eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
10.4هزار ویدیو
853 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ #دهه۶۰ #کپی_آزاد اینجاسخن ازمن ومانیست،سخن ازمردانیست که عاشورا رابازیافته،سراسر ازذکر«یالیتناکنامعک»لبریز بوده و بال دربال ملائک بسوی کربلارهسپارشدند بگذار اغیارهرگز درنیابندکه ما ازتماشای شهدا سیرنمی‌شویم
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع مقدس
💠 وصیت شهید حجت الله صنعتکار آهنگری فرد: شهید، حجت ‏الله صنعتکار آهنگری فرد: برادران و خواهران من! بدانید که آگاهانه در این راه قدم نهاده ‏ام؛ چرا که خون سرخ شهیدان از هابیل تا حسین(ع) و از حسین(ع) تا شهیدان کربلاى جنوب و غرب ایران، صدایم مى ‏زنند که: «تو را چه می شود؟... براى چه نشسته‏ اى؟» ما در عصرى زندگى مى‏ کنیم که ظلم سراسر جهان را فرا گرفته است؛ ما باید آن قدر خون و کُشته دهیم که اسلام عزیز با ظهور مهدى عزیز(عج) پیروز شود و قسط و عدل الهى در سایه ی توحید برقرار گردد. پدر، مادر، خواهر و برادرم! امیدوارم متوجه این مسأله شده باشید که من این راه را خودم انتخاب کردم و در این باره هیچ ‏کس مسؤول نیست و نخواهد بود. امید است این چند قطره خون ناقابلم درخت اسلام عزیز را آبیارى کند. پیام من به برادران و خواهران عزیز، این است که حامى اسلام و حامى امام و در نهایت حافظ قرآن و دستورات آن باشند و دست از خط و راه امام برندارند و نیز از روحانیت مبارز دست نکشند. پدر، مادر، خواهر و برادرم! تقاضا دارم اصلاً برایم گریه نکنید و خوشحال باشید از این که پسر و برادرى تربیت کردید تا بتواند در راه خدا جهاد کند و از جان و مال خود بگذرد. مى‏ دانم که در انتظار آمدن من ثانیه شمارى مى‏ کنید؛ ولى باید چه مى ‏کردم وقتى خداوند مرا به میهمانى دعوت کرده بود؟... و حال نیز عاشقانه به ملاقات خدا می شتابم. پدر و مادرم! تقاضا دارم اگر جسدم را نیاوردند، بدون هیچ ناراحتى به خدا توکل کنید و از خداوند صبر و استقامت بخواهید و از این که نتوانستم در پیرى عصاى دست شما باشم، مرا ببخشید. مادر عزیزم! از این که چندین بار شما را ناراحت کردم، امیدوارم مرا ببخشى و شیرت را بر من حلال کنى. برادر و خواهرم! امیدوارم شما هم صبر انقلابى خود را حفظ کرده، به پدر و مادر خود دلدارى دهید و سعى کنید فرزندان خود را طورى تربیت کنید که اسلام عزیز مى‏ خواهد. گوش به صحبت رهبر عزیز انقلاب بسپارید و امر او را اطاعت کنید. در فراگیرى قرآن و احکام دین کوشا باشید و فرزندى تربیت کنید که ادامه دهنده ی راه انبیا باشد. دامادان گرامى‏ ام! از شما مى ‏خواهم سعى کنید براى امت اسلام اشخاصى مفید باشید و راه على(ع) را بپیمایید که –ان ‏شاء الله- خداوند یاری تان کند. از طرف من به تمام دوستان بگویید که راه امام و شهیدان را بپیمایند و نگذارند دشمنان قلب امام را برنجانند و همیشه در رسوا کردن منافقان و کافران سعى داشته باشند و بیشتر به تبلیغ اسلام بپردازند. بارخدایا! مرا لیاقتى ده که افتخار شهید شدن و پاسخ دادن به پیام حسین بن على(ع) را داشته باشم. از همه ی شما مى‏ خواهم در نمازها و دعاى کمیل و دعاهاى دیگر، امام را دعا کنید و فرج امام زمان(عج) را بیشتر بخواهید و خواهش دیگرم از شما این است که از خداوند بخشنده -پیش از هر چیز- بخواهید که این جانب را جزو شهداى اسلام قرار دهد و گناهانم را ببخشاید و عبادت هایم را به درگاهش قبول فرماید. دیگر عرضى ندارم؛ به امید پیروزى اسلام در جهان ▫️🌷▫️🌷▫️🌷▫️🌷▫️ : از شب قبل، عملیات «بدر» آغاز شده بود. بچه‌ها واقعاً از جان مایه گذاشته بودند. امروز هم از صبح تا بعدازظهر پاتک دشمن ادامه داشت و شلیک گلوله‌های تانک آن‌ها برای یک لحظه هم قطع نمی‌شد. تعدادی از بچه‌ها شهید و مجروح شده بودند. در فکر درگیری بودم، که دیدم تانک‌های دشمن، یکی پس از دیگری منفجر می‌شوند! با انفجار چندین تانک، بقیه‌ی تانک‌ها مجبور به فرار شدند. از لابه‌لای دود و آتش، به میانه‌ی میدان نگاه کردم. «اکبری رضایی» را دیدم که با قامتی بلند، دلاورانه «آرپی‌جی» را روی دوشش گذاشته و در میان تانک‌های دشمن، به این سو و آن سو می‌دَوَد و از پهلو و از پشت، آن‌ها را شکار می‌کند. بعد از فرار تانک‌ها، به سنگر «اکبری» رفتم. دیدم آرام نشسته است. صورتش را گرد و غبار پوشانده بود. با دیدنم لبخندی زد و با دست اشاره کرد که پهلویش بنشینم. فوراً نشستم. در همین حال، «محسن برکابی» آمد و گفت: «اکبری! مهمات نداریم ... تلفات زیاد است ... «حجت‌» هم سرش قطع شده ... چه کار کنم؟» «اکبری» لبخندی زد و گفت: «امروز «عاشورا»ست … برو که نوبت تو هم می‌رسد!» «محسن» راهی شد؛ بدون این که حرفی برای گفتن داشته باشد. از «اکبری» خداحافظی کردم. بین راه، بسیجی دلاور «صفاری» را دیدم. آن‌قدر گلوله‌ی «آرپی‌جی» زده بود که به سختی صدایم را می‌شنید؛ اما با دیدنم لبخندی زد و گفت: «بیا جلو.» جلو رفتم. دستش را توی جیبش کرد و چند عدد شکلات ـ که از «سوپرمارکت» عراقی‌ها (!) خریده بود ـ به من داد. خداحافظی کردم و به سمت بالا رفتم. همراه مرتضی و «سید محسن» مشغول دیده‌بانی آرایش تانک‌های دشمن بودم، که متوجه شدم، صورتم داغ شد. به کنار دستم نگاه کردم. محسن را ندیدم. به پشت سر برگشتم. دیدم گلوله‌ی تانک، سر محسن را برده و خون گرم اوست که به صورتم پاشیده شده است (مهدی کیامیری)
دفاع مقدس
🌹🌹🌹🌹🌹 به یاد فرمانده عارف بسیجی گمنام و باصفا پاسدار سپاه اسلام ناب محمّدی {ص} "شهید بهرام (محمد) تندسته" فرمانده دلاور و محبوب گردان عمار، لشگر بیست و هفت متولد= تهران شهادت= فروردین ۶۲ فکه، عملیات والفجر یک شهید تندسته از پاسداران قدیمی سپاه تهران و عضو گردان چهار، پادگان حضرت ولیعصر {عج} ایشان پس از شهادت فرمانده گردان عمار، شهید محمد عیدی مسئولیت فرماندهی گردان عمار را در دو نبرد سنگین و سخت والفجر مقدماتی و والفجر یک به عهده گرفت و در فکه و آوردگاه عاشورایی والفجر یک در حالیکه تنها بیست روز از مراسم عقدش می گذشت، به مقام شهادت رسید و پیکر مطهرش حدود یازده سال بعد برگشت بخشی از وصیتنامه شهید : « باسمه تعالی "وَالَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا" آنانکه در راه خدا جهاد می کنند به راه پر معرفت خویش هدایت می کنیم در مسلخ عشق جز نکو را نکشند/ روبه صفتان زشت خو را نکشند اکنون زمان رفتن است که ما موجیم و آسودگی ما عدم ماست می روم تا ببینم سرنوشت چه بُوَد الهی راضی ام به رضایت الهی همانگونه که رسولت پیامبرت {ص} می گوید : "اللهم ارزقنی حبّک" عشقت را در دل ظلمانی من گناهکار هم بینداز تا به سوی نور هدایت شوم "اللّه ولی الذین امنوا یخرجهم من الظلمات الی النور" "اللّهم اجعل حُبك أحب إليّ من الماء البارد" قرار بده دوستی ات را محبوب تر از شخص تشنه نسبت به آب خنک و ‌گوارا اکنون احساس تشنگی شدیدی نسبت به خدایم دارم آه چه لذتی دارد لقاء ربّ العالمین را دیدن خدا، خدا، عاشقتم رسانم بر لقائت رسانم بر لقائت ما از خداییم و ‌به سوی او بازگشت می کنیم. همه چیز از خداست و هرگاه اراده کند، می ستاند به آنچه تقدیر کرده، رضا باشید و معصیتش را مکنید به آنچه گفته، از جان بپذیرید. تا به کی غفلت، تا به کی ناسپاسی یک سگ، اگر استخوانش دهند دمش را به عنوان شکرگزاری و تشکر تکان می دهد ما اندازه یک سگ هم نیستیم که از این همه نعمت که به قول مولا علی {ع} شمارندگان نتوانند شمارش نعمت هایش را بکنند، چگونه ما این قدر ناسپاسی می کنیم شکر خدا یعنی، نعمت امام و رهبری را ارج نهیم به امید نجات از منجلاب غفلت و بی تفاوتی » مزار شهید= گلزار شهدای بهشت زهرا {س} قطعه ۲۹/ ردیف ۱۰/ شماره ۸ سلام و صلوات هدیه به شهدای عملیات والفجر یک به خصوص شهید بهرام (محمد) تندسته و شادی روح پدر مرحومش الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین 🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 ۱ شهریور ۱۳۳۶ -- سالروز تولد علمدار لشکر امام حسین (ع), شهید حسین خرازی 🎞 برشی از مستند «روایت فتح» و حضور دوربین شهید آوینی در شهر اصفهان و منزل شهید خرازی و باز کردن درب اتاق او 🎙به همراه: مداحی حاج صادق آهنگران 🔸فوق العاده زیبا و شهدایی ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مرتضی آوینی قبل از هنرمند بودن و مهندس بودن یک بسیجی بود! یک بسیجی واقعی نه شعاری! 🕊 ایام عروج سید شهیدان اهل قلم، مرتضی آوینی
هدایت شده از دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پیکر مطهر سید شهیدان اهل قلم با بالگرد از بیمارستان صحرایی شهید مخبری ارتش در فکه به عقب منتقل و از آنجا با هواپیما به فرودگاه مهرآباد تهران رفت. 🎞 تصاویری از شهادت، غسل، تشییع و تدفین شهید آوینی و شهید سعید یزدان پرست از ابتدا تا انتها با صحبت های فوق العاده زیبا و اثرگذار شهید آوینی در خصوص مرگ و زندگی ▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️ ۲۰ فروردین سال ۱۳۷۲ سالروز عروج سید شهیدان اهل قلم، مرتضی آوینی🌷 ┄┅☫🇮🇷 دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم //:مراسم صبحگاه نیروهای لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) در اردوگاه کوثر 🌴 قبل از عملیات کربلای پنج 🎙 با مداحی شهید جواد رسولی دوران جنگ تحمیلی ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ روایتگر رویدادهای جنگ .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مداحی حاج صادق آهنگران بعد از عملیات والفجر ۱ در پادگان دوکوهه -- اندیمشک, خوزستان ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ ⚪️ (۲۰ تا ۲۸ فروردین ۱۳۶۲) ▫️این نبرد, سه ماه پس از انجام عملیات والفجر مقدماتی در منطقه شمال‌غربی فکه تا بلندی‌های حمرین طرح‌ریزی شد و در ساعت۲۲ و۱۰ دقیقه ۲۰ فروردین ۶۲ با مشارکت یگان های سپاه و ارتش به فرماندهی سرهنگ علی صیاد شیرازی (فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش) با هدف تسخیر فکه (در شرق عماره) آغاز شد و تا ۲۸ فروردین ادامه داشت.
دفاع مقدس
🎥 فیلم //:مراسم صبحگاه نیروهای لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) در اردوگاه کوثر 🌴 قبل از عملیات کربلای پنج 🎙 ب
📷 رزمندگان گردان حضرت امام سجاد علیه‌السلام -- لشگر ۱۰ واحد مخابرات 🌴 بازگشت از عملیات تکمیلی کربلای پنج اردوگاه کوثر اهواز اسفند ۶۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم // گزارشی از نقش مخابرات در دوران دفاع مقدس
اغلام_رمز_عملیات_والفجر8_توسط_سردار_فضلی.mp3
14.27M
📢 🎙ارتباط بی سیمی فرمانده لشگر ۱۰ با غواصان توسط حاج علی فضلی شب ۲۱ بهمن ۶۴ 🎙کلیه ی به گوش باشند رمز خونده می شود: لا حول ولا قوه الا بالله..... یا فاطمه الزهراء..یا فاطمه الزهراء... یا فاطمه الزهراء (ع) ⚪️ در این ارتباط بی سیمی، کدهای سفیر 1 و 2 و 3 و 4 مدام از سوی فرمانده فراخوانی میشود: 🔸کدسفیر 1 برادر راستگو فرمانده غواصان راه کار اباعبدالله(ع) 🔸کد سفیر 2 فرمانده غواصان راه کار فاطمه الزهراء(س) 🔸کد سفیر 3 برادر مرادیان فرمانده غواصان راه کار زینب کبری(س) 🔸کدسفیر4 برادرخادم حسینی فرمانده غواصان راه کارعلی اصغر(ع) 🔴 کد سفیر 2 همانطور که در ارتباط بیسمی مشخص است جوابگو نیست. شهید سید مصطفی خاتمیان بعد از نفوذ به مواضع دشمن با گلوله مستقیم اسلحه ی نگهبان بعثی به شهادت رسید. رضا صفر زاده، مسئول مخابرات تیپ سیدالشهداء(ع) پشت بی سیم فرماندهان را به گوش می کند دوران جنگ تحمیلی
دفاع مقدس
📢 #فایل_صوتی 🎙ارتباط بی سیمی فرمانده لشگر ۱۰ با غواصان #اعلام_رمز_عملیات توسط حاج علی فضلی شب ۲۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم // اعلام رمز عملیات توسط حاج علی فضلی, فرمانده لشگر ۱۰ سیدالشهدا(ع) دوران جنگ تحمیلی ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 تاریخچه تاسیس لشکر ۱۰ حضرت سیدالشهدا علیه السلام دوران جنگ تحمیلی ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 👇گزارش و فیلم کامل👇
🕊 عاشقی که با بال شکسته پرکشید🕊 🌷 ۲۳ فروردین ۱۳۶۶ -- سالروز عروج پاسدار شهید سید جمال طباطبائی ▫️ یکی نامدارترین سرداران دوران دفاع مقدس است // متولد ۱۳۳۹ // شهرضا (استان اصفهان) ⚪️ وی در دوران قبل از انقلاب، از مبارزان اصلی پیرو خط امام در شهرضا بود و پس از آن با شروع جنگ تحمیلی و آغاز تهاجم و غصب سرزمین مقدس اسلامی در زمستان سال ۵۹ به عنوان داوطلب بسیجی رهسپار میدان های شرف و خون شد و در زمستان ۵۹ در یک گروه چند ده نفری در منطقه دارخوین به مصاف با بعثیان رفت پس از بازگشت به عضویت سپاه درآمد، با اصرار تمام و کسب اجازه مسئولان مجدداٌ به جبهه‌های جنگ عزیمت کرد و با قبول مسئولیت و سمت‌های مختلف از قبیل فرماندهی دسته، گروهان و گردان به مقابله با دشمن پرداخت. وی در شهریور ۶۱ در "خط پدافندی زید" بر اثر اصابت ترکش به سرش، به شدت مجروح شد، نتیجه این مجروحیت آن بود که سید جمال، پس از تحمل یازده روز بیهوشی و اغما، از نیمه راست بدن معلول شد بطوری‌ که دست و پای راست بدن او قادر به حرکت نبود ▫️معلولیت، مانع حضورش در جبهه و ادامه مبارزه نشد، وی پس از مجروحیت و معلولیت در عملیات‌های مختلف حاضر شد. حضور او در خطوط مقدم جبهه‌ها با وجود وضعیت جسمی نامساعد، روحیه بخش سایر رزمندگان بود وی از ارکان اصلی لشکر قمر به شمار می‌رفت؛ تجربه گرانبهای شهید طباطبایی در عملیات‌های پیروزمندانه والفجر هشت و کربلای ۵ در سایر عملیات‌ها به خوبی موثر واقع شد. سرانجام سید جمال طباطبایی، در تاریخ ۲۳ فروردین ۶۶ در جریان عملیات کربلای ۸ به هنگام تعویض پُست پدافندی در خط مقدم، با اصابت ترکش خمپاره به لقاء دوست شتافت.