی که از آبادان آمده بودند به منزل ما آمدند و فردا صبح دوباره به جماران رفتیم. ما در دفتر امام نشسته بودیم که گفتند «دیروزیها بیایند داخل.» دوباره رفتیم خدمت امام و مجدداً حرفهای دیروز را در همان نیم ساعت توضیح دادیم. وقتی هم که ما وارد شدیم حضرت امام نشسته بودند، بنیصدر هم کنار حضرت امام روی کاناپه نشسته بود، حضرت آیتالله خامنهای هم تشریف داشتند، آقای هاشمی رفسنجانی، شهید رجایی، شهید فلاحی و مرحوم ظهیرنژاد هم بودند؛ یعنی اعضای شورای عالی دفاع همه بودند. جلسه ساکت بود تا ما وارد شدیم و نشستیم و دوباره حرفهای دیروزمان را زدیم. تا حرفهای ما تمام شد، حضرت امام جلوی ما از اعضای شورای عالی دفاع توضیحی نخواستند، وقتی صحبتهای ما تمام شد، امام دوباره فرمودند «شما بروید.» ما از جلسه خارج شدیم و در دفتر ایشان منتظر نشستیم. مدتی طول کشید که گفتند «جلسه تمام شد.» جلسه که تمام شد ما به دنبال این بودیم که بپرسیم «بالاخره چهکار کنیم؟ آیا به آبادان برویم؟» اما تا به درب کوچک بیت حضرت امام (ره) رسیدیم، دیدیم بنیصدر و بقیه رفتهاند و فقط آقای هاشمی در چهارچوب درب داشت بیرون میآمد. به آقای هاشمی گفتیم «چه شد؟» آقای هاشمی گفت «خوب شد که شما آمدید و مطالب را گفتید. حالا شما بروید.» گفتیم «کجا برویم؟ بالاخره حضرت امام یک پیامی بدهد که ما به مردم چه بگوییم؟ به ما بفرمایند که مردم تخلیه کنند یا نکنند. ما الآن به مردم چه بگوییم؟ بگوییم نظر حضرت امام چه هست؟» گفت «نه، اینکه نمیشود. حضرت امام که اینطور پیام نمیدهد. کار شما خوب بوده و اثر کرده و آقایان قول دادهاند که اجازه ندهند حصر آبادان کامل شود و کمک کنند که این اتفاق رخ ندهد.» اما ما دست برنداشتیم و مصمم بودیم پیام مردم آبادان و خرمشهر به گوش مسئولان برسانیم. شهید جهانآرا خیلی اصرار کرد که ما نمیتوانیم همینطور برویم و شما باید یک جوابی به ما بدهید، آقای هاشمی گفت «پس امشب به محل شورای عالی دفاع بیایید تا آنجا یک جوابی به شما بدهیم» این را که گفت ما تقریباً قانع شدیم و منتظر شدیم تا عصر که به مقر شورای عالی دفاع که آن زمان در سیدخندان بود، رفتیم. وقتی به آنجا رفتیم ابتدا راهمان نمیدادند و میگفتند «شما برای چه آمدید؟» تا اینکه باز اصرار کردیم تا به دژبانی تلفن کردند و گفتند «آبادانی ها بیایند داخل» در اتاق انتظار نشستیم، گفتند «آقای میرسلیم رئیس شهربانی وقت، پیش آقای بنیصدر است و قرار بود که بلافاصله جلسهی شورای عالی دفاع بعدازآن جلسه دونفره آنها تشکیل شود.» به ما گفتند «وقتی جلسه تشکیل شد شما هم بیایید توی جلسه.» ما که رفتیم تا مستقر شدیم دیدیم اعضای شورای عالی دفاع یعنی مقام معظم رهبری، آقای هاشمی و فلاحی و مرحوم ظهیرنژاد و اگر اشتباه نکنم آقای آذین که فرمانده هوانیروز بود و آقای غرضی آمدند. فردای آن روز کیهان یک عکسی از شورای عالی دفاع چاپ کرد که ما هم نشسته بودیم و آن عکس هنوز هم هست. در آن جلسه که مستقر شدیم، آقای بنیصدر که یک لباس نظامی هم پوشیده بود با یک تکبری گفت «شما امروز در خدمت حضرت امام 16 مورد دروغ گفتید.» ما تعجب کردیم و همه از کوره دررفتند. گفتیم «ما دروغ گفتیم؟» گفت «بله.» با این برخورد آقای بنیصدر دعوا را شروع شد.
دفاع مقدس
💠 به مناسبت درگذشت سردار دکتر علیاصغر زارعی ،مسئول #جنگال سپاه در دوران جنگ تحمیلی (جنگال: جتگ الکت
💠 به مناسبت درگذشت سردار دکتر علیاصغر زارعی ،مسئول #جنگال سپاه در دوران جنگ تحمیلی (جنگال: جتگ الکترونیک)
⚪️ جنگال رمز جنگ
🔹 قسمت سوم
پرسیدم «ما دروغ گفتیم یا شما دروغ میگویید؟» عراق از رودخانه مارد واردشده است و دیشب از کارون عبور کرده است. شما چرا اینها را به امام نمیگویید؟ گفت «شما اصلاً نظامی نیستید. اصلاً چه کسی به شما گفته در این کارها دخالت کنید؟ شما بیخود آمده اید؛ چرا اجازه نمیدهید نظامیها کارها را انجام دهند؟»
در همین اوضاعواحوال شهید فلاحی و مرحوم ظهیرنژاد به حمایت از آقای بنیصدر شروع به دادوفریاد کردند. در خاطر من هست که شهید جهانآرا با شهید فلاحی دعوایش شد. آنها روبروی هم نشسته بودند و مرحوم ظهیرنژاد هم با آقای جوادی دعوا میکردند. مرحوم ظهیرنژاد لهجهی ترکی داشت و جوادی هم ترکی بلد بود. یک مقدار باهم تند صحبت کردند و سر هم داد کشیدند و من هم که نشسته بودم مرتب عصا را روی میز میزدم و میگفتم «ما دروغ نمیگوییم، شما دروغ میگویید! شما دروغ میگویید که کمک نمیکنید؟» حضرت آیتالله خامنهای هم روی یک مبلی نشسته بودند و ماجرا را رصد میکردند. اوضاع خیلی درهمریخته شد و یک مقدار هم حرفهای تند بین برخی افراد ردوبدل شد. بههرحال جنگ شده بود و ما تحتفشار بودیم و آنها هم حرف خودشان را میزدند و به ما میگفتند «شما بلد نیستید و میخواهید مملکت را به باد دهید» و از اینطرف هم جهانآرا گفت «شما اصلاً کمک نمیکنید و خیانت میکنید» حرفهای اینچنینی تند ردوبدل میشد. یکباره حضرت آیتالله خامنهای که تا آن زمان ساکت بودند و اوضاع را رصد میکردند فرمودند «شما بلند شوید و بروید تا ما جلسهی خودمان را داشته باشیم و بتوانیم راهحلی پیدا کنیم» تا ایشان این را گفت همهی ما ساکت بلند شدیم و از جلسه بیرون آمدیم. همینطور که من از جلسه بیرون میآمدم به آقای غرضی که استاندار خوزستان بود و در جلسه شورای عالی دفاع شرکت داشت، گفتم «آقای مهندس جنگ یعنی جنگ و تا بخوای به اصولش بپردازی نصف مملکت ازدسترفته است.» چون ایشان میگفت جنگ اصول و قانون دارد. او هم به من تشر زد و گفت «برو بیرون.» فردای آن روز هم من گچ پا را باز کردم و فکر میکنم پسفردای آن روز هم به آبادان برگشتم تا در مبارزه با دشمن اشغالگر در کنار رزمندگان اسلام باشم.»
این سردار شجاع سپاه اسلام، شب گذشته 16 آذرماه 1399 آسمانی شد و به خیل همرزمان شهید و برادر شهیدش حسن زارعی پیوست. روحش شاد و یادش گرامی باد.
🆔 @DefaeMoqaddas
خلق مشتاق بهشتند و بهشت جاودان
با هزاران آرزو مشتاقِ دیدار شماست ....
#دلنوشته_شهدا