eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
10.3هزار ویدیو
840 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دفاع مقدس
🕊🕊 چهارم مرداد ماه ۱۳۶۷ – سالروز شهادت رضا نادری رزمنده آر.پی.جی زنی که به تنهایی در تاریک روشنای امروز صبح، یکی دو ساعت ستون چند کیلومتری منافقین را در دهانه تنگه چهارزبر معطل نگه داشت تا خاکریز تنگه تکمیل شود رزمندگانی که سراسیمه خود را به تنگه چهارزیر رسانده بودند، روی ارتفاعاتِ دو سمت جاده و نیز پشت خاکریزی که روی جاده در حال احداث بود، جای گرفتند. هیچکس نمی دانست که چه خواهد شد. هر چه رزمندگان در اشتیاق رویارویی با منافقین و سرکوب آنها آرام و قرار نداشتند، فرماندهان مستقر در منطقه نگران بودند و فقط یک چیز به آنها آرامش می داد، و آن یاری خداوند و امدادهای غیبی او بود. اولین کسانی که با منافقین در تنگه چهارزبر درگیر شدند، بچه های اطلاعات عملیات تیپ 12 قائم (عج) و تیم های آر.پی.جی زن بودند که خود را به تنگه چهارزبر و اطراف راهدارخانه (تلمبه خانه) که جلوتر از خاکریز قرار داشت رسانده بودند تا حرکت ستون نظامی منافقین را متوقف کنند. از بچه های آر.پی.جی زن خواسته شده بود طوری ماشین ها و خودروهای دشمن را بزنند که جاده آسفالته اسلام آباد به کرمانشاه بسته شود و منافقین از ماشین پیاده و متوقف شوند، تا اینکه صبح هوا روشن شده و معلوم شود اینها کی هستند؟ چند نفرند و باید چه کار کرد؟ حسین آقایی فر، یکی از کمک های رضا نادری (آر.پی.جی زن) درگیری تیمشان را این طور تعریف می کند:👇 نزدیکی های صبح روز چهارم مرداد داشتیم سمت راهدارخانه حرکت می کردیم که چند زن را با لباس سیاه و پای برهنه دیدیم که از اسلام آباد می آمدند. پرسیدیم چه شده؟ گفتند: منافقین ریختند تو شهر، مردم را کشتند، همه جا را آتش 🔥🔥زدند، ما هم فرار کردیم. هوا گرگ و میش بود. در ضلع غربی دیوار راهدارخانه پناه گرفتیم. نیروهای گردان قمربنی هاشم (ع) هم به ما ملحق و داخل یک آبراهه در کنار راهدارخانه مستقر شدند. ستون خودرویی منافقین از میان دشت حسن آباد حرکت می کرد و هر لحظه به تنگه نزدیکتر می شد. رضا نادری موشک داخل آر.پی.جی گذاشت و سرِ ستون را نشانه گرفت. درگیری شدیدی شد. همزمان با شلیک نادری، بچه های گردان قمربنی هاشم (ع) هم به ستون نظامیشان تیراندازی می کردند. دو قبضه آر.پی.جی داشتیم. آنها را پر می کردیم و به رضا نادری می دادیم. او یکی دو متری از دیوار راهدارخانه فاصله می گرفت، شلیک می کرد و برمی گشت. دلِ شیری داشت. در شرایطی که کسی جرأت نمی کرد سرش را بلند کند، امانِ منافقین را بریده بود. آنها هم مسیر حرکت رضا و محل استقرار نیروهای گردان قمر را به شدت زیر رگبار آتش دوشکا گرفته بودند. رضا چهار تا از تویوتاهای دوشکادار و خودروهای منافقین، که عکس مسعود و مریم رجوی رویشان نصب بود، منهدم کرد. جاده کاملاً مسدود شده بود. بلند شدیم تا جلوتر برویم. هوا داشت روشن می شد، اما هنوز آفتاب طلوع نکرده بود. تیراندازی خیلی شدید بود. من مقداری می رفتم جلو، بعد نیم خیز می شدم، تیراندازی که قطع می شد، دوباره حرکت می کردم. گاهی هم در چاله های اطراف راهدارخانه پنهان می شدم و اطراف را نگاه می کردم. متوجه شدم رضا نادری داخل چاله ای افتاده. خودم را به او رساندم. با صورت به زمین خورده و دستهایش را بغلش گذاشته بود. پاهایش خونی بود. قفسه سینه اش تیر خورده و سوراخ شده بود. گوش خودم را به بینی اش نزدیک کردم، حس کردم نفس نمی کشد. فاصله ما تا دوشکاها چند متر بیشتر نبود؛ آتش دهنه آنها را می دیدیم. جیب بلوز رضا نادری را بالا زدم و اسمش را روی آن نوشتم تا بعداً بتوانند او را شناسایی کنند. این بار نیم خیز بلند شدم و رویشان رگبار بستم حس کردم برق سه فاز مرا گرفت. با صورت خوردم زمین و بالای سر رضا افتادم. کم کم پاهایم سنگین می شد. هنوز درد شروع نشده بود که با خودم گفتم: باید برگردم عقب. سینه خیز خودم را می کشیدم، گاهی هم سر اسلحه را برمی گرداندم و سمت منافقین شلیک می کردم که کسی دنبالم نیاید. به سختی خودم را به دیوار راهدارخانه و پیش بچه ها رساندم و بیهوش شدم رضا نادری همان کاری را کرد که از او خواسته بودند. منافقین در بیسیم ها یشان می گفتند: اینها کی هستند که جلوی ما ایستادند؟! چه خبر است؟! آنها نمی دانستند که فقط یک آر.پی.جی زن در لحظه هایی سرنوشت ساز کاری کرد که راهشان سد نمود. چنانچه منافقین موفق به عبور از تنگه شده بودند، احتمال سقوط کرمانشاه زیاد بود!!! ستون منافقین یکی دو ساعت آنجا متوقف شدند تا راه باز شود. این زمان، فرصت خوبی بود تا نیروها در تنگه چهارزبر ساماندهی شوند. در این زمان، بیشتر نیروهایی که در چهارزبر می جنگیدند، نیروهای تیپ قائم بودند.
🔥 🔥 🔴 سالگرد عملیات "فروغ جاویدان" از سوی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) . . . و پاسخ کوبنده به آنها در عملیات از سوی رزمندگان اسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎬 نیرنگ صدام و رجوی پس از قطعنامه ۵۹۸ | "مرصاد" چگونه "فروغ جاویدان" را به محاق برد؟ ◽️مستند "میلیشیای مزدور، سمپات‌های ترور" ◽️◽️بخش دوم:صدام و رجوی؛ ائتلاف اهریمنی ◽️◽️◽️قسمت پانزدهم از مجموعه رادیکالیسم ◀️ تاریخچه فرقه منافقین و جنایت‌هایش در دو کشور عراق و ایران
دفاع مقدس
🔴🎬 نیرنگ صدام و رجوی پس از قطعنامه ۵۹۸ | "مرصاد" چگونه "فروغ جاویدان" را به محاق برد؟ ◽️مستند "میل
⁉️ چرا نظام اطلاعاتی ما در حرکت منافقین به خاک کشورمان غافلگیر شد؟؟ ۱- جمهوری اسلامی در ۲۷ تیرماه ۱۳۶۷ اعلام کرد قطعنامه ۵۹۸ را بدون قید و شرط پذیرفته است. ۲- اولین واکنش سازمان منافقین در مورد پذیرش قطعنامه از سوی ایران ، برگزاری نشست رجوی با اعضا بود. سخنرانی رجوی روز جمعه ۱۳۶۷/۴/۳۱ در حدود ساعت ۲۳:۳۰ دقیقه شروع شد. ۳- رجوی در این نشست، خبر عملیات « فروغ جاویدان » را می دهد. فرماندهان را معرفی و چگونگی عملیات و مسیرها را اعلام می کند. ۴-سخنرانی رجوی ساعت ۲:۳۰ دقیقه صبح پایان پذیرفت. ۵- در روزهای شنبه و یکشنبه به آماده سازی گذشت.اسرای ایرانی پیوسته به سازمان که قرار بود در عملیات شرکت کنند سازماندهی شدند . طی یک نشست در روز شنبه ۱۳۶۷/۵/۱ فرمانده گردان ها،سرگروه ها و فرماندهان دسته در رابطه با آرایش ستون و مکانیزم عملیات توجیه شدند. در روز یکشنبه۱۳۶۷/۵/۲ قرار شد کلیه قسمت ها حداکثر تا ساعت ۱۴ همه کارها را انجام داده و استراحت کنند. ۶-مادرها قرار شد در روز یکشنبه فرزندانشان را ببینند و خداحافظی کنند. ۷- طی همین دو روز افراد پایگاه بدیع به مرور آزاد شده و به قرارگاه اشرف رفته ودرسازمان تیپ ها قرار می گرفتند. ۸- در روز یکشنبه ۱۳۶۷/۵/۲ کلیه تیپ ها در قرارگاه اشرف مانور داشتند. ۹- البته تانک ها از چند روز قبل تحویل تیپ ها شده بود.(۱) ۱۰- حدود ۶۳۵ نفر از نیروهای سازمان را که از کشورهای دیگر پس از اعلام پذیرش قطعنامه به عراق فراخوان شده بودند در سازماندهی جدید تیپ ها قرار دادند. به کارگیری این افراد چنان با تعجیل صورت گرفت که برخی از آنها فاقد لباس و پوتین نظامی بودند و بعضا با کفش های شخصی و معمولی خود در عملیات شرکت کردند.(۲) ۱۱- ستون ارتش سازمان منافقین متشکل از ۲۵ تیپ رزمی، راس ساعت ۶ صبح روز دوشنبه ۱۳۶۷/۵/۳ پس از اجرای مراسم صبحگاهی از قرارگاه خود در خاک عراق به حرکت در آمده و در ساعت ۱۶ از مرز خسروی عبور کرده و طبق پیش بینی،ستون ساعت۱۷ از قصر شیرین و ساعت ۱۸ از سرپل ذهاب عبور کردند. ۱۲- علی ربیعی معاون وقت وزیر اطلاعات در دوره عملیات مرصاد به نداشتن پاسخ روشنی توسط دستگاههای مسول به واکنش سازمان چنین اشاره می کند: «دنبال پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی امام خمینی و تهاجم ارتش عراق در محورهای جنوب و غرب درمرداد۱۳۶۷،در محافل تصمیم گیری نظام، سوالی نه چندان غیر منتظره درباره پیامدهای فرعی رخداد تجاوز رخ نمود: سازمان مجاهدین چه واکنشی خواهد داشت؟ در آن لحظات بحرانی خیلی خوب به خاطر دارم که در زمان طرح سوال مذکور توسط نخست وزیر وقت، پاسخ روشنی که استوار بر داده های مشخص اطلاعاتی باشد، نه در وزارت اطلاعات و نه در سپاه و ارتش و سایر دستگاه های نظامی و امنیتی وجود نداشت.»(۳) ۱۳- آقای ری شهری وزیر اطلاعات می گوید: «برای نخستین بار، در ساعات آخر روز دوشنبه سوم مرداد از سوی اداره‌ کل اطلاعات کرمانشاه گزارش رسید که منافقین از مرز گذاشته‌اند و به سوی اسلام آباد و کرمانشاه در حرکت‌اند. به دلیل وجود ستاد فعال و امکانات کارشناسی و جمع بندی سریع گزارش‌ها در دفتر وزیر اطلاعات، و با توجه به شرایط جبهه‌ها و اخبار مربوط به وضعیت پایگاه شهید نوژه، موضوع تهاجم منافقین که برخورد با آن در حوزه‌ وظایف وزارت اطلاعات قرار داشت بسیار جدی گرفته شد. موضوع سریعا به بیت حضرت امام و جناب آقای هاشمی رفسنجانی، که جانشینی فرمانده کل قوا را بر عهده داشتند و ظاهرا در جبهه‌های جنوب به سر می‌برند مخابره شد. ایشان از طرق دیگری موضوع را بررسی نمودند و بر اساس سایر گزارش‌ها نسبت به صحت خبر تردید کردند. من به گزارشی که از سوی ماموران اطلاعاتی به مرکز واصل شده بود، اطمینان داشتم؛»(۴) البته سردار اسدالله ناصح جانشین وقت قرارگاه نجف در گفتگو با نشریه رمز عبور می گوید ساعت ۶ عصر متوجه شده ایم: «پیش آقای هاشمی جلسه داشتیم.بعد از ظهر ساعت ۱۷:۳۰ به ما اطلاع دادند عراقی ها بدون هیچ مانعی تا این حد پیش رفته بودند؟..خبر رسید که عراقی ها به کرند رسیده اند.به کرند که رسیدند ، ساعت ۶بعد ازظهر اعلام شد اینها منافقین اند،چون پرچم منافقین مشخص بود.»(۵) ۱۴-کارشناس ارشد وزارت اطلاعات از غافلگیری دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی در عملیات مرصاد (و به تعبیر سازمان فروغ جاویدان) می گوید: «اعتراف می‌کنم که ما خط سازمان را می‌دانستیم اما از برنامه‌اش مطلع نبودیم و غافلگیر شدیم. ما برای فهمیدن این موضوع طراحی‌هایی کردیم و حتی در یکی از کشورها اطلاعات ذی‌قیمتی به دست آوردیم اما نتوانستیم جزئیات عملیات را متوجه شویم. در واقع وقتی کار از کار گذشت، موفق شدیم.»(۶) ادامه👇👇👇
دفاع مقدس
⁉️ چرا نظام اطلاعاتی ما در حرکت منافقین به خاک کشورمان غافلگیر شد؟؟ #عملیات_مرصاد ۱- جمهوری اس
⚪️ ادامه از پست قبل: ۱۵- ناصر رضوی از کارشناسان وزارت اطلاعات نیز در این خصوص می گوید: «ما می دانستیم سازمان در عملیات بعدی می خواهدبه تهران بیاید، اما نمی دانستیم این حرکت چه وقت و از کدام محور و به چه شیوه ای می خواهد انجام شود.از این ها اطلاعات نداشتیم... به هر حال از نظر این که وزارت اطلاعات نمی دانست که سازمان در این تاریخ می خواهد حرکت و عملیات کند، درست است.چرا؟ چون خود رجوی چهل و هست ساعت قبل اعلام کرده بود.یک نشست در اشرف گذاشت و به همه اعلام کرد و از آن وقت نیروها کامل در قرنطینه بودند.چون ما نفوذی داشتیم، اما نفوذی چگونه می تواند این اطلاعات را به شما انتقال دهد؟ از چه طریقی؟ با چه بی سیمی؟ یعنی هیچ وسیله ی ارتباطی بین نیرویی که داخل یک پادگان است با بیرون وجود ندارد. سازمان هم داخل قرنطینه بود. از من بپرسید، می گویم طبیعی است که اطلاعات نداشته باشیم، اما به محض اینکه حرکت شان شروع شد،خودشان اعلام کردند.باز هم نیازی نبود وزارت اطلاعات اعلام کند.چون از رادیو داشت اعلام می کرد مردم ما داریم به تهران می آییم.»(۷) ۱۶- نکته پایانی:اداره کل التقاط، اداره کل اطلاعات کرمانشاه، دستگاه اطلاعاتی لشکرها و...منابع و مخبرین زیادی در مرز داشته اند.در مرز هم دیده بان و شنود بی سیم داشته اند.رادیو منافقین هم که مستقیم مارش حمله میزد.شاهد تحرکات و جابجایی نیرو در عراق و اروپا بوده ایم. درون سازمان و عراق اروپا هم منابع و مخبر داشته اند. ولی در عمق صدوپنجاه کیلومتری خاک مان تازه می فهمیم بامنافقین روبرو هستیم. چرا نظام اطلاعاتی ما با وجوداین همه شواهد غافلگیر شد ؟ (۱)- بند ۱ تا۹ برگرفته از کتاب سازمان مجاهدین خلق؛ پیدایی تا فرجام،جلد سوم،چاپ دوم،پاییز ۱۳۸۵،از صص۳۳۶-۳۰۳. (۲)-ناصرشعبانی،بن بست دراستراتژی،شکست درتاکتیک،انتشارات دانشگاه جامع امام حسین ،چاپ دوم ۱۳۹۶،ص ۳۵۵. (۳)-رمزعبور،سال سوم،شماره۲۱،تیرومرداد۱۳۹۵،ص۲۵۹ ۴-
✳️ سوم مرداد 1367 نيروهاي عمليات موسوم به «» را در مرزهاي غرب كشور آغاز كردند... در ادامه به گزارش مطبوعاتی این عملیات و پاسخ کوبنده و قاطع نیروهای اسلام به آن و به نقل از جرائد مرداد 1367 می پردازیم👇👇👇
دفاع مقدس
✳️ سوم مرداد 1367 نيروهاي #سازمان_منافقين عمليات موسوم به «#فروغ_جاويدان‌» را در مرزهاي غرب كشور آغا
با عزیمت رزمندگان از 120 شهر کشور ؛ سرکوب تجاوز دشمن ادامه دارد / : جان خود را به جبهه آورده ام به این امید که آن را خرج کنم
با هلاکت هزاران و ؛ و آزاد شدند
: ما هنوز به حضور گسترده مردم برای دفاع از غرب و جنوب کشور نیاز داریم / مقاومت دشمن در در هم کوبیده است
عملیات پیروز به آزادی و و انهدام 20 تیپ مشترک و منجر شد
نیروهای انقلاب خاک میهن را قدم به قدم آزاد می کنند
جبهه های دفاع مقدس در انتظار هجوم گسترده تر مدافعان میهن اسلامی
حلقه محاصره متجاوزان در 3 جبهه غرب لحظه به لحظه تنگ تر می شود
پیشروی نیروهای ایران به سوی نوار مرزی غرب کشورپیشروی نیروهای ایران به سوی نوار مرزی غرب کشور
سپاه پیروز اسلام در چند محور جبهه غرب به مرزهای بین المللی رسید
ایران فردا یکپارچه با تجدید بیعت می کند
تجاوزات اخیر در هم شکسته شد / امروز روز نشستن نیست / کلیه فعالیت های دانشگاه ها تا رفع کامل شرارت های دشمن تعطیل شد
و مناطقی از غرب کشور پاکسازی شد
و از لوث مزدوران پاکسازی شد
نیروهای اسلام با پاکسازی به سوی مرزهای بین المللی به پیش می روند
⭕️ کشتار وحشیانه بیماران بیمارستان اسلام آبادغرب، سوزاندن مجروحان زنده، قطعه قطعه کردن اعضای بدن ها و رد شدن از روی مردم با تانک، تنها بخشی از جنایات منافقین در عملیات فروغ جاویدان بود. 💥"منافقین در قالب 50 تیپ و هر تیپ 250 نفر با لباس‌های خاکی, که فقط بازوبند سفیدی که روی بازوهای شان بود آن‌ها را از بسیجی‌ها متمایز می‌کرد با تجهیزاتی که از صدام گرفته بودند از تنگه پاتاق به طرف اسلام آباد حرکت کردند و در روز سوم مرداد ماه در عملیات فروغ جاویدان (مرصاد)، اسلام آباد را گرفتند. آنها در شهر اسلام آباد به کسی رحم نکردند و هر فردی که حتی ته چهره حزب اللهی داشت را به رگبار گلوله بستند. حتی در بیمارستان امام خمینی اسلام آباد به مجروحان هم رحم نکردند و در فجیع‌ترین کارشان، مجروحان بیمارستان امام خمینی را از روی تخت به محوطه بیمارستان برده و همه آنها را به رگبار گلوله بستند. منافقین در حرکتی دیوانه وار و در نهایت بی رحمی, بیمارستان اسلام آباد غرب را به آتش کشیدند..." برشی از جنایت منافقین در عملیات مرصاد ⭕️ ۵ مرداد، سالروز شکست ذلت بار منافقین کوردل در عملیات مرصاد
🗓 ۵ مرداد ۱۳۶۷ - سالروز عملیات غرورآفرین مرصاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓 ۵ مرداد ۱۳۶۷ - سالروز عملیات غرورآفرین مرصاد 🔺موشن گرافی منافقان به قصد تهران حرکت کرده بودند. ۳۴ کیلومتری کرمانشاه چنان عرصه بر آنان تنگ شد که با شکستی مفتضحانه تار و مار شده و میدان را خالی کردند...🔥🔥🔥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم 👆| مصاحبه با حاج آقا راستگو ، عموپورنگ بچه‌های دهه ۶۰ 🔹منطقه عملیاتی مرصاد—- مرداد 1367 — درگیری با منافقین ضد خلق 🌴 دوران ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️ 🔴 مرحوم حجت‌الاسلام محمدحسن راستگو از مبلغین دینی که عمر خود را در جهت تبلیغ دین برای کودکان و نوجوانان صرف نمود. 🔸عمو راستگو کسی بود که سال‌ها احکام و حکایت‌های دینی را با شیوه‌ای دلچسب برای بچه ها تعریف می‌کرد. 🔸او پیشکسوتی بود که سال‌های زیادی از عمرش رو برای تربیت کودکان گذاشت.
💠 شهید محمد مجازی - جانشین گردان حمزه - لشکر 27 محمد رسول‌الله (ص) 🌷شهادت: اسلام آباد غرب - ۵ مرداد ۱۳۶۷ (عملیات مرصاد ) - توسط منافقین خلق ⚪️ مزار: بهشت زهرا، قطعه 40، ردیف 48، شماره 4