eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.5هزار عکس
10.1هزار ویدیو
837 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
"هوالشهید" ✍ در ادامه تهاجم های دشمن بعثی در ماههای آخر جنگ، در روز ۲۳ تیر ۱۳۶۷ ارتش صدام از مرز فکه گذشت و بدون آن که با هیچ مقاومتی روبرو شود، تا تنگه ابو قریب پیش آمد و عنقریب به پل کرخه هم می رسید. وقتی این خبر به فرماندهی لشکر۲۷ در پادگان دوکوهه رسید، کوثری فرمانده لشکر تعدادی از نیروهایش که عمدتآ از رزمندگان گردان عمار یاسر بودند را برای مقابله با اشغالگران بعثی به آن محور اعزام کرد. رویارویی نابرابر نیروهای سبک اسلحه ایرانی با واحدهای مجهز زرهی دشمن در بیابانهای شمال خوزستان و در گرمای بالای ۵۰ درجه، حماسه ای تکرار نشدنی است که بخشهای کوچکی از آن در فیلم "تنگه ابو قریب" نمایش داده شد. - در همان روز(۲۲ تیر ۱۳۶۷) و در همان نقطه(تنگه ابو قریب) پیکر سرداری بر زمین افتاد که او را "ابوذر جنگ" لقب داده بودند. غلامرضا صالحی؛ قائم مقام فرماندهی لشکر۲۷. مردی از دیار قهرمان پرور نجف آباد که برای هدایت نیروها به ابو قریب رفته بود، بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن در همانجا به شهادت رسید. اما چرا به شهید صالحی لقب ابوذر جنگ داده ایم؟ جواب: از این شهید والا مقام ۱۰ جلد دفترچه حاوی یادداشتهای روزانه ایشان از وقایع جنگ به یادگار مانده است که الحق از گنج های ناب و بی بدیل تاریخ دفاع مقدس است. صالحی با نگاه تیزبینانه و بعضآ انتقادی خود، در جای جای یادداشتهای خود، حقایق مهم و ناگفته ای از دوران دفاع مقدس را بیان می کند که هر کدام از آنها در این دوران پسا جنگ حکم کیمیا را دارند. این یادداشتها طی ۴ یا ۵ سال تلاش مومنانه توسط برادر عزیز رزمنده و نویسنده؛ جناب آقای احمد دهقان در ۲۰۰۰ صفحه ویرایش، راستی آزمایی و آماده چاپ شد. اما متآسفانه اکنون ۴- ۵ سال است که به دلایلی چاپ آن به تعویق می افتد. اینک در سی و چهارمین سالگرد شهادت این فرمانده سلحشور، آرزو می کنیم که به زودی شاهد انتشار این اثر فاخر در حوزه ادبیات مستند دفاع مقدس باشیم. - سومین مناسبت امروز سالگرد شهادت هنرمند بسیجی؛ شهید سعید جانبزرگی است. سعید از جمله رزمندگان لشکر۲۷ بود که در عملیاتها، به جای سلاح، دوربین به دست گرفته بود تا رزم حماسی همرزمانش را ثبت و ضبط کند. در نتیجه امروزه بسیاری از عکسهای آن دوران افتخار آمیز، حاصل زحمات سعید و دیگر عکاسان جنگ است. سعید ۲۲ تیر ۱۳۸۱ بر اثر عوارض ناشی از جنگ به رفقای شهیدش ملحق شد. برای شادی روح شهیدان مظلوم جنگ؛ به ویژه: به خاک افتادگان حماسه ابو قریب، سردار شهید حاج غلامرضا صالحی، هنرمند شهید سعید جانبزرگی و ...فاتحه مع الصلوات. راوی: گل علی بابایی
📷 از سمت راست: شهید حسین همدانی، شهید غلامرضا صالحی، سردار سرلشکر رحیم صفوی، ...عزیز حعفری، .. محمد کوثری که در این مقطع(اواخر جنگ) فرمانده لشگر ۲۷ محمد رسول الله - ص بود و سهیم صالحی، جانشین او) دوران جنگ تحمیلی
📷 اقامه نماز بر پیکر شهید غلامرضا صالحی توسط مرحوم آیت الله حاج شیخ عباس ایزدی امام جمعه وقت نجف آباد در محل میدان امام خمینی (باغملی) این شهر. شهید صیاد شیرازی، یکی از حاضرین در این مراسم است.
غلامرضا0 صالحی. نجف آباد. نماینده سپاه در قرارگاه فرماندهی عملیات قادر. 26 شهریور64. بعد از عملیات قادر. حوالی اشنویه..16421.mp3
6.54M
🎙 بخشی از مصاحبه شهید غلامرضا صالحی (نماینده سپاه) در قرارگاه فرماندهی عملیات قادر 26 شهریور64 بعد از عملیات قادر حوالی اشنویه دوران جنگ تحمیلی
⭕️ شهید غلامرضا صالحی (در حال توضیح نقشه یکی از عملیات ها برای خبرنگاران داخلی و خارجی) از چهره های شناخته شده و محوری جنگ بود که محسن رضایی فرمانده وقت سپاه، او را برای فرماندهی لشکر ۲۷ حضرت رسول به عنوان اصلی ترین نیروی نظامی پایتخت و یکی از یگان های تاثیرگذار سال های دفاع مقدس در نظر گرفته بود. در ماه های پایانی جنگ، اسماعیل کوثری فرماندهی لشکر۲۷ بود و قرار شد غلامرضا صالحی برای مدتی در جایگاه قائم مقامی باشد تا پس از آشنایی با شرایط کلی لشکر، عهده دار این مسئولیت شود. صالحی در اولین روزهای جنگ با یک گردان از نیروهای نجف آبادی، جلوی پیشروی عراق در سرپل ذهاب را گرفت و بعدها به ترکیب لشکر۸نجف اشرف اضافه شد و تا عملیات والفجر مقدماتی در اواخر سال۶۱ در همین یگان باقی ماند. او در سال های بعد مسئولیت هایی مانند فرماندهی عملیات قرارگاه نجف سپاه به عنوان جبهه میانی کشور و ریاست ستاد رزمی قرارگاه حمزه سید الشهداء در شمال غرب را عهده دار شد. همچنین طی عملیات قادر که تیر ماه سال ۶۴ در شمال غرب ایران با محوریت ارتش صورت گرفت، نماینده تام الاختیار سپاه در قرارگاه فرماندهی عملیات بود. در چند ماهی که قائم مقام لشکر۲۷ حضرت رسول شد، چنان در بین نیروهای این یگان محبوبیت پیدا کرد که نیروهای قدیمی می گفتند «انگار همت زنده شده». مثل همیشه مردمی، متواضع و شجاع بود و خطرناک ترین صحنه ها را برای انجام وظیفه انتخاب می کرد. بدون شک اگر غلامرضا زنده می ماند، امروز یکی از ارشدترین فرماندهان سپاه بود.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید غلامرضا صالحی به روایت همسر
🌷شهید غلامرضا صالحی، از فرماندهان و مسئولین قرار گاه حمزه سیدالشهدا(ارومیه) و قائم مقام لشکر 27 محمدرسول الله(ص) *************** 🔹 ♦️همسرم همه سالهاي جنگ را در جبهه حضور داشت. مراسم سومش را كه برگزار كرديم، قطعنامه 598 امضا شد. زماني هم كه ازدواج كرديم (فروردين سال 60) بعد از دو سه روز به جبهه رفت. ♦️تحمل آن شرايط سخت بود اما سعي مي كردم خودم را وفق دهم. اما گاهي تا حدي بي تاب مي شدم كه با خود مي گفتم اين دفعه كه برگشت نمي گذارم به جبهه برود و مي گويم بايد بماني، اما وقتي مي آمد با جبران روزهاي نبودنش را مي كرد كه همه چيز از يادم مي رفت و ارام مي شدم . —(راوی: همسر شهید صالحی - او که باصبوری، فرزندان شهید را بزرگ و تربیت کرد) 🌷او چند روز قبل از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ به شهادت رسید - سال ۱۳۶۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲۲ تیرماه ۱۳۷۸ -رحلت استاد علی صفایی حائری (عین.صاد)، پدر شهید محمد صفایی حائری 🎬 کلیپی از زندگی مرحوم استاد علی صفایی 🔹متفکر و نظریه پرداز علوم اسلامی، صاحب تألیفات متعدد و ارزشمند و استاد و عارف دلسوخته ای که شاگردان بسیاری در مکتب او پرورش یافتند
دفاع مقدس
۲۲ تیرماه ۱۳۷۸ -رحلت استاد علی صفایی حائری (عین.صاد)، پدر شهید محمد صفایی حائری 🎬 کلیپی از زندگی
💠 نصیحت پدر به فرزند: 🌷اول شهید شو! بابا! اول شهید شو، بعد به جبهه برو که باید دید و آمد و تمامی راه را هم دید نه اینکه آمد و دید آنها که می آیند ببینند گرفتار نوسان ها می شوند و رنگ می بازند (عین-صاد) 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 مضمون استاد همان است که حاج قاسم شهید فرمود: 🌷"شرط شهید شدن شهید بودن است"🕊🕊🕊
دفاع مقدس
۲۲ تیرماه ۱۳۷۸ -رحلت استاد علی صفایی حائری (عین.صاد)، پدر شهید محمد صفایی حائری 🎬 کلیپی از زندگی
💠عشق به پرواز و لقاء دوست در علی صفایی حائری(عین.صاد) موج می‌زد 🔹در بهمن ۱۳۶۲ به عنوان مبلغ از طرف حوزه علميه قم عازم ‏هاى‌جنگ شد كه از اوائل بلوغ اين كشش و اين عشق و احساس به مرگ و شهادت را در خود احساس مى‌‏كرد و اين عشق و احساس ريشه در تنگى دنيا و حالت‌‏هايى‏ داشت كه از پدر خويش نسبت به مرگ مشاهده مى‌‏كرد. 🔸یکی از شاگردان استاد می‌گوید: بارها شنيده بوديم كه مى‏‌گفت: مَثَل من مَثَل مسافرى است كه حتى بار و ساكش را زمين نگذاشته و هر لحظه آماده رفتن و حركت است. 🔹با فرزند بزرگش محمد، بسيارى از حرف‏ها و حديث‏ها نسبت به ايشان فروكش كرد و به خاموشى گراييد. و هنگام رفتن محمد به جبهه و اجازه او از پدر، اين چنين گفته بود: ─ «من شماها را بزرگ نكرده‏‌ام تا در پيرى عصاى دست من باشيد. شماها را حتى براى خودم و كارهاى خودم نخواسته‏‌ام. خواسته‌‏ام تا نور چشم خدا و اولياى او باشيد، نه سنگى در راه و خارى در چشم و استخوانى در گلو. تمامى انتظار و دعا و خواسته‏‌ام براى وجود گسترده و بارور شما بوده، تا از كسانى باشيد كه خداوند در برابر فرشته‌‏ها به شما مباهات كند و از شما در آسمان به بزرگى ياد نمايد.» ➖... و گفته بود: ─ «بابا! اول شو بعد به جبهه برو»؛ كه بايد ديد و آمد و تمامى راه را هم ديد، نه اين كه آمد و ديد. آنها كه مى‌‏آيند تا ببينند، گرفتار نوسان‌‏ها مى‌‏شوند و رنگ مى‌‏بازند.
دفاع مقدس
💠 نصیحت پدر به فرزند: 🌷اول شهید شو! بابا! اول شهید شو، بعد به جبهه برو که باید دید و آمد و تمامی
🔹فرازی از وصیت‌نامه‌🌷شهید صفایی حائری: ... و بزرگترین فتنه، ظهور و حضور یهود جحود، که پیغمبر و قرآن، ایشان را بدترین دشمنان اسلام معرفی کرده‌اند، می‌باشد و تا محو اسرائیل از پا نخواهیم نشست و قرآن فرمود: «و قاتِلوا ائمة‌ الکفر». و رأس همه کفار در اینجا اسرائیل است و چون در پیشاپیش اسرائیل، ضد اسلامیان ملبّس به اسلام صف‌بندی کرده‌اند، لذا بر ما واجب است که در ابتدا آنان را از سر راه خود دفع کنیم و بعد به مصاف جنگ با اسرائیل برویم و وای بر روزی که برای حفظ جان، راضی به تسلط یهودیان تشنه به خون مسلمانان و غده‌ی سرطانی در تمام ملل مستضعف بر مردم جهان شویم. آری این است معیار ما در جنگ و جهاد و دفاع‌مان. ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ ─شهید صفایی حائری فرزند متفکر و نظریه پرداز در علوم تربیتی و صاحب تألیفات متعدد، مرحوم استاد علی صفایی حائری ()
🌷باغ ─ شعری از استاد علی صفایی حائری(عین.صاد) در باغ شهادت تو مرگ را ديدم كه بار زندگى آورده بود. دست‏هاى تو، باغبان‏ هاى خوب زندگى هستند و خونت را چه بگويم، كه روح زندگى و يا زندگانى روح است. آنقدر مى ‏دانم هر روز صبح فرشته‏ ها از چشمه‏ ى خون تو وضو مى ‏گيرند. تا نماز عشق را كه تو ناتمامش گذاشتى به «سلامى» برسانند. اما در قيام مى ‏شكنند در ركوع خون از مژه مى‏ گشايند در سجود به خون مى ‏نشينند برخيز اى شهيد اين نماز شكسته را، تو خود به سلامى برسان. حتى فرشته ‏ها در نماز خون تو، مغروقند. برخيز اى شهيد محراب در انتظار سلام توست. و ستاره‏ ها مى‏ خواهند. در اشك سفيد تو خود را بيابند. و خدا مى‏ خواهد در قيام تو، قيامت را و در خون سبز تو تماميت را به فرشته ‏ها، نشان بدهد. و فرشته ‏ها مى ‏خواهند با صداى اشك تو راهشان را نشانه بگذارند. و در بزم خدا، با سكوت تو، سرودى را بخوانند كه من هم هر روز صبح از زبان اين نرگس ‏هاى مست، بتوانم بشنوم. و با سكوت و نگاهم بتوانم بگويم‏ و با روح سبز تو بتوانم، زندگى كنم‏ وقتى كه زندگى در خون سبز تو و مرگ در زندگانى من خانه مى‏ كند، من سكوت را با صداى تو مى‏ شكنم‏ و فرياد را در سكوت تو مى‏ خوانم‏ تو راز استقامت مايى‏ تو روح اقتدار خدايى‏ ۱۳۶۰/۸/۲۶ (منبع: 📚کتاب: "و با او با نگاه فریاد می کردیم"(مجموعه اشعار استاد)، ص۱۶۲)
💠 علی صفایی حائری (عین.صاد) 🌴... و عشق به شهادت و لقاء پروردگار! 🔹كشش جبهه از اين همه زمينه برمی خاست و با بلوغ من گره مى خورد، حتى با آن روزهايى كه تازه ازدواج كرده بودم و نمى بايست مرگ را بخواهم، ولى اين فضل خدا بود كه با اين ديدگاهها و شناختها و دريافتها و با آن حالتها و نقلها و حكايتها، تا به امروز هم اين تنور را گرم و برافروخته نگاه داشته... چه شبهايى را كه تا صبح بيدار مى ماندم و در انتظار راهى بودم كه به مرگ و روى بياورم؛ كه در آن لحظه، شهادت براى من از تحمل سنگينى وظيفه هايم سبک تر و شيرين تر بود و با هواى نفسم مى خواند... و چه شبهايى كه به خاطر همين احساس نفسانى، اين راه به رويم بسته مى شد. 🔸وقتى كه مشتاق زندگى هستى، دعوت شهادت گوشَت را پُر مى كند؛ اما به روى خود نمى آورى و وقتى كه در انتظار شهادت و حضور مرگ هستى بايد زندگى را تحمل كنى و آن را آبستن كنى؛ از دشمن بسوزانى و براى ادامه راه خودت كسانى را بگذارى... اى زندگى آبستن!! اكنون مرگ تو است... كه تو در مرگت ادامه دارى و با مرگت، حضور. با رفتن تو، دشمن راه بازگشت نخواهد داشت كه از تو دو فرزند، دو فرزند سوختن و ساختن باقى است.
📷 شرکت جمعی از رزمنده های لشکر۸ نجف در مراسم عزاداری عاشورای سال۶۳ در یکی از خیابان های شهر اهواز ⚪️ اصلی ترین پایگاه لشکر۸نجف اشرف در استان خوزستان، طی دوران دفاع مقدس، محل فعلی دانشگاه شهید چمران اهواز بود که در آن مقطع به نام پایگاه شهید مدنی شناخته می شد
🌴 عزاداری رزمندگان لشگر 14 امام حسین علیه السلام در مسجد چهارده معصوم علیهم السلام دوران 📸 مقر لشگر 14 - شهرک دارخوین (جنب انرژی اتمی)— جاده اهواز-آبادان
VID_20160827_223807.mp3
5.57M
📢 | اشعار حماسی حاج صادق آهنگران شاعر: حاج حبیب الله معلمی 🕌 هنوز از کربلایت 🌴 به گوش آید صدایت حسین جان ها فدایت... 💕 هیهات منا الذلة... 🚩🚩 🌷 دوران ----------------------------------------------- ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas کانال "دفاع مقدس"
صادق_آهنگران_روضه_و_مرثیه_سرایی.mp3
32.31M
💠 دوران 🌴 نوحه و سینه‌زنی رزمندگان 📢صوت| روضه و مرثیه‌سرایی حضرت قاسم ابن‌الحسن (ع) 🍀 توسط حاج 🌓 شب ششم محرم —در رثای قاسم بن الحسن عليه السلام
نوگل باغ حسن قاسم نوجوانم.mp3
893.7K
📢 مداحی حسین فخری 🌴نوگل باغ حسن قاسم نوجوانم نور چشمان بتول ابن اخ نوشادم 🌓 شب ششم محرم —در رثای قاسم بن الحسن عليه السلام
صادق_آهنگران_روضه_و_مرثیه_سرایی.mp3
32.31M
💠 دوران 🌴 نوحه و سینه‌زنی رزمندگان 📢صوت| روضه و مرثیه‌سرایی حضرت قاسم ابن‌الحسن (ع) 🍀 توسط حاج 🌓 شب ششم محرم —در رثای قاسم بن الحسن عليه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
، _مرحمت_بالازاده (از استان ، شهرستان ) 🎞 کلیپی‌ از صحنه‌های‌ حماسی‌ جنگ به‌ همراه مصاحبه با شهید مرحمت 🌷او که به دلیل‌ سنّ ‌کم، نتوانسته‌ بود به‌ برود، متوسل‌ به‌ _آیت‌_الله‌_خامنه‌ای ‌رئیس‌ جمهور وقت شد تا واسطه‌ شوند و او ر ابه جبهه‌ بفرستند
دفاع مقدس
• #بسیجی_عاشق، _مرحمت_بالازاده (از استان #اردبیل، شهرستان #گِرمی) 🎞 کلیپی‌ از صحنه‌های‌ حماسی‌ جنگ
💠 اصرار برای دیدن آقای خامنه‌ای‼️ فریاد می‌زد: «آقای رییس جمهور! آقای خامنه‌ای! من باید شما را ببینم» حضرت‌آقا پرسیدند: «چی شده؟ کیه این بنده خدا؟» «حاج آقا! یه بچه است, میگه از اردبیل کوبیده اومده اینجا و با شما کار واجب داره». حضرت‌آقا عبایش را که از شانه راستش سر خوره بود درست کرده و می‌فرمایند: «بگو پسرم. چه خواهشی؟» شهید بالازاده می‌گوید: آقا! خواهش می‌کنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم (ع) نخوانند! حضرت‌آقا می‌فرمایند:چرا پسرم؟ 🌷 شهید بالازاده به یک باره بغضش ترکیده و سرش را پایین انداخته و با کلماتی بریده بریده می‌گوید: «آقا جان! حضرت قاسم (ع) 13 ساله بود که امام حسین (ع) به او اجازه داد برود در میدان و بجنگد، من هم 13 ساله‌ام ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمی‌دهد به جبهه بروم هر چه التماسش می‌کنم, می‌گوید 13 ساله‌ها را نمی‌فرستیم, اگر رفتن 13 ساله‌ها به جنگ بد است، پس این همه روضه حضرت قاسم (ع) را چرا می‌خوانند؟» حضرت آقا دستشان را دوباره روی شانه شهید بالازاده گذاشته و می‌فرمایند: «پسرم! شما مگر درس و مدرسه نداری؟ درس خواندن هم خودش یک جور جهاد است»شهید بالازاده هیچ چیز نمی‌گوید، فقط گریه می‌کند و این بار هق هق ضعیفی هم از گلویش به گوش می‌رسد. 🌴 حضرت‌آقا شهید بالازاده را جلو کشیده و در آغوش می‌گیرند و رو به سرتیم محافظانش کرده و می‌فرمایند: «آقای...! یک زحمتی بکش با آقای ملکوتی (امام جمعه وقت تبریز)تماس بگیر بگو فلانی گفت این آقا مرحمت رفیق ما است, هر کاری دارد راه بیاندازید و هر کجا هم خودش خواست ببریدش, بعد هم یک ترتیبی بدهید برایش ماشین بگیرند تا برگردد اردبیل, نتیجه را هم به من بگویید» 🌿 حضرت‌آقا خم شده صورت خیس از اشک شهید بالازاده را بوسیده و می‌فرمایند: «ما را دعا کن, پسرم درس و مدرسه را هم فراموش نکن, سلام مرا به پدر و مادر و دوستانت در جبهه برسان» 💠
قاسم نیکو لقا یادگار مجتبی.mp3
12.67M
📢 صوت | نوحه ابن الحسن (ع) قاسم نیکولقا، یادگار مجتبی می کند جام را فدا، در ره دین خدا 🎤 حاج صادق آهنگران
AUDIO-2021-08-16-14-27-27.mp3
4.2M
⚪️ يتيم فداكار 📢 مداحی حسین فخری مطلع نوحه نوجواني وفادارم شاعر دكتر غلامعلي رجائي(زائر) سال اجراي مراسم؛١٣٧٧