eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
10.2هزار ویدیو
840 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷۳ شهریور ۱۳۷۵ - سالروز شهادت حاج اکبر آقابابایی - مرد شماره ۲ نیروی قدس ... از جمله رزمندگانی بود که در عملیات انهدام پالایشگاه «کرکوک» شخصا حضور داشت.وی در سال‌های دفاع مقدس مسؤولیت های زیر را عهده‌دار بود: مربی تاکتیک و سلاح در سپاه پاسداران اصفهان فرمانده عملیات سپاه سنندج فرمانده عملیات ناحیه شمال غرب و کردستان فرمانده تیپ۱۸ الغدیر حاج اکبر در زمان شهادت فرمانده عملیات یکی از یگان های سپاه پاسداران بود که به سپاه قدس شهرت دارد آن سردار عزیز، در سوم شهریور ماه ۱۳۷۵ شمسی، پس از سال ها تحمل آثار ناشی از استنشاق گاز خردل، بال در بال ملائک گشود و پیکر تکیده و رنج کشیده اش، در کنار هم رزمانش، «حسین خرازی» و «مصطفی ردانی پور» در گلزار شهدای اصفهان به خاک سپرده شد. « حاج اکبر » ... در زمان شهادت فرماندهی عملیات «نیروی قدس» را بر عهده داشت. در یگان های عملیاتی مانند «نیروی قدس»، فرمانده‌ی عملیات، در حقیقت مردِ شماره ی دو به شمار می رود. در آن زمان فرماندهی این نیرو بر عهده «سردار احمد وحیدی» (وزیر کشور فعلی) بود گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهید حاج اکبر آقابابایی فرمانده عملیات سپاه قدس قسمت اول 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهید حاج اکبر آقابابایی فرمانده عملیات سپاه قدس قسمت دوم 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
!! 🌷برای عملیات فتح یک، رزمندگان اسلام ۲۴ ساعت یکسره پیاده رفتند و فقط برای نماز توقف کردند. سلاح سنگین هم از لب مرز از زیر پاسگا‌ه‌های عراق وارد و در سلیمانیه نگهداری شد. کار حمل سلاح‌های سنگین با بیش از ۳ هزار بار قاطر در مدت ۱۰ شب وارد عراق شد که شامل ۳ هزار گلوله، بیش از ۱۰ قبضه از یک نوع سلاح، ۱۳ قبضه از یک نوع سلاح دیگر، تیربار و دوشکا بود، یعنی هر شب ۳۰۰ قاطر در ۱۰ روز کار انتقال تجهیزات و مهمات را انجام دادند. سلاح‌ و مهمات‌ از سلیمانیه تا نزدیکی‌های کرکوک با ۳۰ تراکتور، ماشین‌های ۱۰ تن و تویوتا برده شد. البته رزمندگان اسلام به خاطر ناامنی مسیرها، پیاده رفتند. 🌷شب قبل از عملیات، دشمن چون متوجه شده بود، ارتفاعات را تقویت کرده بود. قرار بر این بود که ادوات را روی ارتفاعات و تمام تپه‌ها مستقر کنند و از آن‌جا به تأسیسات نفتی و اقتصادی کرکوک که از قبل شناسایی شده بود، حمله کنند. فرماندهان مردد شدند، استخاره گرفتند و این آیه آمد «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ...»، فهمیدند که باید سرعت عمل به خرج دهند و از یک طرف هم آتشباری درست و حسابی خواهند داشت. در نهایت با توکل به خدا عملیات را آغاز کردند. نیروهای کُرد تردید داشتند و وحشت بر آن‌ها غالب شده بود. اما فرماندهان ایرانی اصرار بر عملیات داشتند. در نهایت کار بزرگی انجام شد. کاری که در طول جنگ‌های چریکی دنیا سابقه نداشت. 🌷با انفجار پالایشگاه کرکوک، نور آسمان را فرا گرفت. ارتفاع آتش به بیش از ۱۰۰ متر رسید. تأسیسات اصلی برداشت نفت کرکوک منفجر شد. مقر منافقین در کرکوک شناسایی شد و مورد حمله قرار گرفت. مردم کرکوک بعد از این اتفاق روی پشت‌بام‌ها آمدند و خوشحالی می‌کردند. طرفداران رژیم بعث هم فکر کرده بودند که رزمندگان اسلام تا کرکوک پیش‌روی کردند و به سرعت در حال تخلیه شهر بودند. بعد از انجام عملیات، رزمندگان اسلام به سرعت عقب‌نشینی کردند و دشمن هم نتوانست کاری انجام دهد و این‌گونه شد که عملیات چریکی فتح یک بدون حتی یک شهید و تنها با ۳ تا زخمی انجام شد. راوی: سردار شهید اکبر آقابابایی قائم‌مقام فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین (ع) و فرماندهی عملیات نیروی قدس (ایشان در شهریور۱۳۷۵ به یاران شهیدش پیوست.) 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
📷کمتردیده شده| حجت الاسلام قرائتی در جمع رزمندگان، دوران دفاع مقدس
دفاع مقدس
📷کمتردیده شده| حجت الاسلام قرائتی در جمع رزمندگان، دوران دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درسهایی از قرآن در جبهه | حضور حجت الاسلام محسن قرائتی در جمع رزمندگان 📺 تصاویر و فیلم های دفاع مقدس 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🔺پاسدار یعنی کسی که کار کند، بجنگد، خسته شود، نخوابد تا خود به خود خوابش ببرد. https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌊 شیرجه غواصان لُر 🎞 لحظات ناب پرش از ارتفاع و شیرجه زنی رزمندگان و شهدای غواص لشکر ۵۷ حضرت ابالفضل(ع) لرستان دوران 🌊 شیرجه و پرش در آب غواصان لُر 💦 🎞 لحظات ناب از تمرین و پرش از ارتفاع در آب - رزمندگان و شهدای غواص لشکر ۵۷ حضرت ابالفضل(ع) - استان لرستان 🌴 دوران ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
💠 تبادل 👇👇👇
هدایت شده از پایداری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ ورود متفقین به ایران در سال ۱۳۲۰ 🎥 روز ۳ شهریور ۱۳۲۰ نیروهای شوروی از شمال و شرق و نیروهای انگلستان از جنوب و غرب، از زمین و هوا به ایران حمله کردند و شهرهای سر راه خود را اشغال و به تهران حرکت کردند. در این ویدیوی کوتاه تصاویری از سلطه بیگانگان در ایران و استفاده از منابع کشور در جنگ جهانی دوم را مشاهده می‌کنیم ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 🔴 متفقین سوم شهریور 1320، ایران را اشغال کردند و ارتش مدرن رضاخان نتوانست حتی 3 روز مقاومت کند. اما در 8 سال مقابل استکبار، حتی یک وجب از خاک ما در اشغال نماند. ------------------------------------------- 💠 گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
نیستـی و حالا ، هر پنج‌شنبه که می‌شود ، مـا و گریـه و خاطره هـا جمع می شویم دورِ نبـودنت ... 📎 پنج شنبه های دلتنگی 🌷هدیه به روح پاک و معطر شهـدا صلوات ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🔰 رهبر معظم انقلاب: ارزش جانبازی می‌تواند از شهدا هم بالاتر باشد. جانبازان ما هم عمدتاً از همین مجموعه فداکار تشکیل شده‌اند. یعنی کسانی که با همین احساس و با همین روحیه از محیط‌های شغلی و درسی و کاری و خانوادگی خودشان بیرون آمدند. در همان میدان خطر وارد شدند و تا مرز شهادت هم پیش رفتند. منتها شهادت نصیبشان نشد و به زندگی برگشتند؛ لیکن با نقص جسمانی. این‌ها سلامت خودشان را فدای این راه کردند. بعد هم صبر پیشه نمودند. وقتی جانباز صبر می‌کند، وقتی پای خدا حساب می‌کند، وقتی یک جوان نیرومندِ زیبای برخوردار از محسّنات طبیعی، با کوری یا از دست دادن پا، دست، کبد، سلامتی و محروم از بسیاری از خیراتی که انسان بر اثر سلامت جسمانی از آن‌ها برخوردار میشود، درمیان سایر مردم راه می رود، اما شاکر است، اما احساس سرافرازی و سربلندی میکند که در راه خدا کاری کرده. این قیمت و ارزشش از شهدای ما کمتر نیست و گاهی هم بیشتر است. ۱۳۷۹/۸/۱۱ عکس: در جمع جانبازان سرافراز در آسایشگاه ثارالله تهران 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
محمدرضا که از جبهه که میومد و واسه چند روز خونه بود، ماها خیلی از حضورش خوشحال بودیم، میدیدم نماز شب میخونه و حال عجیبی داره، یه جوری شرمنده خداست و زاری میکنه که انگار بزرگترین گناه رو در طول روز انجام داده، یه روز صبح ازش پرسیدم: چرا انقدر استغفار می‌کنی؟ از کدام گناه می‌نالی؟ جواب داد: همین که اینهمه خدا بهمون نعمت داده و ما نمی‌تونیم شکرش رو به جا بیاریم بسیار جای شرمندگی داره. 🌷 شهید محمدرضا تورجی زاده🌷 📎 راوی: خواهر شهید 🌴 دوران دفاع مقدس 💥ذاکر و عارف دلسوخته "شهید محمد رضا تورجی زاده" فرمانده دلاور گردان یا زهرا {س} - (لشکر امام حسین(ع)💥 (ع) ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۱" https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲" https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A ▫️تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ▪️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
امان از این بوسه‌های آخر ... 🌷 ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A ▫️تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ▪️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 کلیپ | شهدای هشت سال دفاع مقدس - روستای جنت آباد قم ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A ▫️تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ▪️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
🚩🚩 🚩دسته عزاداران حسینی در خیابان های شهر 🌿 رزمندگان جبهه 🌱 دوران جنگ تحمیلی ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | سلاح مومن در جهاد اکبر، اشک به درگاه خدا است💦 ‌ 🌷شهیدآوینی: 🌴 اگر سلاح مومن در جهاد اصغر، دو دم است و تیر و تفنگ، سلاح او در جهاد اکبر اشک و آه و ناله به درگاه خداست.🤲💦🕊 ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۱" https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲" https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A ▫️تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ▪️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
🌷 طلبه شهید غواصی که شفایش را از امام رضا(ع) گرفت 🌱 دوران ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۱" https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
دفاع مقدس
🌷 طلبه شهید غواصی که شفایش را از امام رضا(ع) گرفت 🌱 دوران #دفاع_مقدس ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۱"
🌷 طلبه شهید غواصی که شفایش را از امام رضا(ع) گرفت دکترها به علی سیفی گفته بودند به علت مجروحیت پایش، باید آن را قطع کند. او نگران بود و مردد تا اینکه در عالم رویا امام زمان به او فرمود: بیا مشهد! شهید علی سیفی از آن دسته روحانیون رزمی تبلیغی دفاع مقدس است که درس مکتب جهاد را از حوزه به میدان‌های رزم کشاند. او از بس طلبه‌ها و روحانیون را به حضور در جبهه تشویق می‌کرد که حوزه خالی از طلبه می‌شد؛ به همین خاطر مجبور شد که محل تحصیلش را بارها تغییر دهد. اما عاملی که باعث شهرت این روحانی غواص شهید شد، بی‌ارتباط با امام رضا (ع) نیست. ماجرایی که به قبل از معمم شدن او مرتبط است. اردیبهشت سال ۱۳۶۱ در حالی که ۱۵ سال بیشتر نداشت، عازم جبهه شد. در آخر این ماه در عملیات بیت المقدس در آستانه آزادسازی خرمشهر دچار مجروحیت شدید پا شد. این مجروحیت خیلی او را آزرده ساخته بود و پزشکان علاجش را تنها در قطع شدن می‌دیدند. در عالم رویا، امام زمان خطاب به او فرمود: بیا مشهد! در آن شرایط سخت جسمی راهی مشهدالرضا شد و شفایش را از امام رضا گرفت. مردم هم وقتی فهمیدند شفا یافته به نیت تبرک لباس‌هایش را تکه تکه کردند. بعد از این معجزه رضوی، او حضور همزمان در سنگر حوزه و جبهه را برگزید و اواخر تابستان سال ۱۳۶۱ به حوزه علمیه چیذر رفت و سال بعد هم برای ادامه تحصیل به مدرسه رسول اکرم قم رفت. در این مدت هم از مراحل سلوک و عرفان غافل نماند. به گونه‌ای که استاد حسین انصاریان او را سوار بر قطار عرفان و دیگران را پیاده معرفی کرد. بارها قبل از انجام هر عملیاتی اسامی رزمنده‌های شهید، مجروحان و آنهایی که سالم می‌ماندند را بیان می‌کرد. ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 🌴 شهید حجت الاسلام علی سیفی از شهدای روحانی غواص است که در سال ۱۳۴۴ در شهر مراغه آذربایجان غربی به دنیا آمد. او در ۲۵ بهمن ماه سال ۱۳۶۴ در عملیات والفجر ۸ در اروندرود به فیض شهادت نائل آمد. مزار مطهرش در گلزار شهدای مراغه است. ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۱" https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲" https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A ▫️تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ▪️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
دفاع مقدس
🌷 طلبه شهید غواصی که شفایش را از امام رضا(ع) گرفت دکترها به علی سیفی گفته بودند به علت مجروحیت پای
_صوت_شهید_علی_سیفی_ماجرای_شفا_و_دیدار_خود_شهید_با_امامزمان.mp3
46.85M
📢 صوت | ماجرای شفا گرفتن شهید علی سیفی در مشهد و دیدار با امام‌زمان عج از زبان شهید (شهید سیفی ماجرا را به زبان آذری تعریف می کند🎤) (خلاصه‌ای ازفایل صوتی در کتاب آورده شده ....) 🔹 🌼 ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲" https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A ▫️تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ▪️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
دفاع مقدس
🌷 طلبه شهید غواصی که شفایش را از امام رضا(ع) گرفت 🌱 دوران #دفاع_مقدس ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۱"
🌷 شهید علی سیفی — روحانی و غواصی و خط شکن 🌴 فدایی حضرت زهراس بود. از آنها که وجودشان با محبت مادرسادات گره خورده. برای رزمنده ها مداحی می کرد و از مادر سادت می‌گفت. 🌱 او شفایافته امام رضاع بود. مرتب گردان خودش را عوض می‌کرد تا کسی به روحیات و صفاتش پی نبرد. 🌿 از کراماتش همین بس که قبل از هر عملیات، به دوستانش دقیق می‌گفت که چه کسانی شهید و چه کسانی... 🌷شهادت خودش را نیز دقیق پیش بینی کرده بود. 🕊🕊 او در عملیات والفجر هشت پر کشید 🌈 خوابش را دیدند. گفتند در برزخ کجایی و چه می‌کنی⁉️ گفت: نمی‌دانم، هرجا حضرت زهرا (س) باشد همانجا هستم. 📚 برگرفته از کتاب بیامشهد ا▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️ ▫️کلام شهید👇 خدایا بر دردم بیفزا. دردی که برایم راهنما باشد. چراغ راهم باشد. انیسم باشد در تنهایی ام. دردی که بیهودگی را برایم نشانگر باشد. دردی که مرا به کوه ها بکشاند. دردی که از خویشی کثرت ها و ظلمتها بریده و بر وحدت روشنایی قدم نهم... ✍️ برگرفته از دستنوشته های طلبه شهید علی سیفی شهیدی که بارها به ملاقات امام عصرعج رسید و از سوی امام، برای آیت الله اشرفی اصفهانی پیغام می آورد. ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۱" https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲" https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A ▫️تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ▪️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ 🎥 | کاروان رزمندگان جبهه حق در دوران دفاع مقدس 🎤 با نوای خاطره انگیز مداح و نغمه سرای دوران جنگ، 🎙 سوی دیار عاشقان ، رو به خدا میرویم سنگر مردان خدا سنگر دین خداست در دل شب منور از ذکر و نماز و دعاست منظره های آن ببین چو صحنه ی کربلاست حسینیان آمده اند ، به نینوا میرویم سوی دیار عاشقان رو به خدا می رویم بهر ولای عشق او ، به کربلا میرویم به کربلای ما بیا برادرم کن گذر ، ولوله ی مبارزان شور دلیران نگر ناله نیمه های شب سوز دعای سحر بپرس از این برادران ، بگو کجا میرویم سوی دیار عاشقان ، رو به خدا می رویم بهر ولای عشق او به کربلا میرویم.... 💐 یاد باد آن روزگاران یاد باد 💕 🕌 السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🚩🚩 🚩 ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲" https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A ▫️تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ▪️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
🔹 : از قاچاقچی تا بلدچی همه‌ هفته، هنگام نمازجمعه،در "چهارراه لشکر" (مقابل مسجد دانشگاه تهران که بچه‌های لشکر 27 زمان جنگ، همه‌ی قرارها و دیدارشان آن‌جا بود. ) می‌دیدمش. صدای گرمش در روایت‌فتح، آن‌قدر روحم را مدیون کرده بود که برای آشنایی با او، هر لحظه در پی فرصت باشم روز جمعه 28 اسفند71 به آرزوی دیرینه‌ام رسیدم. آرزویی که با دیدن اولین قسمت‌های روایت‌فتح در سال‌های گذشته، در وجودم شعله کشید تا بر دستان مبارک سازندگانش بوسه زنم خودش آمد. من نخواستم. فکرش هم برایم مشکل بود. آمد کنارم. بله، درست کنارم روی لبه‌ی باغچه نشست چهارراه لشکر خلوت بود. نمی‌دانم چه شد که تصمیم گرفتم آخرین جمعه‌ی سال را زودتر از دفعات قبل بهنمازجمعه بروم سجاده را بر زمین گذاشتم و بر لبه‌ باغچه نشستم.دقایقی نگذشت که او نیز آمد. اتفاق یا هر چه که بود،سجاده‌اش را کنار سجاده‌ی من پهن کرد؛نگاهی به اطراف انداخت، کسی را نیافت. آمد طرف من. نزدیک که شد، به احترامش برخاستم. حیفم آمد چنین لحظه‌ای را مفت از دست بدهم. دستم را دراز کرده و پس از مصافحه، روبوسی کردم. دست گرمش را فشردم. بی‌هیچ تکبّر،با اخلاصی بسیجی‌وار ولبخندی زیبا، جوابم را داد نشست کنارم روی جدول.چشمانش ازلبانش تشنه‌تر بودند؛و گوش‌هایش هم.همه را می‌پایید وقتی گفتم: ـ آقاسید، نَفَسِت خیلی حقّه. صدات گرمه. خدا خیرت بده. محجوبانه سرش را پایین برد و تنها عذرخواست و گفت: ـ ما که کاری نکردیم... هرکه را با دست نشان می‌دادم و از رشادت‌هایش درجنگ می‌گفتم،با چنان نگاه نافذی دنبال می‌کرد، پنداری دارد حرکاتش را ضبط می‌کند. خوب می‌شد از چهره‌اش خواند با هر نگاه، برنامه‌ای از روایت‌فتح در ذهنش نقش می‌بندد. دوست داشتم در آغوش بگیرمش و رخسار خسته از جفای روزگارش را غرق بوسه کنم.چرا که سید،مثل دیگر بسیجیان، هنوز نان را به نرخ سال60میخورد با همّتی که داشت،شاید که می‌توانست تشکیلات بزرگ اقتصادی بزرگی راه بیندازد و سود سرشاری به جیب بزند؛ اما او، از همه‌ی دنیا فقط جبهه را برگزید و از آدمیانش فقط بسیجی‌ها را. او هم مثل امام و رهبرشان، مُشتی از خاک جبهه را به مُشتی طلا نمی‌داد و همان بود که لحظه‌ای آرام و قرار نداشت همین‌طور که نشسته بودیم و می‌گفتیم و می‌گفتم، از دور نمایان شد. سریع دم گوش سیدگفتم: ـ آقاسید،حواست‌رو خوب جمع کن. این پیرمرده رو که داره میاد طرف‌مون،خوب بهش دقت کن ـ مگه چی‌یه؟ ـ بذار بیاد و بره،شما فقط بهش دقت کن من میگم آمد. نزدیک شد.مثل همیشه، باخنده. چشمانی ریز که ازمیان پلك‌هایی نزدیک به‌هم، به‌زور آدم را نگاه می‌کردند. طبق روال همیشه،دست در جیب کُت چروکیده و رنگ و رو رفته‌اش برد و بهرکدام‌مان یک شکلات داد. باهمان لهجه‌ی غلیظ آذری، حال و احوال کرد و عید را پیشاپیش تبریک گفت.عمدا برخاستم و با او روبوسی کردم تا سید هم همین‌کار را انجام بدهد، که داد وقتی از ما رد شد، سید با نگاهش داشت او را می‌خورد. دور که شد، مشتاقانه برگشت وگفت: ـ اون کی بود؟ و گفتم: ـ اون یه قاچاقچی بود. نه ببخشید، اون یه بلدچی بود. اون خوراک کار شماست. وقتی داستان او را برایش گفتم، با حسرت، اورا از دور نگاه کرد وگفت: ـ واقعا خوراک یه برنامه‌ی خوبه. چه‌طوری می‌شه اون ‌رو پیداش کرد؟ ـ همینجا. هر هفته همین‌جاست. خواستی، باهاش هماهنگ می‌کنم بشینید پای حرفاش و رفت و قرار شد هماهنگ کنم که... سید رفت که بیاید، ولی نیامد. در فکه پرواز کرد. آن پیرمرد نیز چندسال پیش، خسته و دل‌شکسته از روزگار، در گوشه‌ای از این شهر غبار گرفته، خُفت و دیگر برنخاست وکسی از او نپرسید: ـ حاجی، تو کی بودی؟ و این، همه‌ آن چیزی است که آنروزجمعه،برای سیدمرتضی تعریف کردم. فقط اسمش را نپرسید که معذورم: از قاچاقچی تا بلدچی من نمی‌دونم. یعنی اصلا روم نشد از خودش بپرسم.آخه پیر بود. سنّش کم نبود. چه جوری برم بهش بگم: ـ ببخشید برادر ... این بچه‌ها راست میگن شما زمان شاه "قاچاقچی" بودی؟ خب فکر می‌کنید چی به‌هم می‌گفت؟ ـ به تو چه بچه... ـ اصلا تو غلط می‌کنی درمورد من این‌جوری حرف می‌زنی ... ـ خجالت نمی‌کشی با من‌ که هم‌سن پدرتم، این‌جوری حرف می‌زنی؟ ـ اصلا به شماها چه که من چی‌کاره بودم؟ ـ بودم که بودم ... امروز مثل همه‌ی شما، مثل خود تو، لباس بسیج تنمه ... ـ اصلا تو روت می‌شه توی روی کسی که اومده جبهه تا جونش رو فدا کنه، این حرفارو بزنی؟ خب ... خب.غلط کردم. اصلا ازش نپرسیدم.ولی خب قیافه‌ش تابلو بود. موهای حنا زده‌ی‌ ژولیده، چهره‌ی سیه‌چرده، سبیل‌های سیخ‌سیخی لای دندونایی که از بس لب به سیگار زده، سیاه‌ِسیاه شده بودند ... اصلا اینها هیچی، دستاش ... از روی دستاش تا بالا، همه‌اش خال‌کوبی بود. رستم وسهراب، زال و تهمینه ... خلاصه می‌شد یه شاهنامه‌ی کامل روی بدنش خوند.کافی بود 📚نقل از کتاب: نامزد خوشگل من! https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
آن چنان مست خیال تو می افتم هر شب که حواسم به تن خسته ی بی هوشم نیست دوران گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A