فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 وطنم ، راه دفاع از تو تداوم دارد...
📽 لحظاتی از نبرد تانک و نفر در عملیات عاشورایی کربلای پنج
🎙باز یاد از شهدا ، باز دلم تنگ شده
بازهم مرثیه با اشک هماهنگ شده
اگر این عزت و آرامش امروز به جاست
بی گمان یکسره مدیون امام و شهداست
جنگ هرچند نکوهیده و نارس باشد
بزم رزم است ، دفاعی که مقدس باشد
جبهه را تک تک دل ها همه طالب بودند
بچه ها از همه ادیان و مذاهب بودند
ما که جامانده و از غم متلاطم هستیم
کوه دردیم ولی سخت مقاوم هستیم
دشمنت در همه جا گرچه تهاجم دارد
وطنم ، راه دفاع از تو تداوم دارد.
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈
#نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
🌴 کانال #دفاع_مقدس :
روایتگر رویدادهای جنگ
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
❇️حاج محسن یه سوت داشت
همیشه گردنش بود؛
تو اردوگاه صبح ها برای نماز صبح میامد دم چادر ها و شروع میکرد به سوت زدن و این شعر معروف را برای بچه ها میخواند :
"صبح که سحر می کند خدا نظر می کند
بنده چقدر بی حیاست خواب سحر می کند."
شهید محسن دین شعاری، جانشین تخریب لشگر ۲۷ محمد رسول الله (,ص)
📡کانال دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 نماهنگ تخریبچی برگرد
🎤 با نوای زیبای حاج صادق آهنگران
🌷 یادبود شهید حاج محسن دین شعاری
فرمانده تخریب چی های
لشکر ۲۷محمدرسول اللهﷺ
شهادت : عملیات نصر ۷
سردشت -- تابستان ۱۳٦٦
🌿 علمدار دلاور گردان تخریب لشگر
دوران جنگ تحمیلی
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈
🌴 کانال #دفاع_مقدس :
روایتگر رویدادهای جنگ
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
💠 وقتی سر نوجوان تیربارچی از تن جدا شد
🔻.. همـه جــا آتــش و دود و تـرکــش بــود.
دشمن لحظه ای امان نمیداد؛ با تمام قوا حمله میکرد. بچه ها مقاومت فوق العاده ای داشتند.
در همین حین حدود ۵۰ نفر از دشمن به ما حمله ور شدند. در کنارم شهید عزیززاده بود با یک آر پی جی و نوجوانی که با تیربارش همه را حیران کرده بود.
🔹 عـزیززاده بلند شد و شلیک کـرد؛
گلوله آر پی جی به شکم یکی از عراقیها خورد و او را نصف کرد. بقیه که شاهد این صحنه هولناک بودند گریختند؛ وبعد تیربارچی نوجوان کارش را شروع کرد؛ چـه میــکرد؟!
🔸 اکثر عراقیهایی که در حال دویدن بودند از پشت تیر خورده و روی زمین غلت میزدند؛ در همین هنگام گلوله ای از یک پی ام پی عراقی شلیک شد و در حیرت و ناباوری تمام کسانی که شاهد این ماجرا بودند، به صورت نوجـوان تیربارچی اصابت کرد و سـرش را پـراند؛ برای لحظه ای احساس کردم که دنیا به آخر رسیده است؛ لحـظه مطلـقاً مجـهولی بود.
🌹 عـزیززاده اشک ریـزان بلند شد و سـرآن شهـید را مثل شمـایلی مقـدس داخل گونی گذاشت.
📚 نـونـی صِــفر / سید حسن شـکری
روایـتی از حمــاسه والفــجر ۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 دوران دفاع مقدس
🎞 #سینه_زنی_رزمندگان
📢 #صوت :
🔴 مردم !! چرا پیمان پیغمبر شکستند....
🎙 مداح جبهه ها،
حاج صادق آهنگران
ا🏴 بمناسب ایام رحلت رسول مکرم اسلام، حضرت محمد بن عبدالله، صلی الله علیه و آله و سلم
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈
#نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
🌴 کانال #دفاع_مقدس 👉
روایتگر رویدادهای جنگ
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
✍ چیزهایی از خدا درخواست می کنم؛ همین که از خدا می خواهم بهم می دهد.
بیست و هفت هشت نفر از بچّه ها دوره اش کرده بودند تا برایشان قرآن بخواند و تفسیر کند از کنارشان که رد شدم علی آقا گفت: تو نمی آیی کلاس قرآن؟
گفتم: دارم می روم تیربار را بگذارم بالاتر؛ بر می گردم.
برگشتنم نیم ساعت طول کشید وقتی رفتم طرف بچّه ها و علی آقا...
دیدم یک هندوانه بزرگ را خورده اند و فقط یک کم از آن مانده که من آن را با دست تراشیدم و خوردم.
گفتم: هندوانه از کجا آوردید؟
گفت: نبودی چه خبر شد؟
تو که رفتی کلاس قرآن علی آقا تموم شد پرسید بچّه ها چی دوست دارید؟
هر کسی یک جوابی داد در جواب بچّه ها علی آقا گفت: نه! خدا باید برای کسی که توی این گرما قرآن یاد می گیرد یک هندوانه خنک بفرستد.
آمدیم به حرف علی آقا بخندیم که آب این هندوانه را با خودش آورد طرف بچّه ها...
پنج شش روز بعد که علی آقا را دیدم به شوخی گفتم: شما موقع کلاس قرآن به بچّه ها هندوانه می دهید؟
گفت: اگر می خواهی باهم دوست باشیم تا من زنده ام این حرف را به کسی نزن...
بعضی وقت ها چیزهایی از خدا درخواست می کنم؛ همین که از خدا می خواهم بهم می دهد.
📚از کتاب پیراهن خاکی
شهید علی ماهانی...
شهید مستجاب دعوه
#شهید_علی_ماهانی...🌷🕊
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 قرن غلبه مستضعفین بر مستکبرین
📆 ۲۱ شهریور روز تولد شهید سید مرتضی آوینی و روز سینما
✅ کار برای خدا،
از سید مرتضی ، آوینی ساخت 🌸
❌خدالعنتت کند
احتمالا زمستان سال ۶۸بود که در تالار اندیشه فیلمی را نمایش دادند که اجازه اکران از وزارت ارشادگرفته نشد.سالن پر بود از هنرمندان فیلمسازان نویسندگان و...
درجایی از فیلم آگاهانه یا ناآگاهانه داشت به حضرت زهرا سلام الله علیها بی ادبی میشد.
من این را فهمیدم.لابد دیگران هم همین طور ولی همه لال شدیم ودم بر نیاوردیم.باجهان بینی روشنفکری خودمان قضیه را حل کردیم.
طرف هنرمندبزرگی است وحتما منظوری دارد وانتقادی است بر فرهنگ مردم.اما یک نفر نتوانست ساکت بنشیند ودادزد:
🔴خدا لعنتت کند !چرا داری توهین میکنی؟!
همه ی سرها به سویش برگشت.در ردیف های وسط آقایی بود چهل وچندساله با سیمایی بسیار جذاب ونورانی.
کلاهی مشکی بر سرش بود واورکتی سبز بر تنش.
از بغل دستی ام (سعیدرنجبر)پرسیدم آقارا میشناسی؟
گفت:
🌷سید مرتضی آوینی ست.
🌸سالروزولادت 🌸
ولادت:۱۳۳۶/۶/۲۱شهرری🌼
شهادت:۱۳۷۲/۱/۲۰فکه🌷
از شهید آوینی پرسیدند:شهدا چه ویژگی خاصی داشتند که به این مقام رسیدند؟؟
گفت:یکی را دیدم سه روز در هوای گرم خط مقدم جبهه روزه گرفته بود؛ هرچه از او سوال کردم برادر روزه مستحبی در این شرایط واجب نیس خودت را چرا اذیت میکنی؟!جواب نداد...
وقتی شهید شد دفترچه خاطراتش را ورق میزدم نوشته بود: خب اقا مجید یک سیب اضافه خوردی جریمه میشی سه روز، روزه بگیری تا نفس سرکش را مهار کرده باشی...!!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کرانه ی بی نهایت ( با صدای شهید مرتضی آوینی )
aviny-08.mp3
2.4M
🎙 برش صوتی از مستند «روایت فتح» با صدای آسمانی شهید آوینی
ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
۲۱ شهریور ۱۳۲۶
سالروز ولادت سید شهیدان اهل قلم، #مرتضی_آوینی
و عجبا که آدمی زادگان
به لحاظ ظاهر همه در یک عالم واحد
میزینند، اما به لحاظ باطن هرکس
در عالمی زیست میکند که
در درون خویش بنا کرده است...❤️
-سید مرتضی آوینی♡
"نماز شب خوان ناشی" 🙂
نماز شب از مستحباتی بود که خیلی به آن اهمیت می دادیم اما با بعضی نمازشب خوان ها، شب ها مشکل داشتیم و روزها، کل کل
در روزهای سخت آموزش آبی بودیم و سردی بی سابقه هوا طاقتمان را کم کرده بود. به ما شش نفر یک چادر داده بودند که باید بدون هیچ تحرکی شب را به صبح می رسانیدم.
ولی او دست بردار نبود.
نیمه شب در تاریکی چادر بلند می شد و چند دست و پا را له می کرد تا به آفتابه آبی که از قبل در گوشهای گذاشته بود، برسد.
تازه این اول کار بود، وقتی وضو می گرفت با تمام دقتی که داشت همه را خیس می کرد و به اصطلاح وضو را به جماعت می گرفت.
به او می گفتیم بیا و بزرگی کن و قید نماز شب را بزن. این که نمی شود هر شب چند تلفات برای نماز مستحبی شما بدهیم. او هم کوتاه نمی آمد و منبری می رفت و از فواید نافله شب می گفت.
تا اینجای کار، خیلی تحملش سخت نبود و می شد با او کنار آمد، ولی فاجعه از زمانی شروع شد که روحانی گردان در سخنرانیش گفت که هر نمازی با مسواک کردن، هفتاد ۷۰ برابر ثوابش بیشتر است.
به کارهای قبلی اش مسواک زدن هم اضافه شده بود. سر را از لای چادر بیرون می برد و مسواک می کرد.
عمق فاجعه را زمانی متوجه شدیم که برای صبحگاه می خواستیم پوتین ها را با کف های پر از خمیر دندان به پا کنیم .
آه از نهاد ما بلند میشد.
آن روز، هر کس که حال ما را می دید می گفت چرا اول صبح، این پنج نفر دنبال اون یک نفر کرده اند. نگو حکایت ۵+۱ حکایتی دیرینه دارد
📷 آرایشگاه صلواتی - حمام صلواتی در #جبهه
💠 وسایل حمام و آب گرم موجود است!
😊 رزمندۀ عزیز، رودرواسی نکنید!!
🌿 دوران #جنگ_تحمیلی
#صلواتی #آرایشگاه_صلواتی #سلمانی #حمام_صلواتی
▪️ کانال دفاع مقدس
رحلت پیامبر شهادت امام حسن مجتبی.mp3
11.98M
روضه رحلت پیامبر(ص)
باغبان رفت و بوستانش را
دشمنان از ستم خزان کردند
روضه ی شهادت امام حسن مجتبی(ع)
باز از آتش غم جان جهان می سوزد
قلب ملت ز ماتم شکسته در عزای دو رهبر نشسته
صادق آهنگران
دوران جنگ تحمیلی
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈
🌴 کانال #دفاع_مقدس :
روایتگر رویدادهای جنگ
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
🌱 انتشار مطالب صدقه جاریه است
صادق_آهنگران_روضه_ی_شهادت_امام_حسن.mp3
14.43M
⏳دوران #دفاع_مقدس
📢صوت| روضه و نوحهخوانی #صادق_آهنگران
🌴 در رثای شهادت امام حسن مجتبی عَلَیهِ السَّلم
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈
🌴 کانال #دفاع_مقدس :
روایتگر رویدادهای جنگ
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
صادق_آهنگران_–_دوست_دارم_جا،_کنارِ.mp3
7.69M
🌴 بمناسبت ۲۸ صفر -- رحلت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع)
⏳ دوران #دفاع_مقدس
📢 نوحه صادق آهنگران:
دوست دارم جا، کنار قبر پیغمبر بگیرم
دوست دارم بگذرم آنجا من از دیوار صاحب
در بغل، قبر حسن، آن زاده زهرا بگیرم
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈
🌴 کانال #دفاع_مقدس :
روایتگر رویدادهای جنگ
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
#نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است